جستجو در مقالات منتشر شده


30 نتیجه برای آسیب

ابوالفضل قنبری، احسان پاشانژاد سیلاب،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

محیط زیست، توسعه و پایداری سه مفهوم و نگرانی اصلی جهانی در مدیریت فضای زیست انسان در سطوح مختلف فضایی است. آسیب پذیری محیطی و رویکرد ارزیابی آن، چارچوب ارزیابی جامعی از سیستم­ها با منابعی است که تحت تاثیر شرایط طبیعی و همچنین در معرض آسیب پذیری ناشی از فعالیت­های انسان قرار گرفته است. بر همین اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر ارایه چارچوبی جامع و بدیع از آسیب پذیری محیطی در سطح پژوهش­های کشور با تلفیق تکنیک­ها و داده­های فضایی است. جهت سنجش وضعیت آسیب­پذیری محیطی منطقه کرانه شرقی دریاچه ارومیه با توجه به نقش آن در استان و همچنین شرایط به وقوع آمده محیطی انتخاب شده است. روش تحقیق پژوهش حاضر تحلیلی-توصیفی و ماهیت هدف آن در نظام برنامه­ریزی بویژه در زمینه تقلیل اثرات آسیب­پذیری و بهبود تاب آوری از نوع کاربردی – توسعه ای است. در این مطالعه، در مجموع 18 معیار در چهار شاخص یا 4 گروه آسیب پذیری ناشی از مخاطرات محیطی، آسیب­های ناشی از شرایط محیطی، آسیب­ پذیری انسان-منشاء و در نهایت آسیب­های ناشی از عوامل آب و هوایی انتخاب گردید. در ادامه با تلفیق و تجمیع شاخص­های قبلی، شاخص کلی آسیب­پذیری محیطی(EVI) در منطقه مورد مطالعه ارایه گردید. نتایج بدست آمده از شاخص­ها در 6 طبقه آسیب پذیری طبقه بندی گردید که طبقه بندی وضعیت نهایی آسیب­پذیری حاکی از پوشش بیش از 50 درصد مساحت منطقه در طبقات آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد می­باشد. در نهایت به منظور برنامه­ریزی و حفاظت محیطی، نتایج بدست آمده در قالب 4 منطقه آسیب پذیری بحرانی(%33)، مناطق حاشیه بحرانی(%31)، مناطق گذر(%20) و مناطق با رویکرد حفاظت(%26) شناسایی و منطقه بندی گردید.


منوچهر فرج زاده اصل، زهرا کاظم نژاد، رضا برنا،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

چکیده

برای 16 شهرستان استان گیلان مورد محاسبه قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که برحسب شاخص CVI بیشترین آسیب پذیری برای شهرستان تالش (66/99) ، در مؤلفه Mبیشترین آسیب پذیری برای رودبار (21/97) ، در مؤلفه Aو کمترین برای بندر انزلی (21/2)بیشترین آسیب پذیری برای شفت (66/66) ، در مؤلفه U و کمترین برای آستارا (92/28)بیشترین آسیب پذیری برای تالش (49/76) و در مؤلفه Gو کمترین آسیب پذیری برای سیاهکل (24/23) <span style="line-height: 115%; font-family: " b="" nazanin";="" font-size:="" 10pt;="" mso-bidi-language:="" fa;="" mso-ascii-font-family:="" "times="" new="" roman";="" mso-hansi-font-family:="" roman";"="" lang="FA">گزارش شد.


محمد حجی پور، وحید ریاحی، گلسار حجی پور،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

رشد مخاطرات محیطی در عصر حاضر که هر روز بیش از پیش، دامن­گیر حیات و زندگی انسانی است، توجه عقلایی به نوع برخورد و ارتباط با طبیعت از سوی بشر را ضروری می­نماید. تولید سرمایه و کسب ارزش افزوده از فعالیت­های بخش صنعت از زمینه ­هایی به­ شمار می­رود که در تقویت ارتباط انسان و محیط دارای نقش ویژه و روبه تزایدی است. بر این اساس، تلاش شده است تا ضمن تحلیل فضایی و زمانی میزان خطرآفرینی و صدمات صنایع در مناطق کشور، به برآورد نسبت صدمات فعالیت­های محیط زیستی کارگاه­های صنعتی به میزان ارزش افزوده کسب شده از صنایع در هر یک از استان­های ایران طی دوره 92-1388 پرداخته شود. هفت شاخص مورد استفاده قرار گرفته است که اطلاعات آن از مرکز آمار ایران به دست آمد. برای تحلیل داده­های تحقیق از برخی الگوریتم­های آمار فضایی و نماگرهای آمار کلاسیک در محیط نرم افزاری GIS و GEO DaTM استفاده شده است. نتیجه­ی به دست آمده این است که روز به روز صنایع در ایران، زیست­ناسازگارتر شده و با تشدید آسیب­های وارد به محیط زیست، به گسترش و شدت مخاطرات محیطی علیه محیط­های انسانی دامن زده است. همچنین اینکه، عمدتاً ارزش افزوده کسب شده در بخش صنعت مناطق، بیشتر برپایه ملاحظات اقتصادی بوده و چندان سودمندی زیست محیطی آن، در نظر گرفته نشده است.


