جستجو در مقالات منتشر شده


19 نتیجه برای Ahp

هیمن شهابی، صادق برزگر، سروش کیهان فرد، سعید کیهان فرد،
دوره 11، شماره 21 - ( 6-1390 )
چکیده

یکی از مهمترین زیرساختهای سیستم حمل و نقل، پارکینگها هستند که نقش عمده ای در کاهش پارک حاشیه ای و روانی ترافیک ایفا می¬کنند. پارکینگ ها زمانی می توانند کارایی لازم را داشته باشند که در مکان مناسبی احداث شوند. مدیریت پارکینگ یکی از مهمترین ابزار در مدیریت شهری است. سیستم اطلاعات جغرافیایی که علم و فناوری تجزیه و تحلیل داده¬های مکان مرجع می¬باشد، توانایی تلفیق تعداد زیادی پارامتر را به صورت همزمان دارد. سیستم اطلاعات جغرافیایی، سیستمی مناسب جهت تصمیم گیریهای چندمعیاره مانند مکان یابی می¬باشد. از مشکلات رایج در فرآیندهای مکان یابی با استفاده از GIS¬، انتخاب روش وزن دهی و روش تلفیق مناسب لایه ها می¬باشد. در این مقاله ضمن ارائه الگوی مناسب جهت مکان یابی بهینه پارکینگ در ناحیه 4 منطقه 15 تهران بوسیله GIS به مقایسه روشهای مختلف وزن دهی لایه های مکان یابی پارکینگ، نیز پرداخته شده است. با استفاده از روشهای وزندهی نظیر همبستگی آماری، Fuzzy AHP¬، AHP Three degree و Structured AHP چهار سناریوی مکان یابی پارکینگ ایجاد شده و برای تبدیل مساحت سناریو در هر کلاس به امتیاز، مساحتهای به دست آمده برای هر سناریو را با توجه به روشهای استاندارد کردن به سه کلاس مطلوبیت بالا، متوسط و پایین تقسیم گردید. در نهایت با توجه به روشهای محاسبه شده، سناریوی دوم یعنی روش وزندهی Fuzzy AHP مناسبترین سناریو در مکان یابی پارکینگ در منطقه مورد مطالعه بود.
علی موحد، سعید امانپور، محمد رضا پورمحمدی، ماجده عساکره،
دوره 11، شماره 22 - ( 10-1390 )
چکیده

مقوله ی مکان گزینی مدارس به عنوان یکی از مراکز خدمات رسان در سطح شهری از جمله مباحثی است که در فرایند توسعه و سعادت هر جامعه ای دارای اهمیت است. پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی – تحلیلی و بر مبنای معیارها و ضوابط مکان یابی، با هدف مکان یابی مناسب مدارس ابتدایی شهر شادگان و ارائه الگویی بهینه پراکندگی با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) صورت گرفته است. در این راستا داده های مکانی گردآوری شده مربوط به هر معیار به فرمت قابل تبدیل در GIS برای اعمال مدل و انجام تحلیل های فضایی از طریق تشکیل پایگاه داده ها و ایجاد لایه های اطلاعاتی جدید، تبدیل شدند. نهایتاٌ به منظور الگوسازی هر کدام از معیارها بر اساس ارزش و اهمیت آن ها در مکان یابی مدارس، در نرم افزار Expert Choice وزن مناسبی به هریک از لایه های اطلاعاتی داده شده است. نتایج حاصل ازتلفیق لایه های وزن دهی شده که برای مکان یابی مدارس ابتدایی شهر شادگان در نظر گرفته شد نشان می دهد که در معیارهایی چون نزدیکی به کاربری مسکونی، فرهنگی، مذهبی، ورزشی و فضای سبز 4 مدرسه (معادل 30 درصد)، حریم ضوابط مکان یابی را رعایت نکرده و دارای وضعیتی نامناسب هستند. در رابطه با معیارهایی چون فاصله از بیمارستان، آتش نشانی، اداری و نظامی، 11 مدرسه (معادل 7/84 درصد) از مدارس شهر شادگان در وضعیت نامناسبی به سر می برند، در رابطه با معیار هایی چون فاصله از کاربری صنعتی، تجاری، پمپ بنزین و خیابانهای اصلی همه ی مدارس در وضعیتی کاملاً نامناسب هستند.، اما دوری از ترمینال و رودخانه در وضعیتی مناسب قرار گرفته اند.
سیاوش شایان، عبدالمجید احمدی، مجتبی یمانی، محمد شریفی کیا،
دوره 12، شماره 24 - ( 3-1391 )
چکیده

