39 نتیجه برای لس
محسن عزیزی، حسین محمدی، داریوش طالقانی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر نشان دادن مناطق مستعد برای کشت چغندرقند پاییزه در استان گلستان با توجه به پارامترهای دما و بارش است. بدین منظور از آمار درجه حرارت (روزانه) و بارش (سالانه) با طول دوره آماری ۱۵ ساله (۱۳۸۵-۱۳۹۹) استفاده شد. جهت تحلیل دادهها از روشهای نمودارهای پتانسیل گرمایی، انحراف از شرایط بهینه، فنولوژی و پهنهبندی استان گلستان ازنظر میزان آبیاری در طول رشد از داده های سالانه بارش استفاده شد. نتایج ارزیابی دما با استفاده از روش پتانسیل گرمایی بر اساس آستانه حرارتی، صفر، ۴ و ۱۰ درجه سانتیگراد در سطح ایستگاههای استان گلستان نشان داد؛ ایستگاه اینچه برون دارای بیشترین واحد حرارتی تجمعی و ایستگاه علیآباد کتول دارای کمترین واحد حرارتی تجمعی هستند. بررسی تاریخ احتمال وقوع یخبندان دیررس بهاری در سطح 95 درصد نشان داد که به دلیل رخداد آن در اواخر فروردینماه در مرکز، شرق و شمال و شمال شرقی و غرب استان گلستان مصادف با مرحله فنولوژیکی حجیم شدن ریشه و تجمع قند میباشد. همچنین بر اساس انحراف از شرایط بهینه در استان گلستان ایستگاه اینچه برون دارای کمترین انحراف (۶۴/۲۰-) محاسبه گردید. همچنین ازنظر فنولوژی در مرحله جوانه زدن، شش برگی، حجیم شدن ریشه و تجمع قند و رسیدن کامل گیاه چغندرقند پاییزه در استان گلستان مناطق مساعد کشت چغندرقند پاییزه استان گلستان شامل گنبدکاووس، بندر ترکمن، کلاله، اینچه برون و بندر گز مشخص گردیدند. همچنین ارزیابیها ازنظر بارش با توجه به نقشهی پهنهبندی سالانه بارشهای استان گلستان میتوان نتیجه گرفت ازنظر بارشی و تأمین آب موردنیاز چغندرقند پاییزه محدودیت زیادی متوجه استان گلستان نیست البته با توجه به خشکسالیهای اخیر چندساله کشت این گیاه در استان احتیاج به آبیاری تکمیلی جهت رشد را دارد.
امیر کرم،
دوره 8، شماره 6 - ( 10-1387 )
چکیده
شناخت و تعیین تناسب و استعداد زمین برای توسعۀ کالبدی وشهری از اقدامات اولیه در برنامه ریزی های فضایی و محیطی است.هدف از انجام پژوهش این بود که با توجه به عوامل طبیعی، نواحی مناسب برای توسعۀ کالبدی در مجموعۀ شهری شیراز (یعنی یک ناحیۀ متراکم شهری- صنعتی و کشاورزی) شناسایی و پراکنش فضایی آن مشخص گردد. مواد مورداستفاده شامل نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، واحدهای ارضی، پوشش/کاربری زمین ، لرزه خیزی و داده های مرتبط با اقلیم وساختار اجتماعی/ اقتصادی محدوده بودند. از بررسی های کتابخانه ای نیز برای تکمیل داده ها استفاده شد. تعیین تناسب زمین ازطریق نه معیار طبیعی مشتمل بر ارتفاع، شیب، لیتولوژی، بارش، دما، قابلیت زمین، لرزه خیزی، خطر لغزش، پوشش/ کاربری زمین و روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی صورت گرفت. تناسب زمین برای توسعۀ کالبدی به پنج طبقۀ بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و بسیارکم تقسیم شد و نقشۀ پهنه بندی آن تهیه گردید. نتایج نشان داد که صرفنظر از اراضی کشاورزی، حدود 28 درصد مساحت محدوده در طبقات با تناسب زیاد و بسیار زیاد قراردارد و با ملحوظ داشتن سایرپارامترهامی تواندبرای توسعۀ کالبدی مدنظر برنامه ریزان و سیاستگزاران قرار گیرد.
