در رویکرد توسعه میان افزا پیشنهاد میشود که بهجای زیر ساختوساز بردن زمینهای حاشیهای شهرها، اراضی خالی و اراضی بافت تخریبی ماندهی درونشهری هدف توسعه قرار گیرند. با توجه به این مهم، در این مقاله سعی شده است به شناسایی و اولویتبندی موانع توسعهی میانافزای شهر زابل با استفاده از تکنیک چانگ پرداخته شود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش انجام، توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای و بررسیهای پیمایشی (میدانی) است. جامعه آماری برای شناسایی موانع توسعه میانافزا شامل کلیه ساکنان شهر زابل در سال 1401 میباشد که حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران، 384 نفر محاسبه شد. روش نمونهگیری، تصادفی هدفمند بوده و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 80/0 محاسبه گردید. با استفاده از آزمون تی تک نمونهای (t-test) در نرمافزار آماری SPSS موانع شناسایی و همچنین برای اولویتبندی موانع پیش رو، اطلاعات و دادههای موردنیاز از طریق واقعیتهای موجود شهر مذکور و پرسشنامه که از 20 کارشناس مرتبط تهیهشد، سپس با استفاده از تکنیک چانگ (AHP- FUZZY) دادهها و اطلاعات مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان میدهد مهمترین مانع اجرای طرح توسعه میانافزای شهر زابل، شاخص اقتصادی با وزن نهایی (483) میباشد.