کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
7 نتیجه برای موضوع مقاله:
مهدی نمازی زاده، محمدرضا شهابی کاسب، سیدمحمدکاظم واعظ موسوی،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1391 )
چکیده
هدف از این پژوهش مقایسه مدتزمان و تکرار لازم برای اکتساب تکلیف حرکتی متوالی زمانبندی شده (TMST[1]) ساده و پیچیده بین شرایط تمرینی مختلف و تعیین مناسبترین شیوههای تمرینی برای اکتساب مهارت حرکتی ظریف با توجه به ویژگیهای فردی بود. در ابتدا 114 دانشجو با دامنه سنی 25-19 بر اساس آزمونهای هوش ریون، انگیزه پیشرفت، زمان سنجش واکنش و مهارت حرکتی ظریف پردو بر اساس چارکهای اول، دوم و سوم به 4 گروه تقسیم شدند و به طور تصادفی در یکی از دو گروه TMST ساده و پیچیده ونیز در یکی از شرایط تمرینی حاصل از تعامل سازماندهی تمرین (تصادفی، مسدود، ثابت) و توزیعپذیری تمرینی (انبوه، فاصلهدار) قرار گرفتند. آزمودنیها در 6 روز تحت شرایط تمرینی خاص خود به تمرین TMST ساده یا پیچیده پرداختند، تا اینکه در یک بلاک تمرینی به حد نصاب اکتساب (75% دقت، 25% زمانبندی و 15% پایداری) برسند. تعـداد تکرارها و زمـان طـیشده (زمانهایی که فرد در حال تمرین تکلیف نیست) تا قبل از این بلاک مورد نظر، بهعنوان حداقل زمان و تکرار لازم برای اکتساب TMST در نظر گرفته شد. داده های تحقیق با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس دو عاملی، t مستقل و خی- 2 در سطح احتمال 0.1=&alpha تجزیه و تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان داد که افراد با ویژگی های متفاوت، تکلیف حرکتی متوالی زمانبندی شده ساده را در شرایط تمرینی مسدود و انبوه (به جزء گروه ) به طور متوسط در 30 تکرار و 1347 دقیقه و تکلیف حرکتی متوالی زمانبندی شده پیچیده را در شرایط تمرینی تصادفی و فاصله دار (به جزء گروه ) به طور متوسط در 25 تکرار و 1228 دقیقه اکتساب نمودند. همچنین یافتههای تحقیق نشان داد که اصول حاکم بر برنامهریزی تمرینی هم تحت تأثیر سطح دشواری و پیچیدگی تکلیف و هم متأثر از ویژگیهای فردی است. درنهایت به نظر میرسد به تحقیقات بیشتری در مورد اثر تعاملی محیط، فرد و تکلیف بر اکتساب مهارتهای حرکتی نیاز است.
[1] Timed Motor Sequences Task
مهدی روزبهانی، سیدمحمدکاظم واعظ موسوی، حسن خلجی،
دوره 2، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده
هدف این مطالعه بررسی کارآمدی تعداد کوششهای تمرینی در تعیین میزان پیچیدگی تکالیف است. 60 آزمودنی بنا به نوع تکلیف الف- ب و شیوه ارائه بازخورد(100درصدی، حذفی، خودکنترل) بهشکل تصادفی در شش گروه قرار گرفتند. آزمودنیها در طی دو روز نخست و در هر روز 100 مرتبه به تمرین تکالیف مورد نظر پرداختند. آزمونهای یادداری در روزهای دوم و سوم و آزمونهای بازاکتساب در روز سوم از ایشان به عمل آمد.با استفاده از آزمون آماری ANOVA مشخص شد که عملکرد آزمودنیها بهواسطه دسته کوششهای تمرینی در هر دو روز بهبود یافت، اما این بهبودی در روز دوم، در تکلیف ب بهشکل معناداری بهتر از تکلیف الف بود. عملکرد آزمودنیها در آزمون یادداری و بازاکتساب دوم به شکل معناداری بهتر از آزمـون یادداری و بازاکتساب نخـست بود. در ضمن گـروههای تمرینی تکلیف ب در آزمونهای یادداری بهشکل معناداری بهتر از گروههای تمرینی تکلیف الف عمل کردند (p<0.05). نتایج نشان میدهد تکلیف الف نسبت به تکلیف ب پیچیدهتر است و میزان بهینهای از کوششهای تمرینی لازم است تا تکلیف دشوارتر تشخیص داده شود.
