2 نتیجه برای رهبری تحولگرا
حمید جنانی، فریدون تندنویس، امیراحمد مظفری،
دوره 3، شماره 5 - ( 6-1392 )
چکیده
مدیریت تعارض از مهارتهای بینفردی رهبری است و استفاده از سبکهای مناسب رهبری میتواند منجر به مدیریت اثربخش تعارضات شود. هدف این تحقیق تعیین ارتباط بین سبکهای رهبری تحولگرا و عملگرا در چارچوب مدل باس (1985) با راهبردهای مدیریت تعارض مربیان لیگهای برتر فوتسال ایران بود. سبک رهبری مربیان از طریق پرسشنامه رهبری چندعاملی MLQ (1996) و راهبردهای مدیریت تعارض از طریق پرسشنامه OCCI (1991) اندازهگیری شد. جامعه آماری تحقیق شامل 360 بازیکن بود که از بین آنان 197 نفر به صورت تصادفی بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. پرسشنامههای فوق پس از تعیین روایی و پایایی توزیع گردید. به منظور تحلیل دادهها روش آمار توصیفی و آمار استنباطی بهکار گرفته شد. در بخش آمار استنباطی، برای تعیین رابطه بین سبکهای رهبری و راهبردهای مدیریت تعارض از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافتهها نشان داد سبک رهبری تحولگرا با راهبرد همکاری ارتباط مثبت معنیدار و با راهبردهای مصالحه، اجتناب، سازش و رقابت ارتباط منفیمعنیداری داشت (01/0 P<). سبک رهبری عملگرا با راهبردهای همکاری، مصالحه و رقابت ارتباط مثبت معنیدار (01/0 P<) و با راهبرد اجتناب (01/0 P<) و سازش (05/0 P<) ارتباط منفی معنیداری داشت. سبک رهبری عدم مداخله با راهبردهای همکاری و رقابت ارتباط منفی معنیدار (05/0 P<) و با راهبردهای اجتناب و سازش ارتباط مثبت معنیدار (01/0 P<) داشت و با راهبرد مصالحه ارتباط معنیداری نداشت. با توجه به این واقعیت که راهبرد همکاری نشانه استفاده سازنده، راهبردهای اجتناب و رقابت نشانه استفاده غیرسازنده و راهبردهای مصالحه و سازش نشانه استفاده مختلط از تعارض هستند، چنین استنباط میشود که سبکهای رهبریتحولگرا و عملگرای مربیان با مدیریت مؤثر تعارضات ارتباط مثبت دارند که در این بین، ارتباط سبک رهبری تحولگرا قویتر است.
دوره 4، شماره 8 - ( 9-1393 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین سبکهای رهبری تحولگرا و عملگرا با شخصیت مدیران دانشکدههای تربیتبدنی دانشگاههای ایران بود. مطالعه حاضر از نوع همبستگی و جامعه آماری (64N=) شامل تمام مدیران و معاونان دانشکدههای تربیتبدنی دانشگاههای ایران بود و نمونه آماری (64n=) به صورت تمامشمار تعیین شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه رهبری چندعاملی MLQ-5X باس (2006) و پرسشنامه شخصیت آیزنک (GEPQ) بود. بعد از تأیید روایی صوری و محتوایی پرسشنامهها، در مطالعهای مقدماتی، آلفای کرونباخ آن بهترتیب 90/0 و 88/0 برآورد شد. به منظور تحلیل دادههای مطالعه از روشهای آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام) استفاده شد. نتایج آزمون پیرسون حاکی از آن است که سبک رهبری تحولگرا با بعد برونگرایی شخصیت ارتباط معنیدار و منفی (001/0sig= و 577/0-r=) و با بعد درونگرایی شخصیت ارتباط معنیدار و مثبت (001/0sig= و 547/0r=) دارد. بین سبک رهبری عملگرا با بعد برونگرایی شخصیت ارتباط نیز معنیدار و منفی (046/0sig= و 251/0-r= ) وجود دارد و با ابعاد شخصیتی ثبات، بیثباتی و درونگرایی رابطه معنادار آماری وجود ندارد. نتایج رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام نیز نشان داد که تنها مؤلفه برونگرایی پیشبین معناداری برای سبک رهبری تحولگرا است. با توجه به رابطه و نقش درونگرایی و برونگرایی در انتخاب سبک رهبری مدیران و اینکه ویژگیهای شخصیتی افراد را مستعد انجام رفتارهای مختلف در موقعیتهای مختلف میکند، میتوان با درنظرگرفتن شخصیت مدیران از آنها در جایگاههای مناسب سازمان بهره برد و اینگونه در تعیین مدیران شایسته گام برداشت.