۱۱ نتیجه برای Ndvi
امید مفاخری، شهریار خالدی، علی اکبر شمسی پور، مصطفی فلاحی خوشجی، آذر کرمانی،
دوره ۱۶، شماره ۴۱ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده
مطالعه و واکاوی پدیده خشکسالی با اهداف مختلفی از جمله برنامهریزی، مدیریت منابع آب و مقابله با مشکلات ناشی از کمبود آب مورد توجه جامعه علمی و اجرایی هر منطقهای است. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین خشکسالی و شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی(NDVI) بر روی منطقه قروه و دهگلان کردستان صورت گرفتهاست. درپژوهش حاضربرای شناسایی سالهای با خشکسالی هواشناسی از شاخص Z در دوره آماری ۲۰ ساله (۱۳۶۸ تا ۱۳۸۷) استفاده شد بنابراین نتایج محاسبه دادههای آماری ایستگاه سینوپتیک قروه سال ۲۰۰۸ با مجموع بارش سالانه ۱۵۵ میلی متر و شاخص Z برابر با ۲,۳۱- ، سال ۲۰۰۰ با مجموع بارش سالانه ۲۵۳.۱ میلی متر و شاخص Z برابر با ۱,۰۵- و سال ۲۰۰۱ با بارش ۸/۲۳۹ میلیمتر و شاخص Z برابر با ۱,۲۲- سالهای شاخص خشکسالی هواشناسی تعیین شدند. برای بررسی خشکسالی اکولوژیکی از تصاویر ماهوارهای سنجنده MODIS استفاده شد. برای محاسبه شدت خشکسالی اکولوژی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بررسی مقایسه ای بین ۵ سال از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد و در ارتباط با هر تصویر نمونه های ۵۰۰ تایی به صورت تصادفی انتخاب گردید با بهره گیری از نمونه های تصادفی مقادیر NDVI هر سال در ستونی از جدول اخذ و محاسبات و مقایسه های آماری بین آن ها انجام شد و نتیجه حاصل از آن مشخص نمودن سال خشکسالی اکولوژی از تصاویر ماهواره ای بود. برای نشان دادن شدت خشکسال اکولوژی در تصاویر اخذ شده طبقه بندی نظارت نشده اعمال و محدوده مورد مطالعه به ۵ کلاسه طبق بندی شد. پردازش تصاویر ماهوارهای و نتایج شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) نشان دهنده مقادیر پایین میانگین شاخص در سالهای ۲۰۰۰، ۲۰۰۱ و ۲۰۰۸ بود که بعنوان سالهای نمونه خشکسالی اکولوژیکی تعیین شدند. سال ۲۰۰۱ کمترین مقدار NDVI را داشت و غیر از مناطق مرکزی که زیر کشت آبی بوده است بقیه مناطق تقریبا پوشش گیاهی خود را از دست داده اند.
عادل نبی زاده بلخکانلو، زهرا حجازی زاده، پرویز ضیائیان فیروزآبادی،
دوره ۱۸، شماره ۵۰ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
کاهش مداوم تراز آب دریاچه ارومیه در سالهای اخیر ، کاهش بارندگی و دبی رودخانه ها و خشکسالی های مداوم به دغدغه اصلی مردم ومسئولین تبدیل شده است. برای بررسی تغییرات اقلیمی و افزایش دما در حوضه آبریز دریاچه ارومیه از دو عامل سنجش ازدور و خواص حرارتی تصاویر ماهواره استفاده شد،که اهمیت تغییرات دمای سطح زمین(LST) و شاخص اختلاف نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) را نشان می دهد. این مطالعه با استفاده از داده های ماهواره مادیس در بازه زمانی(۲۰۱۰-۲۰۰۸) به منظور بررسی رابطه فضایی NDVI-Ts وNDVI-ΔT برای بررسی زمان واقعی وقوع خشکسالی کشاورزی صورت گرفت. هدف استخراج شاخص VTCI(شاخص شرایط درجه حرارت پوشش گیاهی) است که قادر به شناسایی تنش خشکی در مقیاس منطقه ای است. نتایج نشان داد که شیب برای لبه گرم منفی است، جائیکه برای لبه سرد مثبت است. شیب لبه گرم نشان می دهد که دمای حداکثر کاهش می یابد هنگامی که مقدار NDVI برای هر فاصله زمانی افزایش می یابد. شیب در لبه سرد نشان می دهد دمای حداقل افزایش می یابد هنگامی که مقدار NDVI افزایش می یابد. به طور کلی در لبه گرم و لبه سرد، مشاهده شده است که مقدار روند خشکسالی در طول سالهای ۲۰۰۹، ۲۰۰۸ در مقایسه با سال۲۰۱۰ بالاتر است. دربخشی از روز ژولیوسی ۲۵۷ شیب لبه سرد از سال ۲۰۰۸ به ۲۰۱۰ روند کاهشی دارد. اما در لبه گرم رهگیری پیکسلها برای ۲۰۰۸ بیش از ۳۲۳ درجه کلوین است درجائیکه در ۲۰۰۹ تا۲۰۱۰ در آن کمتر از ۳۲۳ درجه کلوین می باشد. به طور کلی مقدار ضریب همبستگی(R۲ ) در رابطه فضایی TS - NDVI بین (۰,۹۰-۰.۹۹) متفاوت است. پژوهش حاضر نشان داد که با یکپارچه سازی داده های ماهواره ای مادیس با داده های هواشناسی مقدار آستانه VTCI برای تنش خشکی ازسالی به سال دیگر متفاوت است که بسته به شرایط داده دارد.
