جستجو در مقالات منتشر شده


۲۴ نتیجه برای همبستگی

آقای ابراهیم بیرانوند، دکتر امیر گندمکار، دکتر علیرضا عباسی، دکتر مرتضی خداقلی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱-۱۳۰۰ )
چکیده

رخداد بارش سیل‌آسای فروردین ۱۳۹۸ در استان لرستان نمونه‌ای بارز از بارش‌های حدی بود که خسارات بسیار سنگینی به زیرساخت‌های کشاورزی، شهری، حمل‌ونقل و ارتباطات برجای گذاشت. هدف این پژوهش بررسی و آشکارسازی ارتباط بین ساختار فیزیکی ابرهای مولد دو موج بارش سنگین فروردین ۱۳۹۸ در حوضه آبریز دورود بروجرد است. در این راستا ویژگی های آماری دو موج بارشی ۲۵ مارس و ۱ آوریل  ۲۰۱۹ مورد تحلیل قرار گرفت. ویژگی های ابرناکی ابرهای مولد این دو موج بارش سنگین، با استفاده از محصول ابرسنجنده مادیس یعنی محصول MOD۰۶، بررسی شد. ۴ فاکتور میکروفیزیکی ابرهای مولد این دو موج بارش سنگین در سطح حوضه دورود-بروجرد، شامل دمای قله ابر(CTT)، فشار قله ابر(CTO) ضخامت اپتیکال ابر (COT)  و نسبت ابرناکی(CF)، مورد بررسی قرار گرفت، تحلیل آماری این دو موج بارش سنگین نشان داد که در موج اول بارش سنگین یعنی موج ۲۵ مارس ۲۰۱۹، (۵ فروردین ۱۳۹۸) ۱۵ درصد از کل بارش سالانه منطقه و در موج دوم  یعنی موج ۱ آوریل ۲۰۱۹ (۱۲ فروردین ۱۳۹۸) ۲۰ درصد از کل مجموع بارش متوسط سالانه منطقه، در این دو روز ثبت شد. نتایج حاصل از تحلیل ساختار میکروفیزیکی ابرهای مولد این دو موج بارش با استفاده از داده های محصول ابر سنجنده MODSI، بیانگر آن بود که ۴ فاکتور میکروفیزیکی ابر مذکور همبستگی فضایی معنی داری با مقادیر بارش ثبت شده این دو موج بارش سنگین نشان دادند. دو فاکتور دما و فشار قله ابر که به نوعی گسترش عمودی ابرهای سطح محدوده را نشان میدهد، ارتباط معکوس معنی داری با مقادیر بارش سطح حوضه نشان دادند، در حالی که دو فاکتور نسبت ابرناکی و ضخامت اپتیکال ابرناکی همبستگی فضایی مستقیم و معنی داری با مقادیر بارش ثبت شده نشان دادند
هیمن شهابی، صادق برزگر، سروش کیهان فرد، سعید کیهان فرد،
دوره ۱۱، شماره ۲۱ - ( ۶-۱۳۹۰ )
چکیده

یکی از مهمترین زیرساختهای سیستم حمل و نقل، پارکینگها هستند که نقش عمده ای در کاهش پارک حاشیه ای و روانی ترافیک ایفا می¬کنند. پارکینگ ها زمانی می توانند کارایی لازم را داشته باشند که در مکان مناسبی احداث شوند. مدیریت پارکینگ یکی از مهمترین ابزار در مدیریت شهری است. سیستم اطلاعات جغرافیایی که علم و فناوری تجزیه و تحلیل داده¬های مکان مرجع می¬باشد، توانایی تلفیق تعداد زیادی پارامتر را به صورت همزمان دارد. سیستم اطلاعات جغرافیایی، سیستمی مناسب جهت تصمیم گیریهای چندمعیاره مانند مکان یابی می¬باشد. از مشکلات رایج در فرآیندهای مکان یابی با استفاده از GIS¬، انتخاب روش وزن دهی و روش تلفیق مناسب لایه ها می¬باشد. در این مقاله ضمن ارائه الگوی مناسب جهت مکان یابی بهینه پارکینگ در ناحیه ۴ منطقه ۱۵ تهران بوسیله GIS به مقایسه روشهای مختلف وزن دهی لایه های مکان یابی پارکینگ، نیز پرداخته شده است. با استفاده از روشهای وزندهی نظیر همبستگی آماری، Fuzzy AHP¬، AHP Three degree و Structured AHP چهار سناریوی مکان یابی پارکینگ ایجاد شده و برای تبدیل مساحت سناریو در هر کلاس به امتیاز، مساحتهای به دست آمده برای هر سناریو را با توجه به روشهای استاندارد کردن به سه کلاس مطلوبیت بالا، متوسط و پایین تقسیم گردید. در نهایت با توجه به روشهای محاسبه شده، سناریوی دوم یعنی روش وزندهی Fuzzy AHP مناسبترین سناریو در مکان یابی پارکینگ در منطقه مورد مطالعه بود.
علیرضا صادقی نیا، بهلول علیجانی، پرویز ضیائیان، شهریار خالدی،
دوره ۱۳، شماره ۳۰ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده

در این پژوهش با استفاده از تصاویر چند زمانه لندست TM تغییرات فضایی – زمانی جزیره حرارتی تهران مورد بررسی قرار گرفت. تصاویر مطالعه شده مربوط به دوره زمانی ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۰ هستند(۱۳ تصویر). ابتدا الگوریتم تک باندی کین و همکارانش(۲۰۰۱)برای استخراج دما از باند حرارتی تصاویر لندست TM استفاده شد. سپس با استفاده از روشهای تحلیل خودهمبستگی فضایی عمومی و محلی تغییرات فضایی و زمانی دمای سطحی بررسی شد. نتایج تحلیل خودهمبستگی فضایی عمومی نشان داد که داده های دمای سطحی تهران دارای ساختار فضایی بوده و به شکل خوشه ای توزیع شده اند. علاوه بر آن، بین سالهای ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۰ مقدار خودهمبستگی فضایی افزایش یافته و متغیر دما تمایل بیشتری به متمرکز شدن و خوشه ای شدن در فضا پیدا کرده است. با توجه به نتایج خودهمبستگی فضایی عمومی دو نتیجه ی مهم حاصل شد: ۱- در طول دوره مطالعه خوشه های حرارتی جدیدی در شهر تهران شکل گرفته اند. ۲- وسعت فضایی خوشه های حرارتی قبلی رو به افزایش رفته است. جهت روشن شدن ماهیت خوشه های دمایی (داغ یا خنک بودن خوشه ها) و بررسی تغییرات فضایی آنها از آماره ی خودهمبستگی فضایی محلی استفاده شد. نتایج این بخش تقویت و گسترش خوشه های داغ و تضعیف خوشه های خنک را تایید نمود. بررسی و مقایسه ی پراکندگی فضایی نقاط بالا- بالا و پایین- پایین در طول دوره مطالعه نشان داد که بین سالهای ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۰ به علت از بین رفتن نیمی از پوشش گیاهی نواحی غرب و جنوب غربی تهران(مناطق ۱۸، ۱۹، ۲۱ و ۲۲) خوشه های خنک مستقر بر این نواحی کوچک یا ناپدید شده اند و خوشه های داغ جدیدی در این نواحی شکل گرفته اند. در نتیجه ی این تغییرات جزیره حرارتی که در سال ۱۹۸۶ بر روی فرودگاه مهرآباد(منطقه۹) و بخشهایی از مناطق ۲۱ و ۲۲ حاکم بوده است، در طول این ۲۵ سال به سمت غرب و جنوب غرب گسترش یافته و مساحت بیشتری را اشغال کرده است. همچنین هسته های حرارتی کوچکی در جنوب و غرب منطقه ۱۹ ظهور یافته است. علاوه بر آن به علت تخریب و نابودی بخش مهمی از باغات مناطق شمالی تهران(به خصوص شمیرانات) خوشه های خنک مستقر در این نواحی تضعیف شده اند.
یوسف قویدل رحیمی، داریوش حاتمی زرنه، محمد رضایی،
دوره ۱۳، شماره ۳۱ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده

در پژوهش حاضر ارتباط بین الگوی پیوندازدور دریای شمال-خزر با نوسانات بارش سواحل جنوبی دریای خزر در یک دوره بلند مدت ۵۵ ساله مورد بررسی قرار گرفته است. داده­های مورد استفاده در این پژوهش شامل داده­های بارش ماهانه ۵ ایستگاه سینوپتیک حاشیه جنوبی خزر، داده های الگوی پیوند از دور دریای شمال-خزر و همچنین ­داده­های بازکاوی شده ارتفاع ژئوپتانسیل می باشد. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون به عنوان روش اصلی مورد استفاده در این پژوهش نشانگر وجود رابطه معنی دار و مستقیم بین بارش های ایستگاه های منتخب با الگوی پیوندازدور دریای شمال-خزر است که این امر حاکی از افزایش بارش در فاز مثبت الگوی پیوند از دور دریای شمال-خزر و کاهش بارش در فاز منفی می باشد. از نظر زمانی، ضرایب همبستگی مورد محاسبه نشان از ارتباط بیشتر و معنی­دار تری بین بارش ایستگاه ها و الگوی پیوندازدور دریای شمال-خزر در ماه­های سپتامبر تا آوریل است. بیشترین میزان همبستگی ماهانه در بین ایستگاه ها با ۵۵۵/. در ماه دسامبر مورد محاسبه قرار گرفت. تحلیل ضرایب همبستگی فصلی نیز نشان از تاثیرپذیری بیشتر بارش های فصول پاییز و زمستان به ترتیب ضرایب همبستگی معنی دار ۳۹۶/۰ و ۳۹۲/۰ دارد. ایستگاه گرگان به عنوان شرقی­ترین ایستگاه سواحل جنوبی دریای خزر، کمترین میزان همبستگی با الگوی پیوند از دور دریای شمال-خزر را از خود نشان داد و بارش آن غیر از ماه فوریه در هیچ یک از ماه های سال و فصول چهارگانه رابطه معنی داری با الگوی پیوند از دور دریای شمال-خزر نشان نداد که احتمالاً این امر به دلیل دوری گرگان از مرکز عمل دریای خزر می باشد. تحلیل آرایش الگوهای جوی تراز ۵۰۰ هکتوپاسکال در فازهای منفی و مثبت نشان می دهد که در فاز مثبت اسقرارناوه ای عمیق بر روی دریای مدیترانه و قرارگیری کرانه­های جنوبی خزر در شرق ناوه­ وضعیت سیکلونی فراهم می آورد که باعث انتقال رطوبت دریاهای شمال، مدیترانه. دریای سیاه و اقیانوس اطلس به سمت ایران می شود، اما در فاز منفی قرارگیری منطقه­ی مورد مطالعه در زیر محور پشته منجر به ایجاد جوی پایدار با وزش ضعیف مداری شده و به این علت با وزش هوای گرم و خشک آفریقا بارش کل ایران کم می شود.  
مجید خزایی، محمدرضا میرزایی،
دوره ۱۴، شماره ۳۴ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده

داده­های اقلیمی دارای خود همبستگی، اثر فصل، روند و ویژگی تصادفی می باشند، در نتیجه از مفاهیم سری‌های زمانی در پیش­بینی متغیرهای اقلیمی استفاده می شود. هدف این مقاله پیش بینی متغیرهای اقلیمی به کمک تحلیل سری های زمانی حوضه آبخیز زهره می باشد. درگام اول اقدام به بررسی آزمون­های کلموگراف-اسمیرنوف و من-کندال برای تعیین نرمالیته و تعیین روند گردید. نتایج آنالیز روند من-کندال نشان‌دهنده روند معنی‌دار متغیر دبی بوده است (۰۵/۰>P)، درحالی‌که متغیرهای دیگر فاقد روند معنی‌دار بوده است (۰۵/۰P>). همچنین متغیرهای بارش، دبی و تبخیر دارای روند نزولی (۰>Z) و دما دارای روند صعودی بوده است (۰Z>). در گام بعد اقدام به ایستا نمودن داده­ها گردید که با استفاده از عملگر تفاضل؛ داده­های ناایستا بعد از انجام یک مرحله تفاضل گیری ایستا گردیدند (۱d=). به کمک شکل­های خود همبستگی و خود همبستگی جزئی یک مدل سری زمانی مناسب شناسایی گردید. حدود تغییرات مرتبه­های اتورگرسیو و میانگین متحرک مدل­ها تا حداقل صفر و حداکثر ۲ تعیین و به وسیله معیار آکائیک مناسب­ترین مدل­ها استخراج گردید و معنی­داری پارامترها به وسیله روش حداکثر درست نمایی تأیید شد (۰۵/۰>P). اعتبارسنجی مدل­ها، توسط معیارهای مختلف حاکی از دقت و صحت مدل آریمای فصلی (ساریما) برای متغیر دما و تبخیر (۹۸/۰R=) است. نتایج مدل­ها در مقیاس ماهانه بهتر از مقیاس فصلی بوده است.
 
 
صمد امام قلی زاده، حسن ترابی پوده،
دوره ۱۴، شماره ۳۵ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

بررسی تغییرات آبدهی رودخانه­ها به منظور مدیریت و برنامه ریزی منابع آب بسیار مهم می­باشد. در تحقیق حاضر با توجه به اهمیت موضوع بررسی و شناخت روند تغییرات جریان در ایستگاه­های هیدرومتری استان لرستان حوزه رودخانه دز در سه مقیاس ماهانه، فصلی و سالانه با استفاده از روش TFPW-MK مورد بررسی قرار گرفت. داده­های مورد استفاده شامل داده­های ۲۵ ایستگاه هیدرومتری منتخب در دوره ۴۰ ساله  آماری(۱۳۸۸-۱۳۴۸) در محدوده مورد مطالعه می باشد. در این تحقیق ابتدا شیب خطی روند در داده های نمونه  با استفاده از روش TSA‌ تخمین و سپس با استفاده از روش TFPW اثر ضریب خودهمبستگی از داده ها حذف گردید و در نهایت روند تغییرات جریان با استفاده از آزمون من کندال(MK  )مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در اکثر ایستگاه­ها (۲۰ ایستگاه از ۲۵ ایستگاه)، روند تغییرات جریان عمدتا نزولی بوده و در ۴۰ سال گذشته کاهش میزان جریان در سطح ۱۰ درصد معنی دار است.
فرامرز خوش اخلاق، محمدامین حیدری،
دوره ۱۵، شماره ۳۷ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده

کانونهای کنترل جوّی هر منطقه متنوع هستند و شناخت چگونگی ارتباط و اثرات آنها با مولفه‌های جوی سطح زمین کمک شایانی به پیش‌یابی افت‌وخیزهای آب‌وهوایی می‌نماید. در این پژوهش ارتباط ناهنجاریهای فراگیر بارش غرب ایران با دو مولفه دما و فشار مراکز جوی (چرخندزایی) شرق و غرب مدیترانه در پنج تراز جوی (دریا، ۹۲۵، ۸۵۰، ۵۰۰ و ۳۰۰ هکتوپاسکال) دردوره آماری ۲۰۱۰-۱۹۶۱ مورد تحلیل و مدل سازی آماری به ترتیب به روشهای همبستگی پیرسون و وایازی چند‌متغیره خطی قرار گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده ارتباط و اثر مراکز کنش جوی شرق و غرب مدیترانه بر ناهنجاری‌های بارشی غرب ایران بصورت وارون و در سطح معنی داری ۹۵% می‌باشد. در این پژوهش شاخص‌های آماری اختلاف دما و فشار استاندارد شده بین غرب و شرق مدیترانه به عنوان یکی از شاخصهای مهم در رابطه با تغییرات بارش منطقه غرب ایران شناسایی و ارائه شده است. بر اساس شاخص‌های طراحی شده هرگاه اختلاف DT و یا DH مثبت باشد به معنای بالاتر بودن دما و یا فشار استانداردشده (Z) جوّ در قسمت غرب دریای مدیترانه نسبت به شرق آن و در نهایت ترسالی (ماهانه) در منطقه پژوهش است و هرگاه شاخص منفی باشد به معنای رخداد دوره خشک در غرب ایران است. همچنین در زمینه شاخص‌های ارائه شده در ترازهای زیرین جوّ و به ویژه در مورد مولفه دما ارتباط معنی‌دار مستقیم و قوی با ناهنجاری بارش غرب ایران دیده شد. مدل‌سازی چند‌متغیره شاخصهای ارائه شده در منطقه مدیترانه با استفاده از روش وایازی چندمتغیره، رابطه نسبتاً قوی را در این زمینه ارائه داد که مولفه‌های انتخابی این شاخص شامل اختلاف فشار تراز دریا، اختلاف دمای تراز ۹۲۵ و ۸۵۰ هکتوپاسکال در قسمت غرب نسبت به شرق مدیترانه است. همچنین بررسی عملکرد مدل وایازی با استفاده از داده‌های واقعی صحت نسبی عملکرد مدل را تایید کرد.
سعید بلیانی،
دوره ۱۶، شماره ۴۳ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده

بارش از جمله عناصر اقلیمی است که در برنامه ریزی محیطی دارای اهمیت بسیار می باشد. در این راستا برای مدل سازی و پیش بینی مکانی بارش سالانه در استان خوزستان و  ارتباط آن  با عوامل مکانی از روش رگرسیون های فضایی استفاده شده است. لذا از آمار ۱۳ ایستگاه سینوپتیک استان خوزستان از بدو تأسیس تا سال ۲۰۱۰ میلای جهت پیشگویی فضایی و ارتباط  با عوامل جغرافیایی توپوگرافی (ارتفاع، شیب و جهت دامنه ها) و طول- عرض جغرافیایی به روش رگرسیون های فضایی مربعات معمولی(OLS) و موزون جغرافیاییGWR)) بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده یک ارتباط قوی بین بارش با عوامل جغرافیایی است. نتایج دو مدل رگرسیون عمومی و وزنی جغرافیایی برای پیش بینی بارش سالانه حاکی از برآورد مقادیر پیش بینی بهتر در مدل رگرسیون موزون جغرافیایی است. بطوری که میزان برآورد حاصل از روش رگرسیون موزونی جغرافیایی در استان خوزستان، نشان از مقادیر پایین باقیمانده ها ی خطا، مقادیر بالای AWT IMAGE  ، عدم وجود خودهمبستگی فضایی و نرمال بودن مقادیر باقی مانده مدل را نمایش می دهد. میزانAWT IMAGEدر مدل رگرسیون مربعات معمولی ۷۵% تغییرات بارش را با عوامل مکانی تببین می کند. در حالیکه در رگرسیون وزنی جغرافیایی این میزان در دامنه ۸۲% تا ۹۷% در روی پهنه بارش خوزستان در نوسان است و نشان دهنده برآورد بهتر این مدل می باشد. بر همین اساس مشخص شد که نقش ارتفاعات درشرق، شمالشرق و شمال استان، جهت دامنه ها در بخش های  شرق ، شمالشرق و در محدوده کوه های زاگرس، و  شیب نیز در همین محدوده های ذکر شده مهم ترین عوامل مکانی موثر بر مقادیر بارش به شمار می آیند.


سمیه سلطانی گردفرامرزی، عارف صابری، مرتضی قیصوری،
دوره ۱۷، شماره ۴۴ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده

بارندگی یکی از مهمترین اجزای چرخه آب بوده و به عنوان یکی از مهمترین مولفه­های ورودی به چرخه­های هیدرولوژیکی بشمار می­رود که در سنجش خصوصیات اقلیمی هر منطقه، نقش بسیار مهمی را ایفا می­کند. در این پژوهش برای پیش­بینی بارندگی سالانه ایستگاه­های سینوپتیک مهاباد، ارومیه و ماکو در استان آذربایجان غربی در دوره آماری ۹۲-۱۳۶۳، از سری زمانی آریما استفاده شد. برای بررسی ایستایی مدل توابع خودهمبستگی (ADF) و خودهمبستگی جزیی (PACF) بکار رفت و با روش تفاضل­گیری داده­های ناایستا به داده ایستا تبدیل شدند. با ایستا کردن داده­ها از مدل­های تصادفی برای پیش­بینی میانگین بارندگی سالانه استفاده گردید. با در نظر گرفتن معیارهای ارزیابی مدل شامل آماره T، P-VALUE کمتر از ۰۵/۰ و معیار اطلاعات بیزی (BIC), مدل(۱,۰,۰)  ARIMA، مدل(۰,۱,۱)  ARIMA و مدل(۰,۱,۱)  ARIMA به ترتیب در ایستگاه­های ارومیه، ماکو و مهاباد به عنوان مدلی مناسب جهت پیش­بینی بارندگی سالانه تعیین و بارش به مدت سه سال (۹۵-۱۳۹۲) پیش بینی شد. نتایج نشان دهنده افزایش بارش است که براساس آمار بارندگی موجود در سال­های مربوطه، نتایج مدل برازش یافته قابل قبول است.


سامان علیمرادی، اسد اله خورانی، یحیی اسماعیل‌پور،
دوره ۱۷، شماره ۴۴ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده

این مطالعه با هدف استخراج دمای سطح زمین (LST)، دمای هوا و بارش و بررسی ارتباط آنها با پوشش گیاهی در مراتع حوضه آبخیز کارون استان خوزستان انجام شده است. بدین منظور دمای سطح زمین (با استفاده از الگوریتم پرایس) و شاخص پوشش گیاهی تفاضلی نرمال شده از سنجنده AVHRR ماهواره NOAA برای اوج سبزینگی (ماه آوریل) در یک دورۀ ۲۷ ساله استخراج گردید. آمار ماهیانۀ بارش و دمای هوا نیز از ۱۴ ایستگاه‌های سینوپتیک منطقه دریافت شده و به روش وزن‌دهی عکس فاصله پهنه‌بندی شد. نتایج همبستگی فضایی (با سطح معنی­داری ۰۵/۰)، بین پوشش گیاهی با دمای سطح زمین و دمای هوا، نشان‌دهنده‌ی یک رابطه­ی معکوس و یک رابطه‌ی مثبت با بارش است. این همبستگی فضایی برای دمای سطح زمین قوی­تر است، به صورتی که ضرایب همبستگی فضایی دمای سطح زمین، معمولاً از ۶/۰ بالاتر است و برای بارش در برخی موارد بالای ۴/۰است اما ضرایب مربوط به دمای هوا به ندرت از ۴/۰ بیشتر شده است. روابط رگرسیونی فضایی به­دست آمده نشان­ می‌دهند که ۶۲/۰ از تغییرات پوشش گیاهی استان خوزستان واقع در این حوضه را می‌توان تنها با تغییرات دمای سطح زمین پیش­بینی کرد (۶۲/۰=R۲) و تغییرات دمای هوا و بارش، میزان ناچیزی از تغییرات پوشش گیاهی را تبیین می‌کند.


