27 نتیجه برای زن
سید محمد راستگو،
جلد 13، شماره 47 - ( 6-1384 )
چکیده
از ویژگیهای برجسته سرودههای حافظ، هندسه، هنجار، ساخت و پرداخت سنجیده و استواری است که کمتر میتوان در آن دست برد و پارهای از نغزکاریهای آن را از دست نداد. یکی از زمینههای سامانپذیری این هندسه و هنجار بیهنباز، کوشش و کنکاشهای همارهای است که حافظ در کار بازنگری و دستکاری و بهسازی سرودههای خویش هزینه میکرده است. بازنگریها و دستکاریهایی که بسیاری از نسخهبدلها و دیگرنویسههای گوناگونی را که در نسخهها و دستنوشتههای دیوان او دیده میشود، از پی داشته است. از این روی ویراستاران دیوان او ناگزیر باید بکوشند بر پایه هنجارهایی پسندیده، دیگرنویسههایی را که پیآمد این بازنگریها و دستکاریها مینمایند باز شناسند و در متن بیاورند. در این گفتار پس از بازنمایی این نکتهها با آوردن پارهای از دیگرنویسهها و نسخهبدلها کوشیدهایم برخی از دستکاریهای او در سرودههای خویش را برای رسیدن به هندسهای چنین سخته و سنجیده بازنماییم.
غلامعلی فلاح، عباس ماهیار، سید مرتضی میرهاشمی، صدیقه سلیمانی،
جلد 17، شماره 65 - ( 8-1388 )
چکیده
این پژوهش درصدد جوابدادن به این پرسش است که «دل» در مخزنالاسرار، که زهدآمیز و عرفانی است، چگونه تبیین شده و دارای چه مراتبی است. فرضیهای که در ذهن خواننده و پژوهشگر شکل میگیرد، این است که نظامی تلقی خاصی از «دل» داشته و به سبب اینکه یکی از مهمترین بخشهای مثنوی مخزنالاسرار را به آن اختصاص داده، در پی شکلدهی شاعرانه ـ عارفانه به آن مفهوم و بنمایه بوده است. شیوه بررسی در این مقاله، تحلیل محتوایی (Content Analysis) است که با استفاده از آن و تجزیه و تحلیل دادههای متن، به ابعاد گوناگون سؤالهای طرحشده، پاسخ داده شده است.
وحید عیدگاه طرقبهای،
جلد 18، شماره 69 - ( 9-1389 )
چکیده
این پژوهش کوششی است صورتگرایانه که در آن دو هدف اصلی دنبال شده است؛ نخست پاسخ دادن به این پرسش که ماهیت فرایند آشناییزدایی چیست و آشناییزدایی وزنی چگونه روی میدهد. دوم نشاندادن اینکه در شعر ناصرخسرو ویژگی عروضیای هست که میتوان آن را نمونه برجستهای از آشناییزدایی وزنی به شمار آورد. به این منظور هفت وزن نامأنوس در دیوان وی یافته شد که به دلیل تفاوت ساختاری به دو دسته یک و ششتایی بخش شدند. شش وزن دسته دوم که پرداختن بدان هدف اصلی این جستار است در یک ویژگی عروضی مشترکاند و آن اینکه امتداد زنجیره هجایی آنها با وزنهای رایج و همخانواده هریک متفاوت است. راز آشناییزدایی وزنی برخی قصیدههای ناصرخسرو را باید در همین ویژگی عروضی جست.
