جستجو در مقالات منتشر شده


345 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

آقای کاوه باپیرزاده، آقای حسام سیدکابلی، خانم لیلا نجفی،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

این تحقیق به ارزیابی توانایی روش‌های مختلف نگاشت چندک (QM) به عنوان یک تکنیک تصحیح اریبی داده‌های بارش بازتحلیل ERA5 می‌پردازد. نوع اقلیم و موقعیت جغرافیایی میتوانند عملکرد روش تصحیح اریبی را به دلیل تفاوت در خصوصیات بارش تحت تأثیر قرار دهند. به این منظور داده‌های بارش بازتحلیل ERA5 برای سال‌های 2019-1989 به صورت روزانه برای 10 ایستگاه سینوپتیک منتخب در اقلیم‌هایی با ویژگی‌های توپوگرافیک گوناگون از سایت مرکز پیش‌بینی میان مدت جوی اروپا (ECMWF) دریافت شد. تصحیح اریبی این داده‌ها با استفاده از 5 روش نگاشت چندک بر پایه داده‌های مشاهداتی در محیط نرم‌افزار R انجام گرفت. ارزیابی دوبخشی و دیاگرام تیلور برای مقایسه عملکرد روش‌های مختلف به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که عملکرد روش نگاشت چندک به توابع عملکرد، مجموعه پارامتر‌ها و شرایط اقلیمی بستگی دارد. به طورکلی روش‌های ناپارامتریک نگاشت چندک عملکرد مناسب‌تری نسبت به روش‌های پارامتریک دارند به گونهای که بهترین عملکرد مربوط به روش QUANT و RQUANT است، در این بین روش DIST ضعیف‌ترین عملکرد را دارد.

خانم پانیذ اشرفی، دکتر بهنود برمایه ور، دکتر احسان اله اشتهاردیان،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

با عنایت‌‌به افزایش مسکن‌سازی در جوامع درحال توسعه مانند ایران، پرداختن‌‌‌به موضوع کاهش حوادث ساختمانی به‌خصوص در کلان‌شهرها و ایمن‌سازی‌های مربوطه با کمک تکنولوژی‌های نوظهور، امری ضروری است. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر عبارت‌است از: واکاوی کاربست اینترنت اشیاء جهت نظارت و کنترل‌بر نقاط دارای خطر زیاد به‌منظور کاهش حوادث و ارتقای ایمنی در فضاهای کارگاهی ساختمانی در شهر تهران. در این پژوهش کاربردی، ابتدا مطالعه کتابخانه‌ای درخصوص مفهوم و کاربرد اینترنت اشیاء در حوزه‌ی ایمنی صنعت ساخت و ساز انجام شد. سپس، نقاط و فعالیت‌های دارای خطر زیاد شناسایی شدند. پس‌ از ‌آن، در مرحله مطالعه میدانی، این لیست توسط 52 مشاور ذی‌صلاح ایمنی ساختمان تصحیح و تکمیل شد. بعد‌ ا‌ز آن، ده مصاحبه نیمه ساختار‌یافته با کارشناسان خبره ایمنی و آگاه‌به حوزه‌ی اینترنت اشیاء، صورت پذیرفت. براین‌‌اساس، راهکارهای موثر مبتنی‌بر اینترنت اشیاء برای کنترل و نظارت‌بر نقاط دارای خطر زیاد استخراج گردیدند. همچنین، در این ارتباط، وضعیت موجود و بسترهای مورد نیاز از جنبه‌های تکنولوژی، سازمان، هزینه و برون‌سازمان تبیین شدند. درواقع، یافته‌های اصلی این تحقیق، در قالب مدل مفهومی، نشان می‌دهد که توجه‌به مراحل انتخاب حادثه، انتخاب نقطه و فعالیت مورد نظر، تعیین راهکار مناسب با موقعیت تعیین شده (پایش میزان جابه‌جایی و سلامت سازه، پایش مجاورت مواد اشتعال‌زا با دیگر مواد، پایش مجاورت افراد و ماشین‌آلات و ممانعت از ادامه‌ی حرکت و تعیین محدوده در اطراف بازشوها) و بررسی بسترهای مورد نیاز (زیرساخت، پشتیبانی، اعتباربخشی، فرهنگ، بودجه، کارفرمایان و قانون)، به‌ترتیب، جهت طراحی و پیاده‌سازی سیستم‌های ایمنی اینترنت اشیاء‌ محور در فضاهای کارگاهی ساختمانی حیاتی است.
محمد شریفی کیا، علی موسیوند، مرال پورحمزه،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