مریم عبدالشاهی، احمد فرخی، علی اکبر جابری مقدم، سیدمحمدکاظم واعظ موسوی، انوشیروان کاظم نژاد،
دوره 3، شماره 5 - ( 6-1392 )
چکیده
یافتههای جدید نشان دادهاند تمرینِ زیاد یک مهارت، موجب توسعه بازنمایی حافظهای خاصی میشود که به دلیل اجرای بالایش، نسبت به بقیه مهارتهای همان طبقه، منحصربهفرد میشود و مهارت برجسته نام میگیرد. هدف این پژوهش بررسی ظهور مهارت برجسته و بازآزمایی فرضیه زمینه بینایی با استفاده از بازیکنان بدمینتون در سه سطح مهارت (خبره، ماهر، کمتجربه) و تکلیف سرویس کوتاه بکهند با دو وضعیت محیطی (زمین معمولی و پوشیده) بود. آزمودنیها (هر گروه 10 نفر، میانگین سنی 85/3 ± 13/23) 100 سرویس را از 5 فاصله (5/1، 2، 5/2، 3، 5/3 متری از تور) در هریک از موقعیتهای محیطی اجرا کردند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد مهارت برجسته در اجرای دو گروه خبره و کمتجربه دیده نشده است، اما دقتِ گروه ماهر در نقطه 2 متری بهطور معنیداری از پیشبینی معادله رگرسیون بالاتر بود و از اثر مهارت برجسته حمایت کرد (05/0p<). این برتری خاصِ بهوجودآمده از تمرین در این نقطه، هنگام فقدان نشانههای بینایی از بین رفت که حمایتی از فرضیه زمینه بینایی بود.
ابراهیم نوروزی سید حسنی، فاطمه سادات حسینی، محمدکاظم واعظ موسوی،
دوره 10، شماره 19 - ( 6-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر تمرین چشم ساکن و ذهن ساکن بر یادگیری پرتاب دارت بود. سی مرد جوان با میانگین سنی 28/3±53/24 سال به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به 3 گروه چشم ساکن، گروه ذهن ساکن و گروه کنترل تقسیم شدند. اجرای این پژوهش شامل پنج مرحله پیشآزمون، تمرینات به دو شیوه چشم ساکن و ذهن ساکن، یادداری اول، آزمون تحت فشار و یادداری دوم بود. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی و روش های آماری آزمون تحلیل واریانس مرکب و آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد مقادیر خطای شعاعی برای تمام گروه ها در اثر تمرین کاهش یافته بود(001/0p=). علاوه براین، خطای شعاعی پرتاب دارت برای گروه چشم ساکن به نسبت گروه های دیگر کاهش بیشتری یافته بود(001/0=(P، همچنین این کاهش در گروه ذهن ساکن بیشتر از گروه تمرین بدنی بود(001/0=(P. علاوه براین، نتایج نشان داد تنها گروه چشم ساکن و ذهن ساکن توانستند عملکرد خود را در آزمون تحت فشار حفظ کنند(001/0=(P. نتایج پژوهش حاضر، دو نوع تمرین چشم ساکن و ذهن ساکن را به عنوان ابزاری برای ایجاد شرایط یادگیری پنهان، پیشنهاد می کند.
اقای امین امینی، دکتر شهزاد طهماسبی بروجنی، دکتر الهه عرب عامری، پروفسور حسن عشایری،
دوره 10، شماره 20 - ( 9-1399 )
چکیده
در همه فعالیت های ورزشی، توانایی هدایت چشم به مناطق مطلوب از بافت محیط، در زمان مناسب، برای رسیدن به سطح بالایی از خبرگی و عملکرد ضروری است. هدف از انجام این پژوهش، تعیین تغییرات ویژگی-های چشم آرام، طی اجرای یک مهارت هدفگیری پرتابی واکنش پذیر، تحت تقاضای مختلف محیطی بود که جهت شناسایی اثرات ادراکی-شناختی بر فرایندهای زیربنایی مربوط به عملکرد انجام گرفت. بدین منظور 8 ورزشکار مرد (28-22 سال) دارای حداقل 5 سال سابقه فعالیت ورزشی در رشته دارت؛ به صورت همتراز شده متقابل تحت چهار شرایط قید محیط به اجرای تکلیف هدفگیری پرتابی پرداختند. عوامل تقاضای محیط، شامل تعامل شرایط تنظیمی (ثابت / در حال حرکت) و تغییرپذیری بین کوششی (با / بدون تغییرپذیری)، چهار سطح مختلف محیطی را جهت ایجاد واکنش در حین اجرای مهارت هدفگیری پرتابی ایجاد نمود و ویژگی-های مربوط به رفتار خیرگی به طور مداوم در هر سناریو ثبت شد. در هر یک از قیود محیطی 10 کوشش 20 ثانیه ای گرفته شد. ویژگی های رفتار خیرگی با استفاده از دستگاه ردیابی حرکات چشم مدل Dikablis Professional Wireless ثبت و تحلیل آن با نرم افزار DLab، سیستم پردازش اطلاعات و با آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد، تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات چشم آرام در قیود مختلف محیطی وجود داشت (001/0P≤ ) سریع ترین آغاز چشم آرام در بافت ثابت بدون تغییرپذیری بین کوششی مشاهده شد و بافت های در حرکت بدون تغییر پذیری بین کوششی و با تغییرپذیری بین کوششی نسبت به سایر بافت های محیطی به ترتیب از طولانی ترین طول دوره و پایان تثبیت برخوردار بودند. به طور کلی به نظر می رسد قیود محیطی می تواند اثر عمیقی بر ویژگی های چشم آرام داشته باشد که می تواند به عنوان عامل مهمی در یادگیری مهارت های حرکتی توسط مربیان درنظرگرفته شود.
