15 نتیجه برای سیاسی
دانشجوی دکتری سلمان کاظمیان سورکی، فرشته نصرالهی، دکتر امین دیلمی معزی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
اسلام سیاسی شیعی با محوریت ایران، پدیدهای پیچیده و پویا است که در دهههای اخیر شاهد تحولات و دگرگونیهای متعددی بوده است. درک روندهای آینده این جریان فکری و سیاسی، برای تحلیلگران، سیاستمداران و عموم مردم از اهمیت بالایی برخوردار است. در این مقاله، از رویکرد آینده پژوهانه برای بررسی روندهای اسلام سیاسی شیعی درجغرافیای سیاسی ایران بهره برداری شده است. این رویکرد آینده پژوهانه امکان میدهد تا فراتر از وضعیت فعلی نگاه کنیم و سناریوهای مختلفی را برای آینده ی سیاست و اجتماع در ایران ترسیم نماییم. روششناسی این پژوهش توصیفی - تحلیلی همراه با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی شامل تحلیل کیفی و کمی دادههای تاریخی، مصاحبه با کارشناسان و تحلیل محتوای رسانهها و متون مذهبی است. نتایج پژوهش نشان میدهد که اسلام سیاسی شیعی درجغرافیای ایران در حال گذار از یک دوره تحول است و عوامل متعددی در این تحول نقش دارند، از جمله: تغییرات جمعیتی، تحولات اجتماعی، اقتصادی و تحولات ژئوپلیتیکی؛ که تعدادی از سناریوهای احتمالی برای آینده اسلام سیاسی شیعی درجغرافیای سیاسی ایران در آن ارائه میشود. این سناریوها عبارت است از: سناریوی تداوم، سناریوی اصلاحات، سناریوی رادیکالیسم، سناریوی سکولاریسم. با توجه به سناریوهای بیان شده، تحلیل روندها و رویدادها احتمالی در سناریو و اتفاقات سیاسی و امنیتی با نگاه چالش ها و فرصت ها در منطقه خاورمیانه، جمهوری اسلامی ایران با توجه به سناریوی تداوم به همراه سناریو اصلاحات، ضمن پایبندی به ارزشها و نگاه ایدئولوژیک به دنبال تقویت جمهوریت (مردم سالاری دینی) با تأکید بر حفظ استقلال و هویت بومی اسلامی در منطقه و حضور پررنگ تر در منطقه خاورمیانه خواهد بود.
آقای فرامرز نیک، دکتر عطااله عبدی، دکتر حسین ربیعی، دکتر حسن صدرانیا،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل تاثیرگذار بر سازماندهی سیاسی فضا در استان البرز است. روش حاکم بر پژوهش توصیفی- تحلیلی است. ماهیت دادهها کیفی و روش گردآوری دادهها کتابخانهای و میدانی است. در این پژوهش بعد از بررسی اسناد و متون معتبر و مصاحبه با خبرگان پژوهش عوامل موثر بر سازماندهی سیاسی فضا در استان البرز شناسایی و با بهرهگیری از روش گرند تئوری تحلیل و بررسی شدند. یافتههای پژوهش نشان داد عوامل تاثیرگذار بر سازماندهی سیاسی فضا در استان البرز در قالب50 عامل زمینهای، 22 عامل علی، 55 عامل راهبردی و 56 پیامد قابل تفکیک است. مهمترین عوامل زمینهای تاثیر گذار بر سازماندهی سیاسی فضا در استان البرز شامل داوری عدالت گستر، تضمین عدالت اجتماعی، حقوق شهروندی، مدیریت سیاسی فضای ملی، تعیین مدیران سیاسی واحدهای تقسیماتی، ارتباط میان دولت و مردم، تاکید بر مسئولیت و شناخت دقیق آن است. فرهنگ جامعه، موقعیت جغرافیایی از مهمترین عوامل علی و بینش استراتژیک، تدوین راهبردهای آموزشی و پژوهشی از مهمترین راهبردها؛ عوامل مدیریتی، نظامی- امنیتی و اقتصادی از پیامدهای تاثیرگذار بر سازماندهی سیاسی فضا در استان البرز است. سیستم کشورداری در استان البرز یک سیستم باز است. به عبارتی عوامل تشکیل دهنده این سیستم خاصیت همافزایی دارند و می توانند در طی زمان تکمیل شوند و افزایش یابند. محققان نتایج پژوهش خود را در قالب مدل ارائه دادند و نام مدل خود را شکست در موفقیت نامیدند. زیرا که استفاده مناسب و همه جانبه از عوامل تشکیل دهنده سیستم باعث موفقیت و استفاده نادرست باعث شکست در سیستم کشورداری در استان البرز میشود.
