394 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
فاطمه رزاقی بورخانی، احمد رضوانفر، سید حمید موحد محمدی، سید یوسف حجازی،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده
بخش کشاورزی و بویژه زیربخش باغبانی، به دلیل وابستگی بیشتر به شرایط آب و هوایی، بیشترین آسیب ناشی از تغییرات اقلیمی را متحمل میشود، باغداری پایدار بر پایه رفتار بلندمدت باغداران برای تضمین پایداری و بهرهوری زمین در آینده پدید میآید و به انتظارات و نگرانیهای جامعه موردنظر در مورد تأمین غذای سالم و به حفاظت از محیطزیست و کاهش مخاطرات طبیعی توجه دارد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی راهکارهای کاهش مخاطرات طبیعی و مدیریت ریسک در توسعه پایدار باغات مرکبات استان مازندران بود. پژوهش از نوع کاربردی و جامعه آماری آن شامل 122361 باغدار مرکبات در روستاهای مربوط به 12 شهرستان استان مازندران بود.حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 290 نفر تعیین گردید و نمونهگیری به روش طبقهای تصادفی با انتساب متناسب انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامهای بوده که روایی (صوری و محتوایی) آن بر اساس نظر جمعی از کارشناسان کشاورزی پایدار، اعضای هیأت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی و گروه مدیریت و توسعه کشاورزی دانشگاه تهران تأیید گردید و روایی تشخیصی با استفاده از شاخص میانگین واریانس استخراج شده و پایایی پرسشنامه با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ و نیز پایایی ترکیبی تأیید شد.برای تبیین راهکارها از روش تحلیل عاملی تأییدی در مدلسازی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل نسخه 8.80 استفاده گردیده است. با توجه به نتایج تحقیق در رتبهبندی سازههای مربوط به بعد سازوکارها در مدل تحلیل عاملی مرتبه دوم، "عوامل حمایتی- اعتباری"، " عوامل محیطی- فضایی" ، " عوامل اجتماعی-مشارکتی"، " عوامل دانش و آگاهی"، " عوامل زیرساختی- نهادی" ، "عوامل آموزشی- اطلاعاتی" و " عوامل اقتصادی" به ترتیب بیشترین نقش را به واسطه بار عاملی در ساختار عاملی مرتبه دوم دارند.
سیدرضا آزاده ، مسعود تقوایی،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده
پژوهش در زمینه مخاطرات طبیعی دارای سابقهای غنی در علم جغرافیا است. در میان تمام مخاطرات طبیعی، زلزله یکی از جدیترین آنها است که زیانهای عظیم اقتصادی و مرگومیر مردم را به بار میآورد. کشور ایران بر روی کمربند زلزله خیز آلپ ـ هیمالیا واقع شده که یک منطقه مستعد زلزله است. از این رو زمین لرزه های مخرب عظیمی در گذشته در کشور ایران روی داده است. هدف اصلی از انجام این پژوهش تحلیل فضایی میزان خطر زلزله در سکونتگاههای شهری و روستایی استان گیلان است. در این راستا از تحلیلهای فضایی در نرمافزار ArcGIS و تحلیل فاصله اقلیدسی استفاده شد. احتمال وقوع خطر زلزله در استان گیلان بر اساس فاصله از خطوط گسلهای فعال و غیر فعّال تحلیل شد. نتایج نشان داد که72/40 درصد از مساحت استان گیلان در فاصله صفر تا 15 کیلومتری گسل های فعّال قرار دارد و همچنین 45/64 درصد از مساحت این استان در فاصله ای کمتر از هشت کیلومتر تا گسل های غیر فعال قرار دارند. تحلیل خطر زلزله در نقاط شهری استان گیلان براساس خطوط گسل فعّال حاکی از آن است که 18 نقطه شهری در پهنه با خطر بسیار بالای زلزله و 14 شهر در پهنه با خطر بالای زلزله قرار دارند. براساس مطالعات انجام شده 57/20 درصد از جمعیت نقاط شهری در پهنه با خطر بالای بسیار بالای زلزله (80 تا 100 درصد) ساکن هستند. تحلیل خطر وقوع زلزله در نقاط شهری استان گیلان براساس گسل های غیر فعّال حاکی از آن است که، 20 نقطه شهری با جمعیت نسبی 44/25 درصد در پهنه با خطر بسیار بالای زلزله ساکن هستند. مطالعات انجام شده در زمینه نقاط روستایی استان گیلان براساس گسل های فعّال نشان داد که از مجموع 2925 سکونتگاه روستایی، 1350 روستا با جمعیت نسبی 90/24 درصد در پهنه با خطر بسیار بالای زلزله ساکن هستند. تحلیل خطر زلزله در نقاط روستایی استان گیلان براساس فاصله از گسل های غیرفعّال نشان داد که 1679 روستا در پهنه با خطر بسیار بالای زلزله قرار دارند. در پایان پژوهش پیشنهادهایی در راستای مقابله با خطر وقوع زلزله ارائه شد.
