[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::

شکرالله پورالخاص، روح الله شریفی، شهلا شریفی،
سال 25، شماره 82 - ( 6-1396 )
چکیده

منطق‌الطیر، شرح عشق انسان به خودشناسی و لقای پروردگار، مهم­ترین اثر عرفانی عطار در قالب تمثیل پرندگان است. مقدمه کتاب هرچند مختصر و مجزا از متن عرفانی است، به‌دلیل تداخل عرفان و تاریخ،­ اهمیت زیادی دارد. مورخ با حضور در زمان گذشته، جزءنگری، تحلیل حوادث و نقد شخصیت افراد تاریخی به کشف حقیقت علاقه‌مند و عارف ابن­الوقتی گریزان از سیاست و قضاوت است. با­وجوداین، تاریخ می­تواند، بهترین مؤید عرفان باشد، به‌شرط آنکه عارف به تاریخ روایی پشت نکند و در تحلیل تاریخ، از تعصب و حبّ‌وبغض برکنار بماند. در ابداع نمادهای عرفانی، بی­اعتنایی به حقایق تاریخ و زیرپا گذاشتن حدود عرفان قضاوت عارف را بی­اعتبار و او را گرفتار بحران استدلال می‌کند. عطار در مقدمه منطق­الطیر با ورود در حقایق تاریخی و جریان­های سیاسی جامعه اسلامی بعد از رحلت رسول‌اکرم(ص) و قضاوت افراد حقیقی بدون هیچ سند معتبر و استدلال قابل‌قبولی از اصول عرفانی عدول می­کند. هدف مقاله حاضر اثبات این ادّعا در مقدمه منطق­الطیر است.
محمدرضا حاج بابایی، نرگس صالحی،
سال 25، شماره 82 - ( 6-1396 )
چکیده

جریان داستان مدرنیستی از مهم‌ترین جریان‌های داستان‌نویسی ایران و بیژن نجدی از برترین نویسندگان این جریان است. او نویسنده‌ای ساختارشکن و تجربه‌گراست. زبان داستان‌های نجدی مملو از استعاره و تشبیه است. این ویژگی داستان‌های نجدی زبان آثار او را تاحد زیادی به زبان شعر نزدیک کرده‌است و نوعی تشخص سبکی به آثار او بخشیده‌است؛ تاجایی‌که می‌توان او را بنیان­گذار داستان‌نویسی شاعرانه در ادبیات داستانی ایران به‌شمار آورد.
از مهم‌ترین عواملی که موجب می‎شود داستان‌های نجدی مدرن به‌شمار آید، عناصری همچون شاعرانگی زبان، بهره‌گیری از گسست زمانی و ورود به ذهن شخصیت‌هاست. در این مقاله، با بررسی عناصر روایی در داستان «یک سرخ‌پوست در آستارا»، نشان داده‌ایم که این داستان، مدرن به‌شمار می‎آید و نجدی توانسته از ویژگی‌های داستان مدرن به‌خوبی استفاده کند. از دیگر موضوعات مهمی که در این داستان دیده می‌شود، تقابل مرگ و زندگی، تخیل و واقعیت و تقابل پذیرش وضعیت موجود و آرمانی ا‎ست. بیژن نجدی با بهره‌گیری از تکنیک‌های داستان مدرن، به‌زیبایی هرچه تمام‌تر، درپی بیان اندیشه‌ها و مبانی فکری خویش بوده‌است.
رامین خسروی اقبال، میرجلال‌الدین کزازی،
سال 25، شماره 82 - ( 6-1396 )
چکیده

از دانشمند برجسته شیعی، ملااحمد نراقی، با تخلص شعری «صفایی»، کتابی معروف به طاقدیس در دست است که مشابهت‌های زیادی در ظاهر و در بطن کلام با مثنوی مولوی دارد. این کتاب تحت سیطره معنوی مثنوی مولانا و نظیر سایه آن است که هم در شیوه سرایش، آغاز و فرجام سخن و هم غایت معنایی، تلاشی شگرف برای همانندسازی آن با مثنوی مولوی صورت گرفته‌است. در این مقاله، خوانش بینامتنی حکایات مثنوی طاقدیس و مثنوی معنوی برمبنای نظریه ترامتنیت ژنت از طریق سه مشخصه بینامتنیت صریح و اعلام‌شده، غیرصریح و پنهان‌شده و ضمنی، همراه با نمونه و تحلیل کاربردی نظریه پیش‌گفته، ارائه می‌شود. یافته‌های این پژوهش چنین نتیجه داده‌است که از بین 65 حکایت مثنوی طاقدیس برطبق نظریه ترامتنیت ژنت هیچ نشانه روشنی برای ارتباط بینامتنی صریح و اعلام‌شده با مثنوی معنوی وجود ندارد، بلکه بیشترین ارتباط بینامتنی به بینامتنیت غیرصریح و پنهان مربوط می‌شود. این نتیجه روشن می‌سازد پیرنگ، بن‌مایه و اشخاصِ دست‌کم هجده حکایت مثنوی طاقدیس تا حد بسیاری از مثنوی معنوی اخذ شده‌اند. دست آخر، اینکه در سرتاسر حکایات مثنوی طاقدیس الگوها و نمادهای گوناگونی از نظر فضای داستان، لحن و بیان، شیوه روایت، نام اشخاص و... وجود دارد که یادآور قصه‌ها و حکایات مثنوی معنوی هستند و براساس طبقه‌بندی ژنت ذیل بینامتنیت ضمنی قرار می‌گیرند. 
رحمان ذبیحی،
سال 25، شماره 82 - ( 6-1396 )
چکیده

