|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
3 نتیجه برای کاردگر
یحیی کاردگر، جلد 25، شماره 83 - ( مقالات منتشر شده 1396 )
چکیده
تشبیه از مباحث اصلی علم بیان است و گونههای پرشماری دارد. برخی از این گونهها چون تشبیه عقلیـعقلی و حسیـعقلی با نقش روشنگرانه تشبیه همخوان نیستند. ازاینرو، کتابهای بیانی نگاه مثبتی به اینگونه تشبیهها ندارند. اما، برخلاف چنین نگاهی، بسامد اینگونه تشبیهات در برخی دورهها و متون ادب فارسی فراوان است. در این مقاله، با نقد و تحلیل مشبهٌبههای عقلی تاریخ وصاف، فلسفه گرایش به این تشبیهها بررسی شده است. در پژوهش حاضر دلبستگی به سنتشکنی و هنجارگریزی، عطش نوگرایی، محدودیت تشبیهسازی با نگاه محدود قدما، اطنابگرایی و دلبستگی به اشکال مبالغهآمیز صور خیال، از عوامل گرایش وصاف به این تشبیهها دانسته شده است. نویسنده کوشیده است با بهرهگیری از ظرافتهای هنری از پیامدهای منفی این تشبیهها بگریزد، اما کوشش او همهجا سودمند نبوده است، بهگونهای که یکی از عوامل پیچیدگی متن را باید در فراوانی مشبهٌبههای عقلی کتاب جستوجو کرد.
یحیی کاردگر، حسن شهریاری، جلد 28، شماره 89 - ( 9-1399 )
چکیده
شناخت اساطیر و حماسهها برای آشنایی با فرهنگ و تمدن گذشته ملتها مهم و ضروری است. ازاینرو، بررسی تحولاتی که به دلایل سیاسی و اجتماعی و گذر زمان در اساطیر و حماسههای جامعهای ایجاد میشود، شایسته توجه است. تاکنون پژوهشی صورت نگرفته است که مبنای آن شناسایی علل و چگونگی تحولات راهیافته در سیمای اساطیری و حماسی ایران در امهات کتابهای تاریخی فارسی از قرن سوم تا پایان حکومت صفویه باشد.
نتایج این پژوهش، که به روش توصیفی ـتحلیلی انجام شده است، عبارتاند از: حذف بسیاری از اندیشههای دین زرتشتی از سیمای اساطیر ایرانی در نتیجه غلبه اعراب و نفوذ اسلام، دگرگونی در پارهای اعمال و کردارهای شخصیتهای اساطیر ایرانی و نفوذ آموزههای اسلامی در آن و اختلاط و آمیختگی با اسرائیلیات، دگرگونیهایی که در قالب شخصیتها، داستانها و جغرافیای اساطیری راه یافت و اختلاطهایی که بهواسطه رواج اسرائیلیات بهشکل همزمانی، نسبسازیهای جعلی، یکسانپنداری و وابستگیهای جغرافیایی اساطیر ایرانی را تحت تأثیر خود قرار داد. از دیگر دستاوردهای این پژوهش، نمایاندن نفوذ تفکرات قوم سامی در اساطیر ایرانی و منطق باورپذیری عصر مورخ بر روایات ایرانی است که به افسانهپردازیهای گوناگون درباره آنها منجر شده است.
یحیی کاردگر، جلد 32، شماره 97 - ( پاييز و زمستان 1403 )
چکیده
فرهنگ و ادبیات ایران، از آغاز ظهور عیسی مسیح، توجّه ویژهای به او و دین مسیحیّت داشتهاست. این ویژگی، بنا به دلایل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و عقیدتی در عصر صفویه، برجستهتر شدهاست. صائب که بزرگترین شاعر این عصر است؛ در انعکاس این ویژگی در اشعارش سهم بیشتری دارد. این مقاله در شیوهای توصیفی-تحلیلی، حوادث زندگی مسیح را در مجلّدات ششگانهء دیوان او مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیدهاست که ویژگیهای دینی عصر صائب، نگاه عرفانی و اخلاقگرای او، دلبستگی مخاطبان شعر صائب به مسیح و دین مسیحیّت و سرانجام، تمایل صائب به مضمونسازی و نازکخیالی و اشراف او به وقایع زندگی پیامبران آسمانی در ارائه تصویری کامل از سیمای مسیح، نقش اساسی داشتهاست. او با اشاره به زندگی مسیح و سایر فرستادگان الهی در پی نزدیک کردن ادیان و مذاهب به یکدیگر است؛ هدفی که نیاز امروز جامعه جهانی است.
|
|
|
|
|
|