مهدی قرخلو، بهزاد عمران زاده، محمد اکبرپور سراسکانرود،
دوره 8، شماره 6 - ( 10-1387 )
چکیده
با توجه به انقلاب عظیمی که طی دهه های 60-1950 در علم جغرافیا بوجود آمد، این علم به مبدا تازه ای کشانده شد که با گذشته آن تفاوت های زیادی داشت. این انقلاب شامل انقلاب کمی و آماری و ریاضی بود که به دنبال آن تکنیک ها و مدل های مختلفی برای بررسی فضای جغرافیایی و عناصر آن وارد حوزه جغرافیا و رشته های مربوطه گردید. بی تردید بکارگیری مدل ها و تکنیک های کمی و ریاضی در پژوهش های جغرافیایی بخصوص در بررسی های شهری و منطقه ای می تواند در تثبیت جایگاه این رشته در بین رشته های دیگر و همچنین تحلیل و نتیجه گیری درست از وضعیت موجود و به دنبال آن برنامه ریزی و مدیریت برای آینده سرزمین بسیار موثر باشد. شهرها مهم ترین پدیده های انسان ساخت موجود در پهنه سرزمین هستند که نقش عمده ای در توسعه و یا عدم توسعۀ مناطق و نواحی دارند. به همین دلیل یکی از حوزه هایی که در آن از روش ها و مدل های کمی استفاده می شود، حوزه تحلیل نظام شهری و ساختار سلسله مراتبی شهرها می باشد. تحقیق حاضر بر اساس روش و رویکرد تحلیلی- توصیفی و بر پایه اطلاعات کتابخانه ای و داده های آماری سه دوره سرشماری 1345، 1365، 1385 و با استفاده از مدل های تحلیل فضایی به تحلیل شبکه شهری استان اردبیل پرداخته است. نتایج این بررسی نشان می دهد که به همراه تغییرات اجتماعی٬ اقتصادی و سیاسی در استان اردبیل طی دهه های گذشته نظام سکونتگاهی استان اردبیل و سلسله مراتب شهری آن نیز دچار تغییر و تحول گردیده است. همچنین با توجه به مدل های استفاده شده می توان عنوان کرد که با وجود تسلط نخست شهری در نظام سلسله مراتب شهری استان اردبیل٬ در کل این نظام بسوی عدم تمرکز و تعادل در حرکت است و به مرور زمان از میزان تمرکزگرایی در استان کاسته شده است.
فریبا اسفندیاری، بهروز سبحانی، محمد آزادی مبارکی، فاطمه جعفرزاده،
دوره 9، شماره 8 - ( 4-1388 )
چکیده
در این پژوهش با استفاده از داده های مربوط به فراوانی روزهای برفی ایستگاه سینوپتیک تبریز به عنوان نمونه ای از اقلیم شمال غرب ایران، خصوصیات زمانی و روزهای برفی با روش آماری موردمطالعه قرار گرفته است. در این مطالعه برحسب مورد از روش های تعیین همبستگی پیرسون، تحلیل روند خطی و پلی نومیال درجه شش و نیز تحلیل خوشه ای ادغام برحسب روش وارد با معیار فاصله اقلیدسی برای طبقه بندی ماهانه روزهای برفی استفاده شده است. این مطالعه نشان داد که در مقیاس زمانی ماهانه، ماه های فوریه، ژانویه، مارس و دسامبر در بازه فصلی زمستان دارای بیشترین فراوانی روزهای برفی هستند. همچنین ارتباط نسبتا مستقیمی بین شاخص نوسان اطلس شمالی و روزهای برفی سالانه در ایستگاه تبریز مشاهده شده است.
امیرحسین مشکواتی، محمد کرد جزی، ایمان بابائیان،
دوره 10، شماره 13 - ( 10-1389 )
چکیده
مدل های تولید کننده¬ وضع آب و هوا در سال های اخیر کاربردهای فراوانی پیدا کرده است از جمله تولید داده های آب و هوایی، با بکارگیری سناریوهای مختلف انتشار گازهای گلخانه ای مربوط به مدلهای گردش عمومی جو می باشد. با استفاده از تولید کننده¬های وضع آب و هوا می توان خروجی مدلهای گردش عمومی جو را ریز مقیاس نمود. یکی از این مدل ها لارس می باشد. در این مقاله به بررسی عملکرد مدل لارس در مدلسازی داده های هواشناسی ایستگاه های استان گلستان در دوره 2007-1993پرداخته شده است. متغییرهای مورد بررسی شامل دمای حداقل، دمای حداکثر، بارش و ساعت آفتابی می باشند. نتایج حاصل از محاسبه میانگین خطای مطلق مدلسازی در ماه های سال نشان داد که بیشترین خطا مربوط به ساعت آفتابی می باشد اما متغییرهای بارش و دمای حداقل و حداکثر با دقت خوبی مدلسازی شده اند. بیشترین خطای ساعت آفتابی در ایستگاه گرگان به میزان 6/0 ساعت و بیشترین خطای بارش در کلاله به میزانmm 1/6 می باشد. در مورد دمای حداکثر، بیشترین خطا در مراوه تپه به میزان 5/0 و دمای حداقل در آق تقه به میزان 4/0 درجه سانتی گراد می باشد. نتایج به دست آمده نشان می¬دهد که بطور کلی عملکرد مدل لارس در مدلسازی متغییرهای هواشناسی ایستگاه های تحت بررسی مناسب است و می توان از آن جهت بازسازی داده های ایستگاه ها در دوره گذشته و یا تطویل این داده ها به دوره آینده بهره جست. همچنین می توان از آن در جهت ارزیابی اقلیم آینده استان در مقیاس محلی استفاده نمود.
