کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
6 نتیجه برای موضوع مقاله:
محمود فتوحی،
دوره 1، شماره 1 - ( بهار و تابستان- 1383 )
چکیده
این مقاله رابطه میان تصویر شاعرانه با نگرش و عاطفه را به بحث گذاشته است و سه گونه ارتباط میان ذهن شاعر با شیء معرفی میکند: همسانی، یگانگی و حلول. در حالت همسانی، «من شاعر» با شیء (موضوع) همراهی و همدلی میکند و پیرامون آن میچرخد، و در حالت یگانگی، «من» احساسش را در شیء (موضوع) میآمیزد و به شیء حیات و حس و شخصیت میبخشد. در حالت حلول، «من» و شیء در هم ذوب میشوند. این سه حالت در واقع، درجات مختلف ارتباط ذات شاعر با اشیاء را نشان میدهد. نگرش نیز ساخت پنهان ذهن و شخصیت انسان است. در کار هر هنرمند بزرگ یک ایده مسلط وجود دارد که بر سراسر آثار او سایه میافکند و در لابه لای تصویرها، در فرم، ساختار، مفهوم و مضمون آثارش حضور دارد. این ایده مسلط در این مقاله «نگرش» نامیده شده است. شاعری که نگرش خلاق و فردی دارد درونمایه مسلط و منسجمی بر تصویرها و زبان او سایه میافکند. همه آن عناصر را میتوان خوشههای یک «استعاره»1 بزرگ به حساب آورد. یک «استعاره مرکزی» یا یک ذهنیت واحد که تمام ساختها و تصویرهای فرعی بر گرد آن استعاره مرکزی میچرخد. کشف این استعاره در حکم یافتن کلید ورود به ذهن و شخصیت هنرمند است.
عباس ماهیار،
دوره 1، شماره 1 - ( بهار و تابستان- 1383 )
چکیده
تعریف علوم غریبه مانند سحر، جفر، تسخیر ارواح، تسخیر جن و علوم خمسه محتجبه (=کیمیا، لیمیا، هیمیا، سیمیا و ریمیا) و اهداف این علوم و پیشینه تاریخی آنها نزد اقوام مختلف، موضوع این مقاله است. نویسنده نخست به بررسی علوم غریبه پرداخته و پس از آن انعکاس این علوم در شعر خاقانی را مورد مداقه قرار میدهد؛ آنگاه نمونههایی از تصاویر خیال در شعر خاقانی ارائه میکند که شاعر با استفاده از عناصر مربوط به علوم غریبه ساخته است. نویسنده با اشاره به دانش خاقانی در این باب، ابهامهای موجود در ابیات را تبیین میکند.
حکیمه دبیران،
دوره 1، شماره 3 - ( پاییز و زمستان- 1383 )
چکیده
در این مقاله نخست به اجمال از تأثیر و تأثّر شاعران از یکدیگر سخن رفته، و به لزوم بررسی شباهتهای صوری و معنوی آثار آنها اشاره شده است. این تأثیر و تأثر را در شیخ فریدالدّین عطّار، عارف قرن 6 و 7 ه .ق صاحب منطقالطّیر و تذکرهالاولیا، و شیخ محمود شبستری، عارف قرن 7 و 8 هجری صاحب منظومه عرفانی گلشنراز میتوان دید. شبستری از سویی به تتبّع از سخنوران گرانقدری چون عطّار میبالد، و از دیگرسو اخذ مضامین دیگران را همچون استراق سمع دیو از فرشته میداند و مشابهت معانی و مفاهیم را از نوع توارد قلمداد میکند و با اظهار ارادت به عطّار، آثار خود را شمّهای از طبله عطّار میخواند. در این تحقیق، تمام مضامین مشابهی که به نظر شارح گلشنراز، شیخ محمّد لاهیجی رسیده گردآوری شده، و علاوه بر آن در باب اصطلاحات عرفانی همچون وحدت وجود، تجلّی، عشق و فقر و فنا توضیحاتی آمده است که برای شناخت و رفع ابهام ابیات دو شاعر مفید است.
