19 نتیجه برای کشاورزی
محمدرضا مباشری، حسن خاوریان،
دوره 3، شماره 3 - ( 1-1383 )
چکیده
تعیین میزان تبخیر و تعرق در پهنههای وسیع و با فاصله زمانی مناسب، ابزاری کارا در امر مدیریت بهینه منابع آب، مدیریت کشاورزی در تعیین کشت بهینه برای مناطق مختلف و مطالعات اقلیم است . برآورد میزان تبخیر و تعرق (Evapo-Transpiration ET) با استفاده از لایسیمتر برای مناطق وسیع، بسیارپرهزینه و وقتگیر است. از طرف دیگر، تعیین نظری (ET) با استفاده از روشهائی همچون همبستگی ادی (Eddy Correlation) و نسبت باون (Bowen Ratio) خطاهائی اجتناب ناپذیر ناشی از به کارگیری پارامترهای هواشناسی را به همراه دارد. این محدودیتها باعث توسعه استفاده از دادههای سنجش از دور جهت برآورد میزان تبخیر و تعرق در نواحی وسیع و با قدرت تفکیک زمانی مطلوبی شده است . تاکنون در ایران مطالعه جامعی در رابطه با استفاده از سنجش از دور برای برآورد (ET) انجام نشده و یا حداقل کارهای احتمالی انجام شده، چاپ و منتشر نشده است. البته، درحد ارتباط تبخیر وتعرق با NDVI یا نظایر آن مطالعاتی صورت گرفته که اندازهگیریهای همزمان میدانی را برای تائید به همراه نداشته است . در این پژوهش سعی شده است که علاوه بر معرفی چندین روش جهت برآورد تبخیر و تعرق با استفاده از تصاویر ماهوارهای، مشکلات اصلی الگوریتمهای موجود برای استفاده در ایران را تبیین نموده و راهکارهای رفع و یا کاهش آنها را موردبحث و بررسی قرار دهیم .
جعفر جوان، مهدی سقایی،
دوره 3، شماره 3 - ( 1-1383 )
چکیده
در جهان معاصر رویکرد به گذارهای اقتصادی پیرامون قانون کالایی ارزش به قانون ساختاری ارزش، برای گردشگری در روندی از سرمایهداری سازماننایافته این فرصت را مهیا نموده که در دستیابی به فضاهای درون متنی در شناسایی پتانسیلهای بهرهبرداری گردشگری و با تجدید ساختاری در روند گردشگرپذیری، رویکردی رابه تسخیر فضاهای متفاوت شکل دهد. در این میان رویکرد فضایی به گردشگری بازتابنده الگوها و گونههایی از جریان گردشگری میباشد که میل به تقاضای برآورد آنها بین گردشگران فزونی گرفته است. از اینرو پردازش این رویکرد گردشگری در فضاهای متنی و فرامتنی ضروری گردیده است تا از یکسو برآورد توسعه در فضاها انجام گرفته و از دیگرسو، سودمندی و ناسودمندی آن برای ساکنان محلی بازشناخته شود. در این مقاله گردشگری کشاورزی به عنوان یک گونه از گردشگری در الگوی فضایی گردشگری روستایی و آثار مختلف آن موردبررسی قرار میگیرد .
سیمین تولایی، نرگس حاجی نوروزی،
دوره 5، شماره 6 - ( 4-1385 )
چکیده
شهرستان پاکدشت با مساحت حدود 604 کیلومتر مربع، در زمین های آبرفتی جنوب رشته کوه های البرز قرار گرفته است . از لحاظ کشاورزی از استعدادهای بالفعل و بالقوه فراوانی برخوردار است. واقع شدن این شهرستان در 20 کیلومتری کلان شهر تهران باعث گردیده است تا این شهرستان از مهاجرپذیرترین مناطق اطراف تهران گردد. این مهاجرت بی رویه و پیش بینی نشده باعث گسترش ناموزون نقاط شهری و برخی از روستاها و تخریب اراضی کشاورزی گردیده است. بدین ترتیب شناخت وضعیت طبیعی منطقه، تهیه نقشه کاربری و پوشش اراضی و تغییرات آن جهت برنامه ریزی و مدیریت بهتر، لازم و ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق برای تهیه و تجزیه و تحلیل نقشه کاربری و پوشش اراضی، ابتدا نقشه های توپوگرافی و تصاویر ماهواره ای منطقه تهیه شد. پس از رقومی و موزایئک کردن نقشه توپوگرافی، نقشه های شیب، جهت شیب و ارتفاع منطقه به منظور شناخت وضعیت و توان طبیعی منطقه در محیط نرم افزار GIS تولید گردید. متعاقباً عملیات تصحیح و پردازش بر روی تصا ویر ماهواره ای در محیط نرم افزاری Geomatica انجام شد. سپس با استفاده از طبقه بندی نظارت شده و الگوریتم حد اکثر احتمال، نقشه طبقه بندی شده کاربری اراضی تولید شد. براساس یافته های این پژوهش نیمه شمالی منطقه اساساً برای فعالیت های انسانی خصوصاً کشاورزی مناسب نبوده و در نقطه مقابل نیمه جنوبی منطقه با توجه به توان های طبیعی عرصه تاخت و تاز فعالیت های انسانی و مهاجرت های بی رویه قرارگرفته است وبیش از همه مشمول مدیریت بهینه اراضی می باشد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که غالب ترین کاربری های منطقه متعلق به اراضی بایر (55/50 درصد) می باشد. در مراتب بعدی اراضی کشاورزی واراضی ساخته شده به ترتیب با 33/39 و22/9 درصد قرار دارند. طبق نتایج حاصله مساحت شهر پاکدشت از430 هکتار در سال 1379 به 734 هکتار در سال 1383 افزایش یافته که این افزایش نشان دهنده رشد فیزیکی شهر پاکدشت می باشد. بدین ترتیب 304 هکتار از اراضی باز و کشاورزی اطراف شهر به زیر ساخت وساز رفته است.
