۶ نتیجه برای عزیزی
اصغر عزیزی، حسن افراخته، فرهاد عزیز پور،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
تغییر پوشش اراضی به عنوان عاملی پایه در تغییرات زیست محیطی عمل کرده و به یک خطر جهانی تبدیل شده است. در این پژوهش تغییرات پوشش اراضی در نواحی گردشگری روستایی به وسیله شبکه عصبی، زنجیره مارکوف در نرم افزارهای ArcGIS، ENVI ، Terrsetبا بهره گیری از تصاویر سنجنده های TM و OLI ماهواره لندست در یک بازه ۳۰ ساله برای سه دوره ۱۹۸۵، ۲۰۰۰ و ۲۰۱۵ مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که تغییرات پوشش اراضی در فاصله زمانی سالهای ۱۹۸۵ تا ۲۰۱۵ در پنج کلاس فضاهای مسکونی، سبز و باغی مسکونی، فضاهای بایر و کوهستانی و ارتباطی طبقه بندی شدند. در این بررسی مساحت پوشش اراضی کوهستانی و بایر(۲۵/۱۳ درصد) کاهش یافته و در مقابل، بر پوشش اراضی سبز و باغی مسکونی(۲۲۱/۶ درصد)، مسکونی (۲۵۸/۵ درصد)، تجاری (۲۶۴/۱ درصد) و ارتباطی (۵۲۹/۰ درصد) افزوده شده است. همچنین یافته های حاصل از پیش بینی با استفاده از زنجیره مارکوف – CA نشان داد که با ادامه روند فعلی و بارگذاری بیش از حد بر زمین، در افق ۲۰۳۰ از پوشش سبز (زراعی؛ باغی و مرتع، باغی و مسکونی) و پوشش بایر و کوهستانی کاسته شده و به پوشش های مسکونی ویلایی و تجاری افزوده خواهد شد. مبتنی بر یافته های پژوهش این نتیجه حاصل شد که تغییرات پوشش اراضی نواحی گردشگری روستایی در راستای دستیابی به سود بیشتر به کاربری های ناسازگار تبدیل شده است. این تغییر پوشش اراضی علاوه بر اثرات اقتصادی، اجتماعی، منجر به شکل گیری مخاطره زیست محیطی در دهستان برغان شده است.
فرهاد عزیزپور، وحید ریاحی، سمیه عزیزی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده
در پی وقوع بحران بیماری کرونا در نقاط مختلف جهان، پراکنش فضایی این بیماری در ایران ناهمگن بوده است. همزمان با رشد روزافزون اطلاعات پیرامون بیماریها و مرگومیر، روشهای متناسب برای تحلیل این نوع دادهها نیز رو به گسترش است. یکی از این روشها، تحلیل فضایی بیماری است. هدف از بررسی الگوی پراکنش فضایی بیماری نه فقط شناخت صرف آن، بلکه شناخت و واکاوی عوامل مؤثر بر پراکنش فضایی بیماری در سطح منطقه مورد مطالعه یعنی شهرستان دماوند به عنوان موضوع اصلی بررسی است. در این پژوهش با ماهیت توصیفی-تحلیلی که در آن برای جمعآوری اطلاعات از روشهای اسنادی-میدانی استفاده شده است، ابتدا اطلاعات مورد نیاز مانند آمار تعداد مبتلایان به کرونا از ابتدای فروردینماه ۱۳۹۹ تا پایان تیرماه ۱۳۹۹ با مراجعه به مرکز بهداشتی-درمانی شهرستان دماوند جمعآوری شد. سپس با روشهای لکههای داغ، منحنی بیضوی انحراف استاندارد، آزمون همبستگی پیرسون و خودهمبستگی فضایی موران در محیط نرمافزار GIS الگوی پراکنش فضایی بیماری و عوامل مؤثر بر شیوع آن نشان داده شد. نتایج حاصله از تحلیل لکههای داغ نشان داد، بیشترین لکههای داغ در سمت غرب و شمال غربی شهرستان قرار دارند و روستاهای قرار گرفته در این