73 نتیجه برای ات
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1387 )
چکیده
اکسیمها، از مهمترین ترکیبات آلی محافظت کنندۀ کربونیل هستند. و در کنترل جمعیت حشرات، کنهها و قارچها کاربرد دارند. تأثیر برخی از اعضای اکسیمها در گذشته بر کاهش اسپرماتوژنز و اووژنز گزارش شده است؛ با توجه به تشابه ساختاری تولوالدوکسیم (سین- پارامتیل بنزالدئیداکسیم) با سایر اکسیمها، که به تازگی در آزمایشگاه شیمی آلی دانشگاه تربیت معلم تهران سنتز شده است، تأثیر این ماده بر فرایند اسپرماتوژنز موش کوچک نژاد Balb/C بالغ بررسی شود تا در صورت بروز تأثیر کاهنده بر این فرآیند، مقدمهای برای تحقیقات آینده در زمینۀ سنتز داروی ضد باروری مردانه باشد. میزان LD50 در حد 350 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن تعیین شد. و یک دوز زیر کشنده از ترکیب، به میزان175 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن طی دو هفته پی در پی (روزانه) به موشهای بالغ (60 روزه) در محدوده وزنی 30 تا 35 گرم بهصورت درون صفاقی انجام گرفت. و 48 ساعت پس از آخرین تزریق، بررسی شد. بررسی آماری نشان داد که کاهش معنیداری در وزن بدن موش، تعداد اسپرماتوگونیهای نوع Aو B، اسپرماتوسیتها و اسپرم(P< 0/005 ) در بین گروههای آزمایش با گروه کنترل و گروه حلّال وجود دارد. هم چنین، اسپرماتید برخی نمونههای آزمایشی بهصورت کیست درآمده، و اسپرماتوسیتهای اولیه و اسپرماتیدها به مرکز مجرای لوله رهاشده بودند.
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1387 )
چکیده
ماکروسیکلیک دیآمید دیبنزوسولفوکسید، ترکیبی است با ساختار حلقوی-تاجی شکل و دارای گروههای فعال آمیدی، اکسیژنی و سولفوکسید. داخل حلقه آن آب گریز است و میتواند با کاتیونهای سدیم، پتاسیم یا کلسیم پیوند دهد و به دلیل خاصیت چربیدوستی در خارج از حلقه خود میتواند از عرض غشاء عبور کند. پژوهش حاضر با هدف تعیین پاسخ آنزیمهای آنتیاکسیداتیو به اثر غلظتهای متفاوت این ترکیب پس از تزریق درون صفاقی به موشهای نژاد Balb/C انجام گرفت. هم چنین مقادیر بیومارکرهای حاصل از تخریب رادیکالهای اکسیژنی بررسی شدند. نتایج نشان داد که میزان 50 LD این دارو 2500 میکروگرم بر کیلوگرم وزن بدن است. به موشهای بررسی شده دوز50 subLD با غلظت 1500 میکروگرم بر کیلوگرم وزن بدن بهصورت منفرد تزریق شد. بعد از یک هفته بررسی بافتشناسی کبد نشان داد که سلولهای هپاتوسیت، طنابهای هپاتوسیتی، سلولهای کوپفر، سینوزوئیدها و فضای پورتال در مقایسه با گروه شاهد هیچ گونه تغییر معنیداری نیافتند. در حالیکه بافتشناسی بیضهها نشان داد که حجم و وزن بیضه، تعداد سلولهای بینابینی، قطر لولههای منیساز، تعداد سلولهای اسپرماتوگونی نوع A و B، اسپرماتوسیت اولیه، اسپرماتید و اسپرماتوزوئید و سلولهای سرتولی بهطور معنیداری کاهش یافتند. فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیداتیو شامل سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، گلوتاتیون پراکسیداز در کبد و بیضه در یک روند وابسته به غلظت رو به افزایش گذاشتند در صورتی که این افزایش برای بیومارکرهای تخریب اکسیداتیو یعنی مالون دیآلدئید و دیتیروزین فقط در بافت بیضه و در خون محیطی مشاهده شد. بنا بر این با توجه به پژوهش حاضر نتیجهگیری میشود که ترکیب مورد استفاده دارای اثرات سمی بوده است. بعد از یک هفته از کاربرد آن در زیر غلظت 50 LD، بافت بیضه به نحو شاخص تحت تأثیر قرار گرفت، ولی بافت کبد احتمالاً به دلیل قابلیتهای متابولیک زیاد در متابولیسم مواد و توان بیشتر فعالیت آنتیاکسیدانی، اثرات نامطلوب بافتی نشان نداد.
