217 نتیجه برای Si
حسین عساکره، سیدابوالفضل مسعودیان، فاطمه ترکارانی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
یکی از انواع رفتارهای ظاهراً آشفتۀ بارش، وردایی ماهبهماه بارش در مقیاس دههای است که نمایهای از ساختار اقلیم بارشی بشمار میآید. در پژوهش حاضر توزیع ماهبهماه بارش ایرانزمین و تغییرات دههای آن با بکارگیری نمایۀ ضریب تغییرات برای دورۀ آماری 1394-1349 و با بهرهگیری از دادههای شبکهای اسفزاری نسخۀ سوم بررسی شد. روابط این متغیر با متغیرهای مکانی - توپوگرافیک با استفاده از دادههای مدل رقومی ارتفاع و براساس شگردهای رگرسیونی برای چهار دورۀ دهساله (1364-1355، 1374-1365، 1384-1375 و 1394-1385) بررسی شد و نیز برای دستیابی به الگوی فضایی از شگرد تحلیل خوشهای استفاده شد. یافتههای پژوهش حاضر تنوع تباین ماهانۀ بارش در کشور را تایید نمود، امّا برخلاف انتظار روند بلند مدت تغییرپذیری ماهبهماه بارش عموماً در کشور فاقد معنی آماری است. همچنین طی دهههای مختلف تغییرات قابل توجهی بین نواحی با کمینه، بیشینه و در نتیجه دامنۀ تغییرات مکانی و نیز میانگین پهنهای ضریب تغییرات ماهبهماه بارش مشاهده نشد. با این وجود، نواحی توأم با بارش نسبتاً یکنواخت کشور برای چهاردهۀ متوالی رفتار تناوبی داشتهاند. همچنین گسترۀ پهنههای توأم با مقادیر مختلف تغییرپذیری نیز تغییر مییافتهاست. اگرچه در هر دهه و نیز در کل دوره این گسترهها با عوامل مکانی - توپوگرافیک در ارتباط معنیداری بودهاست، اما این رابطه نسبتاً کم بوده است. تحلیل فضایی مبتنی بر تحلیل خوشهای، 5 ناحیۀ تغییرپذیری ماهبهماه بارش بهدست داد. این نواحی از عرض جغرافیایی حدود 32 درجه به سمت شمال، به طور تقریبی از مدارات تبعیت میکنند؛ ولی در نیمۀ جنوبی کشور عموماً با نصفالنهارات ارتباط بیشتری بهنمایش میگذارند.
رضا اسماعیلی، فاطمه عابدینی زاده،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
فرسایش کناره رود یک فرایند طبیعی و پیچیده است و تخمین فرسایش پذیری کناره رود با مشکلاتی همراه است. در این تحقیق، شاخص خطر فرسایش کناره رود (BEHI) و روش BEHI اصلاح شده، در امتداد بخشی از رودخانه سجادرود در استان مازندران مورد بررسی قرار گرفت. شاخصهای مختلف BEHI اصلی شامل نسبت ارتفاع کناره به ارتفاع لبالبی، عمق ریشه، تراکم ریشه، زاویه کناره، حفاظت کناره، ترکیب رسوبات کرانه و لایهبندی آنها در 4 بازه و 36 سایت مورد اندازهگیری قرار گرفتند. 92 درصد سایتهای مورد مطالعه در طبقات فرسایشی زیاد و خیلی زیاد قرار گرفتند. روش BEHI اصلاح شده نسبت به BEHI اصلی برآورد بالاتری (اغراق آمیز) داشته است. امتیاز کل دو روش BEHI با ضریب همبستگی 0.21 نشان دهنده ارتباط ضعیف بین نتایج این دو روش است. ضرایب رگرسیونی شاخصهای BEHI نشان میدهد که حفاظت کناره و نسبت ارتفاع کناره به ارتفاع لبالبی بیشترین تاثیر را در فرسایشپذیری کناره رود داشتهاند. در بازههای مورد مطالعه که رودخانه فروسایی شده است (تیپ A) به علت افزایش ابعاد کانال و ظرفیت انتقال جریان، رسوبات درشتتر به عنوان عامل حفاظتی در پای کناره عمل نموده و فرسایشپذیری کناره در دبی لبالبی کاهش مییابد. اما طی جریانهای سیلابی با دوره بازگشت طولانیتر فرسایشپذیری به علت ارتفاع زیاد کناره، عمق و تراکم کم ریشه و رسوبات منفصل آبرفتی افزایش مییابد.
- احمد حسینی، - مصطفی خوشنویس، - شمس اله عسگری،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
این پژوهش به منظور شناخت ویژگیهای رویشگاهی درختان کهنسال لرگ، زبانگنجشک، داغداغان، چنار، نارون، زیتون، زربین و انجیر در جنگلهای استان ایلام انجام شد. درختان کهنسال بر اساس معیار قطر برابر سینه شناسایی و مشخصات جغرافیایی آنها شامل شهرستان، بخش، روستا، مختصات جغرافیایی و شرایط رویشگاهی شامل شیب، جهت، ارتفاع از سطح دریا، عمق خاک، اقلیم و نزدیکی به منبع آب اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که درختان کهنسال شناسایی شده بجز زربین (70-40 درصد) در طبقات شیب ملایم (10-0 و 30-10 درصد) قرار دارند. درختان کهنسال لرگ، نارون، زبان گنجشک و داغداغان در جهت شمالی، انجیر، چنار و زربین در جهت جنوبی و زیتون در جهت غربی و جنوبی قرار داشتند. درختان کهنسال لرگ، نارون، زبانگنجشک، داغداغان، چنار و زربین در طبقه ارتفاعی 1250-1100 متر و زیتون و انجیر در طبقه ارتفاعی 1400-1250 متر از سطح دریا پراکنش داشتند. درختان کهنسال لرگ، نارون، زبانگنجشک و داغداغان در اقلیم مدیترانهای فراسرد، درختان زربین و برخی از درختان چنار در اقلیم مدیترانهای سرد و درختان انجیر، زیتون و برخی درختان چنار در اقلیم نیمهخشک سرد قرار گرفتند. وجود شیبهای ملایم، بستر خاک مناسب و دسترسی به منابع آبی از ویژگیهای مطلوب جهت پایداری درختان کهنسال مورد مطالعه در این رویشگاهها بوده است.
