394 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
نسرین نیک اندیش،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
واکاوی آماری و تحلیل فضایی بارشهای فرین بعنوان یکی از مؤلفههای ابزار مدیریت برای پیشگیری یا کنترل خطرات ناشی از این پدیده مورد توجه قرار میگیرد. هدف این پژوهش، بررسی آماری و تحلیل فضایی بارشهای فرین در دشت کاشان است. بارشهای فرین ایستگاه همدید کاشان به صورت نقطهای در مقطع زمانی 1971-2022 میلادی و سال آبی 1351-1350 تا 1401- 1400 در مجموع 18618 روز تحلیل آماری شد. سپس شش مورد بارش فرین فراگیر انتخاب و با دادههای بارش 13 ایستگاه همدید و 11 ایستگاه باران سنجی با روشهای زمینآمار و تحلیل فضایی مورد واکاوی قرار گرفت. با استفاده از مدلهای واریوگرام و روش کریجینگ، نقشههای پهنهبندی بارش فرین دشت کاشان تهیه گردید. نتایج نشان داد فراوانی وقوع بارشهای سنگین و ابرسنگین در فصل زمستان و بارشهای بسیار سنگین در فصل بهار بیش از سایر فصول است. همبستگی بسیار بالای بارش سالانه با مجموع و فراوانی بارشهای فرین نشان میدهد حجم بارش سالانه بیش از آنکه از توزیع بارش در طول سال تأثیر پذیرد از تمرکز بارش در مقاطع کوتاه چند روزه متأثر میشود. از این رو مشخص شد بارش های فرین در بارش کل و رواناب سطحی و در نتیجه بیلان آب منطقه نقش مهمی را ایفا می کند. نقشههای پهنهبندی نشان داد بارش 20 فروردین 1399، که تمرکز آن بر نوار غربی و ارتفاعات حوضه است سبب فرسایش ارتفاعات و ایجاد سیلاب در پایکوهها و نواحی کم ارتفاع دشت میگردد. همچنین بارشهایی مانند بارش 17 اسفند 1397 که بیشترین تمرکز آن در نواحی مرکزی است، برای ایجاد آبگرفتگی توان بالایی دارند .
مهندس حمیدرضا پرستش، دکتر خسرو اشرفی، دکتر محمدعلی زاهد،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
این مطالعه که در مناطق 8 گانه گازی شهری مشهد انجام شد؛ در ابتدا آمار توصیفی از وضعیت علمک های گاز شهری مشهد و حالتهای مختلف نشتی ارائه شد؛ به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات جمعآوری شده و بررسی علل نشتی، رابطه میان 5 متغیر با مقدار نشتی از علمک های گاز با نرم افزار Statistical Package for the Social Sciences (SPSS) V.26 تحت آزمون قرار گرفت؛ این 5 متغیر عبارتند از: تجهیزات/اتصالات علمک، سن کارکرد علمک، نوع سرویس علمک (خانگی، صنعتی و تجاری)، ناحیه شهری و فصول مختلف سال.
نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل نشان داد که میان نوع تجهیزات/اتصالات و نشتی اختلاف معنی داری مشاهده گردید. (P-Value= 0.0001). همچنین میان سایر متغیرهای پژوهش (سن کارکرد علمک، نوع سرویس علمک (خانگی، صنعتی و تجاری)، ناحیه شهری و فصول مختلف سال) با میزان نشتی اختلاف معنیدار مشاهده گردید (P-Value= 0.0001)؛ افت فشار به دلیل تقاضای بیشتر مصرف گاز در فصل زمستان باعث کاهش میزان نشتی نسبت به سایر فصول شده است؛ تأثیر سن تجهیزات/ اتصالات شبکه توزیع به دلیل فرسودگی و طول عمر بیشتر باعث تشدید میزان نشتی گاز متان میشود؛ همچنین میزان نشتی در محل های تجاری اختلاف قابل توجهی را با سایر انواع مصارف به همراه داشت؛ قرار گرفتن در ناحیه شهری نیز باعث افزایش میزان نشتی گاز متان نسبت به سایر نواحی شده است؛ جنس و کیفیت تجهیزات و اتصالات به عنوان عامل اصلی و تأثیرگذار در نشتی گاز متان بایستی مورد توجه مدیران و مسئولان در این حوزه کاری واقع شود.
آقا سید محمود حسینی صدیق، آقا مسعود جلالی، آقا حسین عساکره،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
گسترش قطب سوی کمربندگرمسیری را در اثر تغییرات آب و هوایی ناشی از فعالیتهای انسانی، به ویژه افزایش گازهای گلخانهای و تغییر کاربری اراضی زمین میدانند. تغییرپذیری پهنای کمربند گرمسیری به عرضهای جغرافیایی بالاتر حاکی از گسترش منطقه خشک نیمه گرمسیری است که این امر حاکی از افزایش فراوانی خشکسالی در هر نیمکره است. به منظور تغییرپذیری پهنای کمربند گرمسیری نیمکره شمالی در عرضهای میانه از شاخص های کسر بارش از تبخیر، مؤلفه مداری بردار باد، تابع جریان نصفالنهاری، دمای سطح وردایست، تابش موج بلند خروجی زمین و فشار سطح زمین استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان داد، گسترش عرض جغرافیایی کمربندگرمسیری با تابع جریان نصفالنهاری به سمت عرضهای جغرافیایی بالاتر با 1 تا 3 درجه عرض جغرافیایی و تاثیر فرونشینی گردش هدلی افزایش دامنه تبخیر از بارش را نشان داده است که کسر بارش از تبخیر 1 تا 3 درجه عرض جغرافیایی افزایش داشته است. جت جنب حاره در حرکت شاخههای فوقانی وردسپهر از گردش هدلی با 2 تا 4 درجه عرض جغرافیایی افزایش داشته است که میتواند بر سامانههای رطوبتزای گذری و همچنین بر میزان بارشها اثر منفی داشــته باشـد. گسترش قطبسوی کمربند گرمسیری که پیامدی از دگرگونی و مخاطرات آب و هوایی به شمار میرود، جا به جایی مکانی قطب سوی رودباد جنب حارهای را در پی خواهد داشت و در نتیجه کمربندهای خشک جنب حارهای به سمت قطب را ارائه میکنند؛ و همچنین تابش موج بلند خروجی زمین 1 تا 2 درجه عرض جغرافیایی افزایش یافته و دلیلی بر افزایش گرما در وردسپهر فوقانی گردیده است و این باعث افزایش خشکی و کاهش خفیف ابر در وردسپهر فوقانی شده است و همچنین باعث گسترش کمربند گرمسیری به سمت عرضهای جغرافیایی بالاتر شده است. به طور کلی، یافتههای پژوهش نشان داد که اکثر شاخصهای کمربند گرمسیری از سال 1979 روند افزایشی داشته است.
