|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
5 نتیجه برای صفری
علی اصغر بابا صفری، گلپر نصری، جلد 17، شماره 66 - ( 12-1388 )
چکیده
سیفالدین اسفرنگی ـ شاعر پارسیگوی کمشناخته ـ به اقرب احتمالات در سده ششم هجری دیده بر جهان گشود. زادگاه او به گواهی نامش و اتفاقِ تذکرهنویسان اسفرنگ یا اسفره از توابع سمرقند است و از این نگاه دیوان او در بررسی زبان حوزه فرارود (= ماوراءالنهر) پایگاه و جایگاهی ویژه دارد. سیف در صناعت شاعری به بسیاری از پیشینیان و همروزگارانِ خود چشم داشته و قصاید آنان را نمونه قرار داده و استقبال کرده است؛ از خیلِ منظورانِ او میتوان به مسعودسعد، امیرمعزّی، عثمان مختاری، عمعق بخاری، سنایی، انوری، مجیر بیلقانی، خاقانی و ظهیر فاریابی اشاره کرد که از این میان اقبال او به شعر خاقانی نظرگیرتر و از لونی دیگر است. در این مقاله شماری از همانندیهای واژگانی و معنایی میان ابیات سیف اسفرنگی و خاقانی را به دست دادهایم؛ این همانندیها میتواند نشان از آن داشته باشد که سیف دیوان خاقانی را از نظر گذرانده است.
سید علی اصغر میرباقری فرد، سید مرتضی هاشمی، حکمتالله صفری فروشانی، جلد 18، شماره 68 - ( 4-1389 )
چکیده
این مقاله بر آن است تا نشان دهد مبحث «قصر» در منابع فارسی علم معانی چندان به سامان و منسجم نیست. در این آثار مرز میان جملههای مقصور ادبی تعییننشده است؛ علاوه بر این، تقسیمبندیهای آن بر اساس اشراف و تسلط خواننده بر قصد متکلم یا مخاطب شکل میگیرد. نگارنده در این مقاله با نقد و تقسیمبندیهای سهگانه کتابهای معانی نتیجه میگیرد که جملات مقصور حقیقی و غیرادعایی باید در حیطه زبان و جملات غیرحقیقی و ادعایی باید در حوزه ادبیات بررسی شود و همچنین تغییر در لحن خواندن یا شدت تلفظ کلمات، موصوف و صفت یا صفت و موصوف آن را تعیین میکند و در تبیین قصرهای «افراد، قلب، تعیین» شناخت مخاطب بسیار ضروری است. نهایتاً اینکه جایگاه جملات مقصور در ذیل انواع جمله و مقاصد ثانوی آن مشخص نشده است. در پایان پیشنهاد میشود که در آموزش یا تجزیه و تحلیل مبحث قصر پنج عنوان «موضوعشناسی، ادبیتشناسی، مخاطبشناسی، جملهشناسی و غرضشناسی» در نظر گرفته شود.
جهانگیر صفری، مهدی احمدی، جلد 23، شماره 78 - ( 3-1394 )
چکیده
اغلب دستورنویسان سنتی در شرح اضافه اقترانی از اضافه استعاری کمک میگیرند، اما تفاوت زیادی بین این دو اضافه وجود دارد. مهمترین این تفاوتها در ساختار تشبیهی اضافه استعاری است که اضافه اقترانی چنین ساختاری ندارد.
برخلاف نظر دستوریان که مضاف را در اضافه اقترانی قصد اصلی میدانند، آنچه در اضافه اقترانی مدنظر است ترکیبِ مضاف و مضافالیه است نه هریک از آنها بهتنهایی. در اغلب جملههایی که در آنها اضافه اقترانی بهکار رفته است با حذف مضاف یا مضافالیه، جمله مفهومی کنایی پیدا میکند؛ مفهومی که از ترکیب اضافی به دست میآید.
راهکاری که دستورنویسان سنتی برای مشخصکردن ویژگیهای اضافه اقترانی بیان کردهاند نادرست است. دستورنویسانی هم که از منظر زبانشناسی به بررسی موضوع پرداختهاند نیز نتوانستهاند حق مطلب را ادا کنند و به ظاهر ترکیب اکتفا کرده و همه اضافهها را در یک گروه تحت بررسی قرار دادهاند و از تفاوتهای معنایی آنها غفلت کردهاند.
نتیجه تحقیق حاضر به این نکته منتهی شد که در توضیح اضافه اقترانی نباید مقایسهای بین اضافه اقترانی و استعاری صورت گیرد. شباهت این دو اضافه صرفاً در ساختار «هسته+ـِ+ وابسته» است.
اگر در بررسی اضافهها، فقط ساختار مدنظر باشد، همه اضافهها در یک گروه قرار میگیرند اما صرفاً به ظاهر ترکیب اکتفاکردن کاملکننده مفاهیم دستوری نیست.
