دستهای از آثار ادبی شامل منظومههای روایی با درونمایه مبارزه قهرمان در مسیر پرفراز و نشیب عشق بهمنظور وصال است که با عنوان «عاشقانه رزمی» معرفی میشوند. از آثار معرف این ژانر از قرن پنجم تا دهم منظومه ورقه و گلشاه عیوقی، هماینامه سروده شاعری ناشناس، سامنامه، همای و همایون خواجوی کرمانی، مثنوی جمال و جلال سروده نزلآبادی و بدیعالزماننامه از شاعری ناشناس است. برخی از مهمترین ویژگیهای ژانری روایات در ضمن شخصیتپردازی قهرمان آشکار میشود. قهرمان این دسته از روایات بهسبب قرارگرفتن ذیل یک ژانر واحد، برخی ویژگیهای مشترک دارد. داستان منظومههای عاشقانه رزمی به روایت زندگی قهرمانهایی میپردازد که شخصیتشان جامع، ناشناخته، از نسل بزرگان و شاهان، قهرمان مسافر، عاشق، پهلوان، اخلاقگرا، صلحطلب، یزدانپرست، موفق, عیار، و قهرمان مطلوب عامه است. ازسویدیگر، بهسبب عوامل واقعنما، سنت نقل و برونمتن، میتوان قهرمان را برمبنای یک تقسیمبندی ایرانی-اسلامی در یکی از مراتب خدا، پیامبر، اولیاءالله، رهبر و مردم عامه قرار داد که در روایت عیوقی، رهبر و در دیگر روایات، اولیاءالله است؛ نیز، براساس نظریه فرای، قهرمان این روایات در مرتبهای برتر از دیگر انسانهاست. شخصیت قهرمان، به میزانی متغیر، بهسبب ذائقه ادبی مردم و شهرت برخی آثار ادبی در دوره سرایش تحتتأثیر شخصیتپردازی داستانهای شاهنامه، اسکندرنامه نقالی و حمزهنامه است. با توجه به وضعیت سیاسی و مذهبی حاکم بر جامعه عصر سراینده، مذهب قهرمان بهتدریج برجسته میشود، تا جایی که در بدیعالزماننامه به قهرمانِ متعصب تبدیل میگردد.