|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
4 نتیجه برای جمالی
مرادعلی واعظی، صفیه جمالی، جلد 26، شماره 85 - ( 11-1397 )
چکیده
مجله ادبی یغما، در حوزه شعر، با هدف حفظ دستاوردهای کهن و مبارزه با هرگونه بدعت و نوآوری فعالیت خود را آغاز کرد. این درحالی است که سالها از حیات شعر نو گذشته بود و شاعران برجستهای در شعر نیمایی ظهور کرده بودند. مقاله حاضر، با بررسی مسائل نظری مطرحشده در زمینه شعر در این مجله و تحلیل آماری، محتوایی شکل و مضمون اشعار آن و مشخصکردن شاعرانی که در این مجله به آنان بیش از دیگران توجه شده است، تلاش میکند دریابد یغما چقدر در پیگیری خطمشیای که در اولین شمارهاش برای خود در زمینه شعر ترسیم کرده، موفق عمل کرده است. آیا توانسته، بیاعتنا به جریان نوگرایی، راه سنت را در پیش گیرد یا اینکه از این جریان تأثیر پذیرفته است. نتایج این پژوهش، که با روش توصیفیـتحلیلی و تحلیل محتوا انجام گرفته است، نشان میدهد با اینکه یغما در چاپ اشعار بهسبک گذشته و همکاری با شاعران متعصب در این زمینه، اهتمام فراوان داشته است و درصد زیادی از اشعار آن را غزل (33 درصد) و قصیده (25 درصد) و مضامین شعری کهن و اخوانیات تشکیل میدهد، نتوانسته است به مطالبه مردمی که در زمینه نوگرایی شکل گرفته است بیتوجه بماند؛ بهگونهای که برای پاسخگویی به این نیاز روز، به نوآوریهای محتاطانه دست میزند و گاه بهاقتضای موقعیت، مجبور میشود شاعران نوگرا را بستاید و حتی از آنان شعر منتشر کند. بااینحال، رعایت جانب کلاسیکها، که قاطبه مخاطبان یغما را تشکیل میدهند، باعث میشود این کار هرگز در یغما به رویه تبدیل نشود.
دکتر مصطفی ذوالفقارطلب، دکتر محمد جمالی، جلد 29، شماره 90 - ( 4-1400 )
چکیده
زبان بهعنوان یکی از مؤلفههای مهم فرهنگ هر جامعه در تبادل اندیشههای مختلف، نقش اساسی ایفا میکند. از سوی دیگر، دانش فقه بهعنوان یکی از علوم شرعی کاربردی، رسالت استنباط احکام شرعی عملی مکلفان را بر عهده دارد. توصیف و تحلیل عناصر زبانی فارسی در متون کهن فقهی و آثار فقهی آن، هدف این پژوهش است. این نوشتار با روش توصیفی و تحلیلی، ضمن استقرا، نمونههایی از واژهها و عناصر زبان فارسی در متون برگزیده کهن فقهی را به دست میدهد، برخی ویژگیهای زبانی، دستوری و نحوی این نمونهها تحلیل میکند و برخی ویژگیهای برجسته نظیر کاربرد توأمان واژههای فارسی وعربی، تغییر ساختار نحوی جمله، و تغییر معنایی، تحول واجی و آوایی و تحریف واژههای فارسی در منابع کهن فقهی عربی و فارسی را دقیقتر بررسی میکند.
نتایج این پژوهش حاکی از آن است که زبان فارسی در میان زبانهای غیرعربی در متون کهن فقهی از جایگاه ویژهای برخوردار است؛ بهطوریکه اغلب واژههای غیرعربی در این متون از زبان فارسی اقتباس و معرّب شدهاند. در کنار منابع کهن فقهی به زبان عربی، اندک منابع ارزشمند کهن فقهی به زبان فارسی نیز وجود دارند که بهعنوان نمونههایی از کاربرد زبان فارسی بهعنوان زبان دین از ارزش بیمانندی برخوردارند. این بررسی میدهد که اغلب مؤلفان متون کهن فقهی عربی که از زبان فارسی اثر پذیرفتهاند، از دیار فارس یا آشنا به زبان فارسی بوده و یا فقهای عربزبانی بودهاند که زندگی اجتماعی مسلمانان فارسیزبان در آثار آنان تجلی یافته است. در پژوهش حاضر به دو بخش از این آثار فقهی دقیقتر پرداخته شده است. نخست، حکم ترجمه فارسی قرائت سوره «فاتحه» در نماز که مذاهب فقهی در این مسئله دارای سه دیدگاه متمایز هستند. با بررسی ادله و مستندات این دیدگاهها، دیدگاه تفصیلی ناظر بر جواز ترجمه فارسی سوره فاتحه در حالت عدم توانایی بر قرائت درست و عدم جواز آن در حالت توانایی بر قرائت درست، دیدگاه برگزیده است. دیگر، دیدگاه فقهی جاری ساختن طلاق به زبان فارسی که در این مسئله دو دیدگاه متمایز وجود دارد. قول برگزیده در این مسئله، دیدگاه ناظر بر صحت و امکان فقهی وقوع طلاق به زبان هر قومی است.
