جستجو در مقالات منتشر شده


14 نتیجه برای Anp

محسن شاطریان، صدیقه کیانی سلمی، یونس غلامی، زهرا منتصری،
دوره 17، شماره 44 - ( 1-1396 )
چکیده

بخش بسیار مهمی از فعالیت­های گردشگری در دنیا مبتنی بر بهره­مند شدن از طبیعت است و مناطقی که دارای توان­های طبیعی با ارزش­تری باشند در این زمینه بیشتر مورد توجه قرار می­گیرند. هدف پژوهش اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه اکوتوریسم در روستاهای بخش برزک به عنوان ضرورتی برای برنامه ریزی گردشگری است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و نتایج با تلفیق روش­های ANP و DEMATEL و استفاده ازنرم افزارهایMATLAB وSuper Decisions مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آن است از بین 17 معیار مورد بررسی، عامل جلب مشارکت سرمایه­گذاران محلی - منطقه­ای و واگذاری مسئولیت اداره و سازمان­دهی توسعه طبیعت­گردی منطقه به آنان، بیشترین امتیاز و رتبه اول را در بین 17 عامل مورد بررسی دارا بوده است. عامل برگزاری تورهای بازدید از منطقه به خصوص در فصل گلابگیری و نیز فصل رویش گیاهان دارویی و توسعه تسهیلات واسطه­ای(سفرگذاری­ها، گشت­پردازها، دفاتر تبلیغاتی و اطلاع­رسانی و...) در جایگاه دوم از نظر میزان اهمیت در توسعه طبیعت­گردی منطقه قرار دارد. نهایتاً عامل استفاده از مردم محلی(بومی) و علاقه­مند برای فعالیت به عنوان راهنمای تورهای طبیعت­گردی، افزایش آگاهی و اطلاعات آنان از مزایای گردشگری و بهبود نحوه برخورد با گردشگران در جایگاه سوم عوامل موثر بر توسعه اکوتوریسم در بخش برزک قرار می­گیرند.


مینا رنجبرفرد، حوریه اعرابی مقدم،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده

امروزه یکی از معضلات عمده شهرهای بزرگ؛ کمبود جای پارک خودروها و به تبع آن ایجاد ترافیک سنگین در بیشتر مناطق شهر است. با توجه به اهمیت و نقش محوری پارکینگ‌های طبقاتی در کاهش بار ترافیکی و روان شدن آن، این پژوهش با هدف ارائه یک سیستم پشتیبان تصمیم‌گیری برای مکان‌یابی ساخت پارکینگ‌های طبقاتی از دو نوع پارکینگ مکانیزه و ساختمانی در شهر تهران با استفاده از روش دنپ فازی به انجام رسید. داده‌های موردنیاز برای تشکیل لایه‌های GIS متناظر با هر زیرمعیار به منظور یافتن مکان‌های بهینه احداث پارکینگ طبقاتی در شش منطقه منتخب شهر؛ از شهرداری تهران و اساتید خبره GIS اخذ گردید. مناطق منتخب شهر تهران شامل مناطق 3، 6، 7، 10، 11 و 17 هستند که طبق نظر شهرداران این مناطق پیرامون نیاز مبرم آنها به ساخت پارکینگ طبقاتی انتخاب شدند. وزن‌های هر زیرمعیار به لایه‌ها اعمال شد و در نهایت مجموعه مکان‌های بهینه برای ساخت پارکینگ ساختمانی و مکانیزه به طور مجزا در مناطق منتخب به دست آمد. این مکان‌ها به صورت نقشه و موقعیت تخمینی به وسیله یک رابط کاربری نمایش داده شدند که مجموعه این مراحل به عنوان یک سیستم پشتیبان تصمیم‌گیری درنظر گرفته شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که احداث پارکینگ‌های مکانیزه در مناطق 7، 6 و 3 مناسب‌تر است. برای ساخت پارکینگ‌های ساختمانی، در تمامی مناطق مکان‌های مناسب و بهینه به دست آمدند که نشان از مناسب‌بودن این مناطق برای ساخت پارکینگ ساختمانی دارند.