قاسم عزیزی، محمدصالح گرامی، لیلا شریفی،
دوره ۱۷، شماره ۴۷ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

طوفان‌های تندری به دلیل اثرات مهم خسارتباری که بر انسان و محیط طبیعی دارند، پدیده اقلیمی بسیار مهمی به شمار می‌روند. بررسی‌ها نشان داده است که عامل ارتفاع و عرض جغرافیایی دو متغیر مهمی هستند که می‌توانند بر میزان وقوع این پدیده اثرگذار باشند. بنابراین هدف اصلی از پژوهش حاضر، تحلیل فضایی رفتار پدیده رعدوبرق و میزان اثرپذیری آن از مؤلفه‌هایی چون ارتفاع و عرض جغرافیایی در گستره ایران می‌باشد. بر این اساس ابتدا داده‌های ماهانه وقوع طوفان‌های تندری ۱۱۸ ایستگاه همدید ایران، طی سال‌های ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۰ از سازمان هواشناسی کشور اخذ شد و به‌وسیله سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و روش درونیابی کریجینگ (Universal)، نقشه‌های سالانه و فصلی کل ایران تولید گردید. در ادامه برای درک بهتر اثرپذیری طوفان‌های تندری از ارتفاع و عرض جغرافیایی، به‌وسیله نرم‌افزار CerveExpert نمودارهای فصلی و سالانه به همراه میزان همبستگی هریک تولید و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می‌دهد که بیشترین طوفان‌های تندری سالانه در شمال غرب ایران رخ می‌دهد و کمترین میزان آن بر نواحی مرکزی و شرقی کشور منطبق است. همچنین طبق تحلیل‌های فصلی، بااینکه بیشترین میزان پراکندگی ایستگاه‌ها در ارتفاع ۸۰۰ تا ۱۳۰۰ متری قرار دارد، اما حداکثر وقوع این پدیده در فصول مختلف ایستگاه‌ها از ارتفاع صفر تا ۲۲۰۰ متری تغییر دارد. نتیجه کلی نشان می‌دهد که عامل ارتفاع، همبستگی کمی با وقوع پدیده طوفان تندری داشته و بیشترین همبستگی مربوط به عامل عرض جغرافیایی است.

فاطمه غیاث آبادی فراهانی، فرامرز خوش اخلاق، علی اکبر شمسی پور، قاسم عزیزی، ابراهیم فتاحی،
دوره ۱۸، شماره ۴۸ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده

هدف از این مطالعه تحلیل تغییرات درون دهه ای داده و الگوی فضایی بارش های سالانه و فصلی نیمه غربی ایران است. به این منظور داده­های بارش روزانه بارش از پایگاه داده­ای اسفزاری استخراج شده است. این پایگاه داده ای در دو بخش تهیه شده ، پایگاه داده ای اول با استفاده از ۱۴۳۴ ایستگاه و پایگاه دوم به کمک ۵۷۸ ایستگاه با تفکیک مکانی ۱۵× ۱۵ کیلومتر بوده و در قالب سیستم تصویر لامبرت مخروطی تولید شده است. داده های روزانه بارش دوره ۲۰۱۵-۱۹۸۶ (طی سه دهه) مورد بررسی قرار گرفت. برای واکاوی تغییرات درون دهه ای بارش از تحلیل الگوی خودهمبستگی فضایی آماره عمومی G* و به منظور بررسی روند تغییرات از  تحلیل رگرسیون، آزمون من کندال استفاده شده است. در انجام محاسبات از امکانات برنامه نویسی Matlab و برای عملیات ترسیمی از نرم افزارهای Surfer  و GIS بهره گرفته شد. نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر این است که الگوهای خوشه­ای مثبت بارش در مقیاس سالانه بیشتر در امتداد کوههای زاگرس و بخش­هایی از غرب منطقه مورد مطالعه می باشد. در مقیاس فصلی الگوی خودهمبستگی فضایی بارش در فصل پاییز و زمستان تقریبا از الگوی سالانه پیروی کرده، در حالی­که در فصل بهار الگوی فضایی مثبت بارش بیشتر در بخش­های شمالی منطقه مورد مطالعه مشاهده شده است. نتایج حاصل از تغییرات درون دهه­ای الگوهای خودهمبستگی فضایی مثبت بارش نیمه غربی ایران نشان می­دهد به سمت دوره­های اخیر به استثنای فصل زمستان که روند افزایشی نامحسوسی تجربه کرده، در مقیاس سالانه، فصل بهار و پاییز از گستره مکانی الگوی خودهمبستگی فضایی مثبت بارش کاسته شده است. درحالیکه الگوهای خودهمبستگی فضایی منفی بارش در مقیاس سالانه و فصلی روند کاهشی را تجربه کرده است. با این وجود به جز دوره­­ی دوم، الگوی فضایی بارش در منطقه مورد مطالعه تغییرات مکانی قابل توجهی نداشته است. نتایج حاصل از تحلیل روند بیانگر این است که در مقیاس سالانه فصل زمستان اکثر مناطق  نیمه غربی کشور از روند کاهشی برخوردار بوده است. در فصل بهار و پاییز با وجود اینکه در منطقه روند افزایشی بارش مشاهده شده ، اما در سطح ۹۵ درصد اطمینان معنی دار نبوده است.
 