عبدالرضا رحمانی فضلی، یونس کاویانی،
دوره 9، شماره 9 - ( 7-1388 )
چکیده
بررسی عملکرد بانک کشاورزی جمهوری اسلامی ایران را می¬توان بهترین راه حصول اطمینان ارایه خدمات مالی به روستائیان دانست. جهت نیل به این مهم، ابزارها و الگو¬های مختلفی وجود دارد که در پژوهش توصیفی- پیمایشی حاضر از الگوی ارزیابی متوازن برای سنجش عملکرد و بررسی وضعیت موجود بانک کشاورزی در خصوص واگذاری اعتبارات بهره گرفته است. در این خصوص پس از بررسی شاخص ¬های عملکردی، تعداد 25 شاخص در قالب چهار بعد الگوی ارزیابی متوازن انتخاب و ارزیابی شده است. نتایج این بررسی¬ها به تعیین فاصله میان وضع موجود و مطلوب عملکرد بانک کشاورزی انجامیده است.
علیرضا زارع شاه آبادی، اکبر زارع شاه آبادی، سمانه صمیمی، محمدامین خراسانی،
دوره 10، شماره 12 - ( 10-1389 )
چکیده
بخش کشاورزی به عنوان یکی از زمینه¬های توسعه مناطق می¬تواند در کاهش شکاف منطقه¬ای و برقراری توازن و تعادل و بهبود شاخص¬های توسعه در نواحی مؤثر باشد. سئوال اصلی پژوهش حاضر این است که شهرستان ابرکوه چه قابلیت¬هایی در بخش کشاورزی دارد و چگونه می توان این بخش را در این منطقه رونق بخشید. نوع تحقیق کاربردی - توسعه¬ای و روش بررسی آن کتابخانه¬ای و پیمایشی می¬باشد. با بهره¬گیری از مدل SWOT که از جمله مهم ترین مدل های برنامه ریزی راهبردی محسوب می شود ، نقاط قوت ، ضعف ، فرصت¬ها و تهدیدهای بخش کشاورزی و دامداری در این منطقه بررسی شد و پس از آن از مدل مکمل QSPM برای اولویت بندی راهبردها و تعیین مناسبترین راهبرد بهره گرفته شد. بر اساس نتایج تحقیق، ساماندهی کانون های تولید و فضاها و سکونتگاه های روستایی ، فراهم کردن بستر مناسب جهت به کارگیری نیروهای جوان و متخصص در بخش ، واگذاری بخشی از امور اجرایی و تحقیقاتی به بخش خصوصی و افزایش مشارکت پذیری بهترتیب مهمترین راههای توسعه کشاورزی و دامداری در این منطقه می باشد.
