|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای خاتمی
احمد خاتمی، علیمحمد سجادی، اسماعیل گلرخ ماسوله، جلد 24، شماره 81 - ( مقالات منتشر شده 1395 )
چکیده
هجویری با تألیف کشفالمحجوب یکی از برجستهترین آثار عرفانی را در ادب فارسی پدید آورده است. او تحت تأثیر تحولات فرقهای و اجتماعی جاری در جامعه، و بهتناسب زمینه فکری و مذهبی خود، دیدگاههای معرفتیاش را در کتاب مزبور تبیین کرده است. در این مقاله سعی شده است با رویکردی معرفتشناختی، آرای او درباره مسئله توحید و برخی موضوعات مرتبط با آن؛ یعنی ذات، صفات و رؤیت الهی بررسی شود. تحلیل معرفتشناختی آرای هجویری در زمینه توحید، ضمن اینکه عقیده او را درباره مراتب توحید آشکار میکند، نظر او را درباب دخالت یا عدم دخالت علم و آگاهی انسان در توحید روشن میکند. همچنین، معلوم میشود که او درباب ذات قائل به بقاست و تبدل را به صفات نسبت میدهد. بهنظر او، صفت به خود قائم نیست؛ درنتیجه، درباره خدا نیز معتقد است که صفات او قائم به ذات اوست و خدا با صفات خود قدیم است. در این مقاله، ضمن اینکه میان مسئله توحید و رؤیت الهی رابطه معرفتی دیده میشود، نظر هجویری نیز درباره مرتبه متعالی رؤیت در حصول ایمان و توحید الهی تبیین میشود.
احمد خاتمی، قدرت الله طاهری، یعقوب خدادادی، جلد 28، شماره 88 - ( 4-1399 )
چکیده
هدف مقاله حاضر بررسی وضعیت تاریخی خاصی است که در آن نسبتی تازه میان «متون ادبی» و «تربیت ملت» برقرار شد و صورتبندی متفاوتی برای «ادبیات» رقم خورد. برای رسیدن به این منظور از روش تبارشناسی استفاده شد. از منظر تبارشناختی، پدیدهها ذاتی فراتاریخی ندارند و در پی رخدادهای تاریخی و در درون مناسبات پیچیده قدرت برساخته میشوند. یافتههای پژوهش نشان میدهد، «شعر» و «تربیت» در گفتمان قرون میانی تعریف، کارکرد و صورتبندی خاصی داشتند و در پیوند با سازوکار قدرت وصولگر و ساخت سلسلهمراتبی جامعه، نسبتی با یکدیگر مییافتند. مواجهه حاکمیت قاجار و جامعه ایران با بحرانهای متعددی همچون جنگ، وبا و قحطی، قدرت وصولگر را با مانع مواجه کرد. با فعالشدن سازوکارهای جدید قدرت (انضباطی و زیستسیاست) و شکلگیری پیشفرض برابری، ساخت سلسلهمراتبی جامعه آرامآرام سست شد و مسئله تعلیم و تربیت عمومی همچون راه نجات دولت و ملت مسئلهمند شد. صورتبندی گفتاری نقد ادبی، «خلقیات مردم ایران» و «متون ادبی» را به ابژه تبدیل و نسبتی تازه میان این دو برقرار کرد. دراینمیان، مجموعهای از متون و موقعیتهای اجتماعی متفاوت ذیل دال واحد «ادبیات» گرد آمدند. نتایج پژوهش نشان میدهد که با تغییر سازوکارهای قدرت در دوره قاجار، گسستی اساسی در هستی تاریخی ایرانیان پدید آمد و نسبتهای تازهای میان امور برقرار شد؛ «ادبیات» و «تربیت» تعریف، کارکرد و مفصلبندی تازهای یافتند و نسبتی تازه با یکدیگر برقرار کردند.
|
|
|
|
|
|