در سخن شاعران متفکر بن‌مایه‌­هایی هست که علاوه‌بر کثرت تکرار و وسعت کاربرد، با جهان­بینی و منظومه دانش­های گوینده ارتباط دارد. از این‌جمله، بن‌مایه درخت در دیوان و آثار منثور ناصرخسرو است که با دستِ‌کم 177بار کاربرد در مرکز مضامین و تصاویر حکیمانه­ای قرار گرفته که ریشه آنها به باورهای دینی و اعتقادات فلسفی و کلامی شاعر بازمی­گردد. بن‌مایه درخت در آثار ناصرخسرو غالباً در دو محور مهم به‌کار رفته‌است: نخست، تصویر دنیا در هیئت درخت، و انسان به‌صورت میوه و ثمر آن؛ و دیگر، تصویر انسان به‌صورت درخت، و تصویر خصال نیک او در صورت میوه­های شیرین و سودمند و تصویر صفات ناپسند او در هیئت میوه­های تلخ و زیان‌بار. در پژوهش حاضر، ضمن جست‌وجو در زمینه­ها و سرچشمه­های این بن‌مایه، ابعاد گوناگون آن بررسی و تحلیل شده‌است. نتیجه تحقیق جایگاه ویژه و منحصربه‌فرد درخت را در ذهن و ضمیر شاعر و تأثیرپذیری او را در ایجاد مضامین و تصاویر مربوط به آن از معارف اسلامی و آثار اسماعیلیه و اقران آنها نشان می‌دهد.
قدمعلی سرامی، محمدحسن مقیسه،
سال 25، شماره 82 - ( 6-1396 )
چکیده

هدف این پژوهش، نشان‌دادن توجه و گرایش عمیق قلبی و علمی اقبال لاهوری، شاعر بزرگ پاکستانی، به فرهنگ و تمدن ایران و زبان فارسی است.
تحقیق با تحلیل یک بیت شعر از غزلی معروف که اقبال درباره ایرانیان سروده آغاز می‌شود و با شواهد فراوان از آثار منثور و­ منظوم اقبال، نشان داده می­شود که او با فرهنگ ایران و حتی با برخی از نشانه‌های جزئی آن به‌خوبی آشنا بوده است. آن‌گاه پنج موضوع که عبارت‌اند از دین، فلسفه و کلام و عرفان، عقل و عشق، تلفیق و زبان فارسی که از مهم‌ترین مؤلفه­های فرهنگ ایرانی هستند تحلیل می‌شوند و همین موضوع­ها با آثار اقبال لاهوری سنجیده می­شوند تا نشان داده شود که مؤلفه­های فرهنگی و آداب و سنن ایرانیان در همه کتاب­ها و نوشته­های علمی و ادبی و فلسفی و حتی دیدگاه اجتماعی او به میزان بسیار زیادی تأثیر­گذار بوده است.
یافته پژوهش این است که اقبال به‌رغم آنکه با چهار فرهنگ ایرانی، اسلامی، هندی و اروپایی و چند زبان زنده دنیا مانند انگلیسی، اردو، عربی و آلمانی آشنا بوده، بیشترین و عمیق­ترین تأثیرها را از فرهنگ و تمدن ایران و شعرا و دانشمندان و عرفا و فلاسفه ایرانی و اندیشه­های ایشان و نیز از زبان و ادبیات فارسی پذیرفته است؛ به‌گونه­ای که علاوه بر دارابودن دیوان شعری مستقل به زبان فارسی، آشکارا نیز بیان کرده است که زبان فارسی را برای بیان خواسته‌های قلبی­اش مناسب‌تر از زبان مادری­اش می­داند.
شیرین صادقی، عفت نقابی،
سال 25، شماره 82 - ( 6-1396 )
چکیده