هاشم داداش پور، سینا محسن زاده،
دوره 12، شماره 25 - ( 5-1391 )
چکیده
استفاده از الگوهای کلیشه ای توسعه شهری درایران، تخریب اراضی کشاورزی و باغات اطراف شهر را در پی داشته است. یکی از دلایل اصلی این امر به نقص طرح های جامع و تفضیلی، ضعف مدیریت شهری در کنترل بازار زمین و تغییر کاربری اراضی کشاورزی به کاربریهای دیگر و...بر می گردد. یکی از رویکردهای موجود درزمینه ایجاد تغییر در روند تبدیل کاربری اراضی کشاورزی به دیگر کاربریها و به تبع آن کاهش و مدیریت روند تخریب اراضی کشاورزی ومحافظت از آنها، رویکرد انتقال حقوق توسعه است. ازاین رو، مقاله حاضر به دنبال امکان سنجی استفاده از این رویکرد، در محافظت از اراضی کشاورزی شهر بابلسر می باشد. روش تحقیق مقاله توصیفی- تحلیلی است. پس از بررسی مبانی نظری موضوع و شناخت عرصه پژوهش به تحلیل یافته ها و تدوین رویکرد یکپارچه حق انتقال توسعه (TDR) پرداخته می شود. این رویکرد یکپارچه، با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی ( AHP) جهت تعیین مناطق حفاظت و توسعه و با مدل محاسباتی اختصاصی برنامه TDR جهت تعیین تراکم ساختمانی و نسبت حق توسعه و در نهایت ماتریس دستیابی به اهداف جهت انتخاب گزینه بهینه تحلیل می شود. نتایج یافته ها نشان می دهد که برنامه انتقال حقوق توسعه به دلیل سودآوری بیشتر برای کشاورزان و رشد هوشمندانه شهر و اصلاح روند تخریب اراضی کشاورزی ، در صورت رعایت تراکم ساختمانی پیشنهادی ( 100 درصد) و نسبت حق توسعه ( 25 به 75 ) قابلیت اجرایی برای محافظت از اراضی کشاورزی شهر بابلسر و دیگر شهرهای شمالی کشور را خواهد داشت
حسین عزیزی، بیتا اصلانی، داود جمینی، احمد تقدیسی،
دوره 13، شماره 28 - ( 3-1392 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی و شناخت اثرات مثبت و منفی صنایع فراوری کشاورزی از دیدگاه دو گروه روستاییان و صاحبان واحدهای فراوری فعال در بخش سیدان شهرستان مرودشت انجام شده است. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 377 نفر به عنوان نمونه آماری از روستاییان انتخاب گردید و با توجه به محدود بودن تعداد واحدهای فراوری (35 واحد) اطلاعات مورد نیاز از این جامعه به صورت سرشماری و از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمعآوری شد، روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصان و کارشناسان تأیید و پایایی پرسشنامه نیز با انجام پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ انجام گردید (A>0.78). بررسی جامع به صورت اسنادی و میدانی در خصوص ارزیابی اثرات واحدهای فراوری از دیدگاه دو گروه صاحبان صنایع و روستاییان نشان میدهد که بیشترین اثرات مثبت را بر "بهبود رفاه و وسایل منزل"، "جذب محصولات خام کشاورزی"، "تغییر در الگوی کشت کشاورزان" و "عرضه بهداشتی مواد غذایی" و از طرفی بیشترین اثرات منفی را بر "توسعه نسبی برخی روستاها"، "افزایش قیمت زمین و مسکن" و "تأمین نیروی کار واحدهای صنعتی از شهرها" داشته است. همچنین نتایج به دست آمده حاکی از آن است که واحدهای فراوری کشاورزی در 5 بعد اقتصادی، اجتماعی، کشاورزی، کالبدی و زیست محیطی، از دیدگاه روستاییان به جز در بعد اقتصادی در سایر ابعاد و از دیدگاه صاحبان صنایع در تمام ابعاد، بیشتر از حد متوسط مؤثر بودهاند.
محمود فال سلیمان، محمد حجی پور، حجت ا... صادقی،
دوره 13، شماره 31 - ( 12-1392 )
چکیده
محصول پسته به عنوان یکی از محصولات پربازده و دارای مقاومت زیاد در برابر خشکی و شوری، نقش قابل توجهی در وضعیت اجتماعی و اقتصادی کشاورزان مناطق خشک و نیمه خشک دارد. دشت مختاران در خراسان جنوبی از جمله مناطقی است که کشت این محصول در آن تمرکز فراوانی یافته است. تحقیق حاضر تلاش داشته تا ضمن پهنهبندی نواحی مستعد کشت پسته با روشهای تصمیمگیری چند شاخصهای AHP و تاپسیس در محیط GIS، مناسبترین متد را از میان آن دو روش شناسایی و معرفی نماید. این پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی میباشد که پس از جمعآوری اطلاعات و لایههای مختلف و آمادهسازی آنها، از دو روش نامبرده جهت تعیین نواحی مستعد کشت بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد بر اساس روش AHP بخش عمده دشت مختاران برای کشت پسته با محدودیت متوسط، کم و بدون محدودیت هستند اما در روش تاپسیس بیشتر مناطق این دشت با محدودیت متوسط، نسبتاً شدید و محدودیت شدید تشخیص داده شدهاند. تطبیق موقعیت جغرافیایی پهنههای تعیین شده از دو روش مزبور نیز موید عدم یکسانی موقعیت این پهنهها به ویژه در نواحی بودن محدودیت برای کشت پسته در دشت مورد مطالعه است. با توجه به این که روش AHP نسبت به روش تاپسیس نواحی بیشتری را مستعد کشت پسته در دشت مختاران معرفی نموده و هم چنین نواحی مستعد معرفی شده در آن، با وضع موجود کشت پسته در این منطقه انطباق بیشتری دارد میتوان گفت از کارآیی بیشتری در راستای مکانیابی نواحی مستعد کشت محصولات کشاورزی برخوردار است.
