برگشت به فهرست مقالات | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


دانشگاه آزاد ، mh.sadeghiravesh@iau.ac.ir
چکیده:   (87 مشاهده)
پهنه­بندی پدیده­ها به منظور شناخت و ارزیابی وضع کنونی، به عنوان پایه تصمیم­گیری، از ملزومات مدیریت علمی منابع طبیعی می­باشد، بنابراین در مدیریت عرصه­های بیابانی نیز به منظور پیشگیری از پرداخت هزینه­های گزاف تصمیم­گیری نادرست نیاز به روش­های قوی و مستدلی در شناخت وضع فعلی و روند توسعه می­باشیم، براین مبنا هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه مدلی مناسب جهت پهنه­بندی توزیع فضایی خطر بیابان­زایی با استفاده از تکنیک­های امتیازی مورا، آراس و استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی در زیرحوضه یزد- خضرآباد می­باشد. از این رو در ابتدا پس از تعیین واحدهای کاری به روش ژئومرفولوژی، اهمیت شاخص­ها در هر واحد بر مبنای روش دلفی به دست آمد و اهمیت شاخص­ها نسبت به هم از روش آنتروپی شانون برآورد شد، سپس ماتریس تصمیم شکل گرفت و بعد از موزون­سازی، پتانسیل شدت بیابانزایی با محاسبه ضریب مطلوبیت از روش امتیازی مورا و آراس برآورد شد. نتایج حاصل از  تحلیل­های صورت گرفته از هر دو مدل نشان داد که واحد اراضی کشاورزی کوهستانی و کشاورزی دشتی، واجد بیشترین پتانسیل بیابان­زایی می­باشند که 7135 هکتار (11/9 %) از کل منطقه مطالعاتی را در برگرفته­اند. بیشترین اراضی منطقه، تحت تاثیر بیابانزایی با شدت نسبتاً متوسط (III) قرار دارد و  ارزش کمی پتانسیل بیابانزایی برای کل منطقه از مجموع شاخص­ها در کلاس متوسط (IV) به دست آمد.. بنابراین پیشنهاد می­شود که در طرح­های کنترل و کاهش اثرات بیابان­زایی و احیاء اراضی تخریب یافته، نتایج و رتبه­بندی به دست آمده مورد توجه قرار گیرد.
 
     
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1403/2/8 | پذیرش: 1403/10/1

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.