عزت اله قنواتی،
دوره 11، شماره 20 - ( 3-1390 )
چکیده
پدیده زمین لغزش یکی از عمده بلایای طبیعی است که همه ساله خسارات مالی وجانی زیادی در پی داشته وهزینه فراوانی برای بازسازی مناطق آسیب دیده بر بودجه کشور تحمیل می کند. پهنه بندی خطرزمین لغزش که با هدف تقسیم بندی نواحی مورد مطالعه به پهنه های باخطرات متفاوت با توجه به عوامل موثرمی باشد، می تواند تا حدودی جلوی خسارات زیادی را بگیرد. منطقه جاجرودواقع درشمال شرق تهران به دلیل موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای طبیعی و زمین شناسی آن یکی ازمناطق مستعدکشورنسبت به وقوع زمین لغزش وسایرپدیده های مرتبط بالغزش دامنه ها می باشد. باتوجه به اینکه سد لتیان به عنوان یکی ازمهمترین منابع تامین کننده آب کلان شهرتهران وهمچنین دشت ورامین درحوضه جاجرود قرارگرفته است، وقوع حرکات دامنه ای این منبع مهم را با خطرجدی مواجه نموده است. لذا لازم است موضوع بررسی وراهکارهای کاهش خسارات پیشنهادگردد. دراین تحقیق باتوجه به اهمیت لغزش درحوضه یک مدل کمی- کیفی برای پیش بینی خطربالقوه لغزش تهیه شده است تا بتوان براساس آن استعدادلغزش را برمبنای درجات مختلفی چون خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد پهنه بندی نمود. باتوجه به اینکه بین زمین لغزش ها و عوامل موثربرآنهارابطه خطی وجودندارد، لذا با نگرش های آماری معمول نمی توان تمام مسائل را حل نمود. ازاین بابت مدل تحلیل سلسله مراتبی شرایطی را فراهم می نماید تا بتوان نقشه پهنه بندی خطرلغزش را باجزئیات بیشتری تحلیل نمود. درتحقیق حاضرجهت پهنه بندی خطرزمین لغزش ازمدل تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. نتایج حاصل نشان داد که بیش از 62 درصد از مساحت حوضه جاجرود در پهنه های خطر زیاد و بسیار زیاد لغزشی واقع شده است.
علی شماعی، آزاده عظیمی، امین فرجی ملایی،
دوره 11، شماره 20 - ( 3-1390 )
چکیده
شهرها دائما در معرض خطر احتمالی بروز انواع مختلفی از مخاطرات محیطی هستند. بر این اساس بررسی و تحلیل مناطق و نواحی آسیب پذیر در چارچوب تحلیل فضایی شهر به منظور کاهش ابعاد تلفات جانی و مالی ضروری است. انجام چنین اقداماتی در سایه شناخت و تفکیک مناطق پر مخاطره از سایر مناطق و محلات برای انجام اقدامات مناسب در هر محله است. هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل فضایی آسیب پذیری کالبدی و اجتماعی-اقتصادی در سطح محلات 16 گانه شهر بابلسر است. روش این مقاله توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد استفاده از طریق منابع کتابخانه ای، طرح جامع و تفضیلی و سیستم اطلاعات جغرافیایی شهر بابلسر و کار میدانی جمع آوری شده است. به منظور تعیین ضریب آسیب پذیری کالبدی و اجتماعی- اقتصادی از روش تحلیل چند معیاره SAW استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، آسیب پذیری کالبدی محلات بی بی سرروزه، کاظم آباد و جوادیه به ترتیب با 57.01، 56.87 و 56.12 به عنوان آسیب پذیرترین محلات هستند. محلات شهرک ساحلی، شهرک دانشگاه و شهرک قائم با 18.4، 19.3 و 23.25 دارای کمترین میزان آسیب پذیری می باشند. همچنین نتایج بدست آمده، محلات بی بی سروزه، کاظم آباد و جوادیه به ترتیب با ضریب آسیب پذیری 27.49، 25.92 و 23.93 دارای بیشترین ضریب آسیب پذیری از لحاظ شاخص های اجتماعی- اقتصادی را دارا می باشند و محلات شهرک ساحلی، شهرک دانشگاه و شهرک قائم با ضریب 3.67، 4.42 و 7.36 کمترین آسیب پذیری را دارا هستند.