فرزانه ساسان پور، نوید آهنگری، صادق حاجی نژاد ،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده
تاب آوری شهری به توانایی یک سیستم شهری در مقیاس زمانی و فضایی برای حفظ یا بازگشت سریع به عملکردهای مطلوب گذشته در برابر اختلال(مخاطرات طبیعی) در جهت پایداری با تغییرات گفته میشود. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی ابعاد تابآوری شهری در برابر مخاطرات طبیعی در منطقه 12 کلانشهر تهران تدوین شده است. روش پژوهش توصیف- تحلیلی بوده و دادهها به روش مطالعات کتابخانهای و پیمایشی گرداوری شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون T-Test تک نمونهای و Friedman Test) استفاده شده است. جامعه آماری شامل خبرگان مدیریت مسائل برنامهریزی شهری میباشد که 80 نفر به صورت نمونههای هدفمند انتخاب مورد پرسشگری قرار گرفتند. نتایج نشان داد مؤلفه پایداری زیست محیطی (33/20) مربوط به بعد اکولوژی تاب آوری شهری در رتبه اول اهمیت قرار گرفته و مؤلفه قابلیت تطبیق سیستم (11/10) مرتبط به بعد نهادی (سازمانی) به عنوان کم اهمیتترین مؤلفه تعیین شده است. همچنین وضعیت بعد اقتصادی تابآوری شهری در برابر مخاطرات طبیعی از مطلوبیت کمی (ضعیف)، وضعیت ابعاد اجتماعی، اکولوژی و نهادی (سازمانی) با مطلوبیت خیلی ضعیف همراه است. در نهایت میتوان بیان کرد که مطلوبیت تاب آوری شهری در منطقه 12 کلانشهر تهران در برابر مخاطرات طبیعی با توجه به کلیه ابعاد و مؤلفهها خیلی ضعیف بوده است و بنابراین این منطقه در برابر مخاطرات طبیعی تابآور و پایدار نیست.
بهلول علیجانی، میثم طولابی نژاد، فریبا صیادی،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده
این تحقیق باهدف جهت شبیهسازی و محاسبه حداکثر شدت جزیره حرارتی(UHI max) با توجه به شرایط هندسه شهری در منطقه کوچهباغ شهر تبریز با استفاده از معادله عددی- نظری Oke به رشته تحریر درآمد. جهت انجام این کار، ابتدا هندسه محله مورد نظر با توجه به شعاع 15 متری از محور معابر به بلوکهای مجزایی تقسیمبندی شد. سپس نسبت عرض معابر(W) و ارتفاع بناها(H) در نرمافزارGIS محاسبه و در پایان بر اساس معادله Oke، شدتUHImax محاسبه و شبیهسازی گردید. نتایج حاصل از این شبیهسازی نشان داد، که در محله کوچه باغ تبریز هر چه بناها بلندمرتبهتر و عرض معابر کمتر باشد میزان شدت جزیره حرارتی بیشتر، و هرقدرعکس این شرایط حاکم باشد، مقدار UHI max نیزکمتر خواهد بود. همچنین زمانی که نسبت H/Wدر منطقه شهری موردمطالعه بین 54/0تا 81/0 است، UHI maxبین 5 تا 6/6 درجه سانتیگراد باقی میماند؛ اما وقتیکه نسبتH/W در محدوده 01/1 تا 98/1 قرار داشته باشد، ارزش UHI maxبین 5/7 تا 2/10 درجه خواهد بود. نتایج دیگر این مدل نشان داد که، در این محله بلوک A با 5 درجه و بلوک H با 2/10 درجه سانتیگراد دارای کمترین و بیشترین مقدار شدت UHIمیباشند. بنابراین میتوان گفت که بلوک A استانداردترین و بلوک Hغیراستانداردترین پیکربندی را در این محله دارا بودند. برآورد حاصل از مدل رگرسیون نیز نشان داد که عرض معابر( با 6/91 درصد)نسبت به ارتفاع ساختمان (با 6/6 درصد)اثر بیشتری در تغییرات UHI maxدارد.
سعید حمزه، زهرا فراهانی، شهریار مهدوی، امید چترآبگون، مهدی غلام نیا،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده
با توجه به روند تغییرات اقلیم و کاهش بارندگی در دهه اخیر، خشکسالی به یک مشکل بزرگ در جهان و بالاخص در مناطق خشک و نیمه خشک از قبیل ایران تبدیل شده است. از این رو پایش و مدیریت آن امری مهم میباشد. در مقابل روشهای سنتی که مبتنی بر مشاهدات ایستگاههای هواشناسی هستند و بیشتر به بررسی خشکسالی هواشناسی میپردازند، استفاده از تکنیک سنجش از دور و تصاویر ماهواره ای به عنوان یک ابزار مفید جهت پایش مکانی و زمانی خشکسالی کشاورزی مورد توجه محققین واقع شده است. اما استفاده از این تکنیک و نتایج حاصل از آن همچنان نیاز به ارزیابی و واسنجی برای مناطق مختلف دارد. هدف از این مطالعه بررسی الگوهای مکانی و زمانی خشکسالی با استفاده از دادههای ماهواره ای سنجنده مادیس بین سالهای 2013-2000 میباشد. بدین منظور شاخصهای خشکسالی بر مبنای دادههای ماهوارهای شامل: شاخص اختلاف نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI)، شاخص وضعیت پوشش گیاهی (VCI)، شاخص وضعیت دما (TCI)، شاخص خشکی (TDVI) و شاخص رطوبت خاک (SWI) از روی تصاویر مادیس برای دوره زمانی مورد نظر و در مقیاسهای زمانی فصلی، شش ماهه و سالانه استخراج گردید و نتایج حاصل از این شاخص ها با مقادیر شاخص بارش استاندارد (SPI) مقایسه گردید. نتایج نشان می دهد که محدوده مطالعاتی به طور کلی از پوشش گیاهی متوسط تا کم برخوردار است. برمبنای محاسبههای انجام شده شرایط اقلیمی محدوده با نتایج حاصل از شاخص گیاهی VCI در مقیاس فصلی، تطابق بیشتری دارد. در نتیجه شاخص VCI به عنوان بهترین شاخص جهت پایش خشکسالی کشاورزی استان مرکزی انتخاب گردید. همچنین نتایج به دست آمده از به کار گیری شاخص گیاهی VCI، نشان دهنده وضعیت خشکسالی در سال های 2000 و 2008 و وضعیت ترسالی در سال های 2009 و 2010 نسبت به دوره مطالعاتی در منطقه می باشد.
