|
|
|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
3 نتیجه برای جنون
حبیبالله عباسی، مینودخت هاشمی، جلد 22، شماره 76 - ( 2-1393 )
چکیده
ابوبکر شبلی (334- 247 ه&zwj.ق) عارف بزرگ و نامآور حوزه تصوف بغداد است که با وجود صفتهای برجسته در سلوکِ عارفانهاش، بیشتر به جنون و شوریدگی شناخته شده است و همین آشفتگی عاملی شده تا از مجانین سدههای درخشان تصوف اسلامی خوانده شود. کسانی که پس از او سعی در نمایاندن شخصیت بزرگ او داشتهاند، با وجود جنونِ هنجارشکن و غیرمتعارفش، خرد پنهانی و نگاه دگرگون عرفانی او را نیز انکار نکردهاند. ازاینرو، اندکی تأمل در بررسی شخصیت و سلوک عارفانه شبلی و درنگ و دقتنظر در علتهای جنون این عارف صاحبسبک، ما را به گشودن دریچههای تازه و وسیع برای آشنایی با صورتِ حقیقی و متفاوت او رهنمون خواهد شد. در این نوشتار، تلاش کردهایم نکتهها و دقایقِ طریقت او را بررسی کنیم و در پایان تبیین کنیم که چگونه شبلی از جنون بهمثابه نقابی برای رسیدن به معرفت حقیقی بهره جسته است.
معصومه محمودی، جلد 31، شماره 94 - ( 3-1402 )
چکیده
پژوهشها نشان میدهد مطالعه متنهای ادبی با موضوع بیماری بهویژه با نگاه پدیدارشناسانه میتواند به درک بهتر بیمار و بیماری کمک کند و به شناخت زیست جهان و ذهنیت آدمی بینجامد. بدیهی است چنین رویکردی جذابیت مطالعه آثار ادبی و اقبال به آن را نیز در میان مخاطبان افزایش داده، افقهای تازهای در برابر آنها خواهد گسترد. ازسویدیگر، در میان عواطف انسانی، عشق و رفتارهای مرتبط با احساسات عاشقانه در آثار ادبی بهویژه در آثار زنان داستاننویس بسامد بسیاری دارد و اختلال جنون عشقی یا روانپریشی عاشقانه یکی از اختلالات هذیانی انعکاسیافته در این آثار است. در این پژوهش توصیفیـتحلیلی چگونگی توصیف علائم جنون عشقی یا اروتومانیا در دو داستان «رعنا» از مجموعه داستان نازلی نوشته منیرو روانیپور و «بعد از تابستان» از مجموعه داستان چهارراه اثر غزاله علیزاده با توجه به معیارهای تشخیصی DSM-5 بررسی و تحلیل شده است. نتایج نشان میدهد شخصیتهای داستانی در آثار مورد بررسی، علائمی را بروز میدهند که با معیارهای تشخیصیـبالینی اختلال موردنظر مطابقت دارد. در این داستانها، نویسندگان در کنار توصیف نشانههای بالینی، عوامل جنسیتی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را هم درنظر داشتهاند و این امر مهارت نویسندگان در ایجاد حقیقتنمایی و باورپذیری در پیرنگ داستانی را نشان میدهد که سبب ارتباط بهتر خواننده با متن و تأثیرپذیری از آن میشود. همچنین، توصیف احساسات و باورهای این شخصیتها و تأثیر آن بر زندگی و روابط فردی و اجتماعی آنها میتواند به درک بهتر ذهنیت و تجربه زیستی این افراد و ایجاد تعامل برآمده از درک درست از فرد مبتلا در جهان واقعی، کمک کند.
دکتر سینا بشیری، دکتر قدرت الله طاهری، جلد 33، شماره 98 - ( 3-1404 )
چکیده
زندگی در جهان مدرن با اضطراب، بیمعنایی و یأسی همراه است که در پایان به تقدیر گریزناپذیر مرگ ختم میشود و این مسئله در هنر و ادبیات مدرن در کانون توجه قرار گرفته است. هدایت بهدلیل جهانبینی نومیدانه و میل و اشتیاقی که به مفهوم مرگ نشان میداد، تأثیر اگزیستانسیال مرگ در زندگی آدمی را موضوع بسیاری از داستانهایش قرار داد. در داستانهای هدایت، اغلب شخصیتها دچار نوعی انزوا، بدبینی، پوچی و رواننژندیاند که در بسیاری موارد به مرگ و خودکشی آنها منجر میشود. در این مقاله، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، اهمیت اساسی مفاهیم «جنون» و «هراس از مرگ» و کارکرد جنون در مقابله با هراس از مرگ در داستانهای زندهبهگور و سهقطرهخون هدایت تحلیل شده است. یافتهها نشان داد که در داستانهای هدایت، جنون ازطریق بیهوده و بیمعناساختن زندگی مدرن و تهیساختن ذهن افراد، مرگ و هراسِ ناشی از آن را به بازی میگیرد و ذهن شخصیتهای داستان را از اضطراب و نگرانیهای اگزیستانسیال رهایی میبخشد و با دستکشیدن از زندگی پیش از مرگ و بهرهگیری آیرونیک از خودکشی، فرد را از هراس مرگ آزاد میکند.
|
|
|
|
|
|
|
|
|