محسن احد نژاد روشتی، کریم جلیلی، علی زلفی،
دوره 11، شماره 23 - ( 12-1390 )
چکیده
مطالعات در زمینه مدیریت پس از سوانح نشان میدهند که در بسیاری موارد، به ویژه در مناطق شهری کشورهای در حال توسعه نظیر ایران، بهسازی و بازسازی بعد از سانحه، پیچیده و کند میشود. در این حالت تهیه مسکن پس از مرحلۀ نجات اولیه، مشکل اصلی مدیران و برنامه ریزان بخش مدیریت بحران میگردد. برای این منظور پژوهش حاضر بر آن است تا مکانهای بهینه اسکان موقت آسیب دیدگان از زلزله ای احتمالی را برای شهر زنجان مورد پیش بینی و با تلفیق برنامه ریزی صحیح و علمی، مدیریت بحران زلزله را با ایجاد تسهیلات لازم جهت شناخت مکانهای مناسب اسکان موقت یاری نماید؛ به طوری که در صورت وقوع سانحه زلزله، امکان برقراری سریع اردوگاه ها برای زلزله زدگان میسر گردد. در این مطالعه با استفاده از 14 معیار در قالب معیارهای طبیعی و معیارهای انسانی و با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به مکان یابی مناطق اسکان موقت در شهر زنجان پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان دهنده کمبود فضاهای کافی از جمله پارکها و فضاهای باز شهری جهت استقرار زلزله زدگان در سطح شهر زنجان میباشد، که این امر در بافت مرکزی شهر واضحتر از سایر بخشها دیده می شود.
هاشم داداش پور، سینا محسن زاده،
دوره 12، شماره 25 - ( 5-1391 )
چکیده
استفاده از الگوهای کلیشه ای توسعه شهری درایران، تخریب اراضی کشاورزی و باغات اطراف شهر را در پی داشته است. یکی از دلایل اصلی این امر به نقص طرح های جامع و تفضیلی، ضعف مدیریت شهری در کنترل بازار زمین و تغییر کاربری اراضی کشاورزی به کاربریهای دیگر و...بر می گردد. یکی از رویکردهای موجود درزمینه ایجاد تغییر در روند تبدیل کاربری اراضی کشاورزی به دیگر کاربریها و به تبع آن کاهش و مدیریت روند تخریب اراضی کشاورزی ومحافظت از آنها، رویکرد انتقال حقوق توسعه است. ازاین رو، مقاله حاضر به دنبال امکان سنجی استفاده از این رویکرد، در محافظت از اراضی کشاورزی شهر بابلسر می باشد. روش تحقیق مقاله توصیفی- تحلیلی است. پس از بررسی مبانی نظری موضوع و شناخت عرصه پژوهش به تحلیل یافته ها و تدوین رویکرد یکپارچه حق انتقال توسعه (TDR) پرداخته می شود. این رویکرد یکپارچه، با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی ( AHP) جهت تعیین مناطق حفاظت و توسعه و با مدل محاسباتی اختصاصی برنامه TDR جهت تعیین تراکم ساختمانی و نسبت حق توسعه و در نهایت ماتریس دستیابی به اهداف جهت انتخاب گزینه بهینه تحلیل می شود. نتایج یافته ها نشان می دهد که برنامه انتقال حقوق توسعه به دلیل سودآوری بیشتر برای کشاورزان و رشد هوشمندانه شهر و اصلاح روند تخریب اراضی کشاورزی ، در صورت رعایت تراکم ساختمانی پیشنهادی ( 100 درصد) و نسبت حق توسعه ( 25 به 75 ) قابلیت اجرایی برای محافظت از اراضی کشاورزی شهر بابلسر و دیگر شهرهای شمالی کشور را خواهد داشت
صدیقه لطفی، مرتضی شعبانی،
دوره 13، شماره 28 - ( 3-1392 )
چکیده
عدالت اجتماعی از مفاهیم بنیادین توسعه پایدار شهری است. در تبیین مفهوم عدالت اجتماعی، نیاز به بررسی و شناخت مناطق از نظر امکانات و خدمات اولیه است. آشکار است که توسعه متعادل و متوازن فضاهای جغرافیایی، مستلزم بررسی دقیق و همه جانبه مسایل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و شناخت بهتر نیازهای جامعه و بهبود آنهاست. بخش بهداشت و درمان به عنوان یکی از بخشهای مهم اجتماعی کشور، نقش تعیینکنندهای در سلامت و تندرستی افراد جامعه دارد. پژوهش حاضر به بررسی وضعیت بهداشت و درمان و رتبهبندی شهرستانهای استان مازندران در این بخش پرداخته است. در این مطالعه، پس از شناسایی معیارهای موثر بر توسعه بخش بهداشت و درمان، جهت اختصاص اوزان به هر یک از آنها، با توزیع پرسشنامهای بر اساس نظر کارشناسان اقدام به مقایسه زوجی معیارها به روش سلسله مراتبی فازی شد. نتایج وزندهی بر طبق این روش، نشان داد که معیارهای مراکز بهداشتی درمانی با وزن 0969/0 ، تعداد روستاهای تحت پوشش با وزن 0687/0 و موسسات درمانی با وزن 0365/0 بیشترین اهمیت را در بین معیارها دارند. در ادامه شهرستانهای استان با استفاده از تکنیکهای تاپسیس فازی(Fuzzy TOPSIS) و مدل الکتر (ELECTRE) در این بخش رتبهبندی شدند. با توجه به اینکه نتایج حاصل از این دو مدل در مواردی با یکدیگر همخوانی نداشت، لذا برای رسیدن به یک اجماع کلی از یک تکنیک ادغامی تحت عنوان روش کپلند استفاده شد. نتایج حاصل از اجرای تکنیک کپلند نشان داد که شهرستانهای بابل، آمل و ساری در رتبههای نخست و شهرستانهای سوادکوه، فریدونکنار و رامسر در رتبههای آخر قرار دارند.
