کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
52 نتیجه برای موضوع مقاله:
یاسر خنجری، الهه عربعامری، مهدی شهبازی، شهزاد طهماسبی، فریبا بهرامی،
دوره 15، شماره 29 - ( 2-1404 )
چکیده
مقدمه و هدف: اگرچه در زمینه مفهوم یادگیری حرکتی در سطح اجرا تحقیقات زیادی انجام شده است، بااینحال این مفهوم در سطح الگوهای EMG و مقایسه این الگوها در دست برتر و غیر برتر کمتر بررسی نشده است. هدف از این مطالعه، بررسی تغییرات الگوی EMG طی یادگیری مهارت دارت در دست برتر و غیر برتر بود.
روش: نمونههای پژوهش حاضر را 10 نفر از دانشجویان غیر ورزشکار با میانگین سنی 5/2±23 تشکیل دادند که به طور تصادفی از جامعه دانشجویان دانشگاه تهران انتخاب و به دو گروه دست برتر(5 نفر) و دست غیربرتر(5 نفر) تقسیم شدند. به منظور اندازه گیری عملکرد پرتاب دارت و تغییرات فعالیت EMG از آنالیز واریانس با اندازه های تکراری استفاده شد.
یافتهها: نتایج در سطح اجرا کاهش معنیدار خطای مطلق پرتاب دارت و در سطح عضلات افزایش فعالیت EMG به همراه کاهش هم انقباضی عضلات را در مراحل اکتساب و یادداری در هر دو گروه نشان داد. همچنین، بین فعالیت EMG در گروه دست برتر و غیر برتر پس از اکتساب مهارت تفاوت معنیدار وجود نداشت.
نتیجهگیری: بهطورکلی، نتایج این تحقیق نشان داد که همزمان با تغییرات نسبتاً ثابت اجرا طی یادگیری مهارت دارت، تغییرات نسبتاً ثابتی در الگوهای EMG نیز به وجود میآید، بهطوریکه مفهوم یادگیری حرکتی در سطح عضلات نیز قابلمشاهده است. همچنین، نتایج این تحقیق از وجود یک برنامه حرکتی یکسان برای کنترل دست برتر و غیر برتر حتی در شرایط کنترل انتقال دوسویه حمایت کرد.
مریم خلجی، مهین عقدایی، علیرضا فارسی، آلساندرو پیراس،
دوره 15، شماره 29 - ( 2-1404 )
چکیده
مقدمه و هدف: استفاده از بازخورد همزمان شنیداری باهدف یادگیری مسیر خیرگی از روشهای جدید در حوزه توجه است. هدف مطالعه حاضر تعیین تأثیر بازخورد دو حسی با استفاده از فراصوت حرکات چشم بر تصمیمگیری جهت ضربه کلیر بدمینتون بود.
روش: راهبرد تحقیق نیمهتجربی، با طرح پیشآزمون - پسآزمون بدون گروه کنترل و روش آن بالینی بود. شرکتکنندگان تکلیف تشخیص جهت ضربه کلییر بدمینتون را در دو شرایط تمرینی تک حسی و دو حسی انجام دادند. در پیشآزمون، یادداری فوری و یادداری تأخیری دقت پاسخ، زمان پاسخ و مدتزمان تثبیت اندازهگیری شد.
یافته ها: نتایج نشان داد در آزمون یادداری فوری و تأخیری شرکتکنندگان گروه دو حسی دقت پاسخ بالاتر و زمان پاسخ کوتاهتری نسبت به گروه تک حسی داشتند. گروه دو حسی مدتزمان تثبیت بیشتری در مناطق کلیدی نسبت به گروه تک حسی در آزمون یادداری فوری و یادداری تأخیری داشتند.
نتیجه گیری: احتمالاً استفاده از بازخورد شنوایی را میتوان بهعنوان راهی برای بهبود مهارت تصمیمگیری در سطح مبتدی معرفی کرد.