ترجمان‌البلاغه عمر رادویانی، به‌منزله کهن‌ترین کتاب در زمینه نقد و بلاغت فارسی، جایگاه ممتازی در میان آثار بلاغی دارد و منبع اصلی و محل رجوع مؤلفان کتاب‌های بلاغی مهم بعد از آن، چون حدایق‌السحر و المعجم بوده است. با عنایت به این مسئله که ترجمان‌البلاغه نشان‌دهنده نخستین کوشش برای تثبیت و ادراک صنایع ادبی زبان فارسی است، این پژوهش به بررسی ساختار ترجمان‌البلاغه، میزان الگوبرداری و نوآوری در آن اختصاص دارد. به‌این‌منظور، ابتدا به معرفی و بررسی مأخذ اصلی این کتاب، یعنی محاسن الکلام فی النظم و النثر، اثر مرغینانی پرداخته‌ایم و کتاب را ازمنظر پیکره‌بندی، تعاریف، عنوان­های صنایع ادبی، فهرست­ها و شاهدمثال­ها بررسی کرده‌ایم و فصول محاسن‌الکلام را با مرجع اصلی آن یعنی کتاب البدیع ابن‌معتز نیز مطابقت داده‌ایم؛ سپس، به ساختار ترجمان‌البلاغه، چگونگی تنظیم صنایع آن، شیوه الگوبرداری آن از محاسن‌الکلام و جنبه‌های مشترک و متمایز آن با محاسن‌الکلام ‌­­پرداخته‌ایم، تا درکنار آشنایی با فهرست‌بندی صنایع طبق منبع اصلی آن، بتوان تغییرات و افزونی‌های صنایع را در تقسیم‌بندی‌های جدید و شاهدمثال‌های فارسی شناخت و بدین‌وسیله سیر تحول و شکل‌گیری بلاغت فارسی را از ابتدا مشاهده و تبیین کرد. یافته‌ها نشان داد که رادویانی ضمن تأثیرپذیری مستقیم از محاسن‌الکلام، صنایعی را افزوده و نیز شاخه‌بندی کرده‌ است که در محاسن‌الکلام نیست، به‌طوری‌که بلاغیون پس از او اثر او را الگوی تدوین آثار خود قرار داده‌اند. از ابداعات رادویانی، آوردن اشعار فارسی با تلاش شخصی خویش است، که گنجینه‌ای از نام‌ها و اشعار ایرانی است. رادویانی، درعین اقتباس از کتاب محاسن­الکلام، در ترجمان‌البلاغه شیوه‌ای نو برگزیده است و اثرش درعین سادگی و روانی، شکل فارسی مطلوبی به خود گرفته است.
جهانگیر صفری، سیدکاظم موسوی، اسماعیل صادقی، ابراهیم ظاهری عبدوند،
سال 25، شماره 82 - ( 6-1396 )
چکیده

مدرنیته تغییرات گسترده­ای را در نهاد خانواده ایرانی رقم زد که این تغییرات در رمان فارسی بازتاب یافته‌است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مدرنیته در ساختار سنتی خانواده، با تکیه بر رمان شوهرآهو خانم و با روش تحلیل محتوای کیفی است. تأثیر مدرنیته بر روابط بین اعضای خانواده، ایجاد تغییر در کارکردهای خانواده، حضور زنان در جامعه، و ازدواج و طلاق از جمله­ موضوع­های بررسی‌شده در این پژوهش هستند. افغانی کوشیده است ازطریق عناصر و صناعت داستانی انقلاب خانواده ایرانی را در دوره پهلوی اول به‌تصویر بکشد. یافته­های پژوهش نشان می­دهد مدرنیته سبب شده‌است تا اقتدار پدر در خانواده ایرانی کاهش یابد و زنان نیز، با به‌دست‌آوردن استقلال و فردیت، در اجتماع حضور فعال­تری داشته باشند. همچنین، سنتی­ترین اعضای خانواده به مدرنیته گرایش یافته­اند، هرچند برداشت آنها از مدرنیته سطحی است که این به‌سبب سطحی‌بودن برداشت از مدرنیته در دوره تحت بررسی است.
حمید عبداللهیان، علی‌اصغر باقری،
سال 25، شماره 82 - ( 6-1396 )
چکیده