توفیق جاسم محمد، دکتر محمد رحمانی، دکتر کمیل عبدی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
دمای محیط شهری یکی از پارامترهایی است که شهروندان هر لحظه با آن در ارتباط هستند. مطالعات نشان میدهد که دمای کره زمین به دلیل تغییرات محیطی دائما در حال افزایش است. یکی از این پارامترهایی که بر افزایش دما تاثیر میگذارد؛ رشد فیزیکی شهر و به تبع آن تخریب و از بین رفتن پوشش گیاهی است. در این مطالعه، با استفاده از تصاویر ماهواره لندست برای سالهای 2001، 2011 و 2021؛ و اجرای الگوریتم تککانال، دمای سطح زمین در شهر حله عراق محاسبه و تغییرات آن مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. در طرف مقابل شاخص NDVI به عنوان یک شاخص پوشش گیاهی در تاریخهای مذکور محاسبه و تغییرات آن با تغییرات دمایی سطح زمین مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج کلی این تحقیق نشان داد که مساحت شهر حله در طی دوره مورد مطالعه حدودا دو برابر شده است و این موضوع باعث کاهش میزان پوشش گیاهی و افزایش دمای سطح زمین شده است. در پایان، همبستگی بین دمای سطح زمین و شاخص NDVI محاسبه شد که بهترتیب برای سالهای 2001، 2011 و 2021 برابر با 46.92، 44.35 و 52.98 درصد بود. این موضوع نشان از رابطه قوی بین این دو پارامتر و تاثیر کاهش پوشش گیاهی بر افزایش دمای سطح زمین میدهد.
دکتر علیرضا محمدی، دکتر لطف اله ملکی، قاسم فتحی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
مدل های تحلیل فضایی به ارائه الگو و راهکار واحدی برای حل مسائل مختلف حوزه مطالعه ای می پردازد، یکی از کاربردهای این مدل ها در سنجش مخاطرات شهری است. در سال های اخیر با وقوع بحران های مختلف در جوامع شهری، سیستم مدیریت شهری و طرحهای توسعه ای در پی دسترسی به الگوهای پیشگیری و مقابله با این بحران ها هستند، هدف این پژوهش مرور ادبیات پیرامون کاربرد مدل های تحلیل فضائی در سنجش مخاطرات شهری به شیوه فراتحلیل است، بنابراین این پژوهش با بررسی و جمع بندی مقالات خارجی انجام یافته(جامعه آماری پژوهش) در رابطه با این موضوع در پی شناسائی، تجزیه و تحلیل و جمعبندی راهکارهای پیشینه های مورد بررسی است. بحث جامعه آماری با چهار سنجه استاندارد تحلیل فضائی، شامل: توصیف و شناسائی پراکندگی مخاطرات، استدلال پراکندگی مخاطرات، درونیابی و برنامهریزی فضائی صورت میگیرد. جامعه آماری پژوهش، تحقیقات و مقالات نمایه شده در پایگاه های علمی Sciencdirect، Willey، Web of Science در بازه سال 2021-2000 است که از بین 99 مقاله، 78 مقاله به شیوه غربالگری مطابق اهداف و شاخص های پژوهش انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفته اند. تحلیل به دو صورت آمار توصیفی در نرم افزار SPSS و آمار استنباطی در نرم افزار جامع فراتحلیل CMA2 صورت گرفت. برای پاسخگویی به سوالات پژوهش که بدنبال چگونگی کاربرد هر یک از این چهار مولفه در پژوهش های گذشته است، محقق برای هر مولفه به سنجش اندازه اثر(شاخص اندازه اثر r)، سوءگیری انتشار تحقیقات(آمارههای QوI2)، ناهمگونی تحقیقات(آزمون رگرسیون ایگر، تعداد ناکامل بی خطر و اصلاح و برازش دووال توئیدی) و متغیرهای تعدیل کننده در تحقیقات بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که درمجموع در مولفه توصیفات پراکندگی مخاطرات، اغلب تحقیقات در مدل های بکار برده شده خود نتوانسته اند توصیف عمومی ملموس و مناسبی را ارائه دهند، اما در مولفه های استدلال پراکندگی، درونیابی و برنامهریزی فضایی مخاطرات شهری بنا به نمره میانگین اندازه اثر، مدل های کاربردی بکار برده شده در تحقیقات به طور نسبی توانسته اند با مدل کاربردی تحلیل فضایی در تحقیقشان توجیه مناسب و نتایج ملموسی ارائه بدهند.
خانم سوسن حیدری، دکتر مصطفی کریمی، دکتر قاسم عزیزی، دکتر علی اکبر شمسی پور،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
شناخت الگوهای مکانی رخداد خشکسالی نقش مهمی در پایش، پیشآگاهی و پیشبینی، مقابله، کاهش آسیبپذیری و افزایش سازگاری با این مخاطره دارد. هدف پژوهش شناسایی پراکنش مکانی و تحلیل الگوهای مکانی سالانه، فصلی و ماهانه شدتهای خشکسالی ایران است. با این هدف، استخراج شدتهای خشکسالی از دادههای بارش ماهانه بازکاوی شده (ERA5) مرکز پیشبینی میان مدت اروپا (ECMWF) در بازه زمانی 2021-1979 و شاخص ZSI انجام شد. برای دستیابی به هدف تحقیق و تبیین الگوی مکانی حاکم بر فراوانی شدتهای خشکسالی (بسیارشدید، شدید، متوسط و ضعیف) از روشهای آمار فضایی مانند خودهمبستگی موران جهانی، شاخص انسیلن محلی موران و لکههای داغ استفاده شد. نتایج شاخص موران جهانی نشان داد که با افزایش شدت، پراکنش مکانی پدیده خشکسالی خوشهای شده است. توزیع مکانی شاخص موران محلی و لکههای داغ نیز این امر را تأیید میکنند. تضاد بسیار واضح در خوشههای محلی رخداد بالا (پایین) و همچنین لکههای داغ (سرد) خشکسالیهای شدید (بسیار شدید) سالانه در جنوب، جنوبشرق و شرق دیده شد. در فصل پاییز خشکسالیهای ضعیف تا بسیارشدید، جهتگیری جنوبشرقی- شمالغربی دارند. اما در فصل بهار و زمستان الگوی مکانی خشکسالی بسیارشدید برعکس خشکسالی شدید و متوسط است. با وجود تغییرپذیری نسبتاً بالای بیشینه خودهمبستگی فضایی مثبت خشکسالیهای شدید و بسیارشدید ماهانه، الگوی مکانی آنها تقریباً مشابه است. تشکیل خوشههای مکانی خشکسالیهای شدید و بسیار شدید در شمالغرب، شمالشرق و بهویژه سواحلخزری، هشدار جدی در مورد مدیریت منابع آب بهخصوص برای فعالیتهای مبتنی بر رخداد بارش، مانند کشاورزی است.
رویا پورکریم، حسین عساکره، عبدالله فرجی، محمود خسروی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
در پژوهش حاضر از دادههای مرکز جوی اروپایی(ECMWF)، از سال 1979 تا پایان سال 2018 تفکیک مکانی 25/. در 25/. به منظور واکاوی تغییرات شمار مراکز چرخندی دریای مدیترانه استفاده شده است. روشهای زیادی برای بررسی تغییرات و وجود روند در بین دادههای آماری وجود دارد، که به دو دسته آمار پارامتری و ناپارامتری تقسیم میشود. روش رگرسیون خطی از دسته پارامتری است و معمولترین روش ناپارمتری آزمون من-کندال میباشد. با برازش مدل منکندال و مدل رگرسیون خطی روند مقدار، فراونی مراکز چرخندی حوضه دریای مدیترانه دردو مقیاس فصلی و سالانه ارزیابی شد. با واکاوی روند تغییرات شمار مراکزچرخندی در مقیاس فصلی فصلهای بهار، پاییز و تابستان تداومهای پنج روزه دارای روند معنیدار بوده است. اما در مقیاس سالانه در هیچ کدام از تداومها روند معنی دار مشاهده نگردید. با برازش مدل رگرسیون در مقیاس فصلی و سالانه تداومهای یک و دو روزه دارای شیب خط رگرسیون مثبت میباشند.
فاطمه عمادالدین، دکتر امیر صفاری،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
منابع آب کارستی قابل شرب بخصوص در مناطق خشک و نیمه خشک از جمله ایران به عنوان منابع آبی ارزشمند و راهبردی مطرح هستند. آلودگی آبخوان های کارستی تبعات جبران ناپذیری در زمینه های توسعه و بهداشت سکونتگاه های شهری و روستایی دارد بنابراین حفاظت از آنها از اهمیت زیادی برخوردار است. در این پژوهش برای ارزیابی آسیبپذیری آبخوان بیستون و پرآو که به لحاظ کارستی توسعه یافته و دارای درز و شکاف و لندفرمهای متنوع است؛ از مدل های آسیب پذیری COP و PI برای شناسایی پراکندگی پهنه های در معرض خطر آلودگی استفاده شده است. در این پژوهش از فاکتورهای جریان (C)، لایه های فوقانی (O) و بارندگی(P) در مدل COPو دو فاکتور پوشش حفاظتی (P) و شرایط نفوذ (I) در مدل PI و دادههای کیفی آب زیرزمینی برای ارزیابی دقت مدلسازی مکانی آسیب پذیری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشتر آبخوان کارستی بیستون و پرآو در پهنه با آسیب پذیری خیلی زیاد و زیاد پراکنده هستند. همچنین نتایج ارزیابی دقت مدل ها نشان داد که هرچند مدل PI در شناسایی مناطق با آسیب پذیری زیاد مطابق با داده های کیفی آب زیرزمینی است اما مدل COP در مدلسازی آسیب پذیری آبخوان کارستی موفق تر بوده است به طوری که پهنه های با آسیب پذیری بالا در شمال غرب، شرق و جنوب شرق منطقه با پهنه های آلودگی بیشتر آب زیرزمینی منطبق است.
دکتر مسلم سواری،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
دسترسی به مقدار کافی مواد غذایی و سلامت تغذیهای از محورهای اساسی توسعه است و زیربنای پرورش نسل آتی کشور محسوب میشود. براساس مطالعات نقش تغذیه در سلامت، افزایش کارآیی و ارتباط آن با توسعه اقتصادی مورد تایید قرار گرفته است. همچنین، دسترسی به غذای کافی و مطلوب از ابتداییترین حقوق انسانهاست. اما مطالعات مختلف نشان میدهد جوامع روستایی که خود به عنوان متولیان امنیت غذایی مطرح هستند با مشکلات ناامنی غذایی روبهرو هستند که در شرایط خشکسالی این موضوع به مراتب وضعیت نامناسبتری دارند به این دلیل که خانوارهای روستایی همواره در خط مقدم آسیبپذیری از خشکسالی هستند و در صورت نبود سیستمهای کاهش خطر به سرعت تابآوری خود را از دست میدهند و از بخش کشاورزی خارج میشوند. لذا نیاز است اقداماتی اندیشیده شود تا آنان در شرایط خشکسالی همچنان در بخش کشاورزی فعالیت کنند و ستون فقرات امنیت غذایی در کشور حفظ شود. در راستای این مهم این پژوهش با هدف کلی طراحی الگوی پیشنهادی امنیت غذایی پایدار در شرایط خشکسالی انجام شد. جامعه آماری شامل تعدادی از متخصصین امنیت غذایی و کارشناسان کشاورزی بود. لذا برای انتخاب نمونههای مورد مطالعه، از نمونهگیری هدفمند از نوع گلوله برفی (ارجاع زنجیرهای) استفاده شد نمونهگیری تا اشباع دادهها ادامه یافت، در آخر تعداد شرکت کنندگان در تحقیق به 31 نفر رسید. روش تحقیق از نوع کیفی به روش نظریه داده بنیاد بود. دادههای پژوهش با استفاده از مصاحبه عمیق و بحث گروهی جمعآوری و با سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج بررسی الزامات امنیت غذایی پایدار در قالب روش داده بنیاد شامل 68 کد اولیه بودند که در نهایت به منظور طراحی مدل بهبود امنیت بهبود امنیت غذایی پایدار در شرایط خشکسالی به 8 الزام (مدیریتی، الزامات تکنولوژیکی، سیاسیتی و حمایتی، زیرساختی، فرهنگی و توانمندسازی، متنوعسازی، حفاظتی، پایدارسازی) تبدیل شدند و در قالب مدل اشتراوس و کوربین جایگذاری شدند.
دکتر ابراهیم یوسفی مبرهن، دکتر منصور قدرتی، دکتر محمد خسروشاهی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
پدیده گردوغبار خطرهای فراوانی را برای جامعه بشری داشته و اهمیت ویژهای برای ساکنان ایران دارد. پژوهشگران مختلف از زوایای متفاوت این پدیده را مورد مطالعه قرار دادهاند و از نظر اهمیت موضوع و مخاطرات ناشی از آن، همچنان در صدر موضوعهای مورد علاقه پژوهشگران در سراسر جهان قرار دارد. هدف از پژوهش حاضر نیز استفاده از شاخص DSI در ارزیابی و پهنهبندی توفانهای گردوغباردر استان سمنان است. در این تحقیق توزیع زمانی توفانهای گردوغباراستان سمنان با درنظرگرفتن شرایط آب و هوایی و میانگین سرعت باد غالب منطقه مورد مطالعه در طی سالهای 2003 تا 2017 در پنج ایستگاه سینوپتیک مورد بررسی قرار گرفت. همگن بودن پارامترهای اقلیمی و شاخصهای توفان ریزگرد و روند این دو متغیر با استفاده از رگرسیون خطی در محیط نرمافزار SPSS محاسبه گردید و پس از بررسی روند تغییر شاخص یونپ، اطلاعات حاصل در محیط نرمافزار ArcGIS پهنهبندی شد. نتایج این مطالعه نشان داد که در طی دوره آماری مورد بررسی، شاخص DSI همزمان با افزیش شدت خشکی افزایش یافته است درحالیکه همبستگی آن با شاخص خشکی طی دوره 15 ساله در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار نبوده است. نقشه پهنهبندی شاخص DSI نشان داد که شهرستان شاهرود و دامغان از شاخص توفان گردوغبار بالاتری نسبت به سایر مناطق برخوردار هستند. همچنین همخوانی به نسبت مناسبی بین شاخص DSI و خشکی در منطقه وجود دارد بهطوریکه هرگاه دوره تری بوده، مقدار DSI به دنبال آن کاسته شده و هرگاه دوره خشکی بوده، مقدار شاخص گردوغبار افزایش یافته است.
کیومرث ملکی، دکتر مصطفی طالشی، دکتر مهدی مدیری، دکتر محمد رئوف حیدری فر،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
نتایج ارزیابی آسیب شناسی از پهنه های لرزه خیز در فضای سرزمینی حاکی از تمرکز قابل توجهی از فضاهای سکونتی بویژه شهرها است.از سوی دیگر تجارب مدیریت بحران ناشی از مخاطرات زلزله در کشور نیز نشانگر ناکارآمدی در آسیب شناسی و حفاظت از فضاهای شهری و کاهش خشارات اقتصادی و انسانی بوده است. از این رو یکی از الگوهای مطلوب در شناخت، تحلیل و کاهش خسارات در فضاهای شهری بکارگیری چارچوب ساختاری و کارکردی پدافند غیر عامل است. در بسیاری از پژوهشهای اخیر موضوع کاهش خسارات ناشی از زلزله در قلمرو حوزه کالبدی_فضایی به منظور افزایش مقاومت بنا در برابر زلزله بوده است. در حالیکه این پژوهش با شناخت مولفه های محیطی، کالبدی_ فضایی، اجتماعی، اقتصادی و شاخص های اثرگذار در هر مولفه (45 شاخص) آسیب شناسی و پهنه های خطرپذیر ناشی از زلزله را به صورت جامع و مطلوب تعیین و بر اساس آن استراتژی های کاهش خطر را باز تعریف ساخته است. بعبارت دیگر با شناخت و تحلیل مفهومی بنیادی شبکه تهدید و حلقه مخاطره با رویکرد پدافند غیرعامل در ارزیابی و آسیب پذیری از زلزله در کلان شهر کرمانشاه نسبت به تشکیل ساختار پایگاه اطلاعاتی مورد نیاز در محیط نرم افزاری مناسب، سیاست گذاری مناسب و اقدامات مدیریت بحران شهری متناسب با مخاطره زلزله طرح ریزی می شود.
دکتر برومند صلاحی، خانم مهناز صابر، دکتر عباس مفیدی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
تبخیر و تعرق یکی از مهمترین مؤلفهها در بیلان و مدیریت آب است. در این پژوهش به ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر میزان تبخیر و تعرق پتانسیل در بخش جنوبی حوضه آبریز رودخانه ارس با استفاده از دادههای ریزمقیاس شده مدل GFDL-ESM2M در ریزگردان دینامیکی CORDEX تحت سناریوی RCP8.5 طی دوره 2050-2021 و مقایسه آن با مقادیر دوره پایه (1985-2005) پرداخته شد. از دادههای با قدرت تفکیک افقی 22*22 کیلومتر مدل GFDL-ESM2M در این پژوهش استفاده گردید. یافتههای پژوهش نشان داد مقدار حداقل و حداکثر دما و به تبع آن ETp دوره آینده در مقایسه با دوره پایه در تمامی شش ایستگاه مورد مطالعه حوضه ارس (اردبیل، اهر، جلفا، خوی، ماکو و پارسآباد) افزایش خواهد یافت. مقدار این افزایش حداقل دما بین 4/1 تا 8/3 درجه سانتیگراد و برای حداکثر دما 7/1 تا 2/2 درجه سانتیگراد تخمین زده شده است. دامنه افزایش ETpسالانه بین 133 میلیمتر در خوی تا 189 میلیمتر در اهر متغیر است. در مقیاس ماهانه ETp تمامی ایستگاهها از ژانویه تا ژوئیه با افزایشی بین 9/3 تا 1/64 میلیمتر و از اوت تا دسامبر با کاهشی حدود 7/0 تا 2/38 میلیمتر برآورد شد. برآورد افزایش ETp دوره آینده در حوضه به ویژه در ماههای فصل بهار که از نظر نیاز آبی حائز اهمیت فراوانی است، ضرورت توجه ویژه به احتمال این افزایش برآوردی در برنامهریزیهای بخش آب و انرژی را ایجاب میکند.
دکتر علی اکبر شمسی پور، دکتر حدیث صادقی، دکتر حسین محمدی، دکتر مصطفی کریمی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
اقلیم از عوامل تعیینکننده در کمیت و کیفیت تولید محصولات کشاورزی است، این پژوهش ارتباط میان عناصر اقلیمی بارش و دما به عنوان متغیرهای مستقل با عملکرد برنج 40 شهرستان و گندم30 شهرستان به عنوان متغیرهای وابسته در سواحل جنوبی دریای خزر در طول دوره آماری 1379-1395 واکاوی شد. با استفاده از آزمون خودهمبستگی موران و رگرسیون وزندار جغرافیایی تحلیلهای آمار فضایی انجام شد. براساس نتایج حاصل از شاخص موران بهترتیب بهمیزان 434821/0z= برای برنج و719571/0z= برای گندم نشان داد که الگوی توزیع فضایی عملکرد برنج و گندم دارای الگوی خوشهای است. تأثیر مثبت بارش در عملکرد برنج در شرق دریای خزر با دامنه ضرایب رگرسیون020/0 تا 540/0 قابل توجه است؛ همچنین نتایج حاکی از رابطه منفی میان متغیر دما با عملکرد برنج در جنوبشرق و شرق و اثر مثبت آن بر عملکرد برنج در دیگر نواحی بود. تأثیر بارش بر عملکرد گندم در غرب و مرکز منطقه با دامنه ضرایب رگرسیون 481/0- تا 871/0- منفی بدست آمد. همچنین نتایج حاکی از رابطه منفی دما با عملکرد گندم در شرق و جنوبشرقی نوار ساحلی و رابطه مثبت دما با عملکرد گندم در دیگر مناطق بود. در نهایت نتایج حاکی از آن بود که در بخشهای غربی و مرکزی به علت بارش فراوان و تعداد ساعات آفتابی کم افزایش در مقدار دما مطلوبتر از افزایش مقدار بارش است و در نواحی شرقی و جنوبشرق منطقه که میزان بارش آن پایینتر از آستانه مورد نیاز برنج و گندم است افزایش در میزان بارش مطلوبتر است.
