|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
4 نتیجه برای تحلیل انتقادی گفتمان
کلثوم قربانی جویباری، جلد 23، شماره 79 - ( 11-1394 )
چکیده
این مقاله کوشیده است تا با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان نورمن فرکلاف به بررسی مجموعه داستانهای کوتاه فریبا وفی با عنوان حتی وقتی میخندیم بپردازد. در رویکرد فرکلاف یک متن در سه سطح مختلف بررسی میشود. این سه سطح عبارتاند از: 1. سطح توصیف که مبتنی بر تحلیل صوری، دستوری، واژگان، ضمایر، وجه افعال و قیود است. 2. سطح تفسیر که متن را براساس بافت موقعیت و عوامل بینامتنی تحلیل میکند. 3. سطح تبیین که به توضیح چرایی تولید متن و بررسی گفتمان غالب و ایدئولوژی و قدرت حاکم بر متن میپردازد. نگارنده پس از تحلیل متن داستانها در هر سه سطح به نکات زیر دست یافته است: 1. توصیفها و بهکارگیری واژگان «زن» و «شوهر» و بسامد بالای وجه اخباری در افعال و قیود، نشاندهنده پایبندی نویسنده به حقیقت گزارههای داستان است؛ 2. کاربرد فراوان ضمیر «ما» مبین همذاتپنداری نویسنده با همه زنان است. 3. در سطح تفسیر این مجموعه تحت تأثیر دیدگاههای فمینیستی نویسندگانی چون ویرجینیا وولف و سیمون دوبووار به وضعیت موجود زندگی زنان معترض است. 4. در سطح تبیین روشن میشود که دنیای زنانه داستانها بهطرز معناداری وابسته به مردان و قدرت پدرسالار است. زنان داستانهای کوتاه فریبا وفی گرچه در دنیای امروز زندگی میکنند و از نظر ظاهری از قیدوبندهای جامعه سنتی رها شدهاند، درواقع ازنظر روحی و اجتماعی تحت سلطه مردان و سنتهای مردسالارند، بهطوریکه هویتشان در گرو حضور یک مرد مانند شوهر، برادر و نظیر آن است.
نسرین کریمپور، جلد 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده
آثار ادبی محمل بسیاری از ضابطهها، ارزشها، هنجارها، باورها، ساختارها و ابعاد وجودی، فرهنگی و اجتماعی زمان خویش هستند. بسیاری از واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی سدههای گذشته در بطن آثار ادبی بازمانده از آن دوران قابل شناسایی و پیگیریاند. رویکرد انتقادی در تحلیل گفتمان متون ادبی، شناخت دقیقتری از تظاهرات گوناگون فرهنگی و اجتماعی، شئون زندگی و نظامهای فکری مردم جامعه صاحب این آثار بهدست میدهد.
مقوله اقتصاد ازجمله ساختارهای اجتماعی و فرهنگیای است که در پژوهشهای ادبی کمتر در کانون توجه قرار گرفته است. بررسی گفتمان اقتصادی در متون ادبی میتواند دیگر گفتمانهای اجتماعی، فرهنگی و اندیشگانی حاکم بر بستر زمانی خلق این آثار را نیز آشکار سازد. ازاینرو، این مقاله با انتخاب اشعار خاقانی شروانی، به تحلیل انتقادی گفتمان اقتصادی اشعار این شاعر باریکاندیش میپردازد. هدف آن است تا با کمک این رویکرد، تأثیر نوع اندیشه اقتصادی آن روزگار و فرهنگ ناشی از آن در ساخت زبانی، صوری و محتوایی اشعار شاعر بررسی، و چرایی حاکمیت فرهنگ اقتصادی خاص آن دوران نیز تحلیل و تبیین شود.
نتیجه این پژوهش نشان میدهد که بر ساختار اقتصادی دوران خاقانی، گفتمان لزوم شکاف طبقاتی و تجملگرایی حاکم بوده و این دو مقوله بهکمک گفتمان قدرت ناشی از ثروت، در فرهنگ اقتصادی زمان، طبیعی و نهادینه شدهاند.
کامین عالیپور، میرجلالالدین کزازی، جلد 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده
در این پژوهش، به تبیین انگیزههای «غیریتسازی»، «برجستهسازی» و «بهحاشیهرانی» در بعضی از رباعیات خیام، که این ویژگیها در آنها برجسته است، پرداخته شده است. غیریتسازی یکی از روشهای دستیابی به انگیزههای پنهان در ورای متون ادبی است که ازطریق تحلیل گفتمان متن با جامعهشناسی و علوم سیاسی در پیوند مستقیم است. در هر گفتمان براساس «منطق همارزی» و «منطق تفاوت» میتوان به تبیین روابط غیریتسازانه موجود در متون ادبی پرداخت؛ بدینمعنی که در هر گفتمان، یک قطب مثبت باعنوان «ما» و با هویت «خودی» برجسته میشود و دربرابر آن، قطب منفی دیگر، باعنوان «آنها» و با هویت «دیگری» بهحاشیه رانده میشود. در این پژوهش از روشهای تحلیل گفتمان سیاسیـاجتماعی لاکلا و موفه و همچنین روش تحلیل انتقادی گفتمان نورمن فرکلاف استفاده شده است.
تجزیه و تحلیل دادهها در این پژوهش بهصورت توصیفی و تحلیلی است. خیام در تعدادی از رباعیات خود از این شیوه برای ابراز مقاصد خود بهره برده است. با تبیین و توصیف این موارد به این نکته پی خواهیم برد که چرا و بنابر چه دلایلی خیام درپی نوعی قطبیتسازی در رباعیات خود بوده است و نیز درخواهیم یافت که خیام، علاوهبر طرح دیدگاههای فلسفی در رباعیات، چگونه درصدد ابراز انگیزههای سیاسی و انتقادی ورای گفتمانهای خود بوده است.
شیوا کمالی اصل، عبدالله ضابطی، جلد 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده
بهرغم بهحاشیهراندهشدن زنان، سایه آنان در متون کهن باقی است. هدف این مقاله، بازنمایی نقش زن و نشانههای کنشگری او در سه حکایت از مرزباننامه برمبنای رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان، با تکیه بر نظریه فرکلاف، و یافتن پاسخ این پرسش است که آیا زنان، با توجه به حاکمیت مردسالارانه در جامعه، وضع موجود را پذیرفتهاند، یا بهنحوی آن را به نفع خود تغییر دادهاند. اگر چنین است، چگونه این مهم را انجام میدهند و مؤلفههای این کنشگری چیست. در پژوهش حاضر، مرزباننامه در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی شده، و نشانههای قدرت زن و چگونگی عاملیت او بازنمایی شده است. نتایج نشان داد که با توجه به اوضاع فرهنگی و اجتماعی ایران در زمان نگارش کتاب، زن در این حکایتها به نوعی از قدرت نهفته دسترسی دارد و با حضور فعال، نقش تأثیرگذاری در روند حکایت ایفا میکند. زنان در مرزباننامه، اغلب، با نماد تدبیر، حکمت و اخلاق، کنشگرانه نقش ایفا میکنند. اگرچه در این اثر، با توجه به اوضاع اجتماعی زمان تألیف یا بازنویسی، نابرابری قدرت میان زنان و مردان مشهود است، زنان درقالب فرمانروایان خاموش از قدرت برخوردارند و نقش فاعلی آنها در شکلگیری روند داستان مشهود است. درمجموع، در این حکایتها نشانههای فراوانی از قدرت و عاملیت زن، ازجمله داشتن حق انتخاب، تدبیر و قدرت تصمیمگیری بهدست آمد.
|
|
|
|
|
|