مهسا سپاسیان، بهلول علیجانی، محمد سلیقه، مهری اکبری،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
از روش تحلیل عاملی با استفاده از آرایه Pخوشهبندی نمرات عاملی متغیرها به روش وارد به دو توده آبوهوایی مساعد و نامساعد تقسیم شد. میانگین دمای حداکثر(تاثیرگذار) توده هوایی نامساعد ֯34 سانتی گراد، فشارکمتر، وزش باد ملایم و خشکی و ساعات آفتابی بیشتر شرایط هوایی نامساعد را تشکیل داده که طبق نتایج باعث افزایش34 درصدی مرگومیرها نسبت به آبوهوای مساعد بوده است.67% مرگومیرها همزمان با توده هوای نامساعد بوده است. همچنین بررسی اپیدمیولوژیک مرگومیرها نتایج پژوهش های پیشین در این زمینه را تایید کرده و نشان میدهد که رخداد مرگومیر در سنین بالا و همچنین در مردان بیشتر از زنان است. واضح است که نمیتوان تمامی مرگومیرها را ناشی از اثر آبوهوا دانست ، اما نتایج نشان می دهد که در تغییر شرایط آب و هوایی ، تعداد مرگ و میر ها تغییر میکند .همچنین برای مطالعه اثر آبوهوا بر مخاطرات انسانی بهتر است اثر تمامی متغیرها بصورت یکجا و همزمان بر انسان مطالعه شود.
فاطمه ارسلانی، بهلول علیجانی، صابره ارسلانی،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر محاسبهی سطح آلودگی و ریسک سلامت عناصر سنگین (Cd,Cr,Cu,Ni,Pb) موجود در غبار ریزشی شهر تهران و تحلیل فضایی آن است. بدینمنظور غبار ریزشی با استفاده از تلهرسوبگیر MDCOدر 28 ایستگاه شهر تهران در دوره آماری (31/3/97- 01/01/97) جمعآوری شد. جهت شناسایی و تعیین غلظت عناصر سنگین موجود در غبار ریزشی از آنالیز XRF، تحلیل فضایی آن از روش درونیابی کریجینگ و تعیین سطح آلودگی و محاسبه ریسک سلامت از شاخص آلودگی، شاخص جامع آلودگی و خطر سرطانزایی و غیرسرطانزایی استفاده شد. براساس محاسبات انجام شده مقادیر شاخص آلودگی و شاخص جامع آلودگی به ترتیب Pb>Cd>Cu>Cr>Ni است. بر اساس این شاخص آلودگی تهران در بیشتر مناطق زیاد و در مناطق حاشیهی شرقی شدید است. مقادیر شاخص خطر (HI) کل مسیرهای جذب در کودکان به ترتیب کروم> سرب> نیکل> مس> کادمیوم و در بزرگسالان به ترتیب کروم> سرب> کادمیوم> مس> نیکل میباشد. خطر سرطانزایی(CR) در کودکان و بزرگسالان به ترتیب کروم> کادمیوم> سرب>نیکل میباشد. در هر دو گروه سنی کروم دارای بیشترین خطر سرطانزایی (بیشتر از6-10×1) و نیکل کمترین خطر را دارد. کودکان بیشتر از بزرگسالان در معرض خطر قرار دارند. ارزیابی ریسک سلامت(HQ, HI, CR) نشان داد که آلودگی عناصر سنگین مورد مطالعه زیر آستانه قابل قبول برای خطرات سرطانزا و غیرسرطانزا است. بنابراین از نظر سرطانزایی خطری ندارد.
محمود هوشیار،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
کاربری اراضی یکی از مهمترین جنبههای بررسی مدیریت منابع طبیعی و بازنگری تغییرات محیطی است و بررسی آن در شناخت میکروکلیمای نواحی شهری نیز دارای اهمیت زیادی میباشد. لذا باتوجه به اهمیت موضوع در این پژوهش الگوی فضایی تغییرات کاربری اراضی و دمای سطح زمین در شهرستان بوکان در دوره آماری 1990-2020 با استفاده از تصاویر ماهواره لندست و سنجندههای (OLI-TIRS, ETM+, TM) و الگوریتم پنجره مجزا مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که کاربری اراضی منطقه در طول دوره مورد بررسی دارای تغییراتی زیادی بوده است بدین صورت که کاربری مسکونی افزایش و کاربری کشاورزی کاهش یافته است. نتایج حاصل از بررسی دمای سطح زمین نیز نشان داد که در سال 1990 بیشترین دما مربوط به مناطق مرتع و زمینهای بایر با دمای بین 32 تا 40 درجه سلسیوس و کمترین دما مربوط به مناطق با پوشش گیاهی انبوه با دمای بین 15 تا 20 درجه سلسیوس میباشد. میزان دما در مناطق با کاربری مسکونی و شهری نیز بین 28 تا 31 درجه سلسیوس متغیر است. در سال 2020 نیز میانگین دمای کاربری مرتع 35 درجه سلسیوس، کاربری مسکونی 30 درجه سلسیوس و اراضی با کاربری باغی و کشاورزی برابر با 14 و 24 درجه سلسیوس بوده است که به غیر از کاربری مرتع که تغییرات محسوسی نداشته است سایر کاربری های مورد مطالعه افزایش دما 2 تا 4 درجه سلسیوس نسبت به سال 1990را نشان میدهند بررسی دما نسبت به تغییرات کاربری اراضی نشان دادکه همبستگی بالایی بین پوشش اراضی و دمای سطح زمین وجود دارد به طوری که در بعضی از نقاط نمونه برداری شده نشان داد که تغییر کاربری باغات به کاربری مسکونی یا مرتع باعث افزایش 15 تا 20 درجه سلسیوس دمای سطح زمین در این مناطق شده است. بر اساس نتایج کاربری اراضی و در کل پوشش گیاهی دارای رابطه غیرمسقیم و قوی با دمای سطح زمین است و با افزایش مساحت زمینهای مسکونی و بایر و کاهش پوشش گیاهی و زمین های کشاورزی، دمای سطح زمین افزایش خواهد یافت.
