5 نتیجه برای صفریان
بتول زینالی، صیاد اصغری سراسکانرود، وحید صفریان زنگیر،
دوره 4، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
آنالیز و پایش خشکسالی یکی از اصول مهم در مدیریت خشکسالی و ریسک، بویژه در مناطق در معرض خطر خشکسالی است. سیستمهای پایش در تدوین طرحهای مقابله با خشکسالی و مدیریت آن از اهمیت زیادی برخوردار میباشند. با این حال، مطالعات انجام شده در رابطه با این پدیده بر اساس روشهای مناسب بسیار کم است، بررسی ویژگیهای خشکسالی و پیشبینی آن میتواند در کاهش خسارات حاصل از آن موثر باشد بدین منظور، در این پژوهش به بررسی خشکسالی و ارزیابی امکان پیشبینی آن برای ایستگاههای حوضه دریاچه ارومیه پرداخته شد. دادههای مورد استفاده در این پژوهش، مقدار بارندگی به صورت ماهانه در دوره آماری 29 ساله از سال 1985 تا 2014 میباشد. شاخص SEPI در مقیاس زمانی 6 و 12 ماهه برای بررسی ویژگی خشکسالی و مدل سیستم استنتاج عصبی–فازی تطبیقی برای پیشبینی خشکسالی استفاده میشود با توجه به یافتههای حاصل در این پژوهش، درصد فراوانی وقوع خشکسالی در حوضه دریاچه ارومیه در ایستگاههای ارومیه و سقز و مراغه در مقیاس 6 ماهه بیشتر از مقیاس 12 ماهه است اما در ایستگاههای تبریز و مهاباد شرایط بر عکس میباشد. و روند خشکسالی در حوضه دریاچه ارومیه افزایشی است و روند دما با شدت بیشتری روند افزایشی دارد. بیشترین درصد وقوع خشکسالی در ایستگاه ارومیه و کمترین آن در مهاباد مشاهده شد. نتایج حاصل از پیشبینی شاخص با مدل ANFIS نشان داد در رابطه کد نویسی بیشترین میانگین خطای آموزشی 51/0 درصد در ایستگاه تبریز در مقیاس 12 ماهه و کمترین میانگین خطای آموزشی 36/0 درصد در ایستگاه مراغه در مقیاس 12 ماهه میباشد. در مدلسازی دادههای اعتبارسنجی، میانگین خطای مدلسازی طبیعتاً بیشتر از میانگین خطای آموزشی میباشد.
وحید صفریان زنگیر، بتول زینالی، یوسف جعفری حسی کندی، لیلا جعفرزاده علیآباد،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
بررسی و ارزیابی پدیده گرد و غبار و ریزگردها یکی از ارزش های مهم در زمینه مدیریت مخاطره اقلیمی و محیطی در خاورمیانه بویژه مناطق خشک و غرب و جنوب و قسمت های مرکزی ایران می باشد. روش ها و طرح های مطالعه این پدیده و مدیریت آن از اهمیت و ارزش های زیادی برخوردار می باشد. با توجه به مطالعات انجام شده در رابطه با پدیده گرد و غبار بر اساس روشهای پیش بینی با خطای کم در تناقض و کم می باشد، ارزیابی ویژگیهای گرد و غبار و پیشبینی آن باعث کاهش خسارات جبرانناپذیر حاصل از آن تاثیرگذار می باشد. برای این کار، در این تحقیق به پایش گرد و غبار و ارزیابی پیشبینی آن در استان اردبیل با استفاده از مدل ANFIS پرداخته شد. دادههای مورد استفاده در این تحقیق، مقدار گرد و غبار در دوره آماری مربوطه به هر ایستگاه از بدو تاسیس تا سال 2016 میباشد. پدیده گرد و غبار در بازه زمانی مشاهده و پیش بینی شده برای ارزیابی ویژگی گرد و غبار و مدل سیستم تطبیقی ANFIS برای پیشبینی پدیده گرد و غبار استفاده شد. با توجه به یافتههای حاصل در این تحقیق، در پایش و پیش بینی وضعیت گرد و غبار درصد فراوانی وقوع در سال های مشاهده شده بیش ترین مقدار حداکثر فراوانی گرد و غبار در ایستگاه اردبیل با مقدار 74 درصد و کم ترین آن در مشکین شهر 8 درصد بوده است. در سال های پیش بینی شده بیشترین مقدار حداکثر فراوانی گرد و غبار در ایستگاه خلخال با مقدار 67/61 درصد و کمترین آن در مشکین شهر 10 درصد بوده است. از نظر مقدار شدت گرد و غبار ایستگاه اردبیل شدیدتر از بقیه ایستگاهها است. از نظر شدت خشکسالی که مورد بررسی قرار گرفت هر 5 ایستگاه مورد مطالعه دارای گرد و غبار میباشند به عبارتی مقدار گرد وغبار بالای 74 درصد را میتوان مشاهده کرد. برای 5 ایستگاه مورد مطالعه برای 18 سال آینده با استفاده از کدهای که به صورت دستی حاصل شده به تفکیک ایستگاهها در سری زمانی به دست آمد که بیش ترین میانگین خطای آموزشی در ایستگاه پارس آباد مغان با مقدار 0/091 درصد و کمترین مقدار آن در ایستگاه گرمی با مقدار 0/001 درصد به حاصل شد.
وحید صفریان زنگیر، بهروز سبحانی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
با توجه به اهمیت فرین دما در بخش تولیدات کشاورزی و باغی که هر ساله خسارات قابل توجه ی را در این بخش به بار می آورد. برای جلوگیری از خسارات وارده در این بخش باید پژوهش های دقیق انجام گرفته و سپس با مدیریت و برنامه ریزی بر این مساله فایل آمد. هدف پژوهش حاضر بررسی و پیشبینی اثرات مخاطرهای دمای فرین ماهانه بر روی محصولات باغی و کشاورزی در نوار شمالی ایران میباشد. برای این منظور ابتدا داده های فرین دمای تمامی ایستگاه در بازه زمانی 30 ساله اخذ شد و سپس با استفاده از مدل شبکه عصبی تطبیقی Anfis داده ها برای خطاسنجی و پیشبینی برای 6 سال آینده انجام شد سپس برای سنجش تناسب اراضی نوار شمالی ایران برای کشت براساس داده های پیشبینی شده با به کارگیری دو مدل Vikor و Topsis اقدام شد. براساس یافته های پژوهش با توجه به مدلسازی خطایابی فرین دمای حداکثر کمترین خطایابی را نسبت به حداقل دما نشان داد. در استان گلستان فرینهای دمای حداکثر و حداقل هر دو در حالت افزایشی ضعیف می باشد ولی استان گیلان فرینهای دمای حداکثر و حداقل هر دو در حالت افزایشی و حداکثر دما شدت بیشتری را دارا میباشد. استان مازندران فرینهای دمای حداکثر و حداقل هر دو در حالت افزایشی و حداقل دما شدت بیشتری را نشان داد. هر دو مدل تصمیم گیری چند متغیره تاپسیس و ویکور تلفیق داده ها، حداقل دما ایستگاه ها را به خوبی منعکس کردند ولی در دمای حداکثر در ایستگاههای با اولویت بدتر را به خوبی منعکس نکردند.
دکتر وحید صفریان،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
هدف: هدف این پژوهش بررسی تغییرات گازهای گلخانهای در ایران و شناخت گازهای اثرگذارتر میباشد. همچنین یافتههای تحقیق به شناخت بهتر وضعیت آلودگی و تدوین راهکارهای کاهش آن کمک خواهد کرد. این یافتهها میتواند مبنای برنامهریزی برای کاهش اثرات تغییر اقلیم در کشور قرار گیرد. در تحقیق حاضر از دادههای سنجش از دور استفاده شد.