رحیمه رستمی، علی محمد خورشیددوست، محمدرضا نیکجو، حسن محمودزاده،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده

خشک شدن دریاچه ارومیه اثرات زیست محیطی فراوانی بر شهرستان­های اطراف این دریاچه گذاشته است. در این پژوهش تلاش شده است تا پوشش­های گیاهی سازگار با محیط محدوده مورد مطالعه شناسایی شود و پس از آن با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره مناطق مستعد کشت این محصولات شناسایی گردد.  در پژوهش حاضر پس از مطالعه گونه‌های موجود در منطقه گونه کلزا به عنوان گیاه مناسب شوری پسند انتخاب شد. در ابتدا با استفاده از تصاویر لندست 5 و 8 تغییرات ایجاد شده در نوع کاربری­ها و پوشش گیاهی منطقه از سال 2000 تا 2016 مورد بررسی قرار گرفت و پس از محاسبه میزان تغییرات کاربری‌ها اقدام به پتانسل یابی گیاه شوری پسند مورد نظر گردید. برای برآورد قابلیت کشت کلزا از روش ANP Fuzzy استفاده شده است. معیارهای اصلی استفاده شده در این تحقیق عبارتند از توپوگرافی، خاک و هواشناسی هستند. و زیر معیارها شامل ارتفاع، شیب و جهت شیب برای معیار توپوگرافی، بافت خاک، شوری خاک، PH خاک و مواد آلی خاک برای معیار خاک و زیر معیارهای مجموع بارش سالانه، رطوبت نسبی، متوسط دمای سالانه، حداکثر دمای سالانه و حداقل دمای سالانه برای معیار هواشناسی می‌باشند. نتایج نشان‌دهنده کاهش 25.43 درصدی میزان آب و افزایش 21.03 درصدی شوره‌زارها طی سال‌های 2000 تا 2016 می‌باشد، نتایج شناسایی مناطق مستعد کشت گیاه شوری پسند 28/14 درصد محدوده مورد مطالعه را مناسب برای کشت کلزا مشخص کرده است.

عباس بابایی، زینب کرکه آبادی، سعید کامیابی،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده

ارتقای زیست­ پذیری شهری و تحقق شهر زیست ­پذیر ارتباط تنگاتنگی با نحوه عملکرد دستگاه مدیریت شهری و نهادها و سازمان­های فعال در امور شهری دارد. شهرداری­ها به عنوان مهم­ترین نهاد هماهنگ کننده در امور شهر نقش تعیین کننده­ای در حل مسائل و مشکلات شهری داشته و مسئول توسعه اجتماعی و کالبدی شهرها می­باشند. در واقع شهرداری­ها وظیفه اصلی خدمت رسانی به شهروندان را برعهده داشته و مهم­ترین نقش را در ارتقای کیفیت زندگی شهروندان بر عهده دارند. هدف از این پژوهش ارزیابی سطح زیست­ پذیری شهر سمنان و تحلیل مسائل و مشکلات شهر سمنان از دیدگاه گروه­های مختلف (مسئولین ـ نخبگان) است. روش تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی بوده و ابزار تحقیق پرسشنامه می­باشد. روایی و پایایی این پژوهش، با استفاده از تحقیقات مشابه قبلی و نظرات اساتید راهنما و مشاور پایان‌نامه، روایی ابزار تحقیق، تائید شده است. اعتبار درونی (پایایی) ابزار (پرسشنامه) نیز از طریق آلفای کرون باخ با مقدار 84/0 برای پرسش نامه‌ها نشان داده‌شده است. نتایج تحقیق نشان داد در بین مجموع شاخص‌های زیست­ پذیری شهر سمنان از دیدگاه نخبگان و مسئولین (با میانگین 76/2) در سطح پایینی ارزیابی شد. همچنین برپایۀ اولویت­بندی با تکنیک ANP "ارتقاء ظرفیت نهادی ـ سازمانی در مدیریت بهینه شهری (R7) " با بالاترین امتیاز (357/0R7: ) به عنوان بهترین راهکار و در واقع راهکار اصلی مقابله با مسائل شهری سمنان مشخص شد. همچنین راهکار "مدیریت یکپارچه بین سازمان­ های شهری جهت هماهنگی در اداره امور شهر (R6) " با (336/0R6:) به عنوان راهکار دوم انتخاب گردید.
هادی سلیمانی مقدم، رحمان زندی، ابراهیم اکبری،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده

بررسی وضعیت فقر در هر جامعه، اولین قدم در برنامه ریزی برای مبارزه با فقر و محرومیت است و با درک روند تحولات فقر در طول زمان، برنامه ریزان می توانند تصمیمات لازم را اتخاذ کنند. در همین راستا هدف پژوهش حاضر بررسی پهنه بندی و تحلیل فضایی فقر شهری در شهر مشهد است. برای انجام این کار از اطلاعات و داده‌های جمع‌آوری‌شده از منابع مختلف استفاده ‌شده است. نقشه نهایی از تلفیق و هم پوشانی معیارهای موثر در پهنه بندی فقر شهری  با استفاده از نظر کارشناسان و بررسی پیشینه تحقیق با تاکید بر تحلیل های مکانی GIS  به دست آمده است؛ براساس نقشه نهایی 33.05 درصد از سطح شهر مشهد، وضعیت بسیار مناسبی را از لحاظ معیارهای مورد بررسی در راستای پهنه بندی فقر شهری دارا می باشند که شامل محدوده های فلسطین، سجاد، گوهرشاد، رازی، بهاران، ولیعصر، فارغ التحصیلان، حافظ، ایثارگران و ... می باشد. طبقه دوم(معادل 18.75درصد) که نشانگر وضعیت مناسب می باشد شامل محدوده شاهد، الهیه، جانباز، تربیت، هنرور و ... است. طبقه سوم (معادل 19.28درصد ) دارای شرایط متوسطی می باشد و شامل محدوده های مختلف شهر از جمله راه آهن، طبرسی شمالی، وحدت، امیرآباد، کشاورز و موعود می باشد. طبقه چهارم (معادل 8.46 درصد ) شرایط نامناسب را دارا است و محدوده آن  شامل قسمت های سیس آباد، ایوان و بخش هایی از منطقه 7 می باشد طبقه پنجم (معادل 20.43 درصد )که وضعیت بسیار نامناسب را شامل می شود، قسمت های جاهدشهر، ابوذر، رباط، انقلاب، بهارستان، پنجتن آل عبا، شهید قربانی و مهدی آباد را در برمی گیرد.
 
