5 نتیجه برای یادداری
مهدی روزبهانی، سیدمحمدکاظم واعظ موسوی، حسن خلجی،
دوره 2، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده
هدف این مطالعه بررسی کارآمدی تعداد کوششهای تمرینی در تعیین میزان پیچیدگی تکالیف است. 60 آزمودنی بنا به نوع تکلیف الف- ب و شیوه ارائه بازخورد(100درصدی، حذفی، خودکنترل) بهشکل تصادفی در شش گروه قرار گرفتند. آزمودنیها در طی دو روز نخست و در هر روز 100 مرتبه به تمرین تکالیف مورد نظر پرداختند. آزمونهای یادداری در روزهای دوم و سوم و آزمونهای بازاکتساب در روز سوم از ایشان به عمل آمد.با استفاده از آزمون آماری ANOVA مشخص شد که عملکرد آزمودنیها بهواسطه دسته کوششهای تمرینی در هر دو روز بهبود یافت، اما این بهبودی در روز دوم، در تکلیف ب بهشکل معناداری بهتر از تکلیف الف بود. عملکرد آزمودنیها در آزمون یادداری و بازاکتساب دوم به شکل معناداری بهتر از آزمـون یادداری و بازاکتساب نخـست بود. در ضمن گـروههای تمرینی تکلیف ب در آزمونهای یادداری بهشکل معناداری بهتر از گروههای تمرینی تکلیف الف عمل کردند (p<0.05). نتایج نشان میدهد تکلیف الف نسبت به تکلیف ب پیچیدهتر است و میزان بهینهای از کوششهای تمرینی لازم است تا تکلیف دشوارتر تشخیص داده شود.
علی اکبر جابری مقدم، ابراهیم متشرعی، شهزاد طهماسبی بروجنی، جواد افشاری،
دوره 2، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر محیطهای مختلف تمرینی، نوع مهارت و تعامل این دو بر عملکرد در مراحل اکتساب و یادداری مهارتهای باز و بسته بود. جامعه آماری همه دانشجویان ساکن در کوی دانشگاه تهران در سال تحصیلی 88-89 بوده است. نمونهای 60 نفری به صورت در دسترس از بین افرادی که هیچ سابقهای در مهارتهای بدمینتون نداشتند برگزیده شدند. آزمودنیها براساس پیشآزمون در 6 گروه ده نفره (غیررقابتی، رقابتی و ترکیبی) همسانسازی شدند. آزمودنیهای هر شش گروه تمرینات خود را در محیطهای تعریفشده به مدت 10جلسه و هر جلسه 40 کوشش انجام دادند. در این تحقیق از آزمونهای سرویس بلند بدمینتون برای اندازهگیری مهارت باز و از آزمون تاس برای اندازهگیری مهارت بسته استفاده شد. امتیازات آزمودنیها در مراحل آزمون از میانگین امتیاز دهضربه محاسبه شد. از آمار توصیفی برای تعیین شاخصهای میانگین و انحراف معیار و برای دستیابی به اهداف تحقیق از آزمون تحلیل واریانس دوطرفه و تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داد تمرین در هریک از محیطهای تمرینی موجب افزایش اکتساب و یادداری هریک از مهارتهای مذکور در سطوحی متفاوت میشود (05/0p<). همچنین نتایج تحلیل واریانس عاملی نشان داد که دو عامل مهارت و شرایط محیطی در هر دو مرحله اکتساب و یادداری غیرمعنیدار، اما هریک از مهارتها در تعامل با محیط تمرینی معنیدار (05/0p<) بود. بهعلاوه، تمرین هریک از مهارتها در محیطی واحد دارای سطوحی متفاوت از اکتساب و یادداری بود.