لکهها با برخورداری کم از مراکز بهداشتی-درمانی تقریباً دارای تراکم جمعیتی بالایی هستند که در مجاورت یکدیگر و نزدیک به شهرها و در مسیر و جاده اصلی قرار دارند. بیشترین لکههای سرد نیز در نواحی شرق و جنوب شرقی منطقه مورد مطالعه قرار گرفتهاند. نتایج آزمون همبستگی پیرسون و شاخص موران گویای همبستگی معنادار بین عوامل ششگانه مؤثر در شیوع کرونا شامل ضعف در ارائه خدمات بهداشتی-درمانی (۰/۲۳)، بالا بودن سطح تعاملات بین سکونتگاهی (۰/۲۱)، کوتاه بودن فاصله جغرافیایی بین سکونتگاهها (۰/۲۰)، سادهسازی ریسک خطر ابتلا به کرونا (۰/۱۹)، ضعف توجه جامعه محلی به اصول مواجهه بهداشتی با مخاطره کرونا (۰/۱۷) و ضعف در اطلاعرسانی رسمی از مخاطره کرونا (۰/۱۶) با الگوی پراکنش خوشهای است. در این پژوهش شناخت الگوی فضایی پراکنش بیماری کرونا و تحلیل فضایی علل آن میتواند به مدیریت کارای این بیماری کمک نماید.
مسعود اخوان کاظمی، پروانه عزیزی، محمد باقر خرمشاد، محمد ابوالفتحی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
اصطلاح جنبشهای اجتماعینوین برای توصیف جنبشهایی به کار برده میشود که در اواخر دهۀ ۱۹۶۰ به واسطۀ اقدام جمعی در عرصۀ اجتماعی فعال بودند. از مهمترین جنبشهای نوین اجتماعی میتوان به جنبشزنان، جنبشصلح و جنبشزیستمحیطی اشاره نمود. رشد سریع و شتابان جوامع صنعتی بدون در نظر گرفتن تخریب محیطزیست، مسائل و معضلات فراوانی را به وجود آورده است. از مهمترین مشکلات موجود میتوان به فرسایش خاک، و انواع آلودگیها اشاره نمود. مجموعۀ این عوامل، زمینه را برای شکلگیری جنبشهای زیستمحیطی فراهم نمودهاند. نوشتار حاضر تلاش میکند تا به این پرسش پاسخ دهد که جنبشهای زیست محیطینوپدید چگونه در قالب جنبشهای اجتماعینوین قابل تحلیل هستند؟ و چه افزودههایی بر جنبشهای اجتماعینوین داشهاند؟ بنابراین، با روش کیفی تفسیری، شیوۀ مطالعات موردی چیستی و چرایی جنبشهای زیستمحیطینوپدید را مورد بررسی قرار میدهد. یافتههای تحقیق نشان میدهند که بحرانهای زیستمحیطی زمینه را برای شکلگیری، فعالیت وتاثیرگذاری جنبشهای زیستمحیطینوپدید فراهم نمودهاند. از اینرو جنبشهای زیستمحیطینوپدید به منظور رویارویی با بحرانهای موجود، در ابتدا به افزایش آگاهیهای عمومی پرداخته و سپس سازمانها و گروههای طرفدار محیطزیست را ایجاد نمودند و در نهایت با ورود به عرصه سیاست، با استفاده از ابزارها و شیوههای جدید به بیان خواستهها و اعتراضهای خود به شیوههای مسالمتآمیز پرداختهاند تا از این طریق، ضمن وادار کردن حکومتها به پاسخگویی و در نهایت ورود مستقیم به عرصۀ سیاست به عنوان گروههای ذینفوذ و احزابسیاسی بتوانند در حوزۀ سیاست عمومی تأثیرگذار باشند. در نتیجه حجم وگستره قدرت اجتماعی و تاثیرگذاری سیاسی جنبشهای زیستمحیطی نوپدید باعث باز پروری و غنیسازی جنبشهای نوین اجتماعی شده است. به گونهای که امروزه میتوان آنها را بعنوان نیروهای اجتماعی قدرتمند و بازیگرانی تاثیرگذار، در عرصه جامعهشناسیسیاسی مورد شناسایی و تحلیل قرار داد.
خانم سوسن حیدری، دکتر مصطفی کریمی، دکتر قاسم عزیزی، دکتر علی اکبر شمسی پور،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
شناخت الگوهای مکانی رخداد خشکسالی نقش مهمی در پایش، پیشآگاهی و پیشبینی، مقابله، کاهش آسیبپذیری و افزایش سازگاری با این مخاطره دارد. هدف پژوهش شناسایی پراکنش مکانی و تحلیل الگوهای مکانی سالانه، فصلی و ماهانه شدتهای خشکسالی ایران است. با این هدف، استخراج شدتهای خشکسالی از دادههای بارش ماهانه بازکاوی شده (ERA۵) مرکز پیشبینی میان مدت اروپا (ECMWF) در بازه زمانی ۲۰۲۱-۱۹۷۹ و شاخص ZSI انجام شد. برای دستیابی به هدف تحقیق و تبیین الگوی مکانی حاکم بر فراوانی شدتهای خشکسالی (بسیارشدید، شدید، متوسط و ضعیف) از روشهای آمار فضایی مانند خودهمبستگی موران جهانی، شاخص انسیلن محلی موران و لکههای داغ استفاده شد. نتایج شاخص موران جهانی نشان داد که با افزایش شدت، پراکنش مکانی پدیده خشکسالی خوشهای شده است. توزیع مکانی شاخص موران محلی و لکههای داغ نیز این امر را تأیید میکنند. تضاد بسیار واضح در خوشههای محلی رخداد بالا (پایین) و همچنین لکههای داغ (سرد) خشکسالیهای شدید (بسیار شدید) سالانه در جنوب، جنوبشرق و شرق دیده شد. در فصل پاییز خشکسالیهای ضعیف تا بسیارشدید، جهتگیری جنوبشرقی- شمالغربی دارند. اما در فصل بهار و زمستان الگوی مکانی خشکسالی بسیارشدید برعکس خشکسالی شدید و متوسط است. با وجود تغییرپذیری نسبتاً بالای بیشینه خودهمبستگی فضایی مثبت خشکسالیهای شدید و بسیارشدید ماهانه، الگوی مکانی آنها تقریباً مشابه است. تشکیل خوشههای مکانی خشکسالیهای شدید و بسیار شدید در شمالغرب، شمالشرق و بهویژه سواحلخزری، هشدار جدی در مورد مدیریت منابع آب بهخصوص برای فعالیتهای مبتنی بر رخداد بارش، مانند کشاورزی است.
دکتر قاسم عزیزی، دکتر سمانه نگاه، دکتر نیما فریدمجتهدی، آقای یوسف شجاعی،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
فرایند مستمر و رو به گسترش گرمایش جهانی بهویژه در منطقه آسیا، شرایط را برای افزایش خشکی و گسترش پدیده بیابانزایی فراهم کرده است. بسیاری از بیابانهایی که تا چندی پیش در تعادل اکولوژیک، شرایط حفاظت خاک را داشتند، امروزه بهعنوان کانونهای تازهای از ایجاد مخاطره گردوخاک گسترشیافته تبدیل شدهاند. نمونههای متعددی در ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی خاصاش، در میان برخی از بیابانهای مهم دنیا، اتفاق افتاده است. ناهنجاری دمایی ۸ درجهای در زمستان سال گذشته در حوضه آبخیر دریای کاسپین، کانونهای گردوخاک جدیدی برای سواحل جنوبی این دریا فراهم کرده است. در تاریخ ۳۰ الی ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰، گردوخاکی کمسابقه از لحاظ وسعت منطقه درگیر و همچنین غلظت، در ایستگاههای هواشناسی استان گیلان به ثبت رسید. اجرای مدلهای پسگرد شیمیایی