سعید بازگیر،
دوره 15، شماره 39 - ( 10-1394 )
چکیده
تخمین عملکرد محصول قبل از برداشت آن می تواند کمک موثری به منظور برنامه ریزی و سیاست گذاری مناسب در تهیه غذا، توزیع، قیمت گذاری و همچنین واردات و صادرات داشته باشد. چون تولید محصول نتیجه بر هم کنش فرایندهای مختلف گیاه و فاکتورهای آب و هوایی می باشند، کمی سازی این فاکتورها و مطالعه روابط آنها با عملکرد، در استخراج مدل های آب و هوا-محصول بسیار ضروری است. در این مطالعه با استفاده از مدلهای آماری و تحلیل روابط همبستگی بین عملکرد محصول در مراحل مختلف رشد ذرت دانه ای و متغیرهای اقلیم شناسی، امکان سنجی تخمین تولید محصول ذرت دانه ای قبل از برداشت در برخی از مناطق غربی و جنوب غربی کشور مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اختلاف مقادیر برآورد شده با مقادیر واقعی در کرمانشاه از ۲۵۰- تا ۳۵۷۷- و از ۱۶ تا ۱۸۱۲ کیلوگرم در نوسان بوده است. این تغییرات در کوهدشت لرستان از ۱۶۰- تا ۳۰۰۰- از یک طرف و از ۲۴ تا ۲۵۶۶ کیلوگرم از طرف دیگر در نوسان بوده است. در دهلران ایلام می توان به تغییرات ۲۰۷- تا ۱۳۷۰- و ۲۸۶ تا ۳۵۵۰ کیلوگرم اشاره نمود. در رابطه با دزفول نیز اختلاف مورد نظر از ۱۸۸- تا ۱۳۲۲- و از ۲۶ تا ۲۱۳۰ کیلوگرم در هکتار در نوسان بوده است. در مجموع، نتایج نشان می دهد که دماهای بیشینه و کمینه، سرعت باد در ارتفاع ۲ متری، ساعات آفتابی و رطوبت نسبی بیشترین همبستگی را با عملکرد محصول در مراحل ظهور گل آذین نر تا تشکیل تارهای ابریشمی و همچنین تشکیل تارهای ابریشمی تا بلوغ فیزیولوژیکی (رسیدن کامل) داشته اند که در همین مراحل تخمین عملکرد محصول به مقادیر واقعی نزدیک تر بوده است(ضریب همبستگی از ۵۷۳/۰ تا ۸۵۸/۰ و خطای معیار از ۱۰۰۲ تا ۲۱۴۸ کیلوگرم در هکتار).
احمدرضا قاسمی،
دوره 16، شماره 43 - ( 10-1395 )
چکیده
دمای هوا یکی از پر کاربردترین پارامترهای مورد استفاده برای تشخیص تغییر اقلیم در مقیاس جهانی و منطقه ای است. بنابراین پژوهشگران همواره سعی نموده اند تا با مدل های مختلف به مدل سازی و پیش بینی آن بپردازند. تحقیق حاضر نیز با هدف مدل سازی و پیش بینی کمینه و بیشینه دمای ماهانه کشور انجام گردید. بررسی تغییرات زمانی دما با روش های تخمین گر سن و پتیت و پیش بینی آن بوسیله مدل هالت- وینترز انجام گرفت. نتایج نشان داد که دمای کمینه در ایستگاه های مورد مطالعه در دوره 50 ساله 2010 تا 1961 بطور متوسط به مقدار 9/2 درجه سانتی گراد افزایش یافته که مقدار این افزایش برای ایستگاه های واقع در مناطق گرم و خشک کشور (1/3 درجه) بیشتر از دیگر مناطق است (8/1 درجه). درحالیکه مقدار افزایش دمای بیشینه هوا در کشور کمتر و معادل 1/2 درجه سانتی گراد می باشد. همچنین نتایج این پژوهش کارایی مناسب مدل هالت- وینترز برای پیش بینی کمینه و بیشینه دمای ماهانه کشور را اثبات کرد. نتایج این مدل نشان داد که کمینه و بیشینه دما تا سال 2020 به جز چند مورد در کشور افزایش خواهند یافت که بیشترین مقدار افزایش در ایستگاه خوی به میزان 6/0 درجه سانتی گراد برای کمینه دما و 28/0 درجه سانتی گراد برای بیشینه دما خواهد بود.
