ردیف یکی از عوامل مهم و نقشآفرین در افزایش موسیقی کناری شعر است. قرار گرفتن آن بعد از قافیه و داشتن وحدت لفظی و معنایی وجه مشترک همه تعاریف این مقوله از آغاز تاکنون بوده است. خاقانی شروانی (۵۹۵-۵۱۵ هـ . ق) با هنجارگریزی در این زمینه و استفاده از ظرفیتهای زبانی چون ایجاد معانی مجازی، کنایی و استعاری جدید در بافت کلام، همه تعاریف موجود در زمینه وحدت معنایی را زیر سؤال برده است؛ بهگونهای که تنها در یک چامه بلند ۱۴۵ بیتی ۱۱۶ معنی گوناگون از ردیفهای به کار رفته ارائه کرده است. در پژوهش حاضر ضمن نشاندادن توان هنری خاقانی در این زمینه، کوشش شده تا در تعریف ردیف نیز تجدیدنظر شود. در این راستا انواع ردیفهای اسمی، فعلی، قیدی و امثال آن در قصاید خاقانی بررسی شده است.