منیژه قهرودی تالی، سهیل غیاثوند، فاطمه خدابنده لو،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
زلزله از جمله پدیده هایی است که بیشترین آسیب را به سازهها و شریانهای حیاتی وارد میسازد. براساس گزارشات موجود بخش اعظم خطوط اصلی موجود در شبکه راه آهن کشور ایران در مناطقی با خطر نسبی زیاد زمین لرزه قرار گرفتهاند. مسیر خطوط ریلی مورد مطالعه بین دو شهر اصفهان و اهواز قرار گرفته است و هنوز احداث نشده است و در مرحله مطالعه است. در سالهای بین 2011-1050، بیش از350 زلزله در محدوده مورد بررسی رخ داده که زلزله سال 1384با بزرگای 8/6 ریشتر بیشترین مقدار را داشته است. همچنین در این محدوده 615 گسل وجود دارد . بنابراین خطر پذیری مسیر انتخابی آن در مقابل زلزله مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش با استفاده از داده های توپوگرافی ، نقشه های زمینشناسی ، تصاویر ماهواره ای IRS LISS III ، آمار و اطلاعات زلزلههای تاریخی و دستگاهی و روشهای تحلیل واریوگرافی، درون یابی و توابع فازی، پهنه بندی خطر پذیری خطوط ریلی در 4 کلاس بدون خطر، خطر متوسط، خطر زیاد و خطر خیلی زیاد تهیه گردید. نتایج مطالعات نشان داد که دو بازه طولانی و یک بازه کوتاه از خطوط ریلی بر محدوده های با حداکثر خطر پذیری انطباق دارند. بررسی نتایج خاطرنشان ساخت که محدوده مورد مطالعه از نظر توپوگرافی، جنس زمین و سیستم گسلهها و درزها و شکستگیها دارای تنوع فوقالعادهای می باشد و این تنوع سبب شده است که آسیبهای وارده از رخداد زلزلهها متفاوت باشد. به بیان دیگر زلزلهای با بزرگای ثابت میتواند از شدتهای تخریب متفاوتی در خطوط ریلی اصفهان- اهواز برخوردار باشد.
پروین زارعی، علی طالبی، محمود علایی طالقانی،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
بررسی عوامل مؤثر در ایجاد حرکتهای تودهای و شناخت مناطق حساس به زمین لغزش برای برنامهریزی ، انجام پروژه های عمرانی و ارائهی راهکارهای مدیریتی صحیح در مناطق حساس ضروری مینماید. در این مقاله تحلیل پارامترهای ژئو مکانیکی و هیدرولوژیکی به منظور تحلیل پایداری دامنه ها و پهنه بندی حساسیت به لغزش دامنه های منطقه مطالعاتی به کمک مدل فرایند محور (فیزیک پایه) sinmap انجام شده است. برای دستیابی به هدف مورد نظر 12 دامنه شامل 7 دامنه لغزشی و 5 دامنه فاقد لغزش به عنوان نمونه مطالعاتی در منطقه جوانرود انتخاب شدند و سپس تمامی متغییر های تحلیل پایداری دامنه ها از طریق مطالعات میدانی و آزمایشگاهی مورد اندازه گیری قرار گرفتند . بررسی ویژگی های توپوگرافی دامنه های مطالعاتی از طریق مطالعات میدانی به دست آمده است . برای اندازه گیری ویژگی های مکانیکی و هیدرولوژی خاک از هر دامنه مقدار 50 کیلوگرم خاک برداشت شده و در آزمایشگاه مکانیک خاک پارامتر های مورد نیاز شامل وزن مخصوص خاک خشک ( )وزن مخصوص خاک مرطوب( )، هدایت هیدرولیکی(K)، زاویه اصطکاک داخلی خاک(𝜙)، چسبندگی خاک(C) و همچنین تخلخل خاک مورد آزمایش قرار گرفته اند . نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که در منطقه جوانرود بیشترین درصد از منطقه مطالعاتی در منطقه حفاظتی و آستانه بالای ناپایداری قرار دارد و درصد کمتری از منطقه در حد پایداری قرار دارد. این امر حاکی از مستعد بودن دامنه های منطقه مطالعاتی از لحاظ ناپایداری ذاتی می باشد. به طوری که ویژگی های دامنه های منطقه مطالعاتی (شیب بالا، ضریب چسبندگی کم ، زاویهی اصطکاک پایین و ضریب اشباع بالا) در این مناطق قطعا باعث بروز پدیده ی زمین لغزش خواهند شد.
فرح دلفیان، مسعود یزدان پناه، معصومه فروزانی، جعفر یعقوبی،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
کشاورزان در کشورهای در حال توسعه در میان سایر قشرهای جامعه در برابر اثرات تغییرات اقلیم به ویژه خشکسالی آسیب پذیرتر میباشند، فرض بر این است که مسائل ابعاد روانی نقش مهمی در پیشبینی نیات کشاورزان و پاسخ واقعی آنها ایفا میکند. با این حال، تحقیقات کمی بر روی مکانیسمهای روانی که تسهیل کننده یا محدود کننده رفتار سازگاری میباشد انجام شده در این مطالعه به منظور شناخت محرکهای برجسته و موانع سازگاری با خشکسالی از مدل اعتقاد سلامت استفاده شده است. نمونه آماری این پژوهش به تعداد 320 نفر از کشاورزان شهرستان دهلران از استان ایلام که بر اساس جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند و از روش نمونهگیری تصادفی چند مرحله ای برای انتخاب نمونه مورد مطالعه بهره گرفته شد. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامهای محقق ساخت بود که روایی صوری آن توسط متخصصین مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامهها با ضرایب آلفای کرونباخ بررسی شد که بین 65/0 تا 95/0 بود که نشان دهنده پایایی مناسب ابزار پژوهش میباشد. نتایج نشان داد، رفتار کشاورزان برای سازگاری با خشکسالی به طور عمده توسط نیت، شدت آسیبپذیری درک شده، آسیبپذیری درک شده و منافع درک شده پیشبینی شده است. این یافتههای میتواند اطلاعات لازم برای سیاستگزاریهایی جهت سازگاری با خشکسالی در بین کشاورزان فراهم کند.
