6 نتیجه برای نابرابری
محمّد شالی، محمدتقی رضویان،
دوره 10، شماره 11 - ( 6-1389 )
چکیده
بر هم خوردن تعادل درون و برون منطقهای از موانع اصلی توسعه ملی به شمار میرود. الگوی حاکم بر نابرابریهای منطقهای در سطح ملی، در سطح مناطق و استانها نیز وجود دارد. لازمه برنامهریزی منطقهای و کاهش نابرابریها، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر به لحاظ توسعه است. در این پژوهش برای نشان دادن نابرابریها میان شهرستانهای استان آذربایجان شرقی 61 شاخص توسعه در بخشهای آموزش، فرهنگی- اجتماعی، جمعیتی- اقتصادی، بهداشتی- درمانی، زیربنایی- کالبدی و کشاورزی انتخاب و با بهره گیری از روش تحلیل عاملی برای هر کدام از بخشها عوامل و شاخصهای تلفیقی استخراج گردیده و به عنوان ورودی روش تاکسونومی مورد استفاده قرار گرفته و در نهایت جهت گروهبندی شهرستانها از روش تحلیل خوشهای استفاده شده است. برابر بررسیهای صورت گرفته، در سال 1385 از مجموع 19 شهرستان، یک شهرستان توسعهیافته، 9 شهرستان نسبتاً توسعهیافته، 6 شهرستان توسعهنیافته و 3 شهرستان محروم میباشد. فضای استان آذربایجان شرقی از نیمه توسعهیافته غربی و توسعهنیافته شرقی تشکیل شده است. این نابرابریها بازتاب و برآیند عوامل محیطی، اقتصاد سیاسی، نارساییهای نظام برنامهریزی فضایی بویژه قطب رشد (شهر تبریز) میباشد.
مجید یاسوری، سیده فاطمه امامی، مریم سجودی،
دوره 16، شماره 41 - ( 4-1395 )
چکیده
تحقیق حاضر میزان دسترسی و بهرهگیری دهستانهای استان گیلان از خدمات کلیدی توسعه روستایی؛ به عنوان یکی از مصادیق کاهش نابرابری و عدالت فضایی را بررسی نموده است. روش تحقیق در این مقاله از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت توصیفی- تحلیلی است؛ برای انجام این پژوهش از مدل موریس، روش شاخص بندی، استاندارد سازی و تقسیم بر میانگین استفاده شده است. براساس نتایج به دست آمده، دهستان های سراوان، کلیشم و گل سفید بیشترین میزان دسترسی و دهستان های کوهستانی تالش، شوئیل و اشکور علیا محروم ترین دهستان ها از نظر دسترسی به امکانات و خدمات روستایی بوده اند؛ بر اساس شاخص های مورد بررسی، فاصله ی بین دهستان های محروم و برخوردار به طور تقریبی بین 2 تا 10 برابر در نوسان بوده است. این وضعیت نشان دهنده نابرابری شدید فضایی در برخورداری از امکانات و خدمات در سطح دهستان های استان گیلان است.
بهرام ایمانی، رقیه فرشی، رضا هاشمی معصوم آباد،
دوره 17، شماره 46 - ( 7-1396 )
چکیده
در این پژوهش برای نشان دادن نابرابری میان شهرستانهای استان اردبیل 60 شاخص توسعه در بخشهای بهداشتی درمانی، اجتماعی، آموزشی، فرهنگی، زیربنایی، با استفاده از مدل ویکور مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. همچنین جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و ترسیم نمودارها و نقشه ها از نرم افزارهای Excel، SPss، ARC Map 10.1 استفاده شده است. همچنین جهت تعیین وزن شاخصهای پژوهش از طریق تکمیل پرسش نامه توسط کارشناسان ( 20 نفر از کارشناسان و متخصصان) از مدلAHP استفاده گردید. طبق بررسیهای صورت گرفته به این نتیجه رسیدیم که در سال 1390 از مجموع 10 شهرستان استان اردبیل، شهرستان اردبیل، توسعه یافته و شهرستانهای گرمی، سرعین و خلخال شهرستانهای رو به توسعه، شهرستانهای پارس آباد، بیله سوار و نمین کمتر توسعه یافته و شهرستانهای مشگین شهر، نیر و کوثر توسعه نیافته اند. این نابرابریها بازتاب و برآیند عوامل محیطی، اقتصاد سیاسی، نارساییهای نظام برنامه ریزی فضایی به ویژه قطب رشد شهر اردبیل میباشد. همچنین طبق تحلیل و بررسیها صورت گرفته به این نتیجه رسیدیم که نابرابری ناحیه ای در مقیاس شهرستانهای استان اردبیل به صورت نامتعادل میباشد، بین جمعیت هر شهرستان و میزان توسعهیافتگی آن رابطه معناداری مثبتی وجود دارد، بین فاصله از مرکز استان و میزان توسعهیافتگی رابطه معناداری مثبتی وجود دارد.
حجت میرزازاده، طاهر پریزادی،
دوره 18، شماره 50 - ( 1-1397 )
چکیده
توزیع نامتعادل امکانات و خدمات اقتصادی، اجتماعی و... بین مناطق، ضرورت توجه به برنامهریزی توسعه فضایی و متعادل نمودن ساختار فضایی کشور را اجتناب ناپذیر نموده است. پژوهش حاضر به منظور تعیین سطح توسعه یافتگی استان های کشور ایران و رتبه بندی آنها براساس میزان توسعه یافتگی، همچنین مقایسه سطوح توسعه کشور از 1345 تا کنون برای کمک به تصمیم در نظام برنامه ریزی و سیاست گذاری ملی انجام گرفته است. این پژوهش بر اساس هدف جزو تحقیقات شناختی و از منظر روش جزو تحقیقات ارزیابی – مقایسه ای است. جامعه آماری طبق آخرین تقسیمات سیاسی 31 استان کشور و شاخص های مورد بررسی 33 شاخص در چهار بعد ( اقتصادی، زیربنایی- کالبدی، اجتماعی- فرهنگی و بهداشتی- درمانی) بوده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک های تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، بین استان های کشور از نظر توسعه یافتگی، تفاوت ها و نابرابری هایی وجود دارد. به طوری که استان تهران به تنهایی درطول چند دهه بالاترین سطح توسعه یافتگی و استان سیستان و بلوچستان پایین ترین و محروم ترین استانها قرار دارند. همچنین مقایسه استان ها در طول دوره های مختلف نشان از نابرابری توسعه مرکز نسبت به پیرامون دارد. طبق نتایج بدست آمده از تحقیق برای کاهش نابرابری بین استان های کشور ضمن توجه به استعداد ها و توان های هر منطقه و در اولویت قرار دادن استان های محروم و کمتر توسعه یافته در در برنامه ریزی ها ی منطقه ای را می طلبد.
صادق بشارتی فر، خداداد ممبینی زاده،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
پژوهش حاضر کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی و همبستگی می باشد که جهت گردآوری اطلاعات از دو روش اسنادی و میدانی و با بکارگیری شاخصهای خدماتی و اجتماعی- اقتصادی و همچنین بهرهگیری از مدلهای کمی و مدلهای آمار فضایی در سال 1397 انجام شده است. هدف پژوهش تحلیل و ارزیابی نابرابری های فضایی در برخورداری از کاربری های خدمات شهری در نفت شهر آبادان می باشد. نتایج نشان داده که نواحی توسعه یافته به لحاظ اقتصادی- اجتماعی و توزیع خدمات شهری عمدتاً نواحی مرکزی اطراف پالایشگاه وابسته به صنعت نفت می باشند که صرفا بخاطر وابسته بودن به کارمندان شرکت نفت و حمایت های شرکت نفت و بهرمندی از استانداردها و امتیازات لازم در آن از بیشتر شاخص های لازم بهره مند هستند و در طرف مقابل دیگر نواحی شهر که به تبع فعالیت های صنعت نفت در کنار آنها به صورت ارگانیک بوجود آمده اند، فاقد و یا محروم از امکانات و خدمات شهری لازم هستند. از دیگر نتایج پژوهش وجود رابطه مثبت، قوی و معنیدار بین توسعه اقتصادی و اجتماعی با توسعه خدمات شهری در شهر آبادان است، به طوریکه وجود نواحی برنامهریزی شده وابسته صنعت نفت که هم به لحاظ اقتصادی و اجتماعی مترقیتر هستند و هم به لحاظ کالبدی و خدماتی برنامهریزی شدهتر هستند و نیز وجود نواحی حاشیهای به ویژه در نواحی شرقی شهر آبادان که هم به لحاظ اجتماعی و اقتصادی ضعیف و آسیبپذیراند و هم به لحاظ توسعه کالبدی کمتر مورد توجه مدیریت شهری بودهاند، تأثیر اینگونه شکل از توسعه و توزیع نامطلوب و ناعادلانه شاخص های خدمات شهری منجر به نوعی جدایی گزینی و نابرابری های فضایی در شهر آبادان گردیده است.
محسن احدنژاد روشتی، اصغر تیموری، مهناز واعظ لیواری، حسین طهماسبی مقدم،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
مسکن بهعنوان یکی از نیازهای اساسی بشر تأثیر بسزایی در سلامت و بهبود کیفیت زندگی افراد دارد. کیفیت مسکن به عنوان یکی از شالوده های اصلی یک برنامه جامع و ابزاری ضروری برای بیان ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی توسعه پایدار، از جایگاه ویژه ای در امر برنامه ریزی شهری برخوردار است. هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی کیفیت مسکن محلات شهری در بافت میانی شهر زنجان میباشد. نوع تحقیق کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی است. روش گرداوری اطلاعات از روش کتابخانه ای ( مجموعه بلوکهای آماری سال 1395 و طرح تفصیلی 1394) استفادهشده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای ترکیبی مدل تودیم و سیستم اطلاعات جغرافیایی استفادهشده است. نتایج حاصل از یافته های تحقیق نشان دهندهی نابرابری در بین محلات بافت میانی شهر زنجان می باشد که در بین محلات مسکونی 18.91 درصد از مساکن باکیفیت پایین که شامل محلات بیسیم، قبرستان بالا، وحدت، خاتم، آمادگاه، گلیجک آباد، 21.80 درصد از مساکن باکیفیت نسبتاً پایین که شامل آشاغی قبرستان، شهدا، میدان انقلاب، کوی ولیصر، نیک سازان، 22.71 درصد از مساکن باکیفیت متوسط که شامل محلات فرودگاه، شهرک رجایی، امجدیه، خانم ناظم، شهرک قدس، فاتح، 17.43 درصد از مساکن باکیفیت نسبتاً بالا که شامل محلات شرق انصاریه، وحیدیه، شوغی، 17 شهریور، مسجد شهدا، گونیه، جعفریه و درنهایت محلات آزادی، انصاریه، اعتمادیه، کوچه مشکی، سعدی شمالی 19.15 درصد از مساکن باکیفیت بالا هستند.