محمدرضا حافظنیا، زهرا احمدی پور، مرجان بدیعی،
دوره 1، شماره 1 - ( 7-1381 )
چکیده
چکیده قدرت ملی به عنوان مفهومی ژئوپلیتیکی صفت جمعی افراد یک ملت یا ویژگی کلی یک کشور را منعکس میکند که برآیند توانایی ها و مقدورات آن ملت یاکشور محسوب میشود. درباره منشاء و عوامل قدرت ملی صاحب نظران الگوهای مختلفی را پیشنهاد کردهاند که میتوان از ترکیب الگوهای مزبور همراه با تعدیلاتی به یک الگوی کلیتر دست یافت که عوامل تولید کننده قدرت ملی را شامل هشت دسته عوامل، سرزمینی ، اقتصادی، سیاسی، علمی– تکنولوژیکی، فرهنگی، اجتماعی، نظامی و فرامرزی میداند (حافظنیا، 1376: 64-60). در بین عوامل جغرافیایی تولید کننده قدرت برعواملی نظیر موقعیت جغرافیایی، فضای جغرافیایی، بنیادهای زیستی، منابع زیرزمینی (انرژی و کانی)، جمعیت و ملت تأکید میگردد. هدف از انجام این تحقیق کالبد شکافی عوامل بنیادین قدرت ملی ایران ازمنظر جغرافیا و بررسی وضعیت و چگونگی آن ها میباشد. لذا تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته است. عوامل جغرافیایی مورد نظر در این تحقیق را سه پارامتر عمده یعنی موقعیت جغرافیایی، ثروت های طبیعی و جمعیت ایران تشکیل میدهد. اطلاعات مورد نیاز تحقیق علاوه برمنابع کتابخانهای از منابع رسمی، اسنادی و گزارش های آماری سازمان های ذیربط تهیه شدهاند. این اطلاعات حول هریک ازمحورهای مزبور مورد بررسی، طبقه بندی و تبیین قرارگرفته و نهایتاً مورد تجزیه و تحلیل واقع شده اند و گزارش تحقیق در پنج جلد تدوین و به کار فرما تحویل گردیده است . نتایج تحقیق نشان میدهد که موقعیت ارتباطی ایران واجد پتانسیل های ترانزیتی خوبی است که در حد بسیار نازلی مورد بهره برداری قرار گرفته است و این موقعیت واجد این نتیجه ژئوپلیتیکی است که بر وا بستگی و پیوند دولتها به ایران و بسط هم گرایی های منطقهای تأثیر مثبت دارد. موقعیت ژئوپلیتیکی ایران در قرون گذشته تاکنون اسباب جذابیت برای قدرت های جهانی را فراهم کرده و علی رغم پتانسیل قدرت آفرینی، به دلیل ضعف نهاد دولت وحکومت در ایران، بصورت منبع تهدید علیه منافع و استقلال ایران عمل نموده است. موقعیت ژئواستراتژیک در چارچوب استراتژی های نظامی جهانی و منطقهای جلب توجه نموده و در شرایط ضعف دولت درایران برای آن خطرآفرین می باشد. ثروت های طبیعی ایران بالقوه منشاء قدرت هستند، لکن بنیادهای زیستی ایران دچار فرآیند تخریب و کاهندگی میباشند و تکیه دولت به منابع زیرزمینی (انرژی و کانی) خود نیز در اقتصاد جهانی سبب شده که ابزارهای کنترل فرآیندهای اقتصادی آن خارج از مرزهای کشور باشد. بنابراین ثروت های طبیعی اگر چه فینفسه منشاء قدرت هستند ولی شیوههای بهرهبرداری، فرآوری و کاربری آن تأثیر منفی برقدرت ملی ایران داشته است و نهاد حاکمیت را به مدیریت دریافت، توزیع و مصرف درآمدهای حاصل از منابع طبیعی تبدیل نموده است. در بعد جمعیت، کمیت ایرانیان از لحاظ نظامی و دفاعی منبع قدرت محسوب میشود ولی از لحاظ اقتصادی به دلیل ناتوانی مدیریت ملی از فرآوری وکاربری بهینه آن، نقش منفی را بازی نموده است. ساختار اجتماعی و فضایی ملت ایران نیز تکانف و همبستگی ملی را تأکید نموده و برقدرت ملی تأثیر مثبت دارد.
سیدعطاءالله سینایی،
دوره 5، شماره 6 - ( 4-1385 )
چکیده
اوضاع جغرافیایی و طبیعی، و مناطق مختلف در ایران ساختار نظام قومی و ایلیاتی، زمینه هایی را مهیا نمودند که ایلات و قبایل در بخش عمده ای از تاریخ ایران بر نظام سیاسی و حکومتداری کشور تسلط یابند. هجوم قبایل و صحرانشینان و سلطه طولانی مدت آنان و سپس مهاجرت ایلات و قبایل و تهدیداتی که از جانب ایشان متوجه جوامع یکجانشین شهری و روستایی بود؛ ضرورت های خود را در شکل الگوی سیاست و حکومتداری ایران نهادینه نمود. این مقاله به بررسی ساختارجامعه ایلیاتی و تاثیرگذاری آن بر الگوی سیاست و حکومتداری در ایران می پردازد.