تداخل­سنجی راداری تکنیکی کارآمد برای رصد پویایی سطوح است که به کمک آن میتوان ناپایداری سطوح به­خصوص سطوح دامنه­ای که مخاطرات لغزشی را پیامد دارند، تشخیص داده و مورد پایش قرار داد. تشخیص این مخاطره علاوه بر خطرات شناخته شده و متداول آن در پاره­ای مواقع می­تواند تأسیسات و زیرساخت­های مدفون را آسیب رسانیده و خسارات و خطرات فراوانی به همراه داشته باشد. شبکه انتقال نفت از جمله این زیرساخت­هاست که با عبور از نواحی کوهستانی و مستعد لغزش عموماً در خطر شکستگی و نشت قرار دارند. طبق مطالعات صورت گرفته، پژوهشی به منظور تعیین خطرپذیری خطوط لوله با تکنیک تداخل­سنجی راداری در منطقه مورد مطالعه یافت نشد. تحقیق حاضر خطرپذیری شبکه نفت و گاز مارون (مارون-اصفهان) در زاگرس مرکزی از مخاطره زمین­لغزش به کمک تکنیک تداخل­سنجی رادری را هدف داشته است. بدین منظور داده­های دو سنجنده راداری در باند C و L در مقاطع متفاوت زمانی دریافت و مبتنی بر روش تداخل­سنجی تفاضلی میزان تغییرات سطح و جابجایی­های آن محاسبه شد. بر این اساس نرخ حداکثر جابجایی در منطقه حدود 4/7 سانتی­متر بالاآمدگی و 9/3 سانتی­متر فروافتادگی حاصل شد. پس از آن صحت نتایج بدست آمده از مرحله آزمایشگاهی، در پیمایش میدانی با بازدید از 3 زمین­لغزش واقع در مجاورت خط لوله و تطبیق مکانی آن­ها با یافته­های آزمایشگاهی سنجیده شد. سپس پهنه­بندی خطر آتی زمین­لغزش در 5 کلاس خطر با مدل تجربی ارزش اطلاعاتی تهیه و صحت­سنجی شد. مستند به این نقشه، حدود 20 درصد سطح منطقه در کلاس خطر زیاد و بسیار زیاد طبقه­بندی شده است. منطبق­سازی نقشه کلاس­بندی خطر زمین­لغزش با مسیر خط لوله نشان داد که 5/28 درصد از طول خط لوله مورد مطالعه در کلاس خطر زیاد و خیلی زیاد، و حدود 52 درصد از آن در کلاس خطر کم و بسیار کم قرار گرفته­اند.
 
حسن لشکری، فهیمه محمدی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

تحقیق حاضر با هدف تحلیل تغییرات طولانی مدت بارش هایی با منشاء کم فشار سودان در دوره سرد سواحل شمالی خلیج فارس می باشد. به همین منظور آمار روزانه بارش در 13 ایستگاه سینوپتیک برای چهار سیکل خورشیدی طی سال های 1976-2017 و برای سه ماه پر بارش دسامبر، ژانویه و فوریه از سازمان هواشناسی کشور دریافت شد. براساس معیار بارش بالای 5 میلیمتر در هر ایستگاه، کلیه سامانه های بارشی بدست آمد. برای روزهای دارای بارش و روز قبل تر از آن، از مرکز پیش بینی جوی- اقیانوسی ایالات متحده آمریکا داده های فشار تراز دریا و ارتفاع 1000 هکتوپاسکال دریافت شد. با روش تحلیل چشمی موقعیت جغرافیایی، شکل گیری و جابجابی سامانه های فشاری شناسایی و سامانه های سودانی از سایر سامانه های جوی جداسازی شدند. در نهایت بارش‏ها با منشاء سودانی به الگوهای یک الی هفت ‏روز تقسیم‏بندی شدند. تحلیل های همدید و آماری طی چهار دهه اقلیمی صورت گرفت. نتایج نشان داد که 77 درصد بارش دوره سرد سواحل شمالی خلیج فارس از سامانه سودانی مستقل تامین می شود. فراوانی روزهای دارای بارش سودانی در تمام ایستگاه ها طی دهه اول به دهه دوم افزایش دارد. در گذر از دهه دوم به سوم تعداد روزهای دارای بارش سودانی تغییر چشمگیری ندارد اما در دهه پایانی سهم بارش های ناشی از سامانه کم فشار سودانی به نسبت دهه های گذشته افزایش داشت. افزایش فعالیت باران زایی سامانه سودانی بمعنای تغییر اقلیم مثبت درجهت افزایش سهم سامانه سودانی در بارش های جنوب و جنوب غرب ایران می باشد.
ثریا ابراهیمی، عبدالرضا رحمانی فضلی، فرهاد عزیزپور،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

کاهش سطح آب دریاچه ارومیه، یکی از بحران¬های محیطی است که ظرفیت سازگاری و انطباق روستاییان پیرامون آن را تحت تأثیر قرار داده است. بطوریکه هزینه¬های زیادی را در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست¬محیطی متوجه ساکنان روستایی پیرامون خود کرده است. لذا، هدف از این تحقیق تحلیل عوامل موثر بر افزایش ظرفیت سازگاری در مواجهه با خشکیدن دریاچه¬ارومیه در سکونتگاههای روستایی در شهرستان میاندوآب است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ شیوه اجرا از نوع مطالعه کیو است. مشارکت کنندگان پژوهش 22 نفر از مدیران محلی (کارشناس فرمانداری، رئیس یا کارکنان ادارات دولتی مرتبط، بخشداری، دهیاری¬ها و شوراهای اسلامی) و نیز کارشناسان و خبرگان محلی بودند که به استفاده از روش نمونه¬گیری هدفمند (گلوله برفی) انتخاب شدند. گزارهای¬های کیو نیز با استفاده از منابع دست اول (نظرات کارشناسان، مدیران¬محلی، مشاهدات میدانی و ...) و منابع مدون (کتاب¬ها، مقالات، نشریات و ...) با روش کتابخانه ای و میدانی تدوین شدند. همچنین برای سنجش نگرش مشارکت کنندگان از کارت¬های کیو استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده¬های ماتریس¬های روش کیو (Q)، از تحلیل¬عاملی اکتشافی بر مبنای فرد (روش استنفسون) استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد، عوامل موثر بر افزایش ظرفیت سازگاری نسبت به خشکیدن دریاچه ارومیه در روستاهای نمونه مبتنی بر نگرش خبرگان در چهار گروه افزایش سرمایه-های اقتصادی و استفاده از منابع طبیعی با مقدار ویژه 40/5 و با درصد واریانس 55/24، افزایش سرمایه¬های اجتماعی و جذب سرمایه¬گذاری با مقدار ویژه 07/5 و درصد واریانس 05/23، توسعه امکانات زیرساختی و ارتقای مهارت روستاییان با مقدار ویژه آن 79/4 و درصد واریانس 80/21 و تنوع¬بخشی اقتصادی و بهبود مدیریت روستایی با مقدار ویژه 23/2 و درصد واریانس 15/10 قرار می¬گیرند. در میان این گروه¬ها، افزایش سرمایه¬های اقتصادی و استفاده از منابع طبیعی مهمترین عامل موثر بر افزایش ظرفیت سازگاری روستاهای مورد مطالعه در برابر خشکیدن دریاچه ارومیه است.
رسول نوری آرا، سیدجمال الدین دریاباری، بهلول علیجانی، رضا برنا،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