مناطق ساحلی محل تأثیر متقابل هیدروسفر، اتمسفر، بیوسفر و لیتوسفر بوده و در برگیرنده بخش عمده­ای از فعالیت­های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، صنعتی و ... هستند. این مناطق قریب به 50 درصد جمعیت دنیا را در خود جای داده، و از دوسو تحت تأثیر اکولوژی دریا و خشکی قرار دارند. با توجه به ویژگی های طبیعی و انسانی آنها، این مناطق همواره با تهدیدها و مخاطراتی از جمله سیل، رانش، جزرومد، حرکات دامنه ای و مخاطرات بادی روبرو بوده و هستند. بنابراین برای مدیریت و برنامه ریزی در جهت بهره برداری و استفاده بهینه از مناطق ساحلی بررسی، شناسایی و تحلیل ویژگی های آنهالازم می باشد. هدف از انجام این تحقیق، تحلیل مخاطرات فرآیندهای جریانی خشکی ( آب و باد ) در قسمتی از مناطق ساحلی خلیج فارس و فرآیندهای موثر در شکل گیری آنها می باشد. تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد که برای تعیین اهمیت هر شاخص ورسیدن به وزن آنها از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی و ماتریس مقایسات زوجی با بهره گیری از نرم افزار EXPERT CHOICE استفاده شده است. همچنین ترکیب متغیرها و رتبه بندی آنها با استفاده از مدل چند متغیره تاپسیس و روش بی بعد سازی خطی در محیط  نرم افزار ARC GIS  صورت گرفته است. داده های مورد استفاده نیز تصاویر ماهواره ای لندست از سنجنده ETM+  مربوط به سال 2002 و همچنین ماهواره QUICK BIRD  مربوط به سال 2008 در محدوده مورد مطالعه بوده اند. در نهایت با توجه به تجزیه و تحلیل متغیرها، مناطق دارای پتانسیل مخاطرات پهنه بندی شده اند. در نتیجه دو محدوده اطراف رود مند و اطراف شهر بوشهر به عنوان مناطق خیلی زیاد و زیاد مشخص شدند. پیشنهاد می شود در آینده و برای اتجام کارهای بعدی از فاکتورهای اجتماعی اقتصادی، هیدرودینامیک دریا و  مدیریت رودخانه هاو ... برای پهنه بندی مخاطرات استفاده گردد.
امیر صفاری، عزت‌اله قنواتی، خدیجه صمیمی‌پور،
دوره 12، شماره 26 - ( 9-1391 )
چکیده

اکوتوریسم و ژئوتوریسم یکی از گرایش‌های نسبتاً جدید در ارائه جاذبه‌های گردشگری است که به معرفی چشم‌اندازهای طبیعی به گردشگران با حفظ هویت مکانی آنها می‌پردازد، شهرستان کازرون به علت داشتن میراث‌های طبیعی از مناطق مستعد، دارا بودن پدید‌ه‌های جالب ژئومورفولوژیکی، ویژگی‌های متنوع اقلیمی و چشم‌اندازهای جالب اکولوژیک، آثار وابنیه تاریخی ‌و همچنین ویژگی‌های محیطی منحصربه فرد، از منظر توسعه اکوتوریسم و ژئوتوریسم دارای پتانسیل‌های مناسبی است. هدف از این پژوهش شناسایی نواحی مستعد توسعه اکوتوریسم در شهرستان کازرون می‌باشد. با توجه به عوامل مؤثر در مکان‌یابی نواحی مستعد توسعه اکوتوریسم، فاکتورهای اطلاعاتی مختلف شامل لایه‌پوشش‌گیاهی، لایه هم‌دما، لایه مسیرهای ارتباطی، لایه مکان‌های اقامتی وپذیرایی،لایه شبکه آبراهه‌ها، چشمه‌ها و دریاچه‌ها تهیه و پس از رقومی‌سازی در محیط نرم‌افزاری Arc GIS مورد پردازش قرار گرفت. وزن‌دهی و اهمیت نسبی هریک از لایه‌های اطلاعاتی نسبت به یکدیگر از طریق مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP) انجام شد. بدین صورت که معیار و زیرمعیارهایی انتخاب و سپس از طریق نرم افزار Expert Choice  به صورت دوبه‌دو مقایسه گردیدند. درنهایت براساس وزن‌های بدست آمده از مدل مذکور و پردازش آنها، نقشه نهایی پهنه‌بندی اکوتوریسم شهرستان تهیه شد. درمحدوده مورد مطالعه مکانهایی مانند دشت ‌شاپور، تالاب ‌پریشان، دشت‌ میان ‌کوهی ‌کازرون، دشت ‌برم، دشت‌ کمارج به ‌دلیل ‌داشتن ‌اشکال  زئومورفولوژیکی، مهمترین ژئومورفوسایت‌های منطقه می‌باشند که در نقشه پهنه‌بندی در پهنه‌هایی با جذابیت بالا و متوسط قرار می‌گیرند. نتایج نشان داد که این منطقه از نظر جاذبه‌های اکوتوریسم و ژئوتوریسم دارای پتانسیل‌های بسیار مطلوبی بوده و بایستی برای استفاده از این جاذبه‌ها برنامه‌ریزی‌های مناسب صورت گیرد.
 
مسلم صیدی شاهیوندی، شهریار خالدی، علیرضا شکیبا، بابک میرباقری،
دوره 13، شماره 29 - ( 6-1392 )
چکیده