عبدالحمید نظری، مصطفی طالشی، محمد میرزاعلی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

مخاطرات محیطی بهعنوان پدیده‌های اجتناب‌ناپذیر، همواره با خطرات جدّی و بحران همراه بوده و بدینسان یکی از چالش‌های اساسی بر سر راه توسعه پایدار روستایی است. طی سال‌های اخیر تغییرات محسوسی در رویکردهای مدیریت بحران بهوجود آمده و نگاه غالب به‌سمت «تاب‌آوری» تغییر کرده است. مطابق آمارهای جهانی، سیل بیشترین خسارات و تلفات را به سکونتگاه‌های انسانی وارد نموده که این مسئله در ایران و استان گلستان نیز صادق است. طی دوره آماری 93-1370 تعداد 106 مورد سیل در این استان ثبت شده که باعث تخریب منابع‌طبیعی و محیط‌زیست گردیده است. امّا چنانچه در خصوص تابآوری روستاها برنامه‌ریزی شده بود، شاید میزان خسارات کاهش مییافت. اگرچه مقوله تاب‌آوری ابعاد متنوع و مختلفی دارد امّا این پژوهش صرفاً با تأکید بر ابعاد محیطی مسأله، بهدنبال تحلیل و سنجش رابطه بین مولفه‌های محیطی و میزان تاب‌آوری روستائیان حوضه آبخیز گرگانرود در مواجهه با سیل می‌باشد. پژوهش از نوع کاربردی با روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل 106 روستا با تعداد 22942 خانوار می‌باشد که تعداد 31 روستا به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای تعیین و با فرمول کوکران، 318 خانوار بعنوان حجم نمونه برآورد و به‌روش تصادفی ساده انتخاب گردید. نتایج کلی تحقیق نشان می‌دهد که بین مولفه‌های محیطی روستاهای منتخب و میزان تاب‌آوری خانوارهای آنها رابطه معناداری وجود دارد. به‌گونه‌ای که میانگین تاب‌آوری محیطی کل منطقه (2/67) پایین‌تر از حد متوسط بوده‌اند. همچنین نتایج تحلیل فضایی تاب‌آوری سکونتگاه‌های روستایی نیز نشان داد که 71 درصد روستاهای نمونه در پهنه‌هایی با درجه آسیب‌پذیری نسبتاً بالایی قرار داشته و تنها 29 درصد روستاها دارای تاب‌آوری نسبتاً مناسبی می‌باشند.
ابوالفضل مشکینی، علی محمد منصور زاده، زینب شاهرخی فر، شهربانو موسوی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده

شناخت الگوهای فضایی در آسیب‌پذیری نگاه جامعی به نقاط آسیب‌پذیر را شامل می‌شود و قدرت تحلیل را برای مسئولین محیا می‌کند. لذا ضرورت دارد که الگوهای آسیب‌پذیری را شناخته تا با توجه به آن‌ها در مواقع بروز بحران، میزان آسیب را به حداقل رساند. شهر تهران به‌عنوان مرکز سیاسی اداری کشور، با توجه به بار جمعیتی و توسعه فیزیکی کالبدی با مخاطرات متنوعی روبروی می­باشد. در این پژوهش سعی شده تا الگوی توزیع فضایی آسیب­پذیری شهری در برابر مخاطرات طبیعی در ابعاد اجتماعی و کالبدی در منطقه 7 تهران تحلیل شود. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی و مدل مورداستفاده منطق فازی مثلثاتی می‌باشد. نتایج به‌دست‌آمده حاکی از آن است که: طبق امتیاز z مقادیر مثبت 1.96 به بالا ، که در پهنه جنوب شرقی منطقه خوشه­هایی با لکه­های داغ را تشکیل داده­اند. نشان از آسیب­پذیری بیشتر در این قسمت­هاست. همچنین مقادیر منفی 1.96- و کمتر که از نظر آماری معنی­دار بوده و به رنگ آبی هستند لکه­های سرد را تشکیل داده­اند، و این‌گونه تفسیر می­شود که نواحی دارای آسیب­پذیری کم نیز در فضا خوشه­بندی­شده و عمدتاً در پهنه شمال غربی قرارگرفته‌اند. بنابراین هر چه دامنه رنگ موردنظر در ناحیه­های قرمز و آبی کاسته شود دارای معناداری آماری کمتر بوده تا جایی که این امتیاز مثبت منفی 1.65 برسد که در این وضعیت رفتار فضایی آسیب‌پذیری از نظر خوشه­بندی­های داغ یا سرد با مقادیر بالا و پایین و خودهمبستگی فضایی غیر معنی‌دار تلقی می­شوند که بر روی نقشه نیز با رنگ زرد نمایش داده‌شده است.


محمد جوانبخت، سید حسین حسینی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده

چکیده

زلزله ازجمله مخاطرات طبیعی است که وقوع آن اغلب خسارات و تلفات زیادی برای انسان به دنبال داشته است. ایران کشوری زلزله‌خیز است و استان خراسان رضوی یکی از آسیب‌پذیرترین استان‌های کشور می‌باشد. به‌طوری‌که 71 درصد از مساحت این استان در پهنه‌های با خطر متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرارگرفته است. یکی از بخش‌های مهمی که در اثر وقوع زلزله آسیب‌پذیری بالایی دارد، شبکه خطوط انتقال نیرو می‌باشد. در این تحقیق آسیب‌پذیری شبکه خطوط انتقال نیروی استان خراسان رضوی در برابر زلزله مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و روش تحقیق پژوهش توصیفی - تحلیلی است. پارامترهای مؤثر برای این تحقیق شامل نزدیکی به خط گسل، ساختار زمین‌شناسی، شیب زمین، تراکم جمعیت مناطق شهری و روستایی، فاصله از خطوط ارتباطی انتخاب شدند. برای تهیه نقشه میزان آسیب‌پذیری ابتدا معیارهای شناسایی‌شده با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی شدند سپس از روش فازی برای پهنه بندی آسیب‌پذیری زلزله استفاده ‌شد.
نتایج تحقیق حاکی از آن است که بیشترین آسیب‌پذیری استان خراسان رضوی در برابر زلزله در نواحی جنوب شرقی واقع‌شده است. بررسی وضعیت آسیب‌پذیری شبکه‌ی خطوط انتقال نیرو نشان‌ می‌دهد که آسیب‌پذیری خطوط انتقال برق فشارقوی استان خراسان رضوی نسبتاً زیاد می‌باشد و بیشترین آسیب‌پذیری خطوط مذکور در نواحی جنوب شرقی استان قرار دارد. آسیب‌پذیری خطوط انتقال نفت نشان‌ می‌دهد که 12.61 درصد این خطوط در پهنه‌ی با آسیب‌پذیری خیلی زیاد قرار دارند. در خطوط انتقال گاز نیز 64.62 درصد این خطوط در پهنه‌ی با آسیب‌پذیری کم و خیلی کم و آسیب‌پذیری متوسط قرار دارد. به‌طورکلی بیشترین میزان آسیب‌پذیری در خطوط برق فشارقوی قرار دارد و 44.47 درصد این خطوط در پهنه‌های با آسیب‌پذیری خیلی زیاد و آسیب‌پذیری زیاد قرار دارد.

