3 نتیجه برای حافظه کاری
خانم فهیمه حبیبی فر، دکتر علیرضا فارسی، دکتر بهروز عبدلی،
دوره 8، شماره 16 - ( 9-1397 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر انجام همزمان تکالیف شناختی که دو مولفه حلقه واج شناختی و لوح دیداری-فضایی حافظه کاری را فعال می کنند بر الگوی راه رفتن افراد سالمند بود. بدین منظور، 12 سالمند سالم با دامنه سنی 65-70 سال به صورت در دسترس از سراهای محله شهر تهران انتخاب شدند و تکلیف راه رفتن را به صورت توازن متقابل در سه شرایط آزمایشی مجرد، همزمان با تکلیف دیداری–فضایی و همزمان با تکلیف واج شناختی اجرا کردند. در حین آزمون، کوشش های راه رفتن توسط دستگاه تجزیه و تحلیل حرکت ثبت و داده های مرتبط با الگوی راه رفتن با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین سه شرایط آزمایشی در زمان گام، آهنگ گام برداری، تغییرپذیری دامنه شتاب و عرض گام تفاوت معناداری وجود دارد (0.05p< ) و فعال شدن لوح دیداری-فضایی در مقایسه با حلقه واج شناختی تداخل بیشتری در راه رفتن ایجاد می کند. بنابراین به نظر می رسد لوح دیداری-فضایی حافظه کاری در طرح ریزی و اجرای تکلیف راه رفتن نقش داشته باشد.
حمید صالحی، سمیرا پناهی،
دوره 13، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده
هدف از این پژوهش تعیین نقش حرکات و اشارات خاصی از بدن در محاسبات ساده ریاضی بود. چهل وهفت دانشجو (۲۵ زن؛ میانگین سن 51/3 ± 45/23 سال) داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. شرکتکنندگان دو تکلیف را انجام دادند. در تکلیف شمارش آیتمها، به شرکتکنندگان مجموعههایی از مربعهای رنگی هماندازه نشان داده شد و از آنها درخواست شد تا با اشاره انگشت، تکان دادن سر، یا بدون هیچگونه اشارهای، یک رنگ خاص را بشمارند. پس از انجام تکلیف شمارش و برای اندازهگیری عملکرد حافظه کاری، از شرکتکنندگان خواسته شد دستههایی از الفبا که پیشتر برای آنها نمایش دادهشده بود را به یاد آورند. نتایج نشان داد که در هنگام استفاده از انگشت اشاره یا حرکات سر حین شمارش، شرکتکنندگان سریعتر و دقیقتر از شرایط بدون حرکت عمل کردند. نتایج تکلیف حافظه نشان داد که وقتی شرکتکنندگان حین شمارش از اشارات انگشت و حرکات سر استفاده کردند، نسبت به وقتیکه حرکتی نداشتند، حروف بیشتری را سریعتر بازیابی کردند؛ بنابراین، این حرکات به آزاد شدن منابع شناختی کمک کردهاند. یافتهها این فرضیه را تأیید میکند که ممکن است این قبیل اشارات از طریق کاهش بار شناختی موجب تسهیل کارکردهای شناختی شوند. پژوهش حاضر، همسو با تحقیقات پیشین، نشان میدهد که ما میتوانیم با استفاده از حرکات دست و سرانجام برخی از عملیات ساده ریاضی را تسهیل کنیم.
علی حسین ناصری، عباس بهرام، حمید صالحی، افخم دانشور،
دوره 100، شماره 100 - ( 8-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش تمرین کم خطا و پر خطا بر یادگیری مهارت هدفگیری نوجوانان کمتوان ذهنی و عادی بود. 20 نوجوان کمتوانذهنی از مدرسه استثنایی و 20 نوجوان عادی از مدرسه عادی شهرستان اردبیل در دامنه سنی 11 تا 13 سال (M=12, SD=0.8) انتخاب شدند. افراد عادی و کمتوان ذهنی به طور جداگانه با توجه به آزمون هوش وکسلر و آزمون حافظه کاری آلووی بهطور تصادفی در دو گروه تمرینی کم خطا و پر خطا قرار گرفتند. تکلیف شامل پرتاب توپ بسکتبال به صورت پاس سینهای به سمت اهداف با دایرههای متحدالمرکز بود. این اهداف در ارتفاع سینه افراد در دیوار نصب میگردید. آزمودنی ها 200 کوشش تمرینی را در مرحله اکتساب در پنج بلوک تمرینی اجرا کردند. آزمون انتقال تکلیف منفرد و دوگانه به صورت فوری، تاخیری 24 ساعته و تاخیری یک هفتهای برگزار گردید. داده های این پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دوراهه با اندازههای تکراری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد گروه دارای کمترین درگیری حافظه کاری و کمترین خطا در هر دو نوع آزمودنی، هم در آزمون تکلیف منفرد (P ) و هم در آزمون تکلیف دوگانه (P ) بهتر بودند. گروه کم خطای عادی بهتر از گروه کم خطای کمتوانذهنی نبود، اما گروه پر خطای عادی بهتر از گروه پر خطای کمتوانذهنی است. یافته های این تحقیق با برآوردهای نظریه حلقه بسته آدامز، نظریه بازگماری و تا حدودی با برآوردهای ساختار نقطه چالش در خصوص وجود خطا در مرحله اکتساب همخوانی دارد؛ اما این یافته ها تا حدودی با برآوردهای نظریه طرحواره مغایرت دارد.