در بین عوامل مختلف تأثیرگذار در تولید محصولات کشاورزی، شرایط جوی و اقلیمی از مهمترین متغیرهای محیط طبیعی است. در این مطالعه به پهنه­بندی اراضی مستعد کشت ذرت دانه­ای در سطح استان لرستان پرداخته شده تا بهترین مکان ها برای کشت مشخص گردد. در این بررسی، عناصر اقلیمی دما، بارش، درجه روز از 7 ایستگاه سینوپتیک در سطح منطقه و پارامترهای محیطی ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از شبکه هیدروگرافی و خاک به عنوان فاکتورهای مؤثر در پهنه بندی، مورد استفاده قرار گرفت. ابتدا داده های اقلیمی استخراج و اطلاعات مورد نظر بدست آمد، سپس نقشه های مربوط به این پارامترها با استفاده از توابع عضویت فازی و معیارهایی که برای کاشت ذرت دانه ای در نظر گرفته شده، استاندارد شد و به هر کدام بر اساس روشAHP وزن خاصی داده شده است. سپس همه نقشه ها با یکدیگر تلفیق و نقشه پهنه­بندی اراضی مستعد کشت ذرت دانه­ای در استان لرستان به دست آمد. بدین ترتیب در نقشه نهایی بدست آمده، 299521 هکتار از اراضی استان برای کشت بسیار مناسب، 809956 هکتار مناسب، 1040944 دارای قابلیت متوسط، 529535 هکتار نامناسب و95930 هکتار نیز برای کشت ذرت دانه­ای بسیار نامناسب هستند. نتایج نشان می دهد که نقش هر یک از عناصر اقلیمی و زمینی، در مناطق مختلف استان متفاوت است و از طریق تلفیق لایه های مؤثر در فرایند کشت در محیط GIS، امکان شناخت مناطق مستعد جهت کشت این گیاه زراعی وجود دارد.
 
 
مجتبی یمانی، علی اکبر شمسی پور، ابوالقاسم گورابی، مریم رحمتی،
دوره 14، شماره 32 - ( 3-1393 )
چکیده

یکی از مخاطرات مهم طبیعی که راه­های ارتباطی را در مناطق کوهستانی تهدید می‌کند، ناپایداری‌های دامنه ای و زمین لغزش‌هاست. این پدیده در زمان احداث جاده‌ها به واسطه برهم زدن تعادل دامنه‌ها فراوانی بیشتری را نشان می‌دهد. آزادراه خرم آباد – پل زال جزئی از مسیر ترانزیتی شمال – جنوب کشور است که سیستم حمل و نقل این مسیر از نظر حرکات توده ای دچار تهدید شده است. در این تحقیق ابتدا عوامل هشت‌گانه شیب، جهت، بارندگی، فاصله از جاده، فاصله از گسل، فاصله از شبکه زهکشی، کاربری اراضی و سنگ شناسی به عنوان عوامل مؤثر در بروز زمین لغزش‌های منطقه تشخیص داده شدند. پس از تهیه لایه های اطلاعاتی با استفاده از پارامترهای فوق و تطبیق هر کدام از این لایه‌ها با لایه پراکنش زمین لغزش‌ها، نقشه پتانسیل خطر با روش سلسله مراتبی (AHP) و طبقه بندی با روش فازی به کمک قابلیت مدل سازی و تحلیل فضائی بالای سامانه اطلاعات جغرافیائی (GIS) تهیه شد. به منظور میزان کارائی مدل، با استفاده از تکنیک Cross tabulate area، میزان تطابق پهنه های خطر با لغزش‌های رخ داده محاسبه شد. نتایج به دست آمده از مدل و تطبیق آن با لغزش‌های روی داده در مسیر راه، ضمن کارائی مناسب مدل در شناسائی پهنه هائی با خطر زیاد (42٪)  و خیلی زیاد (15٪)، بیانگر آن است که در کنار عامل شیب و سنگ شناسی به عنوان عوامل اصلی رخداد لغزش، احداث جاده وقوع لغزش‌ها را تشدید نموده است.
مسلم شجاعی، مهشید منزوی، مژگان تراب احمدی،
دوره 14، شماره 35 - ( 12-1393 )
چکیده

پیشرفت روز افزون دنیای فناوری و کاربست هرچه بیش­تر آن در زندگی روزمره شرایطی را پیرامون انسان امروزی شکل داده که علیرغم دستیابی به آسایش بیش­تر، از آرامش کم­تری برخوردار است. بنابراین تمایل به حضور در طبیعت و لذت جویی از آرامش طبیعی نزد شهروندان افزایش یافته است. وابسته به این نوع تقاضا و ساماندهی آن، گرایش نوینی از گردشگری با عنوان اکوتوریسم یا طبیعت گردی شکل گرفته است که به دنبال تعادل بخشی برای پاسخ به این نیاز بی پایان و بهره گیری پایدار از منابع و مناظر طبیعی است. استان قم از مهم­ترین مقصدهای مذهبی کشور است که سالانه پذیرای گردشگران بسیاری است. برای بهره­گیری پایدار از این بازار ضرورت دارد تا تنوع محصولات گردشگری استان گسترش یابد، تعدد عرضه­داشت­های گردشگری افزایش یابد و تراکم گردشگران بر چند جاذبه خاص کاهش یابد. با هدف شکل‌دهی کانون­های طبیعت‌گردی استان و جذب سرمایه‌گذاران، تمرکز این مقاله بر شناسایی و اولویت‌بندی پهنه‌های مستعد طبیعت‌گردی استان قم است. از میان پهنه‌های مستعد طبیعت‌گردی 6 پهنه شناسایی و به روش AHP اولویت‌بندی شدند. نتایج تحقیق نشان می­دهد که برای توسعه طبیعت‌گردی متمرکز در استان قم،پهنه های حوض سلطان،کهک، دستجرد، سلفچگان،قاهان و پلنگ دره به ترتیب اولویت اول تا ششم را با امتیازهای 8323/0، 7485/0، 7383/0، 7255/0، 6294/0 و 5774/0 بدست آوردند.
[1]. مقاله حاضر برگرفته از نتایج طرح پژوهشی "بررسی گسترش صنعت اکوتوریسم با استفاده از ظرفیت‌های مناطق استان قم" است که زیر نظر معاونت پژوهشی استانداری قم و دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم در سال 1391 انجام شد. 
علیرضا عرب عامری، محمدحسین رامشت،
دوره 16، شماره 43 - ( 10-1395 )
چکیده