مسعود روحانی، محمد عنایتی قادیکلایی،
جلد 20، شماره 73 - ( 7-1391 )
چکیده
شعر حادثهای است که در زبان روی میدهد؛ درحقیقت شاعر با شعر خود عملی در زبان انجام میدهد که خواننده میان زبان شعری او و زبان روزمره و عادی تمایزی احساس میکند. زیبایی شعر در گرو همنوایی و هماهنگی میان عناصر شعری است و یکی از راههای ایجاد این همگونی و همسنگی ساختار آوایی شعر است. فرمالیستها و ساختگرایان بر این باورند کهاساس شعر ساختار آن است و در بررسیهای ساختاری روساخت اثراهمیت بیشتری دارد. در این مقاله به بررسی روساخت (ساختار آوایی) و دستهبندی دقیق همه روشهای تشکیلدهنده این ساختار در شعر قیصر امینپور پرداخته شده و به آرایههایی که در شکلگیری ساختار آوایی نقش داشتهاند اشاره شده است. امینپور یکی از شاعران معاصر است که اشعاری در قالب کلاسیک و نیمایی دارد. او با استفاده از امکانات متعدد زبانی توانسته جنبه موسیقایی شعرش را تقویت کند. ساخت آوایی که در سه سطح توازن آوایی، توازن واژگانی و توازن نحوی نمود مییابد، در شعر امینپور بسیار مورد توجه است؛ وی با نگاهی ویژه به امکانات اجزای مختلف تشکیلدهنده کلام ـاز واج تا جملهـ جنبه زیباییشناسیک و هنری شعرش را برجسته کرده است. کاربرد آرایههای گوناگون زبانی مانند انواع روشهای تکرار، تسجیع، تجنیس و استفاده از عناصر ایجاد موسیقی (بیرونی، درونی و کناری و...) بر زیبایی ساختار آوایی شعر قیصر افزوده است.
مسعود روحانی، سروناز ملک،
جلد 21، شماره 74 - ( 3-1392 )
چکیده
بیشتر محققان رشتههای زبانشناسی اجتماعی، جامعهشناسی زبان و منتقدان فمینیست پژوهشهایی در زمینه زبان معیار انجام دادهاند که نشان میدهد بین زبان زنان و مردان تفاوتهایی وجود دارد. در اینجا این پرسش مطرح میشود که آیا برای زبان ادبی (شعر) نیز میتوان جنسیت قائل شد؟ آیا علاوه بر سطح آوایی، واژگانی و نحوی زبان، صورخیال مثل تشبیه و استعاره هم میتوانند تحت تأثیر ذهنیت زنانه شاعران، نشانی از جنسیتگرایی داشته باشند؟ ازاینرو این پژوهش کوشیده است تأثیر جنسیت را بر کاربرد تشبیه و استعاره در شعر ده شاعر زن معاصر ایرانی بررسی کند. ابتدا یک یا دو مجموعه شعر از شاعران موردنظر بهصورت تصادفی انتخاب شد، سپس دو رکن اصلی تشبیه و استعاره از لحاظ جنسیتگرایی در شعرشان تجزیه و تحلیل گردید و این نتیجه حاصل شد که بهعلت وجود تفاوت میان زنان و مردان ازلحاظ پایگاه اجتماعی و ممیزههای زیستشناختی، زنان شاعر به شکل برجستهای از تشبیهات و استعارات مربوط به جنس خود استفاده میکنند که این جنسیتگرایی بیشتر در دو رکن مشبهبه و مستعارمنه بهچشم میخورد. وانگهی آنان از این نوع تشبیهات و استعارات بیشتر برای بیان مضامین رمانتیک و حسیـ عاطفی بهره میبرند.
حبیبالله عباسی، نعیمه غفارپور،
جلد 21، شماره 75 - ( 9-1392 )
چکیده
در این مقاله دو نوع رویکرد نقدی معرفی و سپس نمونههایی از این دو در ادبیات زمان مشروطه انتخاب و بررسی شده است. هدف این مقاله بررسی زمینههای نقدی در دوران مشروطه بود که در تاریخ ایران نقطه عطفی در گذار از سنت به مدرنیته محسوب میشود. رویکرد نخست، نقد درونگروهی، نوعی نقد است که در میان اعضای یک تشکل اتفاق میافتد؛ رویکرد دوم، نقد برونگروهی، نیز نوعی نقد است که در میان اعضای دو گروه متفاوت انجام میشود. تفاوت این دو نوع رویکرد در روش، وضعیتی