 

موسی کمانرودی کجوری، محمد سلیمانی، محمد قاسمی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

با­توجه به موقعیت جغرافیایی و ویژگی‌های زمین‌ساختی ایران، مراکز جمعیتی، همواره در معرض انواع مخاطرات طبیعی، به‌خصوص زلزله بوده و آسیب‌های جانی و مالی فراوانی را متحمل شده‌اند. نویسندگان این مقاله اعتقاد دارند که با استفاده از روش­ها و سیاست‌های مناسب مدیریت شهری، به­ویژه برنامه‌ریزی کاربری زمین، می­توان میزان آسیب­پذیری مناطق شهری در برابر زلزله را کاهش داد. در این مقاله، رابطه بین کاربری زمین و آسیب­پذیری مناطق شهری در برابر زلزله در 5 محله ناحیه 3 شهرداری (بخش مرکزی) شهر سبزوار بررسی شده است. این پژوهش از جهت هدف، از نوع پژوهش‌های اکتشافی و کاربردی و از نظر روش، از نوع پژوهش‌های توصیفی-تحلیلی است. داده و اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به روش مطالعات کتابخانه‌ای و پیمایشی جمع‌آوری شد و پایگاه اطلاعاتی لازم در محیط نرم‌افزاری Arc GIS تشکیل گردید. در این مقاله، میزان آسیب‌پذیری بافت فرسوده‌ی محدوده‌ی مورد مطالعه با استفاده از روش تحلیل سلسله‌مراتبی (AHP) و مدل تحلیلی f (K1, K2,…, K8) برآورد شده است. بر اساس یافته‌های این پژوهش، حدود 23 درصد محدوده‌ی مطالعه دارای آسیب‌پذیری نسبتاً زیاد در برابر زلزله است. همچنین، محله یک دارای بیشترین آسیب‌پذیری نسبت به کل محلات است و از نظر بیشتر معیارهای مربوط به کاربری زمین دارای شرایط نامناسبی می‌باشد. بنابراین، بین برنامه‌ریزی کاربری زمین و آسیب‌پذیری مناطق شهری در برابر زلزله، رابطه وجود دارد و از طریق برنامه‌ریزی کاربری زمین می‌توان میزان آسیب‌پذیری مناطق شهری در برابر خطر زلزله را کاهش داد.
 


محمدرضا جعفری، شمس اله عسگری،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

یکی از عوامل وقوع مخاطرات محیطی، تغییر الگوی جریان آب سطحی در دشت­ های سیلابی به دنبال احداث شبکۀ­های پخش سیلاب است. هدف از این تحقیق، تهیه نقشه پهنه­ بندی مناطق آسیب­ پذیر ایستگاه پخش سیلاب دشت موسیان در استان ایلام بعد از اجرای پروژه آبخوان­داری در این دشت می­باشد. برای تهیه این نقشه، پنج عامل مؤثر در تغییر الگوی جریان شامل طبقات ارتفاعی، شیب، جهت جریان، سازندهای زمین ­شناسی و تغییرات کاربری اراضی مورد بررسی قرار گرفت. سپس در محیط GIS به هر طبقه از عوامل مذکور بر مبنای دامنه صفر تا 10 امتیاز داده شد و لایه­ های وزنی مربوطه ایجاد گردید. در ادامه با تلفیق لایه­ های وزنی ایجاد شده، نقشه پهنه­بندی آسیب­ پذیری منطقه بر مبنای 5 طبقه خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد ایجاد شد. نتایج نشان داد مهمترین عامل تهدید و ایجاد خطر، تمرکز آبراهه­ ها در پشت خاکریزهای حساس به فرسایش است. همچنین محدوده مورد مطالعه از نظر آسیب ­پذیری شامل سه کلاس با ریسک متوسط، زیاد و خیلی زیاد است و به­ترتیب 16، 62 و 22 درصد سطح منطقه را شامل می­شود. عرصه پخش سیلاب و بالادست، مناطق خطرخیز و اراضی پائین­دست آن آسیب­پذیرترین قسمت ­های حوضه از نظر وقوع سیلاب و نهشته ­های رسوبی می­باشد.
نرگس کفایتی، خلیل قربانی، غلامحسین عبداله زاده،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