پسماندهای جامد شهری برآیند طبیعی فعالیت های انسانی می باشد و اگر برای این مشکل یک سیستم مدیریتی مناسب اتخاذ نگردد، ممکن است منجر به آلودگی محیطی و به خطر انداختن سلامت انسان ها گردد. در این پژوهش مناسب ترین مکان های انتخابی به منظور دفن پسماند در حوضه شاهرود-بسطام به عنوان منطقه مطالعاتی با استفاده از ادغام سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش های تصمیم گیری چند معیاره مشخص گردید. بدین منظور ۱۲ پارامتر موثر شامل طبقات ارتفاعی، تراکم آبراهه، تراکم گسل، تراکم سکونتگاهی، فاصله از جاده، انحنای سطح، لیتولوژی، شیب، دما، نوع خاک، کاربری اراضی و فاصله از مناطق حفاظت شده در محیط نرم افزار ArcGIS 10.1 تهیه گردید و یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره شامل تکنیک اولویت بندی بوسیله شباهت به راه حل ایده آل (TOPSIS) برای انتخاب مکان مناسب دفن پسماند اجرا گردید. برای تعیین وزن پارامترها از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی کارشناسی استفاده گردید. معیارهای سنگ شناسی، کاربری اراضی و شیب به ترتیب با کسب (۲۴/۰، ۱۸/۰، ۱۴/۰) امتیاز بیشترین تاثیر را در مکان گزینی دفن پسماند داشته اند. نتایج پژوهش نشان داد که پهنه دو به دلیل تراکم پایین آبراهه و گسل، فاصله مناسب از مناطق حفاظت شده، شیب، توپوگرافی و لیتولوژی مناسب کمترین فاصله اقلیدسی را با ایده آل مثبت (0۲۶/0)، بیشترین فاصله اقلیدسی را با ایده آل منفی (۲۲۸/0) و کمترین فاصله نسبی را با راه حل ایده آل (۸۹۴/0) بدست آورده است، در نتیجه بیشترین وزن و بالاترین ارجحیت را برای دفن پسماند به خود اختصاص داده است. نتایج حاصل از این تحقیق در  رویکرد مدیریت سیستمی مناطق شهری می تواند مفید باشد.


بهرام ایمانی، رقیه فرشی، رضا هاشمی معصوم آباد،
دوره 17، شماره 46 - ( 7-1396 )
چکیده

در این پژوهش برای نشان دادن نابرابری میان شهرستان‌های استان اردبیل 60 شاخص توسعه در بخش‌های بهداشتی درمانی، اجتماعی، آموزشی، فرهنگی، زیربنایی، با استفاده از مدل ویکور مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. همچنین جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و ترسیم نمودارها و نقشه ها از نرم افزارهای Excel، SPss، ARC Map 10.1 استفاده شده است. همچنین جهت تعیین وزن شاخص‌های پژوهش از طریق تکمیل پرسش نامه توسط کارشناسان ( 20 نفر از کارشناسان و متخصصان) از مدلAHP استفاده گردید. طبق بررسی‌های صورت گرفته به این نتیجه رسیدیم که در سال 1390 از مجموع 10 شهرستان استان اردبیل، شهرستان اردبیل، توسعه یافته و شهرستان‌های گرمی، سرعین و خلخال شهرستان‌های رو به توسعه، شهرستان‌های پارس آباد، بیله سوار و نمین کمتر توسعه یافته و شهرستان‌های مشگین شهر، نیر و کوثر توسعه نیافته اند. این نابرابری‌ها بازتاب و برآیند عوامل محیطی، اقتصاد سیاسی، نارسایی‌های نظام برنامه ریزی فضایی به ویژه قطب رشد شهر اردبیل می‌باشد. همچنین طبق تحلیل و بررسی‌ها صورت گرفته به این نتیجه رسیدیم که نابرابری ناحیه ای در مقیاس شهرستان‌های استان اردبیل به صورت نامتعادل می‌باشد، بین جمعیت هر شهرستان و میزان توسعه‌یافتگی آن رابطه معناداری مثبتی وجود دارد، بین فاصله از مرکز استان و میزان توسعه‌یافتگی رابطه معناداری مثبتی وجود دارد.
 
 

ملیحه محمدنیا، غلامعباس فلاح قالهری،
دوره 18، شماره 48 - ( 1-1397 )
چکیده

زمین لغزش به علت ماهیت خطرناک خود در مناطق کوهستانی معمولا مورفولوژی را به طور ناگهانی بر هم می­زند و خسارت هایی عمده به مناطق مسکونی، جاده ها، زمین های کشاورزی و... وارد می­کند. در این مطالعه با استفاده از مدل AHP و عملگرهای منطق فازی به ارزیابی و پهنه بندی حساسیت زمین لغزش در حوضه پیوه­ژن در استان خراسان رضوی پرداخته شده است. مجموعا هشت معیار اصلی ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، فاصله از گسل، زمین شناسی و کاربری اراضی مرتبط با وقوع پدیده زمین لغزش مورد بررسی قرار گرفت. زیرمعیارها با استفاده از مدل نسبت فراوانی وزن­دهی و فازی سازی گردیدند. وزن معیارها نیز با استفاده از مدل AHP تعیین گردید. سپس نقشه حساسیت زمین لغزش با استفاده از عملگرهای فازی 0/9،0/8و 0/7تهیه و با استفاده از منحنی ROC صحت سنجی گردیدند. نتایج نشان داد عامل شیب بیشترین تاثیر و عامل کاربری اراضی کمترین اثر را در وقوع لغزش در حوضه داشته است. نتایج اعتبار سنجی مدل گویای دقت90 درصدی نقشه حساسیت زمین لغزش با عملگر 0 /7در حوضه بوده است. بنابراین مدل فازی گاما با عملگر 0/7 بهترین شکل نقشه حساسیت زمین لغزش در حوضه پیوه ژن را ارائه داده است.
 


