5 نتیجه برای البرز
مریم سادات میرعابدینی، مریم آق اتابای،
دوره 16، شماره 42 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینلرزۀ بلده-کجور که از بزرگترین زمینلرزههای صد سال اخیر نزدیک به تهران محسوب میشود، در خرداد 1383 در دامنۀ شمالی البرز روی داده است. در این پژوهش تغییرات مکانی پارامترهای فرکتالی برای بررسی الگوی لرزهخیزی منطقۀ بررسی شده است. بهمنظور ترسیم نقشههای تغییرات مکانی، ابعاد فرکتالی مکانی روکانون زمینلرزهها (De)، توزیع زمانی رویداد آنها (Dt) و b-value قبل و بعد از شوک اصلی محاسبه شد. نتایج نشان داد که پیش از زمینلرزۀ بلده-کجور مقدار این پارامترها در بخش خاوری روکانون اندک است. بهنظر میرسد کم بودن این پارامترها پیش از زمینلرزه بلده-کجور بهدلیل وجود خوشههای زمینلرزهای بزرگتر از پسزمینه و نیز زمینلرزههای کوچکتر پس از آن باشد. در محدودۀ اطراف روکانون زمینلرزه کاهش میزان لرزهخیزی (آرامش لرزهای) مشاهده میشود. بعد از زمینلرزه مقدار پارامتر b-value و Dt در محدودۀ روکانون و بخش باختری اندک است. کم بودن این پارامترها بعد از زمینلرزه بهدلیل تأثیر خوشۀ پسلرزهها و آزاد شدن تنش در زمان زمینلرزه و در توالی پسلرزهها است. در نقشۀ لرزشی زمینلرزه نیز زیاد بودن شدت زمینلرزه در این بخش مشاهده میشود. مقدار De بعد از رویداد شوک اصلی همچنان زیاد است. کم بودن b-value و زیاد بودن De سطح بالایی از فعالیت لرزهخیزی را در منطقه نشان میدهد. در مجموع نتایج این تحقیق نشان میدهد که پارامترهای فرکتالی به خوشهبندی مکانی و زمانی زمینلرزهها بسیار حساس هستند و از آنها میتوان بهعنوان ابزار پژوهشهای پیشنشانگرهای لرزهای زمینلرزههای بزرگ استفاده کرد.
دوره 18، شماره 48 - ( 11-1385 )
چکیده
تحلیل عناصر سبکچین، یکی از بخشهای اصلی در بررسیهای ساختاری به شمار میآید. از همین رو، در این مقاله سعی شده تا براساس شواهد موجود، عناصر سبکچینهای اصلی در گستره مرزی البرز- ایران مرکزی از خاور ورامین تا خاور سمنان بررسی شود. بدین منظور، استوانهای بودن، تقارن، سبک یک سطح چینخورده، سبک یک لایه چینخورده و سبک یک توالی چینخورده ارزیابی گردیدند. براین اساس، ویژگیهای سبکچینها و تاریخچه جوان چینخوردگی گستره مورد نظر آشکار گشت. افزون براین دو ساز و کار اصلی جدایشی و کمانشی نیز، در گستره مورد بررسی تشخیص داده شدهاست.
دوره 18، شماره 48 - ( 11-1385 )
چکیده
توده نفوذی شکرناب بخشی از ماگماتیسم گسترده ترشیری در زون البرز مرکزی است. این توده که در داخل توفهای سبز سازند کرج تزریق شده است، از لحاظ ترکیب سنگشناسی متنوع بوده و از بخشهای مختلف گابرویی، مونزونیتی و سیینیتی تشکیل شده است. سنگهای توده نفوذی شکرناب از لحاظ اختصاصات ژئوشیمیایی ترکیب آلکالن پتاسیک دارند و از لحاظ فراوانی آلومینیم از نوع متاآلومین هستند. در ترکیب شیمیایی این سنگها آنومالی منفی Nb، غنی شدگی از عناصر LIL، و تهیشدگی از عناصر HFS به چشم میخورد. بررسی الگوی پراکندگی عناصر کمیاب در سنگهای توده نفوذی شکرناب نشان میدهد که سنگهای آذرین بررسی شده به یک محیط فرورانش مرتبط بوده و احتمالاً در حاشیه فعال قارهای جایگزین شدهاند. بر اساس روابط صحرایی، بررسیهای پتروگرافی و مطالعات ژئوشیمیایی عناصر اصلی و کمیاب معلوم میشود که تفریق بلوری نقش مؤثری در ایجاد تنوع سنگشناسی توده نفوذی شکرناب داشته است.