در روز 21دی ماه 1398(11 ژانویه2020)  به دلیل وقوع بارندگی شدید و جاری شدن سیل خسارت های بسیاری به استان های سیستان و بلوچستان و هرمزگان وارد شد. پژوهش حاضر به منظور مطالعه سازوکارهای همدیدی وقوع این بارش انجام شد. ابتدا داده های بارش روزانه ایستگاه های مطالعاتی از سازمان هواشناسی کل کشور دریافت و در ادامه، داده های سطوح جو شامل: میانگین فشار سطح دریا(SLP)، ارتفاع ژئوپتانسیل سطوح 850 و 500 هکتوپاسکال، سرعت قائم جو و جریان باد سطوح 1000، 850 و 500 هکتوپاسکال، رطوبت ویژه سطوح 1000 و 700 هکتوپاسکال و جریان رودباد سطح 250 هکتوپاسکال برای روزهای مطالعاتی از مرکز ملی پیش بینی محیطی آمریکا/مرکز ملی پژوهش های جوی (NCEP/NCAR) تهیه و نقشه‌ها در نرم افزار گردس رسم و تفسیر شد. نتایج نشان داد: در روز رخداد سیل، مرکز بسته کم ارتفاع با هسته مرکزی برابر با 1010 هکتوپاسکال در راستای شمال شرق – جنوب غرب سراسر پهنه مطالعاتی را دربر گرفته است. در ادامه پرارتفاع با هسته مرکزی برابر با 1030 هکتوپاسکال شمال غرب ایران، شمال غرب اروپا و برروی تبت قرار گرفته است و با توجه به قرارگیری پربندهای پرفشار در اطراف کشور ایران و قرارگیری مراکز کم فشار برروی پهنه مطالعاتی و منابع آبی جنوب شیو فشاری شدیدی به وجود آمده است و با افزایش ارتفاع در سطح 500 هکتوپاسکال  فرودی عمیق در راستای شمال شرق – جنوب غرب برروی ایران قرار گرفته و هسته ناوه کاملا خلیج فارس را دربر گرفته است که منطقه مورد مطالعه در بهترین حالت و درجلو ناوه که با هوای گرم و مرطوب واگرا شده قرار گرفته است. این عمیق شدن چرخند و نفوذ ناوه تا عرض­های پایین، ریزش هوای سرد را باعث شده است که در ادامه باعث تقویت ناوه موثر بر بارش ابرسنگین شده است. همچنین بیشترین فرارفت رطوبت از روی منابع آبی جنوب به روی منطقه مطالعاتی است و مقدار رطوبت برابر با 14 گرم در کیلوگرم از سمت دریای عمان وارد  پهنه مطالعاتی شده و در ادامه به سمت سایر مناطق ایران از مقدار آن کاسته شده است و با افزایش ارتفاع، حداکثر فرارفت هوای گرم و مرطوب در جلو ناوه تراز فوقانی جو از روی دریای سرخ بر روی منطقه مطالعاتی است.
 
رضا دوستان،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

چهار فصل طبیعی ویژگی مناطق معتدل جهان است، اما تاریخ شروع، پایان و طول مدت آنها تفاوت دارد. به منظور تعیین شروع و پایان فصول طبیعی ایران از داده های روزانه دمای ظاهری 32 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک طی 60 سال از 1959 تا 2018 استفاده شد. شروع زمستان و تابستان به ترتیب دمای ظاهری صفر و 20 درجه، یعنی زمان توقف یا کند شدن فعالیت فیزیولوژی و مرحله زایشی در طبیعت تعیین شد. نتایج نشان داد، همه مناطق ایران چهار فصل طبیعی ندارند، بلکه مناطق ساحلی شمال و مناطق پایین تر از عرض 29 درجه جغرافیایی، فقط دو فصل پاییز (دوره خنک)و تابستان(گرم) دارند، به ترتیب سواحل شمالی، پاییز طولانی تر و تابستان کوتاه تر و مناطق جنوبی بر عکس. در دیگر مناطق ایران، به طور طبیعی چهار فصل، زمستان، بهار، تابستان و پاییز اتفاق می افتد، اما آغاز، پایان و طول مدت فصول، مرتبط با موقعیت جغرافیایی، ارتفاع و سیستم های جوی، متفاوت است. بنابراین به ترتیب از مناطق جنوبی به شمالی، آغاز زمستان 12 دی - 21 آذر، بهار، 12 بهمن - 18 اسفند، تابستان، 27 فروردین - 30 خرداد و پاییز، 23 آبان - 28 شهریور است. از طرف دیگر پایان فصول طبیعی به ترتیب، زمستان ، 11 بهمن-17 اسفند، بهار، 21 اردیبهشت-29 خرداد، تابستان، 22 آبان 27 شهریور و پاییز، 2 اردییهشت تا 20 آذر می باشد. در مناطق معتدل ایران، طول فصول انتقالی، منظم بوده و تغییر زیادی ندارد، اما فصل تابستان و زمستان در مناطق شمال غربی و مرتفع غرب، با نظم 3 ماه در فصل، اما به طرف شرق و جنوب، طول زمستان کوتاه، و تابستان بلندتر است. چنانکه اعتدال اقلیمی از شمال غربی در همسایگی مناطق معتدل کره زمین، به شرق و جنوب کم شده و برعکس بر شباهت آن به اقلیم های بیابانی خشک جنب حاره ای گرم، مرطوب و یا سرد و خشک توران افزوده می شود. اقلیم ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی در منطقه گذار از اقلیم معتدل به اقلیم بیابانی گرم و سرد کره زمین قرار دارد.
نسرین نیک اندیش،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