فرزاد کریمی، مصطفی احمدوند، علی حیدری،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر مقایسه­ تجربی روش­های سطح­بندی و سنجش درجه توسعه­ی یافتگی سرزمین بود. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر تجزیه و تحلیل عددی داده­ها، تحقیقی کمّی است که به شیوه پیمایش صورت پذیرفت. جامعه­ی آماری پژوهش، روستاهای 20 خانوار و بالاتر بخش مرکزی شهرستان بویراحمد (89 روستا) بود که با استفاده از جدول برآورد حجم نمونه لین، 566 سرپرست خانوار روستایی در این روستاها مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع­آوری داده­ها، افزون بر اَسناد، پرسش­نامه محقق ساخته به کار رفت که برای تعیین اعتبار بخش­های مختلف آن از روش­ اعتبار محتوا و به منظور تعیین پایایی آن از همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ (561/0- 955/0) از بهینه­گی پرسش­نامه حکایت داشت. داده­پردازی پژوهش با استفاده از نرم­افزارهای MATLAB 7.10، Excel 2010، Export Choice و SPSS 20 انجام گرفت. همچنین با نگرشی جامع به توسعه­ی روستایی، 51 شاخص انتخاب و برای عملیاتی­کردن آنها از تئوری مجموعه­های فازی بهره­گرفته شد. فزون بر این، به منظور تعیین درجه­ی اهمیت هریک از شاخص­های منتخب در سنجش توسعه­یافتگی، روش تحلیل سلسله مراتبی به کار رفت. به منظور مقایسه روش­های سطح­بندی و سنجش درجه توسعه­یافتگی، مهمترین مدل­های تصمیم­گیری­های چند شاخصه­ای از جمله موریس، تاکسونومی، مجموع ساده وزین، تاپسیس، و وایکور که بیشترین استفاده را در مطالعات پیشین داشته­اند، انتخاب و مورد بررسی قرارگرفتند. نتایج مقایسه­ای نشان داد روش­های مورد بررسی، رتبه و درجه­ی توسعه­یافتگی یکسانی را ارائه نمی­دهند. در این میان روش وایکور گزینه­ای مطلوب­تر برای سنجش درجه­ی توسعه­یافتگی شناخته شد. این روش در نحوه­ی استاندارد کردن از روش فازی بهره می­گیرد که فزون بر استاندارد کردن، قابلیت تعیین وضعیت شاخص مورد نظر از حد مطلوب نیز میسر می­گردد. این نوع استاندارد کردن، این قابلیت را به روش وایکور داده است که در صورت ثابت ماندن ایده­آل­ها، درجه­ی توسعه­یافتگی روستاها مستقل از یکدیگر باشد.
 
 


اسداله ملازهی، محمدرضا پودینه، محمود خسروی، محسن آرمش، علی اصغر دهواری،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده

امروزه به سبب تغییرات آب و هوایی، مخاطرات طبیعی و چگونگی رفتار با آن­ها از جمله مهم­ترین دغدغه­ های پژوهشگران در زمینه برنامه­ ریزی محیطی و مدیریت بحران می ­باشند. هدف از این مطالعه پهنه ­بندی و پتانسیل­سنجی خطر سیلاب در حوضه آبریز سرباز است. بدین منظور پایگاه داده شامل لایه­ های پهنه­ای ارتفاع، شیب، خصوصیات زمین­شناسی، خصوصیات خاک، بارش، پوشش گیاهی و کاربری اراضی و لایه­ های خطی آبراهه اصلی، آبراهه فرعی و تراکم زه کشی سطح حوضه مورد استفاده قرار گرفت. سپس با استفاده از پرسشنامه و نظر کارشناسان خبره و همچنین تحلیل سلسله مراتبی، ارزش هر لایه در سیل خیزی محاسبه شد. هر کدام از این لایه­ها بر مبنای پتانسیل سیل خیزی در مقیاس خطر کم تا زیاد  طبقه­بندی شدند و در نهایت با استفاده از مدل همپوشانی وزنی درمحیط سامانه اطلاعات جغرافیایی با هم ادغام شدند. نتایج نشان داد که آبراهه اصلی، کاربری اراضی و بارش مهمترین مؤلفه ­ها در سیلخیزی حوضه آبریز رودخانه سرباز هستند. از کل مساحت حوضه سرباز فقط 0/5 درصد پتانسیل سیلخیزی زیاد تا بسیار زیاد را داراست و نواحی مرکزی حوضه به سبب توپوگرافی و شرایط هیدروگرافی ویژه، بالاترین پتانسیل سیل خیزی را دارند. علاوه بر این ناحیه، بخش­های حاشیه­ ای رودخانه اصلی به سمت خروجی حوضه و همچنین بخش­ هایی از حواشی رودخانه­ های فرعی مهم، بیشترین پتانسیل سیل خیزی را دارا هستند. علیرغم وسعت محدود ناحیه پرخطر، به سبب تراکم جمعیت و اراضی کشاورزی، اهمیت این ناحیه از نظر مدیریت بحران بسیار بالاست.