جو HYSPLIT نشان از گسیل گردوخاک از منطقه شمالغربی دریای کاسپین برای اولینبار به سواحل جنوبی دریای کاسپین (استان گیلان) با چنین شدتی دارد. کانون و منشاء این گردخاک بیابان راین در شمالغربی دریای کاسپین شناسایی شد. گرمایش مستمر و کمسابقه در منطقه و همراهی با جریانهای قوی شمالی-جنوبی شرایط را برای گسیل این گردوخاک فراهم کرد. بهدلیل منشاء گردوخاک گسیلشده و همچنین وضعیت جغرافیایی و توپوگرافیکی حوضه دریای کاسپین، تراز این گردوخاک از سطح زمین تا ارتفاع کمتر از ۱۵۰۰ متر ارزیابی شد. تحلیل شرایط همدید با استفاده از دادههای بازتحلیل NCEP/NCAR با تفکیک مکانی ۱ درجه، بیانگر استقرار توده هوای پرفشار با مرکز ۱۰۱۸ هکتوپاسکال روی بخشهای شمالغربی دریای کاسپین و نفوذ زبانه پرفشار تا سواحل جنوبی دریای کاسپین است. باتوجهبه گرادیان مناسب فشاری و افزایش سرعت باد، چشمههای مولد گردوخاک روی مناطق بیابانی راین شکل گرفته و با حاکمیت جریانهای شمالی (جنوب سو) توده گردوخاک به سمت استان گیلان گسیل مییابد.
آقای علی اکبر میرشفیعی، دکتر سعید بازگیر، دکتر قاسم عزیزی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
در بسیاری از تحقیقات علمی، استفاده از آمارههای سنجش خطا در انتخاب یک مدل و یا روش در تحلیل فضایی مخاطرات محیطی، بدون در
نظرگرفتن ملاحظاتی انجام میشود. در این پژوهش، سنجش دقت روشهای درونیابی بارش در استان فارس با هدف ارزیابی عملکرد
آمارههای پرکاربرد اندازهگیری خطا و ارائه توصیههایی برای استفاده صحیح از آنها بوده است. درونیابی بارش به کمک ۱۶۱ ایستگاه
هواشناسی (۲۲ ایستگاه همدیدی و ۱۳۹ ایستگاه بارانسنجی) برای سال ۱۳۹۸ به عنوان یک سال پربارش با روشهای وزنی عکس فاصله،
کریجینگ، کوکریجینگ و تابع پایه شعاعی انجام شد. نتایج ارزیابی آماره MBE نشان میدهد در مواردی به دلیل صفر شدن حاصل جمع مقادیر
مثبت و منفی، محقق در انتخاب روش درونیابی دچار اشتباه شده و این آماره تنها بیشبرآوردی و یا کمبرآوردی را نشان داده و نمیتوان از آن
برای ارزیابی دقت و انتخاب روشهای درونیابی استفاده نمود. در خصوص ضریب تبیین (r ۲ )، نتایج نشان داد که به دلیل عدم سنخیت بزرگی
دامنه تغییرات این ضریب (صفر تا ۱) با مقادیر خطا (۱۰۰ تا ۴۰۰ میلیمتر برای درونیابی بارش استان فارس)، استفاده از آن در ارزیابی
دقت یک روش صحیح نمیباشد. درخصوص NRMSE نتایج نشان داد که در نمونههای با تعداد افراد کم (n=۳, NRMSE=۰,۳۵) در
مقایسه با نمونههای با تعداد زیاد (n=۲۰, NRMSE=۰,۰۹۷)، مقدار آن بیش از اندازه افزایش یافته و استفاده از این آماره پیشنهاد
نمیشود. در یک نتیجهگیری کلی، استفاده از آمارههای MAE و RMSE برای ارزیابی خطای روشهای درونیابی به دلیل واقعیتر نشان
دادن مقدار خطا پیشنهاد میشوند.
واژگان کلیدی: بارش، آمارههای ارزیابی خطا، روشهای درونیابی، استان فارس