بهزاد رایگانی، زهرا خیراندیش،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
وسعت بسیار زیاد مناطق خشک و بیابانی در کشور و فرکانس بالای پدیدههای گرد و غبار در آن باعث شده است، شناسایی دقیق کانونهای تولید گرد و غبار همواره یکی از اهداف اصلی پیشنیاز عملیاتهای احیائی و بیابانزدایی به شمار آید. هدف از مطالعه حاضر، اعتبارسنجی کانونهای شناساییشده تولید گرد و غبار در استان البرز با استفاده از سری زمانی دادههای ماهوارهای و دادههای ایستگاههای هواشناسی میباشد. بدینمنظور دادههای TRMM سنجنده TMI، دادهی 16 روزه پوشش گیاهی، دادهی 8 روزه درجه حرارت سطح زمین و عمق اپتیکی هواویز مودیس و همچنین اطلاعات زمینی گرد و غبار ایستگاههای سینوپتیک و پایش آلودگی هوا دریافت شدند. تجزیه و تحلیل روند تغییرات رطوبت خاک، درجه حرارت و پوشش گیاهی در یک دوره زمانی 15 ساله صورت پذیرفت. همچنین عمق اپتیکی هواویز در رویدادهای ریزگرد با غلظت بالا برای کانونهای محتمل مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر این مناطقی که در طی دوره زمانی، عمق اپتیکی گرد و غبار بالاتری نسبت به نواحی دیگر داشتند، مشخص شدند. درنهایت با استفاده از اطلاعات زمینی گرد و غبار، عمل واسنجی برای کانونهای شناساییشده انجام گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل روند تغییرات، نشاندهنده کاهش معنیدار پوشش گیاهی، رطوبت خاک و دمای سطح زمین در محل کانونهای محتمل تولید ریزگرد در طی دوره زمانی مورد مطالعه بود. کاهش درجه حرارت در بخش جنوبی استان البرز و غرب تهران با فرکانس بالای غبار در ناحیه در ارتباط بود که این تکرار رویداد گرد و غبار در بررسی سری زمانی دادههای عمق اپتیکی هواویز نیز نشان داده شد. بررسی سری زمانی عمق اپتیکی هواویز نشان داد که تمرکز ریزگرد در نزدیکی یا بر روی کانونهای شناساییشده وجود دارد و بالا بودن مقدار غلظت در این نواحی، نشاندهنده صحت کانونهای شناساییشده گرد و غبار میباشد. همچنین بررسی عمق اپتیکی در رویدادهای با غلظت بالا و بررسی همزمان جهت حرکت هوا نشان داد کانونهای شناساییشده به درستی انتخاب گردیده است. تلفیق اطلاعات زمینی گرد و غبار با جهت حرکت باد نیز صحت کانونهای ریزگرد شناساییشده را تایید نمود. در کل یافتههای تحقیق نشاندهنده قابلیت بالای سریهای زمانی دادههای سنجش از دور در اعتبارسنجی کانونهای شناساییشده تولید ریزگرد میباشد. نتایج تحلیل سریهای زمانی داده های ماهوارهای نشان داد که درجه حرارت سطح زمین به عنوان یک پارامتر اقلیمی مهم در شناسایی و اعتبارسنجی کانونهای گرد و غبار به شمار میرود. بر اساس نتایج تحلیل در جایی که فرکانس وقوع گرد و غبار بالا است، کاهش معنیدار درجه حرارت سطح زمین مشاهده میشود.
برومند صلاحی، مجید رضایی بنفشه درق، عبدالرضا واعظی، مجتبی فریدپور،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
در این پژوهش، دورههای متوالی خشکسالی هواشناسی و ژئوهیدرولوژیکی با استفاده از شاخص خشکسالی SPI و SWI در 6 بازه زمانی (6، 9، 12، 18، 24 و 48 ماهه) در دشت مرند واقع در استان آذربایجان شرقی، بررسی شد. برای این منظور، از دادههای هواشناسی (متوسط بارش ماهانه) 7 ایستگاه باران سنجی در دوره آماری (91-1359) و دادههای ماهانه سطح آب 23 چاه پیزومتری در دوره آماری (90-1380) استفاده شد. نقشههای مربوطه با استفاده از نرمافزار Arc Gis و با روش کریجینگ تهیه و ترسیم شدند که پهنههای درگیر خشکسالی در منطقه را نمایان ساخت. همچنین شدیدترین خشکسالی و فراوانی نسبی خشکسالیهای هواشناسی و آب زیرزمینی در طول دوره آماری به دست آمد. نتایج بررسی مقادیر SPI نشان داد که خشکسالی هواشناسی از نظر مکانی دارای روند مشخصی نمیباشد در حالی که خشکسالی آبهای زیرزمینی به طور تصادفی در منطقه رخ نداده و تمرکز آن در غرب آبخوان بیش از شرق آن بوده است. جهت بررسی اثرات خشکسالی بر افت سطح ایستابی، بهترین همبستگی بین آنها، 720/0- با تأخیر زمانی 5 ماهه به دست آمد که در سطح 1 درصد معنیدار بوده و تأثیرپذیری منابع آب زیرزمینی را با یک تأخیر 5 ماهه نمایان میسازد. همچنین نتایج بررسی دادههای ماهانه سطح آب دشت مرند در دوره آماری (90-1380) نشان داد که تراز آب زیرزمینی دشت دارای روند منفی بوده که با افت حدود 2 متر مواجه بوده است.