دوره 4، شماره 7 - ( 6-1393 )
چکیده
هدف این مطالعه مقایسه یادگیری یک الگوی حرکتی دست در دو گروه سنی کودکان و بزرگسالان جوان است. بنابر سن (کودک- بزرگسال) و شیوه ارائه بازخورد (100درصدی، حذفی، خود کنترل) 60 آزمودنی داوطلب به طور تصادفی در شش گروه تمرینی قرار گرفتند. این مطالعه در سه روز متوالی انجام گرفت. طی روزهای اول و دوم آزمودنیها در هر روز 100 مرتبه به تمرین الگوی موردنظر پرداختند و آزمونهای یادداری در روزهای دوم و سوم و آزمون بازاکتساب در روز سوم از ایشان به عمل آمد. از آزمونهای آماری ANOVA با اندازهگیریهای مکرر و ANOVA دوسویه برای پردازش دادهها استفاده شد (p&le0.05). دقت عملکردی تمام آزمودنیها در کوششهای تمرینی روز اول به شکل معناداری افزایش یافت، اما در کوششهای تمرینی روز دوم تنها دقت عملکردی بزرگسالان جوان افزایش معناداری داشت. تفاوت بین دو آزمون یادداری در کودکان معنادار نبود، درحالیکه این تفاوت در بزرگسالان جوان معنادار بود. کودکانی که بازخورد را به شیوه 100 درصدی دریافت کردند، در آزمونهای یادداری و بازاکتساب از دیگر گروههای بازخوردی کودکان به شکل معناداری بهتر عمل کردند، درحالیکه در گروههای بازخوردی بزرگسالان در آزمونهای یادداری و بازاکتساب تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد بزرگسالان جوان در فراگیری این الگوی حرکتی بهتر از کودکان عمل میکنند، ارائه بازخورد بیشتر به کودکان سبب ارتقای یادگیری آنها شد (مغایر با فرضیه هدایت)، و نباید انتظار داشت کودکان در کسب مهارتهای حرکتی همانند بزرگسالان عمل کنند.
خانم هما علی پور، ژاله باقرلی، دکتر سید محی الدین بهاری،
دوره 10، شماره 19 - ( 6-1399 )
چکیده
در میان علوم مرتبط با ورزش، تاثیر روانشناسی ورزشی ونقش آن در کسب موفقیت های ورزشی اجتناب ناپذیر است. یکی از زیر مجموعه های روانشناسی ورزشی که بر عملکرد فرد تاثیر می گذارد، خودکار آمدی است هدف این تحقیق بررسی تاثیر بالا بردن انتظار بر عملکرد و یادگیری ضربه پات گلف با تاکید بر خودکارآمدی و شایستگی ادراک شده میباشد. طرح آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه هدف بزرگ و هدف کوچک بود. برای این منظور تعداد 34 دانشجو (3/3±2/20) انتخاب و به ضورت تصادفی به دو گروه 17 نفره تقسیم شدند. شرکت کنندگان در پیش آزمون یک بلوک 5 کوششی، مرحله اکتساب، 5 بلوک 10کوششی و در مرحله یادداری و انتقال، 12 کوشش را اجرا کردند. نتایج آزمون تحلیل واریانس 2 عاملی ترکیبی برای مرحله اکتساب و tمستقل برای مرحله یادداری نشان داد که یادگیری ضربه پات گلف در بین دو گروه هدف بزرگ و کوچک به طور معنی داری متفاوت است (05/0>P)؛ اما تفاوت معنی داری بین دو گروه در خودکارآمدی و شایستگی ادارک شده وجود ندارد. نتایج تحقیق نشان داد که بالا بردن انتظار بر یادگیری مهارت حرکتی ضربه پات گلف در مرحله یادداری و انتقال تاثیر بسزایی داشت، در حالیکه بالا بردن انتظار بر خودکارامدی و شایستگی ادراک شده تاثیر معنی داری نداشت.
یاسر خنجری، الهه عرب عامری، مهدی شهبازی، شهزاد طهماسبی، فریبا بهرامی،
دوره 100، شماره 100 - ( 8-1399 )
چکیده
هدف از این مطالعه، بررسی تغییرات الگوی EMG طی یادگیری مهارت دارت در دست برتر و غیر برتر بود. نمونه های پژوهش حاضر را 10 نفر از دانشجویان غیر ورزشکار با میانگین سنی 5/2±23 تشکیل دادند که به دو گروه دست برتر(5 نفر) و دست غیربرتر(5 نفر) تقسیم شدند. به منظور اندازه گیری عملکرد در سطح اجرا و تغییرات فعالیت EMG از آنالیز واریانس با اندازه های تکراری استفاده شد. نتایج در سطح اجرا کاهش معنی دار خطای مطلق پرتاب دارت و در سطح عضلات افزایش فعالیت EMG به همراه کاهش هم انقباضی عضلات را در مراحل اکتساب و یادداری در هر دو گروه نشان داد(05/0>P). همچنین، بین فعالیت EMG در گروه دست برتر و غیر برتر پس از اکتساب مهارت تفاوت معنی دار وجود نداشت(05/0<P). به طور کلی، نتایج این تحقیق نشان داد که همزمان با تغییرات نسبتا ثابت اجرا طی یادگیری مهارت دارت، تغییرات نسبتا ثابتی در الگوهای EMG نیز بوجود می آید، به طوری که مفهوم یادگیری حرکتی در سطح عضلات نیز قابل مشاهده است. همچنین، نتایج این تحقیق از وجود یک برنامه حرکتی یکسان برای کنترل دست برتر و غیر برتر حتی در شرایط کنترل انتقال دو سویه حمایت کرد.