|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
4 نتیجه برای زبان فارسی
عصمت خوئینی، جلد 14، شماره 53 - ( 6-1385 )
چکیده
هدف مقاله حاضر آن است تا نشان دهد مبحث «اسم جامد و مشتق» در دستور زبان فارسی، الگوبرداری نادرستی از قواعد زبان عربی بوده و منطبق با ساختمان زبان فارسی نیست؛ زیرا فارسی از گروه زبانهای ترکیبی است و عربی از گروه زبانهای اشتقاقی. مؤلف با نقد سه دیدگاه متناقض دستورنویسان فارسی در باره اشتقاق، نتیجه میگیرد که مبحث اشتقاق در فارسی محدود به «اسم» نیست، بلکه دیگر انواع کلمه نیز ساخت اشتقاقی دارند. در پایان پیشنهاد میکند، با گسترش دامنه اشتقاق به حوزه کلمات مرکب، تمام کلماتی که دستوریان مشتق شمردهاند زیر مجموعه کلمات مرکب به حساب آید و کلمات مرکب به دو گروه: مشتق و غیر مشتق، تقسیم شود.
عصمت خوئینی، مهدی کبکی، جلد 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده
شعر پس از انقلاب اسلامی را به جریانهای متفاوتی میتوان تقسیم کرد: یکی از این جریانهای مهم شعر پیشرو با شخصیت شناختهشده آن رضا براهنی است، شاعری که با انتشار مجموعه شعر خطاب به پروانهها و تبیین اندیشههای ادبی خود در مقالات مختلف، به یکی از شاعران و نظریهپردازان تأثیرگذار پس از انقلاب تبدیل شد. براهنی در نظریه شعری خود، که با نام "زبانیت" شهرت یافته است، بهدنبال چندزبانیکردن شعر، تعدد فرم و زبان، پاشیدگی معنا، پاشیدگی روایت، پاشیدگی دستور زبان، صورتگرایی و پاشیدگی توصیف است.
مقاله حاضر به بررسی نوآوریها و هنجارگریزیهای صرفی و نحوی در مجموعه خطاب به پروانهها میپردازد و نشان میدهد که هنجارگریزیهای صرفی شاعر در این مجموعه اغلب با موفقیت همراه بوده است. براهنی با دستکاری در ساختهای صرفی زبان، بیآنکه ساختار صرفی کلمات را متلاشی سازد، موفق به خلق واژگان جدید میشود، اما در بخش نحو، موفقیتی حاصل نمیکند؛ زیرا با متلاشیکردن قواعد حاکم بر جمله ارتباط خواننده را با شعر قطع میکند.
دکتر مصطفی ذوالفقارطلب، دکتر محمد جمالی، جلد 29، شماره 90 - ( 4-1400 )
چکیده
زبان بهعنوان یکی از مؤلفههای مهم فرهنگ هر جامعه در تبادل اندیشههای مختلف، نقش اساسی ایفا میکند. از سوی دیگر، دانش فقه بهعنوان یکی از علوم شرعی کاربردی، رسالت استنباط احکام شرعی عملی مکلفان را بر عهده دارد. توصیف و تحلیل عناصر زبانی فارسی در متون کهن فقهی و آثار فقهی آن، هدف این پژوهش است. این نوشتار با روش توصیفی و تحلیلی، ضمن استقرا، نمونههایی از واژهها و عناصر زبان فارسی در متون برگزیده کهن فقهی را به دست میدهد، برخی ویژگیهای زبانی، دستوری و نحوی این نمونهها تحلیل میکند و برخی ویژگیهای برجسته نظیر کاربرد توأمان واژههای فارسی وعربی، تغییر ساختار نحوی جمله، و تغییر معنایی، تحول واجی و آوایی و تحریف واژههای فارسی در منابع کهن فقهی عربی و فارسی را دقیقتر بررسی میکند.
نتایج این پژوهش حاکی از آن است که زبان فارسی در میان زبانهای غیرعربی در متون کهن فقهی از جایگاه ویژهای برخوردار است؛ بهطوریکه اغلب واژههای غیرعربی در این متون از زبان فارسی اقتباس و معرّب شدهاند. در کنار منابع کهن فقهی به زبان عربی، اندک منابع ارزشمند کهن فقهی به زبان فارسی نیز وجود دارند که بهعنوان نمونههایی از کاربرد زبان فارسی بهعنوان زبان دین از ارزش بیمانندی برخوردارند. این بررسی میدهد که اغلب مؤلفان متون کهن فقهی عربی که از زبان فارسی اثر پذیرفتهاند، از دیار فارس یا آشنا به زبان فارسی بوده و یا فقهای عربزبانی بودهاند که زندگی اجتماعی مسلمانان فارسیزبان در آثار آنان تجلی یافته است. در پژوهش حاضر به دو بخش از این آثار فقهی دقیقتر پرداخته شده است. نخست، حکم ترجمه فارسی قرائت سوره «فاتحه» در نماز که مذاهب فقهی در این مسئله دارای سه دیدگاه متمایز هستند. با بررسی ادله و مستندات این دیدگاهها، دیدگاه تفصیلی ناظر بر جواز ترجمه فارسی سوره فاتحه در حالت عدم توانایی بر قرائت درست و عدم جواز آن در حالت توانایی بر قرائت درست، دیدگاه برگزیده است. دیگر، دیدگاه فقهی جاری ساختن طلاق به زبان فارسی که در این مسئله دو دیدگاه متمایز وجود دارد. قول برگزیده در این مسئله، دیدگاه ناظر بر صحت و امکان فقهی وقوع طلاق به زبان هر قومی است.
حسین محمدی، جلد 29، شماره 91 - ( 9-1400 )
چکیده
در قرنهای هفتم تا یازدهم، حاکمان مسلمانی در شبهقاره هند به قدرت رسیدند که به فرهنگ و زبان فارسی علاقهمند بودند. درپی این تغییر، ایرانیان بهدلایل گوناگون به هندوستان مهاجرت کردند و در دربار فرمانروایان محلی به انواع قدرتهای سیاسی، نظامی، و اقتصادی دست یافتند و زمینه رشد و گسترش فرهنگ و ادب فارسی را در شبهقاره هند فراهم کردند. مولانا نورالدین محمد ظهوری ترشیزی (994-1025 هـ.ق) از شاعران ایرانی اهل خراسان بود که در قرن دهم به هند مهاجرت کرد و به خدمت حکومت نظامشاهیان و عادلشاهیان درآمد و در دکن به مقام ملکالشعرائی رسید. ظهوری، طی چهاردهه حضور در دکن (جنوب هند)، در راه گسترش زبان و فرهنگ ایرانی بسیار کوشش کرد. در مقاله حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای، کوششی برای تبیین این نکته صورت گرفته است که ظهوری ترشیزی در گسترش فرهنگ و زبان فارسی در شبهقاره هند چه نقشی ایفا کرده است. یافتهها نشان میدهد که ظهوری، باوجود موانع بسیار، بهویژه سعایت دشمنان ایران و بهخصوص شیعیان در دکن، در سایه حمایت و تشویق حاکمان آن سامان، توانست با خلق آثار ادبی ارزنده، فرهنگ و زبان فارسی را در شبهقاره هند گسترش دهد. ارائه تصویری واقعبینانه از تأثیر ظهوری ترشیزی و آثار ادبی او و چگونگی حمایت و تشویق حاکمان نظامشاهی و عادلشاهی در گسترش فرهنگ و زبان فارسی از نتایج مقاله حاضر است.
|
|
|
|
|
|