مسعود یزدان پناه، طاهره زبیدی، هاجر زائری،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده
انتشار گازهای گلخانهای از کشاورزی به عنوان یکی از پیامدهای فعالیتهای انسانی موجب تغییرات اقلیمی میگردد. در این راستا، تغییرات کوچک در فعالیتهای زراعی و کشاورزی میتواند تا حد زیادی انتشار گازهای گلخانهای را کاهش دهد. تمایل متخصصان کشاورزی به کاهش تغییرات اقلیمی میتواند نقش مهمی در یافتن راهحلهای مناسب برای هر منطقه جهت کاهش تغییر اقلیم و ارائه آن به کشاورزان داشته باشد. با این حال نیت و تمایل به اجرای فعالیتهای کاهش دهنده تغییرات اقلیمی تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. هدف این مطالعه شناسایی عوامل مؤثر بر تمایل متخصصان کشاورزی استان خوزستان به کاهش تغییرات اقلیمی است. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روششناسی، پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را متخصصان کشاورزی استان خوزستان به تعداد 520 نفر تشکیل میدادند، که از این تعداد نمونهای 320 نفری با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شد. ابزار جمعآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه بود که روایی آن از طریق پانل اعضای هیات علمی تأیید شد و پایایی پرسشنامه از طریق آزمون آلفای کرونباخ (87/67-0/0) مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد، متغیر تجربه تأثیر آماری مثبت، مستقیم و معنی داری بر سه متغیر درک خطر، خودکارآمدی و نگرش زیست محیطی دارد. همچنین، خودکارآمدی و نگرش زیست محیطی از طریق تأثیر مستقیم و معنی دار قادر هستند 61/0 درصد از تغییرات تمایل به اقدام جهت کاهش تغییرات اقلیمی را پیش بینی کنند. همچنین تجربه به طور غیرمستقیم تمایل به اقدام را تحت تأثیر قرار داده است.
پرویز ضیائیان فیروزآبادی،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده
داده ها، تصاویر و محصولات متنوع سنجش از دور ماهواره ای از زمان تولید این نوع منابع اطلاعاتی، جایگاه خود را در مطالعات خشکی،خشکسالی و کشاورزی به اثبات رسانیده است. در این میان باندهای مرئی، مادون قرمز نزدیک و حرارتی در تولید محصولاتی چون پوشش گیاهی و دمای سطح زمین از پرکاربردترین آنها محسوب میشوند. در این تحقیق، از داده های سنجنده MODIS به منظور بررسی و یافتن ضرایب رابطه فضایی اندکس پوشش گیاهی-دمای سطح( NDVI-TS) و NDVI- ΔTS برای استخراج زمان وقوع خشکسالی کشاورزی از ژوئن تا اکتبر سال های 2007 تا 2010 در حوضه آبریز سیمینه رود استفاده شده است، شاخص شرایط دما–پوشش گیاهی( VTCI)و شاخص کمبود آب( WDI )که قادر به شناسایی تنش خشکی در مقیاس منطقه ای هستند از آنهااستخراج شده اند. نتیجه این تحقیق نشان داد، که در هردو شاخص، وضعیت تنش خشکی در سال های 2007 و 2008 بیشتر بوده است. همچنین بر اساس رابطه فضای NDVI-TS در تمام سال های 2007 تا 2010 شیب بالایی فضای مثلثی برای لبه گرم منفی است. این بدان معناست که با افزایش NDVI میزان LST کاهش یافته است درحالیکه برای لبه سرد شیب مثبت است. همچنین شیب به دست آمده از رابطه فضای NDVI-ΔTS برای خط خشک منفی است یعنی خط خشک یا خط حداقل تعریق-تعرق( ETR)یک همبستگی منفی با NDVI را نشان می دهد. درحالیکه برای خط مرطوب بالاخص در سال 2010 شیب مثبت بوده و در بقیه سال ها تغییر محسوسی دیده نمی شود. پژوهش حاضر نشان داد، مقدار آستانه VTCI برای تنش خشکی در سال 2007 و 2008 شدید بوده است.