دکتر محمد مهدی حسین زاده، دکتر علیرضا صالحی پور میلانی، خانم فاطمه رضائیان زرندینی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
سیل به عنوان یکی از مخربترین و مهمترین بلایای طبیعی میباشد که براساس آمارهای سالیانه خسارات زیاد جانی و مالی را به خود اختصاص میدهد. یکی از اقدامات کلیدی، شناخت مناطق دارای پتانسیل وقوع سیلاب میباشد. در این پژوهش احتمال وقوع سیلاب رودخانه نکارود واقع در استان مازندران با استفاده از تحلیل تصمیم گیری چند معیاره (MCDA) مطالعه شده است. باتوجه به روش، از 4 معیار اصلی شامل ارتفاع، شیب، فاصله از رودخانه و کاربری اراضی در این پژوهش استفاده شده است. پس از آماده سازی معیارها، هرمعیار به صورت نزولی در 9 کلاس ارزش گذاری و با توجه به تاثیر هر معیار در احتمال وقوع سیلاب طبقه بندی شدند. سپس شاخص وزن نرمال شده (NWI) محاسبه شد و نقشه نهایی پهنه بندی پتانسیل خطر وقوع سیلاب با تلفیق معیارها به روش وزندهی خطی (WLC) در 5 طبقه تهیه گردیده است. نتایج بدست آمده، نشان میدهد که، حدود 982.58 کیلومتر مربع (51.42 درصد) از دو طرف رودخانه نکارود دارای پتانسیل احتمال خطر زیاد و خیلیزیاد وقوع سیلاب است. قسمت ورودی شهر نکا و محدوده هایی که دارای کاربری مسکونی و زراعی هستند، به دلیل تراکم بالای شبکه آبراهه و همینطور شب 6 تا 10 درجه دارای بیشترین میزان خطر میباشند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که تحلیل تصمیم گیری چند معیاره ، روشی سریع و کم هزینه برای استفاده در تهیه نقشه های پهنه بندی احتمال وقوع سیلاب در حوضه های فاقد اطلاعات هیدرومتری میباشند.
دکتر جواد مظفری، محمد پورانوری، دکتر سیداسدا... محسنی موحد،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
فرسایش و به تبع آن تولید رسوب باعث هدر رفت هر ساله هزاران تن از اراضی حاصلخیز کشور است. لذا لازم است که حوزههای تولید رسوب با شدت و میزان آن شناسایی شوند تا بتوان اقدام به طرحهای آبخیزداری در این مناطق نمود. هدف از این تحقیق مقایسه دو مدل EPM و MPSIAC در برآورد فرسایش و رسوب حوزه آدینه مسجد از زیر حوزههای حوزه آبخیز کمالصالح واقع در جنوبغربی استان مرکزی با مساحت 15/11374 هکتار میباشد. بخشی از اطلاعات اولیه مورد نیاز مانند ویژگیهای طبیعی و مورفولوژی حوزه از طریق مطالعات آبخیزداری و سایر اطلاعات از طریق پردازش تصاویر رقومی و مشاهدات و تهیه نقشههای مورد نیاز با استفاده از امکانات GIS برای تهیه فاکتورهای مورد نیاز مدلهای EPM و MPSIAC به دست آمد. در مدل MPSIAC، میزان رسوب ویژه 713/112 (M3/Km2/year) و فرسایش ویژه 71/375 (M3/Km2/year) محاسبه شد، در مدل EPM میزان رسوب ویژه 95/213 (M3/Km2/year) و فرسایش ویژه 86/395 (M3/Km2/year) محاسبه شد. نتایج حاکی از این است که اگرچه دو مدل برای برآورد فرسایش و رسوب انطباق نسبی با هم دارند لکن نتایج حاصل از مدل MPSIAC با توجه به اینکه گسترهی بیشتری از عوامل دخیل را مورد ارزیابی قرار میدهد دارای کارایی بهتری نسبت به مدل EPM می باشد. بهرحال با توجه به فاصله نه چندان زیاد فرسایش برآوردی دو مدل، در صورتی که دادههای مدل MPSIAC موجود نباشد، میتوان از مدل EPM با دادههای با سهولت دستیابی بیشتر استفاده کرد.
خانم لیلا بابایی، خانم ناهیده پرچمی، آقای رئوف مصطفیزاده،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
در بررسی تغییرات پاسخ هیدرولوژیکی ناشی از تغییر اقلیم میتوان از شاخصهای مستخرج از منحنی تداوم جریان استفاده نمود. هدف از این تحقیق مشخص کردن شاخصهای سیل و جریان کمینه با استفاده از منحنی تداوم جریان در ایستگاههای هیدرومتری استان اردبیل میباشد. در این تحقیق تغییرات زمانی و مکانی شاخصهای Q10،Q50، Q90، Q90/50و شاخصLane در 31 ایستگاه هیدرومتری استان اردبیل طی دوره 1372تا 1393 ارزیابی شد. در این مطالعه 5 ایستگاه (حاجاحمدکندی، ننهکران، شمسآباد، پلسلطانی و بوران) که دارای جریانهای حداقل، متوسط و حداکثر هستند، برای نمایش نتایج گرافیکی انتخاب شدند. ایستگاههای مذکور از نظر دبی و مساحت بررسی شده و منحنی تداوم جریان و منحنی تداوم جریان بیبعد براساس متوسط دبی و مساحت رسم شد. همچنین روند تغییرات زمانی شاخصهای Q10،Q50، Q90،Q90/50 و شاخص Laneبا آزمون ناپارامتری منکندال محاسبه شد. براساس نتایج بهدست آمده شاخص Q10(جریان سیلابی) در ایستگاههای واقع بر روی رودخانه اصلی قرهسو در سطح یک درصد دارای روند کاهشی معنیدار بوده است. شاخص Q50(جریان متوسط) در اکثر ایستگاهها دارای روند کاهشی معنیدار بوده است. علاوه بر این، مقدار شاخصهای Q90 و Q90/50 نیز در اکثر ایستگاهها دارای روند کاهشی معنیدار در سطح p < 0.05)) بودهاند. در خصوص شاخص Laneبهعنوان شاخص مرتبط با سیل، در ایستگاههای اربابکندی و دوستبیگلو که تحت تاثیر احداث سد بودهاند روند کاهشی معنیدار داشتهاند. در نتایج تغییرات مکانی، شاخص (Lane) بیانگر سیلاب اوج است که مقادیر بالای آن در محدوده شرق و مرکز استان بیشتر است. در مجموع مقادیر شاخصهای مرتبط با جریانهای سیلابی در حوزههای بالادست استان روند افزایش داشته و نیز مقادیر مرتبط با جریان متوسط و نیز شاخص مشارکت جریان پایه در اکثر ایستگاهها روند کاهشی معنیدار داشته است.
