|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
22 نتیجه برای گو
محمد پاک نهاد، جلد 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده
دستوردانی در فهم و تفسیر متون نقش برجستهای دارد. هدف این مقاله، شناخت «اضافه» در مثنوی و تحلیل آن از منظر دستور تاریخی است تا سبکوسیاق مولانا و وجه تمایز کاربرد آن در مثنوی از آثار دیگر مشخص شود. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی از نوع مطالعۀ موردی است. جامعۀ هدف شش دفتر مثنوی است و دادهها به روش کتابخانهای گردآوری شده است. در تجزیه و تحلیل یافتهها، کاربرد اضافه و نقشنمای آن و شکلهای اضافه در جملههای مثنوی معین شده، ارتباطهای گوناگون مضاف و مضافالیه با واژگان و ترکیبات خاص، نشاندار و دلخواه مولانا روشن شده، و درنهایت، چگونگی فک و وصل اضافه و الگوهای گروه اسمی تعیین شده است. یافتهها نشان میدهد که بخش بزرگی از گیرایی و جذابیت مثنوی بهدلیل الگوهای زبانی مورد استفاده مولانا است که زادۀ وزن و آهنگ مثنوی نیست، بلکه باید آن را در مطالعات دقیق و «جزئینگرانۀ» ساخت دستوری و الگوهای صرفی و نحوی آن جستوجو کرد.
دکتر سینا بشیری، دکتر قدرت الله طاهری، جلد 33، شماره 98 - ( 3-1404 )
چکیده
زندگی در دوران مدرن با اضطراب، بیمعنایی و یأسی همراه بود که در پایان به تقدیر گریزناپذیر مرگ ختم میشد و این مسئلهای بود که در هنر و ادبیات مدرن مورد توجه قرار گرفته بود. هدایت به دلیل جهانبینی نومیدانه و میل و اشتیاقی که به مفهوم مرگ نشان میداد، تأثیر اگزیستانسیال مرگ در زندگی آدمی را موضوع بسیاری از داستانهایش قرار داده بود. در داستانهای هدایت، اغلب شخصیتها دچار نوعی انزوا، بدبینی، پوچی و رواننژندیهای گوناگونی بودند که در بسیاری موارد به مرگ و خودکشی آنها منجر میشد. در این مقاله کوشیدیم اهمیت اساسی مفاهیم «جنون» و «هراس از مرگ» و کارکرد جنون را در مقابله با هراس از مرگ در داستانهای زنده به گور و سه قطره خون هدایت مورد تحلیل قرار دهیم. یافتههای تحقیق نشان دادند که در داستانهای هدایت، جنون از طریق بیهوده و بیمعنا ساختن زندگی مدرن و تهی ساختن ذهن افراد، مرگ و هراسِ ناشی از آن را به بازی میگیرد و ذهن شخصیتهای داستان را از اضطراب و نگرانیهای اگزیستانسیال رهایی میبخشد و با دست کشیدن از زندگی پیش از مرگ و بهرهگیری آیرونیک از خودکشی، فرد را از هراس مرگ آزاد میسازد.
|
|
|
|
|
|