یکی از دیدگاه‌های تحلیل متن، که براساس آن می‌توان مفاهیم بلاغی و ادبی را در واحدهای کوچک زبانی (جمله) بررسی کرد، نظریه فلسفه زبانی «کنش گفتار» است. مقاله حاضر شعر «صدای پای آب» سهراب سپهری را براساس این نظریه تحلیل می‌کند. این شعر براساس الگوی اصلاح‌شده کنش‌های گفتاری پنج‌گانه جی. آر. سرل، و سه شیوه تأثیرگذاری نگارنده بررسی‌ شده است. پس از تبیین اصطلاحات و اصول نظریه کنش گفتار و تبیین مفهوم سه شیوه تأثیرگذاری متناسب با این نظریه، ذیل هرکدام از کنش‌های پنج‌گانه (اظهاری، ترغیبی، تعهدی، عاطفی و اعلامی)، جمله‌هایی از شعر جهت نمونه بررسی‌ شده است. سپهری کنش‌های اظهاری و عاطفی را در همه بندهای شعر، و کنش ترغیبی را در بیش از نیمی از بندها انجام داده، اما کنش تعهدی و اعلامی را در هیچ‌کدام از بندها انجام نداده‌است. شاعر برای شدت‌بخشیدن به تأثیر سخنش، از قابلیت‌هایی نظیر تکرار کنش‌ها، تشدید کنش‌ها و پیوند کنش‌ها استفاده کرده‌است. سپهری ازطریق کنش‌های اظهاری، ترغیبی و عاطفی، گذشته و حال جهان را شرح و نقد می‌کند و نیز با ارائه نوعی بینش شاعرانه و تبیین جهان آرمانی‌اش، مخاطب را به سبک خاصی از زندگی ترغیب می‌کند و در این راه از سه شیوه تأثیرگذاری به‌صورت خلاقانه‌ استفاده می‌کند. سپهری به‌دلیل ویژگی‌ها و کاربردهای خاص کنش تعهدی و اعلامی نتوانسته است از آنها در این شعر استفاده کند. 
بهارک ولی نیا، محمد بهنام فر، حبیب الله عباسی،
سال 25، شماره 82 - ( 6-1396 )
چکیده

مهدی اخوان­ثالث در ادبیات معاصر فارسی و عبدالوهاب البیاتی در ادب معاصر عربی ازجمله شاعرانی هستند که حضور مؤلفه­های رمانتیسم در عنوان و متن شعرشان چشمگیر است. این جستار بر عنوان­شناسی تطبیقی شعر در دو حوزه زبانی-ادبی فارسی و عربی و تبیین پیوند عنوان (به‌مثابه عنصر شاخص پیرامتنی) با عناصر درون­متنی و برون­متنیِ مؤثر بر انتخاب عنوان سروده‌ها متمرکز است و مؤلفه­های رمانتیسم در نام‌سروده­های نخستین مجموعه­ شعری­ این دو شاعر (زمستان و المجد للاطفال و الزیتون) را، پس از ورودشان به جهان سیاست و متأثرشدن زندگی­شان از آن، بررسی می‌کند و میزان بازتاب این مؤلفه­ها را مقایسه و تحلیل می‌کند تا مشخص شود کدام مؤلفه یا مؤلفه­ها در نام‌سروده­های هریک برجسته­تر است و علت برجستگی چیست. مطالعه عنوان‌های شعری دو مجموعه نشان می­دهد که برخی مؤلفه­های رمانتیسم، ازجمله «بازگشت به کودکی»، «گریز و سفر»، «اندوه و تنهایی» و «گذشته­گرایی رمانتیک»، در عنوان‌های شعری هر دو شاعر به­طور آشکار بازتاب یافته است، امری که با توجه به جایگاه ویژه عنوان در شکل‌گیری هویت کلی متن، از جایگاه خاص رمانتیسم در دیدگاه دو شاعر حکایت دارد. برخی مؤلفه­ها (ازجمله ملی­گرایی رمانتیک) در عنوان شعرهای البیاتی بازتاب یافته است، اما با اینکه متن بسیاری از سروده­های اخوان با ملی­گرایی در پیوندی استوار است، در عنوان شعرهای او از آن نشانی نیست.  
عاطفه خدایی، محبوبه مباشری،
سال 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده

روایت‌پردازی شیوه‌ای کامل در خلق متون ادبی به‌ویژه آثار تعلیمی است. کلیله‌ودمنه و گلستان در جایگاه دو اثر شاخص ادبیات تعلیمی از همین شیوه برای بیان مفاهیم بهره جسته‌اند. پژوهش حاضر به بررسی روایتگری ترس و خشم در حکایت‌هایی از این دو اثر پرداخته است که کنشگران انسانی دارند. در مقاله حاضر شیوه تجلی ترس و خشم و نحوه روایت‌پردازی با بررسی زبان روایت، شیوه کنش و بیان کنشگرانی که دو هیجان را نشان می‌دهند و نیز انگیزه‌ها و نتایج حاصل از دو کنش بررسی شده است. تفاوت‌هایی در زبان روایت، طبقه اجتماعی و جنسیت کنشگران و کنش‌پذیران و... در دو اثر مشاهده می‌شود که حاصل تفاوت دیدگاه دو نویسنده، هدف تألیف و خاستگاه متفاوت داستان‌هاست.
 