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1387 )
چکیده
مجموعۀ دگرگونی ده سلم در شرق ایران و در حاشیۀ شرقی بلوک لوت واقع شده است. سنگهای موجود در این مجموعه شامل شیستهای پلیتی، مرمر و آمفیبول شیست است که تودههای گرانیتی و رگههای پگماتیتی آن را قطع کردهاند. در مجموعۀ دهسلم کانی آندالوزیت در سنگهای دگرگونی و آذرین با تفاوتهای بافتی، ژئوشیمیایی و بلور شناختی دیده میشود. آندالوزیت یکی از پلیمورفهای آلومینوسیلیکاته است که اغلب در شرایط دگرگونی درجۀ حرارت متوسط فشار کم به وجود میآید. پژوهشهای تجربی جدید نشان میدهند این کانی در شرایط ماگمایی و متاسوماتیک نیز تشکیل میشود. تجزیههای شیمیایی انجام شده با الکترون مایکروپروب نشان میدهد که عناصر آهن، پتاسیم و REE در دو نوع رخداد آندالوزیت در ده سلم متفاوت هستند. آهن موجود در آندالوزیت موجود در سنگهای آذرین بین 12/0 تا 97/0 درصد و میزان پتاسیم آن به 79/0 درصد میرسد. در آندالوزیت دگرگونی آهن 11/0 تا 16/0 درصد و پتاسیم بسیار ناچیز و اغلب کمتر از 02/0 درصد است. سایر عناصر اصلی موجود در دو نوع آندالوزیت تفاوت خاصی نشان نمیدهند. بلورهای آندالوزیت در سنگهای دگرگونی مجموعۀ دهسلم در شیستهای آندالوزیتدار به صورت کیاستولیت و با تجمع جهتیافته دیده میشوند. این کانی از سنگهای پلیتی و در طی واکنشهای پیشرونده دگرگونی به وجود آمده است. پاراژنز موجود در این شیستها دمای تشکیل 380 تا 450 درجۀ سانتیگراد در فشار 2 تا 3 کیلو بار را نشان میدهد. آندالوزیت موجود در سنگهای آذرین مجموعه ده سلم در حاشیۀ تودههای گرانیتی و پگماتیتها به رنگ صورتی و بدون ادخال کربن و بر خلاف انواع دگرگونی فاقد جهتیافتگی است. این کانی میتواند از یک ماگمای آلکالن متاآلومین که در تبادل یونی با سنگهای دگرگونی مجاور خود بوده است، تشکیل شده باشد. بررسی تغییرات نسبت پتاسیم به سدیم از شیستهای هاله دگرگونی به سمت تودۀ گرانیتی حضور تبادل یونی و رخداد متاسوماتیسم بین ماگما و سنگهای درونگیر را تأیید میکند.
دوره 8، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده
در این تحقیق با استفاده از فضای بالاسری ایستا - کروماتوگراف گازی- طیف سنج جرمی آنالیز سریع و کارآمد مقادیر ناچیز بنزن، تولوئن، اتیل بنزن و ایزومرهای زایلن (BTEX) در نمونههای آبی انجام گرفت. پارامترهای مهم استخراج به روش فضای بالاسری از قبیل دما، زمان استخراج، حجم نمونه و غلظت نمک بهینه شد. با استفاده از شرایط بهینهٔ استخراج ( دما ºC70، غلظت نمک M4، زمان20 دقیقه و حجم نمونه mL10 ) و روش مشاهده یون برگزیده (SIM) طیفسنج جرمی، محدودهٔ حد تشخیصµg/L2/2- 0/1 برای BTEX بهدست آمد.