واکاوی آماری و تحلیل فضایی بارش‌های فرین بعنوان یکی از مؤلفه‌های ابزار مدیریت برای پیشگیری یا کنترل خطرات ناشی از این پدیده مورد توجه قرار می‌گیرد. هدف این پژوهش، بررسی آماری و تحلیل فضایی بارش‌های فرین در دشت کاشان است. بارش‌های فرین ایستگاه همدید کاشان به صورت نقطه‌ای در مقطع زمانی 1971-2022 میلادی و سال آبی 1351-1350 تا 1401- 1400 در مجموع 18618 روز تحلیل آماری شد. سپس شش مورد بارش فرین فراگیر انتخاب و با داده‌های بارش 13 ایستگاه همدید و 11 ایستگاه باران سنجی با روش‌های زمین‌آمار و تحلیل فضایی مورد واکاوی قرار گرفت. با استفاده از مدل‌های واریوگرام و روش کریجینگ، نقشه‌های پهنه‌بندی بارش فرین دشت کاشان تهیه گردید. نتایج نشان داد فراوانی وقوع بارش‌های سنگین و ابرسنگین در فصل زمستان و بارش‌های بسیار سنگین در فصل بهار بیش از سایر فصول است. همبستگی بسیار بالای بارش سالانه با مجموع و فراوانی بارش‌های فرین نشان می‌دهد حجم بارش سالانه بیش از آنکه از توزیع بارش در طول سال تأثیر پذیرد از تمرکز بارش در مقاطع کوتاه چند روزه متأثر می‌شود. از این رو مشخص شد بارش های فرین در بارش کل و رواناب سطحی و در نتیجه بیلان آب منطقه نقش مهمی را ایفا می کند. نقشه‌های پهنه‌بندی نشان داد بارش 20 فروردین 1399، که تمرکز آن بر نوار غربی و ارتفاعات حوضه است سبب فرسایش ارتفاعات و ایجاد سیلاب در پایکوه‌ها و نواحی کم ارتفاع دشت می‌گردد. همچنین بارش‌هایی مانند بارش 17 اسفند 1397 که بیشترین تمرکز آن در نواحی مرکزی است، برای ایجاد آبگرفتگی توان بالایی دارند .


مهندس حمیدرضا پرستش، دکتر خسرو اشرفی، دکتر محمدعلی زاهد،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

این مطالعه که در مناطق 8 گانه گازی شهری مشهد انجام شد؛ در ابتدا آمار توصیفی از وضعیت علمک های گاز شهری مشهد و حالت­های مختلف نشتی ارائه شد؛ به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع­آوری شده و بررسی علل نشتی، رابطه میان 5 متغیر با مقدار نشتی از علمک های گاز با نرم افزار Statistical Package for the Social Sciences (SPSS) V.26  تحت آزمون قرار گرفت؛ این 5 متغیر عبارتند از: تجهیزات/اتصالات علمک، سن کارکرد علمک، نوع سرویس علمک (خانگی، صنعتی و تجاری)، ناحیه شهری و فصول مختلف سال.
نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل نشان داد که میان نوع تجهیزات/اتصالات و نشتی اختلاف معنی داری مشاهده گردید. (P-Value= 0.0001). همچنین میان سایر متغیر­های پژوهش (سن کارکرد علمک، نوع سرویس علمک (خانگی، صنعتی و تجاری)، ناحیه شهری و فصول مختلف سال) با میزان نشتی اختلاف معنی­دار مشاهده گردید (P-Value= 0.0001)؛ افت فشار به دلیل تقاضای بیشتر مصرف گاز در فصل زمستان باعث کاهش میزان نشتی نسبت به سایر فصول شده است؛ تأثیر سن تجهیزات/ اتصالات شبکه توزیع به دلیل فرسودگی و طول عمر بیشتر باعث تشدید میزان نشتی گاز متان می­شود؛ همچنین میزان نشتی در محل های تجاری اختلاف قابل توجهی را با سایر انواع مصارف به همراه داشت؛ قرار گرفتن در ناحیه شهری نیز باعث افزایش میزان نشتی گاز متان نسبت به سایر نواحی شده است؛ جنس و کیفیت تجهیزات و اتصالات به عنوان عامل اصلی و تأثیرگذار در نشتی گاز متان بایستی مورد توجه مدیران و مسئولان در این حوزه کاری واقع شود.
آقا سید محمود حسینی صدیق، آقا مسعود جلالی، آقا حسین عساکره،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

