195 نتیجه برای Si
عباسعلی ولی، مهوش محرابی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
پدیدهخشکسالی با تأثیر بر مسائل اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی، منجر به آسیبپذیری جوامع انسانی میشود. در مناطق خشک نظیر استان یزد، اثرات خشکسالی با پدیده خشکی ادغام می شود و فشارهای شدیدی بر جوامع وارد می کند.در این مطالعه به تحلیل آسیب پذیری و تاب آوری جوامع انسانی با خشکسالی به استناد داده های هواشناسی و پایگاه داده های واقعی سرشماری عمومی در طول دوره آماری ۲۰ساله پرداخته شده است.از متغیرهای اقتصادی،اجتماعی وزیست محیطی به عنوان شاخص های تاب آوری وآسیب پذیری استفاده شد. با تحلیل مؤلفههای اصلی چند عامل، بهعنوان مؤلفههای اصلی انتخاب گردید.با محاسبه شاخص SPI در منطقه خشکترین سال مشخص گردید و با محاسبه میانگین وزنی شاخص همبستگی آن با مؤلفههای اصلی منتخب براساس استنباط آماری مناسب بررسی گردید. سپس با استفاده از تحلیل رگرسیون تاثیر خشکسالی بر ابعاد مختلف تابآوری جوامع انسانی بررسی شد.نتایج، وقوع خشکسالی های مکرر در سال های اخیر در منطقه را بیان می کند.تحلیل ارتباطات خشکسالی با عوامل جوامع انسانی از بین عوامل متعدد اقتصادی،مهم ترین عامل موثر در تابآوری جوامع، سطح درامد می باشد.تحلیل عوامل اجتماعی بیانگر ،تاثیر خشکسالی بر تعداد شرکت تعاونی کشاورزی و نرخ بیکاری میباشد.نتایج عوامل زیست محیطی نشان میدهد، که مساحت جنگل کاری ،بیشترین تاثیر دربرابر خشکسالی را دارد.بطور کلی در این استان ارتباط تنگاتنگی بین خشکسالی آسیب پذیری و تاب آوری جوامع انسانی حاکم است.بنابراین هر میزان آسیب پذیری کاهش یابد میزان تاب آوری جوامع بیشتر می شود.میزان وابستگی به طبیعت بر آسیب پذیری و تابآوری تاثیر گذار است بنابراین در مدیریت بلند مدت این مناطق بایستی وابستگی جوامع انسانی به خشکسالی کاسته شود تا نوسانات آن منجر به تخریب تاب آوری این جوامع نگردد.برای این منظور بهترین راهکار تنظیم تقاضای جوامع انسانی متناسب با زنجیره تولید،صنایع تبدیلی و بازیافت در این مناطق است
ایرج قاسمی، محمد قاسمی سیانی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
تابآوری بخصوص در مناطق ویژه که از اهمیت و حساسیت خاصی برخوردار است، اهمیت دوچندانی پیدا کرده است. مناطق مرزی به عنوان یکی از مناطق ویژه در سیاستگذاری و برنامهریزی جایگاه خاصی دارد. این مقاله به تحلیل فضایی تابآوری محیطی در شهرستان زهک پرداخته و هدف آن بررسی تفاوت تابآوری در پهنههای مختلف شهرستان است. به دلیل وابستگی معیشت ساکنان شهرستان به منابع طبیعی، با تهدید این منابع، در معرض آسیب قرار دارند. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، و ریکرد کلی حاکم بر مطالعه، تلفیقی و از لحاظ روش، توصیفی– تحلیلی است. دادهها با استفاده از روش اسنادی و میدانی با ابزار مشاهده و پرسشنامه و یافتههای پنل تخصصی گردآوری شده است. جامعه آماری این تحقیق روستاهای بالای 20 خانوار شهرستان زهک است که دارای دهیاری یا شورای اسلامی روستا بوده است. نتایج نشان میدهد هیچ یک از پهنههای جغرافیایی تعریف شده در سطح دهستان پایدار نبوده و سه دهستان نیمه پایدار و یک دهستان ناپایدار هستند. ارزیابی پایداری در ریزپهنهها نیز نشان میدهد روستاهای ناپایدار طبیعی اغلب جمعیت کمی داشته و این به معنی آن است که فعالیت نیز توسعه پیدا نکرده است. بدین ترتیب لازم است در مناطق ویژهای همچون شهرستان زهک مدیریت بحران بایستی بر تامین منابع طبیعی و جلوگیری از آسیبپذیری از بحرانهای طبیعی متمرکز شده و انتظار میرود با پایداری طبیعی، سکونت و فعالیت نیز پایدار خواهد شد.