دکتر امیر صفاری، دکتر علی احمدآبادی، اقای امیرعلی عباس زاده،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
فرونشست یکی از مهمترین مخاطرات طبیعی است که در طی سالهای اخیر بسیاری از دشتهای کشور را دربرگرفته است. از جمله دشتهایی که با این مخاطره مواجه شده است، دشت ایوانکی در استان سمنان است. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به ارزیابی ریسک فرونشست و برآورد نرخ فرونشست در این دشت پرداخته شده است. در این تحقیق از تصاویر راداری سنتینل 1، تصاویر ماهواره لندست و لایه رقومی ارتفاعی 30 متر SRTM بهعنوان مهمترین دادههای تحقیق استفاده شده است. مهمترین ابزارهای پژوهش، GMT[1]، ArcGIS و Super Decisions بوده است. همچنین در این پژوهش از مدلهای تلفیفی منطق فاری-ANP و سری زمانی SBAS استفاده شده است. این پژوهش در دو مرحله انجام شده است که در مرحله اول به ارزیابی ریسک فرونشست و در مرحله دوم به برآورد نرخ فرونشست در دشت ایوانکی پرداخته شده است. بر اساس نتایج حاصله، 251 کیلومترمربع از وسعت منطقه مورد مطالعه (معادل 5/58 درصد از وسعت منطقه) دارای میزان ریسک فرونشست زیاد و خیلی زیادی است که عمدتا منطبق بر مناطق جنوبی دشت ایوانکی است. همچنین نتایج روش سری زمانی SBAS نشان داده است که دشت ایوانکی در طی دوره زمانی 6 سال بین 28 تا 533 میلیمتر فرونشست داشته است. با توجه به اینکه، طبقه ریسک زیاد دارای بیشترین میزان فرونشست در محدوده مطالعاتی بوده است، بنابراین میتوان گفت که بین طبقات ریسک فرونشست با تصاویر راداری ارتباط قوی برقرار است و صحت نتایج طبقات ریسک فرونشست مورد تایید است.
دکتر مریم قاسمی، خانم منیر سیاح، خانم آتنا وطنخواه،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
نقاط روستایی، به دلیل روابط تنگاتنگ با محیط طبیعی و داشتن توانهای محدود، آسیب پذیری بالایی در مواجهه با بحرانها دارند. با تشکیل دهیاریها به عنوان نهاد مدیریت روستایی در روستاهای کشور، امکان مناسبی برای پیگیری، زمینه سازی و تداوم برنامه های مربوط به ایمنی و مدیریت بحران در جامعهی روستایی فراهم آمد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر سنجش عملکرد دهیاران دوره پنجم و ششم در مدیریت بحران روستایی میباشد. منطقه مورد مطالعه بخش مرکزی شهرستان بجنورد در استان خراسان شمالی است. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی-پیمایشی میباشد. از نظر هدف کاربردی و از منظر زمانی، در دو مقطع زمانی 1397 و 1401 انجام شد. ابزار گرداوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته میباشد. مطابق شرح وظایف نهاد دهیاری 14 وظیفه در زمینه مدیریت بحران برای دهیاران در سه مرحله قبل، حین و بعد از وقوع بحران تعریف گردیده است. از مجموع 77 آبادی دارای سکنه، دهیاران 44 روستا در بخش مرکزی شهرستان بجنورد جمعا 88 دهیار در دو مقطع زمانی سوالات پرسشنامه پاسخ داده اند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آژمون های تی دو نمونه مستقل و تی تک نمونه ای در نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج نشان داد 99 درصد روستاهای مورد بررسی در معرض سیل و 95 درصد در معرض زلزله هستند. به منظور مقایسه عملکرد دهیاران طبق شرح وظایف نهاد دهیاری، در دو دوره پنجم (1397) و ششم (1401) از آزمون تی دو نمونه مستقل استفاده شد. تفاوت میانگین عملکرد دهیاران در مراحل قبل و حین و بعد و در مجموع عملکرد دهیاران دوره پنجم و ششم در حد متوسط است و معنی دار نیست.
علیرضا رحیمی محمودآبادی، نوید سعیدی رضوانی، ایرج قاسمی،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
مقدمه: تابآوری کلید پایداری شهر است و با کاهش آسیبپذیری، محیطی پایدار برای شهرها ایجاد میکند و نقش اساسی در کاهش آسیبپذیری شهرها در برابر مخاطرات محیطی ایفا میکند. که از این رو هدف پژوهش حاضر میباشد.
روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. هدف، سنجش میزان تابآوری منطقه ۲ کرج و شناسایی نقاط ضعف و قوت آن در برابر مخاطرات محیطی میباشد. پژوهش با ترکیبی از دادههای برگرفته از اسناد آماری و گزارشات مکتوب و دادههای پرسشنامه حاصل از پیمایش میباشد. نمونه آماری پژوهش 30 نفر از متخصصان مرتبط با مدیریت بحران منطقه 2 کرج میباشند که با استفاده از روش گلوله برفی پرسشنامه میان آنها توزیع گردید. روش تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آمارههای میانگین، انحراف از معیار و تحلیل عاملی میباشد.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان میدهد که تقویت تابآوری این منطقه از طریق ارتقای کیفیت زیرساختهای کالبدی، بهبود مدیریت ساخت و سازها و رعایت استانداردهای معماری و اصول برنامهریزی شهری میتواند به کاهش آسیبپذیری و ایجاد محیطی پایدار و مقاوم منجر شود. همچنین ارزیابی پایداری ابنیه نشان میدهد که میانگین شاخصهای آن در منطقه 2 به میزان 45/4 به دست آمد.
نتیجهگیری: میانگین شاخصهای سازمان فضایی نیز 43/4 ، ویژگیهای جغرافیایی نیز 57/4 و پایداری زیرساختها 8/4 به دست آمد. این امر حاکی از وضعیت مطلوب شاخصهای تابآوری و پایداری در منطقه 2 کرج است. بارهای عاملی نشان میدهد ضرایب عاملها بالای 6/0 است، که نشاندهنده اعتبار شاخصهای تابآوری است. بنابراین میتوان تابآوری و پایداری شهری منطقه را مطلوب تا خیلی مطلوب ارزیابی کرد.
دکتر مهدی صفری نامیوندی، آقای علی محمد غلامی، دکتر پرستو غفورپور عنبران، آقای کامیار امامی،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
هدف: فرونشست زمین از جمله مخاطراتی است که بسیاری از دشتهای ایران از جمله دشتهای استان سمنان را دربرگرفته است. با توجه به اینکه مخاطره فرونشست با اثرات زیانبار زیادی همراه است، در این پژوهش به ارزیابی وضعیت فرونشست محدوده شهری و حاشیه شهری گرمسار و تحلیل عوامل موثر در وقوع آن پرداخته شده است.
روش پژوهش: در این تحقیق از تصاویر راداری سنتینل ۱، تصاویر ماهواره لندست و اطلاعات مربوط به منابع آبهای زیرزمینی منطقه بهعنوان مهمترین دادههای تحقیق استفاده شده است. مهمترین ابزارهای تحقیق، نرمافزارهای ArcGIS، GMTو سامانه گوگل ارث انجین بوده است. در این تحقیق ابتدا با استفاده از روش سری زمانی SBAS، نقشه میزان فرونشست منطقه تهیه شده است و سپس به بررسی ارتباط آن با وضعیت افت منابع آب زیرزمینی و نوع کاربریهای اراضی منطقه پرداخته شده است.
یافتهها: بر اساس نتایج بدست آمده، محدوده مطالعاتی در طی دوره زمانی یک ساله (از ژانویه ۲۰۲۱ تا ژانویه ۲۰۲۲) بین ۱۲ تا ۷۹ میلیمتر فرونشست داشته که بیشترین میزان فرونشست منطقه مربوط به مناطق حاشیه جنوبی شهر گرمسار بوده است.
نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داده است که میزان افت سالانه منابع آب زیرزمینی در چاههای جنوبی منطقه بیش از ۲ متر بوده است و با توجه به اینکه بیشترین میزان فرونشست نیز مربوط به این مناطق بوده است، بنابراین میتوان گفت دلیل اصلی فرونشست منطقه افت منابع آب زیرزمینی بوده است. همچنین بر اساس نتایج حاصله، توسعه ساختوسازهای انسانی، خصوصا سازههای سنگین نیز در تشدید فرونشست رخ داده موثر بوده است.
تهمینه چهره آرا،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
در این پژوهش جهت شناسایی نقش الگوهای گردش منطقهای جو در رخداد آلودگیهای شدید هوای شهر اصفهان، از روش تحلیل همدید ترکیبی استفاده شد. برای انجام پژوهش، از دادههای ایستگاههای سنجش آلودگی هوا، دادههای رقومی پروفیل جو، و خروجیهای مدل پسگرد ذرات معلق (HYSPLIT) در یک دوره 11 ساله (1395-1384) استفاده شد. نتایج نشان داد که چهار عامل و الگو در زمان رخداد شدیدترین روزهای همراه با آلودگی در شهر اصفهان در تراز میانی جو حاکمیت دارند. نتایج حاصل از بررسی مقادیر PSI در هر الگو نشان داد که به ترتیب از الگوی یک تا چهار مقادیر شاخص 221، 238.6، 203 و 281 است. از شرایط همدیدی میتوان به حضور پرفشار جنب حارهای اشاره نمود که همزمان با لایه وارونگی دمایی در ترازهای زیرین جو و وردسپهر میانی همراه شده است. تقویت تاوایی منفی در بالاتر از تراز 700 هکتوپاسکال و وجود یک همگرایی سطحی ادامه یافته تا تراز یاد شده سبب شده تا ماهیت جو تابستانه به وضوح در رخداد آلودگی در این شهر مشهود گردد که با وجود ناهنجاری های فوی این شرایط تقویت شده است. از طرفی خروجی مدل پسگرد ذرات معلق نشان داد که رخداد روزهای بسیار آلوده در شهر اصفهان را نمیتوان در آلایندههای شهری همچون کارخانههای صنعتی اتومبیلها و... جست بلکه با ورود ذرات معلق از مناطق مختلف سبب شده تا آلودگی از شدت بالاتری برخوردار باشد بدین صورت که هجوم ذرات معلق گردوغبار در تشدید این پدیده امری انکار ناپذیر است.
