33 نتیجه برای یادگیری
نسترن پرویزی، معصومه شجاعی، حسن خلجی، افخم دانشور،
دوره 1، شماره 1 - ( 6-1390 )
چکیده
هدف این تحقیق بررسی اثر تغییر جهت توجه با استفاده از خودگویی آموزشی بر اجرا و یادگیری پرتاب آزاد بسکتبال بود. بدین منظور33 دانشجوی دختر مبتدی با میانگین سنی 22 سال و اضطراب صفتی متوسط به صورت تصادفی انتخاب شدند. شرکتکنندهها بر اساس پیشآزمون به سه گروه همسان تقسیم شدند. گروه خودگویی با کانون توجه درونی، کلمۀ
"مچ" و گروه خودگویی با کانون توجه بیرونی کلمۀ "مرکز حلقه" را قبل از هر پرتاب آزاد طی 6 جلسه (هر جلسه دو دستۀ 10 کوششی) تکرار کردند. گروه کنترل بدون خودگویی به تمرین پرتاب آزاد پرداختند. آزمون یادداری 48 ساعت پس از مرحلۀ اکتساب و پس از آن آزمون انتقال با حضور تماشاگر انجام شد. دقت پرتاب با استفاده از یک مقیاس 5 ارزشی مورد سنجش قرار گرفت. نتایج تحلیل واریانس دوعاملی ترکیبی و یکطرفه، تفاوت معنیداری بین اکتساب، یادداری و انتقال گروهها نشان نداد (05/0p>)، ولی اثر درونگروهی کانون توجه بیرونی بر انتقال معنی دار بود (05/0p<). بنابراین، استفاده از خودگویی و دستکاری جهت توجه آن برای بهبود اجرا و یادگیری پرتاب آزاد بازیکنان مبتدی بسکتبال توصیه نمیشود.
علی عباس زاده، حمیدرضا طاهری، علی حیرانی، بهرام یوسفی،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1391 )
چکیده
هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر روشهای ارائه بازخورد (پس از کوششهای موفق و ناموفق) بر یادگیری و قابلیت شناسایی خطا در تکلیف تولید نیرو بود. 60 دانشجوی مقطع کارشناسی (با دامنه سنی 4±20.6) در این آزمایش شرکت کردند و بر اساس نوع بازخورد دریافتی به سه گروه تقسیم شدند. گروه اول بعد از کوششهای موفق بازخورد دریافت میکردند. گروه دوم پس از کوششهای ناموفق و گروه سوم هیچ بازخوردی دریافت نمیکردند. همه شرکتکنندگان در تمامی کوششها در مرحله اکتساب و یادداری برآورد خطا داشتند. تکلیف، تولید نیروی 70 درصد بیشینه قدرت پنجه دست راست با استفاده از دستگاه تولید نیرو بود. پس از جمعآوری دادهها، برای تجزیه و تحلیل نتایج مرحله اکتساب، از تحلیل واریانس با تکرار سنجش استفاده شد. در آزمون یادداری، روش تحلیل واریانس یکراهه به کار گرفته شد. نتایج مرحله اکتساب نشان داد بین گروه اول (KR پس از کوششهای موفق) و گروه دوم (KR پس از کوششهای ناموفق)، درعملکرد تکلیف تولید نیرو و قابلیت شناسایی خطا تفاوت معناداری وجود نداشت (P> 0.05). بااین حال، در آزمون یادداری، بین گروه اول (KR پس از کوششهای موفق) و گروه دوم (KR پس از کوششهای ناموفق)، در عملکرد تکلیف تولید نیرو و قابلیت شناسایی خطا تفاوت معناداری حادث شد (P&le0.05). به عبارتی، گروه اول که پس از تلاشهای موفق بازخورد دریافت میکردند عملکرد بهتری در تکلیف تولید نیرو و قابلیت شناسایی خطاهایشان نسبت به گروه دوم و گروه کنترل داشتند.این الگوی نتایج نشان میدهد اگر افراد پس از کوششهای موفق نسبت به کوششهای ناموفق بازخورد دریافت کنند، یادگیری و قابلیت شناسایی خطای بهتری رخ خواهدداد.