دوره 8، شماره 3 - ( 12-1387 )
چکیده
حجم عظیم دادههای گردآوری شده از بررسیهای اکتشافی، تا زمانی که به درستی سازماندهی نشوند، نتایج مفید و قابل اطمینانی را نشان نمیدهند. تهیه نقشهٔ پتانسیل معدنی با استفاده از روشهای سنتی و متداول بسیار دشوار و در بعضی مواقع ناممکن است. فناوری سامانهٔ اطلاعات جغرافیایی ضمن آنکه می تواند در ساماندهی اطلاعات مربوط به بررسیهای اکتشاف ذخایر معدنی استفاده شود، توانایی آن را دارد که تهیه و تلفیق لایههای اطلاعاتی مختلف را در قالب مدلهای گوناگون، با سرعت و دقت بیشتری انجام دهد و به منزلهٔ پشتیبانی برای تصمیمگیریهای فضایی استفاده شود. در این مقاله نقشهٔ پتانسیل معدنی اندیس سوناجیل به منظور تعیین نقاط حفاری تهیه شده است. لایه های مورد استفاده شامل لایه های تیپ سنگ شناسی، آلتراسیون، نشانه های کانی سازی، زون ناهنجاری شارژابیلیته و مقاومت ظاهری و آنومالی عناصر مس، مولیبدن و طلا هستند. بعد از آمادهسازی اطلاعات و تهیهٔ نقشه های فاکتور و وزندهی آنها، این نقشهها در قالب شبکهٔ استنتاجی تلفیق شدند. استفاده از عملگرهای منطق فازی در شبکهٔ استنتاجی ضمن برطرف کردن نقایص موجود در سایر مدل ها، امکان ترکیب انعطافپذیرتر نقشههای فاکتور را فراهم کرده است. در نقشهٔ پتانسیل معدنی تهیه شده، محتملترین منطقه از نظر وجود کانی سازی مس پرفیری بهصورت دو کانون احتمالی شمال شرق و جنوب غرب تعیین شد. در نهایت با انطباق گمانههای اکتشافی با نقشه های پتانسیل معدنی، میزان تطابق نتایج بر اساس دو نوع کلاسهبندی نقشهٔ پتانسیل معدنی بهترتیب برابر 91/90 و 33/83 درصد محاسبه و انجام عملیات حفاری جدید در مناطق مستعد مشخص شده بر روی این نقشه ها توصیه شد. ضمناً در صورت انجام این بررسیها قبل از انجام عملیات حفاری و تنها با فرض حفر نکردن گمانه های اکتشافی در مناطق دارای وضعیت ضعیف یا خیلی ضعیف، با استفاده از نقشههای سه و پنج کلاسه بهترتیب 8/81 و 9/90 درصد از گمانه ها حفاری نشده و در حدود 500 میلیون تومان در هزینههای حفاری صرفهجویی میشد.
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
در این مقاله روشی مستقیم برای حل عددی معادلات خطی انتگرو- دیفرانسیل ولترا ارائه میشود. این روش براساس توابع بلاک-پالس و ماتریس عملیاتی آنها است و معادلهای انتگرو-دیفرانسیل را به یک دستگاه معادلات جبری پایین مثلثی تبدیل میکند که به سادگی میتوان آن را حل کرد. برای نشان دادن دقت و کارایی این روش چند مثال عددی ارائه شده است.
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
یک روش سنتز تکظرفی 1و8-دی اکسو- اکتا هیدروزانتان از طریق تراکم الدییدها و 5و5- دی متیل- 1و3- سیکلوسیکلوهگزان دی اون در حضور ان- بی- اس گزارش شده است. این روش دارای مزایای زیادی از قبیل هزینه پایین- شرایط کاری اسان و ایمنی واکنش ها است.
یدالله اردوخانی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
در این مقاله یک روش عددی مناسب برای حل معادلات انتگرال- دیفرانسیل فردهلم غیر خطی با تأخیر زمانی ارائه شده است. روش مبتنی بر بسط تیلور می باشد. این روش معادله انتگرال- دیفرانسیل و شرایط داده شده را به معادله ماتریسی که متناظر با یک دستگاه از معادلات جبری غیر خطی با ضرایب مجهول بسط تیلور می باشد تبدیل می کند، که از حل دستگاه، ضرایب بسط تیلور تابع جواب به دست می آید. سپس با مثال هایی کارایی روش را ارزیابی می کنیم.