ناصرقلی سارلی،
دوره 2، شماره 5 - ( بهار و تابستان- 1384 )
چکیده
برخلاف زبانشناسی همگانی که گفتار را در مقام نظر و عمل بر نوشتار اولویت میدهد، در بحث زبان معیار و معیارسازی، تقدّم با نوشتار است. این امر دلایل اجتماعی و فرهنگی و فنّی دارد و به ویژگیهای کارکردی و ساختاری نوشتار باز میگردد. ویژگیها و ساختار نوشتار آن را معیارپذیر و ویژگیها و ساختار گفتار آن را معیارگریز ساخته است؛ بهطوری که برخی وجود معیار گفتاری را انکار میکنند. با این حال زبانشناسان اجتماعی برای زبان معیار، گونه گفتاری قائلند ولی در تعریف آن تساهل میکنند. با آنکه معیار گفتاری قاعدتاً باید هنجارها و ملاکهای خاص خود را داشته باشد، هنجارها و ملاکهای نوشتار بر آن تحمیل میگردد و نوشتار برای گفتار به مثابه راهنما عمل میکند. هرچه فاصله میان گفتار و نوشتار در زبانی کمتر باشد، آن زبان درجه معیاری والاتری دارد. شکاف میان گفتار و نوشتار گاهی سبب مرگ زبانهای معیار گشته است.
عباس بگجانی، حکیمه دبیران،
دوره 5، شماره 14 - ( بهار و تابستان- 1389 )
چکیده
منظومههای دینی یکی از حوزههای میراث پربار ادب فارسی است که با وجود شمار قابل توجهشان، پژوهشگران کمتر به آنها پرداختهاند و بسیاری از آنها ناشناخته و در حدّ همان نسخههای خطی باقی ماندهاند. این منظومهها درباره موضوعات مختلف دینی و اغلب یکی از بزرگان مذهبی سروده شدهاند و از دو جنبه تاریخی و زبانی درخور مطالعه و بررسی هستند. «حماسههای دینی» عنوانی است که در پژوهشهای پیشین به این منظومهها اطلاق شده است. ما در این مقاله با دستهبندی این آثار بر اساس محتوا نشان دادهایم که تنها یک دسته از آنها تحت چنین عنوانی قرار میگیرند. در ادامه به کتابشناسی منظومههایی که حول محور شخصیت امام علی(ع) سروده شدهاند پرداختهایم و اطلاعات مختصری نیز درباره هریک ارائه دادهایم.
یدالله بهمنی مطلق، ملاحت نجفی عرب،
دوره 6، شماره 16 - ( 2-1390 )
چکیده
میرزاده عشقی یکی از شاعران نوپرداز و روشنفکر عهد مشروطه است که از تأثیرات انقلاب مشروطه بهدور نماند. تحولات و رویدادهای روزگار در محورهای مختلف شعر او اثر عمیق گذاشت و قبل از بسیاری از همعصرانش او را به سوی استفاده از واژگان فرانسوی و رویکردهای جدید ادبی سوق داد. او جزء اولین کسانی است که جان خود را در راه آزادی و عشق وطن فدا کرد. انعکاس مکاتب ادبی جهان از قبیل رئالیسم (در منظومه احتیاج)، سمبولیسم (سه تابلو مریم، قسمتهایی از کفن سیاه و برگ بادبرده)، رمانتیسم (قسمتهایی از ایدهآل، کفن سیاه، رستاخیز شهریاران ایران، برگ بادبرده و ...) و پست مدرنیسم که شاعر در هالهای از تخیل به شکستن سنتها حتی مدرنیسم میپردازد و...؛ و مکاتب سیاسی از قبیل آنارشیسم یا جامعه بدون حاکم و فقدان حکومت، ناسیونالیسم افراطی و ضداومانیستی (اشعاری که در آنها عشقی انسان را از ابلهترین حیوانات پستتر میداند) و... در اشعارش دیده میشود. در این مقاله تلاش میشود تأثیر این حوزه از ادبیات جهان بر شعر میرزاده عشقی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.