جواد دهقانیان، سعید حسامپور، صدیقه جمالی، جلد 31، شماره 94 - ( 3-1402 )
چکیده
جمالزاده در بازنشر سرگذشت حاجیبابای اصفهانی چنان تغییراتی در اثر ایجاد کرد که زبان، بیان، لحن و شیوه نویسندگی میرزاحبیب اصفهانی دگرگون شد. تجدیدنظر جمالزاده در «پارهای عبارات کهنه» و «صرف و نحو جملات» این اثر، واکنش جامعه ادبی آن زمان را برانگیخت. برخلاف حفظ چارچوب اصلی اثر، روشکار او درقالب هیچیک از اصطلاحات فنی تصحیح انتقادی متون جای نمیگیرد. در پژوهش حاضر، برای درک چرایی و چگونگی روشکار جمالزاده در بازنشر سرگذشت حاجیبابای اصفهانی، به بررسی مقایسهای و تحلیلی سه اثر پرداخته شده است: دستنویس میرزاحبیب اصفهانی، نسخه چاپ فیلات، و بازنشر جمالزاده. بیستدرصد از حجم کتاب شامل دیباچه مؤلف و پانزده گفتار (پنج گفتار از آغاز، میانه و پایان اثر) انتخاب شده است. طبق نتایج بررسی، تغییرات ایجادشده در متن را در سهدسته میتوان گنجاند: 1. کاهش ازطریق حذف یا جایگزینی؛ 2. افزایش و معادلسازی؛ 3. جابهجایی اجزای کلام. بیشترین حجم تغییرات در متن با افزایش و معادلسازی واژهها، عبارات و جملهها و جابهجایی اجزای کلام ایجاد شده است و کمترین آن ازطریق حذف و جایگزینی. این تغییرات دو هدف را دنبال میکند: 1. تقویت عناصر داستانی اثر؛ 2. نزدیککردن داستان به فهم عوام با استفاده از ظرفیتهای زبان عامه، در ادامه نهضت سادهنویسی عصر قاجار. بااینحال، جمالزاده ضربات جبرانناپذیری بر بلاغت نثر ترجمه میرزاحبیب وارد کرده است.
راشین مبشری، حسین حسنپور آلاشتی، فاطمه جمالی، جلد 31، شماره 95 - ( 8-1402 )
چکیده
هر شاخه از هرمنوتیک همچون برشی از واقعیت است. هرمنوتیک تلفیقی ما را با بخش بزرگتری از واقعیت مواجه میکند. ازآنجاکه تصویر نسبت به متن حجم بیشتری از اطلاعات را در خود جای میدهد، در هرمنوتیک تلفیقی با استفاده از ظرفیتهای تصویر، میتوان عناصر مربوط به تحلیل مؤلف، متن و مخاطب را در فضایی تعاملی با هم ادغام کرد و در قالب یک تصویر بهنمایش گذاشت. در مقاله حاضر، براساس رویکرد هرمنوتیک تلفیقی، که ابتدا به بررسی عناصر متن و احوال مؤلف میپردازد و سپس با استفاده از تحلیلهای روانشناختی بهدنبال مصداق خارجی عناصر متن در زندگی و احوال مؤلف است، شعر «بیدل» مهدی اخوانثالث بررسی شد. در این بررسی مشخص شد که تصاویر عمق برپایه تصاویر اثباتی از طریق قابلیت تجسم (تجسم آزادی در کبوتر) بهکار گرفته شده است. تصویر عمق بهمعنای استفاده از وجوه ثانویه کلمات و تصویر اثباتی به مفهوم تلاش مؤلف برای بیان نظر خود و همراهکردن مخاطب است. بهلحاظ ساختار تصویرپردازی، «کبوتر»، «خون»، «برج»، و «گمشده»، بهمنزله تصویر مرکزی در کانون قرار دارد که با استفاده از توصیف و نیز با بهرهگیری از نمادپردازی، تصاویر شعری با استخدام معنای ثانویه کلمات خلق شدهاند. این تصاویر، با توجه به وزن مضارع مسدس اخرب مکفوف، لحنی تغزلی دارد. همچنین، این شعر بهلحاظ کارکرد، سیاسی و اجتماعی است و همچون یک بیانیه انتقادی، ناامیدی جامعه واپسزده در اثر کودتا را بهتصویر کشیده است. این شعر از تصویر سینمایی بهره میگیرد؛ چراکه دارای روایت داستانی و غنای تصویری بهجهت بهرهگیری از معنای ثانویه کلمات است. درواقع، شاعر با استفاده از نمادپردازی و معنای ثانویه کلمات، سعی دارد مخاطب را با نیت خود، که موضعگیری درباب یک واقعه تاریخی، سیاسی، و اجتماعی است، همراه کند.
|
|
|
|
|
|