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
در این مقاله یک روش عددی مناسب برای حل معادلات انتگرال- دیفرانسیل فردهلم غیر خطی با تأخیر زمانی ارائه شده است. روش مبتنی بر بسط تیلور می باشد. این روش معادله انتگرال- دیفرانسیل و شرایط داده شده را به معادله ماتریسی که متناظر با یک دستگاه از معادلات جبری غیر خطی با ضرایب مجهول بسط تیلور می باشد تبدیل می کند، که از حل دستگاه، ضرایب بسط تیلور تابع جواب به دست می آید. سپس با مثال هایی کارایی روش را ارزیابی می کنیم.
صابر فرجامی شایسته، جواد حسن زاده،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1388 )
چکیده
نانوذرات Cds آلائیده با آهن ( CdS:Fe ) به روش سنتز شیمیایی مرطوب در حلال آبی تهیه شده اند و از تیوگلیسرول (TG) به عنوان عامل پوششی استفاده شده است.اندازه نانوذرات محاسبه شده به روش پراش پرتو ایکس و روش اپتیکی در حدود 5-3 نانومتر می باشد. الگوی طرح پراش اشعه ایکس فاز کریستالی هگزاگونال را نشان می دهد. نتایج حاصل از طیف جذب UV نشان می دهد که آلائیدگی گاف نواری را بزرگتر کرده است، که این امر بیانگر کاهش اندازه نانوکریستال های تهیه شده است. اثر آلائیدگی و تغییر غلظت عامل پوششی بر روی طیف لومینساس نانوذرات مورد بررسی قرار گرفته است.
دوره 9، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده
گیاهان رشد یافته در شرایط هیدروپونیک با کلرید کادمیوم M µ 50 تیمار شدند. میزان رشد و پارامتر های متابولیکی دخیل در تنش اکسیداتیو و پاسخ¬های آنتی¬اکسیدانی در اندام هوایی و ریشه¬های گیاهان تیمار شده بررسی شد. افزایش پراکسیداسیون لیپیدها، مرگ سلولی و تجمع پراکسید هیدروژن با اعمال کادمیوم موجب کاهش رشد و وزن خشک گیاهان گردید. میزان فعالیت آنزیم¬های کاتالاز (CAT) ، آسکور بات پراکسیداز (APX ) ، گایاکول پراکسیداز (GPX) و گلوتاتیون ردوکتاز (GR) در گیاهان تحت تیمار با کادمیوم افزایش یافت. بنابرین اعمال کادمیوم M µ 50 باعث افزایش فعـــالیت آنزیم¬های مسئول محافظت اکسیدانی در گیاه ذرت می¬شود.
حمید اجتهادی، پروین واثقی،
دوره 9، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده
پهنه رویشی مورد مطالعه در تحقیق حاضر ارتفاعات کلات–زیرجان گناباد، واقع در استان خراسان رضوی است. ارتفاع آن از 1100 تا 2830 متر از سطح دریا متغیر و میانگین بارندگی و درجه حرارت سالیانه آن به ترتیب 2/143 میلیمتر و 2/17 سانتیگراد است. تعداد 261 کوادرات 1 متر مربعی به روش سیستماتیک – تصادفی در منطقه مستقر گردید. در هر یک از کوادرات ها، فهرست گیاهان موجود به همراه درصد پوشش تاجی و فراوانی گونه ها ثبت شد. هدف از این مطالعه بررسی اثرات متغیرهای ارتفاع و جهت شیب روی تنوع گونه ای گیاهان بود. کل کوادرات ها به سه طبقه ارتفاعی و چهار طبقه از نظر جهت شیب تقسیم بندی شدند. شاخص های غنا و تنوع گونه ای و یکنواختی در هر طبقه محاسبه و نمودارهای درجه بندی تنوع و رتبه-فراوانی رسم گردید. تمام شاخص ها و نمودارهای مربوطه حاکی از بیشترین میزان تنوع گونه ای، غنا و یکنواختی در طبقه متوسط ارتفاعی و کم ترین میزان آن ها در طبقات ارتفاعی بالا (به دلیل تشعشعات فراوان UV) و پائین (به دلیل تخریبات انسانی) است. بالاترین میزان غنای گونه ای در شیبهای رو به جنوب مشاهده می شود. اما از نظر تنوع گونه ای و یکنواختی، اختلاف معنی داری بین مقادیر شاخص ها در جهت شیب های مختلف وجود ندارد. بنابراین در این ناحیه عامل ارتفاع نسبت به جهت شیب اثرگذاری بیشتری بر تنوع گونه ای داشته است. در مورد انطباق داده ها با مدلهای توزیع وفور گونه، طبقه پایینی ارتفاع با مدل لگ نرمال مطابقت کرد. اما دو طبقه دیگر از هیچ مدلی پیروی نکردند.