شهرام احمدی، نرگس شفیعی آکردی،
سال 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده

آیرونی یکی از اصطلاحات پیچیده و مهم در بلاغت، فلسفه و نقد ادبی است. متون فارسی نیز از ظرفیت‌های فراوان این صنعت بلاغی ذیل عنوان‌هایی چون طنز، تهکّم، مجاز به علاقه ضدیت، استعاره عنادیه و... بهره برده است. دراین‌میان، یکی از بنیادهای بلاغی مثنوی معنوی، مهارت و هنرمندی مولانا در به‌کارگیری طنز و انواع گوناگون آن است­. مهارت خاص مولانا در مخاطب‌شناسی و اهتمام به تبیین و تعلیم مفاهیم عالی دینی، عرفانی و اخلاقی سبب شد تا او شیوه بیان غیرمستقیم طنز را به‌دلیل کارایی­، جذابیت و ضریب‌تأثیر بیشتر برگزیند. همین امر­ به‌طرز کم‌نظیری زمینه را برای نمود انواع مختلف آیرونی در سراسر مثنوی، خصوصاً دفتر پنجم­، فراهم آورده است که آیرونی کلامی، موقعیتی، وضعی، نمایشی، و... از آن جمله‌اند. در این پژوهش، مثنوی مولوی ازمنظر آیرونیک به‌شیوه توصیفی‌ـ‌تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای بررسی و مشخص شد که آیرونی نمایشی به‌دلیل ماهیت تمثیلی و روایی مثنوی جایگاه ویژه‌ای در این کتاب دارد.



نوشین استادمحمدی، حسین فقیهی، حسین هاجری،
سال 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده

رمان دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد، به‌قلم شهرام رحیمیان، اثری مدرن و از رمان­های سیاسی درخور‌تأمل است که به بازنگری متفاوت کودتای 28 مرداد، با تکیه بر مسائل روانی شخیت‌­های سیاسی، می‌­پردازد. در این جستار، با دقت در مؤلفه «چندصدایی» باختین، ضمن تبیین این اصطلاح، مصداق­‌ها و کاربست آن را با شیوه توصیفی‌ـ‌تحلیلی در رمان بررسی کرده­‌ایم و کوشیده‌­ایم در ابتدا به این سؤال که «چندصدایی چه مؤلفه­‌هایی دارد و چگونه در رمان تجسم یا نمود می‌­یابد» پاسخ دهیم. براین‌اساس، در این مقاله تأکید بر مؤلفه‌­های چندصدایی، ازجمله ساختار مفاهیم متقابل، تغییر ناگهانی زاویه دید، چندصدایی در میان اقشار اجتماعی در رمان، حضور شخصیت‌های متفاوت و متضاد در یک فرد (چندشخصیتی)، چندزبانی، بینامتنیت و...، است. سپس، این شاخصه­‌ها در رمان بررسی‌ و تحلیل می‌شوند. برآیند این مقاله حاکی از آن است که رمان چندصدا با ابزارهایی که در اختیار خواننده قرار می‌­دهد او را به دریافتی نو از متن رهنمون می‌­کند.
 
طاهره جعفرقلیان، سیدوحید سمنانی،
سال 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده

اهلی ترشیزی یکی از شاعرانی است که تصویر او در آینه تذکره‌ها تصویری یک­آهنگ نیست. در تذکره‌های نزدیک به زمان حیاتش کوتاه و مختصر درباره زندگی و هنرش قلم زده‌اند و هرچه از زمان مرگ او دورتر می‌شویم، شرح‌‌حال او را بیشتر دچار تکرار یا قرین افسانه‌سازی می‌بینیم. ازهمین‌رو، مرور تذکره‌ها و به‌خصوص منابع نزدیک به زندگی او برای شناخت دقیق‌تر احوال او اجتناب‌ناپذیر است. در کتاب‌های متأخر نام او را محمدبن‌یوسف خوانده­اند و نفیسی و به‌تبع او حاج‌سیدداوودی معتقدند او پس از افول دولت تیموریان به تبریز رفته و به دربار سلطان یعقوب راه یافته است. ایشان همچنین او را صاحب ساقی­نامه و مترجم تحفه‌السلطان فی مناقب النعمان دانسته‌اند. اخترخان هوگلی، مدرس تبریزی، نظمی تبریزی و عمرانی چرمگی نیز مدعی شده‌اند که او اصالتاً تبریزی بوده، اما به‌دلیل اینکه در ترشیز به دنیا آمده به این شهر منسوب شده است. ازطرف دیگر، برخی از ارباب تذکره مدعی وجود شاعری به نام اهلی نوایی یا اهلی جغتایی شده‌اند. اهلی نوایی از نظر این تذکره‌نویسان با اهلی ترشیزی معاصر است. بررسی و تحلیل تمام تفاوت‌ها و انحراف‌ها در زندگی اهلی در این مجال نمی‌گنجد، با وجود این، مقاله حاضر بر آن است تا با نقد و  بررسی دقیق  احوال منسوب به شاعر در تذکره‌­ها، شرحی پالایش‌شده از احوال او به‌دست آورد. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد پژوهشگران متأخر درباب زندگی‌ این شاعر از قبیل زادگاه، نام و... و همچنین کتاب‌هایی که به او منسوب شده، دچار لغزش و اشتباه شده‌اند.