حمید صالحی، محمد معتمدی، عزت الله مافی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده

اساس داده های اقلیمی اندازه گیری هایی است که با نظم زمانی از پیش تعیین شده در ایستگاه های دیده بانی هوا انجام می پذیرد، بنابراین تمامی مقادیر اندازه گیری شده عناصر اقلیمی تنها به نقطه محل اندازه گیری قابل انتساب است. از این رو روش های مختلف درون یابی میتواند به تخمین داده های اقلیمی در نقاط مختلف کمک زیادی بنماید. منطقه مورد مطالعه در این پژوهش، شمال شرق ایران شامل استان های خراسان رضوی و شمالی می باشد و از داده های دمای ماهانه فصل تابستان برای 21 ایستگاه همدید و تبخیر سنجی شمال شرق متعلق به سازمان هواشناسی و وزارت نیرو با پراکنش مناسب استفاده شد. دوره آماری 21 سال  (2017-1997) به عنوان دوره آماری مشترک برای تمامی ایستگاه ها در نظرگرفته شد. سپس به منظور مقایسه روش های درونیابی، چندین روش مختلف، شامل کریجینگ معمولی، اسپیلاین، مجذور معکوس فاصله و تیسن توسط نرم افزار ARCGIS استفاده شد مقایسه کردن انحراف تخمین ها از داده های اندازه گیری شده به روش اعتبار سنجی متقاطع ارزیابی گردید. سپس به منظور بررسی فرض نرمال بودن خطاهای محاسبه شده در هر روش درونیابی، از آزمون ران تست استفاده و در نهایت برای ارزش یابی بهترین روش درون یابی از روش AHP  و نرم افزارExpert Choice  بهره گرفته شد. نتایج نشان داد بر اساس معیار ریشه میانگین مربعات خطا(RMSE) به ترتیب روش تیسن، کریجینگ، معکوس فاصله و اسپلاین قرار گرفته اند. بر اساس معیار بیشینه مطلق خطا(MAE)، روش کریجینگ بهتر از سایر روش ها دمای تابستان را برآورد کرده است. بر اساس معیار(MBE) نیز روش کریجینگ بهتر از سایر روش ها می باشد و می توان از آن برای درون یابی دما استفاده نمود. با توجه به ضرایب تعیین شده، نرخ سازگاری محاسبه شده03/0 می باشد که از دقت بالای انتخاب وزن ها حکایت دارد.

زهرا حجازی زاده، آراس خسروی، سیداسعد حسینی، علیرضا رحیمی، علیرضا کربلائی درئی،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده

انرژی خورشیدی یکی از مهم‌ترین منابع انرژی در جهان است که به عنوان منبعی تجدید پذیر و با صرفه اقتصادی، استفاده از آن هیچ‌گونه صدمه ­ای به محیط‌زیست وارد نمی­ سازد. کشور ایران به دلیل قرار­گیری مساحت نسبتاً زیادی از آن در عرض ­های پایین جغرافیایی و شرایط آب و هوایی نسبتاً خشک، از لحاظ بهر­­ه­برداری از انرژی خورشیدی از شرایط بسیار خوبی بهره­ ­می­برد. لذا در این پژوهش با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش ارزش­ گذاری فازی و روش ­وزن دهی بر اساس تحلیل­ سلسله­ مراتبی (AHP) به  پتانسیل سنجی مناطق کویری، بیابانی و سواحل مکران به‌منظور کسب انرژی از خورشید پرداخته شد. بدین منظور از 14 معیار مربوط به شرایط اقلیمی، زیرساختی و فنی و فیزیکی منطقه استفاده شد. معیارهای مربوط به شرایط اقلیمی شامل تابش، ساعات آفتابی، دما، ابرناکی، گرد و غبار، بارش و رطوبت نسبی در طول دوره آماری (1990 تا 2015)، معیارهای مربوط به شرایط فنی و فیزیکی نیز شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، کاربری اراضی و فاصله از گسل­ها و معیارهای مربوط به زیر­ساخت­ها نیز شامل فاصله از مراکز جمعیتی و فاصله از راه­های ارتباطی در نظر گرفته شد. جهت همپوشانی فازی لایه­ها نیز از عملگرهای Product، Gamma 0.7، Gamma 0.8، Gamma 0.9 و Sum Weighted برای مقایسه و ارائه نتایج استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل، عملگر Gamma 0.9 به دلیل حساسیت بالا دارای بیشترین دقت و عملگر Sum Weighted دارای کمترین دقت در بین عملگرهای مورد استفاده هستند. در نقشه همپوشانی شده با استفاده از عملگر Gamma 0.9 حدود 2 درصد و در نقشه همپوشانی شده با عملگر Sum Weighted، حدود 33 درصد از منطقه مورد مطالعه دارای پتانسیل بالا برای کسب انرژی از خورشید تشخیص داده شد.