دکتر حسن لشکری، دکتر زینب محمدی،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
طوفان گرد و خاک همواره به عنوان یک پدیده جوی مخاطرهآمیز و محدود کننده برای همه گونه فعالیتهای انسانی و محیط طبیعی و انسانی میباشد. همهساله در مناطق مختلف جهان خسارتهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی فراوان و غیر قابل جبرانی ببار میآورد. بطور طبیعی این پدیده اقلیمی در اقلیمهای خشک و نیمه خشک ظهور و بروز بیشتری از اقلیمهای مرطوب دارد. بیابانهای گسترده و فاقد پوشش گیاهی مناسب، استفاده نامطلوب از زمین و تغییرات کاربریهای ناسازگار با اقلیم منطقه، پایین بودن سطح فناوری در این کشورها برای مقابله یا سازگاری با پدیده طوفانهای گرد و خاک و بسیاری از علل و عوامل دیگر این پدیده را به یک مخاطره تبدیل نموده است. طوفانها پدیدههای جوی تشدید شدهای هستندکه گاه با بارشهای شدید و گاه با گرد وخاک همراه میباشند. طوفانهای گرد و خاک و بخصوص طوفانهای با دید افقی کمتر از ۲۰۰ متر همواره خسارت بار و مخل آسایش ساکنین بوده است. در سالهای اخیر فراوانی این پدیده در مناطق غرب و جنوب غرب ایران بخصوص در دوره سرد سال روند افزایشی نشان میدهد. برای بررسی این پدیده، با استفاده از دادههای روزانه، دید افقی کمتر از ۲۰۰ متر منطقه غرب و جنوب غرب ایران در یک دوره آماری ۳۳ساله (۱۹۸۷ تا ۲۰۱۹) استخراج شده است. و با توجه به متفاوت بودن دو منطقه مورد نظر پراکنش ماهانه، و سالانه و فصلی طوفانهای گرد و خاک در این منطقه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که تباین اساسی بین دو منطقه مطالعاتی در پراکنش مکانی طوفانهای گرد و خاک در دو فصل پاییز و زمستان است. در این دو فصل بالاترین فراوانی طوفانهای گرد و خاک در منطقه غرب در ایستگاههای شرقی منطقه بخصوص در ایستگاههایی مانند همدان، کنگاور، قروه و بیجار است و کمترین تعداد طوفانهای گرد و خاک در غرب منطقه رخ داده است. در صورتی که در منطقه جنوب غرب بالاترین تعداد طوفانهای گرد و خاک از ایستگاههای غربی استان خوزستان گزارش شده است. ایستگاههای همانند دزفول و بستان بالاترین فراوانی طوفانهای گرد و خاک را ثبت کرده اند. به نظر میرسد طوفانهای دوره سرد منطقه غرب ایران از مبادی دورترتولید شده و در لایههای میانی جو بر روی منطقه غربی منطقه همانند همدان و کنگاور منتقل شده است. در صورتی که طوفانهای گرد و خاک منطقه جنوب غرب در شرایط همدیدی متفاوت و از مبادی نزدیکتر و در لایه زیرین وردسپهر وارد منطقه شده است.
خانم سیده زینب شکرخدایی، دکتر امان اله فتح نیا، آقای سید وحید رضوی ترمه،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
با مشاهده اولین مورد تائید شده کووید-19 در شهر قم در 30 بهمن 1398 محدودیتهایی توسط دولت و دستگاههای اجرایی جهت جلوگیری از شیوع ویروس کووید-19 در تمام شهرهای ایران اعمال شد. بنابراین این مطالعه با هدف بررسی تغیر در تولید و انتشار آلایندههای دیاکسید گوگرد، دیاکسید نیتروژن، مونوکسید کربن و ازن در قبل و بعد از شیوع ویروس کووید-19 در سه کلانشهر تهران، اصفهان و مشهد با استفاده از دادههای ماهوارهای سنتینل-5 انجام گرفت. برای این منظور با استفاده از سامانه گوگل ارث انجین مقادیر غلظت این آلایندهها بهصورت میانگین ماهانه در دو بازه 1 اسفند 1397 تا 1 اسفند 1398 برای دوره پیش از شیوع کووید-19 و بازه 1 اسفند 1398 تا 1 اسفند 1399 برای دوران شیوع کووید-19 در نظر گرفته شد. سپس برای ارزیابی معنیدار بودن تغیر در غلظت این آلایندهها در قبل و بعد شیوع ویروس کووید-19 از آماره T-test (t وابسته) در سطح معنیداری 05/0 >p-value استفاده شد. نتایج آزمون T-test نشان داد که برای آلایندههای دیاکسید گوگرد، دیاکسید نیتروژن، مونوکسید کربن در هر سه شهر هیچ تغیر معناداری در میانگین غلظت دادهها رخ نداده است؛ اما ازن برای هر سه شهر تهران، اصفهان و مشهد دارای روند کاهشی و سطح معنیداری 05/0 >p-value بوده است. بیشترین مقدار تغیر در کاهش غلظت ازن برای کلانشهر تهران در خرداد ماه و آبان تا بهمن، برای اصفهان بین مهرماه تا اواسط دی و برای مشهد در اردیبهشت تا خرداد ماه و آبان تا بهمن مشاهده شد. همچنین، تغییرات مکانی ازن در شهر تهران در قبل و بعد شیوع اپیدمی قابل توجه بوده است. نتایج این مطالعه نشان داد که اعمال محدودیتها نتیجهای در کاهش انتشار آلایندههای اولیه از منابع انسانی نداشته است و فقط ممکن است در طی یک بازه کوتاه غلظت آلایندهها کاهش یابد اما بعد از رفع محدودیتها مجدد روند افزایشی داشته باشند.