کلی را از بسترهای نقد در دوران تحت مطالعه به دست میدهد. نمونهای که برای نوع نخست انتخاب شده است، انجمن دانشکده و دو عضوش محمدتقی بهار و عباس اقبال آشتیانی است. این گروه نماینده اندیشه نئوکلاسیسیسم است. نمونه نوع دوم انجمن دانشکده و در رأس آن بهار و مجله تجدد تبریز و تقی رفعت است که در آن گروه اخیر نماینده اندیشه رمانتیسم انقلابی است. روش انجام کار تحلیل مستقیم متون است. تحلیل مفاد دو نوع نقد بیانشده نشان داده است که در نقد درونگروهی در دوران مشروطه، برخورد ملایمتری نسبت به نوع برونگروهی رخ داده است و گاه تعصبات شخصی در روند انتقاد تأثیرگذار بوده است. در نوع اول، تفاوت در سلیقه و در نوع دوم، تفاوت در بنیان فکری مطرح بوده است. درصورتیکه حرکتهایی اینچنینی به جریان تبدیل میشدند، در روند نقد ادبیات و گسترش فضای انتقادی مثمر ثمر بودند، اما این دو حرکت بهتدریج متوقف شدند. از سوی دیگر نقد برونگروهی بهمثابه تقابل نئوکلاسیسیسم و رمانتیسم در ایران است
شهرت معرفت،
جلد 21، شماره 75 - ( 9-1392 )
چکیده
بردگان، از نژادهای گوناگون، زن و مرد و سیاه و سفید، در جوامع و در میان طبقات اجتماعی مختلف حضوری انکارناپذیر داشتهاند. دراینمیان، نقش چشمگیر بردگان زنگی شایان توجه است. زنگیان که در آغاز نوبردگانی بیش نبودند و زندگی معیشتیـ اجتماعی بسیار سختی داشتند، اندکاندک همراه با تحولات جامعه و حضور در جوامع دیگر صاحب اندیشه و منزلت اجتماعی- سیاسی شدند و به عرصههای مختلف، ازجمله حوزه ادبیات، راه یافتند. پدیدآمدن حکایات تمثیلی متنوع و ضربالمثلهای فراوانی که زنگیان محور اصلی آناند گواه این مدعاست. در این نوشتار اهمیت حضور بردگان، ساخت واژگانی- دستوری زنگی، نژاد، خاستگاه و زمینههای زندگی اجتماعی و سیاسی زنگیان مورد توجه قرار گرفته است؛ سپس نمونههایی از ویژگیهای خوشایند و ناخوشایند زنگیان در شعر فارسی بیان شده است. بخش اصلی این نوشتار به بررسی و تبیین حکایات تمثیلی درباره زنگیان پرداخته است؛ حکایاتی که جلوههایی گوناگون از ویژگیهای جسمی- روحی زنگیان را به تصویر میکشد. برخی از این حکایات در دایره سنّت گرفتارند و برخی دیگر با گریز از سنّتها چهره متفاوتی از زنگیان را مجسم ساختهاند.
حسین حیدری، حسین قربانپور آرانی،
جلد 23، شماره 78 - ( 3-1394 )
چکیده
حکیم سنایی غزنوی (ف532) یکی از اندیشمندان دورانساز و ازجمله تأثیرگذارترین سرایندگان شعر تعلیمی عرفانی است که همواره شاعران و عارفان این دیار به ذهن و زبان او اقتدا کردهاند.
در این نوشته کوشیدهایم تا با تتبع نسبتاً جامع در دیوان و حدیقه، آرای سنایی را درباب تشبیه و تنزیه، قدم و حدوث، توقیفیبودن یا نبودن اسما و صفات خداوند و غرضمندی حضرت حق در آفرینش هستی تبیین کنیم و با مواضع فِرق مشهور کلامی بسنجیم. ازاینرو، ابتدا دیدگاه پیشوایان اشاعره، معتزله، ماتریدیه، کرامیه و شیعه امامیه درباب مسائل مزبور نقل و سپس آرای حکیم غزنه در این موارد طبقهبندی و تحلیل شده است.
تحقیق نشان میدهد که سنایی در اثبات مدعیات خود در آثارش از متون اسلامی و معارف عقلی زمانه خود بهره گرفته، درباب خداشناسی رویکردی تنزیهی و حتی سلبی داشته و مواضع اوـ برخلاف دیدگاه رایجـ با آرای اشاعره، کرامیه و اهل حدیث بهکلی متفاوت بوده و با باورهای معتزله، شیعه و ماتریدیه همسویی بسیار دارد.