گسترش قطب سوی کمربندگرمسیری را در اثر تغییرات آب و هوایی ناشی از فعالیت‌های انسانی، به ویژه افزایش گازهای گلخانه‌ای و تغییر کاربری اراضی زمین می‌دانند. تغییرپذیری پهنای کمربند گرمسیری به عرض‌های جغرافیایی بالاتر حاکی از گسترش منطقه خشک نیمه­ گرمسیری است که این امر حاکی از افزایش فراوانی خشکسالی در هر نیمکره است. به منظور تغییرپذیری پهنای کمربند گرمسیری نیمکره شمالی در عرضهای میانه از شاخص های کسر بارش از تبخیر، مؤلفه مداری بردار باد، تابع جریان نصف‌النهاری، دمای سطح وردایست، تابش موج بلند خروجی زمین و فشار سطح زمین استفاده شده است. یافته­های پژوهش نشان داد، گسترش عرض جغرافیایی کمربندگرمسیری با تابع جریان نصف‌النهاری به سمت عرض‌های جغرافیایی بالاتر با 1 تا 3 درجه عرض جغرافیایی و تاثیر فرونشینی گردش هدلی افزایش دامنه تبخیر از بارش را نشان داده است که کسر بارش از تبخیر 1 تا 3 درجه عرض جغرافیایی افزایش داشته است. جت جنب حاره در حرکت شاخه­های فوقانی وردسپهر از گردش هدلی با 2 تا 4 درجه عرض جغرافیایی افزایش داشته است که می‌تواند بر سامانه‌های رطوبت‌زای گذری و همچنین بر میزان بارشها اثر منفی داشــته باشـد. گسترش قطب‌سوی کمربند گرمسیری که پیامدی از دگرگونی و مخاطرات آب و هوایی به شمار می­ر­­ود، جا به جایی مکانی قطب سوی رودباد جنب حاره‌ای را در پی خواهد داشت و در نتیجه کمربندهای  خشک جنب حاره­ای به سمت قطب را ارائه می­کنند؛ و همچنین تابش موج بلند خروجی زمین 1 تا 2 درجه عرض جغرافیایی افزایش یافته و دلیلی بر افزایش گرما در وردسپهر فوقانی گردیده است و این باعث افزایش خشکی و کاهش خفیف ابر در وردسپهر فوقانی شده است و همچنین باعث گسترش کمربند گرمسیری به سمت عرض‌های جغرافیایی بالاتر شده است. به طور کلی، یافته‌های پژوهش نشان داد که اکثر شاخص‌های کمربند گرمسیری از سال 1979 روند افزایشی داشته است.
توفیق جاسم محمد، دکتر محمد رحمانی، دکتر کمیل عبدی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

دمای محیط شهری یکی از پارامترهایی است که شهروندان هر لحظه با آن در ارتباط هستند. مطالعات نشان می­دهد که دمای کره زمین به دلیل تغییرات محیطی دائما در حال افزایش است. یکی از این پارامترهایی که بر افزایش دما تاثیر می­گذارد؛ رشد فیزیکی شهر و به تبع آن تخریب و از بین رفتن پوشش گیاهی است. در این مطالعه، با استفاده از تصاویر ماهواره لندست برای سال­های 2001، 2011 و 2021؛ و اجرای الگوریتم تک­کانال، دمای سطح زمین در شهر حله عراق محاسبه و تغییرات آن مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. در طرف مقابل شاخص NDVI به عنوان یک شاخص پوشش گیاهی در تاریخ­های مذکور محاسبه و تغییرات آن با تغییرات دمایی سطح زمین مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج کلی این تحقیق نشان داد که مساحت شهر حله در طی دوره مورد مطالعه حدودا دو برابر شده است و این موضوع باعث کاهش میزان پوشش گیاهی و افزایش دمای سطح زمین شده است. در پایان، همبستگی بین دمای سطح زمین و شاخص NDVI محاسبه شد که به­ترتیب برای سال­های 2001، 2011 و 2021 برابر با 46.92، 44.35 و 52.98 درصد بود. این موضوع نشان از رابطه قوی بین این دو پارامتر و تاثیر کاهش پوشش گیاهی بر افزایش دمای سطح زمین می­دهد.
 
دکتر علیرضا محمدی، دکتر لطف اله ملکی، قاسم فتحی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

مدل­ های تحلیل فضایی به ارائه الگو و راهکار واحدی برای حل مسائل مختلف حوزه مطالعه­ ای می پردازد، یکی از کاربردهای این مدل­ ها در سنجش مخاطرات شهری است. در سال­ های اخیر با وقوع بحران­ های مختلف در جوامع شهری، سیستم مدیریت­ شهری و طرح­های توسعه­ ای در پی دسترسی به الگوهای پیشگیری و مقابله با این بحران­ ها هستند، هدف این پژوهش مرور ادبیات پیرامون کاربرد مدل های تحلیل فضائی در سنجش مخاطرات شهری  به شیوه فراتحلیل است، بنابراین این پژوهش با بررسی و جمع­ بندی مقالات خارجی انجام­ یافته(جامعه آماری پژوهش) در رابطه با این موضوع در پی شناسائی، تجزیه و تحلیل و جمع­بندی راهکارهای پیشینه ­های مورد بررسی است. بحث جامعه آماری با چهار سنجه استاندارد تحلیل فضائی، شامل: توصیف و شناسائی پراکندگی مخاطرات، استدلال پراکندگی مخاطرات، درون­یابی و برنامه­ریزی فضائی صورت می­گیرد. جامعه آماری پژوهش، تحقیقات و مقالات نمایه شده در پایگاه ­های علمی Sciencdirect، Willey، Web of Science در بازه سال 2021-2000 است که از بین 99 مقاله، 78 مقاله به شیوه غربال­گری مطابق اهداف و شاخص ­های پژوهش انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفته ­اند. تحلیل به دو صورت آمار توصیفی در نرم ­افزار SPSS و آمار استنباطی در نرم ­افزار جامع فراتحلیل CMA2 صورت گرفت. برای پاسخگویی به سوالات پژوهش که بدنبال چگونگی کاربرد هر یک از این چهار مولفه در پژوهش­ های گذشته است، محقق برای هر مولفه به سنجش اندازه اثر(شاخص اندازه اثر r)، سوءگیری انتشار تحقیقات(آماره­های QوI2)، ناهمگونی تحقیقات(آزمون رگرسیون ایگر، تعداد ناکامل بی­ خطر و اصلاح و برازش دووال توئیدی) و متغیرهای تعدیل­ کننده در تحقیقات بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که درمجموع در مولفه توصیفات پراکندگی مخاطرات، اغلب تحقیقات در مدل ­های بکار برده شده خود نتوانسته ­اند توصیف عمومی ملموس و مناسبی را ارائه دهند، اما در مولفه­ های استدلال پراکندگی، درون­یابی و برنامه­ریزی فضایی مخاطرات شهری بنا به نمره میانگین اندازه اثر، مدل­ های کاربردی بکار برده شده در تحقیقات به طور نسبی توانسته­ اند با مدل کاربردی تحلیل فضایی در تحقیقشان توجیه مناسب و نتایج ملموسی ارائه بدهند.
رویا پورکریم، حسین عساکره، عبدالله فرجی، محمود خسروی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