مجمد سلیمانی مهرنجانی، علی موحد، احمد زنگانه، زینب احمدی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
نرگس کفایتی، خلیل قربانی، غلامحسین عبداله زاده،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
خشکسالییکی از پدیدههای طبیعی است که خسارتهای زیادی را به زندگی انسان و اکوسیستمهای طبیعی وارد میسازد. به طور کلی خشک سالی عبارت است از کمبود بارش باران نسبت به میزان نرمال یا آنچه انتظار میرود، زمانی که از یک فصل یا یک دورهی زمانی طولانیتر بوده و برای رفع نیازها ناکافی باشد. خشکسالی موجب وارد آمدن خسارات به بخش کشاورزی میشود. میزان آسیبپذیری بخش کشاورزی در هر منطقه به سه عامل میزان در معرض خشکسالی بودن، میزان حساسیت نسبت به خشکسالی و ظرفیت سازگاری با خشکسالی بستگی دارد. این آسیبها اثرات منفی زیادی بر زندگی و معیشت کشاورزان میگذارد. لذا شناسایی مناطق آسیبپذیر و سنجش میزان آن با اهمیت تلقی میشود. مفهوم آسیبپذیری برای اولین بار از سوی اوکیف و همکاران ، به کار گرفته شد. از جمله تعاریف آسیبپذیری که بهطور گستردهای بهکار رفته، تعریف زیر است: آسیبپذیری به طور معمول نشاندهنده درجهای از آسیب است که یک سیستم به دلیل مواجهشدن با خطر تجربه میکند. مدل شناخته شده و تائید شده برای ارزیابی آسیبپذیری توسط هیئت ﺑﯿﻦ دوﻟﺘﯽارائه شده است. استان گلستان به عنوان یکی از قطبهای مهم کشاورزی وابستگی زیادی به میزان بارشهای سالانه دارد. در اثر نوسانات بارندگی و بروز خشکسالی در برخی مناطق استان، ﮐﺎﻫﺶ رﻃﻮﺑﺖ ﺧﺎک و ﻫﻮا و در نتیجه ﮐﺎﻫﺶ ﺗﻮﻟﯿـﺪ و ﻋﻤﻠﮑـﺮد ﻣﺤﺼﻮﻻت ﮐﺸﺎورزی اتفاق افتاده که موجب آسیب شدید به معیشت خانوارهای کشاورز شده است. بنابراین هدف تحقیق حاضر مقایسه آسیبپذیری به خشکسالی در بین شهرستانهای استان گلستان به تفکیک سه مؤلفه (در معرض قرار گرفتن، حساسیت و سازگاری) است. نخست شاخصهای مناسب برای سنجش آسیبپذیری به خشکسالی به تفکیک سه مؤلفه موردنظر شناسایی و دادههای مربوط به شاخصها جمعآوری شد. وزن شاخصها از طریق مدل آنتروپی شانون استخراج و با روش تاپسیس شاخص ترکیبی به تفکیک سه مؤلفه آسیبپذیری تدوین شد. نتیجه نهایی شاخص ترکیبی با لایههای GIS شهرستانهای استان گلستان تلفیق شد، و سطح آسیبپذیری شهرستانهای به تفکیک مؤلفههای مورد نظر مشخص شد.نتایج نشان داد که در بعد در معرض قرار گرفتن بندرگز، مراوهتپه، بندرترکمن به ترتیب در رتبههای اول تا سوم قرار دارند و در معرض خشکسالی هستند. شهرستانهای آزادشهر، گالیکش و بندرترکمن به ترتیب در رتبههای اول تا سوم بیشترین میزان حساسیت به خشکسالی قرار دارند. شهرستانهای گمیشان، گالیکش و مراوه تپه به ترتیب بیشترین سازگاری را به خشکسالی دارند. در نهایت نتایج محاسبه شاخص آسیبپذیری کل نشان داد که شهرستانهای مرواه تپه و بندرترکمن آسیبپذیرترین مناطق نسبت به خشکسالی در استان گلستان محسوب میشوند.
آقای چنگیز سراوانی، دکتر غلامحسین عبداله زاده، دکتر محمد شریف شریف زاده، دکتر خلیل قربانی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
یک جنبه کلیدی مدیریت ریسک سیل، آگاهی از آسیبپذیری نظامهای اجتماعی در سطح محلی است. هدف این تحقیق ارزیابی آسیبپذیری خانوارهای روستایی به ریسک سیل در چارچوب مدیریت ریسک سیل است. اطلاعات لازم از نمونهای شامل 194 و 191 نفر از سرپرستان خانوارها در 20 روستای شهرستانهای آققلا و گمیشان که در سال 1398 در معرض ریسک سیل قرار گرفته بودند، جمعآوری شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای بود که شامل متغیرهایی برای سنجش سه مؤلفه آسیبپذیری، شامل در معرض خطر سیل قرار گرفتن، حساسیت به خطر سیلاب و ظرفیت سازگاری برای بازیابی خود از تخریبهای سیل بود. بر اساس این چارچوب، شاخصهای مناسب برای ارزیابی آسیبپذیریهای خانوارهای روستایی تدوین و شاخص ترکیبی آسیبپذیری محاسبه شد. نتایج محاسبه شاخص ترکیبی سه مؤلفه آسیبپذیری در دو شهرستان آققلا و گمیشان نشان داد که طیف وسیعی از شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و محیطی میتواند بر سنجش آسیبپذیری خانوارها به سیل مورد استفاده قرار گیرد. محاسبات در سطح روستاهای منطقه بیانگر این بود که در هر دو شهرستان، دو مؤلفه در معرض بودن و حساسیت که نشاندهنده آسیبپذیری بیشتر به سیل هستند از مقدار میانگین بیشتر هستند. از طرفی، مؤلفه سازگاری که نشاندهنده آسیبپذیری کمتر به سیل است، در هر دو شهرستان از مقدار میانگین کمتر بود. نتایج مقایسه مؤلفههای آسیبپذیری و همچنین شاخص آسیبپذیری کل در بین روستاهای دو شهرستان آققلا و گمیشان نشان داد که روستاهای شهرستان آققلا هم در معرض بیشتر سیل قرار دارند و هم آسیبپذیری بیشتر از وقوع سیل دارند. با توجه به موقعیت جغرافیایی روستاهای آققلا که زمان رسیدن سیلاب از بالادست زودتر برای آنها اتفاق میافتد احتمالا این نتیجه منطقی به نظر میرسد. در نهایت برخی راهبردهای کاهش آسیبپذیری خانوارها به خطر سیلاب با توجه به یافتهها پیشنهاد شد.