دوره 9، شماره 4 - ( 8-1388 )
چکیده
نیکل از عناصر ضروری برای رشد گیاهان بهشمار میرود. در این پژوهش، اثر غلظتهای متغیر نیکل (1280، 640، 320، 160، 80، 40 و 0 میکرومولار) بر رشد گیاهچههای بذری چهار رقم گندم (سرداری، زرین، الموت و C-73-20) و اثر عوامل محیطی مانند تغییرات pH و غلظت کلسیم بر رشد گیاهچههای بذری رقم زرین بررسی شد. همچنین میزان تراوش قنــدهای محلول از ریشه به محیط بهعنوان پاسخ به تنش غلظتهای بالای نیکل، به روش فنل ـ سولفوریک اندازهگیری شد. نتایج نشان دادند که رقم الموت از همه ارقام نسبت به تنش نیکل مقاومتر است.از سوی دیگر بافتهای ریشه و ساقه پاسخ رشدی متمایزی در برابر نیکل نشان دادند بهطوری که رشد ریشهچه حساسترازساقهچه بود. کاهش pHتأثیرباز دارندگی نیکل بر رشد ریشهچه و ساقهچه را افزایش داد. این بررسی نشان داد که با افزایش غلظت کلسیم از سمیت نیکل کاسته میشود. همچنین نیکل از تراوش قندهای محلول به خارج از سلولهای ریشه جلوگیری میکند.
دوره 9، شماره 4 - ( 8-1388 )
چکیده
اثر غلظتهای متفاوت کلرید مس بر غلظت پروتئین و فعالیت سینتیکی آنزیم کاتالاز و پراکسیداز در برگ و ریشه دو رقم کلــــزا (پیاف و هایولا) در مرحله طوقهای در گلخانه به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار (0، 100، 300 و 500 میکرومولار کلرید مس) و 4 تکرار بررسی شد. در مجموع با افزایش غلظت کلرید مس، غلظت پروتئین و فعالیت آنزیم کاتالاز و پراکسیداز افزایش یافت و این افزایش در رقم پیاف بیشتر از رقم هایولا و در ریشه بیشتر از برگ بود. بدینترتیب با بررسی رفتار فیزیولوژیکی ارقام بررسی شده به نظر میرسد رقم پیاف با توانایی بیشتر حفظ پروتئین و افزایش بیشتر فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان در شرایط تنش در مقایسه با رقم هایولا توانایی بیشتری در تحمل تنش مس دارد و بهعنوان رقم متحملتر به این تنش معرفی میشود.
س بداغی، علیمردان شاه رضایی،
دوره 10، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
در این مقاله با ارائۀ دو روش به حل عددی یک مسئلۀ معکوس سهموی با پارامتر کنترلی میپردازیم. در روش اول ابتدا به کمک تبدیلات معکوسپذیر، مسئلۀ سهموی مورد نظر را استاندارد کرده و سپس بهوسیلۀ روش تفاضلات متناهی ضمنی به حل مسئلۀ استاندارد حاصل اقدام میکنیم. در روش دوم با بهکارگیری شرط کرانهای فوق اضافی انتگرالی، پارامتر کنترلی را از مسئله حذف کرده و در نهایت مسئلۀ تبدیل یافته را حل میکنیم. در پایان با ارائۀ چند مثال به مقایسۀ این دو روش میپردازیم.