کلثوم قربانی جویباری،
جلد 23، شماره 79 - ( 11-1394 )
چکیده
این مقاله کوشیده است تا با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان نورمن فرکلاف به بررسی مجموعه داستانهای کوتاه فریبا وفی با عنوان حتی وقتی میخندیم بپردازد. در رویکرد فرکلاف یک متن در سه سطح مختلف بررسی میشود. این سه سطح عبارتاند از: 1. سطح توصیف که مبتنی بر تحلیل صوری، دستوری، واژگان، ضمایر، وجه افعال و قیود است. 2. سطح تفسیر که متن را براساس بافت موقعیت و عوامل بینامتنی تحلیل میکند. 3. سطح تبیین که به توضیح چرایی تولید متن و بررسی گفتمان غالب و ایدئولوژی و قدرت حاکم بر متن میپردازد. نگارنده پس از تحلیل متن داستانها در هر سه سطح به نکات زیر دست یافته است: 1. توصیفها و بهکارگیری واژگان «زن» و «شوهر» و بسامد بالای وجه اخباری در افعال و قیود، نشاندهنده پایبندی نویسنده به حقیقت گزارههای داستان است؛ 2. کاربرد فراوان ضمیر «ما» مبین همذاتپنداری نویسنده با همه زنان است. 3. در سطح تفسیر این مجموعه تحت تأثیر دیدگاههای فمینیستی نویسندگانی چون ویرجینیا وولف و سیمون دوبووار به وضعیت موجود زندگی زنان معترض است. 4. در سطح تبیین روشن میشود که دنیای زنانه داستانها بهطرز معناداری وابسته به مردان و قدرت پدرسالار است. زنان داستانهای کوتاه فریبا وفی گرچه در دنیای امروز زندگی میکنند و از نظر ظاهری از قیدوبندهای جامعه سنتی رها شدهاند، درواقع ازنظر روحی و اجتماعی تحت سلطه مردان و سنتهای مردسالارند، بهطوریکه هویتشان در گرو حضور یک مرد مانند شوهر، برادر و نظیر آن است.
سیدعلی قاسم زاده، فاطمه علی اکبری،
جلد 24، شماره 80 - ( 6-1395 )
چکیده
نقد فمینیستی با دستیابی به زبان و مشخصههای اصلی، به کاربردِ فرهنگ و ایدئولوژی خاص زنانه در آثار ادبی نظر دارد. این نوع نقد در آثار داستانی به دو شیوه انجام میشود: نخست، جلوههای زن که شخصیت و نقش زن را در داستان پررنگ میکند. دوم، نقد زنان که در آن به زنان نویسنده توجه میشود. رمان سرخی تو از من اثر سپیده شاملو یکی از رمانهای زنمحوری است که در سالهای اخیر با دغدغه بررسی دنیای زنان جای خود را در میان رمانهای معاصر فارسی باز کرده است. با توجه به اهمیت این رمان در جریان نوشتار زنانه در ادبیات داستانی پساز انقلاب، این جستار به شیوه توصیفیـتحلیلی مبتنی بر مؤلفههای نقد فمینیستی تلاش کرده است به واکاوی عناصر نوشتار زنانه بپردازد و به این نتیجه دست یافته است که این رمان مدرنیستی بهشیوه ساختارشکنانه درپی ایجاد تردید در تقابل دوگانه مرد/ زن است. ازاینجهت، شخصیتهای زن داستان موقعیت و هویت زنانه خویش را محصول روابط اجتماعی تحمیلی مردسالار میدانند که مردان و اقتدار زبان مردانه برایشان آفریده است. زبان نوشتاری متن به سبب انعکاس باورها، جهانبینی و عواطف زنانه، برجستهکردن اندام جنسی، توجه به حس بیزاری و هراس در زنان، هرزهنگاری، اعتراض به نگاه خیره مردانه، برگزیدن جملههای کوتاه و... تلاشی برای رسیدن به سبک نوشتاری زنانه به شمار میآید.