ندا کفاش چرندابی، علی اصغر آل شیخ:، محمد کریمی،
دوره 13، شماره 28 - ( 3-1392 )
چکیده
توسعهی روزافزون فناوریهای کامپیوتری و تئوریهای تصمیمگیری منجر به طراحی مدلهای نوین در حیطهی مسائل تصمیمگیری چندمعیاره شده است. روشهای فرارتبهای نمونهای از این مدلها میباشند که با الگوریتمی ساده، بدون نیاز به اطلاعات بیش از اندازه از سوی کارشناس به مدلسازی دقیقتر مسائل تصمیمگیری میپردازند. لیکن روشهای مذکور به تنهایی قادر به تحلیل مسائل چندمعیاره مکانی نمیباشند. ادغام روشهای فرارتبهای با سیستم اطلاعات مکانی (GIS) پیشنهادی است که برای تحلیل بهتر و کارامد مسائل مکانی ارائه شده است. در این تحقیق کارایی روشهای مذکور برای مدلسازی میزان آسیبپذیری ناشی از بیماری مالاریا، مهمترین بیماری انگلی جهان و ایران، مورد بررسی قرار گرفت. بدین صورت که نقشههای پیوستهی آسیبپذیری برای استان هرمزگان، به کمک روشهای ELECTRE III و PROMETHEE II با معیارهای ارزیابی دما، رطوبت، فاصله از پوشش گیاهی، فاصله از آبهای راکد، تراکم جمعیت و ارتفاع تهیه گردیدند. سپس دقت نقشههای ترسیم شده به کمک شاخص Prevalence و موارد مثبت مالاریا در سال 85 و 86 مورد ارزیابی قرار گرفت. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که نقشههای آسیبپذیری تولید شده به کمک روشهای ELECTRE و PROMETHEE به دادههای واقعی نزدیکتر هستند و نسبت به روشهای متداول نظیر مجموع وزندار ساده (SAW) در حدود 30 درصد دارای دقت بالاتری میباشند.
امیر کرم، مریم تورانی،
دوره 13، شماره 28 - ( 3-1392 )
چکیده
یکی از انواع ناپایداریهای دامنهای که هر ساله خسارات مالی و جانی فراوانی را بر سیستمهای اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی وارد میکند، زمین لغزش است. شناخت نواحی مستعد وقوع لغزش و حرکات تودهای از ضروریات مدیریت منابع طبیعی و برنامه ریزی توسعهای و عمرانی است. جاده هراز یکی از محورهای اصلی و پرتردد ایران است که فرآیندهای دامنهای هر ساله خسارات فراوانی را در آن به بار میآورد، در این تحقیق سعی شده استعداد به وقوع زمین لغزش بخشی از این جاده با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و رگرسیون خطی مورد مطالعه قرار گیرد. برای این منظور از لایههای شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از گسلهای اصلی، فاصله از گسلهای فرعی، فاصله از رودخانه اصلی، فاصله از آبراهه فرعی، فاصله از جاده، فاصله از راه آهن، زمین شناسی، کاربری اراضی و میانگین بارش استفاده شده و پس از تجزیه تحلیل دادهها در سیستم اطلاعات جغرافیایی و با استفاده از روشهای رگرسیون خطی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی نقشه نهایی خطر وقوع زمین لغزش تهیه گردید. نتایج نشان داد که روش تحلیل سلسله مراتبی روش مناسبتری برای پهنه بندی خطر زمین لغزش در این محدوده است. بر اساس این روش حدود 8/67 درصد محدوده مورد مطالعه استعداد بالایی برای وقوع زمین لغزش دارند.
کرامت اله زیاری، معصومه مهدیان بهنمیری، علی مهدی،
دوره 13، شماره 28 - ( 3-1392 )
چکیده
امروزه در آغاز قرن21، بحران برنامهریزی و کیفیت زندگی شهری در اکثر نقاط جهان، ابعاد گستردهای یافته و موجب گردیده وعده آرمانشهر مدنی، تعالی انسان و عدالت فضایی در جوامع سرمایهداری غرب، همچنین وعدههای ایدئولوژی و آرمانگرایی کمونیسم مبتنی بر برخورداری یکسان افراد از مواهب رشد و توسعه در کسب جهان مادی و معنوی، در عمل توَهمی بیش نباشد. شهرهای امروزی بویژه در کشورهای درحال توسعه، با توجه به رشد جمعیت و شهرنشینی مستمر، بیش از هر دوره دیگری نیازمند توجه به برقراری عدالت فضایی در برخورداری مطلوب از خدمات مختلف شهری میباشند. در این میان، موضوع خدماترسانی و برخورداری نامناسب و گاه متناقض مناطق مختلف شهرها از خدمات عمومی، با مفهوم عدالت فضایی در تضاد است، بطوریکه کاستیهای موجود در تأمین این خدمات از اساسیترین چالشهای موجود در شهرهای جهان بویژه شهرهای کشورهای درحالتوسعه است. از اینرو پژوهش حاضر با توجه به مفهوم عدالت فضایی، کیفیت برخورداری و دسترسی مناسب ساکنین محلات مختلف شهر بابلسر از خدمات عمومی شهری, به بررسی میزان برخورداری محلات11 گانه این شهر از خدمات مذکور پرداخته است. روش پژوهش در تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی بوده و به منظور جمعآوری اطلاعات از روشهای کتابخانهای و میدانی بهره گرفته شده است. استفاده از مدل آنالیز تاکسونامی و تدوین پرسشنامه، مهمترین مراحل کار در این زمینه بوده است و نتایج آنکه با استفاده از نرمافزار SPSS وArcGIS بوده، نشان میدهد که بین جمعیت بهعنوان مهمترین عامل تأثیرگذار در ارائه خدمات و میزان برخورداری محلات مختلف شهر از خدماتشهری رابطه متناسبی برقرار نیست و غالب ساکنین محلات نیز از وضعیت دسترسی به خدمات مذکور رضایت ندارند.
زهرا حجازی زاده، ابراهیم فتاحی، محمد سلیقه، فاطمه ارسلانی،
دوره 13، شماره 29 - ( 6-1392 )
چکیده
سیگنال های اقلیمی، الگوهای بزرگ مقیاسی از ناهنجاری های گردش و فشار هوا میباشد که در محدوده جغرافیایی وسیع گسترش یافته است. این سیگنال ها در توجیه رفتار اقلیم از اهمیت زیادی برخوردارند. در این پژوهش ارتباط بارش با سیگنال های اقلیمی(AO, NAO,SOI, ENSO) در ناحیه مرکزی ایران مورد بررسی قرار گرفته است. داده های سیگنال ها از پایگاه داده های NCEP استخراج گردید و مجموعه داده های بارش ماهانه نیز از مرکز خدمات ماشینی سازمان هواشناسی کشور دریافت شد. داده ها ماهانه طی دوره ی آماری 30 ساله، بین سال های 1978 تا 2008 بوده است. در نهایت با بکارگیری روش شبکه عصبی مصنوعی، مدل های شبیه سازی شده برای بازه های 0، 3 و 6 ماهه محاسبه شد و نتایج نشان داد از بین سیگنال های مورد مطالعه سیگنال ENSO در مناطقNINO1.2 و NINO3 بر بارش منطقه مورد مطالعه تاثیر معنی داری دارد و تاخیر 3 و 6 ماهه موجب قوی شدن ضریب همبستگی شاخص انسو در مناطق NINO1.2 و NINO3 با بارش ایستگاه های مورد مطالعه شده است. همچنین تاخیر 6 ماهه باعث منفی شدن ضریب همبستگی بین شاخص انسو در مناطق NINO1.2 و NINO3 است. مطابق با مدل های ارئه شده، سیگنال انسو در مناطق NINO1.2 و NINO3 می تواند به عنوان پیش بینی کننده بارش در کنار سایر پارامترهای تاثیر گذار مورد استفاده قرار گیرد و سایر سیگنال های اقلیمی مورد مطالعه تاثیر معنی داری بر بارش ایستگاه های مورد مطالعه ندارد.