شیرین گل کرم، نعمت اله رشیدنژاد عمران،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
توده های گرانیتی منطقه زریگان و چاه چوله در شمال بافق، جنوب شرقی نقشه 1:250000 اردکان واقع شده (شکل 1)، جزیی از خرده قاره ایران مرکزی محسوب می شوند. ترکیب سنگ شناسی این توده ها، از آلکالی فلدسپار گرانیت تا سینو- مونزو گرانیت نوسان دارد. آنها از نوع گرانیت های لوکوکرات و ساب ولکانیک، با کانی شناسی عمدتاً کوارتز- فلدسپاتی، و فقیر از کانیهای مافیک هستند. انواع بافتهای ماگمایی، دگرشکلی، متاسوماتیک و دگرسانی، گرانوفیری، گرافیک، میلونیتی و کاتاکلاستی، میرمکیت، پرتیتی و جانشینی در آنها دیده می شود. از نظر ژئوشیمیایی، توده های مورد بحث، ویژگیهایی از سریهای کالکوآلکالن تا آلکالن، پرآلومینI-type و محیط تکتونیکی کمان ماگمایی را نشان می دهند. در نمودارهای تغییرات عناصر نیز، بستگی به تمایلات ذاتی، پویایی و مراتب سازگاری و ناسازگاری عناصر، رفتارهای متفاوتی دیده می شود که گویای تاثیر فرآیند تفریق و تبلور و متاسوماتیسم، هر دو، بر توده های مذکور است. شواهد صحرایی، سنگ شناختی و ژئوشیمیایی، در توده های گرانیتی زریگان و چاه چوله حاکی از آن است، که لااقل بخشی از این توده ها، بویژه گرانیت زریگان، از طریق متاسوماتیسم و فرآیندهای تفریق گرمابی از سنگهای مافیک قبلی (توده های دیوریتی و گابرویی) تشکیل شده است و حتی پس از آن نیز به نحوی گسترده تحت تاثیر این فرآیندها واقع شده اند. مقایسه این توده ها، با معیارهایی که برای تمایز گرانیت های ماگمایی و متاسوماتیک ارائه شده، نشان داده که این توده ها، ضمن شباهت هایی با برخی از توده های شاخص ماگمایی، بیشترین شباهت را به گرانیت نوع متاسوماتیک یا
E- type دارند.
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
کانسار طلای موته در غرب ایران واقع در بخش مرکزی پهنه سنندج- سیرجان (SSZ)، مرتبط با رگههای کوارتز، کوارتز- سولفیدی، عدسیها و رگچههای قطع کننده سنگ بستر نئوپروتروزوئیک است که غالباً در امتداد پهنههای برشی با راستای NW-SE تشکیل شده است. کانهزایی طلا مرتبط با دگرسانیهای گرمابی شدید در راستای پهنههای برشی شکلپذیر، با مجموعه دگرسانی رخساره شیست سبز شامل کوارتز + سریسیت + کلریت + آلبیت و دگرسانی سولفیدی و سیلیسی شدن نزدیک به منطقۀ کانهدار صورت گرفته است. کانیشناسی کانه شامل، پیریت، کالکوپیریت، سولفید مس-بیسموت (امپلکتیت)، آرسنوپیریت، پیروتیت، بیسموت، طلا و مقادیر اندکی گالن و اسفالریت است. رخداد طلای طبیعی در رگههای کوارتز، بهصورت ادخال در پیریت و کالکوپیریتهای نسل دوم و بافت پرکننده شکستگیها در درون و اطراف پیریتهای دانهدرشت خودشکل و نیمه خودشکل صورت گرفته است. مطالعات سیالات درگیر در رگههای کوارتز، شامل سه نوع اصلی از سیالات C-O-H؛ متشکل از نوع کربنیک (غنی از CO2)، آبگین- کربنیک و سیالاتآبگین در مناطق معدنی چاهخاتون و سنجده است. بر این اساس، سیالاتکربنیک با دمای همگن شدن CO2 (ThCO2) 6/12 تا ˚C3/27، سیالاتآبگین- کربنیک با شوری 3/2 تا 5/12 درصد و دمای همگن شدن نهایی برابر 6/145 تا ˚C2/304 و سیالات آبگین، متشکل از دودسته، 1) شوری 1/2 تا 2/15 درصد و دمای همگن شدن نهایی 2/212 تا ˚C6/297 در رگه کوارتز- سولفیدی طلادار و 2) شوری 4/16 تا 2/28 درصد و دمای همگن شدن نهایی 4/147 تا ˚C6/245، متعلق به رگههای عقیم کوارتزهستند. در حالی که اغلب خصوصیات ذکر شدۀ پیشین در ارتباط با ژنز کانسار موته، مشابه با ذخایر طلای کوهزایی (مزوترمال) است، ویژگیهایی از قبیل، ارتباط ژنتیکی بین تحولات تکتونیکی گوشته با پوستۀ بالایی طی تاریخچۀ تکتونوماگمایی پهنۀ سنندج- سیرجان بههمراه واحدهای ساختاری کششی و نفوذیهای محلی و شواهد زمینشناسی کانهها، دگرسانی، شیمی کانیها، زوناسیون عنصری و سیالات درگیر ارائه شده در این پژوهش، احتمالأ نشانههایی از کانهسازی طلا در منطقۀ موته، مشابه با سامانه کانهزایی مرتبط با تودههای نفوذی احیایی است.
احمد قارزی، نسرین حیدری، محسن عباسی،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
چکیده
در سوسماران اسپرماتوژنز به عنوان بخش مهمی از روند تولید مثل بطور کلی به دو حالت فصلی و غیرفصلی انجام میگیرد. روش فصلی معمولاً در گونه¬های ساکن نواحی معتدل دیده میشود در حالیکه طریقه غیرفصلی در نمونه¬هایی دیده میشود که در مناطق گرمسیری زیست میکنند. در این تحقیق فعالیت اسپرماتوژنز در گونۀ Laudakia caucasia یا آگامای قفقازی ساکن زاگرس مرکزی مورد مطالعه قرار گرفته است. برای اینکار تعداد 34 نمونه از سوسمار مذکور در دو فصل مختلف سال از محیط زیست طبیعی آنها در شهرستان نورآباد جمع آوری گردیدند. نمونه¬ها سپس کشته شدند و بیضه¬های آنها خارج گردید و بعد از اندازه گیری ابعاد بیضه¬ها، نمونه¬ها برای مطالعه بافت شناسی آماده شدند. نتایج بدست آمده از مطالعات مورفومتریک، هیستومتریک و بافت شناسی نشان داد که فرآیند اسپرماتوژنز در این گونه به صورت فصلی است و طی دو دورۀ فعال و غیرفعال انجام می¬شود. دورۀ فعال که شامل اواخر بهار و اوائل تابستان میگردد زمانی است که سلولهای پیش¬ساز زایا فعالانه درگیر روند تکثیر، نمو و تمایز هستند و در این زمان تمام اشکال تمایزی سلولهای اسپرماتوژنیک در دیوارۀ لوله¬های منی¬ساز دیده میشود. در دورۀ غیرفعال که با اواخر تابستان تا اوائل بهار آینده مطابقت میکند اسپرماتوزوئیدی نیز در لوله¬های منی¬ساز یافت نمیشود چون فعالیت اسپرم زایی در بیضه¬ها متوقف شده است. در عوض در این زمان فعالیتهای ترمیمی در بیضه انجام میگیرد و حیوان خود را برای شروع دوره دیگری از تولید اسپرم در فصل بعدی مهیا می¬نماید.