مهدی حیدری، علیرضا حاجیان‌نژاد،
سال 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده

جهاد از عرصه­هایی است که صوفیان نخستین در آن حضور پررنگی داشته­اند. به‌سبب گسترش فتوحات اسلامی و جنگ­های متعدد با کفار در قرن­های نخستین هجری، بسیاری از صوفیان با سکونت در رباط­های مرزی در جنگ برضد کفار مشارکت می­کردند که دراین‌میان نام­های حسن بصری، سفیان ثوری، ابراهیم ادهم، شقیق بلخی، حاتم اصم، عبدالـله‌بن‌مبارک، محمدبن‌کرام و پیروان فرقه کرامیه درخور‌توجه است. اگرچه گاهی حضور در این خانقاه­های مرزی با تن­پروری همراه می­شد و نیات صوفیان را به انگیزه­های منفعت‌طلبانه آلوده می­کرد، بسیاری از این مجاهدان با روزی‌خوردن از دسترنج خود می‌زیستند و در این جنگ­ها نیز به‌شهادت رسیده­اند. از آغاز تدوین کتاب درمیان متصوفه، صوفیان بسیاری به مسئله جهاد پرداخته‌اند و در آثار خود بحثی مشبع دراین‌باره مطرح کرده­اند که می­توان از کُلاباذی، تِرمذی، نِفّری، سَرّاج، مکّی، خرگوشی و سُلَمی یاد کرد. در این مقاله با استفاده از روش کتابخانه­ای و رجوع به منابع اصلی و نزدیک به سرچشمه­های عرفان، کیفیت مشارکت صوفیان در جهاد و مسئله جهاد در کتاب‌های متصوفه بررسی شده ‌است.
علیرضا صفایی، علی علیزاده جوبنی،
سال 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده

یکی از شاخص‌های بنیادین طنز خنده‌آمیزبودن آن است، اما وقتی طنز مقوله‌های متعالی همچون مرگ را دست‌مایه قرار دهد، گاه با دورشدن از شاخص‌های بنیادی، مثل فرح‌بخشی، صراحت و آسان‌یابی، منش رهایی‌بخشی خود را از دست می‌دهد و به تلخ‌مایگی و اندوه کشیده می‌شود. ازآنجاکه مرگ برای انسان همواره مقوله‌ای رازآمیز و تراژیک است، دست‌برد طنز در آن هرگز به گشایش و رهایش قطعی نمی‌انجامد، بلکه صرفاً می‌تواند با ایجاد غفلت آنی، ذهن مخاطب را از مرگ برگیرد و شادی موقتی در او پدید آورد. این مقاله نخست طنز مرگ را ژانری تلفیقی از طنز معرفی می‌کند و سپس، برای آشکارشدن بحث، نمودهای طنز مرگ را با بررسی شواهدی از شعر شمس لنگرودی نشان می‌دهد. خواهیم دید که شمس درباب مرگ و هم‌بسته‌های آن همچون وحشت از رویارویی با مرگ، بیم فناپذیری و نابودگی، بیم و نگرانی از تجزیه و فروپاشی و... گاه از سازوکارهای متنوع طنزآفرینی استفاده می‌کند. این مقاله نشان می‌دهد که آنچه در مواجهه طنزآمیز شمس با مرگ برجستگی دارد، توجه به ترس و نگرانی انسان از قطعیت مرگ و تأکید بر بُعد جسمانی و تنانه انسان در جهان طبیعت است.
 