مرضیه تابع، ابوالفضل رنجبر فردوئی، سید حجت موسوی، محمد خسروشاهی،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
مدیریت صحیح اکوسیستمهای طبیعی بدون آگاهی از وضعیت سلامت اجزاء آن امکانپذیر نیست. پوشش گیاهی به عنوان اصلیترین جزء اکوسیستم نقش مهمی در سلامت آن ایفا میکند. یکی از ویژگیهای تعیین کننده سلامت پوشش گیاهی قابلیت بازگشتپذیری آن در مواجهه با آشفتگیهای محیطی است. این پژوهش در شمال شرق استان خراسان جنوبی با هدف کمّیسازی قابلیت بازگشتپذیری پوشش گیاهی به نمایندگی از سلامت اکوسیستم در پاسخ به تغییرات بلند مدت بارش انجام شد. ابتدا استانداردسازی بارش سالانه در طول بازه زمانی سی ساله با روش SPI انجام شد. سپس تغییرات میانگین شاخص TNDVI حاصل از تصاویر ماهوارهای لندست بررسی و بازگشتپذیری با محاسبه چهار عامل موثر (دامنه تغییرات، انعطافپذیری، استهلاک و ترمیم) آزمون گردید. طبق نتایج، دامنه این تغییرات در دوره بررسی، 04/6 درصد بوده و پوشش گیاهی مقادیر متفاوتی از استهلاک را در سالهای مختلف داشته است. مشخصترین نمونه بازگشتپذیری پوشش گیاهی، بین سالهای 1986 تا 1996 اتفاق افتاده که میزان انعطافپذیری 7/0 و استهلاک صفر بوده است. پوشش گیاهی در این دوره پس از رفع آثار خشکسالی (1986)، نه تنها به میزان پوشش گیاهی سال مرجع با ترسالی شدید (1986) بازگشته بلکه به میزان 25/0 درصد نیز افزایش داشته است. این افزایش تحت عنوان شاخص ترمیم (Hysteresis) برای اولین بار در مبحث سلامت اکوسیستم به صورت کمّی در مطالعه حاضر ارائه گردیده است. مجموعه محاسبات کمّی نشان میدهد علیرغم حاکمّیت کاهش میزان بارش سالانه و رخدادهای خشکسالی، پوشش گیاهی توانسته است قابلیت بازگشتپذیری خود را حفظ نماید که بیانگر وجود سلامت پوشش گیاهی در اکوسیستم مورد بررسی است.
فیروز مجرد، سمیرا کوشکی، جعفر معصومپور، مرتضی میری،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
مطالعۀ توفانتندر بهعنوان یک پدیدۀ مخاطرهآمیز جوی با استفاده از شاخصهای ناپایداری بهدلیل کمبود ایستگاههای مشاهداتی در ایران کمتر مورد توجه قرارگرفته است. این پژوهش با استفاده از دادههای بازتحلیل به ارزیابی توفانهای تندری در ایران با دو شاخص CAPE و VWS میپردازد. ابتدا فراوانی، روند و ساعات وقوع توفانهای تندری در ایران طی یک دورۀ 37ساله (1980 تا 2016) بررسی شد. سپس برای تحلیل توفانها، از دادههای بازتحلیل شبکهای ERA-Interim متعلق به «مرکز اروپایی پیشبینیهای جوی میانمدت» (ECMWF) استفاده شد. دادههای ERA با استفاده از دادههای مشاهداتی80 رخداد توفان در 14 ایستگاه جو بالای کشور با نرمافزار RAOB ارزیابی شد. پس از تأیید صحت دادههای ERA، مقادیر دو شاخص CAPE و VWS مربوط به 4542 رخداد توفانتندری برای ساعتهای صفر و 12 گرینویچ در 42 ایستگاه سینوپتیک بهدست آمد. سپس برای تمایز محیطهای رخداد توفانتندری بسیارشدید از شدید و ملایم، از تحلیل ممیزی استفاده شد. در نهایت، معادلۀ خط تشخیص برای هرکدام از گروههای شدت توفان بهدست آمد. نتایج نشان داد که روند توفانهای تندری در ایران رو به افزایش است. بیشترین فراوانی رخداد مربوط به ماه می و ساعت 21:30 است. دادههای ERA تخمین بسیار نزدیکی برای VWS ارائه میدهند؛ اما تخمینها برای شاخص CAPE اندکی بیش از مقادیر مشاهداتی است. بیشترین میزان شاخص CAPE در استانهای جنوبی و جنوبغرب سواحل خزر، و بیشترین مقادیر شاخص VWS در سواحل خلیج فارس مشاهده میشود. بین مقادیر میانگین CAPE و VWS در سه گروه شدت توفان، اختلاف معناداری وجود ندارد. نقش شاخص VWS در تعیین نوع توفان بیشتر بوده است.