نادر شوهانی، لطفعلی کوزه گر کالجی، سجاد دارابی، سعید یوسفی بابادی،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
چکیده:
یکی از مخاطرات که شهرها را با بحران جدی مواجه کرده است، شیوع بیماری کووید-19 است. پاندمی کرونا شهرها را از روال معمول خود خارج ساخته است. از همین رو شهرها به دنبال بازگشت هرچه سریعتر به شرایط گذشته خود و تابآوری شهری میباشند. روش پژوهش، در این تحقیق توصیفی- تحلیلی و با استفاده از پیمایش میدانی، چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی-نهادی و زیرساختی در قالب 29 گویه میزان تاب آوری شهر تهران در برابر پاندمی کرونا مورد بررسی قرار داده است، در میان گویههای بررسی شده در پژوهش ، پشتیبانی و حمایت از کسبوکارهای آسیبدیده، پوشش بیمهای، حمایت از بخشهای تولیدی آسیبدیده، در نامطلوبترین وضعیت قرار دارند. نتایج بهدستآمده از جدول نهایی تکنیک ویکور نشان دهنده آن است که شاخص اقتصادی با امتیاز 1 بهعنوان مهمترین مؤلفه تابآوری در برابر با ویروس کرونا است که نسبت به دیگر مولفههای مورد بررسی از تاب آوری پایین تری قرار دارد. پس از آن مؤلفه مدیریتی-نهادی با امتیاز 0.94 و مؤلفه زیرساختی با امتیاز 0.92 در رتبههای بعدی مهمترین مؤلفههای تابآوری شهر تهران در برابر با ویروس کرونا است. نتایج پژوهش نشان میدهد که کلانشهر تهران در برابر ویروس کرونا وضعیت مطلوبی را دارا نمیباشد و در برایر شاخص های انتخابی تاب آور نبوده ، شاخص های اقتصادی بیشترین تاثیر و شاخص های اجتماعی کمترین تاثیر را در تاب آور نبودن شهر تهران داشته است.
مهرداد هادی پور، مهدیه حیدری، محمد علی زاهد، سید حسین حسینی لواسانی،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
اگر چه ضایعات ساختمانی بخشی جداناپذیر از پسماندهای شهری است، اما به دلیل تفاوتهایی که میان این ضایعات و پسماندها و مسائل محیط زیستی دیده میشود باید اولویتهای مناسبی برای بهرهوری و کسب منابع بهینه تعریف شود. هدف پژوهش حاضر را بررسی وضعیت رهاسازی نخالههای ساختمانی درحاشیه راهها، با بهرهبرداری از روش ترکیبی تحلیل شبکه در تصمیمگیری چندمعیاره و محاسبات منطق فازی در محیط برنامهنویسی Matlab است برای مدیریت نخالههای ساختمانی کلانشهر کرج، از تکنیک تصمیمگیری چندمعیاره و محاسبات منطق فازی در نرمافزارهای SPSS، Expert Choice و Matlab استفاده شده است. حجم نمونه آماری پژوهش حاضر را، استادان دانشگاهی صاحب نظر در حوزه موردبررسی و متخصصان مدیریت پسماند و GIS شاغل در سازمان شهرداری کرج و یا سمتهای مشابه، تشکیل دادهاند، در مجموع تعداد 30 پرسشنامه، با بهرهبرداری از تکنیک نمونهگیری غیر احتمالی هدفمند، در دیماه 1399 جمعآوری شدند. یافته های پژوهش دلالت بر این دارند که مهمترین معیار در خوشه عوامل محیط زیستی رهاسازی نخالههای ساختمانی، آلودگی خاک در شهر است. همچنین مهمترین معیارها در خوشه مدیریت شهری ، سلامت و بهداشت می باشد. از طرفی دیگر، مهمترین معیار در خوشه عوامل اقتصادی رهاسازی نخالههای ساختمانی ، هزینه آموزش مدیریت نخالههای ساختمانی اولویتبندی شد، زیرا دارای بالاترین رتبه فازی بر اساس محاسبات منطق فازی در محیط برنامهنویسی Matlab، جهت مدیریت نخالههای ساختمانی کرج هستند. نتایج بصورت شفاف آسیب پذیری خاک و سلامت انسان را در برابر مدیریت غیر مسئولانه دورریزهای ساختمانی اثبات نمود . در نتیجه جایگاه این موارد و اولویتهای آنها باید در تنظیم مجدد فعالیت های ساخت وساز با هدف توسعه محیط زیستی ، اقتصادی ، اجتماعی و افزایش بهرهوری فرآیند ساخت وساز مورد توجه قرار گیرد.