در پژوهش حاضر از داده­های مرکز جوی اروپایی(ECMWF)، از سال 1979 تا پایان سال 2018 تفکیک مکانی 25/. در 25/. به منظور واکاوی تغییرات شمار مراکز چرخندی دریای مدیترانه  استفاده شده است. روش­های زیادی برای بررسی تغییرات و وجود روند در بین داده­های آماری وجود دارد، که به دو دسته آمار پارامتری و ناپارامتری تقسیم می­شود. روش رگرسیون خطی از دسته پارامتری است و معمول­ترین روش ناپارمتری آزمون من­-کندال می­باشد. با برازش مدل من­کندال و مدل رگرسیون خطی روند مقدار، فراونی مراکز چرخندی حوضه دریای مدیترانه دردو مقیاس فصلی و سالانه ارزیابی شد. با واکاوی روند تغییرات شمار مراکزچرخندی در مقیاس فصلی فصل­های بهار، پاییز و تابستان تداوم­های پنج روزه دارای روند معنی­دار بوده است. اما در مقیاس سالانه در هیچ کدام از تداوم­ها روند معنی ­دار مشاهده نگردید. با برازش مدل رگرسیون در مقیاس فصلی و سالانه تداوم­های یک و دو روزه دارای شیب خط رگرسیون مثبت می­باشند.
خانم سوسن حیدری، دکتر مصطفی کریمی، دکتر قاسم عزیزی، دکتر علی اکبر شمسی پور،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

شناخت الگوهای مکانی رخداد خشکسالی نقش مهمی در پایش، پیش‌آگاهی و پیش­بینی، مقابله، کاهش آسیب­پذیری و افزایش سازگاری با این مخاطره دارد. هدف پژوهش شناسایی پراکنش مکانی و تحلیل الگوهای مکانی سالانه، فصلی و ماهانه شدت­های خشکسالی ایران است. با این هدف، استخراج شدت­های خشکسالی­ از دادههای بارش ماهانه بازکاوی شده (ERA5) مرکز پیش‌بینی میان مدت اروپا (ECMWF) در بازه زمانی 2021-1979 و شاخص ZSI انجام شد. برای دستیابی به هدف تحقیق و تبیین الگوی مکانی حاکم بر فراوانی شدت­های خشکسالی (بسیارشدید، شدید، متوسط و ضعیف) از روش­های آمار فضایی مانند خودهمبستگی موران جهانی، شاخص انسیلن محلی موران و لکه­های داغ استفاده شد. نتایج شاخص موران جهانی نشان داد که با افزایش شدت، پراکنش مکانی پدیده خشکسالی خوشه­ای شده است. توزیع مکانی شاخص موران محلی و لکه­های داغ نیز این امر را تأیید می­کنند. تضاد بسیار واضح در خوشه‌های محلی رخداد بالا (پایین) و همچنین لکه‌های داغ (سرد) خشکسالی‌های شدید (بسیار شدید) سالانه در جنوب، جنوب‌شرق و شرق دیده شد. در فصل پاییز خشکسالی‌های ضعیف تا بسیارشدید، جهت­گیری جنوب­شرقی- شمال­غربی دارند. اما در فصل بهار و زمستان الگوی مکانی خشکسالی بسیارشدید برعکس خشکسالی شدید و متوسط است. با وجود تغییرپذیری نسبتاً بالای بیشینه خودهمبستگی فضایی مثبت خشکسالی­های شدید و بسیارشدید ماهانه، الگوی مکانی آن‌ها تقریباً مشابه است.  تشکیل خوشه‌های مکانی خشکسالی‌های شدید و بسیار شدید در شمال‌غرب، شمال­شرق و به‌ویژه سواحل­خزری، هشدار جدی در مورد مدیریت منابع آب به‌خصوص برای فعالیت‌های مبتنی بر رخداد بارش، مانند کشاورزی است.
 
فاطمه عمادالدین، دکتر امیر صفاری،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

منابع آب کارستی قابل شرب بخصوص در مناطق خشک و نیمه خشک از جمله ایران به عنوان منابع آبی ارزشمند و راهبردی مطرح هستند. آلودگی آبخوان­ های کارستی تبعات جبران ناپذیری در زمینه­ های توسعه و بهداشت سکونتگاه ­های شهری و روستایی دارد بنابراین حفاظت از آنها از اهمیت زیادی برخوردار است. در این پژوهش برای ارزیابی آسیب­پذیری آبخوان بیستون و پرآو که به لحاظ کارستی توسعه یافته و دارای درز و شکاف و لندفرم­های متنوع است؛ از مدل­ های آسیب ­پذیری COP و PI برای شناسایی پراکندگی پهنه­ های در معرض خطر آلودگی استفاده شده است. در این پژوهش از فاکتور­های جریان (C)، لایه های فوقانی  (O) و بارندگی(P)  در مدل COPو دو فاکتور پوشش حفاظتی (P) و شرایط نفوذ (I) در مدل  PI و داده­های کیفی آب زیرزمینی برای ارزیابی دقت مدلسازی مکانی آسیب­ پذیری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می­ دهد که بیشتر آبخوان کارستی بیستون و پرآو در پهنه با آسیب پذیری خیلی زیاد و زیاد پراکنده هستند. همچنین نتایج ارزیابی دقت مدل­ ها نشان داد که هرچند مدل PI در شناسایی مناطق با آسیب پذیری زیاد مطابق با داده های کیفی آب زیرزمینی است اما مدل COP در مدلسازی آسیب پذیری آبخوان کارستی موفق تر بوده است به طوری که پهنه های با آسیب پذیری بالا در شمال غرب، شرق و جنوب شرق منطقه با پهنه های آلودگی بیشتر آب زیرزمینی منطبق است.
 