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زنجبیل، از گیاهان دارویی است که بیشترین آنتیاکسیدانتها (ویتامینهای B، C و E) را دارد و در تقویت قوۀ جنسی نیز مؤثر است. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر عصارۀ زنجبیل بر محور هورمونی هیپوفیز- گوناد و فرآیند اسپرماتوژنز در موشهای سوری نابالغ نژاد Balb /C است. موش سوری نر نابالغ (28 سر)، با وزن تقریبی 18-15 گرم و محدودۀ سنی30- 25روزه، بهطور تصادفی به 4 گروه 7 تایی کنترل، شم و آزمایشی 1و2 تقسیم شدند. گروههای آزمایشی 1و2 بعد از تعیین دوز کشندۀ عصارۀ زنجبیل بهمدت دو هفته بهترتیب 50 و 100 میلیگرم/کیلوگرم از عصارۀ هیدروالکلی زنجبیل تهیه شده بهروش پرکولاسیون، بهصورت تزریق درونصفاقی (IP) دریافت کردند و در مدت زمان ذکر شده، گروه شم، آب مقطر (IP) دریافت کرد. گروه کنترل از آب و غذای استاندارد آزمایشگاهی استفاده کرد. پس از 14 روز تزریق، موشها با اتر بیهوش شدند و غلظت هورمونهای تستوسترون، LH و FSH با استفاده از کیت ELISA اندازهگیری و تعداد اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیتها، اسپرماتید، اسپرم، لیدیگ و سرتولی در بیضۀ خارج شده با روش رنگآمیزی هماتوکسیلین- ائوزین شمارش گردید. نتایج بهدست آمده نشان داد در مقایسه با گروه کنترل و شم، مقادیر سرمی LH در گروه آزمایشی 2 و هورمون FSH در هر دو گروه آزمایشی کاهش معنیدار (05/0P<) و میزان تستوسترون در گروه آزمایشی 2 افزایش معنیدار (05/0P<) دارد. همچنین تعداد سلولهای لیدیگ و اسپرماتوسیت در گروه آزمایشی 2 و تعداد سلولهای اسپرماتید و اسپرماتوزویید در هر دو گروه آزمایشی، در مقایسه با گروههای کنترل و شم افزایش معنیدار (05/0P<) دارد. بنا بر این احتمال میرود که فنیل پروپانوییدها و سرکوییترپنهای موجود در زنجبیل از طریق افزایش هورمون تستوسترون و LH و تکثیر سلولهای لیدیگ از طریق تأثیر بر محور هیپوفیز- گوناد موجب تکثیر سلولهای جنسی در لولههای منیساز گردد.
هما محسنی کوچصفهانی،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
لوسمی حاد پرومیلوسیتی یکی از انواع لوسمی حاد است. L- آسکوربیک اسید که بنام ویتامینC نیز شناخته می شود، دارای خواص آنتی اکسیدانت است. L- آسکوربیک اسید تحت برخی شرایط بعنوان پرواکسیدانت عمل می کند و در دوز های بالا بر رده های سلولی مختلف اثر سیتوتوکسیک دارد، که این اثر به خاصیت اکسیداسیون- احیاء آن وابسته است تجربیات نشان داده است که استفاده از ترکیباتی با خاصیت ضد تکثیری و ضد التهابی می تواند در افزایش اثر این ماده و کاهش اثرات جانبی آن موثر باشد. با توجه به اثرات ضد تکثیری و ضد سرطانی زهر زنبور عسل، در این مطالعه، اثر آن برعملکرد -Lآسکوربیک اسید بررسی شد. پس از تعیین غلظت های سمی و غیرسمی L- آسکوربیک اسید و زهر زنبور عسل بر روی سلول های HL-60، اثر هر یک به تنهایی و همراه با هم بر روی رشد سلول های HL-60 توسط شمارش سلولی با تریپان بلو و روش MTT بررسی شد. تمامی تجربیات سه بار تکرار شدند و جهت تحلیل داده ها از نرم افزار Instate 3 و آزمون آماری one-way ANOVA استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان میدهد که -Lآسکوربیک اسید و زهر زنبور عسل در الگویی وابسته به دوز و زمان در غلظت بالا موجب القاء مرگ سلولی و در غلظت های پایین موجب مهار تکثیر می گردند. L- آسکوربیک اسید در غلظت 1/0 میلی مولار در طول 72 ساعت باعث مهار تکثیر سلول های HL-60 می گردد. و این مهار L- آسکوربیک اسید در صورت استفاده توأم زهر زنبور عسل بصورت چشمگیری افزایش می یابد. بر پایه این نتایج پیشنهاد میشود که زهر زنبور عسل در غلظت های غیر سمی بتواند توان ضد تکثیری L- آسکوربیک اسید را بر روی سلول های سرطانی HL-60 افزایش دهد.