وحید ریاحی، پرویز ضیائیان فیروزآبادی، فرهاد عزیزپور، پرستو دارویی،
دوره ۱۹، شماره ۵۲ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده
در این پژوهش، بهمنظور شناسایی و تفکیک اراضی زیرکشت محصولات غالب در ناحیه لنجانات در استان اصفهان از تصاویر چند زمانه سنجنده OLI، ماهواره لندست۸، مربوط به تاریخهای ۲۹ فروردین، ۱۶ تیر و۲ شهریور سال ۱۳۹۵ استفاده شد و با بهرهگیری از روش طبقهبندی حداکثر احتمال و شاخص نرمال شده تفاضل پوشش گیاهی (NDVI) محصولات زراعی در دوران متفاوت رشد و با توجه به تقویم زراعی آنها، نقشه الگوی کشت محصولات این منطقه نگاشته شد. جهت بررسی صحت نتایج، نقشههای تولید شده با دادههای مرجع مورد بررسی قرار گرفت. ضریب کاپا و صحت کلی در روش حداکثر احتمال به ترتیب ۰/۸۸و ۹۰ درصد و در روش استفاده از شاخص NDVI، بهترتیب ۰/۹۰و ۹۳ درصد برآورد گردید. همچنین، از آمار سازمان جهاد کشاورزی استان در سال زراعی ۹۵-۱۳۹۴ برای ارزیابی نتایج استفاده شد. نتایج نشان داد که سطح زیر کشت گندم و جو، برنج، و سیبزمینی و علوفه در روش حداکثر احتمال، درمقایسه با آمار جهاد کشاورزی بهترتیب خطایی برابر با ۱۰/۲، ۱۸/۶و ۱/۸درصد داشت، اما استفاده از شاخص NDVI، بهعنوان بهترین روش برآورد سطح زیر کشت در این ناحیه، در مقایسه با آمار جهاد کشاورزی بهترتیب دارای خطایی برابر با ۶/۶، ۶/۵و ۳/۲درصد بوده که نشاندهندهی کارایی مناسب شاخصهای گیاهی در برآورد سطح زیرکشت محصولات با توجه به فنولوژی آنها مشخص شد. بررسی نقشه کاربری اراضی و الگویکشت این ناحیه نشاندهنده تمرکز اراضی زراعی با نیاز آبی بالا و همچنین صنایع آببر در مجاورت رودخانه زایندهرود بوده است که لزوم تحلیل فضایی کاربریهای اراضی این منطقه را نمایان ساخته است.
محمد حسین ناصرزاده، زهرا حجازی زاده، زهرا غلامپور، بهلول علیجانی،
دوره ۲۰، شماره ۵۷ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
عناصر اقلیمی یکی از مهمترین متغیرهای محیطی تعیین کننده پراکنش جغرافیایی پوشش گیاهی و توزیع زمانی مکانی آن میباشند. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی روابط زمانی مکانی بین عناصر اقلیمی و مقادیر سبزینگی پوشش گیاهی در استان کهکیلویه و بویراحمداست. داده های مربوط به دو عنصر اقلیمی دمای سطح زمین و بارش در مقیاس ماهانه طی دوره آماری (۲۰۰۰-۲۰۱۵) به ترتیب از دو سنجنده MODIS و TRMM برای محدوده استان کهکیلویه و بویراحمد اخذ گردید. داده های مروبط به شاخص پوشش گیاهی بارز شده نیز در مقیاس ماهانه با رزلوشن فضایی ۲۵۰ متر از محصول MOD۱۳Q۱ سنجنده MODIS برای همان دوره آماری اخذ گردید. با استفاده از تحلیل همبستگی فضایی همزمان و با تاخیر، و تحلیل ارتباط تقاطعی اقدام به آشکارسازی ارتباط زمانی مکانی شاخص پوشش گیاهی بارزشده با دو عنصر اقلیمی دمای سطح زمین و بارش گردید. نتایج گویای آن بود که عنصر دمای سطح زمین، در همه ماهها به صورت همزمان بالاترین همبستگی را با پوشش گیاهی داشت و بالاترین همبستگی فضایی بین شاخص پوشش گیاهی و دمای سطح زمین، مربوط به ماههای دسامبر تا مارس بود. در این ماهها توزیع فضایی پیکسلهای حاوی مقادیر بیشینه شاخص پوشش گیاهی، منطبق بر دماهای حداکثر(۶ تا ۱۴درجه سانتی گراد) است در حالی که در ماه های، اوریل، می، و اکتبر و نوامبر بیشینه تمرکز پوشش گیاهی در بازه دمایی میانگین، یعنی، ۱۰ تا ۱۶درجه سانتیگراد مشاهده گردید و در مورد ماههای ژوئن تا سپتامبر بیشینه تمرکز شاخص پوشش گیاهی، در بازه دمایی حداقل یعنی ۱۵ تا ۱۷درجه سانتیگراد مشاهده شد ضمن اینکه همبستگی معنیداری نیز در این ماه ها مشاهده نگردید. در مورد ارتباط بارش و شاخص پوشش گیاهی بارز شده، نیز نتایج نشان داد که تنها مقادیر پوشش گیاهی فصل بهار(آوریل تا ژوئن) با یک تأخیر یک نیم ماهه، بالاترین همبستگی را با مقادیر بارش ماهانه دارد. در حالی که برای پوشش گیاهی سایر ماهها، همبستگی معنیداری با بارش، مشاهده نگردید.
پرویز ضیائیان فیروزآبادی،
دوره ۲۰، شماره ۵۹ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
داده ها، تصاویر و محصولات متنوع سنجش از دور ماهواره ای از زمان تولید این نوع منابع اطلاعاتی، جایگاه خود را در مطالعات خشکی،خشکسالی و کشاورزی به اثبات رسانیده است. در این میان باندهای مرئی، مادون قرمز نزدیک و حرارتی در تولید محصولاتی چون پوشش گیاهی و دمای سطح زمین از پرکاربردترین آنها محسوب میشوند. در این تحقیق، از داده های سنجنده MODIS به منظور بررسی و یافتن ضرایب رابطه فضایی اندکس پوشش گیاهی-دمای سطح( NDVI-TS) و NDVI- ΔTS برای استخراج زمان وقوع خشکسالی کشاورزی از ژوئن تا اکتبر سال های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰ در حوضه آبریز سیمینه رود استفاده شده است، شاخص شرایط دما–پوشش گیاهی( VTCI)و شاخص کمبود آب( WDI )که قادر به شناسایی تنش خشکی در مقیاس منطقه ای هستند از آنهااستخراج شده اند. نتیجه این تحقیق نشان داد، که در هردو شاخص، وضعیت تنش خشکی در سال های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ بیشتر بوده است. همچنین بر اساس رابطه فضای NDVI-TS در تمام سال های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰ شیب بالایی فضای مثلثی برای لبه گرم منفی است. این بدان معناست که با افزایش NDVI میزان LST کاهش یافته است درحالیکه برای لبه سرد شیب مثبت است. همچنین شیب به دست آمده از رابطه فضای NDVI-ΔTS برای خط خشک منفی است یعنی خط خشک یا خط حداقل تعریق-تعرق( ETR)یک همبستگی منفی با NDVI را نشان می دهد. درحالیکه برای خط مرطوب بالاخص در سال ۲۰۱۰ شیب مثبت بوده و در بقیه سال ها تغییر محسوسی دیده نمی شود. پژوهش حاضر نشان داد، مقدار آستانه VTCI برای تنش خشکی در سال ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ شدید بوده است.