جواد ریاحی فارسانی، بهروز عبدلی، سمیرا معینی راد، فخرالدین اسدی،
دوره 3، شماره 6 - ( 9-1392 )
چکیده
هدف این تحقیق بررسی تأثیر استفاده از بازی کامپیوتری بر اکتساب و یادداری مهارت پرتاب آزاد بسکتبال (دقت و الگو) و مقایسه این روش با دو روش الگودهی ماهر و درحال یادگیری است. به این منظور 50 آزمودنی با دامنه 17-15 سال بهعنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. آزمودنیها پس از شرکت در پیشآزمون در 5 گروه تمرین بدنی، بازی کامپیوتری، تمرین بدنی به همراه بازی کامپیوتری، تمرین بدنی به همراه مشاهده الگوی ماهر و تمرین بدنی به همراه مشاهده الگوی درحال یادگیری تقسیم شدند و هر گروه بهطور مجزا 2 هفته و هر هفته 3 جلسه (مجموع 6 جلسه) به تمرین مربوط به گروه خود پرداخت. تمام گروهها، پس از پایان آخرین جلسه تمرین، بلافاصله در آزمون اکتساب شرکت کردند و پس از 24 ساعت آزمون یادداری برگزار شد. تحلیل آماری دادهها در نرمافزار SPSS 17 و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام شد. سطح معنیداری برای تمام روشهای آماری 05/0p&le در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که هر 5 گروه در پسآزمون در دو نمره دقت و الگوی پرتاب نسبت به پیشآزمون بهطور معنیداری پیشرفت کردند و بیشترین پیشرفت مربوط به گروه بازی کامپیوتری به همراه تمرین بدنی بود. با جمعبندی نتایج بهدستآمده در این تحقیق میتوان گفت استفاده از بازی کامپیوتری شبیهسازیشده موجب بهبود یادگیری مهارتهای حرکتی میشود و این روش اثربخشی بیشتری نسبت به دو روش الگودهی ماهر و درحال یادگیری دارد.
دوره 4، شماره 7 - ( 6-1393 )
چکیده
هدف این مطالعه مقایسه یادگیری یک الگوی حرکتی دست در دو گروه سنی کودکان و بزرگسالان جوان است. بنابر سن (کودک- بزرگسال) و شیوه ارائه بازخورد (100درصدی، حذفی، خود کنترل) 60 آزمودنی داوطلب به طور تصادفی در شش گروه تمرینی قرار گرفتند. این مطالعه در سه روز متوالی انجام گرفت. طی روزهای اول و دوم آزمودنیها در هر روز 100 مرتبه به تمرین الگوی موردنظر پرداختند و آزمونهای یادداری در روزهای دوم و سوم و آزمون بازاکتساب در روز سوم از ایشان به عمل آمد. از آزمونهای آماری ANOVA با اندازهگیریهای مکرر و ANOVA دوسویه برای پردازش دادهها استفاده شد (p&le0.05). دقت عملکردی تمام آزمودنیها در کوششهای تمرینی روز اول به شکل معناداری افزایش یافت، اما در کوششهای تمرینی روز دوم تنها دقت عملکردی بزرگسالان جوان افزایش معناداری داشت. تفاوت بین دو آزمون یادداری در کودکان معنادار نبود، درحالیکه این تفاوت در بزرگسالان جوان معنادار بود. کودکانی که بازخورد را به شیوه 100 درصدی دریافت کردند، در آزمونهای یادداری و بازاکتساب از دیگر گروههای بازخوردی کودکان به شکل معناداری بهتر عمل کردند، درحالیکه در گروههای بازخوردی بزرگسالان در آزمونهای یادداری و بازاکتساب تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد بزرگسالان جوان در فراگیری این الگوی حرکتی بهتر از کودکان عمل میکنند، ارائه بازخورد بیشتر به کودکان سبب ارتقای یادگیری آنها شد (مغایر با فرضیه هدایت)، و نباید انتظار داشت کودکان در کسب مهارتهای حرکتی همانند بزرگسالان عمل کنند.
دوره 4، شماره 7 - ( 6-1393 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی سه مدل الگودهی ماهر، غیرماهر (یا درحال یادگیری) و مدل نقاط روشن در اجرا و یادگیری مهارت پرتاب آزاد بسکتبال بود. از بین دختران شرکتکننده در کلاسهای آموزشی بسکتبال که سابقه هیچگونه فعالیت در رشته بسکتبال نداشتند و همگی مبتدی بودند، 30 نفر داوطلبانه در پژوهش مشارکت کردند و به شکل تصادفی در سه گروه (الگودهی ماهر، غیرماهر و نقاط روشن) قرار گرفتند. بعد از مرحله پیشآزمون، شرکتکنندگان طی چهارجلسه و در هرجلسه 30 کوشش (در کل 120 کوشش) مهارت را تمرین کردند. نتایج 10 کوشش انتهایی جلسه چهارم تمرین نمره آزمون اکتساب آنها در نظر گرفته شد. آزمون یادداری بعد از 48 ساعت و آزمون انتقال با تغییر در زمینه اجرا انجام گرفت. اطلاعات مربوط به دقت اجرای افراد ازطریق روش نمرهگذاری پنجارزشی زاچری و همکاران (2005) اندازهگیری شد. سپس نتایج ازطریق آزمونهای آماری تحلیل واریانس یکطرفه، تحلیل واریانس مرکب با اندازهگیری مکرر (3*3) و آزمون تعقیبی LSD با (05/0=&alpha) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدلهای الگودهی در سه گروه به شکل معنیداری اثرات متفاوتی بر اجرا و یادگیری افراد شرکتکننده گذاشته بود (023/0=Pو 079/3=F) در مرحله اکتساب مدل الگوی غیرماهر نسبت به مدل نقاط روشن (007/0=P) و در مرحله یادداری و انتقال مدل الگوی غیرماهر نسبت به مدل الگودهی ماهر و نقاط روشن (05/0>P) به شکل معنیداری منجر به عملکرد بهتری شده بود. نتایج تحقیق حاضر نشان داد، الگودهی مدل غیرماهر در مقایسه با الگودهی مدل ماهر و مدل نقاط روشن از اثربخشی بیشتری برخوردار است.
