اگر با کمک دستور به سراغ متون گذشته برویم قطعاً در فهم و تفسیر متون ما نقش چشمگیری دارد. «اضافه» هم شاید به دور از این مشکلات نباشد. البته هدف عمده این مقاله، شناخت اضافه و تحلیل آن از منظر دستور تاریخی بر اساس مثنوی است تا مواردی از سبک و سیاق و راز جذابیت و وجه تمایز آن از سایر آثار مشخصگردد. اضافه و ارتباط بین مضاف و مضافالیه و چگونگی ارتباط و شکلگیری وابسته اضافی، مباحثی است که بهطور دقیق به آنها پرداخته شدهاست. روش این پژوهش، توصیفی – تحلیلی از نوع مطالعۀ موردی است. جامعۀ هدف، ششدفتر مثنوی بوده و دادهها بر اساس مطالعات کتابخانهای گردآوری شده است. هر چند روش این پژوهش، توصیفی - تحلیلی است و نگارنده تصویری روشن و دقیق از گروههای اسمی با وابسته اضافی در ششدفتر مثنوی فراهمنموده و گزارش معناداری از ویژگیهای زبانی آن ارائه مینماید اما در جای خود پژوهشی کیفی است؛ زیرا پژوهشگر سعیکرده تا در این تقسیمبندی نکتههای بدیعی ارائه و بسیاری از بخشها را آن قدر تکرارکند تا به نتیجهای درست و منطقی دستیابد. خلاصهاینکه در پرتو این مطالعه، کاربرد اضافه و نقشنمای آن و شکلهای اضافه در جمله های مثنوی معین میشود؛ ارتباطهای گوناگون مضاف و مضافالیه با واژگان و ترکیبات خاص و دلخواه مولانا روشن میگردد؛ در نهایت، چگونگی فک و وصل اضافه و الگوهای گروه اسمی ازجمله مواردی است که سبک و سیاق مثنوی و مولانا را نشان میدهد.
Paknahad M. Construction of additional grammar (mozaff and mozaff elayh) in Masnavi of Rumi. Persian Language and Literature 2024; 32 (96) URL: http://jpll.khu.ac.ir/article-1-4318-fa.html
پاک نهاد محمد. ساخت دستوری اضافه( مضاف و مضاف الیه) در مثنوی مولانا. زبان و ادبيات فارسی. 1403; 32 (96)