شهربانو قنبری عدیوی، مرتضی خداقلی، امیر گندمکار،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده

 هدف اساسی این تحقیق توان سنجی آگروکلیمایی استان هرمزگان برای توسعه و ایجاد مزارع کشت و پرورش گیاه دارویی آلوئه ورا در دوره پایه و دوره تغییراقلیم میباشد. در این راستا، داده‌های تأثیرگذار در مراحل مختلف فنولوژیکی گیاه آلوئه‌ورا شامل دمای کمینه و بیشینه و بارش، به‌عنوان عوامل اقلیمی و متغیّرهای ارتفاع، شیب، جهت شیب، خاک، به‌عنوان عناصر پایدار در ارزیابی نواحی مستعدّ کشت گیاه آلوئه‌ورا، استفاده گردید. از تکنیک سیستم تصمیم گیری چندمعیار در محیط GIS، با استفاده از تابع گامای فازی (Fuzzy Gama) برای برهم نهی و در نهایت مشخص کردن عرصه های مناسب کشت گیاه آلوئه ورا استفاده گردید. نقش تغییرات اقلیمی در دو سناریوی حدی تغییراقلیم یعنی B1  و A2  برای ارزیابی تغییرات عرصه های آگروکلیمایی کشت آلوئه ورا در استان هرمزکان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از اجرای تابع تلفیق  Fuzzy Gama در استان هرمزگان نشان داد که در اقلیم دوره پایه، 35/0 از مساحت استان دارای قابلیّت کشت خوب و عالی برای این گیاه هستند. این نواحی عموما منطبق بر نواحی کم شیب و گرم بخش های جنوبی استان بوده و منطبق بر خاک های با بافت و عمق و زهکشی مناسب، یعنی خاک های آریدی سویل و آنتی سویل هستند، در حالی که در بخش های شمالی استان عامل شیب، تامین نشدن نیازگرمایشی گیاه آلوئه ورا، تولرنس دمایی درون سالی و شبانه روزی، عملکرد محصول را بسیار ضعیف کرده و توسعه مزارع پرورش آلوئه ورا در این نواحی توصیه نمیشود. در شرایط اقلیمی شبیه­سازی شده برای سال 2070 تحت 2 سناریوی حدی تغییراقلیم،  عرصه های آگروکلیمایی قابلیت کشت گیاه  آلوئه­ورا تغییرات نسبتاً بارزی را نسبت به اقلیم دوره پایه خواهند داشت به طوری که بیشترین تغییرات مربوط به سناریوی A2 که در آن طبقات قابلیت ضعیف، فاقد قابلیت و قابلیت کشت متوسط، با کاهش مساحتی بین 30 تا 40 درصد  روبرو بوده­اند در حالی که دو طبقه آگروکلیمایی قابلیت کشت بالا و قابلیت کشت خوب، تحت سناروی مذکور  افزایشی در حدود 20 تا 40 درصد نشان خواهند داد.

نازلی پاکرو، میرسعید موسوی،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده

شهرها محل تجمع سرمایه های مادی و معنوی بشریت به شمار می‌رود که از اهمیت بالایی برخوردار است. این نوع از سکونت‌گاه‌ها با جای دادن بیش از 50 درصد جمعیت جهان در خود، در سال­های اخیر اهمیتی بیش از پیش یافته و برای حفظ اصولی و مدیریت پایدار آن انواع برنامه‌ریزی‌ها مدنظر قرار گرفته است. یکی از این برنامه‌ریزی‌ها تاب‌آورسازی شهرها بوده است. تاب‌آور‌سازی در برابر تهدیدات و خطراتی احتمالی که درصورت بروز، آن‌را تحت تأثیرات سوئی قرار می‌دهد. مفهوم تاب‌آوری در ابعاد و سطوح مختلفی مورد طرح و بحث قرار گرفته است که در این پژوهش بر ابعاد کالبدی تاب‌آوری در شهرها تأکید می‌شود. هدف پژوهش حاضر ارزیابی تاب‌آوری منطقه 1 شهر تبریز در برابر زلزله می‌باشد که با استفاده از مدل Fuzzy AHP به تحلیل این امر پرداخته شده است. 8 معیار شامل؛ فاصله از مراکز امدادی، فاصله از مراکز آسیب‌زا، مصالح ابنیه، کیفیت ابنیه، عمربنا، فاصله از شبکه راه‌ها، فاصله از فضاهای سبز و باز و فاصله از گسل پایه تحلیل قرار گرفته است. بعد از تهیه لایه مربوط به هر معیار، با استفاده از توابع فازی سازی، لایه‌های فازی استخراج شده است. با استفاده از عملگرهای SUM,AND,GUMMA لایه‌های نهایی تهیه شدند که با ارزیابی انجام گرفته از طریق ابزار Band Collection Statistics ، لایه گامای 9/0 به عنوان بهترین خروجی انتخاب گردید. نتایج نشان‌دهنده این است که در سناریوی گامای 9/0 در محدوده مورد مطالعه، حدود 26% از محدوده تاب‌آوری خیلی کم و کمی دارند. در مقابل بیش از 22%  تاب آوری متوسط و 51 درصد از محدوده، تاب‌آوری زیاد و خیلی زیاد را دارا می ‌باشد.