پروفسور بهلول علیجانی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
جغرافیای ایران به دلایل زیادی در جامعه علمی و اجتماعی ایران از اقبال خوبی برخوردار نیست. تعداد اندکی از فارغ التحصیلان توانسته اند در بازار کار جذب شوند. از طرف دیگر سامانه انسان و محیط زمینه اصلی مطالعه جغرافیا در دهه های اخیر دچار بحران های شدیدی مانند تغییرات اقلیمی شده است. یعنی اینکه جغرافیای ایران هم از وضعیت سامانه انسان و محیط و هم از سرنوشت فارغ التحصیلان خود غافل مانده است. برای حل این مشکل جغرافیای ایران باید یک خانه تکانی بنیادی انجام دهد. بستر اصلی این خانه تکانی حتما ایجاد پایداری در سامانه انسان و محیط است. در این مقاله سعی شده است با شرح وضعیت محیط طبیعی، وضعیت آموزش جغرافیای ایران، و رابطه بین جغرافیا و توسعه پایدار چاره ای منطقی برای ادامه آموزش جغرافیای ایران ارایه شود. برنامه ارایه شده شامل هدف کاربردی جغرافیا درجامعه، دیدگاه یکپارچه تحلیل فضایی و سامانه انسان و محیط، رویکرد حل مساله و ناحیه به عنوان واحد فضایی مطالعه می باشد. بر این اساس هدف از تدریس جغرافیا در ایران تربیت افرادی است که اولا احساس مسولیت محیطی داشته باشند، به اخلاق محیطی آراسته شوند، ارزش محیط طبیعی را می دانند و در برابر نسل های آینده هم مسول می باشند. بدین جهت سعی می کنند با استفاده از تفکر و دانش جغرافیایی اولا بحران ها را چاره جویی کنند و ثانیا در راستای ساخت فضای جغرافیایی پایدار تلاش می کنند. برای رسیدن به این هدف به طور دایم در تلاش، تحلیل، برنامه ریزی و مدیریت فضایی هستند تا اینکه خلافی نسبت به محدوده اخلاق محیطی رخ ندهد. در این صورت است که فارغ التحصیلان هم در بازار کار جذب می شوند و هم از جایگاه علمی و اجتماعی خوبی برخواردار می شوند. سامانه انسان و محیط هم به مرحله پایداری رسیده و انسان و محیط به صورت اکولوژیکی زندگی بالنده و شکوفا خواهند داشت. دوره کارشناسی جغرافیا فقط یک رشته جامع جغرافیا خواهد بود که دروس بنیادی و کاربردی و ناحیه ای و تکنیکی در زمینه جغرافیا و توسعه پایدار تدریس خواهد شد. در دوره کارشناسی ارشد با توجه به نیازهای جامعه می توانند گرایش هایی داشته باشند. دوره دکترا هم یک رشته است و تخصص دانشجویان بر اساس رساله شان تعیین می شود.
دکتر سیدامیرحسین گرکانی، دکتر فاطمه فلاحتی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
سوانح طبیعی به عنوان پدیدههایی تکرارشدنی و مخرب، همواره در طول دوران حیات کره زمین وجود داشته و زندگی بشر را با خطر جدی مواجه ساختهاند؛ به ویژه در مناطق روستایی که به دلیل توان محدود در مقابله با این تهدیدات محیطی و ارتباط تنگاتنگ زندگی ساکنان این سکونتگاهها با محیط طبیعی، از دیرباز بیش از دیگر جوامع در معرض خطر سوانح طبیعی و اثرات گسترده آنها بودهاند. از آنجا که شناخت محیطی و برنامهریزی پیش از سانحه، در کاهش اثرات فاجعهآفرین سوانح طبیعی در سکونتگاههای روستایی اثربخش میباشد، در این پژوهش با استناد به بند 8 ماده 27 قانون برنامه ششم توسعه کشور و با رویکرد پیشگیری، کاهش خطر و مدیریت ریسک مخاطرات و بویژه تعیین اولویت مداخله به منظور تخصیص بودجه جهت ایمنسازی روستاها در برابر مخاطرات طبیعی، به شناسایی، ارزیابی آسیبپذیری و اولویتبندی سکونتگاههای روستایی در سراسر کشور پرداخته شده و همزمان با توجه به برداشت حجم عظیمی از اطلاعات میدانی در مقیاس روستا در سرتاسر کشور، سامانه اطلاعات مکانی بر بستر وب طراحی و مستقر گردیده و اطلاعات برداشت شده در بازدیدهای میدانی 1418 روستا در 31 استان، مشتمل بر ویژگیهای محیطی، کالبدی، سوابق مرتبط با مخاطرات مورد بررسی، شاخصهای خطر و پتانسیل خطرپذیری در این پایگاه داده ثبت گردیده است. این سامانه قادر است با کنار هم قرار دادن اجزای خطر سوانح و حوادث، راهکارهای مدیریتی مناسب جهت کاهش آسیبپذیری را آشکار سازد و با تعریف سطح دسترسی برای ذینفعان مختلف از سطوح ملی تا سطوح محلی، امکان به روز رسانی اطلاعات فراهم گردد.
حسن جمس، سامان ملکی، ابوذر نصیری، ثریا دریکوند،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
به¬منظور ارزیابی تأثیر ریزگردهای بیابانی بر عملکرد کمی و کیفی میوه پرتقال، رقم تامسون، آزمایشی مزرعه¬ای در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی در چهار تیمار و سه تکرار در سال 1399-1398 در دزفول اجرا گردید. تیمارها شامل 1) گردوخاک جاده¬ای و ریزگرد بیابانی، 2) ریزگردهای بیابانی، 3) شستشو پس از وقوع ریزگرد و 4) شاهد به¬دور از ریزگرد بودند. خصوصیات شیمیایی و عملکردی درختان پس از اعمال تیمارها اندازه¬گیری شد که شامل کلروفیل¬های a و b، محتوای آب نسبی برگ، تعداد میوه، قطر و وزن میوه، مواد جامد محلول میوه و عملکرد نهایی درخت بودند. نتایج نشان داد که در تیمارهای گردوخاک جاده¬ای و تیمار ریزگرد بیابانی کلروفیل a به ¬ترتیب 21 و 11 درصد نسبت به شاهد کاهش یافت. همچنین کلروفیل b نیز به ¬همین مقدار نسبت به شاهد کاهش یافت. قطر میوه نیز در تیمار ریزگرد بیابانی نسبت به شاهد 20 درصد کاهش یافت. تعداد میوه در درخت نیز در تیمارهای گردوخاک و ریزگرد بیابانی نسبت به شاهد 22 و 20 درصد کاهش یافت. در عملکرد محصول هر درخت نیز در تیمارهای گردوخاک جاده¬ای همراه با ریزگرد بیابانی و تیمار دوم که فقط ریزگرد بیابانی بود، نسبت به شاهد به¬ترتیب 22 و 17 درصد کاهش یافت. مقایسه میانگین توکی نشان داد که اختلاف همه¬ی خصوصیات کمی و کیفی بین تیمارها معنی¬دار بود و ریزگردها بر عملکرد درختان پرتقال تامسون اثر منفی و کاهشی می¬گذارد؛ اما شستشوی درختان پس از وقوع ریزگردها باعث حذف اثرات ریزگرد بر عملکرد درختان شده و حتی نسبت به شاهد نیز افزایش یافت؛ به¬طوری¬که شستشو باعث شد تا عملکرد محصول پرتقال نسبت به تیمارهای اول و دوم گردوخاک جاده¬ای و ریزگرد و همچنین شاهد به¬ترتیب 40، 35 و 12 درصد افزایش یابد. می¬توان نتیجه گرفت که اگرچه ریزگردهای بیابانی و گردوخاک جاده¬ای موجب کاهش عملکرد میوه پرتقال تامسون می-شود، اما شستشوی آن باعث جبران خسارت شده و ازلحاظ اقتصادی نیز مقرون به¬صرفه خواهد بود.
دکتر سید کرامت هاشمی عنا،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
چکیده
جهت بررسی رفتار فصلی طول دورههای خشک از دادههای بارش در مقیاس روزانه برای 44 ایستگاه سینوپتیک ایران و دورهآماری30 ساله (2018-1988) استفاده شد. بعد از یکپارچهسازی آماری دادهها، دورههای بلندمدت با تداوم بیش از 20 روز مبنای مطالعه قرار گرفتند. در گام بعدی برای تعیین وزن فصلی دورهها از روش ارزیابی گامبهگام منطق فازی-عددی سوارا(SWARA)، استفاده شد. در چهار گام اساسی اهمیت نسبی دورههای پرتکرار، وزن اولیه، وزن نهایی و نرمال شده دورهها مشخص شد.
اثرگذاری و وزن هرکدام از معیارها با روش سوارا در محیط فازی نشان داد که در مناطق غربی و شمالی کشور، بیشترین وزن اولیه در تبیین دورهها را فصل زمستان و بهار و معیارهایی مانند برگشتپذیری و درصد احتمال رخداد دارا هستند. در تبیین نهایی نیز این دو فصل وزن بالایی داشتند. این دو فصل بیش از 65 درصد وزن دورهها در این مناطق را تبیین میکنند. در مناطق جنوبی و بخشهایی از مرکز(اصفهان، شرق فارس و غرب کرمان)، فصل زمستان و پاییز بیش از 71 درصد وزن دورهها را تبیین میکنند. در بین معیارهای تبیینکننده وزن دورهها نیز معیار برگشتپذیری و احتمال رخداد بیش از 55 درصد وزن را به خود اختصاص داده است.
تغییرپذیری معیارها در مناطق شمالی و مرطوب کشور از برگشتپذیری، تداوم و احتمال رخداد بیشتری برخوردار است. این امر حاکی از این امر است که مرز مناطق خشک در آینده اقلیم ایران به سمت مناطق شمالی جابهجا میشود. میتوان اذعان نمود که رفتار دورههای خشک بلندمدت بیشتر تابعی از دو معیار برگشتپذیری و احتمال رخداد آنهاست.