هیوا بهرامفرد، قدرتالله باقری راغب، اسدالله کردناییج، علی صابری،
دوره 15، شماره 29 - ( 2-1404 )
چکیده
مقدمه و هدف: باتوجهبه روند سریع تغییرات تکنولوژی اگر کسبوکاری نتواند خود را با تغییرات محیط تطبیق بدهی بدون شک از رقابت باز میماند؛ لذا در مورد بهرهبرداری از فرصت بایستی، کارآفرین در کوتاهترین زمان ممکن تصمیمگیری کند به همین جهت وظیفه فرد کارآفرین در تصمیمگیری پیچیدهتر و سختتر شده است این رو این پژوهش با هدف تصمیم به بهرهبرداری از فرصت با تأکید بر نقش شخصیت کارآفرین در کسبوکارهای ورزشی انجام شد.
روششناسی: این پژوهش از نظر روش آمیخته، از نظر هدف توسعهای - کاربردی است. در گام اول با فراترکیب پیشینه از تعداد 32 مقاله 36 شاخص شناسایی و در گام دوم در مصاحبه با خبرگان دانشگاهی به روش تحلیل تِم تعداد 36 شاخص استخراج و به روش دلفی تعداد 27 شاخص تأیید شدند و در گام سوم 34 مضمون از تجربه زیسته 6 نفر از رهبران کارآفرین ورزشی به روش روایت پژوهشی شناسایی شد
یافتهها: بر اساس یافتهها بعد از ترکیب و ادغام مراحل سهگانه 44 شاخص شناسایی درقالب 7 بُعد شدند که تناسب و اعتبار آن با استفاده از آزمون t و معیارهای چهارگانه تطبیق، قابلیت فهم، قابلیت تعمیم و کنترل تأیید شد.
نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت شخصیت کارآفرین با ایجاد هفت نقش خودکارآمدی، استقلالطلبی، ریسکپذیری، ویژگیهای فردی، خلاقیت، تلاش و پشتکار، شبکه کارآفرینی و مهارت و تجربه کارآفرینی در بهبود تصمیمگیری در جهت بهرهبرداری از فرصت کارآفرینانه در ورزش و کاهش ریسک محیطی نقش به سزایی دارد.
مهران داودی، الهه عرب عامری، مهدی شهبازی،
دوره 100، شماره 100 - ( 8-1399 )
چکیده
هدف از تحقیق حاضر تعیین تأثیر خودتنظیمی حاصل از تمرینات بازخورد زیستی بر یادگیری مهارت پرتاب دارت در شرایط تحتفشار بود. شرکتکنندگان 28 دانشجوی پسر مقطع کارشناسی بودند (با میانگین سنی 21/81 و انحراف استاندارد 1/45±) که به شیوه در دسترس انتخاب شدند به صورتی که راستدست بودند و تجربهای در پرتاب دارت و کار با دستگاههای بازخورد زیستی نداشتند. این تعداد بهصورت تصادفی و همگن به چهار گروه بازخورد زیستی دیداری، شنیداری، ترکیبی و کنترل تقسیم شدند. تعداد جلسات تمرین بازخورد زیستی 4 جلسه بود که به همراه جلسات پیشآزمون، پسآزمون و یادداری در 4 هفته برگزار شد. نتایج تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس مرکب با اندازههای تکراری نشان داد که تمرین بازخورد زیستی دیداری، شنیداری و ترکیبی بر یادگیری مهارت پرتاب دارت در شرایط تحتفشار تأثیر معنیداری داشته است (P<0/05). با توجه به یافتههای تحقیق پیشنهاد میشود برای یادگیری مهارت پرتاب دارت و مهارتهایی مشابه و نزدیک به مهارت پرتاب دارت و همچنین بازخورد دهی جلسات بازخورد زیستی از بازخورد زیستی دما و پاسخ گالوانیک پوست، بهصورت دیداری، شنیداری و یا ترکیبی استفاده شود و استفاده از بازخورد زیستی ترکیبی در اولویت قرار گیرد تا شاهد بهترین نتایج بود.