نسا سپندار، کمال امیدوار،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده

در این پژوهش سعی بر آن است تا منابع رطوبت و مسیر حرکت آن برای بارش­های سنگین جنوب و جنوب غرب ایران با استفاده از الگوریتم جدیدی مبتنی بر رودخانه­ی جوی شناسایی شود. به همین منظور از بارندگی روزانه­ی 17 ایستگاه سینوپتیک در بازه­ی زمانی  1986 تا 2015 در جنوب و جنوب غرب ایران که بازه­ی زمانی مشترک دارند و منطقه­ی مورد مطالعه را به طور کامل پوشش می­دهند استفاده شده است. همچنین از مجموعه داده­های مراکز ملی پیش بینی محیطی/ مرکز ملی تحقیقات جوی (NCEP/NCAR ) مرکز پیش بینی­های میان مدت اروپا ​​(ECMWF) و داده­های تحلیل مجدد (ERA-interim) با قدرت تفکیک مکانی 75/0 در75/0 طول و عرض جغرافیایی با تفکیک زمانی 6 ساعته استفاده شده است.  متغیرهای استفاده شده شامل بخار آب یکپارچه (IWV)، رطوبت ویژه (q) و مولفه­های مداری و نصف النهاری باد (u,v) می­باشند. در این پژوهش برای شناسایی و مسیریابی رودخانه­های جوی از الگوریتمی مبتنی بر محاسبه ­ی انتگرال قائم انتقال افقی بخار آب (IVT) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که منبع اصلی رطوبت بارندگی در جنوب و جنوب غربی ایران، جنوب دریای سرخ و خلیج عدن می­باشد. البته خروجی نقشه ها نشان می­دهد که دریای عرب نیز در تامین رطوبت این بارش­ها بی تاثیر نبوده است. شبه جزیره عربستان نیز با توجه به میزان بالای انتقال رطوبت، به عنوان مسیر انتقالی، حجم بسیار زیادی از رطوبت را به سمت منطقه­ی مورد مطالعه گسیل می­کند. در انتها، مسیر رطوبت به منطقه­ ی مورد مطالعه ترسیم و شناسایی شد و نتیجتا با در نظر گرفتن 3 شرط اصلی برای رودخانه­ی جوی، میتوان گفت مسیر به دست آمده، همان مسیر رودخانه­ی جوی می­باشد.


عقیل مددی، ابراهیم بهشتی جاوید، نازفر آقازاده،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده

در سالهای اخیر با افزایش خسارات ناشی از وقوع زمین­ لغزش، بشر در صدد کاهش زیان‌های آن برآمده است. بنابراین، با شناسایی مناطق مستعد زمین­ لغزش و رتبه ­بندی آنها می­توان تا حدودی از خطرات ناشی از رخداد این پدیده جلوگیری نمود. هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر در وقوع زمین­لغزش حوضه کندیرق چای و پهنه­ بندی این حوضه به لحاظ خطر رخداد زمین لغزش با استفاده از روش­های فرایند تحلیل شبکه می­باشد. در این راستا با توجه به مرفومتری حوضه و نیز نتایج پژوهش­های گذشته،١٠ عامل مؤثر در رخداد زمین‌لغزش‌های حوضه آبریز کندیرق چای شامل لیتولوژی، کاربری اراضی، بارش، شیب، جهت شیب، فاصله از جاده، فاصله از گسل و فاصله از آبراهه، شاخص قدرت آبراهه( SPI)و شاخص حمل رسوب(STI)، شناسایی و مورد استفاده قرار گرفتند. در ادامه جهت امتیازدهی به عوامل و معیارها و طبقه­بندی­ آنها از روش فرایند تحلیل شبکه‌ای ANPاستفاده شده است. بدین‌صورت که برای مقایسه و رتبه­ بندی پارامترها از فرایند تحلیل شبکه‌ای(ANP) استفاده ‌شده است. نقشه نهایی نشان دادکه حوضه از نظر زمین‌لغزش دارای ۴کلاس می‌باشد. نتایج نشان می­دهد که پهنه­ های با خطر کم و پهنه‌هایی با خطر زیاد دارای کمترین مساحت در سطح حوضه کندیرق‌چای هستند. از طرف دیگر پهنه­ های با خطر متوسط وخطر خیلی زیاد بیشترین مساحت حوضه را به خود اختصاص داده­اند. تطبیق سطوح لغزش یافته و پهنه­های مواجه با خطر نشان می­دهد که مناطقی که در رده خطر خیلی زیاد و متوسط قرار دارند دارای بیشترین مساحت از سطوح لغزشی هستند. به طوریکه پهنه با خطر خیلی زیاد ٣۵ درصد(٧٩ کیلومتر مربع) و پهنه با خطر زیاد٦/٣۲درصد(٧۲ کیلومترمربع) از زمین­لغزش­ها را به خود اختصاص داده اند. به عبارت دیگر بیش از٧٧ درصد زمین لغزش­ها با پهنه­های خطر خیلی زیاد و متوسط مطابقت دارند. همچنین عوامل سنگ­ شناسی، شیب و فاصله از آبراهه بیشترین تاثیر را در وقوع زمین ­لغزش داشته­اند. جهت انجام این کار از فرآیند تحلیل شبکه ANP استفاده خواهد شد.