دوره 4، شماره 7 - ( 6-1393 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین ارتباط بین قابلیت یادگیری سازمانی و عملکرد سازمانی در ادارههای ورزش و جوانان استانهای شمالی ایران بود. روش تحقیق از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را کلیه مدیران، معاونان و کارشناسان مسئول ادارههای کل ورزش و جوانان شمال ایران (استانهای گیلان، مازندران و گلستان) به همراه مدیران و معاونان پنج شهرستان منتخب تابعه در سال 1391 تشکیل دادند (N=108). به علت محدودبودن جامعه، نمونه آماری بهصورت تمامشمار در نظر گرفته شد (n=108). ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه قابلیت یادگیری سازمانی (گومز، 2005) و عملکرد سازمانی (براون، 2001) بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار، جداول توزیع فراوانی) و استنباطی (کالموگروف اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل عاملی تأییدی) در سطح معنیداری 05/0 p&le انجام گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که خردهمقیاس دید سیستمی بیشترین میانگین را نسبت به دیگر قابلیتهای یادگیری سازمانی به دست آورد (35/3=µ). همچنین یادگیری سازمانی رابطه معناداری با عملکرد سازمان دارد (05/0p&le، 621/0r=). با توجه به وجود رابطه همخطی بین متغیرها و فرض استقلال خطاها از یکدیگر، متغیرهای پیشبین (قابلیتهای یادگیری سازمانی) 37 درصد تغییر در میزان عملکرد سازمانی را تبیین میکنند. همچنین ضمن تأیید شاخصهای مدل برازششده، میتوان گفت مدل ارائهشده مناسب و دادههای تجربی بهخوبی با آن منطبق هستند. درمجموع با عنایت به یافتههای پژوهش پیشنهاد میشود مدیران سطوح مختلف برای درک اهمیت یادگیری سازمانی و چگونگی ایجاد این قابلیتها در کارکنان اهتمام کافی بورزند.
دوره 5، شماره 9 - ( 1-1394 )
چکیده
اکرمن هوش و تواناییحرکتی را دو توانایی مهم در سه مرحلۀ یادگیری )شناختی، حرکتی و خودکاری( فیتز و پوسنر
دانسته است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین بهرۀ هوشی، آمادگی حرکتی و ویژگیهای آنتروپومتریکی
با مراحل یادگیری مهارتهای پایۀ بسکتبال است. جامعۀ آماری این پژوهش، به تعداد 0154 نفر شامل کلیۀ کودکان پسر
9 تا 00 سالۀ مدارس شهر الشتر، بود که به روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای، 01 نفر بهعنوان نمونۀ پژوهش
انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامۀ بهرۀ هوشی ریون، آزمونهای استاندارد آمادگی حرکتی و
آزمونهای مهارتی بسکتبال ایفرد بوده است. تجزیه و تحلیل آماری دادهها با استفاده از آزمونهای همبستگی پیرسون و
رگرسیون خطی انجام شد. همبستگی بین بهرۀ هوشی و اجرای مهارتهای پایۀ بسکتبال در مرحلۀ شناختی یادگیری
معنادار و در بالاترین حد خود قرار داشت. این همبستگی در مراحل حرکتی و خودکاری یادگیری نیز معنادار بود ولی
کاهش نشان داد. همبستگی بین آمادگی حرکتی و ویژگیهای آنتروپومتریکی با اجرای مهارتهای پایۀ بسکتبال، در
مراحل شناختی و حرکتی یادگیری پایین ولی معنادار بود و در مرحلۀ خودکاری یادگیری به بالاترین حد خود رسید.
آمادگی حرکتی و ویژگیهای آنتروپومتریکی در مرحلۀ خودکاری و بهرۀ هوشی در مرحلۀ شناختی یادگیری مهارتهای
شوت، پاس و دریبل بسکتبال مهمتر هستند.
اقای سید عباس افسانه پورک، دکتر سید محمد کاظم واعظ موسوی،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1396 )
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر خودگفتاری انگیزشی آشکار و پنهان بر یادگیری مهارت پرتاب آزاد بسکتبال در بزرگسالان بود. 60 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی گرگان بر اساس نمرههای پرتاب آزاد بسکتبال در پیشآزمون به سه گروه مساوی 20 نفره شامل گروه های خودگفتاری انگیزشی آشکار، انگیزشی پنهان و کنترل تقسیم شدند. مرحله اکتساب 12جلسه و هر جلسه 30 تکرار پرتاب آزاد بسکتبال بود. گروه خودگفتاری انگیزشی آشکار قبل از هر پرتاب عبارت "من می توانم" را با صدای بلند و گروه خودگفتاری انگیزشی پنهان آن را با صدای آهسته تکرار کردند. آزمون یادداری و انتقال به ترتیب 48 و 72 ساعت بعد از آخرین جلسه اکتساب صورت گرفت. از تحلیل واریانس با اندازه گیریهای مکرر و یک راهه و آزمون تعقیبی LSD جهت تحلیل داده ها (05/0≥P) استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر جلسات تمرین(01/0˂P)، اثرگروه (01/0˂P) و اثر متقابل گروه و جلسات تمرینی (05/0˂P) معنی دار بود. گروههای خودگفتاری انگیزشی آشکار و پنهان در مرحله اکتساب، یادداری و انتقال بهتر از گروه کنترل عمل کردند، اما تفاوت معنی داری بین دو گروه خودگفتاری انگیزشی آشکار و پنهان یافت نشد( 05/0<P). با توجه به نتایج تحقیق ورزشکاران می توانند جهت یادگیری مهارتی جدید همچون پرتاب آزاد بسکتبال از خودگفتاری انگیزشی به صورت آشکار و پنهان استفاده کنند.
خانم مرضیه جعفری، دکتر رخساره بادامی،
دوره 7، شماره 14 - ( 9-1396 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثر تمرینات پایه ژیمناستیک در محیط با رنگهای متفاوت بر تعادل ایستا و پویا بودهاست. شرکتکنندگان این پژوهش 40 دانشآموز دختر با دامنه سنی 8-10 سال بودند که در سه گروه "تمرین در محیط با رنگ گرم"، "تمرین در محیط با رنگ سرد" و "تمرین در محیط با رنگ ترکیبی" قرار گرفتند. از هر گروه در محیط رنگی خود پیشآزمون تعادل گرفته شد. تعادل ایستا و پویا با استفاده از خردهمقیاس تعادل آزمون تبحر حرکتی بروئینینکس ـ اوزرتسکی مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس گروهها، به مدت 24 جلسه به تمرین ژیمناستیک پرداختند و پس از 8 هفته در همان محیط پسآزمون دادند. 48 ساعت بعد از پسآزمون، آزمون انتقال در محیط با رنگ خنثی گرفته شد. دادهها با استفاده از آزمون کوواریانس و واریانس یکطرفه تحلیل شد. یافتهها نشان داد که رنگ محیط تأثیری بر میزان یادگیری حفظ تعادل ایستا و پویا نداشتهاست. به نظر میرسد رنگ مطلوب محیط یادگیری به نوع مهارت حرکتی وابسته است.
خانم مرضیه بلالی، دکتر محمد کاظم واعظ موسوی، دکتر عبدالله قاسمی،
دوره 9، شماره 17 - ( 6-1398 )
چکیده
هدف تحقیق حاضر بررسی پیش بینیهای نظریه نقطه چالش (گاداگنولی و لی، 2004) از طریق مقایسه دو گروه بازیهای چالشی و غیرچالشی در توسعه مهارتهای بنیادی دستکاری بود. برای این منظور 30 کودک 4 تا 6 سال از یکی از مهد کودکهای تهران انتخاب و بر اساس نمرههای پیشآزمون در دو گروه قرار داده شدند. در هر دو گروه، از بازیهایی جهت توسعه مهارتهای دستکاری استفاده شد با این تفاوت که در گروه بازی های چالشی، سختی تکلیف به صورت پیشرونده افزایش پیدا میکرد، در حالی که سختی تکلیف در گروه دیگر ثابت باقی میماند. مداخله 8 هفته، 2 جلسه در هفته و 42 دقیقه در هر جلسه بود. مهارتهای دستکاری کودکان با استفاده از آزمون رشد حرکتی اولریخ، ویرایش دوم، در ابتدا و یک هفته پس از انتهای دوره مداخله اندازهگیری شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد پیشرفت دو گروه در نمره کلی مهارتهای دستکاری و همه خرده مقیاسها به جز دریافت کردن با هم اختلاف معناداری نداشت. در مجموع، هر چند پیشبینیهای نظریه نقطه چالش به طور کامل در توسعه مهارتهای دستکاری کودکان سالم مورد تایید قرار نگرفت اما برتری گروه چالشی در مهارت دریافت نشان داد این روش در توسعه مهارتهای پیچیده کاربرد بیشتری دارد.
آقای سجاد عظیمی پناه، دکتر شهزاد طهماسبی بروجنی،
دوره 9، شماره 17 - ( 6-1398 )
چکیده
مشاهده یک مدل به یادگیرنده امکان شکل دادن طرحی از عمل میدهد. همچنین، خودگفتاری مکالمهای است که اجرا کنندهگان از این طریق بر اجرایشان فکر کرده و باعث تقویت آن میگردند. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر یادگیری مشاهدهای، خودگفتاری و تلفیق آنها بر عملکرد پسران بود. نمونههای تحقیق حاضر را 60 نفر(24/25±1/12) از پسران مقطع چهارم و پنجم ابتدایی تشکیل داد که به صورت نمونۀ در دسترس انتخاب و پس از پیشآزمون سرویس والیبال ایفرد به 6 گروه خودگفتاری آموزشی، خودگفتاری انگیزشی، یادگیری مشاهدهای،تلفیق خودگفتاری آموزشی و یادگیری مشاهدهای، تلفیق خودگفتاری انگیزشی و یادگیری مشاهدهای و گروه کنترل تقسیم شدند و به مدت یک جلسه تحت مداخله مربوط به خود قرار گرفتند. شرکت کنندگان در روز اول در مرحله اکتساب وآزمون اکتساب و 48 ساعت بعد درآزمون یادداری و انتقال شرکت کردند و در تمامی مراحل خودکارآمدی آنها نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل واریانس دوراهه نشان داد در مراحل اکتساب، یادداری و انتقال بین همۀ گروههای تمرینی با گروه کنترل تفاوت معنیداری وجود دارد (05/0 P≤). ولی بین گروههای تمرینی تفاوت معنیدار نبود هرچند با توجه به میانگین امتیازات، گروههای خودگفتاری آموزشی و ترکیب خودگفتاری و یادگیری مشاهدهای نسبت به سایر گروهها عملکرد بهتری داشتند. این نتایج از به کارگیری عوامل شناختی خودگفتاری و یادگیری مشاهدهای و تلفیق یادگیری مشاهدهای و خودگفتاری آموزشی به عنوان تسهیلکننده یادگیری حمایت میکند.
دکتر شهاب پروین پور، دکتر میترا روحی، خانم فاطمه رعد،
دوره 9، شماره 17 - ( 6-1398 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه روش تمرینی دونفره با رویکرد مشارکتی و رقابتی در یادگیری مهارت پرتاب آزاد بسکتبال بود. بدین منظور 24 دانشآموز دختر که هیچ سابقهی تمرینی در شوت بسکتبال نداشتند، با دامنه سنی 13 تا 15 سال انتخاب شده و بر اساس نمرات پیشآزمون در دو گروه تمرین دونفره با رویکرد مشارکتی و رقابتی همتاسازی شدند. هدف تمرین در افراد گروه دوتایی رقابتی جلو زدن از همتایشان در کسب امتیاز شوت بسکتبال بود و در پایان هر جلسه تمرینی برنده مورد تشویق قرار میگرفت؛ اما افراد گروه دونفره مشارکتی در صورتی تشویق میشدند که جمع امتیاز آنها در پایان هر جلسه به 75 میرسید. در پایان جلسه دهم آزمون اکتساب و یک هفته بعد آزمونهای یادداری و انتقال انجام شد. نتایج نشان داد دو گروه در طول مرحله اکتساب صرفنظر از روش تمرینی تغییر معناداری از خود نشان دادند، اما بین گروهها در آزمون اکتساب و یادداری تفاوت معناداری مشاهده نگردید. درحالیکه در آزمون انتقال گروه تمرین دونفره با رویکرد مشارکتی بهصورت معناداری بهتر از گروه تمرین دونفره با رویکرد رقابتی ظاهر شد. در نتیجه چنانچه تمرین دوتایی با رویکرد مشارکتی همراه شود اثربخشی بیشتری در مقایسه با رویکرد رقابتی به ارمغان خواهد آورد.
سید کاظم موسوی، رسول یاعلی، عباس بهرام، علی عباسی،
دوره 9، شماره 18 - ( 9-1398 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثرگذاری روش آموزش غیرخطی در اثربخشی حرکت و اکتساب مهارت سرویس کوتاه بکهند بدمینتون بود. 14 شرکت کننده (میانگین 64/19 و انحراف استاندارد 74/0 سال) سرویس کوتاه بدمینتون را با استفاده از دو روش آموزش خطی و غیرخطی آموزش دیدند. روش خطی بر پایه روش های سنتی و مرسوم و در مقابل روش غیر خطی بر گرفته از پویایی های بوم شناختی با استفاده از قیود تکلیف (قوانین مربوط به فعالیت و تجهیزات) طرح ریزی و اجرا شد. دقت اجرای سرویس کوتاه بکهند و متغیرهای کینماتیکی برای تحلیل های بعدی انتخاب شدند. از آزمون کواریانس برای سنجش اثر متغیر مستقل بر دقت اجرا و از تحلیل کلاستر برای سنجش دیجنریسی، استفاده شد. علی رغم پیشرفت هر دو گروه نسبت به پیش آزمون، تفاوتی در نمرات دقت اجرای سرویس بین گروه ها وجود نداشت (767/0=p). همچنین افراد گروه غیرخطی، تعداد خوشه های بیشتری نسبت به گروه خطی ایجاد کردند. براساس نتایج به دست آمده، رویکرد غیرخطی در دستیابی به اهداف تکلیف همپای گروه خطی بود، اما به دلیل محور قرار دادن، پردازش ناهوشیار، تفاوت های فردی و نیازهای ویژه تکلیف اثربخشی آن بیشتر است. همچنین ظهور دیجنریسی از سوی گروه غیرخطی مشخص شد. توجه به مقوله هایی چون ماهیت تکلبف و نیازهای آن، تفاوت های فردی و همچنین طراحی دقیقتر فراهم سازها می تواند رویکرد غیرخطی را غنی تر سازد.
زهرا محمدی، زهره مشکاتی، مهدی ژیان پور،
دوره 9، شماره 18 - ( 9-1398 )
چکیده
هدف تحقیق حاضر شناسایی منابع کارآمدی فردی از تجارب ورزشکاران تیم ملی هندبال بود. در این مطالعه با رویکردی کیفی از روش پدیدارشناسی استفاده شد. جامعهی مورد پژوهش، ورزشکاران عضو تیم ملی رشته هندبال در سال1393(2014) بوده که به صورت هدفمند و با شیوهی گلوله برفی انتخاب شدند. مشارکتکنندگان(8 مرد و 4 زن) بطور داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. برای گردآوری اطلاعات، از مصاحبههای نیمه ساختاریافته استفاده شد. دادهها با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تلاش شد نتایج این مطالعه بواسطهی معیارهای باورپذیری، اطمینانپذیری، تأییدپذیری و انتقالپذیری قابل اعتماد گردد. طبق یافتههای بدست آمده از مصاحبهها، منابع کارآمدی فردی مشارکتکنندگان، در قالب 4 کد تبیینی «تجارب ورزشی»، «تجارب تمرینی»، «تجارب روانی» و «تجارب اجتماعی»، شناسایی و تدوین گردید. نتایج این پژوهش از جنبهای مشابه دیگر نظریههای موجود و از جنبهای مکمل و خاص است. بر اساس یافتهها، پژوهش حاضر اهمیت دادن به موضوع کارآمدی فردی برای رسیدن به موفقیتهای بیشتر ورزشی در عرصههای بینالمللی بویژه در ورزشهای تیمی را پیشنهاد میکند.
محسن وکیل زاده، فرحناز آیتی زاده، حمید عباسی،
دوره 9، شماره 18 - ( 9-1398 )
چکیده
یکی از مهارتهای روانی که امروزه روانشناسان ورزشی آن را به ورزشکاران توصیه می کنند تصویرسازی ذهنی است.تصویرسازی فرآیند درونی هوشیارانه است که تجربه زندگی واقعی را در غیاب تجربه ادراکی و حسی زندگی واقعی تقلید می کند. هدف از تحقیق حاضر مقایسه تاثیر روش های تمرین ذهنی سنتی، پتلپ و فیزیکی در یادگیری مهارت پرتاب آزاد بسکتبال می باشد. در این پژوهش تعداد 40 آزمودنی مشارکت کرده بودند که پس از داشتن شرایط ورود به تحقیق بصورت تصادفی به چهار گروه تمرین ذهنی سنتی (10)، تمرین ذهنی پتلپ (10)، تمرین بدنی (10) و کنترل (10) تقسیم شدند. برای تجزیه تحلیل آماری، از تی همبسته به منظور بررسی تغییرات درون گروهی، واریانس یک طرفه برای بررسی تغییرات برون گروهی، از آزمون لون برای بررسی توزیع طبیعی داده ها و از توکی تعقیبی برای مشخص کردن جایگاه تفاوت ها برای عوامل درون گروهی و بین گروهی استفاده شد. تجزیه تحلیل آماری نشان داد که گروه تمرین ذهنی سنتی نسبت به پیش آزمون بهبودی در یادگیری نداشته است (05/0<p) اما گروه تمرین بدنی نسبت به تمرین ذهنی سنتی اختلاف معنی داری را تجربه کرده است (05/0>p)، همچنین نشان داده شد که گروه تمرین ذهنی پتلپ نسبت به تمرین بدنی نیز اختلاف معنی داری از خود نشان داده است (05/0>p). بنابراین طبق نتایج پژوهش حاضر تمرین ذهنی پتلپ نسبت به تمرین بدنی و تمرین ذهنی سنتی تاثیر بیشتری دارد.
مجید رضوی نیا، شهاب پروین پور، سعید ارشم،
دوره 10، شماره 19 - ( 6-1399 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تاثیر الگوی در حال یادگیری، الگوی ماهر و خود مرورگری مثبت بر یادگیری شنای کرال سینه در کودکان با دامنهی سنی ۹ تا ۱۱ ساله استان البرز بود. شرکت کنندگان از نمونه در دسترس و به صورت تصادفی درگروههای مختلف تقسیم شدند. بدین ترتیب افراد همه گروهها باتوجه به دستورالعمل هایی که مربوط به گروهی که در آن قرار داشتند، در مجموع ۱۲ جلسه به تمرین مهارت های شنای کرال سینه پرداختند. درپایان آخرین جلسه آزمون یادداری فوری و یک هفته پس از آن آزمون یادداری و انتقال گرفته شد. متغیر وابسته کیفیت شنای افراد بود که با استفاده از چک لیست ارزیابی مهارت شنای کرال سینه انجام گرفت. نتیجهی تحقیق حاکی از سودمندی هر سه نوع الگودهی بر عملکرد شنای کرال سینه و تفاوت معنادار بین گروهها در آزمون اکتساب، یادداری و انتقال بود (۰۵/۰ p<). همچنین در مقایسهی بین گروهها گروه خودمرروگری مثبت و الگوی درحال یادگیری در آزمون یادداری فوری از گروه الگوی ماهر و کنترل بهتر بودند.گروه الگوی ماهر نیز نمرات بهتری از گروه کنترل داشت. در آزمونهای یادداری و انتقال گروه خودمرورگری مثبت از سه گروه (درحال یادگیری، ماهر، کنترل) عملکرد بهتری داشت. بعد از آن گروه الگوی درحال یادگیری از دو گروه (ماهر و کنترل) بهتر بود و در آخر گروه الگوی ماهر از گروه کنترل بهتر عمل کردند. براساس این یافتهها میتوان چنین نتیجهگیری کرد، در جایی که دسترسی به امکانات ویدئویی وجود دارد، میتوان از الگودهی استفاده کرد. چه بسا آموزش از این طریق، به لحاظ صرف وقت و هزینه برای شاگردان، مربیان، معلمان و والدین سودمندتر است و موجب یادگیری بیشتر و پایدارتر میشود.
ابراهیم نوروزی سید حسنی، فاطمه سادات حسینی، محمدکاظم واعظ موسوی،
دوره 10، شماره 19 - ( 6-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر تمرین چشم ساکن و ذهن ساکن بر یادگیری پرتاب دارت بود. سی مرد جوان با میانگین سنی 28/3±53/24 سال به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به 3 گروه چشم ساکن، گروه ذهن ساکن و گروه کنترل تقسیم شدند. اجرای این پژوهش شامل پنج مرحله پیشآزمون، تمرینات به دو شیوه چشم ساکن و ذهن ساکن، یادداری اول، آزمون تحت فشار و یادداری دوم بود. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی و روش های آماری آزمون تحلیل واریانس مرکب و آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد مقادیر خطای شعاعی برای تمام گروه ها در اثر تمرین کاهش یافته بود(001/0p=). علاوه براین، خطای شعاعی پرتاب دارت برای گروه چشم ساکن به نسبت گروه های دیگر کاهش بیشتری یافته بود(001/0=(P، همچنین این کاهش در گروه ذهن ساکن بیشتر از گروه تمرین بدنی بود(001/0=(P. علاوه براین، نتایج نشان داد تنها گروه چشم ساکن و ذهن ساکن توانستند عملکرد خود را در آزمون تحت فشار حفظ کنند(001/0=(P. نتایج پژوهش حاضر، دو نوع تمرین چشم ساکن و ذهن ساکن را به عنوان ابزاری برای ایجاد شرایط یادگیری پنهان، پیشنهاد می کند.
