جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای ناصری

علی حسین ناصری، عباس بهرام، حمید صالحی، افخم دانشور،
دوره 100، شماره 100 - ( 8-1399 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش تمرین کم ­خطا و پر ­خطا بر یادگیری مهارت هدف‌گیری نوجوانان کم‌توان­ ذهنی و عادی بود. 20 نوجوان کم‌توان­ذهنی از مدرسه استثنایی و 20 نوجوان عادی از مدرسه عادی شهرستان اردبیل در دامنه سنی 11 تا 13 سال (M=12, SD=0.8) انتخاب شدند. افراد عادی و کم­توان ذهنی به­ طور جداگانه با توجه به آزمون هوش وکسلر و آزمون حافظه کاری آلووی به‌طور تصادفی در دو گروه تمرینی کم ­خطا و پر خطا قرار گرفتند. تکلیف شامل پرتاب توپ بسکتبال به صورت پاس سینه­ای به سمت اهداف با دایره­های متحدالمرکز بود. این اهداف در ارتفاع سینه افراد در دیوار نصب می­گردید. آزمودنی­ ها 200 کوشش تمرینی را در مرحله اکتساب در پنج بلوک تمرینی اجرا کردند. آزمون انتقال تکلیف منفرد و دوگانه به صورت فوری، تاخیری 24 ساعته و تاخیری یک هفته­ای برگزار گردید. داده­ های این پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دوراهه با اندازه­های تکراری مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. یافته­های پژوهش نشان داد گروه­ دارای کمترین درگیری حافظه کاری و کمترین خطا در هر دو نوع آزمودنی، هم در آزمون تکلیف منفرد (P ) و هم در آزمون تکلیف دوگانه (P ) بهتر بودند. گروه­ کم خطای عادی بهتر از گروه کم خطای کم­توان­ذهنی نبود، اما گروه پر خطای عادی بهتر از گروه پر خطای کم­توان­ذهنی است. یافته­ های این تحقیق با برآوردهای نظریه حلقه بسته آدامز، نظریه بازگماری و تا حدودی با برآوردهای ساختار نقطه چالش در خصوص وجود خطا در مرحله اکتساب همخوانی دارد؛ اما این یافته­ ها تا حدودی با برآوردهای نظریه طرحواره مغایرت دارد.
 
مریم ناصری، مرضیه بلالی، زهرا انتظاری،
دوره 100، شماره 100 - ( 8-1399 )
چکیده

هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی آموزش خطی و غیرخطی بر عملکرد مهارت‌های حرکتی جابجایی و انگیزش حرکتی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان با اختلال هماهنگی رشدی ارومیه بود. نمونه آماری شامل 30 پسر (سن=37/19 ±35/9) بودند که به روش در دسترس از مدارس ارومیه انتخاب شدند. برای تشخیص اختلال هماهنگی رشدی آزمون MABC-2، برای ارزیابی مهارت حرکتی آزمون 3 TGMD- و برای ارزیابی انگیزش حرکتی پرسش‌نامه انگیزش حرکتی استفاده گردید. برای اجرای این مطالعه شرکت کندگان برای مدت هشت هفته هر هفته دو جلسه 50 دقیقه‌ای مداخلات مهارت حرکتی را در دو روش خطی (15 نفر) و غیرخطی (دستکاری تکلیف)، دست‌کاری تکلیف (15 نفر) تمرین کردند. قبل و پس از مداخلات متغیرها اندازه‌گیری شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد آموزش غیرخطی در مقایسه با آموزش خطی هم در مهارت جابجایی (p=0.04) و هم برای انگیزش حرکتی (p=0.000) به‌طور معناداری بیشتر از گروه خطی پیشرفت داشتند. با توجه به این نتایج روش‌های غیرخطی با در نظر گرفتن ویژگی‌های فردی هر کودک برای کمک به کودکان با اختلالات حرکتی کمک‌کننده است. در نظر گرفتن ویژگی‌های منحصربه‌فرد هر کودک کمک می‌کند تا هم مهارت‌های حرکتی ارتقا یابد و هم انگیزه کافی برای ادامه فعالیت وجود داشته باشد. لذا استفاده از روش‌های غیرخطی برای کودکان با اختلال هماهنگی رشدی پیشنهاد می‌شود.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پژوهش در مدیریت ورزشی و رفتار حرکتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Research in Sport Management and Motor Behavior

Designed & Developed by : Yektaweb