عبدالمجید احمدی، ابراهیم اکبری، جواد جمال آبادی، مریم آل محمد،
دوره ۲۲، شماره ۶۴ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده
آگاهی از وضعیت پوشش گیاهی، تغییرات کاربری اراضی و دمای سطح زمین در هر منطقه و روند تغییرات زمانی و مکانی آنها در طول زمان برای برنامهریزیهای خرد و کلان از اهمیت زیادی برخورداراست. جهت استفاده بهینه از زمین، آگاهی از تغییرات کاربری اراضی ضروری می باشد که این امر معمولا با آشکارسازی و پیشبینی تغییرات کاربری اراضی امکانپذیر میگردد. سنجشازدور نقش بسیار مهمی در مطالعات منابع طبیعی بخصوص پوشش گیاهی، دمای سطح و تغییرات کاربری در هر مکان و همچنین داشتن قابلیت در دسترس بودن اطلاعات برای زمانهای مختلف تکنیکهای ارزشمندی را برای مطالعات و محققین فراهم کرده است.در این پژوهش بهمنظور بررسی روند تغییرات کاربری اراضی، پوشش گیاهی، دمای سطح زمین و مخاطرات ناشی از آن ها در سری زمانهای چندساله از تصاویر سنجنده ETM و OLI استفاده گردید. نتایج بهدستآمده نشان می دهد که تغییرات مساحت کاربریها در بازه زمانی ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ مساحت کاربریهای محدوده ساختهشده، کشاورزی و باغات افزایشیافته و مساحت اراضی بایر و مراتع کاهش پیداکرده است. پوشش گیاهی مصنوعی درمجموع روند افزایش داشته و زمینهای مرتعی روند کاهشی را نشان می دهد. با توجه به اهمیت پوشش گیاهی و نقش آن در تعدیل دمای سطح زمین، در مناطق با پوشش گیاهی فشرده و غنی دما روند کاهشی داشته است همچنین در بازه ی زمانی ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۷ بار دیگر بر محدوده ی ساخته شده افزوده شده و رشد شهر بصورت پراکنده ادامه یافته است که باعث تغییرات محیطی و افزایش دما در شهر شده است. تغییر در افزایش محدوده ی ساخته شده ی شهر باعث افزایش مخاطرات محیطی از جمله از بین رفتن زمین های کشاورزی مرغوب و همچنین افزایش روند دمایی در شهر شده است .با توجه به اینکه اکثر زمین های کشاورزی در محدوده اطراف شهر زیر کشت زعفران است که در فصول گرم سال نیز فاقد پوشش سطحی است لذا تغییرات در نوع کشت نیز می تواند بر دمای سطح زمین تاثیر بسزایی داشته باشد.
خدیجه میکائیلی حاجی کندی، بهروز سبحانی، سعید ورامش،
دوره ۲۳، شماره ۶۸ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده
مطالعه تغییرات پوشش و کاربری اراضی کاربرد گستردهای در برنامهریزیهای محیطی دارد. در طول یک دهه اخیر رشد روز افزون خشکی در حوضه دریاچه ارومیه به یک معضل مهم منطقهای و حتی ملی تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر آشکارسازی تغییرات پوشش/کاربری اراضی در بخش جنوبی و جنوبشرقی این حوضه با استفاده از دو تصویر تیر ماه در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۱۷ است. برای انجام پژوهش از تصاویر سنجندههای TM و OLI ماهواره لندست و شاخص NDVIاستفاده شد. نقشه های کاربری منطقه در دو سال مورد بررسی، با استفاده از دو سری داده شامل باندهای طیفی (سری داده اول) و همچنین باندهای طیفی و لایه فیلتر بافت (سری داده دوم) به روش الگوریتم حداکثر احتمال تهیه. و شش طبقه کاربری شامل اراضی کشاورزی آبی، دیم، باغ، مراتع، بایر و آب تفکیک گردید. ارزیابی و مقایسه صحت نقشه های کاربری بدست آمده از هر سری داده، با استفاده از نمونههای تعلیمی برداشت شده از تصاویر گوگل ارث انجام شد و شاخصهای ضریب کاپا، دقت کلی، دقت تولید کننده و دقت کاربر محاسبه گردید. طبق نتایج، سری داده های دوم از صحت طبقه بندی بالاتری برخوردار بوده و دقت کلی نقشه های سال ۲۰۰۰ و ۲۰۱۷ حاصل از سری داده های دوم به ترتیب ۹۳/۹۸ و ۲۹/۹۸ و سری داده های اول ۲۸/۹۹ و ۴۵/۹۱ بدست آمد. همچنین فیلتر بافت باعث کاهش اختلاط بین کلاسههای مرتع، اراضی کشاورزی آبی و باغ شد. نتایج ارزیابی تغییرات، گویای افزایش قابل توجه در مساحت اراضی کشاورزی آبی (۴۴/۱۳ درصد) و باغ (۵۸/۱) بوده، همچنین در بازه زمانی مورد مطالعه از مساحت پهنه های آبی و مرتع به میزان ۵۸/۱ و ۹۴/۲۲ درصد کاسته شده است.
هادی زارع خورمیزی، حمیدرضا غفاریان مالمیری،
دوره ۲۳، شماره ۶۹ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
آگاهی از خصوصیات پوشش گیاهی مراتع و همچنین عوامل موثر بر آن در برنامه ریزی های محیطی، آمایش سرزمین و توسعه پایدار بسیار حائز اهمیت است. با این حال نقشه های منطقه ای و به روز شده درصد پوشش گیاهی مراتع همواره در دسترس و قابل تهیه نیست. در پژوهش حاضر به منظور تهیه نقشه درصد پوشش گیاهی مراتع و پایش تغییرات آن در دوره های خشکسالی و ترسالی از شاخص NDVI سنجنده MODIS طی سال های ۱۳۷۹ تا ۱۳۹۶ با قدرت تفکیک مکانی ۲۵۰ متر و قدرت تفکیک زمانی ۱۶ روزه و همچنین شاخص خشکسالی SPI استفاده شد. منطقه مورد مطالعه بخشی از مراتع واقع در جنوب استان یزد می باشد؛ که در سال ۱۳۹۴ به منظور تهیه داده های زمینی، نمونه گیری از میزان درصد پوشش گیاهی از سطح مراتع منطقه مورد مطالعه صورت گرفت. بر اساس نتایج، شاخص NDVI دارای قابلیت مناسبی در تهیه نقشه درصد پوشش گیاهی می باشد؛ به طوری که ضریب تبیین (R۲) بین این شاخص و نقاط نمونه برداری شده ۰/۷۱ بدست آمد. بر اساس نتایج، به طور میانگین طی سالهای ۱۳۷۹ تا ۱۳۹۶، پوشش گیاهی منطقه مورد مطالعه ۱۱/۳ درصد بوده است. بیشترین و کمترین میزان درصد پوشش گیاهی در سطح منطقه مورد مطالعه به ترتیب مربوط به سالهای ۱۳۸۱ و ۱۳۷۹ که به ترتیب دارای وضعیت های ترسالی متوسط و خشکسالی بسیار شدید بودند، با میانگین ۱۴/۶ و ۹/۲ درصد مشاهده شد.
ُسارا کاویانی آهنگر، رسول مهدوی، غلامرضا زهتابیان، حمید غلامی، آشوک کومار چاپاگین،
دوره ۲۴، شماره ۷۲ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
بیابانزایی یک تهدید جدی زیست محیطی و اقتصادی-اجتماعی برای کره خاکی است. هدف از این مطالعه، پایش پوشش گیاهی و کاربری اراضی به منظور بررسی بیابانزایی دشت سروستان به عنوان دشتی ممنوعه در استان فارس است. بدین منظور از تصاویر لندست از سنجنده TM(سال ۱۹۹۳)، سنجنده +ETM (سال های۲۰۰۱ و ۲۰۰۸) و سنجنده OLI/TIRS(سال ۲۰۱۶) استفاده شد. پایش تصویر به روش تفاضل تصویر، تفاضل شاخص پوشش گیاهی و نقشههای کاربری اراضی انجام گردید. در نقشه تفاضل سال ۱۹۹۳ و ۲۰۰۱ و سال ۱۹۹۳ و ۲۰۱۶ پسروی ۹۹ درصدی اراضی آبی در دهانه دریاچه مهارلو، به صورت تغییرات افزایشی در باند مادون قرمز قابل مشاهده است. نتایج حاصل از تفاضل شاخص پوشش گیاهی نشان دهنده افزایش پوشش گیاهی است که در واقع افزایش سطح اراضی کشاورزی در سال ۲۰۱۶ نسبت به سال۲۰۰۸ و ۱۹۹۳ است. بر اساس نتایج حاصل از طبقه بندی نظارت شده از سال ۱۹۹۳ تا سال ۲۰۱۶ سطح اراضی آبی از ۱۱/۷ هکتار به ۰۷۵/۰ هکتار کاهش یافته، از طرفی سطح اراضی شور از ۹۹/۱۴۳ هکتار به ۸۳/۲۲۳ هکتار افزایش و سطح اراضی کشت شده (زراعی و باغی) از ۲۸/۱۱۳ هکتار به ۱۴/۲۰۱ هکتار افزایش یافته است، که با توجه به اهمیت شاخصهای اراضی شور و تغییر کاربری اراضی از منابع طبیعی به کشاورزی در مطالعات بیابانزایی میتوان نتیجه گرفت که روند بیابانزایی در منطقه مورد مطالعه رو به افزایش است.
شمس اله عسگری، طیب رضیئی، محمدرضا جعفری، علی اکبر نوروزی،
دوره ۲۵، شماره ۷۶ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده
با توجه به اهمیت جنگلها در محیط زیست طبیعی و انسانی، اثرات خشکسالی هواشناسی در خشکیدگی جنگلهای بلوط استان ایلام بررسی شد. هدف اصلی این تحقیق تعیین ارتباط خشکیدگی جنگلهای زاگرس با خشکسالیهای رخ داده در این منطقه است. نتایج شاخص بارش استاندارد (SPI) برای دوره های زمانی نشان داد که در سال های ۲۰۰۷، ۲۰۰۸، ۲۰۱۱، ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ بیشترین فراوانی خشکسالی رخ داده است. از داده های سنجش از دور(تصاویر MODIS) برای بررسی روند سبزینگی(NDVI) درختان طی دوره ۲۰۰۰-۲۰۱۶ استفاده گردید. روند سبزینگی (NDVI) در طول دوره با روند خشکسالی شاخص (SPI) با R۲=۰/۹۹۹۹ معنی داربود. برداشت زمینی نقاط خشکیدگی بلوط و شبیه سازی با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست با خروجی پیکسل سایز۱۵متری از نرم افزارGIS نشان داد سطحی معادل ۱۷۸۹۴هکتار از جنگل های منطقه از سال ۲۰۰۰ تا سال ۲۰۱۶خشکیده و تخریب شده است و با تهیه لایه خشکیدگی جنگلی بلوط و تلفیق با لایه های خروجی حاصل از پهنه بندی خشکسالی شاخص های ذکر شده بصورت بصری نشان داده شد و در سه سری زمانی ۵ ساله تحلیل آماری انجام شد که نتایج این تحلیل ها از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶ نشان داد که ضریب همبستگی بین خشکسالی هواشناسی و خشکیدگی بلوط ۶/۹۶درصد با ضریب تبیین R۲=۰/۹۸۵ می باشد، برای سری زمانی ۲۰۰۷تا ۲۰۱۱ ضریب همبستگی بین خشکسالی هواشناسی و خشکیدگی بلوط ۴/۹۵درصد با ضریب تبیین R۲=۰/۹۸۰ و برای سری زمانی ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ ضریب همبستگی بین خشکسالی هواشناسی و خشکیدگی بلوط ۸/۹۸درصد و ضریب تبیین R۲=۰/۹۹۵ بدست آمد که این نتایج تاثیر خشکسالی و نوسانات آن در سری های زمانی از لحاظ شدت و مدت بر خشکیدگی جنگل های بلوط منطقه نشان می دهد. طبق نتایج این تحقیق پیش بینی می شود چنانچه خشکسالی با همین روند پپش برود سالی ۴/۱۱۱۸ هکتار از جنگل های بلوط استان ایلام خشکیده و تخریب می شود.
خانم زینب ظاهری عبده وند، دکتر مصطفی کابلی زاده،
دوره ۲۵، شماره ۷۸ - ( ۷-۱۴۰۴ )
چکیده