سمیه خالقی، محمد مهدی حسین زاده، پیام فتح اله اتی کندی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
تغییرات مجرای رودخانه، فرسایش کنارهای و رسوب گذاری کنارهای، فرآیندهای طبیعی رودخانههای آبرفتی هستند که باعث تخریب زمینهای کشاورزی اطراف و خسارت به تأسیسات انسانی اطراف رودخانه میشود. در پژوهش حاضر از مدل CAESAR جهت ارزیابی تغییرات رودخانه کلیبرچای به منظور اندازه گیری میزان تغییرات 3 کیلومتر از مجرای اصلی رودخانه استفاده شده است. CAESAR یک مدل اتومای سلولی از تکامل سیستم رودخانه است. برای مدلسازی، دادههای ورودی مانند توپوگرافی(DEM)، دبی روزانه سال 1391 و اندازه رسوبات تهیه و سپس تغییرات مجرا شبیه سازی شد. تغییرات کانال در قبل و بعد از شبیه سازی با ترسیم نیمرخهای هر کدام از مقاطع و بررسی نقاط حساس به فرسایش و رسوبگذاری شناسایی شدند. 6 مقطع از بازه مورد مطالعه انتخاب شدند. با مقایسهای که بین نیمرخهای عرضی صورت گرفت، تغییرات در هندسه کانال قابل مشاهده بود. تغییرات در عرض کانال و شکل کانال در همه مقاطع دیده شد و تنها عمق متوسط کانال در مقاطع 1 و 2 و 6 و 4 تغییر پیدا کردند. و مقاطع 1 و 2 و 3 که در قسمت اولیه کانال اصلی قرار داشتند، تحت تاثیر فرسایش قرار گرفتند. و بعد از طی کردن مسافتی، حالت رسوبگذاری در مقاطع 4 و 5 و 6 مشاهده شد.
محمدرضا جعفری، شمس اله عسگری،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
یکی از عوامل وقوع مخاطرات محیطی، تغییر الگوی جریان آب سطحی در دشت های سیلابی به دنبال احداث شبکۀهای پخش سیلاب است. هدف از این تحقیق، تهیه نقشه پهنه بندی مناطق آسیب پذیر ایستگاه پخش سیلاب دشت موسیان در استان ایلام بعد از اجرای پروژه آبخوانداری در این دشت میباشد. برای تهیه این نقشه، پنج عامل مؤثر در تغییر الگوی جریان شامل طبقات ارتفاعی، شیب، جهت جریان، سازندهای زمین شناسی و تغییرات کاربری اراضی مورد بررسی قرار گرفت. سپس در محیط GIS به هر طبقه از عوامل مذکور بر مبنای دامنه صفر تا 10 امتیاز داده شد و لایه های وزنی مربوطه ایجاد گردید. در ادامه با تلفیق لایه های وزنی ایجاد شده، نقشه پهنهبندی آسیب پذیری منطقه بر مبنای 5 طبقه خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد ایجاد شد. نتایج نشان داد مهمترین عامل تهدید و ایجاد خطر، تمرکز آبراهه ها در پشت خاکریزهای حساس به فرسایش است. همچنین محدوده مورد مطالعه از نظر آسیب پذیری شامل سه کلاس با ریسک متوسط، زیاد و خیلی زیاد است و بهترتیب 16، 62 و 22 درصد سطح منطقه را شامل میشود. عرصه پخش سیلاب و بالادست، مناطق خطرخیز و اراضی پائیندست آن آسیبپذیرترین قسمت های حوضه از نظر وقوع سیلاب و نهشته های رسوبی میباشد.
مصطفی کرمپور، یگانه خاموشیان، حامد حیدری، فاطمه امرایی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
آلودگی هوا به عنوان یکی از مهمترین مخاطرات محیطی در فضای شهری، ارتباط نزدیکی با شرایط آبوهوایی دارد. امروزه آلودگی در سطح کلانشهرها به صورت یک مسئله مهم درآمده که ضرورت مطالعه و ارائه راهحلهای کاربردی برای بهبود شرایط زیستی در این زمینه را دارد. بنابراین شناخت رابطه بین سیستمهای سینوپتیکی و آلایندههای هوا کمک فراوانی به چگونگی حل مسائل زیستمحیطی و برنامهریزیهای آینده دارد. لذا در این پژوهش به تحلیل آلگوهای فشاری انتشار و انتقال منواکسید کربن از منابع داخلی و خارجی کشور پرداخته شد. برای این کار از تصاویر ماهواره ای GEOS-5 / GMAO / NASA بهره گرفته شد.نتایج نشان داد که بیشترین مقدار الودگی از نطر فصلی مربوط به فصول سرد و صبح زود است و کمترین آن مربوط به اوایل بعدازظهر و فصل گرم سال است اتمسفر تهران و خوزستان هسته های پر تراکم منواکسید کربن اند. کم فشارهای شرق مدیترانه در کاهش آلاینده های جنوبغرب کشور نقش بسزایی دارند و در جنوب کشور تحت تاثیر جریانات جوی از بریدگی توپوگرافیکی بندرعباس، جریانات هوای آلوده به منواکسید کربن توانایی نفوذ به بخشهای داخلی کشور تا نیمه ی جنوبی کرمان را دارند در این بخش قدرت نفوذ توسط سامانه های کم فشاری در افغانستان و پاکستان بیشتر میشود. رشته کوههای زاگرس نیز در واقع نقش مهمی در جلوگیری کردن از ورود آلاینده های تولید شده همسایه های غربی به ایران را دارند. در تابستان نیز ایران دچار آلودگی منواکسید کربن حامل توسط جریانات موسمی از بخشهای میانی و جنوب افریقا به کشور ایران میشوند و سبب آلودگی زیادی هم شده است.
سیدعلی بدری، سیامک طهماسبی، بهرام هاجری،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
امروزه، مفهوم تاب آوری به یکی از اندیشههای محوری در مدیریت بلایا تبدیل شده است و به طور گستردهای در حوزههای دانشگاهی و سیاست گذاران مورد توجه قرار گرفته است. مفهوم تاب آوری بلایا طی یک دهه گذشته وارد ادبیات علمی ایران شده است. رشتههای مختلف در زمینههای شهری، روستایی و منطقهای و همچنین در رابطه با مخاطرات مختلف آن را مفهومپردازی و ارزیابی کردهاند. با وجود طیف گستردهای از مقالات منتشرشده مرتبط با تابآوری بلایا تاکنون ساختار کلی چشم انداز فکری آن ناشناخته باقی مانده است. هدف کلی این پژوهش، ارائه ارزیابی از تولیدات علمی و ساختار فکری تاب آوری بلایا در ایران میباشد. در این پژوهش مقالات منتشر شده در حوزه تاب آوری بلایا با استفاده از روشهای علم سنجی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافتههای این پژوهش ماهیت چند بعدی و چند رشتهای مطالعات تاب آوری بلایا را نشان میدهد. همچنین نتایج بیانگر آن است که نویسندگان با تعداد مقالات منتشرشده بیشتر، لزوماً تأثیر قابل توجهی در تحقیقات تاب آوری بلایا ندارند بلکه نویسندگان با مقالات منتشر شده کمتر ممکن است تأثیرات بیشتری در تحقیقات تاب آوری داشته باشند که این به شبکه ارتباطات آنها در تولیدات علمی بستگی دارد. همچنین باتوجه به تحلیل زمانی کلیدواژههای مقالات، فرایند تکاملی آن نشان میدهد که بررسی تابآوری بلایا از موضوعاتی مانند ارزیابی تابآوری و مفاهیم کلی به سوی تاب آوری اجتماعی، سرمایه اجتماعی و مدیریت بلایا حرکت کرده است. بنابراین طی این یک دهه، موضوعات پژوهشی تابآوری بلایا به تدریج تغییر کردهاست. از شکافهای تحقیقاتی در زمینه تاب آوری بلایا در ایران میتوان به موضوعات نادیده گرفتن بٌعد ذهنی تابآوری، تمرکز بیش از اندازه بر روی روشهای کمی گرایانه، فقدان شواهد کافی از میزان تاب آوری گروههای سنی به خصوص سالخوردگان و کودکان در برابر بلایا، نابرابری جنسیتی و همچنین مناطق کمتر توسعه یافته، اشاره کرد. نتایج این پژوهش میتواند به تقویت تحقیقات آینده در زمینه تابآوری بلایا و جهتگیری آن کمک کند.
خانم وجیهه قلی زاده، دکتر امیر صفاری، دکتر علی احمدآبادی، دکتر امیر کرم،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
در حال حاضر آبخوان دشت مشهد به علت شرایط خاص خود و وجود واحدهای صنعتی و فعالیتهای کشاورزی، شهرها و شهرکهای متعدد از مناطق بحرانی و آسیبپذیر می باشد و هدف از این پژوهش، ارزیابی آسیبپذیری آبخوان دشت مشهد به جهت پایش کیفی و مدیریت منابع آب زیرزمینی و جلوگیری از آلودگیهای آتی آن هست. دادهها و لایههای اطلاعاتی موردنیاز جهت استفاده در مدلهای DRASTIC و SI از شرکت آب منطقهای خراسان رضوی تهیه گردید. در مدل DRASTIC از هفت و در مدل SI از پنج پارامتر هیدروژئولوژیکی استفادهشد و پس از وزن دهی و رتبهبندی و تلفیق لایهها در محیط نرمافزار ArcGIS، نقشه آسیبپذیری آبخوان دشت مشهد با تقسیمبندی به محدودههای با آسیبپذیری خیلی کم تا زیاد به دست آمد. نتایج حاصله از مدل DRASTIC نشان میدهد که محدوده مطالعاتی در چهار پهنه با آسیبپذیری خیلی کم (85/21%)، کم (09/32%)، متوسط تا کم (05/31%) و متوسط تا زیاد (59/14%) قرار میگیرد. همچنین براساس نتایج مدل SI محدوده مطالعاتی در پنج پهنه با آسیبپذیری خیلی کم (4/0%)، کم (63/24%)، متوسط تا کم (98/23%)، متوسط تا زیاد (71/18%) و زیاد (25/32%) قرار دارند. با مقایسه نتایج مدلها بهطورکلی میزان آسیبپذیری آبخوان از سمت جنوب شرق به شمال غرب افزایش مییابد. همچنین برای صحت سنجی نقشههای آسیبپذیری با شاخص کیفی TDS مقایسه گردید نتایج نشان داد هر دو مدل دقت بالایی در پهنهبندی آسیبپذیری آبخوان دشت مشهد دارند.
دکتر هادی درودی، دکتر محمد خسروشاهی، مهندس معصومه شهابی،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
پدیده طوفان گردوغبار و به تبع آن حرکت ماسههای روان بهعنوان یکی از مولفههای اقلیمی در مناطق خشک و نیمهخشک، از مهمترین مشکلات زیستمحیطی این مناطق محسوب میشود. تپههای ماسهای از حساسترین عوارض طبیعی زمین هستند که متاثر از فرسایش بادی میباشند و میزان فعالیت آنها تحت تاثیر عوامل متعدد اقلیمی میباشد. ازآنجاکه پدیده حرکت ماسههای روان بهعنوان یکی از فرآیندهای مهم تخریب سرزمین و یک چالش جدی در استان سیستان و بلوچستان بهشمار میرود و عوامل اقلیمی نیز در این پدیده نقش بسزایی دارند؛ ازاین رو بررسی و شناخت این عوامل از جنبه تأثیر آنها بر بروز و تشدید تحرکپذیری ماسههای روان برای جلوگیری از تشدید بحرانهای زیستمحیطی یک ضرورت انکار ناپذیراست. لذا در این تحقیق میزان فعالیت تپههای ماسهای بر اساس شاخص لنکستر در شهرستان ایرانشهر در استان سیستانوبلوچستان مورد بررسی قرار گرفت. هدف این مطالعه بررسی تاثیر شرایط اقلیمی بر میزان تحرکپذیری ماسههای روان شهرستان ایرانشهر میباشد. به این منظور از دادههای ساعتی مربوط به رویداد باد در دوره آماری 15 سال (2017-2003) و دادههای مربوط به بارندگی و دما در دوره آماری استفاده گردید. همچنین بهمنظور تحلیل و بررسی رژیم باد و وقوع طوفان گردوغبار از شاخص DSI استفاده شد. در نهایت پیشبینی اثرات تغییر احتمالی عناصر اقلیمی بر تحرکپذیری ماسههای روان انجام گرفت. نتایج همبستگیها نشان داد رابطه شاخص لنکستر با مقدار بارندگی سالانه، باد و شاخص خشکی معنیدار بوده است. نتایج تحلیل حساسیت نیز نشان داد که در صورت افزایش فراوانی بادهای فرساینده و تبخیر و تعرق پتانسیل به مقدار 30 درصد، فعالیت تپههای ماسهای در ایستگاه ایرانشهر بهترتیب 25 و 23 درصد افزایش یافته، از طرفی با افزایش 30 درصدی مقدار بارندگی فعالیت تپههای ماسهای 30 درصد کاهش پیدا کرده است. با توجه به وضعیت تپههای ماسهای که در وضعیت فعال و کاملاً فعال قرار دارند، اقدامات لازم جهت تثبیت آنها در این شهرستان ضرورت دارد.
دکتر محمد حسن صادقی روش،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
پهنهبندی پدیدهها به منظور شناخت و ارزیابی وضع کنونی، به عنوان پایه تصمیمگیری، از ملزومات مدیریت علمی منابع طبیعی میباشد، بنابراین در مدیریت عرصههای بیابانی نیز به منظور پیشگیری از پرداخت هزینههای گزاف تصمیمگیری نادرست نیاز به روشهای قوی و مستدلی در شناخت وضع فعلی و روند توسعه میباشیم، براین مبنا هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه مدلی مناسب جهت پهنهبندی توزیع فضایی خطر بیابانزایی با استفاده از تکنیکهای امتیازی مورا، آراس و استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی در زیرحوضه یزد- خضرآباد میباشد. از این رو در ابتدا پس از تعیین واحدهای کاری به روش ژئومرفولوژی، اهمیت شاخصها در هر واحد بر مبنای روش دلفی به دست آمد و اهمیت شاخصها نسبت به هم از روش آنتروپی شانون برآورد شد، سپس ماتریس تصمیم شکل گرفت و بعد از موزونسازی، پتانسیل شدت بیابانزایی با محاسبه ضریب مطلوبیت از روش امتیازی مورا و آراس برآورد شد. نتایج حاصل از تحلیلهای صورت گرفته از هر دو مدل نشان داد که واحد اراضی کشاورزی کوهستانی و کشاورزی دشتی، واجد بیشترین پتانسیل بیابانزایی میباشند که 7135 هکتار (11/9 %) از کل منطقه مطالعاتی را در برگرفتهاند. بیشترین اراضی منطقه، تحت تاثیر بیابانزایی با شدت نسبتاً متوسط (III) قرار دارد و ارزش کمی پتانسیل بیابانزایی برای کل منطقه از مجموع شاخصها در کلاس متوسط (IV) به دست آمد.. بنابراین پیشنهاد میشود که در طرحهای کنترل و کاهش اثرات بیابانزایی و احیاء اراضی تخریب یافته، نتایج و رتبهبندی به دست آمده مورد توجه قرار گیرد.
دکتر رئوف مصطفیزاده، وحید صفریان زنگیر، خدیجه حاجی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
تصادفات جادهای برآیندی از ترکیب رفتار راننده، وضعیت جاده، وسیله نقلیه و عوامل محیطی است. بنابراین یکی از مؤثرترین مواردی که میتواند بهعنوان راهکاری مناسب در کاهش تصادفات، تخلفات و افزایش ایمنی در رانندگی مورد استفاده قرار گیرد، شناسایی دقیق پارامترهای مؤثر بر تصادفات و ارزیابی تأثیر آنها میباشد. در سالهای اخیر توجه به مسئله تعیین تأثیر عناصر آب و هوایی بر روی شدت و تعداد تصادفات جادهای افزایش یافته است. بررسی ارتباط بین رخداد تصادفات جادهای و عناصر جوی در جاده برونشهری شهرستان گرمی- اردبیل (محور برزند) است. در این راستا، تأثیر عناصر اقلیمی (میزان بارش، دمای حداقل و تعداد روزهای یخبندان) بر تصادفات جادهای در رویداد سوانح مخاطرهآمیز مورد ارزیابی قرار گرفت. آمار کل تصادفات محور برزند از اداره پلیسراه استان اردبیل طی دوره آماری (1394-1390) و نیز آمار ایستگاه هواشناسی شهرستان گرمی در طی یک دوره 11 ساله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این راستا ارتباط آماری با استفاده از نرمافزار برنامهنویسی R صورت گرفت و تحلیلهای آماری انجام شد. نتایج تحلیل عناصر اقلیمی بیانگر این است که اکثر تصادفات در محور برزند، در فصل زمستان اتفاق افتاده است که با آمار تعداد روزهای یخبندان و نیز حداقل دمای مطلق مطابقت دارد. براساس نتایج، بیشترین همبستگی مثبت و معنیدار در سطح 1 درصد (43/0R2=) میان آمار تلفات جانی و تعداد روزهای یخبندان بوده است. علاوه بر این میان دمای حداقل مطلق و تعداد تلفات جانی و افراد مجروح نیز رابطه معکوس معنیدار وجود دارد. در نتیجه، وضع نامطلوب جادهای ناشی از عناصر اقلیمی را میتوان در تشدید آمار تصادفات مؤثر دانست. بر این اساس، ارائه راهکارهای مناسب در تغییر رفتار منجر به کاهش تصادفات مجروحی را میتوان در حوزه تنظیم قوانین و مقررات مدنظر قرار داد.
دکتر صیاد اصغری سراسکانرود، آقای روح اله جلیلیان،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
کاربری اراضی منعکس کننده ویژگیهای تعاملی بین انسان و محیط زیست و توصیف نحوه بهرهبرداری انسان برای یک یا چند هدف بر روی زمین است. کاربری اراضی، معمولا بر اساس استفاده انسان از زمین، با تأکید بر نقش کاربردی زمین در فعالیتهای اقتصادی تعریف میشود. تحقیق حاضر بهمنظور بررسی روند تغییرات کاربری اراضی حاشیه رودخانه گاماسیاب طی یک دوره 30 ساله با استفاده از سنجندههای TM و OLI انجام شد. نتایج نشان داد که روش شیگرا نسبت به الگوریتمهای پیکسل پایه از صحت و دقت بهتری برای تهیه نقشههای کاربری برخوردار هستند. مقدار افزایش صحت در روش مبتنی بر طبقهبندی شیگرا تا حد زیادی به انتخاب پارامترهای مناسب برای طبقهبندی، تعریف قوانین و بهکارگیری الگوریتم مناسب جهت بهدست آوردن درجه عضویت بستگی دارد. بهطوری که ضریب کاپا برای هر دو تصویر مورد استفاده تقریبا مقدار 90/0 را نشان میدهد. بنابراین این نقشهها مبنای آشکارسازی تغییرات قرار گرفتند. با توجه به نتایج بدست آمده اراضی کشاورزی و مسکونی با افزایش و این افزایش با کاهش مراتع همراه بوده است. نگاهی کلی به این دوره 30 ساله نشان میدهد که زراعت آبی و دیم بهترتیب افزایشی 79/2418 و 61/719 هکتاری و مراتع نیز کاهشی 86/2848 هکتاری داشته اند. این در حالی است که کلاس مسکونی و عوارض انسان ساخت افزایشی 85/428 هکتاری یا رشدی 87/178 درصدی را نشان میدهند، که این امر بیانگر اهمیت کشاورزی در منطقه مورد مطالعه است.
زهرا عربی، ایوب بدراق نژاد،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
خشکسالی یکی از بلایای محیطی است که فراوانی آن بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک کشور بسیار زیاد میباشد. کمبود بارش اثرات متفاوتی را بر روی آبهای زیرزمینی، رطوبت خاک و جریان رودخانهها بهجای میگذارد. هدف این پژوهش ارزیابی پوشش گیاهی و دمای سطح زمین جهت تحلیل دوره خشکسالی در استانهای قم،چهارمحال بختیاری،اصفهان و مرکزی با استفاده از تصاویر ماهواره مودیس سنجنده ترآ، دادههای بارش ایستگاههای سینوپتیک واقع در منطقه، شاخصهای سنجشازدوری همچون شاخص سلامت پوشش گیاهی، وضعیت پوشش گیاهی و شاخص وضعیت درجه حرارت بهمنظور آشکارسازی تغییرات رخداده در بازه زمانی17 ساله(مادیس) و 20 ساله (بارش، جهت صحت سنجی) میباشد. بدین منظور ابتدا با بررسی دادههای بارانسنجی و سینوپتیک ایستگاههای موجود و با استفاده از مدل شاخص بارش استانداردشده سه ماه آوریل، می و ژوئن بهعنوان نمونه انتخاب شد. در این مطالعه تصاویر ماهوارهای با کد(MOD11A2,MOD13A3) از سال 2000 تا 2017 دریافت و روی آنها پیشپردازش و پردازشهای لازم همانند تصحیح هندسی و رادیومتریک انجامگرفت، سپس شاخص بارش استانداردشده با شاخصهای شرایط دمایی، شاخص وضعیت پوشش گیاهی و شاخص سلامت پوشش گیاهی بهصورت تلفیقی به کمک تصاویر ماهواره مودیس سنجنده ترآ مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد بین ماههای موردسنجش واقع شده، بیشترین روند رو به خشکی در قسمت شرقی این استانها نمایان بوده و بیش از 50 درصد مساحت این استانها را شامل میشود. روند تغییرات این شیب از لحاظ آماری معنیدار است. با توجه به نتایج همبستگیها شاخص وضعیت درجه حرارت با شاخص بارش استاندارد شده از همبستگی قوی نسبت به سایر شاخصها برخوردار بوده است. همچنین میتوان نتیجه گرفت که تصاویر مودیس و شاخصهای پردازششده در کنار شاخص اقلیمی دارای قابلیت لازم برای پایش خشکسالی است. استفاده از نقشههای حاصل از شاخصهای خشکسالی میتواند به بهبود برنامههای مدیریت خشکسالی کمک نموده و نقش بسزایی را در کاهش اثرات خشکسالی ایفا کند.
حسین عساکره، سیدابوالفضل مسعودیان، فاطمه ترکارانی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
یکی از انواع رفتارهای ظاهراً آشفتۀ بارش، وردایی ماهبهماه بارش در مقیاس دههای است که نمایهای از ساختار اقلیم بارشی بشمار میآید. در پژوهش حاضر توزیع ماهبهماه بارش ایرانزمین و تغییرات دههای آن با بکارگیری نمایۀ ضریب تغییرات برای دورۀ آماری 1394-1349 و با بهرهگیری از دادههای شبکهای اسفزاری نسخۀ سوم بررسی شد. روابط این متغیر با متغیرهای مکانی - توپوگرافیک با استفاده از دادههای مدل رقومی ارتفاع و براساس شگردهای رگرسیونی برای چهار دورۀ دهساله (1364-1355، 1374-1365، 1384-1375 و 1394-1385) بررسی شد و نیز برای دستیابی به الگوی فضایی از شگرد تحلیل خوشهای استفاده شد. یافتههای پژوهش حاضر تنوع تباین ماهانۀ بارش در کشور را تایید نمود، امّا برخلاف انتظار روند بلند مدت تغییرپذیری ماهبهماه بارش عموماً در کشور فاقد معنی آماری است. همچنین طی دهههای مختلف تغییرات قابل توجهی بین نواحی با کمینه، بیشینه و در نتیجه دامنۀ تغییرات مکانی و نیز میانگین پهنهای ضریب تغییرات ماهبهماه بارش مشاهده نشد. با این وجود، نواحی توأم با بارش نسبتاً یکنواخت کشور برای چهاردهۀ متوالی رفتار تناوبی داشتهاند. همچنین گسترۀ پهنههای توأم با مقادیر مختلف تغییرپذیری نیز تغییر مییافتهاست. اگرچه در هر دهه و نیز در کل دوره این گسترهها با عوامل مکانی - توپوگرافیک در ارتباط معنیداری بودهاست، اما این رابطه نسبتاً کم بوده است. تحلیل فضایی مبتنی بر تحلیل خوشهای، 5 ناحیۀ تغییرپذیری ماهبهماه بارش بهدست داد. این نواحی از عرض جغرافیایی حدود 32 درجه به سمت شمال، به طور تقریبی از مدارات تبعیت میکنند؛ ولی در نیمۀ جنوبی کشور عموماً با نصفالنهارات ارتباط بیشتری بهنمایش میگذارند.
رضا اسماعیلی، فاطمه عابدینی زاده،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
فرسایش کناره رود یک فرایند طبیعی و پیچیده است و تخمین فرسایش پذیری کناره رود با مشکلاتی همراه است. در این تحقیق، شاخص خطر فرسایش کناره رود (BEHI) و روش BEHI اصلاح شده، در امتداد بخشی از رودخانه سجادرود در استان مازندران مورد بررسی قرار گرفت. شاخصهای مختلف BEHI اصلی شامل نسبت ارتفاع کناره به ارتفاع لبالبی، عمق ریشه، تراکم ریشه، زاویه کناره، حفاظت کناره، ترکیب رسوبات کرانه و لایهبندی آنها در 4 بازه و 36 سایت مورد اندازهگیری قرار گرفتند. 92 درصد سایتهای مورد مطالعه در طبقات فرسایشی زیاد و خیلی زیاد قرار گرفتند. روش BEHI اصلاح شده نسبت به BEHI اصلی برآورد بالاتری (اغراق آمیز) داشته است. امتیاز کل دو روش BEHI با ضریب همبستگی 0.21 نشان دهنده ارتباط ضعیف بین نتایج این دو روش است. ضرایب رگرسیونی شاخصهای BEHI نشان میدهد که حفاظت کناره و نسبت ارتفاع کناره به ارتفاع لبالبی بیشترین تاثیر را در فرسایشپذیری کناره رود داشتهاند. در بازههای مورد مطالعه که رودخانه فروسایی شده است (تیپ A) به علت افزایش ابعاد کانال و ظرفیت انتقال جریان، رسوبات درشتتر به عنوان عامل حفاظتی در پای کناره عمل نموده و فرسایشپذیری کناره در دبی لبالبی کاهش مییابد. اما طی جریانهای سیلابی با دوره بازگشت طولانیتر فرسایشپذیری به علت ارتفاع زیاد کناره، عمق و تراکم کم ریشه و رسوبات منفصل آبرفتی افزایش مییابد.
- احمد حسینی، - مصطفی خوشنویس، - شمس اله عسگری،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
این پژوهش به منظور شناخت ویژگیهای رویشگاهی درختان کهنسال لرگ، زبانگنجشک، داغداغان، چنار، نارون، زیتون، زربین و انجیر در جنگلهای استان ایلام انجام شد. درختان کهنسال بر اساس معیار قطر برابر سینه شناسایی و مشخصات جغرافیایی آنها شامل شهرستان، بخش، روستا، مختصات جغرافیایی و شرایط رویشگاهی شامل شیب، جهت، ارتفاع از سطح دریا، عمق خاک، اقلیم و نزدیکی به منبع آب اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که درختان کهنسال شناسایی شده بجز زربین (70-40 درصد) در طبقات شیب ملایم (10-0 و 30-10 درصد) قرار دارند. درختان کهنسال لرگ، نارون، زبان گنجشک و داغداغان در جهت شمالی، انجیر، چنار و زربین در جهت جنوبی و زیتون در جهت غربی و جنوبی قرار داشتند. درختان کهنسال لرگ، نارون، زبانگنجشک، داغداغان، چنار و زربین در طبقه ارتفاعی 1250-1100 متر و زیتون و انجیر در طبقه ارتفاعی 1400-1250 متر از سطح دریا پراکنش داشتند. درختان کهنسال لرگ، نارون، زبانگنجشک و داغداغان در اقلیم مدیترانهای فراسرد، درختان زربین و برخی از درختان چنار در اقلیم مدیترانهای سرد و درختان انجیر، زیتون و برخی درختان چنار در اقلیم نیمهخشک سرد قرار گرفتند. وجود شیبهای ملایم، بستر خاک مناسب و دسترسی به منابع آبی از ویژگیهای مطلوب جهت پایداری درختان کهنسال مورد مطالعه در این رویشگاهها بوده است.
- محمود روشنی، - محمد سلیقه، - بهلول علیجانی، - زهرا بیگم حجازی زاده،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
در این پژوهش الگوهای همدیدی دوره گرم سال که باعث توقف بارش و ایجاد دورههای خشک کوتاه تا ابرمدت میشوند مورد شناسایی و واکاوی قرار گرفتند. بدین منظور از آمار 8 ایستگاه همدید برای شناسایی دورههای خشک فصل گرم بمدت 30 سال (1986 تا 2015) استفاده گردید. میانگین بارش روزانه دوره هر ایستگاه بعنوان مقدار آستانه جهت تفکیک دورههای تر و خشک بکار رفت. سپس با توجه به آثار دورههای خشک، اقدام به تعریف ذهنی و عینی آنها با مدتهای مختلف گردید. بدین ترتیب 5 دوره عددی 12 تا 15، 15 تا 30، 30 تا 45، 45 تا 60 و بیشتر از 60 روز مشخص شد. با تحلیل عاملی دادههای ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسگال، 4 مولفه برای هر دوره و در مجموع 20 مولفه برای 5 دوره خشک شناسایی شد. در مجموع 5 الگوی مشترک شرایط پایدار جوی دورههای خشک را کنترل میکنند. بطوریکه بیشتر روزهای خشک دوره گرم سال در اثر سیطره هسته پرارتفاع جنب حاره ایجاد میشوند، که دارای آرایش گسترده، زوجی، دو هستهای، سه هستهای، جایگزیده هستند. برخی از روزهای خشک منطقه در اثر زبانه پرارتفاع جنب حاره ایجاد میشوند که اثر پرارتفاع جنب حاره در خشکی هوای ساحل جنوبی دریای خزر کاملا محرز است. بقیه روزهای خشک در اثر جنوبی شدن جریانات، تضعیف جریانات شمالی و منطقه واچرخندی ناوه ایجاد شدند. همچنین بررسی نقشه آنومالی مولفهها و خطوط همارتفاع روز نماینده در تراز 500 هکتوپاسگال نشان داد که آنتیسیکلونها یا واچرخندها با فاز مثبت و سیکلونها یا چرخندها با فاز منفی آنومالیها هماهنگ هستند.
مهسا سپاسیان، بهلول علیجانی، محمد سلیقه، مهری اکبری،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
از روش تحلیل عاملی با استفاده از آرایه Pخوشهبندی نمرات عاملی متغیرها به روش وارد به دو توده آبوهوایی مساعد و نامساعد تقسیم شد. میانگین دمای حداکثر(تاثیرگذار) توده هوایی نامساعد ֯34 سانتی گراد، فشارکمتر، وزش باد ملایم و خشکی و ساعات آفتابی بیشتر شرایط هوایی نامساعد را تشکیل داده که طبق نتایج باعث افزایش34 درصدی مرگومیرها نسبت به آبوهوای مساعد بوده است.67% مرگومیرها همزمان با توده هوای نامساعد بوده است. همچنین بررسی اپیدمیولوژیک مرگومیرها نتایج پژوهش های پیشین در این زمینه را تایید کرده و نشان میدهد که رخداد مرگومیر در سنین بالا و همچنین در مردان بیشتر از زنان است. واضح است که نمیتوان تمامی مرگومیرها را ناشی از اثر آبوهوا دانست ، اما نتایج نشان می دهد که در تغییر شرایط آب و هوایی ، تعداد مرگ و میر ها تغییر میکند .همچنین برای مطالعه اثر آبوهوا بر مخاطرات انسانی بهتر است اثر تمامی متغیرها بصورت یکجا و همزمان بر انسان مطالعه شود.