افشین بهمنی، مجتبی قدیری معصوم، مهدی حاجیلو، فریده عظیمی، مهدیه قدیری معصوم،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
گردشگری کشاورزی محرکی برای اقتصاد آسیب پذیر روستایی و تحقق نیازهای شهروندانی است که برای بازدید یا مشارکت در فعالیت های مزرعه، خرید مستقیم محصولات کشاورزی و مأنوس شدن با طبیعت و بوم گردی، هزینه هایی می پردازند که موجب رونق اقتصادی، اشتغال زایی و آبادانی روستاها خواهد شد. هدف پژوهش حاضر که ماهیت آن کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است، تبیین و شناسایی عوامل موثر بر توسعه گردشگری کشاورزی مناطق روستایی باشد. جامعه آماری پژوهش شامل سه گروه مسئولین و کارشناسان، مردم محلی و گردشگران بوده که برای هر گروه با توجه به فرمول کوکران به ترتیب 34، 261 و 20 نفر نمونه انتخاب گردید. تمرکز اصلی داده ها بر روش میدانی بوده که از طریق پرسشنامه و مصاحبه چهره به چهره جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی از جمله میانگین و فراوانی و روش های آمار استنباطی از جمله آزمون t تک نمونه ای، کای اسکوئر(خی دو) و کروسکال والیس بهره گرفته شد. یافته ها نشان می دهد که عواملی نظیر تأمین اقامتگاه برای گردشگران، طرح های تشویقی دولت، هماهنگی بین سازمان های دولتی، آگاهی بخشی به کشاورزان و بسترسازی برای سرمایه گذاری بخش خصوصی با سطح معناداری 000/0 و مقدار مثبت کای اسکوئر، مهم ترین اولویت های موثر در توسعه گردشگری کشاورزی مناطق روستایی استان تهران می باشند.
حسین جهان تیغ، امیر بخشی، رضوان قربانی سالخورد،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
شناسایی موانع و الزامات سازگاری برای اجرای موفقیتآمیز روشهای سازگاری با تغییرات آب و هوایی در سطح محلی، به ویژه در جوامع روستایی کوهستانی با منابع محلی و فناوری محدود، بسیار مهم است. با توجه به اهمیت این موضوع، در پژوهش حاضر به بررسی موانع و الزامات سازگاری با تغییرات آب و هوایی در روستاهای کوهستانی پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری دادهها و اطلاعات پرسشنامه، مصاحبه آزاد و مشاهده محقق از منطقه مورد مطالعه بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی بخش پاپی شهرستان خرمآباد میباشد (2346N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری سهمیهای 330 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی و آزمون رتبهای همانباشتگی نامحدود اکتشافی (روش جوهانسن)، استفاده شد. نتایج نشان داد که کشاورزان روستاهای کوهستانی منطقه مورد مطالعه با موانع سازگاری متعددی روبرو هستند که موانع نهادی، هنجاری، فناوری و اطلاعات و شناختی جدیتر بودهاند. با توجه به اینکه شرایط سازگاری یک عامل مهم برای کاهش یا از بین بردن موانع سازگاری و بهبود ظرفیت سازگاری کشاورزان با تغییرات آب و هوایی است، توسعه اقتصادی محلی، زیرساختهای محلی، فناوری تولیدی، اعطای عتبارات خرد برجستهترین الزامات سازگاری در این زمینه بودند. همچنین، به دلیل نقش موثر دولت، تعاونیها و خود روستاییان در توسعه روستایی، یک چارچوب سازگاری منطقی برای انتخاب استراتژیهای سازگاری بهینه با همکاری این سه، به عنوان اقدامات و سیاستهای سازگاری مناسب منطقهای جهت پیشنهادات تحقیق ارائه شد.
مراد ابراهیمی، حسن افراخته، حمید جلالیان،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
چکیده: علیرغم گذشت چندین دهه از مطرح شدن رویکرد کشاورزی پایدار در کشور، نظام متعارف کشاورزی کماکان بر بکارگیری هرچه بیشتر از فناوریهای غیربومی، نهادههای شیمیایی و بهرهبرداری بیرویه و بیاندازه از طبیعت استوار است؛ بنابراین شکلگیری و گسترش کشاورزی پایدار با چالشهای اساسی مواجه است. در پژوهش حاضر محققان با وقوف بر اهمیت موضوع پایداری کشاورزی به ویژه در مناطق روستایی کشور و نقش آن در حفظ منابع پایه، موضوع پایداری کشاورزی را در روستاهای بخش مرکزی شهرستان کوهدشت مورد توجه قرار داده و به بررسی و تحلیل شکاف پایداری کشاورزی در این منطقه پرداختهاند. به این منظور با توجه به موقعیت استقرار روستاها (دشتی، کوهستانی و پایکوهی) تعداد 20 روستا به روش نمونهگیری طبقهای انتخاب گردید، شاخصهای مربوط به پایداری کشاورزی تدوین و پس از تکمیل پرسشنامهها توسط بهرهبرداران کشاورزی، عملیات کدگذاری و ورود دادهها در نرمافزارهای Excel و SPSS انجام گرفت. سپس با بهرهگیری از تحلیل تصمیمگیری چندمتغیره تاپسیس، روستاهای مورد مطالعه از نظر پایداری کشاورزی ردهبندی شده و با استفاده از تحلیل خوشهای در قالب چهار خوشه (بسیار ناپایدار، ناپایدار، نیمهپایدار و پایدار) تقسیمبندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد سطح پایداری کشاورزی در سه بعد اکولوژیک، اجتماعی و اقتصادی در روستاهای این منطقه ناموزون است. این ناموزونی هم در سطح دهستانهای سهگانه این بخش و هم با توجه به موقعیت استقرار روستاهای مورد مطالعه دیده شد.