سارا باقری، مهدی شهبازی، فضل اله باقرزاده،
دوره 100، شماره 100 - ( 8-1399 )
چکیده
افراد برای اجرای تکالیف مشترک، نیاز به هماهنگی دارند و هدف یکسانی را دنبال میکنند. هدف این پژوهش بررسی مکانیزمهای پیشبین درهماهنگی بینفردی بازیکنان نخبه طنابزنی بود. روش پژوهش توصیفی و کاربردی بود و جامعه آماری را 24 بازیکن نخبه طنابزنی (14 تا 18 سال) تشکیل دادند. شرکتکنندگان به مدت هشت هفته تکالیف مختلف طنابزنی (طنابزدن انفرادی و دونفره در مسافتهای یکسان یا متفاوت با فرود همزمان) را تا رسیدن به اجرای صحیح و بدون بازخورد تمرین کردند. محقق برای ثبت سهبعدی حرکات پای بازیکنان و طنابها از دستگاه تحلیلحرکتی وایکان استفاده کرد و پارامترهای فضایی و زمانی را مورد بررسی قرار داد. نتایج t مستقل، تحلیلواریانس با اندازهگیریهای مکرر و تحلیلواریانس یکراهه نشان داد: افراد در متغیرهای زمان آغازحرکت، انحرافزمانی دستوپا، انحرافزمانی در چرخش طناب و نقطهفرود، همانند یکدیگر هستند (05/0 P>)، درحالیکه بین ارتفاع پرش و زمان حرکت آنها تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 P≤). بدینترتیب بازیکنان برای هماهنگشدن با هم در تکالیف مختلف، حرکت یکدیگر را شبیهسازی میکنند و سهم تلاش آنها برای هماهنگ شدن، ربطی به ویژگیهای تکلیف ندارد. در واقع با افزایش دشواری و تقاضای تکلیف مشترک، میزان هماهنگی بینفردی و به تبع آن توانایی پیشبینی افراد افزایش مییابد.
دکتر شقایق مدبری، دکتر مهدی شهبازی،
دوره 100، شماره 100 - ( 8-1399 )
چکیده
هدف مطالعه: تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین انگیزه مشارکت ورزشی و وضعیت اجتماعی- اقتصادی جوانان شهر تهران میپردازد. روش کار: این تحقیق توصیفی- همبستگی بوده و به روش میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه جوانان مراجعه کننده به باشگاه های ورزشی در چهار منطقه تهران (شمال، جنوب، شرق و غرب) بود. 130 نفر به صورت تصادفی و در دسترس بعد از مراجعه به باشگاههای ورزشی انتخاب شدند و پرسشنامه های وضعیت اجتماعی- اقتصادی و انگیزه مشارکت ورزشی را تکمیل کردند. نتایج: یافته همبستگی پیرسون نشان داد که بین مؤلفه های انگیزه مشارکت ورزشی و خرده مقیاس های وضعیت اجتماعی – اقتصادی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (05/0≥p). بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر بیانگر رابطه معنی داری بین میزان درآمد، طبقه اقتصادی، سطح تحصیلات والدین (پدر و مادر) و انگیزه مشارکت ورزشی بود. خانواده های با درآمد و طبقه اقتصادی بالا و متوسط انگیزه بیشتری به مشارکت در فعالیت های بدنی دارند. سطح تحصیلات والدین بخصوص پدران نقش مهمی در تشویق و ترغیب فرزاندان به مشارکت های ورزشی دارد.