بهتر است در بررسیهای دستوری ساختار و معنا با هم در کانون توجه قرار گیرند. با این نگاه در اضافه اقترانی آنچه مدنظر است مفهوم کنایی این نوع اضافه است، نه مضاف و مضافالیه به تنهایی.
جهانگیر صفری، سیدکاظم موسوی، اسماعیل صادقی، ابراهیم ظاهری عبدوند، جلد 25، شماره 82 - ( مقالات منتشر شده 1396 )
چکیده
مدرنیته تغییرات گستردهای را در نهاد خانواده ایرانی رقم زد که این تغییرات در رمان فارسی بازتاب یافتهاست. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مدرنیته در ساختار سنتی خانواده، با تکیه بر رمان شوهرآهو خانم و با روش تحلیل محتوای کیفی است. تأثیر مدرنیته بر روابط بین اعضای خانواده، ایجاد تغییر در کارکردهای خانواده، حضور زنان در جامعه، و ازدواج و طلاق از جمله موضوعهای بررسیشده در این پژوهش هستند. افغانی کوشیده است ازطریق عناصر و صناعت داستانی انقلاب خانواده ایرانی را در دوره پهلوی اول بهتصویر بکشد. یافتههای پژوهش نشان میدهد مدرنیته سبب شدهاست تا اقتدار پدر در خانواده ایرانی کاهش یابد و زنان نیز، با بهدستآوردن استقلال و فردیت، در اجتماع حضور فعالتری داشته باشند. همچنین، سنتیترین اعضای خانواده به مدرنیته گرایش یافتهاند، هرچند برداشت آنها از مدرنیته سطحی است که این بهسبب سطحیبودن برداشت از مدرنیته در دوره تحت بررسی است.
پریوش میرزاییان، جهانگیر صفری، امین بنیطالبی دهکردی، جلد 27، شماره 87 - ( 10-1398 )
چکیده
برقراری ارتباط شامل تمام راههایی است که بشر برای تأثیرگذاری بر دیگران بهکار میبندد، این عمل نهتنها شامل سخنگفتن یا نوشتن، بلکه شامل تمام رفتارهای انسان در حالتهای مختلف میشود، بنابراین، دو دسته از نشانههای ارتباطی وجود دارد که بشر در برقراری ارتباط از آنها استفاده میکند: نشانههای کلامی و نشانههای غیرکلامی. در علم ارتباطات به چگونگی تأثیرگذاری نشانههای غیرکلامی در انتقال پیام توجه ویژه شده است. تحقیقات نشان داده است بخش بزرگی از پیامها از طریق نشانههای غیرکلامی به دیگران منتقل میشود. در شعر نیز هنرمند از نشانههای کلامی و غیرکلامی بهره میبرد تا در ارتباط با مخاطب تأثیرگذارتر باشد، اما اغلب در تحلیل شعر تمرکز بر نشانههای کلامی است. مهدی اخوانثالث یکی از شاخصترین شاعران روایی معاصر است که ویژگی خاص روایی شعرش بستری مناسب برای استفاده از نشانههای غیرکلامی فراهم میآورد. در این پژوهش به چگونگی استفاده اخوانثالث از نشانههای ارتباط غیرکلامی در شعر در جهت پاسخ به این پرسشها پرداخته شده است: اخوانثالث در تصاویر شعریاش از کدام نشانههای ارتباط غیرکلامی استفاده کرده است؟ نشانههای ارتباط غیرکلامی در شعر اخوانثالث چه معانیای را به مخاطب القا میکنند؟ آیا بین نشانههای ارتباط غیرکلامی و اندیشه غالب اخوانثالث در شعرش ارتباط معناداری وجود دارد؟ این پژوهش نشان داد اخوانثالث در شعرش برخی از مفاهیم و پیامها را با تصویرکردن نشانههای غیرکلامی مربوط به چشم، دست، پا، سر و گردن، لب و دهان و... منتقل کرده است. بسامد استفاده از این نشانهها در شعرهایی که ویژگی داستانی و روایی دارند بیشتر است. پیامهای منتقلشده از این نشانهها اغلب حزن، اندوه، ترس، نگرانی، اضطراب، عدم اطمینان و ناامیدی است. بسامد بالای لبخندهای دروغین و استفاده مکرر از پیامهای آوایی آه و سکوت نشان میدهد تزویرها، دوروییها و ناراستیها فضای فکری اخوانثالث را، در بیشتر شعرهایش، آکنده از اندوه و ناامیدی کردهاند. استفاده از این نشانهها به شاعر این امتیاز را داده است که بهجای توضیح و تفسیر یک احساس یا تلاش برای انتقال یک پیام، در کلامی موجز، شعری پویا و تأثیرگذار به مخاطبان ارائه دهد.
|
|
|
|
|
|