اکبر شائمی برزکی، نسرین نیک اندیش، ابوالفضل باغبانی آرانی، سمیرا علیقلی،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
کشاورزی در بستر آب و هوا به نتیجه مطلوب میرسد. واکاوی پارامترهای جوی موثر بر محصولات مختلف کشاورزی، بخصوص شرایط حرارتی، یکی از اهداف مهم در مطالعات اقلیم کشاورزی محسوب میشود. در این تحقیق، با استفاده از آمار دمای کمینه و بیشینه روزانه پنج ایستگاه هواشناسی استان همدان شرایط حرارتی برای درخت انگور واکاوی شد. در این مطالعه از روشهایی نظیر پتانسیل گرمایی، توزیع نرمال، انحراف از شرایط بهینه، درجه روزهای رشد فعال و طول دوره فنولوژی استفاده گردید. برای بررسی تاریخ احتمال وقوع یخبندان از محیط نرم افزار آماری SMADA و روش توزیع نرمال استفاده شد. به منظور پهنه بندی از نرمافزار ArcGis10/2 و روش درونیابی IDW استفاده گردید. نتایج نشان داد که نیمه جنوبی استان، در مناطق ملایر و نهاوند از مجموع واحدهای حرارتی بالاتر و پتانسیل گرمایی بالاتری برای کشت و توسعه انگور برخودار میباشند. از جنوب به نیمه شمالی استان، از مجموع واحدهای گرمایی کاسته میشود. با توجه به پتانسیل گرمایی کمتر در نیمه شمالی استان، کشت ارقام زودرس انگور توصیه میگردد. بررسی تاریخ احتمال وقوع یخبندان دیررس بهاری در سطح 95 درصد نشان داد که بهدلیل رخداد آن در اواخر فروردینماه در نیمه جنوبی (ملایر و نهاوند) مصادف با مرحله فنولوژیکی جوانهزنی میباشد. بهعلت افزایش ارتفاع از جنوب به شمال استان، زمان تکمیل مراحل فنولوژیکی انگور 10 روز به تاخیر میافتد. نتایج حاکی از آن است که میزان انحراف از شرایط بهینههای دمایی در هر مرحله فنولوژیکی، در نیمه شمالی استان بیشتر از نیمه جنوبی میباشد.
حسن یاوریان، حمید جلالیان، اصغر طهماسبی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
آب نقش محوری در توسعه پایدار هر سرزمین به ویژه نواحی روستایی دارد. چالش کم آبی یکی از بزرگترین چالشهای قرن بیست و یکم است چراکه میتواند سرمنشأ بسیاری از تغییر و تحولات اجتماعی و اکولوژیک جهان باشد. بخش کشاورزی به عنوان مهمترین بخش اقتصادی نواحی روستایی به طور مستقیم تحت تاثیر کمبود منابع آب قرار دارد. بنابراین، شناسایی نگرش و راهکارهای بومی کشاورزان در مواجهه با کمآبی میتواند نقش کلیدی در اتخاذ راهبرد مناسب و ارتقای ظرفیت سازگاری جوامع روستایی داشته باشد. هدف این پژوهش بررسی نگرش کشاورزان در روستاهای شهرستان بهار در استان همدان نسبت به چالش کمآبی و شناسایی راهبردها و راهکارهای بومی مناسب برای تعدیل و سازگاری با مسئله کمآبی در منطقه است. این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، 68 روستای شهرستان بهار با 18376 خانوار است که طبق فرمول کوکران تعداد نمونه لازم برای تکمیل پرسشنامه 375 بهرهبردار به دست آمد. دادههای اصلی به شیوهء پیمایش میدانی با ابزار پرسشنامه گردآوری شد. روش نمونهگیری، تصادفی بوده و تعداد نمونه در هر روستا براساس روش انتساب متناسب با تعداد بهرهبرداران کشاورزی تعیین شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی در نرم افزار لیزرل انجام شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد نگرش روستاییان به چالش کمآبی به ترتیب، نگرش شناختی (بارعاملی 0/883)، نگرش رفتاری (بارعاملی 0/867) و نگرش احساسی (بارعاملی 0/517) بوده است. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که نگرش روستاییان به چالش کمآبی نگرشی شناختی – رفتاری است. براین اساس، 12 راهبرد سازگار با وضعیت منطقه، برای مدیریت بهینه منابع و بهرهوری آب زراعی پیشنهاد شده است.
علی رضا طاهرنسب، لیلا ابراهیمی، آمنه حقزاد، مهرداد رمضان پور،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
امـروزه برنامـهریـزی و مـدیریت فضاهای شهری و روستایی نیازمند دستیابی به اطلاعات دقیق فضایی در زمانهای متوالی در خصوص تغییرات کاربریهای اراضی میباشـد. هدف اصلی این پژوهش ،مطالعه وبررسی تغییرات کاربری اراضی در اثر توسعه فیزیکی با توجه به 4 کاربری اراضی بایر، اراضی کشاورزی ، پهنه آبی و اراضی ساختهشده دست انسان در شهر پاکدشت اجرا می شود. داده ها از طریق تصاویر ماهوارهای حاصل از ماهواره لندست متعلق به سالهای 2019و 1989 میلادی که توسط سنجندههای OLIو MSS5 برداشت شده است، با توان تفکیک30 متر جمعآوری شد که تصویر ماهوارهای لندست 8 و 7 به توان 15 متر در نرمافزار ENVI 5.3 تبدیل شد. این تصاویر در نرمافزار ENVI 5.3 براساس الگوریتم حداکثر احتمال طبقهبندی شدند. سپس دقت نقشه های به دست آمده از الگوریتم حداکثر احتمال برآورد گردید. پس از تهیه نقشههای پوشش سرزمین از نرمافـزار Fragstats جهت استخراج سنجههای سیمای سـرزمین در دو سـطح کــلاس و ســیما اســتفاده شــد. در مجمــوع 15 ســنجه جهــت کمــیســازی ســیمای ســرزمین در ســال هــای 1989 تا 2019 م (1368-1398 ش) اندازهگیری شـدند. با توجه به نتایج به دست آمده مساحت اراضی مسکونی در طی سالهای مورد مطالعه در منطقه افزایش یافته است به طوریکه سهم آن از 1/7 درصد در منطقه به 5/19 درصد رسیده است.
محمدصالح اخلاصی، دکتر سمیه سلطانی گردفرامرزی، دکتر ابوالفضل عزیزیان، مهندس مرتضی قیصوری،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
در این تحقیق تأثیر نوسان اقلیم بر میزان آب مجازی برخی محصولات زراعی استراتژیک در استان کرمان برای دورههای آتی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور از داده های اقلیمی مدل گردش کلی HadCM3 تحت سناریوی واداشت تابشی RCP4.5 استفاده شد. جهت بررسی امکان تولید و شبیهسازی دادههای هواشناسی در دوره های آتی مدل ریزمقیاسنماییLARS-WG بکار گرفته شد. برای دوره پایه (2011-1991) کالیبراسیون و صحتسنجی مدل انجام گرفت. از طریق دادههای LARS-WG میزان بارش و دمای بیشینه و کمینه ایستگاههای منتخب برای دوره¬های 2070-2011 میلادی پیشبینی و با دوره پایه مقایسه گردید. میزان آب مجازی برای محصولات منتخب شامل یونجه، جو و گندم محاسبه شد. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که پدیده نوسان اقلیم به طور معنیداری بر تبخیر- تعرق، عملکرد محصولات زراعی مورد مطالعه اثر گذار بوده و از این رو بهرهوری آب کشاورزی را در آینده تحت تاثیر قرار خواهد داد. در حالی که میانگین دمای فصل رشد در آینده تحت تاثیر نوسان اقلیم افزایش خواهد یافت، پارامتر بیشینه دما بیش از کمینه دما تحت تاثیر این پدیده قرار خواهد گرفت و به موازات این موضوع نیاز آبی و تبخیر- تعرق گیاه در این دوره افزایش مییابد. همچنین بررسیها نشان از کاهش بارش در فصول گرم سال و افزایش آن در فصول سرد در تمامی ایستگاههای مطالعاتی را دارد. میزان تغییرات آب مجازی به دست آمده برای همه گیاهان مورد مطالعه افزایشی است و این افزایش برای محصولات جو و گندم بهطور متوسط در دوره آینده افزایش بیشتری از خود نشان میدهد. بیشترین افزایش میزان آب مجازی نسبت به دوره پایه در ایستگاه کرمان مربوط به محصولات جو و یونجه به اندازه حداقل 30% میباشد.