جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای مزیدی

زهرا تقی زاده، احمد مزیدی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده

چکیده

جزیره گرمایی شهری به عنوان یکی از مخاطرات محیطی نو ظهور شرایط زیست محیطی دشواری را برای ساکنان شهرها به وجود آورده. هدف این مطالعه ارزیابی تغییر پذیری فضایی و مکانی جزیره گرمایی شهر اصفهان با توجه به نقش کاربری اراضی می­باشد. میکروکلیمای پژوهش حاضر 2/190 کیلومتر مربع از شهر اصفهان است که برای تحلیل رابطه بین تغییرات کاربری و پوشش زمین بر جزیره گرمایی شهر اصفهان از تصاویر لندست 7 (سنجنده TM و ETM+) و لندست 8 ( سنجنده  OLI/TIRS) در تاریخ 20 جولای 1989، 17 آگوست 2005، 18 آگوست 2014، استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نواحی شهری دارای 31 درصد تغییرات در جهت مثبت بوده این در حالی است که مساحت اراضی کشاورزی و فضای سبز با 25 درصد کاهش مواجه شده است. بررسی شدت جزیره ی گرمایی نشان می­دهد هسته­های پر حرارت متعلق به اراضی نامرغوب و اراضی بایر با میانگین 33/37 و 5/36 بوده است همچنین بیشترین مساحت طبقۀ دمایی در سال 1989 و 2005 مربوط به طبقه دمایی گرم بوده این در حالی است که در سال 2014 درصد طبقات دمایی متوسط 8/63 درصد را به خود اختصاص داده است .توزیع تغییرات مکانی جزیره گرمایی در شهر اصفهان نیز نشان می­دهد که جزایر گرمایی به مرور زمان تغییر مکانی داشته است به طوری که در سال 2014 به لکه­هایی در اطراف شهرک­های جنوبی شهر، مناطق نظامی و اراضی بایر در نیمه جنوبی، قسمت­هایی در شمال غرب و شمال شرق و لکه­های کوچکی در شرق اصفهان محدود شده است. به عبارتی نتایج این پژوهش نشان داد که گسترش شهر عامل اصلی افزایش دمای سطح و گسترش جزیره گرمایی نمی­تواند باشد بلکه نوع کاربری سایر اراضی در افزایش یا کاهش دما نیز موثر بوده است.


داشجوی دکتری عبدالعزیز قاضی زاده، دکتر کمال امیدوار، دکتر غلامعلی مظفری، دکتر احمد مزیدی،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده

چکیده
هدف: حوضه کابل به دلیل وقوع سیلاب‌های شدید و بارش‌های سنگین، یکی از مناطق آسیب‌پذیر افغانستان به شمار می‌رود. این پژوهش با هدف شناسایی بارش‌های سنگین (بیش از ۲۰ میلی‌متر) و سازوکارهای همدیدی مرتبط با آن‌ها، به واکاوی بارش‌های سنگین و سیلابی در این حوضه پرداخته است.
روش پژوهش: برای این کار، داده‌های روزانه بارش ۱۸ ایستگاه هیدرولوژیک در محدوده حوضه کابل طی دوره آماری ۲۰۰۸ تا ۲۰۲۲ با رویکرد محیطی-گردشی تحلیل شد. تحلیل خوشه‌ای با استفاده از روش ادغام وارد انجام گرفت و نقشه‌های همدیدی با استفاده از نرم‌افزار گرادس استخراج گردید.
یافته‌ها: نتایج نشان می‌دهد که بارش‌های سنگین و سیلابی در حوضه کابل، تحت تأثیر ترکیبی از عوامل جوی و همدیدی قرار گرفته و سه الگوی همدیدی اصلی عامل بارش‌های سنگین در حوضه کابل می باشد. در الگوی اول (۲۳ مارس ۲۰۰۹)، ناوه‌ای در شرق مدیترانه باعث بارش ۳۱ میلی‌متری در ایستگاه قلعه ملک شد. در الگوی دوم (۱۷ مارس ۲۰۱۴)، ناوه عمیق همراه با نفوذ هوای سرد سیبری منجر به بارش ۵۹ میلی‌متری در ایستگاه باغ عمومی و سرازیر شدن سیلاب در استان‌های پروان، کاپیسا و کابل گردید. در الگوی سوم (۵ فوریه ۲۰۱۷)، ترکیب ناوه، هوای سرد و واچرخند هند ریزش بارش ۶۰ میلی‌متری را در ایستگاه قلعه ملک به دنبال داشت.
نتیجه‌گیری: با بررسی رفتار گردش‌های جوی و سامانه‌های مؤثر، می‌توان وقوع این بارش‌ها را چند روز پیش از ظهور الگوهای مربوطه پیش‌بینی کرد و اقدامات لازم را برای کاهش اثرات زیان‌بار آن‌ها به کار گرفت. نتایج این مطالعه در مدیریت بهینه منابع آبی، آمادگی در برابر خسارات، کاهش آسیب‌ها، و صدور هشدار به‌موقع به مسئولان و ساکنان منطقه اهمیت زیادی خواهد داشت.
 
خانم شکوفه امیدی قلعه محمدی، دکتر احمد مزیدی، دکتر کمال امیدوار،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده

هدف: استان چهارمحال و بختیاری به‌دلیل موقعیت کوهستانی و تأثیرپذیری از سامانه‌های جوی مدیترانه‌ای و سودانی، طی سال‌های اخیر بارش‌های شدید و نوسانات هیدرولوژیکی قابل توجهی را تجربه کرده است. این شرایط منجر به وقوع سیلاب‌های ناگهانی و تهدید منابع آب در منطقه شده است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف تحلیل شدت بارش‌های رگباری، برآورد مقادیر آن در دوره‌های بازگشت مختلف و ترسیم منحنی‌های شدتمدتفراوانی (IDF) و نقشه‌های پراکندگی فضایی برای چهار ایستگاه کوهرنگ، فارسان، شهرکرد و بروجن انجام گرفت.
روش پژوهش: داده‌های بارش طی یک دوره آماری ۲۰ ساله استخراج شد و شدت بارش برای تداوم‌های زمانی ۱۵ تا ۱۴۴۰ دقیقه محاسبه گردید. در ادامه، بیشینه شدت بارش در دوره‌های بازگشت ۲، ۵، ۱۰، ۲۵، ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ سال با بهره‌گیری از توزیع‌های آماری مختلف شامل گمبل، نرمال، پیرسون نوع ۵ و ویبول برآورد شد. افزون بر این، از روش‌های درون‌یابی مکانی برای نمایش الگوهای پراکندگی شدت بارش در سطح استان بهره گرفته شد.
یافته‌ها:  نشان داد که توزیع گمبل بهترین برازش را با داده‌های مشاهده‌ای داشته است. همچنین مشخص گردید که با افزایش مدت زمان بارش، شدت بارش کاهش یافته و با افزایش دوره بازگشت، شدت افزایش یافته است. نتایج فضایی نیز حاکی از آن بود که بیشترین شدت بارش در نواحی مرتفع شمال‌غربی استان ایستگاه کوهرنگ رخ داده و به سمت جنوب و شرق کاهش یافته است.
نتیجه‌گیری: استفاده از توزیع‌های آماری، به‌ویژه گمبل، امکان مدل‌سازی دقیق بارش‌های رگباری را در استان فراهم می‌کند. و طراحی سازه‌های هیدرولوژیکی باید بر اساس الگوهای پراکندگی شدت بارش در کل استان انجام گیرد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سامانه نشریات علمی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Spatial Analysis Environmental hazarts

Designed & Developed by : Yektaweb