دکتر ایوب اسدی، خانم سوری حیدری، خانم فاطمه شیرمهنجی، خانم فاطمه کوچک پور،
دوره 100، شماره 100 - ( 8-1399 )
چکیده
در تحقیقات زیادی اثربخشی دستورالعملهای توجهی و تمرینات مشاهدهای را بر بهبود مهارتهای حرکتی کودکان نشان دادهاند؛ با این وجود در مورد اثرات همزمان این دو متغیر اطلاعاتی کافی وجود ندارد. هدف از پژوهش حاضر تاثیر دستورالعملهای توجهی حین مشاهده الگو بر رفتار خیرگی و دقت پرتاب از بالای شانه کودکان بود. تعداد 24 کودک 7 تا 10 سال با رشد طبیعی به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه توجه درونی و بیرونی حین الگودهی قرار گرفتند. تمرینات هر دو گروه شامل مشاهده 10 بار فیلم مدل ماهر پرتاب از بالای شانه همراه با ثبت حرکات چشم بود با این تفاوت که قبل از آن هر گروه دستورالعمل توجهی مربوط به خود را دریافت می کرد. نتایج آزمون های تحلیل واریانس مرکب و t همبسته و مستقل نشان داد که هر دو گروه افزایش معنی داری از پیش-آزمون تا پس-آزمون در دقت (p=0.001؛ p=0.001) و مدت زمان چشم آرام (p=0.005؛ p=0.001) مهارت پرتاب از بالای شانه نشان دادند. در مرحله پس آزمون گروه توجه بیرونی حین الگودهی حرکت نسبت به گروه توجه درونی حین الگودهی به طور معنی داری دقت بالاتر (p=0.01) و مدت زمان چشم آرام بیشتری (p=0.001) داشت. همچنین، گروه توجه بیرونی حین الگودهی حرکت درصد نگاه کردن بیشتری به نشانههای بیرونی مربوط (توپ و مسیر پرتاب) داشت. بنابراین هدایت توجه بینایی به اثرات حرکت الگوی مشاهده شده، موجب بهبود عملکرد حرکتی و خبرگی بینایی- حرکتی در کودکان می شود.
خانم سوسن تعبدی، دکتر شهزاد طهماسبی بروجنی، دکتر مرجان نامجو،
دوره 100، شماره 100 - ( 8-1399 )
چکیده
تحقیقات پیشین حاکی از اثربخشی مداخلات مربی محور و والدین محور بر کودکان اختلال هماهنگی رشدی بوده است اما بررسی این دو رویکرد در کودکان کمتوان ذهنی انجام نشده است. لذا، هدف این پژوهش، مقایسه رویکرد آموزشی والدین محور و مربی محور بر تبحر حرکتی و رشد شناختی کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر بود. 40 دختر مبتلا به کمتوان ذهنی آموزشپذیر شهرستان جهرم به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی والدین محور (80/1 ± 70/7) و مربی محور (91/0 ± 10/8) تقسیم شدند. در مرحله پیشآزمون شرکتکنندگان آزمون رشد شناختی (نرمافزار مداخلات شناختی مغز من) را انجام دادند. پس از آن، آزمون تبحر حرکتی (بروینینکز اوزرتسکی) در محیط مدرسه از تمام شرکتکنندگان به عمل آمد. مداخله برای گروه مربی محور توسط مربی در مدرسه به شیوه انفرادی، انجام شد و برای گروه والدین محور، توسط والدین در محیط خانه به مدت 6 هفته و هر هفته 3 جلسه 45 دقیقهای انجام شد. بعد از اجرای پس آزمون، نتایج تحلیل واریانس مرکب نشان داد که تمرینات مربی محور نسبت به والدین محور موجب بهبود تبحر حرکتی و رشد شناختی شد (05/0≥P). همچنین تمرینات والدین محور نیز موجب بهبود مهارتهای ظریف شد(05/0≥P).
دکتر نگار قلی پور، دکتر ابراهیم علیدوست،
دوره 100، شماره 100 - ( 8-1399 )
چکیده
هدف: این مطالعه به شناسایی و تبیین مولفههای موثربر پویایی کسب و کارهای ورزشی در دوران پسا کرونا بر اساس مدل تفسیری ساختاری و میک مک پرداخت.