سهام میرزایی ترک، غدیر عشورنژاد، حسنعلی فرجی سبکبار،
دوره 13، شماره 29 - ( 6-1392 )
چکیده
با رشد شهرنشینی و افزایش وسایل نقلیه در دهههای اخیر ترافیک به یک معضل جدی برای شهرهای بزرگ تبدیل شده است. پارکینگها به عنوان یکی از مهمترین زیرساختهای شهری نقش مهمی در کاهش پارک حاشیهای و روانی ترافیک ایفا میکنند. این تحقیق با استفاده از مدل آنالیز خوشهبندی خاکستری بدنبال ارائه مدلی بهینه در جهت پهنهبندی فضای شهری از دیدگاه مطلوبیت استقرار پارکینگها میباشد و پس از شناسایی معیارهای مؤثر در این زمینه از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی جهت وزندهی به این معیارها استفاده شده است. این تحقیق در منطقه شش شهر تهران با مراکز زیاد جاذب سفر و نقش فرا منطقهای جهت پهنهبندی این منطقه و پیشنهادات آتی اجرا شد. بر اساس مشاهدات میدانی مدل مورد نظر مورد ارزیابی قرار گرفت و از ضریب گاما جهت تعیین میزان همگونی میان نتایج بدست آمده در مدل و نتایج مشاهدات استفاده شد که نتایج حاصل ضریبی برابر با 904/0 را نشان میدهد که از رابطه قوی بین دو متغیر حکایت میکند. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که مدل خوشهبندی خاکستری با کمک گرفتن از توابع آنالیز GIS دارای دقت و سرعت قابل قبولی در زمینه پهنهبندی و تصمیم گیریهای گوناگون مکانی میباشد. کلید واژگان: پارکینگ، سیستم اطلاعات جغرافیایی، فرایند سلسله مراتبی فازی، آنالیز خوشهبندی خاکستری
محمد رضا ثروتی، منیژه قهرودی تالی، عابد گل کرمی، اسماعیل نجفی،
دوره 14، شماره 32 - ( 3-1393 )
چکیده
آبکندزایی فرآیندی پیچیده است که به وسیله بسیاری از عوامل کنترل می شود و وابسته به آستانه هایی است که زمینه ایجاد آن را فراهم کرده اند. تبیین و ابداع مدل مناسب برای پیش بینی مکانی شکل گیری و گسترش آبکندزایی و مشخص کردن آستانه های ژئومورفولوژیکی موثر بر آن و نیز پهنه بندی این فرآیند از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر این اساس در این پژوهش با استفاده از منابع موجود، در حوضه آبریز کچیک در شمال شرق استان گلستان با مساحت 8/3598 هکتار، با حضور در منطقه 35 آبکند نمونه انتخاب شد. مشخصات کمی و مورفومتری آنها یادداشت گردید. پس از بررسی تصاویر ماهواره ای و نقشه های پایه، در محیط GIS برای 9 عامل ژئومورفولوژی موثر در آبکندزایی نقشه تولید گردید و سهم و میزان هر آبکند از هر عامل ژئومورفولوژی از نقشه های تولیدی بدست آمد. سپس نقشه های تولیدی به دو سطح درگیر آبکند و غیر درگیر تبدیل گردید. در پایان با تولید جدول مربوطه برای هر عامل و هم پوشانی نقشه ها، نقشه نهایی و آستانه ها مشخص گردید. نتایج این پژوهش نشان داد کلیه عوامل ژئومورفولوژی به میزان دامنه اثرگذاری و آستانه های شان در شکل گیری و گسترش آبکند در منطقه مشارکت دارند.
بهروز سبحانی، برومند صلاحی، اکبر گلدوست،
دوره 14، شماره 33 - ( 6-1393 )
چکیده
در این پژوهش ارتباط نوسانات شاخص فشار سطح دریا در اطلس شمالی، با میانگین، حداقل و حداکثر دماهای ماهانه شمالغرب ایران در دوره آماری از سالهای 1987 تا سال 2005 مورد بررسی قرار گرفته است. روش مورد استفاده این پژوهش، استفاده از آمار تحلیلی (ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مؤلفههای روند چند جملهای مرتبهی 6) میباشد. همچنین با استفاده از نقشه پهنهبندی میزان همبستگی شاخص NAO با دماها به صورت فضایی مشخص گردید. نتایج حاصل از این بررسیها نشان میدهد که پدیده NAO در همه ایستگاهها با دمای هوا همبستگی منفی دارد. ضرایب همبستگی به دست آمده تاثیر ضعیف تا نسبتاً متوسط NAO در دماهای منطقه را نشان میدهند. بیشترین میزان همبستگی شاخص NAO با دماهای میانگین ماهانه، و کمترین همبستگی با حداقل دماهای ماهانه دیده میشود. بیشترین ضریب همبستگی به دست آمده در هر سه دمای میانگین، حداقل و حداکثر با شاخص NAO، مربوط به ایستگاه شهرستان اردبیل میباشد. مدل نوسانی روند چندجملهای طی دو موج مشخص، وجود همبستگی منفی بین NAO را با دماهای شمال غرب ایران تایید میکند.
الهام یوسفی روبیات، فاطمه قسامی، اسماعیل صالحی، فاطمه جهانی،
دوره 14، شماره 33 - ( 6-1393 )
چکیده
با توسعه های جدید شهری امروزه هیچ گونه تعادلی از نظر سطح فضای سبز و مناطق باز موجود بین شبکه های شهری و الگوهای طبیعی سرزمین در ایران مشاهده نمیشود و شبکه های شهری در حال مسلط شدن بر شبکه های اکولوژیکی هستند. بر همین اساس یکی از وظایف اساسی و مهم برنامه ریزان شهری و ناحیه ای، تخصیص بهینه زمین به کاربری فضای سبز شهری است. که در این تحقیق برای دستیابی به این هدف یک روش تحلیل تناسب فضایی مکانی فضای سبز شهری (در مقیاس منطقه ای) با تاکید بر ترکیب مؤلفه های کمی و کیفی (عاملهای اجتماعی و فیزیکی) و با توجه به اصول اکولوژیک، با بهره گیری از قابلیت ارزیابی چند معیاره و در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی ارائه شده است. در نهایت از این روش برای تحلیل تناسب فضایی مکانی پارکهای منطقه ای شهر بیرجند استفاده شده است؛ و بر اساس آن مشخص شد، به طور کلی وضعیت تناسب پارکهای منطقه ای در سطح قابل قبولی قرار دارد که البته با سطح ایده آل نیز فاصلهی چشمگیری وجود دارد.
علی عزیزی، حمیدرضا جعفری، بهرام ملک محمدی، فرامرز خوشاخلاق،
دوره 14، شماره 34 - ( 9-1393 )
چکیده
انرژی باد یکی از منابع انرژی تجدیدپذیر میباشد که استفاده از آن به دلیل عدم آلودگی محیطزیست و همچنین قیمت پایین توربینهای بادی در مقایسه با دیگر انرژیهای نو، در بسیاری از کشورهای جهان رو به فزونی گذاشته است. در این راستا یافتن مکان بهینه برای استقرار تجهیزات و تأسیسات بهرهبرداری از پتانسیلهای موجود و بالقوه ضروری است. پژوهش حاضر به مکانیابی محل مناسب جهت استقرار توربینهای بادی در استان اردبیل با در نظر گرفتن معیارهای موثر در این راستا میپردازد. به این صورت که از طریق تحلیل سلسله مراتب فازی و تحلیل شبکه، وزن هر معیار و زیر معیارهای آن محاسبه شد. نواحی دارای محدودیت برای مکانیابی نیروگاههای بادی حذف و با استفاده از توابع تحلیلی در GIS، کل محدوده برای هر یک از معیارها پهنهبندی شد. نتایج پژوهش نشان میدهد که قسمتهای شرقی شهرستان اردبیل در محدوده سیاسی شهر نمین میتواند به عنوان مکانی مناسب جهت بهرهگیری از انرژی باد مورد توجه قرار گیرد. همچنین مقایسه نتایج دو مدل در اوزان به دست آمده، طبقهبندی کلاسها و صحت سنجی مدل در این تحقیق بیانگر این مطلب میباشد که روش FAHP نسبت به ANP نتایج بهتری را ارائه میدهد.
مسلم شجاعی، مهشید منزوی، مژگان تراب احمدی،
دوره 14، شماره 35 - ( 12-1393 )
چکیده
پیشرفت روز افزون دنیای فناوری و کاربست هرچه بیشتر آن در زندگی روزمره شرایطی را پیرامون انسان امروزی شکل داده که علیرغم دستیابی به آسایش بیشتر، از آرامش کمتری برخوردار است. بنابراین تمایل به حضور در طبیعت و لذت جویی از آرامش طبیعی نزد شهروندان افزایش یافته است. وابسته به این نوع تقاضا و ساماندهی آن، گرایش نوینی از گردشگری با عنوان اکوتوریسم یا طبیعت گردی شکل گرفته است که به دنبال تعادل بخشی برای پاسخ به این نیاز بی پایان و بهره گیری پایدار از منابع و مناظر طبیعی است. استان قم از مهمترین مقصدهای مذهبی کشور است که سالانه پذیرای گردشگران بسیاری است. برای بهرهگیری پایدار از این بازار ضرورت دارد تا تنوع محصولات گردشگری استان گسترش یابد، تعدد عرضهداشتهای گردشگری افزایش یابد و تراکم گردشگران بر چند جاذبه خاص کاهش یابد. با هدف شکلدهی کانونهای طبیعتگردی استان و جذب سرمایهگذاران، تمرکز این مقاله بر شناسایی و اولویتبندی پهنههای مستعد طبیعتگردی استان قم است. از میان پهنههای مستعد طبیعتگردی 6 پهنه شناسایی و به روش AHP اولویتبندی شدند. نتایج تحقیق نشان میدهد که برای توسعه طبیعتگردی متمرکز در استان قم،پهنه های حوض سلطان،کهک، دستجرد، سلفچگان،قاهان و پلنگ دره به ترتیب اولویت اول تا ششم را با امتیازهای 8323/0، 7485/0، 7383/0، 7255/0، 6294/0 و 5774/0 بدست آوردند.
[1]. مقاله حاضر برگرفته از نتایج طرح پژوهشی "بررسی گسترش صنعت اکوتوریسم با استفاده از ظرفیتهای مناطق استان قم" است که زیر نظر معاونت پژوهشی استانداری قم و دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم در سال 1391 انجام شد.