روش پژوهش: در پژوهش حاضر به بررسی تغییرات زمانی و فضایی گازهای گلخانهای شامل مونوکسیدکربن، دیاکسید نیتروژن، اُزن، بخار آب و متان در ایران طی سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۴ اقدام شد. دادههای ماهوارهای Sentinel-5P با استفاده از سامانه تحت وب GEE استخراج شدند و پس از فیلتر کردن و حذف دادههای دارای کیفیت پایین، با استفاده از روش Z-Score برای بهبود مقایسه و تحلیل همبستگی استانداردسازی شدند. برای کاهش ابعاد دادهها و شناسایی مؤلفههای مؤثر بر تغییرات گازها، تحلیل مؤلفههای اصلی (PCA) انجام شد و روندهای زمانی و مکانی گازها با استفاده از تحلیل آمار بررسی گردید. ازن
یافتهها: نتایج نشان داد که متان دارای روند افزایشی پایدار از اواخر ۲۰۲۱ تا پایان ۲۰۲۴ بوده و با ضریب تعیین 87/0 = R2
بیشترین تأثیر را بر واریانس کل دادهها دارد که احتمالاً ناشی از فعالیتهای انسانی و تغییرات اقلیمی منطقه میباشد. CO،NO₂ و O₃ بیشتر تحت تأثیر نوسانات فصلی و عوامل غیرخطی قرار داشته و الگوهای افزایشی یا کاهشی طولانیمدت مشخصی از آنها مشاهده نشد. بخار آب نیز با تغییرات دما، منابع آب و الگوهای جوی رابطه مستقیم دارد و کمترین غلظت آن در ماههای سرد ثبت شد، در حالی که در ماههای گرم افزایش نشان میدهد. تحلیل PCA نشان داد که دو مؤلفه اصلی بیش از ۷۰ درصد واریانس کل دادهها را توضیح میدهند و گازهای CH₄،O₃ وNO₂ بیشترین سهم را در تغییرات کل دارند.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه نشان داد که تغییرات گازهای گلخانهای در ایران همزمان تحت تأثیر عوامل طبیعی و فعالیتهای انسانی است. ترکیب دادههای ماهوارهای، تحلیل آماری و PCA امکان ارزیابی دقیق روندهای زمانی و فضایی گازهای گلخانهای را فراهم کرده و اطلاعات ارزشمندی برای برنامهریزی کاهش آلایندهها، و تدوین راهبردهای مقابله با تغییر اقلیم ارائه میدهد.
دکتر رئوف مصطفیزاده، وحید صفریان زنگیر، خدیجه حاجی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
تصادفات جادهای برآیندی از ترکیب رفتار راننده، وضعیت جاده، وسیله نقلیه و عوامل محیطی است. بنابراین یکی از مؤثرترین مواردی که میتواند بهعنوان راهکاری مناسب در کاهش تصادفات، تخلفات و افزایش ایمنی در رانندگی مورد استفاده قرار گیرد، شناسایی دقیق پارامترهای مؤثر بر تصادفات و ارزیابی تأثیر آنها میباشد. در سالهای اخیر توجه به مسئله تعیین تأثیر عناصر آب و هوایی بر روی شدت و تعداد تصادفات جادهای افزایش یافته است. بررسی ارتباط بین رخداد تصادفات جادهای و عناصر جوی در جاده برونشهری شهرستان گرمی- اردبیل (محور برزند) است. در این راستا، تأثیر عناصر اقلیمی (میزان بارش، دمای حداقل و تعداد روزهای یخبندان) بر تصادفات جادهای در رویداد سوانح مخاطرهآمیز مورد ارزیابی قرار گرفت. آمار کل تصادفات محور برزند از اداره پلیسراه استان اردبیل طی دوره آماری (1394-1390) و نیز آمار ایستگاه هواشناسی شهرستان گرمی در طی یک دوره 11 ساله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این راستا ارتباط آماری با استفاده از نرمافزار برنامهنویسی R صورت گرفت و تحلیلهای آماری انجام شد. نتایج تحلیل عناصر اقلیمی بیانگر این است که اکثر تصادفات در محور برزند، در فصل زمستان اتفاق افتاده است که با آمار تعداد روزهای یخبندان و نیز حداقل دمای مطلق مطابقت دارد. براساس نتایج، بیشترین همبستگی مثبت و معنیدار در سطح 1 درصد (43/0R2=) میان آمار تلفات جانی و تعداد روزهای یخبندان بوده است. علاوه بر این میان دمای حداقل مطلق و تعداد تلفات جانی و افراد مجروح نیز رابطه معکوس معنیدار وجود دارد. در نتیجه، وضع نامطلوب جادهای ناشی از عناصر اقلیمی را میتوان در تشدید آمار تصادفات مؤثر دانست. بر این اساس، ارائه راهکارهای مناسب در تغییر رفتار منجر به کاهش تصادفات مجروحی را میتوان در حوزه تنظیم قوانین و مقررات مدنظر قرار داد.