بهروز سبحانی، فاطمه نصیری،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده

شناخت و تعیین نواحی مستعد اکولوژیکی برای بسترسازی مناسب در برنامه ­ریزی منطقه­ ای و به ویژه بخش کشاورزی امری حیاتی و مهم است. اقلیم و توپوگرافی از مهم­ترین مولفه­ های محیطی هستند که استعداد و قابلیت تولید محصول زراعی در یک منطقه به آن­ها وابسته است. لذا مطالعه­ ی عناصر و عوامل اقلیمی مؤثر بر کشاورزی از اهمیت ویژه­ ای برخوردار است. در این تحقیق به منظور تعیین نواحی جغرافیایی همگن اکولوژی کشاورزی، تصاویر ماهواره ­ای و سامانه­ های اطلاعات جغرافیایی که تامین کننده افق و ابعاد جدیدی برای پایش موثر و مدیریت منابع اراضی می­ باشد به کار گرفته شد. و سعی می­ شود با تلفیق روشها و ابزارهای جدید توسعه کاربری پهنه ­بندی اکولوژی کشت کلزا را در منطقه دشت اردبیل نشان داد. به همین منظور برای شناخت مناطق مستعد منطقه مورد مطالعه از آمار داده­ های اقلیمی سطح استان از قبیل: درجه حرارت، بارش، رطوبت­ نسبی، و داده­ های قابلیت محیطی از قبیل: شیب، ارتفاع و کاربری اراضی استفاده شده است. به منظور اولویت­ بندی و ارزیابی معیارها در ارتباط با کشت کلزا از روش تحلیل تصمیم­ گیری چند معیاره مبتنی بر فرآیند تحلیل شبکه­ ای (ANP) استفاده شده است. سپس با وزن­ دهی به لایه ­ها­ی تهیه شده براساس معیارها ، تلفیق و همپوشانی لایه­ ها در محیط GIS صورت گرفته و لایه نهایی ارزیابی تناسب اراضی برای کشت کلزا تهیه شد. براساس تحلیل یافته­ ها، اراضی منطقه­ ی مورد مطالعه برای کشت کلزا 33/38 درصد اراضی بدون محدودیت، 02/10 درصد اراضی با محدودیت کم، 96/33 درصد اراضی با محدودیت متوسط، 71/17 درصد اراضی با محدودیت زیاد می­ باشد.

علی خدمت زاده، بختیار فیضی زاده،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده

کیفیت زندگی ازجمله مسائل مهمی است که ابتدا با گسترش همه جانبه فناوری و فرآیند صنعتی شدن در کشورهای غربی مورد توجه اندیشمندان قرار گرفت و روزبه روز بر مطالعات در این زمینه افزوده شده و این مهم، به دلیل افزایش روزافزون مطالعات کیفیت زندگی در پایش سیاستهای عمومی است. کیفیت زندگی می تواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای نظارت بر برنامه ریزی توسعه اجتماع به کار رود. وجود نابرابری­های فضایی و مکانی در سطح شهر مشکلات عدیده ای ازجمله ضعف منابع در آمدی، مسکن نامناسب، مشکلات و آسیبهای ناشی از نابرابریهای اجتماعی را به وجود آورده و کیفیت زندگی را تحت شعاع قرار داده است. در این تحقیق که از نظر روش، توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی می­باشد از آمار بلوک های شهر ارومیه، در سرشماری سال 1395 و داده های سنجش از دور در تلفیق با سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت شناخت کیفیت زندگی در مناطق 5 گانه شهر ارومیه استفاده شده است. معیارهای تعریف شده در این تحقیق در 4 بخش: اجتماعی(شامل 9 زیر معیار)، دسترسی به خدمات عمومی(5 زیر معیار)، کالبدی(4 زیر معیار)، طبیعی(4 زیر معیار) می­باشند که  با استفاده از تجزیه و تحلیل تصمیم گیری چند معیاره و تلفیق لایه­ها در محیط  سیستم اطلاعات جغرافیایی به دست آمده­اند. اوزان به دست آمده برای ابعاد اجتماعی، دسترسی به خدمات عمومی، طبیعی و کالبدی حاصل از مدل تحلیل شبکه به ترتیب برابر با 506/0، 323/0، 116/0 و 055/0 می باشد. نتایج نشان می­دهد که هر چقدر از جنوب غربی به طرق شمال شرقی شهر حرکت کنیم بلوکهایی که کیفیت زندگی مطلوبتری دارند افزایش می­یابند. در بین مناطق شهری منطقه­ای2 کیفیت زندگی مطلوبتری را نسبت به سایر مناطق شهری دارد. نتایج حاصل از اینگونه مطالعات می­تواند به برنامه ریزان شهری در درک بهتر و اولویت بندی مسائل شهری به عنوان یک محیط پویا کمک رسان باشد.
 

اسدالله حجازی، زهرا حیدری،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده

در سال­های اخیر، رشد جمعیت وکمبود منابع آب شرب، اهمیت مطالعه مناطق کارستیک را دو چندان نموده است.در تحقیق حاضر به ارزیابی و پایش مناطق کارستیک توسعه یافته و پتانسیل آلودگی منابع کارستیک در حوضه روانسر پرداخته شده است که به منظور بررسی عوامل توسعه کارست و پتانسیل آلودگی منابع کارستیک در حوضه روانسر از 7 معیار  دو روش OWA و ANP استفاده شده است. روش کار به این صورت است که پس از پردازش­های لازم، با استفاده از روش OWA و با اعمال اوزان بدست آمده تصاویر ماهواره­ای 2007 و 2015 روند توسعه نواحی انسان ساخت در مناطق کارستیک توسعه یافته مورد ارزیابی قرار گرفته شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که بخش عمده­ای از حوضه مورد مطالعه بخصوص در مناطق شمالی و غربی در کلاس توسعه یافتگی زیاد و نسبتا زیاد قرار دارد. محاسبه مساحت نواحی انسان ساخت بیانگر این است که در سال 2007 حدود 6/2 کیلومترمربع از مناطق کارستیک توسعه یافته را نواحی انسان ساخت(مستعد آلودگی) اشغال کرده است با توجه به روند رو به رشد جمعیت این مقدار در سال 2015 به 8/3 کیلومترمربع افزایش یافته است.

زهرا علیزاده خطیبایی، دکتر محمد تقی معصومی، دکتر حسین نظم فر، دکتر اکبر آبروش،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده

امروزه با گسترش شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرها، فقر شهری یکی از معضلات مهمی است که مبارزه با آن ضروری به نظر می‌رسد. در قرن بیست و یکم یکی از شاخص‌های پیشرفت شهری، مسئله‌ی پایین بودن فقر شهری است (Lemanski and Marx, 2015). به‌منظور تحلیل و ارزیابی شاخص‌های فقر شهری در شهر رشت در بلوک‌های مختلف و خوشه‌بندی فقر اجتماعی در این شهر (خیلی فقیر، فقیر، متوسط، مرفه، خیلی مرفه)، برای تحلیل فقر اجتماعی و استخراج لکه‌های داغ گستره فضایی از نرم‌افزار Arc Gis استفاده شد؛ و استخراج نواحی مختلف شهر از نرم‌افزار R و به روش تصمیم‌گیری چند شاخصه پرومته که وزن‌ شاخص‌ها به روش ANP از داده‌های خام بلوک‌های آماری شهر رشت در سرشماری سال ۱۳۹۵ به‌دست‌آمده بود، محاسبه شد. یافته‌های پژوهش نشان دادند که به‌طور نسبی بخش‌های مرکزی شهر را بلوک‌های متوسط در برمی‌گیرد و در بخش‌های بیرونی و حاشیه‌ای مرکز شهر دو ناحیه لکه داغ مشاهده می‌شود که بلوک‌های خیلی مرفه و مرفه را در خود جای‌داده‌اند. لکه­های سرد نیز در حاشیه بیرونی شهر به‌وضوح قابل‌مشاهده هست و بلوک‌های خیلی فقیر و فقیر را در برگرفته‌اند و شهر به‌جز لکه‌های داغ و سرد بیشتر به‌صورت لکه‌های ملایم و اکثر بلوک‌ها در وضعیت متوسط فقر اجتماعی قرارگرفته‌اند. همچنین بر اساس یافته‌های تحقیق بیشتر مناطق محروم از نظر فقر اجتماعی در شهر رشت در بخش شمال غربی و شمال شرقی شهر قرارگرفته‌اند.

واژگان کلیدی: روش ANP، روش پرومته، گستره فضایی، تحلیل لکه‌های داغ، فقر اجتماعی، شهر رشت.


 

مانا طاهری، محمد سعید ایزدی، حمید ماجدی، زھرا سادات سعیده زرابادی،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده

با تغییر و تحولات شدید جمعیتی، اقتصادی و کالبدی- فضایی در دهه های اخیر هویت شهرها نیز دچار تغییرات زیادی شده است. با توجه به اینکه هویت مکانی تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، کالبدی، معنایی، کارکردی و طبیعی است که هر یک از این ابعاد دارای شاخص های متعدد با روابط درونی پیچیده می باشد؛ سنجش و ارزیابی آن مسئله‌ای اساسی و پیچیده است؛ بنابراین هدف این پژوهش «ارائه مدلی ترکیبی جهت سنجش هویت مکانی در فضاهای شهری» است. برای تحقق این هدف از روش های کمی استفاده شده است بدین‌صورت که ابتدا پرسشنامه خبرگان با حجم نمونه 19 نفر در قالب ترکیب مدل های دیماتل و فرایند تحلیل شبکه تحلیل شده و در ادامه پرسشنامه استفاده‌کنندگان از فضا با حجم 384 نمونه در 12 فضای شهری توسط مدل تاپسیس آنالیز شد. نتایج نشان می‌دهد که بازار تهران به‌عنوان هسته مرکزی بافت تاریخی تهران علی رغم افت هویت در دهه های اخیر هنوز از سطح قابل قبولی برخوردار است اما هر چه فاصله از بازار بیشتر شود، ابعاد مختلف اجتماعی، کالبدی، کارکردی، طبیعی و معنایی هویت با افت مواجه می‌شوند. همچنین از بعد روش‌شناختی می‌توان گفت که مدل ترکیبی DANP-TOPSIS برای سنجش ابعاد مختلف هویت مکان به‌صورت یکپارچه، مدل مناسبی است.
حسین مبری، مهسا فرامرزی اصلی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

مسکن اولین فضایی است که تجربه روابط انسانی در آن آزموده و چارچوبی فیزیکی است که در آن منابع اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی فرد آمیخته می شود. عرصه مسکن به‌منظور تأمین رشد اجتماعی علاوه بر خود واحد مسکونی محیط پیرامون آن را نیز در برمی گیرد توجه به شاخص های کیفیت مسکن زمینه دستیابی به مسکن پایدار را فراهم آورده و مسکن پایدار زمینه های دستیابی به شهرپایدار را مهیا می سازد روند روبه رشد تقاضای مسکن و توسعه نگرش تک بعدی و کمیت گرا به مسکن سبب شده است تا توجه لازم به مسئله بنیادین کیفیت مسکن به معنای واقعی آن اعمال نشود. عدم دسترسی به مسکن مناسب، می تواند سبب بروز یا افزایش اختلالات روانی و مشکلات گوناگون شود. از این رو پژوهش حاضر تلاش دارد ضمن شناسایی شاخص ها و مؤلفه‌های تأثیرگذار بر کیفیت مسکن، با فرض یکسان نبودن وزن شاخص ها و مؤلفه‌های تأثیرگذار بر کیفیت مسکن به رتبه‌بندی و اولویت‌بندی این شاخص ها بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. در راستای دستیابی به هدف موردنظر در این پژوهش از مدل تحلیل شبکه (Anp) به‌منظور تعیین وزن و اولویت‌بندی هریک از شاخص ها و مؤلفه‌های کیفیت مسکن استفاده گردیده است. براین اساس پس از ارزیابی شاخص ها با استفاده از مدل تحلیل شبکه نتایج بیانگر آن است که از بین شاخص های موردبررسی، شاخص تسهیلات و امکانات مسکن (0.318)، امنیت مسکن (0.218) آسایش مسکن (0.145)، هم‌جواری با کاربری های سازگار (0.142)، استحکام مسکن (0.109) و همسازی مسکن با اقلیم (0.065) به ترتیب بیشترین وزن را به خود اختصاص داده اند.
رضا سلطان ملکی، مسعود الهی، زهره داودپور،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

ایده­آل­گرایی برای زیستن در شهر مستلزم ایجاد زیرساخت و بستری است که همه ذی­نفعان شهر اعم از مدیران، برنامه­ریزان و شهروندان (فارغ از پایگاه و طبقه اجتماعی و اقتصادی، جنسیت و ...) را در نظر بگیرد. این امر در قالب اندیشه حق به شهر در شهرها عینیت می­یابد. هرچند این مسئله در شهرهای کوچک با شرایط سخت­تری قابل تحقق می­باشد. بر همین اساس، این پژوهش در پی ارائه الگوی تحقق حق به شهر مبتنی بر فرایند تحلیل شبکه­ای (ANP) در خام­شهرهای غرب مازندران می­باشد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی محسوب می­گردد. جامعه آماری در این پژوهش را متخصصان شهری (با بهره­گیری از تکنیک دلفی و انتخاب 25 نمونه) تشکیل داده­اند. برای جمع­آوری اطلاعات در این پژوهش علاوه بر برداشت­های میدانی، از نقشه­های پایه سازمان نقشه­برداری کشور و مجموعه مطالعات بررسی شهرهای سه­گانه بلده، کجور و پول (خام­شهرهای غرب استان مازندران) استفاده شده است و برای پردازش و تحلیل داده­ها از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) استفاده گردیده است و در نهایت به استخراج سوپرماتریس موزون از نرم‌افزار Super Decision منجر شده که پس از انجام مراحل مختلف، اولویت نهائی شاخص­ها و گزینه­ها جهت تحقق حق به شهر را بدست داده است. نتایج حاصل از تحلیل شبکه­ای (ANP) ابعاد تحقق حق به شهر در خام­شهرهای غرب استان مازندران نشان می­دهد در بین ابعاد تحقق حق به شهر در خام­شهرهای غرب استان مازندران، بعد کالبدی- زیستی با وزن (0.1970) دارای بیش­ترین وزن و اهمیت است. در عین حال که ابعاد اقتصادی (0.1725) و اجتماعی و فرهنگی با وزن نهایی (0.0847) در رتبه­های بعدی قرار دارند. در عین حال که از میان معیارهای تحقق حق به شهر در خام­شهرهای غرب استان مازندران، معیار حق اختصاص­دهی شهر به خود با وزن (0.1461)، معیار حقوق زیست­محیطی با وزن (0.0943)، و معیار حق معاش و پایداری اقتصاد شهر  با وزن (0.0840) دارای بیش­ترین اهمیت هستند.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb