:: سال 18، شماره 68 - ( 4-1389 ) ::
جلد 18 شماره 68 صفحات 89-69 برگشت به فهرست نسخه ها
شعر معاصر و چهار فرم غیرروایی
محمد خسروی شکیب
استادیار دانشگاه لرستان
چکیده:   (7295 مشاهده)

نقد نو با سرکردگی منتقدانی چون پن وارن، ویمست، کلینث بروکس و رنه‌ ولک در تلاش برای خوانش و کشف دقیق و علمی توانایی ادبیات منظوم، به تفاوت‌ها و تمایزهای بین شعر کلاسیک و شعر معاصر در ادبیات انگلیس رسید. شاخه جنوبی نقد نو در آمریکا که بیشتر از شاخه شمالی در انگلیس ـ ریجارد، الیوت، امپسون ـ به مشخصه‌اهای هستی‌شناختی و صوری شعر توجه علمی داشتند، به این اعتقاد رسیدند که عنصر غالب در نظام صوری اشعار کلاسیک روایت است. بروکس در کتاب شعر مدرن و کلاسیک نظام صوری اثر هنری را تابع روح زمانه و میزان پیچیدگی جامعه می‌داند. او معتقاد است که منتقدان باید در سطحی درونی‌تر، ژرف‌تر و انتزاعی‌تر به آثار ادبی بنگرند. بروکس در کنار نظام روایتی حاکم بر شعر کلاسیک چهار نوع فرم غیرروایی ـ مقوله‌ای، خطابی، انتزاعی، تداعی‌گر ـ را برای شعر معاصر انگلیس و امریکا در نظر می‌گیرد. او می‌گوید این نظام‌های غیرروایی پیچیده‌تر از نظام روایی هستند و گاهی نیز با هم می‌آمیزند  و نظام صوری دشوارتری را پیش روی مخاطب قرار می‌دهند. سؤال این مقاله این است که آیا می‌توان شعر معاصر ایران را با استناد به این فرم‌های غیرروایی نقد صوری کرد یا نه؟ پیش‌فرض این است که در کنار حضور فرم روایی در شعر نیما، اخوان و دیگران فرم‌های غیرروایی یا صورتی ترکیبی از چند فرم غیرروایی در شعر معاصر قابل کشف است که این خود لازمه روح زمان و مقتضیات مکان و هدف هنر در‌ان برهه زمانی است

واژه‌های کلیدی: نقد ادبی، شعر معاصر، نظام صوری، فرم‌های غیرروایی
متن کامل [PDF 204 kb]   (1583 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي |


XML   English Abstract   Print



بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
سال 18، شماره 68 - ( 4-1389 ) برگشت به فهرست نسخه ها