دکتر فریبا اسفندیاری درآباد، دکتر رئوف مصطفیزاده، مهندس امیرحسام پاسبان، مهندس بهروز نظافت تکله،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
فرسایش خاک یکی از مشکلات محیطی است که تهدیدی برای منابع طبیعی، کشاورزی و محیطزیست بهشمار میرود. در این راستا، اطلاعات زمانی و مکانی فرسایش خاک در اقدامات مدیریتی، کنترل فرسایش و مدیریت حوزههای آبخیز نقش مؤثری دارد. امروزه عدم استفاده صحیح از اراضی و تغییرات کاربری اراضی مانند تبدیل جنگلها و مراتع به اراضی کشاورزی، چرای مفرط، شخم روی شیبهای تند، باعث افزایش میزان فرسایش خاک و رسوب شده است. کاربریهای مختلف اراضی مقادیر مختلف فرسایش را ایجاد میکنند و مدیریت اراضی نقش بهسزایی در جلوگیری از فرسایش دارد. در مطالعه حاضر، هدف تلفیق شاخصهای زمینی و پوشش گیاهی برای برآورد و شناسایی خطر فرسایش خاک در حوضه آبخیز عموقین با استفاده از مدل RUSLE است. لایه پارامترهای مدل RUSLE شامل لایه فرسایندگی باران، لایه خاک، لایه توپوگرافی، لایه پوشش گیاهی و عامل حفاظتی خاک همچنین آمارهای مختلف مربوط به ایستگاههای بارانسنجی، هیدرومتری، نقشههای توپوگرافی، و زمینشناسی و نیز بهرهگیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و سنجش از دور استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که مقدار متوسط فرسایش سالانه خاک برای کل حوضه در دامنه بین 21/1 تا 53/5 تن در هکتار در سال متغیر است. همچنین بررسی روابط رگرسیونی بین فاکتورهای مدل RUSLE و مقدار فرسایش سالانه خاک نشان داد که فاکتور توپوگرافی (LS) دارای ارتباط کمی با میزان فرسایش سالانه خاک بهوسیله مدل RUSLE دارد. همچنین در بررسی دیگر بین شاخصهای زمینی با مدل RUSLE نتایج نشان داد که عامل پوشش گیاهی با ضریب تعیین 47/0 درصد نسبت به سایر شاخصهای مورد مطالعه دارای همبستگی بیشتری است، شاخص قدرت جریان نیز با ضریب تعیین 07/0 درصد دارای کمترین همبستگی بین شاخصهای مورد مطالعه است. این تحقیق امکان تلفیق شاخصهای موثر توپوگرافی و پوشش گیاهی بر فرسایش و نیز امکان استفاده از سایر شاخصهای موثر را تائید مینماید.
دکتر مصطفی کریمی، خانم فهیمه نوروزی، دکتر مهناز جعفری، دکتر فرامرز خوش اخلاق، دکتر علی اکبر شمسی پور،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
واچرخند عربستان از جمله مهمترین ارکان گردش جو منطقه جنوبغرب آسیا و موثر بر بارش ایران است. در این تحقیق ویژگیهای جغرافیایی (موقعیت) و همدید آن (شدت، شکل و ارتباط با دیگر سامانهها) در ارتباط با بارشهای سنگین دوره سرد و بارشی ایران (اکتبر تا مارس) بررسی شد. بهاین منظور از دادههای تحلیل مجدد ERA interim تراز 850 هکتوپاسکال (2010-1981) استفاده گردید. ابتدا بارشهای سنگین (بیش از 30 میلیمتر) استخراج شد. سپس ویژگیهای واچرخند (ذکر شده در بالا) در روزهای بارشی مشخص شد. نتایج نشان داد که موقعیت استقرار مراکز واچرخند عربستان در تراز 850 هکتوپاسکال پراکنده بوده و محدوده طولجغرافیایی50 تا 74 درجه شرقی را دربرگرفته است. بیشترین فراوانی تمرکز مراکز واچرخند در دو محدوده ساحل جنوبشرق شبهجزیره عربستان و دریای عرب مشاهده شد. شکل گسترش (جهت) مراکز واچرخندی بیشتر شرقی-غربی (10 مرکز) بوده است. این الگوی استقرار و گسترش واچرخند، مناسبترین شرایط برای بارش بهترتیب در جنوبغرب و غرب بوده است. گسترش شرقی-غربی واچرخند و استقرار بر روی دریای عرب و جنوبشرق شبهجزیره عربستان و اندرکنش آن با سامانههای چرخندی بادهای غربی که بیشتر برروی عراق دیده میشوند، باعث افزایش عمق ناوه و ایجاد گرادیان شدید فشاری به سمت شمال و در ادامه ناپایداریهای مناسب برروی ایران میشود. محرز گردید که علاوه بر شدت واچرخند، موقعیت قرارگیری و گستره فعالیت آن و وجود سیستم کمفشار در منطقه میتواند به عنوان عوامل تاثیرگذار در میزان بارش دریافتی ایران باشد. مادامی که واچرخند عربستان با زبانههای پرفشارسیبری و تبت تلفیق شده، گستره و شدت بارشها در ایران افزایش یافته است.
دکتر احمد حسینی، دکتر عماد اشتری نژاد،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
باد یک کمیت برداری است که از مراکز پرفشار به طرف مراکز کم فشار به حرکت در میآید و با دو فاکتورسنجیده می شود، جهت باد که مبدأ آن شمال جغرافیایی بوده و در جهت عقربه های ساعت درجات آن افزایش می یابد و سرعت باد که جریان افقی هوا است که در واحد زمان سنجیده می شود. سرعت حرکت باد می تواند با تفکیک ذرات کلوئیدی شامل رس وسلیت را از محل تخریب تا فاصله صدها کیلومتر منتقل کند . مطالعات نشان می دهد که بیشترین روزهای گرد و غباری در مناطق شرقی کشور به وقوع می پیوندد به طوری که در محدوده وزش بادهای120 روزه سیستان،فراوانی وقوع گرد و غبار در سال به بیش از150 روز می رسد.لذا با توجه به اهمّیت موضوع بررسی و پیش بینی میانگین عددی حداکثر سرعت باد سالیانه با استفاده از روش رگرسیون فضایی-زمانی در این تحقیق مد نظر قرارگرفت بررسی پارامتر هایی همچون: خود همبستگی ، ایستایی ، نرمال بودن خطاها ، عدم همبستگی آنها، همسانی واریانس خطاها و بررسی هم خطی با استفاده از شاخص تورم واریانس نشان داد که مدل های عددی رگرسیون فضایی-زمانی داده ها ، این قابلیت را دارند که می توانند میانگین حداکثرسرعت باد را در طی سالهای آینده پیش بینی کنند نتایج نیز نشان می دهد که رگرسیون فضایی-زمانی تا سال 2022 می تواند سرعت باد را پیش بینی کند
مدل عددی بیانگر آنست که کمترین میانگین سالیانه سرعت باد طی سال های 2019 تا 2022 مربوط به ایستگاه قاین است و روند پیش بینی آن نشان می دهد تا سال 2022 از میانگین سالیانه سرعت باد کاسته می شود. بیشترین میزان میانگین سالیانه سرعت باد مربوط به ایستگاه زابل است که روند پیش بینی این ایستگاه نشان می دهد از میانگین سالیانه سرعت باد تا 2022 کاسته می شود.
