زبان فارسی زبانی است ترکیبپذیر. همین موضوع سبب شده که بعضی شاعران و نویسندگانی که از خلاقیت ذهنی خوبی برخوردار بودهاند بکوشند تا به خلق ترکیبهای تازه دست یابند. نظامی گنجهای از جمله گویندگانی است که در آثارش با صدها ترکیب تازه و بیسابقه روبهرو میشویم. نظامی از یک سو بهجهت بهرهمندی از هوش و استعداد فراوان و از سوی دیگر هم بهلحاظ آنکه ذوق اهل زمانه خواستار سخن تازه بود و هم از آن رو که تکامل طبیعی زبان ایجاب میکرد، توجه خاصی به این موضوع نشان داده است. اگرچه نظامی در ساختن ترکیبهای جدید خود را به بعضی ترکیبهای خاص محدود نمیکند، رویهمرفته تعابیر کنایی در آثار او بسامد بالاتری دارد. یکی از این ترکیبها ترکیب کنایی "کبکشکستن" است که داستانسرای گنجه تنها سه بار از آن در خسرو و شیرین و شرفنامه استفاده کرده است. معانیای که در فرهنگهای لغت برای این ترکیب کنایی نوشتهاند بدین قرار است: عشوهکردن، پیگمکردن و پنهانداشتن راز. درباره ساختار این ترکیب هرچند در جایی بحثی نشده است، میتوان در این مورد به فرضیههایی چند قائل شد. آنچه در این نوشتار بدان میپردازیم از طرفی به این فرضیهها مربوط میشود و از طرف دیگر به معانی ذکرشده در فرهنگها تا دریابیم که این معانی تا چه اندازه قابل اعتناست و آیا معنی دیگری نیز برای آن متصور است یا نه.