یوسف قویدل رحیمی، اسماعیل عباسی، منوچهر فرج زاده،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
حدوث وقایع فرین اقلیمی ازجمله توفانهای حارهای سالانه مخاطرات جبرانناپذیری را در مناطق تحت سیطره خود بر جای میگذارند. شناخت این وقایع و علم به زمان رخداد آنها میتواند در مدیریت حوادث غیرمترقبه ناشی از آنها راهگشا باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر واکاوی شرایط همدیدی جو همزمان با رخداد چرخند حارهای مورخ 05 تا 08 ژوئن 1948 که سواحل جنوبی ایران را تحت تاثیر قرار داده است، میباشد. دادههای مورد استفاده جهت تحلیل دینامیک و ترمودینامیک چرخند حارهای مورد بررسی شامل فشار تراز دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل، مؤلفههای مداری و نصفالنهاری باد، میزان انرژی پتانسیل در دسترس همرفت، سرعت قائم، دمای سطح دریا، نم ویژه و پوشش ابر میباشد که از پایگاه ECMWF با قدرت تفکیک مکانی یک درجه اخذ گردید. نتایج نشان داد که اندرکنش بین زبانههای پرفشار جنب حاره بر روی عربستان، تبت و ایران و چرخند حارهای زمینه فعالیت و جابهجایی چرخند حارهای را فراهم نموده است. به نظر میرسد عمدهترین عامل شکلگیری این چرخند ایجاد همگرایی در تراز دریا توسط جریانات قائم بالاسو و واگرایی ایجاد شده در هسته رودباد تراز پایین جو باشد؛ بطوری که بیشینه سرعت باد در رودباد مذکور به 22 متر بر ثانیه رسیده است. در تمامی روزهای فعالیت چرخند سرعت رودباد تراز پایین جو نسبت به رودباد تراز 500 میلی بار بیشتر میباشد که خود نشان از شکلگیری و توسعه این چرخند حارهای از ترازهای زیرین جو به ارتفاعات بالاتر می باشد.
شمس اله عسگری، عزت الله قنواتی، صمد شادفر،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
چکیده
ارزیابی کمی رسوب زایی زمین لغزش ازمباحث جدید و مسائل پیچیده حوضه آبخیز میباشد. داشتن معلومات کافی از حجم دقیق زمین لغزشها، میزان رسوب زایی زمین لغزشها به ویژه در حوضه سد ایلام که حیات شهر ایلام و توابع آن به عمرسد ایلام وابسته است اهمیت و ضررورت تحقیق میباشد، با این فرض، که بخش عمده ای از رسوب تجمع یافته در سد ایلام مربوط به زمین لغزشهای سطح حوضه است. بنایراین در این تحقیق ابتدا نقاط زمین لغزش با عملیات میدانی، تصاویر ماهوارهای ETM+ و Google Erth شناسایی شد. استفاده از مدل خود همبستگی فضایی موران نشان داد که زمین لغزشها از الگوی خوشهای برخوردارند بنابراین روابط متغیر وابسته زمین لغزش به متغیرهای مستقل در مدل منطق فازی، تحلیل شده تا علت الگوی خوشهای زمین لغزشها در سطح حوضه تبیین شود. جهت تدقیق نتایج کمی رسوب زایی زمین لغزشها از مدلهای تجربی برآورد فرسایش رسوب، مدل هیدرولوژیکی منحنی سنجه دبی و رسوب، آمار مشاهدهای رسوب در طول دوره آماری، زمان رخداد زمین لغزش در تطبیق با پیک رسوب ایستگاه هیدرومتری در طول نشان داد که در زیرحوضه چاویز 2/38 درصد معادل 6/4 تن در هر هکتار در سال افزایش رسوب مربوط به رخدادهای زمین لغزش ذکر شده است در نتیجه به میزان 4/15 تن رسوب در هرهکتار دریک سال وارد سد ایلام شده است. در زیر حوضه اما (ملکشاهی) بدون رخداد زمین لغزش فعال افزایش رسوب در طول دوره مشاهده نشد. در مجموع 1237314 تن رسوب دهی زمین لغزشها وارد سد ایلام شده است.جهت کنترل این مخاطره اقدام مناسب توسط دستگاه اجرایی برای توسعه پایدار بکار گرفته شود.
فریاد شایسته، بهلول علیجانی، محمد سلیقه،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
تگرگ هرساله خسارات زیادی به بخشهای گوناگون اقتصادی در استان کرمانشاه میرساند. جهت کاهش و مقابله با این زیانها، شناسایی الگوهای همدیدی جهت پیش بینی این پدیده لازم است. بدین منظور دادههای هوای حاضر، از سازمان هواشناسی استان در دورهی 1951 تا 2016 برای هفت ایستگاه سینوپتیک منطقه اخذ شد. سپس در اکسل بر مبنای کدهای 99 ، 96 ، 91، 90 ، 89 ، 87 و 27 که پدیدهی تگرگ با شدتهای متفاوت را در بر دارند، کدنویسی شد. در دادههای اخذ گردیده از سازمان هواشناسی، از بین گروههای 23 گانه، گروه هفتم دادهها که هوای حاضر و گذشته را گزارش میدهد، انتخاب و با ورود به برنامه روزهای تگرگ معلوم گردید. سپس بر اساس روش مطالعاتی گردشی به محیطی، نقشههای مولفههای جوی برای ترازهای سطح دریا، 850، 700 و 500 هکتوپاسکال تهیه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که از نظر رخداد زمانی، اواسط سپتامبر تا اواسط ژوئن و از نظر رخداد مکانی ایستگاه کرمانشاه بیشترین و سرپل ذهاب کمترین تعداد را داشته است. ارتفاع و توپوگرافی سهم عمدهای در فراوانی مکانی این پدیده دارد. همچنین بررسی نقشهها نشان داد که شرایط عمومی برای رخداد این پدیده شکلگیری ناوههایی با حرکات شدید صعودی قائم، چرخندگی مثبت از سطح زمین تا ترازهای فوقانی وردسپهر، تزریق رطوبت توسط سیستمهای غربی و جنوبغربی میباشد؛ و نیز شرط لازم اختلاف دمای زیاد بین ترازهای پایینی و بالایی جو میباشد. چنانکه هوای گرم صعودکننده با انتقال و ورود به ترازهای بالایی با دمای بسیار سرد مواجه گردد؛ پدیده تگرگ به وقوع میپیوندد.