فاضل امیری، فیروز بابایی، طیبه طباطبایی،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده

با توجه به تأثیرات منفی زیست محیطی مرتبط با دفن غیر اصولی در بخش مرکزی شهرستان کنگان، تسریع در توسعه کنترل شده محل های دفن زباله شهری در این منطقه ضروری است. منطقه مورد مطالعه با تولید روزانه 92 تن زباله، به دلیل عدم وجود تجهیزات بازیافت و مکان یابی نامناسب دفن آن با معضلات زیست محیطی، اجتماعی و بهداشتی متعددی روبرو شده است. این مطالعه با هدف شناسایی مکان­ های مناسب برای دفع زباله های جامد با در نظر گرفتن کلیه فاکتورهای اساسی و معیارهای رتبه بندی با تلفیق فازی- سلسله مراتبی Fuzzy-AHP و GIS با تجزیه و تحلیل تصمیم گیری چند معیاره MCDA برای شهرستان کنگان انجام شد. در این مطالعه از استانداردهای مکانیابی محل دفن زباله آژانس حفاظت از محیط زیست EPA استفاده گردید. معیارهای مکانیابی مورد استفاده در این مطالعه شامل استفاده از زمین، شیب، ارتفاع ، فاصله تا زهکشی، آبهای زیرزمینی و سدها، فاصله تا گسل­ ها، خاک، زمین شناسی، فاصله تا مناطق مسکونی و جاده، صنعتی و دسترسی به زیرساخت ها است. روش تحلیل سلسله مراتبی AHP در انتخاب محل دفن زباله با در نظر گرفتن معیارهای متعدد و کلاس­ های عضویت فازی مطابق با استانداردهای استفاده شد. توابع فازی از کلیه معیارها برای تهیه نقشه مکان مناسب برای دفن زباله در پنج دسته طبقه بندی شد؛ نامناسب (53.5%)، کمتر مناسب (39.1%)، نسبتاً مناسب (5.4%)، مناسب (1.4%) و بسیار مناسب (0.6%). نتایج این تحقیق در مدیریت محیط شهری و همچنین در برنامه های دفع بهینه زباله­ های جامد شهری این منطقه مفید خواهد بود.

مصطفی تقوایی، صدرالدین متولی، غلامرضا جانباز قبادی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده

هر اندازه که شهرها توسعه و گسترش یابند برخورد آنها با واحدهای گوناگون توپوگرافی و ژنومورفولوژی و موضوعات مربوط به آنهاکه ترکیبی از واحدهای مختلف در سطح زمین هستند زیادتر می‌شود. همچنین از آنجای که واحدهای ژئومورفولوژی همیشه با پویایی و دینامیسم محیط طبیعی در ارتباط است، هر گونه اقدام در راستای توسعه و عمران شهرها به نحوی با پویایی و دینامیسم مذکور و در نتیجه با پدیده‌های مورفولوژیک تلاقی می‌کند. در این برخورد اگر برخی اصول و نکات ضروری رعایت نشود، تعادل مورفودینامیک محیط، به هم می‌خورد و خطرات بزرگی غالب تجهیزات و امکانات شهری را مورد تهدید قرار می‌دهد که گاهی شدت زیاد مورفوژنز نتایج جبران ناپذیری به بار می‌آورد. برهمین مبنا تحقیق حاضر پژوهش بررسی نقش ناهمواری‌ها (واحدهای ژئوموفولوژیکی) در برنامه‌ریزی شهرهای ساحلی با استفاده ازمقایسه دو روش تحلیل سلسله مراتبی AHP و AHP FUZZY در شهر نور انجام گرفته است. تحقیق پیش رو از نظر هدف کاربردی و بر حسب نحوه گردآوری داده‌ها، توصیفی-تحلیلی و به‌صورت پیمایشی می‌باشد که در آن از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که در مراحل اولیه فرآیند برنامه ریزی ، هنگام شناسایی گزینه های توسعه به عنوان یک نقطه کانونی ، روش های ساده می توانند کافی باشند. در این شرایط ، انتخاب روشهای پیشرفته و پیشرفته فناوری لزوماً نتایج متفاوتی ایجاد نمی کند. با این حال ، هنگامی که برنامه ریزی نیاز به شناسایی میزان فضایی منطقه توسعه مطلوب دارد ، در نظر گرفتن منطقه تقاطع پیشنهاد شده توسط هر دو روش ایده آل خواهد بود

مجید گودرزی، علی اشکبوس، بهنام محمدی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده

در رویکرد توسعه میان­ افزا پیشنهاد می‌شود که به‌جای زیر ساخت­و­ساز بردن زمین­های حاشیه‌ای شهرها، اراضی خالی و اراضی بافت تخریبی مانده­ی درون‌شهری هدف توسعه قرار گیرند. با توجه به این مهم، در این مقاله سعی شده است به شناسایی و اولویت­بندی موانع توسعه­ی میان­افزای شهر زابل با استفاده از تکنیک چانگ پرداخته شود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش انجام، توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه­ای و بررسی­های پیمایشی (میدانی) است. جامعه آماری برای شناسایی موانع توسعه میان­افزا شامل کلیه ساکنان شهر زابل در سال 1401 می­باشد که حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران، 384 نفر محاسبه شد. روش نمونه­گیری، تصادفی هدفمند بوده و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 80/0 محاسبه گردید. با استفاده از آزمون تی تک نمونه­ای (t-test) در نرم‌افزار آماری SPSS موانع شناسایی و همچنین برای اولویت‌بندی موانع پیش رو، اطلاعات و داده­های موردنیاز از طریق واقعیت­های موجود شهر مذکور و پرسشنامه که از 20 کارشناس مرتبط تهیه‌شد، سپس با استفاده از تکنیک چانگ (AHP- FUZZY) داده­ها و اطلاعات مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان می­دهد مهم­ترین مانع اجرای طرح توسعه میان­افزای شهر زابل، شاخص اقتصادی با وزن نهایی (483) می­باشد.
 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb