|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
3 نتیجه برای حسنکلو
عسگر عسگری حسنکلو، حسین بیات، جلد 21، شماره 74 - ( 3-1392 )
چکیده
علیمحمد افغانی با انتشار نخستین رمانش، شوهر آهوخانم، به اوج شهرت ادبی رسید. انتشار این رمان در سال 1340 با توجه به خلأ فعالیت خلاقّه ادبی در سالهای پس از کودتای 28 مرداد 1332 و علل و عوامل اجتماعی، ادبی و تاریخی دیگری که در متن مقاله به آنها پرداختهایم، با استقبال شگفتانگیز خوانندگان روبهرو شد. در پی استقبال خوانندگان، منتقدان ادبی نیز به ستایش نویسنده و رمان او پرداختند و از علیمحمد افغانی بهعنوان "بزرگترین رماننویس معاصر" و از رمان شوهر آهوخانم بهعنوان "بزرگترین رمان قرن" یاد کردند. اما افغانی با اینکه بعدها رمانهای دیگری نوشت به دلایلی که بدانها پرداختهایم هیچگاه نتوانست اقبال خوانندگان و منتقدان را مجدداً به دست آورد. اکنون نیمقرن پس از انتشار این رمان و پیوستن آن به تاریخ رماننویسی معاصر ایران، میتوان با توجه به همه جوانب، به بررسی جایگاه علیمحمد افغانی و رمان برجسته او در سیر تکوین و تکامل رمان فارسی پرداخت و همچنین تأثّر نویسنده را از ادبیات داستانی پیش از او و تأثیرش را بر داستانهای پس از او نشان داد. وجوه جامعهشناختی و ادبی این رمان نیز در این مقاله بررسی شده است تا علل مقبولیت این اثر در بین خوانندگان و جایگاهش در رمان فارسی دقیقتر تبیین شود.
حسین بیات، عسگر عسگری حسنکلو، جلد 22، شماره 77 - ( 9-1393 )
چکیده
رمان شب هول، که بهدلیل انتشار در بحبوحه انقلاب اسلامی با اقبال زیادی مواجه نشده است، ازنظر ساختاری و تکنیکی نوآوریهایی دارد که آن را در جایگاه درخورتوجهی نزد خوانندگان، داستاننویسان و منتقدان قرار میدهد. بهدلیل پیچیدگی روایت و دشوارخوانی این رمان، در معدود نقدها و تحلیلهای منتشرشده اختلافنظرهایی درباره کیستی راوی و ترتیب زمانی روایتهای مختلف داستان دیده میشود. این مقاله رمان شب هول را با تمرکز بر روایت ذهنی و زمان داستانی بررسی کرده و با تمرکز بر مهمترین ابهامهای مربوط به زمان و روایت و ترتیب حضور شخصیتها در داستان نشان داده است که مؤلف در این رمان آگاهانه قصد داشته اثری با شاخصههای رمان نو بیافریند و با سلب اعتماد خواننده و ایجاد ابهام و تردید در ذهن او، بینش فلسفی خود را، که متأثر از زندگی در دوران مدرن است، منعکس سازد. با درنظرگرفتن ویژگیهای رمان نو و دیگر جریانهای مدرن رماننویسی میتوان تناقضها و پیچیدگیهای این رمان را که موجب خطای منتقدان در تحلیل این اثر شدهاند توضیح داد.
ندارد ابراهیم حسنکلو، ندارد رضا چراغی، جلد 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده
جدال بر سر نظریه ادبی و شعر نیما سابقهای طولانی دارد. منتقدان ادبی هرکدام از ظن خود یار نیما شدهاند و تفسیر مخصوصی از او ارائه دادهاند. مسئله این پژوهش بازخوانی انتقادی آرای پورنامداریانِ دهه هفتاد و براهنی، در جایگاه نمایندگان نقد دانشگاهی و غیردانشگاهی، خواهد بود. این پژوهش نشان داد که پورنامداریان و براهنی گاه در فهم خود از نیما دچار افراط شدهاند. نتیجه آنکه پورنامداریان علیرغم تلاش برای فهم نو از نیما همچنان گرفتار سنّتهای کلیشهای نقد ادبی است که باعث میشود شعر نو را ذیل شعر سنّتی تعریف کند. در سوی دیگر نیز براهنی از فرآیند تاریخی نظریهپردازی و شعر نیما غفلت کرده، در بعضی آرای خود به افراط گراییده و از بحرانی خبر میدهد که در شعر دهه هفتاد به بعد شاهد آن هستیم. بهعبارتی، سنّت و مدرنیته در آرای این دو منتقد بهوضوح سر ناسازگاری با هم دارند. پورنامداریان میخواهد شعر مدرن را با نقد سنّتی بیامیزد و براهنی در نقد خود دچار جزماندیشی میشود.
|
|
|
|
|
|