علی اصغر عبدالهی، مسلم قاسمی،
دوره ۱۸، شماره ۵۰ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده

تحلیل اکتشافی داده های فضایی روشی برای بررسی الگوهای فضایی تصادفی و غیرتصادفی توزیع متغیرهای فضایی است و همبستگی فضایی از کاربردی ترین و مهمترین ابزارهای تحلیلی برای پژوهش در مورد داده های فضایی است. هدف از این پژوهش، ارزیابی عملکرد روش های درون یابی در توزیع فضایی کاربری اراضی شهرکرمان می باشد. برهمین اساس از روش  درون یابی کریجینگ معمولی با مدل های دایره ای،گاوسی، کروی و نمایی برای درون یابی داده ها استفاده شده و با معیارهای خطا شامل ریشه دوم مربعات خطا( RMS) و مقدار استاندار شده آن( SRMS)، میانگین استاندارد (Ms)، میانگین Mean)) و متوسط مربعات خطا (ASE) به ارزیابی صحت و دقت آنها پرداخته شده است. روش تحقیق حاضر، توصیفی – تحلیلی برمبانی تحلیل فضایی با استفاده از نرم افزار GIS می باشد. نتایج تحلیل بیانگر وجود الگوی خوشه ای در کاربری های آموزشی، اداری و تجاری و الگوی پراکنده برای کاربری بهداشتی – درمانی در شهر کرمان است. دربین چهار الگو کاربری آموزشی از نظم بهتری پیروی می کند. همچنین نتایج صحت سنجی،آشکار ساخت که روش درون یابی کریجینگ معمولی با مدل نیم پراش نگارگاوسی (دارای آستانه) به بهترین شکل الگوی توزیع فضایی کاربری ها را در شهر کرمان تبیین می کند.

سید محمد حسینی، عبدالحسین عادل زاده،
دوره ۱۹، شماره ۵۲ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده

هدف از این نوشتار، کاربست مدلی همدید جهت برآورد میانگین روزانه­ی دما و ارتباط آن با ارتفاع ژئوپتانسیل در تراز میانی جو(تراز ۵۰۰ هکتوپاسکال) است. برای نیل به این هدف از دو پایگاه داده استفاده شده است. پایگاه نخست داده­های رویداد محیطی(سطحی) می­باشد که در این راستا از داده­های میانگین روزانه دما در ایستگاه­های منتخب مشهد، تربت حیدریه و سبزوار استفاده شده است. بیشینه و کمینه این ایستگاه­ها از بازه­ی زمانی۱۱/۱۰/۱۳۶۵ الی ۱۱/۱۰/۱۳۹۲ خورشیدی به تعداد ۹۸۶۲ روز از سازمان هواشناسی کشور اخذ گردید. پایگاه دوم شامل داده­های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز ۵۰۰ هکتوپاسکال است که داده­های آن از تارنمای NCEP/DOE  وابسته به سازمان ملی جو و اقیانوس­شناسی ایالات متحده در ساعت­های ۰۰:۰۰؛ ۰۳:۰۰؛ ۰۶:۰۰؛ ۰۹:۰۰؛ ۱۲:۰۰؛ ۱۵:۰۰؛ ۱۸:۰۰ و ۲۱:۰۰ زولو استخراج شده است. سپس همبستگی میانگین روزانه­ی دمای ایستگاه­های منتخب خراسان رضوی با داده­های جو بالا محاسبه گردید. همبستگی به دست آمده وارد محیط سرفر گردید و خطوط همچند همبستگی ایستگاه­های منتخب با نیمکره­ی شمالی ترسیم گردید. چهار منطقه در نیمکره­ی شمالی به دست آمد که با دمای ایستگاه­های مورد بررسی همبستگی بالایی نشان دادند. نتایج همبستگی­ها بیانگر این است که ایالات متحده­ی آمریکا با ۲۵یاخته، شمال چین ۲۵یاخته، آفریقا ۴۵ یاخته و ژاپن با ۶۵ یاخته بیشترین یاخته­ها را به خود اختصاص داده است. آنگاه، میانگین وزنی یاخته­های ارتفاع ژئوپتانسیل آنها گرفته شد و به وسیله رگرسیون چندگانه معادله­ی ایستگاه­ها بدست آمد. نتایج مدل­های پیش­یابی نشان می­دهد که به اِزای هر ژئوپتانسیل متر افزایشی که در این نمایه رخ دهد، میانگین روزانه­ی دمای ایستگاه­ سبزوار ۴/۱، تربت حیدریه ۳/۱ و مشهد ۳/۱ درجه­ی سلسیوس افزایش نشان خواهد داد.
 


علی محمدپورزیدی، بهلول علیجانی، محمد سلیقه، محمدصالح گرامی،
دوره ۱۹، شماره ۵۲ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده

هدف از این پژوهش آشکارسازی وجود و یا عدم وجود روند در  بارش نسبت به ارتفاع و شناسایی رفتار محلی بارش استان مازندارن است. بدین منظور از داده­های بارش ۳۲ ایستگاه (سازمان هواشناسی و  وزارت نیرو)، طی دوره آماری ۱۹۸۸-۲۰۱۰ استفاده گردید. برای بدست آوردن روند بارش از روش تحلیل رگرسیونی استفاده شد و برای شناسایی رفتار محلی بارش، روش آمارفضایی مورد استفاده قرار گرفت.روند بارش استان براساس با ۱۱ مدل مورد برازش قرار گرفت و دو مدل رگرسیون توان تعدیل شده و رگرسیون درجه سوم بهترین مدل شناخته شد.که به ترتیب دارای کمترین خطای استاندارد ۲۶۴,۲۳ و۲۶۴.۴۸­و دارای ضریب همبستگی ۰.۶۲- ۰.۶۳می باشد.نتایج بدست آمده از رفتار بارش ،  بر وجود روند در محدوده مورد مطالعه تاکید دارد.نتایج تحلیل فضایی بارش استان نشان دهنده این است  که بارش در استان مازندران دارای الگوی خوشه­ای با ارزش بالا می­باشد. براساس روش موران محلی و لکه­های داغ ، سواحل غربی تا ارتفاع ۷۰۰ متری دارای نمره z  مثبت و خوشه های با ارزش بالا، در سطح اطمینان ۹۹ درصد  است. این محدوده ۱۵ درصد از کل استان را شامل می شود. محدوده ارتفاعات جنوبی نیز نمره z منفی و خوشه های با ارزش پایین با سطح اطمینان ۹۹ درصد را نشان می دهد. این محدوده نیز در حدود ۲۰ درصد از کل استان را شامل می شود. حدود ۶۵ درصد از مساحت استان نیز عدم وجود روند معنی داری را نشان می دهد. نتایج رگرسیون موزون جغرافیایی به خوبی نشان دهند این موضوع است که بارش استان و ارتفاع دارای رابطه معناداری می باشد.که خود این موضوع رفتار بارش استان از غرب به شرق درخصوص رفتار بارش و راتفاع را بازگو می ­کند.
 

علی بیات، سعید مشهدی زاده ملکی،
دوره ۱۹، شماره ۵۳ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده

بخار آب قابل بارش (PWV) یکی از کمیت ­های مهم در هواشناسی و تغییرات اقلیم است. شیدسنج خورشیدی، سنجنده AIRS و رادیوسوندها ابزارهایی هستند که PWV را از سطح، فضا و داخل جو زمین اندازه­ گیری می­ کنند. در این مقاله از داده ­های PWV اندازه ­گیری شده با شیدسنج خورشیدی دانشگاه تحصیلات تکمیلی زنجان، سنجنده AIRS و داده ­های ایستگاه ­های سینوپتیک شامل دما، دمای نقطه شبنم، فشار و رطوبت نسبی ۲۹ ایستگاه سینوپتیک ایران استفاده شده است. داده ­های شیدسنج خورشیدی دربازه اندازه ­گیری دسامبر ۲۰۰۹ تا دسامبر ۲۰۱۳ و داده ­های سنجنده AIRS و ۲۹ ایستگاه سینوپتیک از سپتامبر ۲۰۰۲ تا دسامبر ۲۰۱۵ می­باشد. برای اعتبارسنجی داده ­های سنجنده AIRS از اندازه­ گیری­ های شیدسنج خورشیدی استفاده شد که همبستگی ۹۰ بین آنها بدست آمد. میانگین PWV اندازه­ گیری شده با شیدسنج خورشیدی و سنجنده AIRS به ترتیب برابر ۹/۸ و ۱۰/۸ میلی­متر است. مقدار PWV بیشترین مقدار را در سواحل دریای عمان، خلیج فارس و دریای خزر دارد و کمترین مقدار آن در داخل ایران و در بالای رشته کوهای زاگرس می­ باشد. میانگین همبستگی PWV و دما، دمای نقطه شبنم، فشار و رطوبت نسبی به ترتیب ۷۳، ۷۴، ۴۰ - و ۳۰ – درصد بدست آمد. نقشه همبستگی دما و PWV یک روند افزایشی با عرض جغرافیایی را نشان می ­دهند که به ازای افزایش هر درجه در عرض جغرافیایی ۲/۸ درصد همبستگی افزایش می یابد. 

علی بحری، یونس خسروی،
دوره ۲۰، شماره ۵۸ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده

به‌واسطه‌ی کاربرد بالایی که دمای سطح دریا (SST) در مطالعات اقلیمی و اقیانوسی دارا است، این پارامتر طی سال‌های ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۵ در دریای عمان با استفاده از تحلیل‌های روند و تحلیل‌های خودهمبستگی فضایی موران جهانی و موران محلی مورد بررسی قرار گرفت. در تحلیل روند از آزمون‌ من-کندال جهت شناسایی روند تغییرات SST و از روش Sen's Estimator جهت بررسی شیب تغییرات رخ‌داده استفاده شد. با استفاده از این روش‌ها مشخص شد که در بازه زمانی ماهانه، ماه‌های ژانویه، فوریه و دسامبر فاقد روند صعودی معنادار در مقادیر SST بودند و فقط بخش‌هایی از تنگه هرمز با روند نزولی معنادار همراه بوده است. از طرفی در ماه مارس هیچ‌گونه روند نزولی معنادار رخ نداده و در بخش جنوبی دریای عمان روند صعودی در مقادیر SST دیده شد. سایر ماه‌های سال نیز دارای روند صعودی و نزولی معنادار در بخش‌های مختلف دریای عمان بودند که در این بین ماه اکتبر دارای بیشترین پهنه‌ی روند صعودی بود. در بازه زمانی سالانه نیز مشخص شد که بخش‌های جنوبی دریای عمان دارای روندی صعودی در مقادیر SST و بخش‌های غربی دارای روندی نزولی بوده‌اند. شیب تغییرات رخ‌داده با مقدار زیاد (مثبت و منفی) نیز منطبق بر بخش‌های دارای روند صعودی و نزولی معنادار بود. نتایج تحلیل موران جهانی برای بازه سالانه حاکی از روند صعودی مقادیر خودهمبستگی و الگوی خوشه‌ای داده‌های SST با گذشت زمان بود که با استفاده از تحلیل موران محلی مشخص شد که این خوشه‌های گرم SST اند که در دریای عمان در حال افزایش‌اند و از طرفی، خوشه‌های سرد این پارامتر در ۳۰ سال موردمطالعه با کاهش روبه‌رو شده‌اند. با توجه به نتایج تحلیل روند و تحلیل‌های خودهمبستگی مشخص شد که مقادیر SST طی ۳۰ سال موردمطالعه در بخش‌های مختلف دریای عمان روندی افزایشی داشته‌اند، لذا ممکن است تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی بر این منطقه اثرگذار بوده باشد.