عبدالله رضایی، سیداحمد حسین کازرونی، یعقوب کیانی شاهوندی،
جلد 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده
هدف این مقاله، بررسی نقش تکرار در ایجاد توازن و موسیقی در سرودههای نیمایی مهدی اخوانثالث در سه مجموعه شعر زمستان، آخر شاهنامه و از این اوستا است. بدینمنظور، شیوههای گوناگون تکرار برای آفرینش نظم و توازن در سرودههای شاعر، در سه سطح کلی توازن آوایی، توازن واژگانی و توازن نحوی بررسی شده است. نتایج نشان داد توازن آوایی سرودهها، برخاسته از تکرار صامتها و مصوتها در جملهها و ترکیبهای زبانی، تنوع و گوناگونی اوزان و نوآوریهای شاعر در کاربرد برخی وزنهای نیمایی بوده است. همچنین، تکرار کلمات بهشیوههای گوناگون و بهرهگیری مناسب از قافیه و ردیف، توازن واژگانی در سرودههای اخوانثالث را پدید آورده و کاربرد برخی صناعات بدیعی مبتنی بر شیوههای همنشینسازی و جانشینسازی اجزای جمله، توازن نحوی در این سرودهها را بهوجود آورده است. بنابراین، توازن و غنای موسیقایی سرودههای
محدثه بهزادی، علی خزاعی فرید، مسعود خوش سلیقه،
جلد 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده
بازنمایی گفتار از مهمترین ابزارهای نویسندگان در تألیف متون روایی و بهخصوص داستان بهشمار میرود. نقل قول مستقیم و غیرمستقیم، که دو شیوه بازنمایی گفتار هستند، نامهای آشنایی در زبان فارسی محسوب میشوند، اما درباب بازنمایی گفتار در زبان فارسی کمتر بحث شده است. مقاله حاضر به بررسی و مقایسه شیوههای گوناگون بازنمایی گفتار در داستانهای فارسی قبل از نهضت ترجمه در دوره قاجار و داستانهای تألیفشده بعد از این نهضت میپردازد و ویژگیهای بسامدی، کارکردی و زبانشناختی هرکدام از مقولههای بازنمایی گفتار را ارزیابی میکند. برای این کار از الگوی بازنمایی گفتار سمینو و شرت (2004) بهره گرفته شده است که برپایه الگوی لیچ و شرت (1990) استوار است. دادههای این تحقیق از هفت داستان فارسی مربوط به قبل از نهضت ترجمه و هفت داستان مربوط به بعد از این نهضت با حجم برابر انتخاب شده است. در پایان، این نتیجه حاصل شد که گفتار مستقیم (آزاد) بیشترین کاربرد را در داستانهای قبل و بعد از دوره ترجمه به خود اختصاص داده است که دلیل آن نیز ماهیت این مقوله در دادن حالت نمایشی به گفتار و زنده و ملموستر جلوهدادن آن است. کاربرد زیاد گفتار مستقیم (آزاد) در داستانهای جدید با توجه به اهمیتیافتن فردیتِ شخصیتهای داستانی در رمانهای مدرن نیز توجیهپذیر است. همچنین، در طول زمان از تعداد گفتار مستقیم (آزاد) و روایت کنش گفتار بهمنزله شیوههای بازنمایی گفتار کاسته شده و بر تعداد گفتار غیرمستقیم و خصوصاً غیرمستقیم آزاد افزوده شده است.
نوشین استادمحمدی، حسین فقیهی، حسین هاجری،
جلد 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده
رمان دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد، بهقلم شهرام رحیمیان، اثری مدرن و از رمانهای سیاسی درخورتأمل است که به بازنگری متفاوت کودتای 28 مرداد، با تکیه بر مسائل روانی شخیتهای سیاسی، میپردازد. در این جستار، با دقت در مؤلفه «چندصدایی» باختین، ضمن تبیین این اصطلاح، مصداقها و کاربست آن را با شیوه توصیفیـتحلیلی در رمان بررسی کردهایم و کوشیدهایم در ابتدا به این سؤال که «چندصدایی چه مؤلفههایی دارد و چگونه در رمان تجسم یا نمود مییابد» پاسخ دهیم. برایناساس، در این مقاله تأکید بر مؤلفههای چندصدایی، ازجمله ساختار مفاهیم متقابل، تغییر ناگهانی زاویه دید، چندصدایی در میان اقشار اجتماعی در رمان، حضور شخصیتهای متفاوت و متضاد در یک فرد (چندشخصیتی)، چندزبانی، بینامتنیت و...، است. سپس، این شاخصهها در رمان بررسی و تحلیل میشوند. برآیند این مقاله حاکی از آن است که رمان چندصدا با ابزارهایی که در اختیار خواننده قرار میدهد او را به دریافتی نو از متن رهنمون میکند.
طاهره جعفرقلیان، سیدوحید سمنانی،
جلد 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده
اهلی ترشیزی یکی از شاعرانی است که تصویر او در آینه تذکرهها تصویری یکآهنگ نیست. در تذکرههای نزدیک به زمان حیاتش کوتاه و مختصر درباره زندگی و هنرش قلم زدهاند و هرچه از زمان مرگ او دورتر میشویم، شرححال او را بیشتر دچار تکرار یا قرین افسانهسازی میبینیم. ازهمینرو، مرور تذکرهها و بهخصوص منابع نزدیک به زندگی او برای شناخت دقیقتر احوال او اجتنابناپذیر است. در کتابهای متأخر نام او را محمدبنیوسف خواندهاند و نفیسی و بهتبع او حاجسیدداوودی معتقدند او پس از افول دولت تیموریان به تبریز رفته و به دربار سلطان یعقوب راه یافته است. ایشان همچنین او را صاحب ساقینامه و مترجم تحفهالسلطان فی مناقب النعمان دانستهاند. اخترخان هوگلی، مدرس تبریزی، نظمی تبریزی و عمرانی چرمگی نیز مدعی شدهاند که او اصالتاً تبریزی بوده، اما بهدلیل اینکه در ترشیز به دنیا آمده به این شهر منسوب شده است. ازطرف دیگر، برخی از ارباب تذکره مدعی وجود شاعری به نام اهلی نوایی یا اهلی جغتایی شدهاند. اهلی نوایی از نظر این تذکرهنویسان با اهلی ترشیزی معاصر است. بررسی و تحلیل تمام تفاوتها و انحرافها در زندگی اهلی در این مجال نمیگنجد، با وجود این، مقاله حاضر بر آن است تا با نقد و بررسی دقیق احوال منسوب به شاعر در تذکرهها، شرحی پالایششده از احوال او بهدست آورد. نتایج این تحقیق نشان میدهد پژوهشگران متأخر درباب زندگی این شاعر از قبیل زادگاه، نام و... و همچنین کتابهایی که به او منسوب شده، دچار لغزش و اشتباه شدهاند.
رضا غفوری،
جلد 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده
یکی از داستانهای مشهور شاهنامه رفتن رستم به مازندران برای رهایی کاووس و سپاهیانش است که با کشتهشدن دیو سپید، رهایی کاووس از بند او و واگذاری مازندران به اولاد پایان مییابد. این داستان، که به «هفتخان رستم» نیز اشتهار دارد، نفوذ بسیاری در شماری از منظومههای پهلوانی، طومارهای نقالی و روایتهای شفاهی/مردمی شاهنامه داشته است. اثرپذیری این دسته آثار از روایت نبرد رستم با دیوان مازندران به دوگونه است: نخست، در بسیاری از این متون، روایات گوناگونی از رفتن رستم به مازندران و نبرد او با دیو سپید آمده یا اشارههای بسیاری بدان شده است. دوم، در برخی متون حماسی ایران، خواه منظوم و خواه منثور، شماری دیوان و پتیارگان از نژاد دیو سپید حضور دارند که هریک از آنها، پس از آگاهی از نژاد خود و چگونگی کشتهشدن آن دیو، به کینخواهی از رستم یا یکی از پهلوانان خاندان او میپردازند، اما در همه این داستانها ناکام میمانند و در نبرد با پهلوان کشته میشوند. اگرچه این دسته روایات در بیشتر متون منثور عامیانه ایران بهاختصار آمده است، اما در شماری از متون، مانند شبرنگنامه، شهریارنامه و برزونامه جدید با تفصیل بیشتری بیان شده است.
در این مقاله، نخست به بررسی این دسته روایات در متون منظوم پهلوانی پس از شاهنامه میپردازیم. سپس، مضامین مشترک این داستانها یا موارد اختلاف آنها را با روایت شاهنامه بررسی میکنیم.
حسین بیات، سعید عبادی جمیل،
جلد 26، شماره 84 - ( 6-1397 )
چکیده
یکی از مهمترین جنبههای بررسی و تحلیل متون ادبی توجه به انعکاس اندیشهها، آرزوها، اندوهها و حسرتهای نویسنده درقالب سازوکارهای دفاعی است. در بررسی بازتاب ناخودآگاه نویسنده در آثارش معمولاً از روشهای نقد روانکاوانه یا روانشناختی استفاده میشود و منتقد میکوشد با استفاده از قاعدههای روانکاوی یا روانشناختی، تأثیر دغدغههای ذهنی مؤلف را در بخشهای پنهان اثر آشکار کند یا گرههای متن را بگشاید. در این مقاله، نگارندگان کوشیدهاند بازتاب یکی از مهمترین اضطرابهای روانی سیمین دانشور، یعنی «درد سترونی»، را در مجموعه داستان کوتاه به کی سلام کنم؟ بررسی کنند، دردی که البته بهشیوه جلال آلاحمد در اثری مستقل منعکس نشده است، اما در جایجای داستانهای دانشور بهگونههای مختلف ظهور کرده و مجموعه به کی سلام کنم را به روایتی زنانه از سنگی بر گوریِ جلال بدل کرده است. موضوع اغلب داستانهای این مجموعه درد سترونی است که با استفاده از بنمایههایی چون فرزند، فرزندخوانده و نوه درقالب بنمایههای آزاد یا وابسته اثر بهنمایش گذاشته میشود. دانشور در گسترش ناخودآگاه مسئله ناباروری از نمادهایی مانند پیرزنان نیز استفاده میکند. واکنشهای شخصیتهای داستان دربرابر سترونی را میتوان ذیل سازوکارهای دفاعی همچون فرافکنی، والایش و برونافکنی قرار داد. البته، در جریان بحث، بهمناسبت، موضوع از جنبههای دیگری چون نقد اسطورهای نیز بررسی خواهد شد.
فرزاد کریمی،
جلد 26، شماره 84 - ( 6-1397 )
چکیده
بحران بازنمایی از اصطلاحات متعلق به نقد و نظریه ادبیات پسامدرن است. این عبارت به بحرانهای عصر حاضر ازقبیل بحران معنا، سرگشتگی انسان معاصر درمیان انبوهی از دادههای معتبر و نامعتبر، ازخودبیگانگی و... اشاره دارد. ادبیات بهمثابه آینه تمامنمای زندگی انسان، بازگوکننده این بحرانها در دوره معاصر است. رمان آزادهخانم و نویسندهاش یا آشویتس خصوصی دکتر شریفی، نوشته رضا براهنی، از شناختهشدهترین رمانهای سهدهه اخیر ایران است. این رمان را میتوان اثری درخور توجه در شیوه داستاننویسی پسامدرن ایران دانست. در مقاله حاضر، بحران بازنمایی در رمان آزادهخانم و نویسندهاش، با تکیه بر "سوژه"، بهمثابه جایگزین فلسفی مفهوم "انسان"، تحلیل شده است. در این تحلیل، عوامل بحرانیشدن بازنمایی، پیامدهای آن بر سوژه انسانی و نوع تأثیرگذاری آن بر شخصیتها در اثری داستانی بررسی و تبیین شده است؛ درنتیجه، بحرانهایی چون بحران هویت، بحران شخصیت و... را میتوان از عوارض ابتلای انسان امروز به بحران بازنمایی دانست.
کلثوم قربانی جویباری، آذر حسینی،
جلد 28، شماره 89 - ( 9-1399 )
چکیده
ادبیات داستانی جدید ایران محل ظهور اندیشههای نو و مترقی است؛ ازجمله، عرصه نقشآفرینی زنان، هم در جایگاه نویسنده و هم در مقام قهرمانان تأثیرگذار در خلق رخدادهاست. در این ادبیات جدید، زنان دستمایه طرح معضلات در بسیاری از داستانها میشوند. ازجمله این معضلات خشونت علیه زنان است. در این مقاله سعی شده است تا خشونت، انواع، ابزار و عوامل مختلف بروز آن در رمانهای برگزیده دهه چهل با نامهای سنگصبور، شوهر آهوخانم، شازده احتجاب، و سووشون بررسی شود تا ازطریق آن، نگرش نویسندگان این آثار به حقوق زنان و مسائل موجود در جامعه نشان داده شود. با تحلیل محتوای آثار پیشگفته، بیشترین خشونت از نوع پنهان و آشکار در رمان شوهر آهوخانم دیده میشود و رمانهای سنگصبور و شازده احتجاب و سووشون بهترتیب در جایگاههای بعدی قرار دارند. عوامل متعددی در بروز این خشونتها نقش دارند: فرهنگ، عرف و سنتها، عقاید مذهبی، خانواده و نگرش مردسالارانه و ناآگاهی زنان از حقوق خود و... ازجمله این علل بهشمار میروند. طرح موضوع خشونت علیه زنان در رمانها نشان میدهد که نویسندگان این دوره در جایگاه روشنفکران و مصلحان جامعه نگرش فمینیستی دارند و با اعتراض به سنتهای جنسیتزده حاکم و نقد سلطه پدرسالارانه و نمایش وضعیت نامطلوب اجتماعی و موقعیت فرودست زنان، سعی میکنند به دفاع از حقوق آنها بپردازند.
محمد پارسانسب، فاطمه احمدیزاده کهن،
جلد 29، شماره 91 - ( 9-1400 )
چکیده
مفاخره در مقام مضمونی شعری یا بهعنوان زیرگونهای ادبی، در دیوانهای شاعران کلاسیک فارسی حضوری پررنگ دارد. این جستار با رویکردی تحلیلی در پی واکاوی مفاخره در شعر شاعرانی چون منوچهری دامغانی، سنایی غزنوی، و خاقانی شروانی برپایه نظریه میدان بوردیو است. بهاینمنظور، پس از استخراج نمونههایی از قصاید مفاخرهآمیز این شاعران و درنظرگرفتن مسائل تاریخی و اوضاع اجتماعی حاکم بر دورههای موردنظر و منش و ذهنیت شاعران، کوشش کردیم نمونهها را براساس چهار قاعده میدان ادبی بوردیو (منش، سرمایه، منازعه و بیغرضی) تحلیل کنیم. نتایج بررسیها نشان داد که منوچهری، بهدلیل گرایش به میدان قدرت، برای رسیدن به نام و نان و تثبیت موقعیت خود، شعر و هنرش را برای مدح و مفاخره به این میدان اختصاص داده و اصل بیغرضی میدان ادبی را، که در پی نابسازی ادبیات است، رعایت نکرده و بههمیندلیل به حاشیه میدان رانده شده است. اما، با تغییر میدان قدرت در عهد غزنویان دوم و دوره سلجوقی و تغییر احوال شاعران بهدلیل مسائل و پریشانیهای بهوجودآمده، شاعرانی چون سنایی و خاقانی با توجه به منش خاص خود از میدان قدرت فاصله گرفتند و در پی نابسازی ادبیات و مبارزه با میدان قدرت برآمدند که دراینمیان، خاقانی، بهدلیل بیغرضی و رعایت قواعد میدان ادبی، توفیق بیشتری نسبت به سنایی غزنوی داشته است.
سیداحمد پارسا، منصور رحیمی،
جلد 29، شماره 91 - ( 9-1400 )
چکیده
زندانسرودههای احمد شاملو ازنظر ساختاری، کارکردی، مضمونی و گفتمانی تفاوتهای معناداری با شکل کلاسیک حبسیه دارد. در پژوهش حاضر، با رویکردی تلفیقی و از راه بهکارگیری ابزار گفتمانی و نشانهشناختی، زندانسرودههای احمد شاملو بررسی شده است. در پژوهش حاضر، بهمنظور تفسیر کارکرد زندان بهمثابه ابزاری تنبیهی، از آرای فوکو درباب مراقبت و تنبیه استفاده شده و در جهت تبیین مناسبات قدرت و پیوندش با فضای انضباطی و مجازات زندان، گریزی به مبحث سلطه و اقتدار زده شده و از آثار جامعهشناسان و فیلسوفانی چون ماکس وبر و توماس هابز بهره گرفته شده است. در تفسیر فضای زندان نیز آرای لوفور در خصوص فضا و منظر بهکار گرفته شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که شاملو اتهامش را نمیپذیرد و مجازات را نامشروع میداند و بهاینوسیله کارکرد تنبیهی و انضباطی زندان را بیاعتبار میکند؛ نیز، فضای زندان در زندانسرودههای شاملو فضایی گفتمانی است که شاعر کوشیده است با گریزهای پیاپی به فضای بیرونی، از ظرفیت دیالکتیکی فضا بهره بگیرد و زندان را از هویت کالبدی و متعین خود بهمثابه مکانی بسته و محصور تهی کند و آن را همچون تجربه زیستی بایستهای در جهت نیل به مقصود بهتصویر بکشد.