روش: روش تجزیه و تحلیل دادهها را به سه مرحله تقسیم شد. ابتدا در روش دلفی فازی، با نظر بیست و شش نفر خبرگان مربوطه، مهمترین عوامل تاثیرگذار بر پویایی کسب و کارها مورد تایید قرار گرفت. سپس از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) برای طبقه بندی اجزا و ایجاد یک مدل سلسله مراتبی استفاده شد. از تجزیه و تحلیل میک مک نیز برای تعیین اینکه چگونه عوامل به یکدیگر وابسته هستند استفاده شد.
یافته ها: این مطالعه 14 عامل مرتبط با پویایی کسب و کارهای ورزشی را در ایران شناسایی نمود. مدلی که توسعه داده شد دارای پنج سطح است. همچنین، تجزیه و تحلیل میک مک نشان داد که پنج متغیر مستقل، دو متغیر وابسته و هفت متغیر پیوندی بودند.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان میدهد که توسعه قابلیتهای پویا در سازمانهای ورزشی مستلزم بازنگری قانونی و بهبود عملکرد حاکمیتی است. علاوه بر این، سازمانهای ورزشی باید از فناوری دیجیتال، توانمندسازی کارکنان و همکاری همه جانبه بین ارگانهای مختلف برای پیشبرد قابلیتهای خود استفاده کنند.
مریم ناصری، مرضیه بلالی، زهرا انتظاری،
دوره 100، شماره 100 - ( 8-1399 )
چکیده
هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی آموزش خطی و غیرخطی بر عملکرد مهارتهای حرکتی جابجایی و انگیزش حرکتی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان با اختلال هماهنگی رشدی ارومیه بود. نمونه آماری شامل 30 پسر (سن=37/19 ±35/9) بودند که به روش در دسترس از مدارس ارومیه انتخاب شدند. برای تشخیص اختلال هماهنگی رشدی آزمون MABC-2، برای ارزیابی مهارت حرکتی آزمون 3 TGMD- و برای ارزیابی انگیزش حرکتی پرسشنامه انگیزش حرکتی استفاده گردید. برای اجرای این مطالعه شرکت کندگان برای مدت هشت هفته هر هفته دو جلسه 50 دقیقهای مداخلات مهارت حرکتی را در دو روش خطی (15 نفر) و غیرخطی (دستکاری تکلیف)، دستکاری تکلیف (15 نفر) تمرین کردند. قبل و پس از مداخلات متغیرها اندازهگیری شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد آموزش غیرخطی در مقایسه با آموزش خطی هم در مهارت جابجایی (p=0.04) و هم برای انگیزش حرکتی (p=0.000) بهطور معناداری بیشتر از گروه خطی پیشرفت داشتند. با توجه به این نتایج روشهای غیرخطی با در نظر گرفتن ویژگیهای فردی هر کودک برای کمک به کودکان با اختلالات حرکتی کمککننده است. در نظر گرفتن ویژگیهای منحصربهفرد هر کودک کمک میکند تا هم مهارتهای حرکتی ارتقا یابد و هم انگیزه کافی برای ادامه فعالیت وجود داشته باشد. لذا استفاده از روشهای غیرخطی برای کودکان با اختلال هماهنگی رشدی پیشنهاد میشود.
سارا پیشور فرش، مهرزاد حمیدی، حسین رجبی نوش آبادی،
دوره 100، شماره 100 - ( 8-1399 )
چکیده
مقدمه: با توجه به نقش حیاتی استخرهای ورزشی به عنوان زیرساختهای کلیدی ورزش همگانی و حرفهای، نیاز به تدوین مدلی منطبق با شرایط فرهنگی و مدیریتی کشور برای مدیریت عملکرد این مراکز احساس شد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین مدلی کاربردی و بومی برای مدیریت عملکرد استخرهای ورزشی ایران انجام شد.
روش: این تحقیق با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون صورت گرفت. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با ۱۶ نفر از خبرگان مدیریت عملکرد، متولیان فدراسیون ورزشهای آبی و مدیران استخرها، تا رسیدن به اشباع نظری جمعآوری و با استفاده از نرمافزار MAXQDA در سه مرحله کدگذاری توصیفی، تفسیری و یکپارچهسازی تحلیل و با تشکیل گروه کانونی وزن دهی و نهایی شد.