کامین عالی‌پور، میرجلال‌الدین کزازی،
سال 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده

در این پژوهش، به تبیین انگیزه‌های «غیریت‌سازی»، «برجسته‌سازی» و «به‌حاشیه‌رانی» در بعضی از رباعیات خیام، که این ویژگی‌ها در آنها برجسته است، پرداخته شده است. غیریت‌سازی یکی از روش‌های دست‌یابی به انگیزه‌های پنهان در ورای متون ادبی است که ازطریق تحلیل گفتمان متن با جامعه‌شناسی و علوم سیاسی در پیوند مستقیم است. در هر گفتمان براساس «منطق هم‌ارزی» و «منطق تفاوت» می‌توان به تبیین روابط غیریت‌سازانه موجود در متون ادبی پرداخت؛ بدین‌معنی که در هر گفتمان، یک قطب مثبت باعنوان «ما» و با هویت «خودی» برجسته می‍‌شود و دربرابر آن، قطب منفی دیگر، باعنوان «آنها» و با هویت «دیگری» به‌حاشیه رانده می‌شود. در این پژوهش از روش‌های تحلیل گفتمان سیاسی‌ـ‌اجتماعی لاکلا و موفه و همچنین روش تحلیل انتقادی گفتمان نورمن فرکلاف استفاده شده است.
تجزیه و تحلیل داده‌ها در این پژوهش به‌صورت توصیفی و تحلیلی است. خیام در تعدادی از رباعیات خود از این شیوه برای ابراز مقاصد خود بهره برده است. با تبیین و توصیف این موارد به این نکته پی خواهیم برد که چرا و بنابر چه دلایلی خیام درپی نوعی قطبیت‌سازی در رباعیات خود بوده است و نیز درخواهیم یافت که خیام، علاوه‌بر طرح دیدگاه‌های فلسفی در رباعیات، چگونه درصدد ابراز انگیزه‌های سیاسی و انتقادی ورای گفتمان‌های خود بوده است.

 
علیرضا قلی‌فامیان، سعید کریمی قره‌بابا،
سال 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده

با وجود تدریس متون ادبی در مدرسه‌‎ها و دانشگاه‌ها، تاکنون نگرش دانش‌آموزان و دانشجویان ایرانی به آثار ادبی بررسی نشده است. محققان پژوهش حاضر با آگاهی از این خلأ پژوهشی و با رویکردی توصیفی‌ـ‌تحلیلی به مطالعه نگرش دانشجویان به نمونه‌هایی از شعر معاصر فارسی پرداخته‌اند. با الهام از چارچوب نظری والا (۲۰۱۱) سه مفهوم ارزیابی (سطح کیفی)، فهم‌پذیری (میزان پیچیدگی) و تأثیرگذاری درنظر گرفته شد و پس از انتخاب شعر «پرنده مردنی است» از فروغ فرخزاد و شعر «محاق» از احمد شاملو پرسش‌نامه‌ای مبتنی بر سه مفهوم پیش‌گفته طراحی شد. ۱۲۰ دانشجو دو شعر ذکرشده را مطالعه کردند و به پرسش‌های پرسش‌نامه پاسخ دادند. یافته‌های پژوهش نشان داد که ازنظر آزمودنی‌ها سطح کیفی دو شعر از سطح مطلوب بالاتر است، هردو شعر قابل‌فهم‌اند و تا اندازه‌ای مبین احساسات آنان هستند. تحلیل یافته‌های مبتنی بر متغیر جنسیت حاکی از آن است که نگرش زنان و مردان درخصوص سطح کیفی و تأثیرگذاری دو شعر تقریباً مشابه است، اما درباره عامل فهم‌پذیری تفاوت بارزی مشاهده شد، به‌طوری‌که آزمودنی‌های زن هردو شعر را پیچیده‌تر دانستند. آزمودنی‌ها «تنهایی» و «خفقان» را به‌ترتیب به مفاهیم محوری دو شعر فرخزاد و شاملو معرفی کردند. محققان بر این‌ باورند که سنجش نگرش اهل زبان به آثار ادبی می‌تواند، درکنار کمک به برنامه‌ریزی آموزش ادبیات در سطوح آموزشی مختلف، عرصه جدیدی را در مطالعات میان‌رشته‌ای با محوریت زبان و ادبیات فارسی باز کند.
 
یحیی کاردگر،
سال 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده

تشبیه از مباحث اصلی علم بیان است و گونه­های پرشماری دارد. برخی از این گونه­ها چون تشبیه عقلی‌ـ‌‌عقلی و حسی‌ـ‌عقلی با نقش روشنگرانه تشبیه هم‌خوان نیستند. ازاین‌رو، کتاب‌های بیانی نگاه مثبتی به این‌گونه تشبیه‌ها ندارند. اما، برخلاف چنین نگاهی، بسامد این‌گونه تشبیهات در برخی دوره­ها و متون ادب فارسی فراوان است. در این مقاله، با نقد و تحلیل مشبهٌ­به­های عقلی تاریخ وصاف، فلسفه گرایش به این تشبیه‌ها بررسی شده است. در پژوهش حاضر دلبستگی به سنت­شکنی و هنجارگریزی، عطش نوگرایی، محدودیت تشبیه­سازی با نگاه محدود قدما، اطناب­گرایی و دلبستگی به اشکال مبالغه­آمیز صور خیال، از عوامل گرایش وصاف به این تشبیه‌ها دانسته شده است. نویسنده کوشیده است با بهره‌گیری از ظرافت­های هنری از پیامدهای منفی این تشبیه‌ها بگریزد، اما کوشش او همه­جا سودمند نبوده است، به‌گونه­ای که یکی از عوامل پیچیدگی متن را باید در فراوانی مشبهٌ­به­های عقلی کتاب جست‌وجو کرد.
 
علیرضا محمدی کله‌سر،
سال 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده

یکی از مهم­ترین موضوع‌ها در زمینه سبک­شناسی روایت در متون کهن، چگونگی خوانش و تفسیر داستان­های تمثیلی است. ارتباط این موضوع با روایت­شناسی هنگامی روشن می‌شود که با صرف‌نظرکردن از محتوا و پیام تفسیرها، به ارتباط آن با خطوط داستانی توجه کنیم. مقاله حاضر درپی دست­یابی به مهم­ترین شیوه­هایی است که مولوی براساس آنها به تفسیر حکایت­های مثنوی پرداخته است. می­توان گفت ارائه تفسیرها بر محور هم‌نشینی مهم­ترین ویژگی تمایزبخش مثنوی از متون مشابه است. مولوی برای ارائه این تفاسیر، حکایت را به­صورت خطوط داستانی مجزا درنظر می­گیرد و متناظر با هر خط داستانی تفسیری ارائه می­دهد. تعدد این خطوط داستانی می­تواند نتیجه تنوع شخصیت­ها یا پی‌رفت­های دریافت‌شده از متن باشد. در این فرایند، ارزش خطوط اصلی و فرعی با یکدیگر برابرند؛ بنابراین، در اغلب موارد، تفسیر ابتدایی (انگیزه بیان) یک حکایت چندان با تفاسیر میانی، پایانی یا حتی تفسیر منطبق با خط اصلی داستان هم‌خوان نیست. توجه به خطوط داستانی در شکل­گیری تفاسیر، هم در تحلیل نوعی ویژه از چندمعنایی تمثیل در مثنوی مفید است و هم می­تواند فراهم­آورنده تبیینی روایت­شناختی از تداعی معانی در مثنوی باشد.
 
عباسعلی وفایی، محمداسماعیل شفیع‌پور فومنی،
سال 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده

دوران مشروطه از اعصار مهم ایران ازنظر تحول محتوای شعری است؛ چراکه دیگر نه مدیحه‌سرایی و شعر عرفانی، بلکه اشعار اجتماعی‌ـ‌ سیاسی با مضامین متعالی چون آزادی، وطن و... رواج داشت. تشابه عصر جدید تاجیکستان با این عصر، زمینه تعامل شعر مشروطه ایران و شعر نو این کشور را فراهم کرد. پژوهش حاضر، که به‌روش تحلیلی‌ـ تطبیقی انجام شده است، درجهت بیان چگونگی این تعامل با هدف مقایسه تطبیقی موضوع و محتوای شعر مشروطه ایران و شعر جدیدیه تاجیکستان به بررسی وجوه اشتراک فراوان شعر این دو کشور در عصرهای پیش‌گفته پرداخته و درنهایت به سه دسته شاعران «حب وطنی، انقلابی و مرثیه‌سرا» در شاعران این دوره‌ها قائل شده است. ادیب‌الممالک فراهانی و ایرج‌میرزا درمیان شاعران مشروطه ایران و «فطرت» درمیان شاعران جدیدیه تاجیک ازجمله شاعران حب وطنی، و نسیم شمال و مؤمن قناعت ازجمله شاعران مرثیه‌سرا هستند و مابقی ذیل دسته شاعران انقلابی قرار گرفته‌اند. پس از تحلیل محتوایی و تطبیقی اشعار آنها، چنین دریافت شد که ازمیان مضامین پررنگ شعر مشروطه ایران، موضوع «وطن» نخستین و پرکاربردترین محتوای مشترک شعر این دو کشور است که جایگزین موضوع عشق شده است. این موضوع در اکثر اشعار شاعران ایران و تاجیکستان، بیش از بیان حب‌وطن به‌طور مطلق، به ترغیب مخاطبان به قیام علیه ظلم و تشویق به انقلاب سروده شده و در بعضی موارد صرفاً مرثیه است. آزادی، تعلیم و تربیت جدید، ادبیات کارگری و نکوهش جهل و توصیه به علم‌اندوزی مضامین مشترک بعدی هستند؛ ضمن اینکه شواهدی درباب توجه به حقوق بشر، زنان و مسئله برابری با مردان نیز استخراج شده که در مورد اخیر (نکوهش جهل و توصیه به علم‌اندوزی) می‌گنجد. 
 

صفحه 3 از 6     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.11 seconds with 48 queries by YEKTAWEB 4657