خانم فاطمه سبزواری شهرضا، دکتر شهاب پروین پور، مهدی نمازی زاده،
دوره 12، شماره 23 - ( 6-1401 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر رویکرد آموزش بازی برای فهم بر استقامت هوازی، عملکرد حرکتی و ارتقاء فعالیت بدنی بوده است. بدین منظور کودکان دو کلاس چهارم (میانگین سنی7/0±2/10سال) در یک مدرسه در شهر سیرجان به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار گرفتند (هر گروه 22 نفر). در مرحله اول از کلیه دانش آموزان شرکت کننده آزمون چابکی و مهارت های حرکتی کانادا و تست پیسر گرفته شده و سطح فعالیت بدنی آن ها با گام شمار محاسبه و ثبت شد. سپس گروه آزمایشی در یک دوره مداخله با رویکرد آموزش بازی برای فهم به مدت 36 جلسه و هر جلسه 45 دقیقه شرکت کردند. در نهایت آزمون های انجام شده برای بار دوم در پایان مداخله برای هر دو گروه انجام شد. از آزمون "یو من ویتنی" و "آنالیز رگرسیون پواسن با از استفاده روش GEE" برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که این رویکرد تاثیر معناداری بر چابکی و مهارت های حرکتی و سطح فعالیت بدنی دارد، اما تفاوت معناداری بر استقامت هوازی مشاهده نشد. این نتایج حمایت از این فرضیه را فراهم میکنند که استفاده از این رویکرد میتواند در تسهیل رشد عملکرد حرکتی و ارتقاء سطح فعالیت بدنی کودکان موثر باشد.
خانم لیلا چوپان نژاد، دکتر رسول یاعلی، دکتر احمد رضا موحدی،
دوره 12، شماره 24 - ( 10-1401 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر تمرین ذهنی با دست برتر و غیر برتر بر یادداری سرویس کوتاه بک هند بدمینتون بود. تعداد 20 دختر با سن 12-14 سال از شهر گلدشت به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تقسیم شدند. هر دو گروه تمرینی در 30 جلسه به تمرین پرداختند که در هر جلسه 50 اجرا از مهارت سرویس به صورت ذهنی تصویرسازی شد. به منظور مقایسه دو گروه، از مدل آماری تحلیل واریانس مرکب و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده گردید. در مقایسه درون گروهی، نتایج حاصل نشان می دهد که تمرین ذهنی با دست برتر در محیط پویا و ورزش تعاملی معنی دار نشد اما تمرین ذهنی با دست غیربرتر معنی دار شد(P<0.05). در مقایسه بین گروهی، نتایج معنی دار به دست نیامد اما با توجه به اندازه اثربسیار پایین به نظر می رسد تفاوت دو گروه به معنی دار شدن بسیار نزدیک است. یافته های پژوهش بیان می کند که مربیان و معلمان ورزش های تعاملی می توانند از فواید تمرین ذهنی با سمت غیربرتر برای بهبود اجرای ورزشکاران خود در جلسات تمرین بهره گیرند.
آقای مهرزاد خارستانی، دکتر حسن محمدزاده،
دوره 13، شماره 25 - ( 6-1402 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تاثیر تمرین تصویرسازی ذهنی، یادگیری مشاهده ای، ترکیبی(تصویرسازی و یادگیری مشاهده ای) و بدنی بر بازنمایی ذهنی و عملکرد گلف بازان مبتدی بود. بدین منظور 60 نفر دانشجو (سن:22.8±2.11) بصورت تصادفی در 4 گروه: 1) تصویرسازی ذهنی، 2) یادگیری مشاهده ای، 3)ترکیبی(تصویرسازی ذهنی+یادگیری مشاهده ای) و تمرین بدنی قرار گرفتند. پس از اجرای پیش آزمون، شرکت کنندگان در هرگروه براساس گروه بندی خود تکلیف ضربه گلف را به مدت سه روز متوالی (هر روز 60 کوشش) اجرا کردند و در روز سوم پس آزمون بعمل آمد. دو روز بعد از پس آزمون، آزمون یادداری گرفته شد. دقت اجرا و ساختار بازنمایی ذهنی شرکت کنندگان بعنوان متغیر وابسته اندازه گیری شد. نتایج پژوهش نشان داد که در متغیر عملکرد، گروه تمرین بدنی بهتر از سایر گروه ها بوده است. همچنین عملکرد گروه ترکیبی نسبت به گروه تصویرسازی و یادگیری مشاهده ای بهتر بود. علاوه براین، در متغیر بازنمایی ذهنی گروه ترکیبی نسبت به سایر گروه ها بازنمایی ذهنی ساختاریافته تر و دقیقتری داشت. ضمن اینکه گروه تصویرسازی نسبت به گروه یادگیری مشاهده ای و بدنی از بازنمایی ذهنی بهتری برخوردار بود. در کل نتایج پژوهش نشان می دهد که تمرین بدنی نسبت به سایر روش ها باعث افزایش دقت در ضربه گلف میشود. همچنین تمرین ترکیبیِ تصویرسازی و یادگیری مشاهده ای در بهبود ساختار بازنمایی ذهنی تاثیر بیشتری نسبت به سایر روش های استفاده شده در این پژوهش دارد.