مهندس ابراهیم عسگری، مهندس محبوبه نوری، دکتر محمدرضا رضایی، دکتر رئوف مصطفیزاده،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
رویکردهای جدید در حوزه مدیریت بحران از مفاهیم آسیبپذیری به تابآوری تغییر پیدا کرده اند و بر تقویت توانایی سیستم در مقابله با خطرات ناشی از وقوع سوانح طبیعی تاکید میکنند. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف شناخت قابلیتهای آبخیز قرهشیران و برنامهریزی مدیریت بحران با تاکید بر تابآوری محیطی انجام گرفت. برای تدوین استراتژی، تشریح قوتها، فرصتها، آرمانها و نتایج قابل اندازهگیری از تکنیک تحلیلی SOAR و نظرات کارشناسی 52 کارشناس خبره استفاده شد. نتایج تکنیک SOAR و راهبردهای پیشگیری و آمادگی مدیریت بحران با میزان تابآوری محیطی حوزه مورد مقایسه قرار گرفت. بر اساس نتایج کاهش خسارات مستقیم و غیرمستقیم سیل با 9/51 درصد و داشتن حوزهای با مقدار فرسایش خاک و هدررفت آب بسیار کم با 3/42 درصد بهترتیب مهمترین نتایج مدل SOAR شناخته شدند. از میان ۱۵ مولفه تابآوری محیطی، عملکرد 5 مؤلفه بهصورت معنیدار (05/0) مورد پذیرش قرار گرفت. نتایج ارزیابی مطلوبیت تابآوری محیطی حوزه با آزمون T تک نمونهای نشان داد که بعد محیطی تابآوری (67/2) با سطح معنیداری (003/0 sig=) دارای اختلاف معنیدار است و بیانگر آسیبپذیری بالا و تابآوری پایین است. توجه به معیارهای مکانیابی اصولی سازههای آبخیزداری، ایجاد فرصت بیشتر و استفاده از پتانسیلهای بخش خصوصی، سازمانهای مردم نهاد محلی در مدیریت بحران مفید خواهد بود. تحلیل مولفههای تابآوری آبخیز در دستیابی به مدیریت جامع حوزههای آبخیز، شناخت صحیح کارکرد آبخیز، امکان خودساماندهی و بازیابی تعادل و پذیرش سازگاری با مخاطرات طبیعی، مشارکت آبخیزنشینان در تصمیمگیری، آمادگی و مقابله با بحرانهایی همچون سیل میتواند در افزایش تابآوری موثر باشد.
حامد حیدری، داریوش یاراحمدی، حمید میرهاشمی،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
مداخلات انسان در عرصههای طبیعی بهصورت تغییر در کاربری اراضی منجر به ایجاد دومینویی از ناهنجاریها و سپس مخاطرات محیطی شده است. این تغییرات گسترده و انباشتی در پوشش و کاربری اراضی، خود را به شکل ناهنجاریهایی از قبیل شکلگیری روانابهای شدید، فرسایش خاک، گسترش بیابانزایی و شور شدن خاک نشان داده است. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی واداشتهای رادیانسی سطحی (آلبیدو) فصلی ساختار پوشش اراضی استان لرستان است. در این راستا از دادههای طبقات پوشش اراضی محصول کامپوزیت MCD12Q2 سنجنده MODISاستفاده شد. دادههای رادیانسی شامل داده باز تحلیل آلبیدو سطحی بود که از پایگاه کوپرنیکس نسخه ERA5، اخذ شد، بهمنظور آشکارسازی واداشتهای رادیانسی هرکدام از پوششهای اراضی استان به تفکیک فصلی از تکنیک ماتریس تحلیل متقاطع (CTM) استفاده شد. نتایج نشان داد بهطورکلی در سطح استان لرستان 5 کد پوشش اراضی شامل: اراضی جنگلی، مراتع، اراضی کشاورزی، اراضی مسکونی و اراضی بایر قابل آشکارسازی هستند. همچنین نتایج این تحقیق بیانگر آن بود که که پوشش اراضی در فصلهای پاییز، بهار و تابستان، واداشت و تأثیر معنیداری در میزان آلبیدوی سطحی در سطح استان اعمال نکردهاند، میزان آلبیدوی دو فصل بهار و پاییز در حالت کمینه قرار داشت که به میانگین آلبیدوی جهانی تقریبا 2/0 بسیار نزدیک است. اما در فصل زمستان اولاً میزان آلبیدوی سطحی در همه پوششهای اراضی استان (بهجز طبقه اراضی جنگلی) بهصورت قابلتوجهی نسبت به سایر فصول افزایش پیدا کرده اند و دوما تفاوت قابل توجهی نیز بین پوشش های مختلف اراضی از لحاظ واد اشت آلبدو، آشکار شد. در این خصوص بیشترین میزان تغییر در آلبیدو مربوط به دو پوشش مراتع و اراضی بایر بود که در فصل زمستان میزان آلبیدوی این دو پوشش به ترتیب مقدار عددی 36/0 تا 38/0 رسیده است در حالی که اراضی جنگلی استان در فصل زمستان کمترین میزان آلبیدوی سطحی را از خود نشان داده است.