خشک‌سالییکی از پدیده­های طبیعی است که خسارت­های زیادی را به زندگی انسان و اکوسیستم­های طبیعی وارد می­سازد. به طور کلی خشک­ سالی عبارت است از کمبود بارش باران نسبت به میزان نرمال یا آنچه انتظار می­رود، زمانی که از یک فصل یا یک دوره­ی زمانی طولانی­تر بوده و برای رفع نیازها ناکافی باشد. خشک­سالی موجب وارد آمدن خسارات به بخش کشاورزی می­شود. میزان آسیب­پذیری بخش کشاورزی در هر منطقه به سه عامل میزان در معرض خشکسالی بودن، میزان حساسیت نسبت به خشکسالی و ظرفیت سازگاری با خشکسالی بستگی دارد. این آسیب­ها اثرات منفی زیادی بر زندگی و معیشت کشاورزان  می­گذارد. لذا شناسایی مناطق آسیب‌پذیر و سنجش میزان آن با اهمیت تلقی می‌شود. مفهوم آسیب‌پذیری برای اولین بار از سوی اوکیف و همکاران ، به کار گرفته شد. از جمله تعاریف آسیب‌پذیری که به‌طور گسترده‌ای به‌کار رفته، تعریف زیر است: آسیب‌پذیری به ‌طور معمول نشان‌دهنده درجه‌ای از آسیب است که یک سیستم به دلیل مواجه‌شدن با خطر تجربه می‌کند. مدل شناخته ‌شده و تائید شده برای ارزیابی آسیب‌پذیری توسط هیئت ﺑﯿﻦ دوﻟﺘﯽارائه ‌شده است. استان گلستان به عنوان یکی از قطب­های مهم کشاورزی وابستگی زیادی به میزان بارش­های سالانه دارد. در اثر نوسانات بارندگی و بروز خشک­سالی در برخی مناطق استان، ﮐﺎﻫﺶ رﻃﻮﺑﺖ ﺧﺎک و ﻫﻮا و در نتیجه ﮐﺎﻫﺶ ﺗﻮﻟﯿـﺪ و ﻋﻤﻠﮑـﺮد ﻣﺤﺼﻮﻻت ﮐﺸﺎورزی اتفاق افتاده که موجب آسیب شدید به معیشت خانوارهای کشاورز شده است. بنابراین هدف تحقیق حاضر مقایسه آسیب‌پذیری به خشک­سالی در بین شهرستان­های استان گلستان به تفکیک سه مؤلفه (در معرض قرار گرفتن، حساسیت و سازگاری) است. نخست شاخص‌های مناسب برای سنجش آسیب‌پذیری به خشک‌سالی به تفکیک سه مؤلفه موردنظر شناسایی و داده‌های مربوط به شاخص‌ها جمع‌آوری شد. وزن شاخص‌ها از طریق مدل آنتروپی شانون استخراج  و با روش تاپسیس شاخص ترکیبی به تفکیک سه مؤلفه آسیب‌پذیری تدوین شد. نتیجه نهایی شاخص ترکیبی با لایه‌های GIS شهرستان­های استان گلستان تلفیق شد، و سطح آسیب‌پذیری شهرستان­های به تفکیک مؤلفه‌های مورد نظر مشخص شد.نتایج نشان داد که در بعد در معرض قرار گرفتن بندرگز، مراوه­تپه، بندرترکمن به ترتیب در رتبه­های اول تا سوم قرار دارند و در معرض خشک­سالی هستند. شهرستان­های آزادشهر، گالیکش و بندرترکمن به ترتیب در رتبه­های اول تا سوم بیش­ترین میزان حساسیت به خشک­سالی قرار دارند. شهرستان­های گمیشان، گالیکش و مراوه ­تپه به ترتیب بیش­ترین سازگاری را به خشک­سالی دارند. در نهایت نتایج محاسبه شاخص آسیب­پذیری کل نشان داد که شهرستان­های مرواه ­تپه و بندرترکمن آسیب­پذیرترین مناطق نسبت به خشک­سالی در استان گلستان محسوب می­شوند.
آقای چنگیز سراوانی، دکتر غلامحسین عبداله زاده، دکتر محمد شریف شریف زاده، دکتر خلیل قربانی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

یک جنبه­ کلیدی مدیریت ریسک سیل، آگاهی از آسیب‌پذیری نظام­های اجتماعی در سطح محلی است. هدف این تحقیق ارزیابی آسیب‌پذیری خانوارهای روستایی به ریسک سیل در چارچوب مدیریت ریسک سیل است. اطلاعات لازم از نمونه­ای شامل 194 و 191 نفر از سرپرستان خانوارها در 20 روستای شهرستان‌های آق‌قلا و گمیشان که در سال 1398 در معرض ریسک سیل قرار گرفته بودند، جمع­آوری شد. ابزار گردآوری داده­ها پرسشنامه‌ای بود که شامل متغیرهایی برای سنجش سه مؤلفه آسیب­پذیری، شامل در معرض خطر سیل قرار گرفتن، حساسیت به خطر سیلاب و ظرفیت سازگاری برای بازیابی خود از تخریب‌های سیل بود. بر اساس این چارچوب، شاخص‌های مناسب برای ارزیابی آسیب‌پذیری‌های خانوارهای روستایی تدوین و شاخص ترکیبی آسیب‌پذیری محاسبه شد. نتایج محاسبه شاخص ترکیبی سه مؤلفه آسیب­پذیری در دو شهرستان آق­قلا و گمیشان نشان داد که طیف وسیعی از شاخص­های اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و محیطی می­تواند بر سنجش آسیب­پذیری خانوارها به سیل مورد استفاده قرار گیرد. محاسبات در سطح روستاهای منطقه بیانگر این بود که در هر دو شهرستان، دو مؤلفه در معرض بودن و حساسیت که نشان­دهنده آسیب­پذیری بیشتر به سیل هستند از مقدار میانگین بیشتر هستند. از طرفی، مؤلفه سازگاری که نشان‌دهنده آسیب­پذیری کمتر به سیل است، در هر دو شهرستان از مقدار میانگین کمتر بود. نتایج مقایسه مؤلفه­های آسیب­پذیری و همچنین شاخص آسیب­پذیری کل در بین روستاهای دو شهرستان آق­قلا و گمیشان نشان داد که روستاهای شهرستان آق­قلا هم در معرض بیشتر سیل قرار دارند و هم آسیب­پذیری بیشتر از وقوع سیل دارند. با توجه به موقعیت جغرافیایی روستاهای آق­قلا که زمان رسیدن سیلاب از بالادست زودتر برای آنها اتفاق می­افتد احتمالا این نتیجه منطقی به نظر می­رسد. در نهایت برخی راهبرد­های کاهش آسیب­پذیری خانوارها به خطر سیلاب با توجه به یافته­ها پیشنهاد شد.
صدیقه هاشمی، احمد تقدیسی، فرهاد عزیزپور،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده

ارزیابی آسیب پذیری مساکن در برابر مخاطرات از جمله زلزله به عنوان یک فرایند در چرخه تهیه و اجرای طرح های توسعه مسکن، می تواند به کاهش خسارات کالبدی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از وقوع زلزله منجر شود. از این رو این تحقیق به دنبال تبیین آسیب شناسی مسکن روستایی در شهرستان نی ریز است و براساس هدف، کاربردی و براساس روش، ترکیبی (کمی- کیفی) است. تعداد نمونه در بخش کمی 230 خانوار از 18 روستا تعیین شد. در بخش کیفی، با استفاده از روش اشباع نظری با 40 نفر از سرپرستان خانوار (هم مساکن تحت نظارت بنیاد مسکن و هم مساکن بدون نظارت) به پایان (یا اشباع) رسید. برای گردآوری اطلاعات در بخش کمی، از فنون مصاحبه و پرسشگری (با ابزار پرسشنامه) و در بخش کیفی از فن مصاحبه نیمه ساختمند استفاده شده است. برای تحلیل داده­ها و اطلاعات در بخش کمی از آزمون T و در بخش کیفی در چارچوب رویکرد تئوری زمینه ای از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. نتایج یافته های تحقیق نشان داد که آسیب پذیری مسکن روستایی صرفاً ماهیتی فیزیکی و محیطی نداشته، بلکه در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و نهادی- سازمانی نیز آسیب پذیر هستند. عدم استطاعت مالی، ضعف ساختار فیزیکی مسکن، ضعف طراحی، ضعف نظارت و اجرا، محدودیت ساختاری نظام اجتماعی- فرهنگی، کمبود تسهیلات ساختمان، ضعف در سیاست‌های حمایتی و نظارتی دولت و نهادهای عمومی از جمله عوامل و نیروهای دورنی و بیرونی مؤثر بر آسیب پذیری هستند.
 
حسین کیانپور، سولماز دشتی، روشنا بهباش،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده

تحلیل آسیب­پذیری اکوسیستم­ها در برابر عوامل مختلف طبیعی و  انسانی اطلاعاتی از نقاط ضعف و ظرفیت آنها در اختیار می­گذارد که برای مدیریت صحیح آنها الزامی هستند. هدف این پژوهش بررسی آسیب­پذیری اکوسیستم تالاب میانگران و ارائه راهکارها و راهبردهای مدیریتی در جهت حفاظت از این اکوسیستم است. داده­ها و اطلاعات مورد تحلیل از سازمان محیط­زیست و مصاحبه با کارشناسان، اساتید در رشته­های مربوطه، مطالعات کتابخانه­ای و مرور مقالات داخلی و خارجی به دست آمده­اند. برای انجام این پژوهش نخست با استفاده از منابع اطلاعاتی سازمان محیط­زیست و منابع طبیعی، مصاحبه­های صورت گرفته و مرور مقالات عوامل تهدیدکننده تالاب میانگران شناسایی شده و در قالب هفت شاخص (تولید آلودگی، تغییر رژیم هیدرولوژیکی، تغییر رژیم اکولوژیکی، تغییر کاربری، قوانین و ضعف زیرساخت­ها، آتش­سوزی عمدی مراتع اطراف تالاب و خشکسالی) قرار داده شدند. سپس امتیاز عوامل تهدیدکننده براساس دو شاخص، شدت تهدید و احتمال وقوع تهدید هر شاخص تعیین گردید. آنگاه، به این عوامل با استفاده از ماتریس­های ارزیابی امتیاز داده شد. سپس تعامل میان این ارزش­ها و عوامل تهدید کننده مورد بررسی قرار گرفت و میزان آسیب­پذیری ارزش­های تالاب نیز از ضرب امتیازهای کسب شده تمامی عوامل مورد بررسی به دست آمد. نتایج تحقیق نشان داد که بیشترین آسیب­پذیری بر ارزش­های هیدرولوژی و اکولوژیکی تالاب وارد شده و از ارزش­های اکولوژیکی پرندگان تالاب بیشترین اسیب را متحمل شده­اند.
در مجموع براساس نتایج حاصل از این مطالعه می­توان اذعان نمود که تالاب میانگران با وجود دارا بودن ارزش­های فراوان اکولوژیکی، هیدرولوژیکی و  اجتماعی و اقتصادی در معرض عوامل تهدید زیادی قرار دارد، که ارزیابی آسیب­پذیری می­تواند درک درستی از روابط میان عملکردهای تالاب و عوامل تهدید کننده آن را به نمایش بگذارد و این اقدام گام موثری برای مدیریت اکوسیستم تالاب میانگران است. همچنین با توجه به اینکه بیشترین آسیب در حوضه ارز­ش­های اکولوژیکی و هیدرولوژیکی می­باشد. پس راهکارهای مدیریتی ارائه شد در این دو حوضه باید بیشتر مد نظر مدیران و کارشناسان قرار گیرد.
دکتر جمال مصفایی، دکتر امین صالحپورجم، دکتر محمودرضا طباطبایی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

     ارزیابی ریسک زمین‌لغزش، برای ارائه تمامی طرح‌های کاهش خسارت ناشی از وقوع زمین‌لغزش‌ها ضروری است. هدف از این تحقیق ارزیابی ریسک زمین‌لغزش در حوزه‌آبخیز شاهرود استان قزوین است. برای این منظور، ابتدا ابتدا نقشه پراکنش زمین‌لغزش¬ها و نیز 11 لایه اطلاعاتی شامل ارتفاع، میزان شیب، جهت شیب، کاربری اراضی، سنگ¬شناسی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، متوسط بارش سالانه، حداکثر بارش روزانه، و پتانسیل لرزه‌خیزی فراهم شد. در ادامه پس از تعیین مقادیر نسبت فراوانی و عضویت فازی برای طبقات نقشه عوامل مختلف، نقشه حساسیت زمین‌لغزش با استفاده از مقادیر مختلف گاما تهیه شد. سپس، بعد از تهیه نقشه فازی آسیب‌پذیری برای واحدهای مختلف کاربری اراضی، میزان ریسک زمین‌لغزش از حاصل‌ضرب دو نقشه حساسیت زمین‌لغزش و آسیب‌پذیری تعیین شد. بطور کلی در این حوضه تعداد 104 زمین‌لغزش با مجموع مساحت 1401هکتار ثبت شد که 70 % آنها برای پهنه‌بندی (73 زمین‌لغزش با مساحت 982 هکتار) و 30 % باقیمانده (31 زمین‌لغزش با مساحت 418 هکتار) برای ارزیابی دقت نقشه‌های خطر مورد استفاده قرار گرفت. نتایج ارزیابی نشان داد که بالاترین مقدار شاخص مجموع مطلوبیت (معادل 34/1) متعلق به عملگر فازی با گامای برابر با 93/0 بوده و لذا این مدل از دقت بالاتری نسبت به سایر مقادیر گاما برخوردار است. میزان اهمیت عوارض در معرض خطر دارای دامنه‌ای بین 05/0 (فاقد پوشش) تا 1 (مناطق مسکونی و صنعتی) است. برای مقابله با خسارات زمین‌لغزش، سه سیاست کلی مناسب توسعه، پیشگیری و سیاست درمانی ارائه شد که می¬بایست آنها را بر اساس دو عامل میزان خطر و میزان آسیب¬پذیری برای پهنه‌های مختلف ریسک زمین-لغزش اعمال نمود. در نهایت، به منظور کاهش خسارات ناشی از وقوع زمین‌لغزش‌های احتمالی، کاربری‌های مناسب برای طبقات با ریسک بالا معرفی شد.
 