دوره 18، شماره 50 - ( 8-1384 )
چکیده
دامنه جنوبی البرز مرکزی ـ خاوری، متشکل از اجزای زمینساختی متعددی است که در این مقاله معرفی و تحلیل شدهاند. این منطقه شامل یک سامانه راندگی پیچیده در شمال و یک حوضه پیشانی وسیع در جنوب مرز مناطق ساختاری البرز ـ ایران مرکزی است. تغییر روند کمربند کوهستانی البرز از شمال باختری ـ جنوب خاوری به شمال خاوری ـ جنوب باختری (از شمال سمنان تا شمال اسفراین) سبب تشکیل دو انحنای مهم در آن شده است که در اینجا با عنوان سینتکسیز1 نیشابور ـ اسفراین ـ شاهرود و سالینت2دامغان ـ سمنان ـ قزوین معرفی شدهاند. براساس بررسیهای انجام پذیرفته، شکلگیری و کارکرد سامانههای گسلی واقع در یک منطقه برشی چپ بر که از جنوب سمنان تا شمال گنبد کاووس گسترش یافته است، عامل ایجاد انحناهای یاد شده در بالا و نازک شدگی پهنای کمربند کوهستانی البرز در شمال بسطام پیشنهاد گردیده است. علاوه بر این دگرشکلی این منطقه برشی را حاصل توأم شدن مؤلفههای فشاری با مؤلفههای راستالغز چپبر باید دانست که پژوهشهای صحرایی و تحلیل ساز و کار ژرفی زمینلرزهها آنها را تأیید میکند.
دوره 18، شماره 53 - ( 11-1381 )
چکیده
رشته کوه البرز در گستره میان دشت دامغان و گرگان ساختاری مشابه یک نوار چین خورده ـ گسلیده از نوع نازک پوسته را با تمایل ساختاری به سمت جنوب ـ جنوب شرق داراست. گسلش راندگی و چین خوردگی مرتبط با آن از بارزترین سبک تغییرات ساختاری در آن است. رشته کوه البرز در این بخش، به دنبال فرارانش مجموعه دگرگونی گرگان بر روی توالی رسوبات پالئوزوئیکـ تریاس (درحاشیه غیرفعال کرانه جنوبی اقیانوس پالئوتتیس) در طی رویداد تصادمی سیمرین در تریاس پسین (تصادم خرد ورق ایران و توران) تکوین و در طول کوهزایی آلپ تکامل ساختاری یافته است. بررسی تحولات چینهای ـ تکتونیکی تریاس تا عهد حاضر، در این بخش از البرز، با بهرهگیری از الگوهای موجود برای رسوبگذاری در حوضه های فورلند، امکان تعیین سن نسبی مراحل تکامل ساختاری البرز را فراهم آورده است. این بررسیها نشان دادهاند که تکامل ساختاری البرز در این بخش در سه مرحله تریاس پسین ـ ژوراسیک زیرین (کوهزایی سیمرین)، کرتاسه پسین ـ پالئوسن پیشین (کوهزایی آلپ میانی) و نئوژن ( آلپ پسین) انجام شده است. هر مرحله با گسلش راندگی، الحاق ورقههای از رسوبات حوضه فورلند، بالا آمدگی و فرسایش در نوار کوهزایی البرز و پسروی دریا به سمت جنوب و رسوب نهشتههای آواری همزمان با کوهزایی در حوضه فورلند همراه بوده است. به دنبال هر مرحله از فعالیت، با کاهش شدت تغییرات ساختاری پهنه مورد مطالعه وارد یک مرحله آرامش شده است. در این مرحله فرونشینی خمشی لیتوسفر در زیر بار وزن نوار کوهزایی، برقراری تعادل ایزوستازی، کاهش شدت فرسایش، پیشروی دریا به سمت شمال و تحکیم محیط دریایی برحوضه فورلند را همراه داشته است.