امیر صفاری، عباسعلی نوری، جلال کرمی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
سید عبدالحسین آرامی، مجید اونق، علی محمدیان بهبهانی، مهری اکبری، علیرضا زراسوندی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
توفان گردوغبار یک رویداد طبیعی است که در مناطق خشک و نیمهخشک شکل میگیرد و پیامدهای نامطلوب بسیاری را به همراه دارد. از آنجا که غالب پژوهشهای انجام شده بصورت موردی است و پژوهش جامع مروری که مجموعه گستردهای از پژوهشهای موجود را مورد ارزیابی قرار داده و به نتایج کلی برسد، در منطقه جنوب غرب ایران وجود ندارد؛ لذا در این پژوهش به مرور جامع منابع موجود پرداخته شده است که شامل مروری بر مطالعات در زمینه تغییرات زمانی-فضایی، مدلسازی و آشکارسازی گردوغبار و سلامت در جنوب غرب ایران است..
بررسی سابقه مطالعات توفان گردوغبار از منابع اطلاعاتی نشان داد که بیشتر محققان (40/61 درصد) از روش آماری- سینوپتیکی برای مطالعه توفانهای گردوغبار استفاده کردند و مهمترین شاخصهایی که در ویژگیهای فیزیکی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفت، فراوانی و تراکم بود که به ترتیب 21/34 و 21/34 درصد از مطالعات را به خود اختصاص دادهاند.
بررسی مطالعات در مورد روشهای آشکارسازی پدیده گردوغبار نشان میدهد که صرفاً استفاده از باندهای حرارتی و یا انعکاسی نمیتواند پدیده گردوغبار را با دقت بالا آشکارسازی نماید، بنابراین باید مدلی توسعه دهند که از ترکیب باندهای انعکاسی و حرارتی برای این منظور بکار رود، بعبارتی استفاده از ترکیب طیفهای انعکاسی و حرارتی MODIS میتواند در تشخیص توفانهای گردوغبار در منطقه مورد مطالعه نتایج بهتری ارائه دهد. بررسیها نشان میدهد که منشا اکثر توفانها در خارج از ایران است. همچنین در معرض قرار گرفتن به آلایندههای هوا، به ویژه هنگام رخداد گردوغبار خاورمیانه، منجر به افزایش بیش از حد بستری شدن در بیمارستان است. بطوریکه در زمان پدیده گردوغبار، مراجعات بیماران ریوی به مراکز درمانی با رشد 70 درصدی روبرو بوده است.
مرور مطالعات شبیه سازی مسیر حرکت ذرات گردوغبار نشان میدهد که اغلب مسیرها از مناطق شمالی و مرکزی عراق و سوریه گذشته و منشاء توفانهای گردوغبار، مناطق کویری و خشک شمال و مرکز عراق و سوریه هستند.
نتایج بررسیها نشان میدهد که منطقه مرزی بین سوریه و شمال غرب عراق، غرب و جنوب غرب عراق به همراه شرق و شمال شرق عربستان کانونهای اصلی گردوغبار برای منطقه مورد مطالعه هستند و شرایط همدیدی همزمان با رخداد گردوغبارهای برخاسته نشان از نقش بارز سیستمهای سیکلونی در رخداد و انتقال این پدیده است، چرا که همزمان با رخداد این پدیده در دوره گرم، تقویت قابل توجه سیستم کم فشار عراق بهمراه شکلگیری تراف در زاگرس سبب شکلگیری و انتقال گردوغبار به منطقه مورد مطالعه میشود.
معصومه نیاستی، سید امیرحسین گرکانی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
مخاطرات طبیعی در اغلب موارد، تلفات سنگین جانی و مالی بر سکونتگاههای انسانی وارد میسازد. زیرساختهای نامناسب، عدم توزیع عادلانه امکانات میان شهرها و روستاها، نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی، سبب روند رو به رشد آسیبپذیری سکونتگاهی کشور در برابر مخاطرات است. هدف از این پژوهش، بررسی آسیبپذیری سکونتگاههای روستایی جابهجاشده شرق استان گلستان پس از سیل 1384 میباشد. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و دادههای آن در دو بخش کتابخانهای و میدانی جمعآوری شدهاند. جامعه آماری حاضر (1392 خانوار) مجموعهای از، ساکنان شهر فراغی و روستاییانی که به روستاهای چاتال، قپان علیا و سفلا بازگشتهاند میباشد. از این میزان، با توجه به رابطهی کوکران (سطح اطمینان 95 درصد و ضریب خطای 0.05) تعداد 301 خانوار بهصورت تصادفی ساده برای تکمیل پرسشنامه انتخاب و درنهایت باوجود تلاش پژوهشگران، تنها تعداد 185 مورد از پرسشنامهها جمعآوری شد. برای مقایسه آسیبپذیری در دو نمونه، از آزمون t نمونههای مستقل استفادهشده است. از آنجاکه بررسی میزان آسیبپذیری کالبدی تنها با رویکردهای متداول، ممکن نبوده، پژوهش حاضر با استفاده از نرمافزار GIS به پیشبینی مناطقی که پس از رخداد مخاطرات به سبب حساسیت موجود به پهنههای بحرانی تبدیل می شوند پرداخته است. بررسیها نشاندهندهی افزایش میزان آسیبپذیری شهر فراغی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کاهش میزان آسیبپذیری کالبدی – محیطی آن نسبت به سه روستا میباشد. از آنجا که کاهش آسیبپذیری منوط به کاهش خسارات در تمامی ابعاد است؛ نتایج این پژوهش نشان میدهد، بازسازی پس از سیل 1384 استان گلستان نه تنها در کاهش میزان آسیبپذیری شهر فراغی نسبت به سه روستای مورد بررسی، موفق نبوده بلکه بر روند رو به رشد آسیبپذیری آن مؤثر بوده است.