دکتر مسلم سواری،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

دسترسی به مقدار کافی مواد غذایی و سلامت تغذیه‏ای از محورهای اساسی توسعه است و زیربنای پرورش نسل آتی کشور محسوب می‏شود. براساس مطالعات نقش تغذیه در سلامت، افزایش کارآیی و ارتباط آن با توسعه اقتصادی مورد تایید قرار گرفته است. همچنین، دسترسی به غذای کافی و مطلوب از ابتدایی‏ترین حقوق انسان‏هاست. اما مطالعات مختلف نشان می‏دهد جوامع روستایی که خود به عنوان متولیان امنیت غذایی مطرح هستند با مشکلات ناامنی غذایی روبه‌رو هستند که در شرایط خشکسالی این موضوع به مراتب وضعیت نامناسب‌تری دارند به این دلیل که خانوارهای روستایی همواره در خط مقدم آسیب‌پذیری از خشکسالی هستند و در صورت نبود سیستم‌های کاهش خطر به سرعت تاب‌آوری خود را از دست می‌دهند و از بخش کشاورزی خارج می‌شوند. لذا نیاز است اقداماتی اندیشیده شود تا آنان در شرایط خشکسالی همچنان در بخش کشاورزی فعالیت کنند و ستون فقرات امنیت غذایی در کشور حفظ شود. در راستای این مهم این پژوهش با هدف کلی طراحی الگوی پیشنهادی امنیت غذایی پایدار در شرایط خشکسالی انجام شد. جامعه آماری شامل تعدادی از متخصصین امنیت غذایی و کارشناسان کشاورزی بود. لذا برای انتخاب نمونه‌های مورد مطالعه، از نمونه‌گیری هدفمند از نوع گلوله برفی (ارجاع زنجیره‌ای) استفاده شد نمونه‌گیری تا اشباع داده‌ها ادامه یافت، در آخر تعداد شرکت کنندگان در تحقیق به 31 نفر رسید. روش تحقیق از نوع کیفی به روش نظریه داده بنیاد بود. داده‏های پژوهش با استفاده از مصاحبه عمیق و بحث گروهی جمع‏آوری و با سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج بررسی الزامات امنیت غذایی پایدار در قالب روش داده بنیاد شامل 68 کد اولیه بودند که در نهایت به منظور طراحی مدل بهبود امنیت بهبود امنیت غذایی پایدار در شرایط خشکسالی به 8 الزام (مدیریتی، الزامات تکنولوژیکی، سیاسیتی و حمایتی، زیرساختی، فرهنگی و توانمندسازی، متنوع‌سازی، حفاظتی، پایدارسازی) تبدیل شدند و در قالب مدل اشتراوس و کوربین جای‏گذاری شدند.
دکتر ابراهیم یوسفی مبرهن، دکتر منصور قدرتی، دکتر محمد خسروشاهی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

پدیده گردوغبار خطرهای فراوانی را برای جامعه بشری داشته و اهمیت ویژه­ای برای ساکنان ایران دارد. پژوهش­گران مختلف از زوایای متفاوت این پدیده را مورد مطالعه قرار داده­اند و از نظر اهمیت موضوع و مخاطرات ناشی از آن، هم­چنان در صدر موضوع­های مورد علاقه پژوهش­گران در سراسر جهان قرار دارد. هدف از پژوهش حاضر نیز استفاده از شاخص DSI در ارزیابی و پهنه­بندی توفان­های گردوغباردر استان سمنان است. در این تحقیق توزیع زمانی توفان­های گردوغباراستان سمنان با درنظرگرفتن شرایط آب و هوایی و میانگین سرعت باد غالب منطقه مورد مطالعه در طی سال­های 2003 تا 2017 در پنج ایستگاه سینوپتیک مورد بررسی قرار گرفت. همگن بودن پارامترهای اقلیمی و شاخص­های توفان ریزگرد و روند این دو متغیر با استفاده از رگرسیون خطی در محیط نرم­افزار SPSS محاسبه گردید و پس از بررسی روند تغییر شاخص یونپ، اطلاعات حاصل در محیط نرم­افزار ArcGIS پهنه­بندی شد. نتایج این مطالعه نشان داد که در طی دوره آماری مورد بررسی، شاخص DSI هم­زمان با افزیش شدت خشکی افزایش یافته است درحالی­که همبستگی آن با شاخص خشکی طی دوره 15 ساله در سطح اطمینان 95 درصد معنی­دار نبوده است. نقشه پهنه­بندی شاخص DSI نشان داد که شهرستان شاهرود و دامغان از شاخص توفان گردوغبار بالاتری نسبت به سایر مناطق برخوردار هستند. هم­چنین هم­خوانی به نسبت مناسبی بین شاخص DSI و خشکی در منطقه وجود دارد به­طوری­که هرگاه دوره تری بوده، مقدار DSI به دنبال آن کاسته شده و هرگاه دوره خشکی بوده، مقدار شاخص گردوغبار افزایش یافته است.
 
کیومرث ملکی، دکتر مصطفی طالشی، دکتر مهدی مدیری، دکتر محمد رئوف حیدری فر،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

نتایج ارزیابی آسیب شناسی از پهنه های لرزه خیز در فضای سرزمینی حاکی از تمرکز قابل توجهی از فضاهای سکونتی بویژه شهرها است.از سوی دیگر تجارب مدیریت بحران ناشی از مخاطرات زلزله در کشور نیز نشانگر ناکارآمدی در آسیب شناسی و حفاظت از فضاهای شهری و کاهش خشارات اقتصادی و انسانی بوده است. از این رو یکی از الگوهای مطلوب در شناخت، تحلیل و کاهش خسارات در فضاهای شهری بکارگیری چارچوب ساختاری و کارکردی پدافند غیر عامل است. در بسیاری از پژوهشهای اخیر موضوع کاهش خسارات ناشی از زلزله در قلمرو حوزه کالبدی_فضایی به منظور افزایش مقاومت بنا در برابر زلزله بوده است. در حالیکه این پژوهش با شناخت مولفه های محیطی، کالبدی_ فضایی، اجتماعی، اقتصادی و شاخص های اثرگذار در هر مولفه (45 شاخص) آسیب شناسی و پهنه های خطرپذیر ناشی از زلزله را به صورت جامع و مطلوب تعیین و بر اساس آن استراتژی های کاهش خطر را  باز تعریف ساخته است. بعبارت دیگر با شناخت و تحلیل مفهومی بنیادی شبکه تهدید و حلقه مخاطره با رویکرد پدافند غیرعامل در ارزیابی و آسیب پذیری از زلزله در کلان شهر کرمانشاه نسبت به تشکیل ساختار پایگاه اطلاعاتی مورد نیاز در محیط نرم افزاری مناسب، سیاست گذاری مناسب و اقدامات مدیریت بحران شهری متناسب با مخاطره زلزله طرح ریزی می شود.
 
دکتر برومند صلاحی، خانم مهناز صابر، دکتر عباس مفیدی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

تبخیر و تعرق یکی از مهم­ترین مؤلفه­ها در بیلان و مدیریت آب است. در این پژوهش به ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر میزان تبخیر و تعرق پتانسیل در بخش جنوبی حوضه آبریز رودخانه ارس با استفاده از داده­های ریزمقیاس شده مدل GFDL-ESM2M در ریزگردان دینامیکی CORDEX تحت سناریوی RCP8.5 طی دوره 2050-2021 و مقایسه آن با مقادیر دوره پایه (1985-2005) پرداخته شد. از داده­های با قدرت تفکیک افقی 22*22 کیلومتر مدل GFDL-ESM2M در این پژوهش استفاده گردید. یافته­های پژوهش نشان داد مقدار حداقل و حداکثر دما و به تبع آن ETp دوره آینده در مقایسه با دوره پایه در تمامی شش ایستگاه مورد مطالعه حوضه ارس (اردبیل، اهر، جلفا، خوی، ماکو و پارس­آباد) افزایش خواهد یافت. مقدار این افزایش حداقل دما بین 4/1 تا 8/3 درجه سانتی­گراد و برای حداکثر دما 7/1 تا 2/2 درجه سانتی­گراد تخمین زده شده است. دامنه افزایش  ETpسالانه بین 133 میلی­متر در خوی تا 189 میلی­متر در اهر متغیر است. در مقیاس ماهانه ETp تمامی ایستگاه­ها از ژانویه تا ژوئیه با افزایشی بین 9/3 تا 1/64 میلی­متر و از اوت تا دسامبر با کاهشی حدود 7/0 تا 2/38 میلی­متر برآورد شد. برآورد افزایش ETp دوره آینده در حوضه به ویژه در ماه­های فصل بهار که از نظر نیاز آبی حائز اهمیت فراوانی است، ضرورت توجه ویژه به احتمال این افزایش برآوردی در برنامه­ریزی­های بخش آب و انرژی را ایجاب می­کند.
 
دکتر علی اکبر شمسی پور، دکتر حدیث صادقی، دکتر حسین محمدی، دکتر مصطفی کریمی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

اقلیم از عوامل تعیین­کننده در کمیت و کیفیت تولید محصولات کشاورزی است، این پژوهش ارتباط میان عناصر اقلیمی بارش و دما به عنوان متغیرهای مستقل با عملکرد برنج 40 شهرستان و گندم30 شهرستان به عنوان متغیرهای وابسته در سواحل جنوبی دریای خزر در طول دوره آماری 1379-1395 واکاوی شد. با استفاده از آزمون خودهمبستگی موران و رگرسیون وزن­دار جغرافیایی تحلیل­های آمار فضایی انجام شد. براساس نتایج حاصل از شاخص موران به­ترتیب به­میزان 434821/0z= برای برنج و719571/0z= برای گندم نشان داد که الگوی توزیع فضایی عملکرد برنج و گندم دارای الگوی خوشه­­ای است. تأثیر مثبت بارش در عملکرد برنج در شرق دریای خزر با دامنه ضرایب رگرسیون020/0 تا 540/0 قابل توجه است؛ همچنین نتایج حاکی از رابطه منفی میان متغیر دما با عملکرد برنج در جنوب­شرق و شرق و اثر مثبت آن بر عملکرد برنج در دیگر نواحی بود. تأثیر بارش بر عملکرد گندم در غرب و مرکز منطقه با دامنه ضرایب رگرسیون 481/0- تا 871/0- منفی بدست آمد. همچنین نتایج حاکی از رابطه منفی دما با عملکرد گندم در شرق و جنوب­شرقی نوار ساحلی و رابطه مثبت دما با عملکرد گندم در دیگر مناطق بود. در نهایت نتایج حاکی از آن بود که در بخش­های غربی و مرکزی به علت بارش فراوان و تعداد ساعات آفتابی کم افزایش در مقدار دما مطلوب­تر از افزایش مقدار بارش است و در  نواحی شرقی و جنوب­شرق منطقه که میزان بارش آن پایین­تر از آستانه مورد نیاز برنج و گندم است افزایش در میزان بارش مطلوب­تر است.

صفحه 15 از 18     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سامانه نشریات علمی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Spatial Analysis Environmental hazarts

Designed & Developed by : Yektaweb