فرشاد پژوه، محمد سلیقه، مهری اکبری، محمد دارند،
دوره ۲۱، شماره ۶۲ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده

هدف از انجام این پژوهش شناسایی پراکنش فضایی شار همگرایی رطوبت تجمعی عمودیVertically Integrated) Moisture Flux Convergence)  ( بر روی جو ایران است. برای نیل به این هدف از داده‌های ماهانه شبکه‌ای ECMWF طی بازه زمانی ۱/۱۹۷۹ تا ۱۲/۲۰۱۳ بهره گرفته شد. در ابتدا بر پایه‌ی میزان نم ویژه موجود در جو، وردسپهر به سه لایه­ی پایینی (۱۰۰۰-۸۵۰ hPa)، میانی (۷۷۵-۷۰۰ hPa) و بالایی (۶۰۰-۵۰۰ hPa) تقسیم شد. به‌منظور دستیابی به تغییرات فضایی VIMFC بر روی ایران از روش‌های خودهمبستگی فضایی موران جهانی و لکه‌های داغ در سطح معناداری ۹۰، ۹۵، ۹۹ و ۹۹/۹۹ درصد بهره برده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که پراکنش فضایی VIMFC در ایران در طی لایه اول وردسپهر و به‌ویژه در طی ماههای گرم سال دارای الگوی خوشه‌ای بالاست و در ماههای سرد سال و در لایه سوم وردسپهر، الگوی خوشه‌ای کاهش می‌یابد. بر اساس شاخص لکه‌های داغ در لایه اول وردسپهر مناطق کم ارتفاع، در لایه دوم وردسپهر مناطق مرتفع کوههای البرز، زاگرس و مرکزی و در لایه سوم وردسپهر مناطق بادپناه کوههای مرکز و شرق ایران دارای الگوی خودهمبستگی فضایی مثبت (نقاط داغ) است. یافته‌ها بیانگر آن است که در فصل زمستان و پاییز در طی دوره دوم (۲۰۱۳-۱۹۹۹) گستره­ی نقاط داغ VIMFC کاهش قابل‌توجهی را نسبت به دوره اول موردبررسی (۱۹۹۸-۱۹۷۹) بر روی ایران نشان می‌دهد.  

غلامعباس فلاح قالهری، فهیمه شاکری،
دوره ۲۲، شماره ۶۷ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

در این پژوهش با توجه به اهمیت وقوع پدیده گرمایش جهانی، نگارندگان در پی یافتن رابطه­ای بین شاخص­های اقلیمی و دمای بیشینه استان خوزستان می­باشند تا با اتکا بر آن، گامی جهت پیش­بینی و پیش­اگاهی وقوع دماهای حدی در سطح منطقه برداشته شود. بدین منظور از دمای بیشینه ایستگاههای منتخب استان خوزستان و مقادیر عددی ۸ شاخص حدی اقلیمی متعلق به تیم متخصص تشخیص، پایش و شاخص های تغییر اقلیم و ۸ شاخص پیوند از دور در دوره آماری ۲۰۱۷-۱۹۸۷ استفاده شد. برای تحلیل روند شاخص­های حدی اقلیمی از آزمون من-کندال و برای محاسبه شیب خط روند از تخمین­گر شیب سن استفاده شد. جهت آگاهی از وجود ارتباط بین شاخص­های پیوند از دور و دمای بیشینه ایستگاه­ها در تأخیرهای ۱ تا ۱۲ ماهه از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد اکثر شاخص­های حدی اقلیمی در دوره مورد مطالعه دارای روند معنی­دار بوده­اند. شاخص­های TX۱۰ و TN۱۰ در اکثر ایستگاه­ها روند منفی و شاخص­های TX۹۰، TN۹۰، TXx، TXn، TNx و TNn دارای روند مثبت بوده­اند. نتایج همچنین نشان داد همبستگی معنی­دار بین دمای بیشینه و شاخص PNA،TSA ، WHWP، WP  و NAO، بیشتر از شاخص­های اقلیمی دیگر است. کلیه شاخص­های مذکور جز NAO همبستگی مثبت معنی­دار با دمای بیشینه استان خوزستان دارند. شاخص PNA با تأخیر ۱۰ ماهه بیشترین همبستگی مثبت با دمای بیشینه استان خوزستان دارد.

مجید یاسوری، سمیرا محمودی، علیرضا دربان آستانه، سیده فاطمه امامی،
دوره ۲۳، شماره ۷۱ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده

سرمایه اجتماعی نقش مهمی در بالا بردن زیست¬پذیری دارد که بدون شک هدف مهم تمام برنامه¬ریزی-ها و توسعه، ازجمله برنامه¬ریزی و توسعه روستایی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد توصیفی- تحلیلی است که با نمونه¬ای با حجم ۳۵۵ نفر از میان افراد روستاهای کردنشین در شهرستان رودبار انجام شده است. ابزار گردآوری داده¬ها در این پژوهش شامل: مطالعات کتابخانه¬ای برای جمع¬آوری اطلاعات مربوط به ادبیات تحقیق و سپس پژوهش¬های میدانی از طریق مشاهده و پرسشنامه بهره گرفته شد. جامعه آماری تحقیق، روستاهای کردنشین استان گیلان واقع در شهرستان رودبار با تعداد ۱۲ روستا و مجموع ۲۹۵۵ نفر جمعیت (براساس سرشماری سال ۱۳۹۵) می¬باشد. تعداد نمونه¬ها با استفاده از جدول مورگان، ۳۴۰ نفر تعیین شد که به منظور افزایش سطح اطمینان و کاهش خطا در داده¬ها، تعداد نمونه¬ها افزایش یافته و ۳۵۵ پرسشنامه تکمیل گردید. پژوهش به منظور تبیین سیستماتیک عوامل تأثیرگذار بر تعلق مکانی و نیل به یک مدل جامع از تکنیک چند متغیری تحلیل مسیر استفاده شد و تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مورد بحث، در یک مدل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که متغیرهای کالبدی تعلق مکانی(۴۵۶/۰)، بعد اعتماد سرمایه اجتماعی(۲۱۶/۰)، بعد محیطی تعلق مکانی(۱۶۸/۰)، بعد عملکردی تعلق مکانی(۱۲۹/۰)، بعد همبستگی اجتماعی و بعد مشارکت سرمایه اجتماعی به ترتیب مهم¬ترین عواملی هستند که به صورت مستقیم بر نمایه تعلق مکانی روستاییان موثر هستند.

صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی است.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied Researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)