کیومرث ملکی، دکتر مصطفی طالشی، دکتر مهدی مدیری، دکتر محمد رئوف حیدری فر،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

نتایج ارزیابی آسیب شناسی از پهنه های لرزه خیز در فضای سرزمینی حاکی از تمرکز قابل توجهی از فضاهای سکونتی بویژه شهرها است.از سوی دیگر تجارب مدیریت بحران ناشی از مخاطرات زلزله در کشور نیز نشانگر ناکارآمدی در آسیب شناسی و حفاظت از فضاهای شهری و کاهش خشارات اقتصادی و انسانی بوده است. از این رو یکی از الگوهای مطلوب در شناخت، تحلیل و کاهش خسارات در فضاهای شهری بکارگیری چارچوب ساختاری و کارکردی پدافند غیر عامل است. در بسیاری از پژوهشهای اخیر موضوع کاهش خسارات ناشی از زلزله در قلمرو حوزه کالبدی_فضایی به منظور افزایش مقاومت بنا در برابر زلزله بوده است. در حالیکه این پژوهش با شناخت مولفه های محیطی، کالبدی_ فضایی، اجتماعی، اقتصادی و شاخص های اثرگذار در هر مولفه (45 شاخص) آسیب شناسی و پهنه های خطرپذیر ناشی از زلزله را به صورت جامع و مطلوب تعیین و بر اساس آن استراتژی های کاهش خطر را  باز تعریف ساخته است. بعبارت دیگر با شناخت و تحلیل مفهومی بنیادی شبکه تهدید و حلقه مخاطره با رویکرد پدافند غیرعامل در ارزیابی و آسیب پذیری از زلزله در کلان شهر کرمانشاه نسبت به تشکیل ساختار پایگاه اطلاعاتی مورد نیاز در محیط نرم افزاری مناسب، سیاست گذاری مناسب و اقدامات مدیریت بحران شهری متناسب با مخاطره زلزله طرح ریزی می شود.
 
فاطمه عمادالدین، دکتر امیر صفاری،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

منابع آب کارستی قابل شرب بخصوص در مناطق خشک و نیمه خشک از جمله ایران به عنوان منابع آبی ارزشمند و راهبردی مطرح هستند. آلودگی آبخوان­ های کارستی تبعات جبران ناپذیری در زمینه­ های توسعه و بهداشت سکونتگاه ­های شهری و روستایی دارد بنابراین حفاظت از آنها از اهمیت زیادی برخوردار است. در این پژوهش برای ارزیابی آسیب­پذیری آبخوان بیستون و پرآو که به لحاظ کارستی توسعه یافته و دارای درز و شکاف و لندفرم­های متنوع است؛ از مدل­ های آسیب ­پذیری COP و PI برای شناسایی پراکندگی پهنه­ های در معرض خطر آلودگی استفاده شده است. در این پژوهش از فاکتور­های جریان (C)، لایه های فوقانی  (O) و بارندگی(P)  در مدل COPو دو فاکتور پوشش حفاظتی (P) و شرایط نفوذ (I) در مدل  PI و داده­های کیفی آب زیرزمینی برای ارزیابی دقت مدلسازی مکانی آسیب­ پذیری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می­ دهد که بیشتر آبخوان کارستی بیستون و پرآو در پهنه با آسیب پذیری خیلی زیاد و زیاد پراکنده هستند. همچنین نتایج ارزیابی دقت مدل­ ها نشان داد که هرچند مدل PI در شناسایی مناطق با آسیب پذیری زیاد مطابق با داده های کیفی آب زیرزمینی است اما مدل COP در مدلسازی آسیب پذیری آبخوان کارستی موفق تر بوده است به طوری که پهنه های با آسیب پذیری بالا در شمال غرب، شرق و جنوب شرق منطقه با پهنه های آلودگی بیشتر آب زیرزمینی منطبق است.
 
معصومه هاشمی، عزت الله قنواتی، علی احمد آبادی احمد آبادی، اویس ترابی، عبدالله مظفری،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