یافتهها: در این فرآیند، ۵۱۱ کد اولیه، ۸۲ مضمون توصیفی و ۱۴ مضمون تفسیری استخراج گردید. برای تعیین وزن مؤلفهها و نهاییسازی مدل، از تکنیک گروه کانونی استفاده و وزن کل مدل برابر با ۱۰۰۰ در نظر گرفته شد. مدل نهایی شامل چهار مؤلفه اصلی است: زیرساختها و استانداردها (وزن ۳۸۰)، مدیریت و پشتیبانی منابع (وزن ۲۵۰)، فرآیندهای خدماتی و تجربه مشتری (وزن ۲۵۰) و بازاریابی و رقابتپذیری (وزن ۱۲۰).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد توجه به زیرساختهای ایمنی، مدیریت منابع انسانی، بهداشت، بازاریابی و بهبود تجربه مشتری از عوامل کلیدی ارتقاء عملکرد استخرها محسوب میشوند. مدل پیشنهادی با در نظر گرفتن ابعاد فنی، انسانی، خدماتی و فرهنگی، از قابلیت پیادهسازی در شرایط متنوع استخرهای کشور برخوردار است و میتواند به عنوان ابزاری قابل اندازه گیری جهت تسهیل روند مدیریت عملکرد استخرها مورد استفاده قرار گیرد.
دکتر علی شاه حسینی، دکتر سید نصراله سجادی، دکتر حسین رجبی،
دوره 100، شماره 100 - ( 8-1399 )
چکیده
هدف این پژوهش، طراحی مدل برندسازی شخصی برای ورزشکاران نخبه رشتههای انفرادی با استناد به یافتههای تحقیقات قبلی بود. این مطالعه با رویکرد کیفی و استراتژی داده بنیاد رویکرد گلیزر انجام شد. دادهها از طریق مصاحبههای عمیق و نیمه ساختاریافته با 18 نفر از قهرمانان ملی و بینالمللی و صاحبنظران حوزه بازاریابی ورزشی جمعآوری گردید که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده بودند. فرآیند جمعآوری دادهها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و تحلیل آنها با استفاده از نرمافزار مکس کیودا نسخه 2022 انجام پذیرفت. یافتههای پژوهش حاضر در سه محور اصلی عوامل مؤثر، راهبردهای توسعه و پیامدهای برندسازی شخصی دستهبندی شد. پس از تحلیل اولیه 251 گزاره، با 443 فراوانی نهایی برای دستهبندی آماده شد. این پژوهش چهار مفهوم اصلی در برندسازی شخصی را استخراج کرد و سه مقوله اصلی «عوامل محیطی»، «ویژگیهای فردی ورزشکاران» و «ویژگیهای عملکردی ورزشکاران» را به عنوان عوامل مؤثر شناسایی کرد. در بخش راهبردها، مقولههای «افزایش قابلیتهای فردی»، «تلاش برای عملکرد موفقیتآمیز» و «آموزش برندسازی» برجسته شدند، و پیامدهای برندسازی شخصی در دو مقوله «مثبت» (شامل ابعاد سیاسی، اقتصادی، فردی، اجتماعی و ورزشی) و «منفی» دستهبندی گردید. پیامدهای برندسازی دارای ابعاد متعدد مثبت شامل فواید اقتصادی (درآمدزایی)، فردی (تبدیل به الگو)، اجتماعی (افزایش آگاهی عمومی) و ورزشی (ارتقای محبوبیت رشته) بود، درحالیکه عدم مدیریت صحیح میتواند منجر به پیامدهای منفی مانند جلبتوجه غیراخلاقی یا فساد شود. این تحقیق با تلفیق یافتهها، مدلی کاربردی برای برندسازی شخصی ورزشکاران رشتههای انفرادی ارائه میدهد.