محمد مهدی حسین زاده، سپیده ایمنی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
رواناب و سیلاب یکی از مهمترین و پرحادثهترین مخاطرات طبیعی ایران میباشد که در سالهای اخیر تکرار و شدت وقوع آن بیشتر شده است. روانابهایی که تبدیل به سیلاب میشوند بالاترین نرخ تلفات جانی را به همراه دارند و به لحاظ وسعت بعد از خشکسالی دومین بلای طبیعی محسوب میشوند. به همین منظور برآورد پتانسیل تولید رواناب و پیشبینی رواناب و سیلاب در یک حوضه، جهت برنامهریزی در حفاظت خاک و فرسایش و نیز مدیریت حوضههای آبخیز از لحاظ تولید رواناب بسیار حائز اهمیت است. استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی GIS و سنجش از دور، در تسهیل تخمین رواناب حوضه آبخیز در قرن اخیر رواج یافته است .این عمل با استفاده از مدل بارش رواناب که شامل تغیرات اقلیمی و ژئومورفولوژیکی است انجام میگیرد. به منظور برآورد ارتفاع رواناب در حوضه آبخیز افجه، به نقشههای گروه هیدرولوژیکی خاک، کاربری اراضی و بارندگی 24 ساعته در فصلهای مختلف نیاز است. نقشه شماره منحنی رواناب براساس تلفیق نقشههای گروه هیدرولوژیکی خاک و کاربری اراضی با استفاده از ابزار Arc- CN Runoff در محیط نرم افزار GIS تهیه شد. هدف از این مطالعه برآورد ارتفاع رواناب از ابزار Arc- CN Runoff در حوضه افجه و پهنهبندی پتانسیل تولید رواناب در حوضه آبخیز است. به همین منظور مقادیر بارندگی در چهار فصل بهار، تابستان، پاییز و زمستان انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان داد که نوع کاربری اراضی و گروه هیدرولوژیکی خاک در عکس العمل هیدرولوژیکی حوضه آبخیز افجه مؤثر بوده است. این نکته بیانگر این بود که در مناطقی از حوضه آبخیز افجه که برونزدگیهای سنگی وجود دارد (گروه هیدرولوژیکی D) شماره منحنی بالاتر و در نتیجه پتانسیل تولید رواناب بیشتر میباشد. در نهایت مقادیر دبی برآوردی با دبی مشاهداتی مورد مقایسه قرار گرفتند که مشخص شد در فصل تابستان و بهار، بین مقادیر دبی برآوردی و مشاهداتی انطباق بیشتری نسبت به فصل زمستان و تابستان وجود دارد.
ارمغان نیک اندیش، سولماز دشتی، غلامرضا سبزقبائی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
مهمترین نقشی که مناطق تحت مدیریت در جهت توسعه پایدار ایفا خواهند کرد، حفاظت اکوسیستمها و تنوع ژنتیکی برای دستیابی به فواید بالقوه علمی، زیباییشناسی، اقتصادی و اجتماعی آتی خواهد بود. مدیریت مناسب مناطق حفاظتشده نیازمند درک کامل فرد از شرایط موجود، اجرای دقیق و برنامهریزی و نظارت منظم است و پایش تغییرات مخاطرات در مناطق حفاظت شده با هدف درک چگونگی آنها، تأثیرشان بر طبیعت، فرایندهای بازسازی و احیا و برای حفاظت از آنها در طولانیمدت بسیار مهم است. پارک ملی و منطقه حفاظت شده کرخه یکی از ارزشمندترین و استراتژیکترین مناطق چهارگانه تحت حفاظت در کشور میباشد. مطالعه حاضر با هدف شناسایی و تجزیه و تحلیل مخاطرات تهدید کننده منطقه حفاظت شده و پارک ملی کرخه صورت گرفته است. محدوده مطالعاتی با مساحتی حدود 15828 هکتار (مجموع پارک ملی و منطقه حفاظت شده) در دو طرف رودخانه کرخه و در استان خوزستان واقع شده است. در این پژوهش براساس بازدید میدانی و استفاده از تکنیک دلفی که تعداد 15 متخصص و کارشناس در آن شرکت داشتند، 28 ریسک در قالب دو محیط طبیعی و زیستمحیطی (فیزیکوشیمیایی، بیولوژیکی و اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی) شناسایی شدند. سپس جهت رتبهبندی مخاطرات شناسایی شده از روش TOPSIS بر اساس سه شاخص شدت، احتمال وقوع و حساسیت محیط پذیرنده صورت پذیرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که مخاطره کمبود محیطبان با ضریب نزدیکی 1 بالاترین ریسک منطقه و ریسک آلودگی خاک منطقه به عناصر سنگین با ضریب نزدیکی 149/0 کمترین اولویت را به خود اختصاص دادند.. بیشترین ریسکهای بدست آمده ریسکهای اقتصادی- اجتماعی بودهاند. پس از سطحبندی مخاطرات زیستمحیطی مشخص شد که بیشترین مخاطرات موجود در منطقه در سطح قابل توجه بوده است در نتیجه باید راهکارهای مدیریتی جهت کاهش، کنترل و یا حذف مهمترین مخاطرات مورد مطالعه ارائه و راهبردی گردد. در این میان تقویت قوانین محیط زیستی موجود و ضمانت لازم جهت اجرای آنها امری لازم و ضروری به نظر میرسد.