سیستم آبرسانی شهری مهم ترین زیر ساخت حیاتی به شمار می آید که معمولا در اثر وقوع حوادث طبیعی به ویژه زلزله و سیل آسیب می­بیند از این رو عملکرد خطوط لوله سیستم آبرسانی، تعیین کننده میزان تاب آوری و طراحی زیر ساخت در برابر مخاطرات متعدد طبیعی و انسان ساختی است. خطوط لوله شبکه آب در معرض بیشترین خسارات هستند. در همین راستا با مدلسازی لرزه ای و آنالیز مکانی عوارض شبکه انتقال آب شهری، لرزه خیزی شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت و شاخص های لرزه ای PGV,PGD،PGA شهر تهران محاسبه گردیده و میزان خطر پذیری منطقه مورد ارزیابی دقیق لرزه ای قرار گرفت. از طرفی برای وزن دهی شاخص های فوق از مدل ANP استفاده شده است. برای بررسی تعاملات و ارتباطات میان معیارها از نظر میزان اثرگذاری یا اثرپذیری از یکدیگر با توجه به هدف پژوهش و انجام مقایسات زوجی بین آنها پرسشنامه های مربوط تهیه و توسط کارشناسان مرتبط با موضوع پژوهش تکمیل گردید. مدل مفهومی ANP تهیه و در نرم افزار Super Decision اجرا گردید. پس از ترسیم وضعیت مخاطره و محاسبه آسیب پذیری شبکه آبرسانی استفاده از روش SAW مورد توجه قرار گرفت و وضعیت ریسک بر روی شبکه آبرسانی با روش SAW محاسبه گردید.. برای محاسبه ریسک زلزله براساس رابطه R= H*V مقادیر این دو مولفه (توان لرزه زایی، آسیب پذیری) در هم ضرب شده اند. این محاسبه در نرم افزار GIS  روی لایه های توان مخاطره زایی و آسیب پذیری انجام و نتیجه نهایی حاصل از این محاسبه در نقشه میزان ریسک پذیری نمایش داده شد. میزان ریسک محاسبه شده برای تمامی شبکه انتقال آب بر اثر زمین لرزه نشان داده شده است. نتایج نهایی حاکی از این است که پتانسیل خطر از خطر کم تا خیلی زیاد وجود دارد بیشترین مساحت منطقه در کلاس ریسک کم خطر با 50 درصد مربوط به نواحی جنوبی از منطقه مورد مطالعه و بیشترین میزان ریسک با حدود 14 درصد بیشتر در نواحی شمالی به چشم می خورد که در برنامه ریزی ها باید در اولویت باشد.

جواد سدیدی، حسن احمدی، دکتر رامین رضایی شهابی، امیر پیشوا، امید خیری، قدرت اله نورایی،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده

کاربری مسکونی یکی از کاربری­های مهم و اصلی در نظام کاربری اراضی شهری است که مدیریت ایمنی و توجه به الزامات پدافندی آن به دلیل تراکم بالای جمعیتی در شهرهای بزرگ بسیار حائز اهمیت است. پژوهش حاضر، در زمینه ارزیابی آسیب­ پذیری کاربری­های مسکونی در برابر تهدیدات خارجی با رویکرد پدافند غیرعامل شهری در منطقه 10 تهران است که در قالب مطالعات فضایی ـ مکانی و با اجرای مدل تحلیلی در سه گام انجام شد. ابتدا شناسایی و دسته­ بندی اصول و الزامات پدافند غیرعامل در سه گروه پارامترهای سازه­ای، جمعیتی و مکانی صورت گرفت و با استفاده از ابزار پرسشنامه و نظرسنجی کارشناسی، اولویت­های اصول پدافند غیرعامل در ارتباط با فضاهای مسکونی مشخص شد. در ادامه، بر پایه فرآیند تحلیل شبکه ­ای، تعیین وزن هر یک از معیارها انجام گرفت و وزن حاصل از مدل ANP، در محیط نرم­ افزار ArcGIS بر لایه­ های مکانی منطقه اعمال شد. نتایج اجرای مدل نشان داد که از نظر شاخص­های سازه­ای، بیش از 78 درصد واحدهای مسکونی منطقه، در گروه سازه­هایی با میزان آسیب­پذیری زیاد قرار می­ گیرند و از نظر شاخص­های جمعیتی، در 88 درصد واحدهای مسکونی در صورت وقوع تهدیدات خارجی میزان آسیب­ پذیری زیاد است. از لحاظ شاخص­های مکانی، بیش از 92 درصد فضاهای مسکونی، با چند نوع کاربری ناسازگار همجوار هستند و بیشترین آسیب­ پذیری را دارند. به طور کلی نتایج حاصل از روی­هم­ گذاری لایه­ ها نشان داد بیش از 86 درصد واحدهای مسکونی محدوده در پهنه­ های آسیب­ پذیر واقع شده­ اند و میزان آسیب ­پذیری واحدهای مسکونی در این پهنه­ ها بسیار بالاست.
 

فاطمه عمادالدین، دکتر علی احمدآبادی، سید مروت افتخاری، معصومه اسدی گندمانی،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده

امروزه نرخ فرونشست زمین در بسیاری مناطق از جمله سکونتگاه­های شهری و روستایی به دلیل برداشت بی­رویه و کاهش سطح آب­های زیرزمینی، افزایش یافته است. فرونشست زمین اثرات منفی بر اجزای اکوسیستم محیطی از جمله آبخوان­ها و لایه­های خاک و همچنین بر زیرساختهای انسان ساخت دارد. بنابراین ارزیابی و تحلیل فضایی آسیب پذیری در وجوه محیطی، سکونتگاه­های ­انسانی و زیرساخت­ها در اثر فرونشست زمین بخصوص در مناطق کلان­شهری مستعد ضروری است. در پژوهش حاضر دشت جنوب غربی شهر تهران به عنوان عرصه مطالعاتی انتخاب شده  و پراکندگی مکانی آسیب پذیری محیطی و همچنین انسانی شامل زیرساخت­ها، تاسیسات شهری و سکونتگاه­های اقماری و پر جمعیت شهر تهران، مدل­سازی و تحلیل گردید. بدین منظور ابتدا با تکنیک تداخل­سنجی راداری نرخ  فرونشست زمین برآورد و همچنین تغییرات عمق آب  زیرزمینی در یک بازه 12 ساله استخراج گردیده و میزان همبستگی فضایی فرونشست با تغییرات عمق آب زیرزمینی تحلیل شده است. به منظور مدل­سازی آسیب پذیری در قالب روش تحلیل شبکه­ مربعی از نقشه معیارهای عمق و سطح تراز آب زیرزمینی، شبکه رودخانه ،پهنه سیلابی، خطوط مترو، شبکه حمل و نقل جاده­ای، حاصلخیزی خاک و تراکم جمعیت در مناطق شهری با مدل همپوشانی مکانیSAW استفاده شده است. میانگین فرونشست به صورت پراکنده در چهار پهنه اصلی در سراسر دشت برابر با 9/9 سانتی­متر  در 12 سال برآورد شد. نتایج تحلیل همبستگی فضایی فرونشست زمین و تغییرات تراز آب زیرزمینی در دشت جنوب غربی تهران مقدار R برابر با 61/0 را نشان می­دهد به عبارتی گویای این واقعیت است که بخش عمده الگوی فرونشست در دشت تهران از تغییرات عمق آب زیرزمینی پیروی می­ کند. نتایج پراکندگی مکانی آسیب­ پذیری، گویای وجود پهنه ­های دارای آسیب­ پذیری خیلی زیاد در مرکز و شمال دشت است. علت آسیب­ پذیری بالای این پهنه­ ها وجود سکونتگاه­های شهری با تراکم جمعیت بالا، وجود پهنه­ های سیلابی، تراکم بالا راه­های اصلی ارتباطی، مسیر رودخانه و وسعت زیاد خاک­های حاصلخیز در این شبکه­ ها است. از طرف دیگر در مناطق جنوبی دشت تهران، پهنه ­هایی با آسیب­ پذیری کم و خیلی کم پراکنده دیده می شود. که علت آن خاک نامناسب، دور بودن از پهنه ­های سیلابی، عدم وجود سکونتگاه­های شهری تراکم زیاد و تراکم کم راه­های ارتباطی اصلی است. به نظر می­رسد نتایج پژوهش بخصوص در بخش پراکندگی مکانی آسیب پذیری ناشی از فرونشست، بتواند در تصمیم­ گیری­های توسعه شهری و منطقه ­ای لحاظ گردد تا توسعه با هزینه کمتر محیطی و انسانی بخصوص در آینده همراه شود.
 
مهران مقصودی، الهام حیدری،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

تنوع زمین شناختی شاخه ای جدید از گردشگری به نام ژئوتوریسم را رقم زده است که در آن به بررسی  مکانهایی پرداخته می شود که قابلیت جذب گردشگر را دارد و می تواند به توان جامعه ی محلی برای توسعه ی اقتصادی کمک کند  . ژئوسایت ها همواره تحت تاثیر تهدیدها و آسیبهای انسانی و طبیعی بوده اند که بررسی آنها برای توسعه پایدار و حفاظت ،امری ضروری است . در این پژوهش با توجه به قابلیتهای زمین شناسی شمال محدوده  ،ژئوسایتهای منطقه از نظر آسیب و تهدید مورد بررسی قرار گرفتند . به دلیل گسترش ژئوتوریسم ،تنوع زمین شناختی منطقه تحت تاثیر قرار گرفته است و ژئوسایتهایی که در معرض خطر هستند در مدیریت و حفاظت ،در اولویتند .در این پژوهش ژئوسایتها مورد شناسایی قرار گرفتند و عوامل تهدید کننده ی طبیعی و انسانی از طریق بازدیدهای میدانی برداشت شده است و در مرحله ی بعد شناسایی تهدیدها و آسیب ها صورت گرفته است که پهنه بندی ژئوسایتها  با توجه به روش فازی انجام شده است و ژئوسایت ها براساس حساسیت اولویت بندی شدند.طبق نتایج حاصل شده عوامل تهدید به دو دسته ی طبیعی و انسانی دسته بندی شده است و تامین منابع ،جاده سازی غیر اصولی و نزدیکی به مراکز جمعیتی از جمله عوامل انسانی تهدیدکننده و عوامل مانند آبهای سطحی ،تغییرات دما و...از جمله عوامل تهدیدکننده ی طبیعی می باشد . ژئوسایتهای معدن نمک درخشان ،معدن نمک قائم ،معدن نمک توکل ،معدن نمک سالار ،حوضچه نمکی  از جمله سایتهایی هستند که بیشترین میزان حساسیت را دارا هستند.
 
دکتر جبیب اله فصیحی، دکتر طاهر پریزادی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

برنامه ­ریزان شهری بافت تاریخی را قلب تپنده شهرها می­ دانند. شهرها و به ویژه بافت­های تاریخی آنها دائماً تحت تأثیر مخاطرات طبیعی و انسانی قرار دارند. هدف این پژوهش، بررسی آسیب­ پذیری محله فردوسی به عنوان نمونه­ ای از محلات بافت تاریخی شهر تهران است. داده‌ها از فایل‌های سیستم اطلاعات جغرافیایی و پیمایش به‌دست‌آمده ­اند. همچنین زمینه‌ها و اسناد تاریخی به عنوان بخشی از این مطالعه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. 10 کارشناس شهرداری برای هر یک از 29 شاخص در مقایسه با سطوح استاندارد نمره 1 تا 5 تعیین و میانگین این نمرات برای ارزیابی نقش هر پارامتر در آسیب‌پذیری این محله مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته­ های تحقیق حکایت از پتانسیل بالای وقوع مخاطرات طبیعی و انسانی در منطقه مورد مطالعه دارد. فراوانی ساختمان‌های چند طبقه ناپایدار و شبکه‌های فرسوده برق و آب، نگهداری مواد اشتعال­ زا در انبارها و نبود شبکه فاضلاب برای نیمی از ساختمان‌ها از مهم‌ترین عوامل آسیب‌پذیری بافت مورد مطالعه هستند.  مسائلی مانند ناامنی، سوء مصرف مواد مخدر در فضاهای عمومی، ازدحام بیش از حد و شلوغی هنگام روز نیز منجر به مهاجرت ساکنان محله گردیده است که در پی آن، با فعالیت‌های تجاری و انبارها جایگزین شده­ اند. مشکلات متعددی به آسیب‌پذیری بافت تاریخی این محله دامن می ­زنند و احتمال بروز چنین مشکلاتی در سایر بافت‌های تاریخی شهری تهران نیز زیاد است.
 

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سامانه نشریات علمی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Spatial Analysis Environmental hazarts

Designed & Developed by : Yektaweb