حبیب اله حامدیان، مهدی نمازی زاده، سید محمدکاظم واعظ موسوی، مرضیه بلالی،
دوره 13، شماره 25 - ( 6-1402 )
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر سطوح بالیدگی جسمانی و سن تقویمی برتواناییهای حرکتی دانشآموزان 12-7 سال انجام شد. براین اساس تعداد 600 دانش آموز دختر و پسر 12-7 سال درسه رده سنی 8-7 سال، 10-9 سال و 12-11 سال انتخاب شدند. برای تعیین وضعیت بالیدگی جسمانی از برآورد درصد قامت بزرگسالی استفاده شد. درنهایت جهت ارزیابی توانایی حرکتی از آزمون توانایی حرکتی (DMT) استفاده شد. این آزمون برای ارزیابی تواناییهای استقامت، قدرت، سرعت، هماهنگی، انعطاف پذیری و توانایی عملکرد عمومی مورد استفاده قرار میگیرد. نتایج نشان داد اثر سن تقویمی و اثر سطح بالیدگی برای تواناییهای حرکتی مورد مطالعه معنادار بود. مقایسه میانگینها نشان داد دانشآموزان متولد شده در سطح بالیدگی طبیعی دارای میانگین توانایی حرکتی بالاتری نسبت به دانشآموزان در سطح بالیدگی زودرس و دیررس میباشند. همچنین دانشآموزان دختر با سطح بالیدگی دیررس دارای پایینترین میانگین توانایی حرکتی هستند. نتایج نشانداد اثر تعاملی سطح بالیدگی- سن تقویمی دختران معنادار بود. براساس نتایج مطالعه حاضر سطح بالیدگی اثر معناداری بر عملکرد و اجرای مهارتهای حرکتی دارد. در نهایت نتایج این پژوهش منحصربه جامعه فعلی و محدود به رنج سنی 12-7 سال شهر تهران میباشد و نماینده تمام گروه های سنی نیست.
خانم افسانه نژاد غنی، دکتر محمد کاظم واعظ موسوی، دکتر صالح رفیعی،
دوره 100، شماره 100 - ( 8-1399 )
چکیده
ﺳﻮاد بدنی موضوعی است که در سالهای اخیر توجه پژوهشگران علوم ورزشی و بهداشت و سلامت را به خود جلب کرده است و تحقیقات برای ارتقا سواد بدنی ضرورت و اهمیت بالایی دارد. در این راستا این مطالعه باهدف اثربخشی کلاس درس تربیتبدنی مدارس پویا بر توسعه سواد بدنی دانش آموزان 9 ساله اجرا شد. برای رسیدن به این هدف یک کلاس از مدارس پویا (31 نفر) و یک کلاس بهعنوان گروه کنترل (34 نفر) بهصورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. برای ارزیابی سواد بدنی از ارزیابی کانادایی سواد بدنی استفاده شد که سواد کلی بدن و همچنین زیرمجموعههای رفتارهای روزانه، دانش و فهم، شایستگی بدنی و انگیزه و اعتمادبهنفس را ارزیابی میکند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد برای متغیر رفتار روزانه (506/0=p) و دانش و فهم (052/0=p) تفاوت بین دو گروه معنادار نیست؛ اما این تفاوت بر شایستگی بدنی (010/0=p) و انگیزه و اعتمادبهنفس (01/0=p) و نمره کل سواد بدنی (001/0=p) معنیدار است. با این حل همه متغیرها از پیشآزمون تا پسآزمون در گروه تجربی بیشتر از گروه کنترل پیشرفت داشتند. در حالت کلی نتایج این مطالعه تأثیر مثبت مدارس پویا را بر سواد بدنی تائید کرد که لزوم توجه به فعالیتهای مدارس پویا را آشکار میکند؛ و نتایج آن میتواند در مدارس و مهدکودکها کاربرد داشته باشد.