حسن کامران، بهادر غلامی، اسلام یاری، سید حسن حسینی امینی، حسین خالدی،
دوره 10، شماره 10 - ( 3-1389 )
چکیده
مجموعه انسان هایی که ملتی را تشکیل داده و شکل یک کشور یا سازمان سیاسی پیدا کرده اند، دارای قدرتی می باشند که از برآیند قوای ترکیب شده آنها بدست می آید و می توان آن را قدرت ملی آن کشور یا ملت دانست. قدرت ملی دارای منشاء و مبادی گوناگونی است که دریک کارکرد جمعی به تولید قدرت ملی می پردازند. موضوع قدرت ملی از طرف جغرافیدانان، متخصصین ژئوپلیتیک و جغرافیای سیاسی، علوم سیاسی و روابط بین الملل، استراتژیست ها و سیاستمداران مورد توجه قرار گرفته و هر یک از آنها سعی نموده اند فهرست عوامل تاثیرگذار بر قدرت ملی را ارائه دهند که در بخش عمده ای از آنها اشتراک نظر وجود دارد. جغرافیا یکی از عوامل اصلی قدرت ملی در نظریات متخصصین فوق الذکر بوده است. عوامل جغرافیایی در دو دسته عوامل جغرافیای طبیعی و جغرافیای انسانی و به صورت کمی و کیفی در قدرت ملی کشورها تأثیر اصلی دارد. کشور ایران با موقعیت ویژه ای که به لحاظ پتانسیل های جغرافیایی دارد، می تواند قدرت ملی برتر خاورمیانه باشد. در این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سوالات هستیم که بستر اصلی و مبانی تعیین کننده قدرت ملی کشورها چیست؟ مولفه های جغرافیایی تاثیرگذار در قدرت ملی کدام اند؟ و وضعیت ایران از لحاظ برخورداری از مولفه های قدرت آفرین چگونه است؟
مراد کاویانی راد، علی عزیری کاوه،
دوره 11، شماره 20 - ( 3-1390 )
چکیده
هویت مکانی، تابعی از کارکرد فضاها وساختارهای مکانی است. هویت¬های مکانی برانگیزاننده احساس تعلق ¬مکانی متفاوت هستند که متناسب با فرهنگ سیاسی ساکنان آن محدده خالق کنش¬های سیاسی متفاوت به شمار می¬¬روند. حوزه نفوذ مکان¬ها تابعی از وزن مکانی و موقعیت راهبردی آنهاست. از این منظر کنش گران سیاسی با حضور در مکان¬های خاص به قدرت¬نمایی و سهم¬خواهی می¬پردازند. مناطق 6 و 11 تهران به واسطه وجود مراکز مختلف سیاسی، آموزشی در مقیاس ملی و بین¬المللی و پیوند شرق و غرب تهران طی چند دهه گذشته کارویژه سیاسی خاصی به محدوده میدان و خیابان انقلاب داده¬اند. این ویژگی¬ها محدوده یاد شده را آوردگاه نیروها و جریان¬های سیاسی مختلف قرار داده است. پژوهش حاضر با بهره¬گیری از یافته های میدانی دیگر پژوهش¬های انجام شده به نتیجه رسید که فضا، ساختار و کارکردهای مکانی محدوده میدان و خیابان انقلاب القاء کننده آن شکل از هویت مکانی برای جریان¬های سیاسی است که دیگر محدوده ها توان تأمین آرمان¬ها و مطالبات آنها را ندارند.
علی اکبر عنابستانی، حمید شایان، سحر احمدزاده،
دوره 11، شماره 21 - ( 6-1390 )
چکیده
فرایند مشارکت زنان در روند تحول جوامع روستایی ایران طی سالیان اخیر روند صعودی به خود گرفته است و انتظار میرود با افزایش سطح سرمایهی اجتماعی در این نواحی بر مشارکتپذیری این بخش از جامعهی روستایی افزوده گردد. در این مقاله تلاش شد تا میزان اثرگذاری شکلگیری سرمایهی اجتماعی بر فرایند مشارکت زنان در فعالیتهای مختلف در نواحی روستایی مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی است که بخش عمدهای از دادههای آن بر اساس مطالعات میدانی از سطح منطقه جمعآوری شده است. جامعهی آماری تحقیق 1315 خانوار که با روش کوکران 250 خانوار به عنوان نمونه تعیین و به روش نمونهگیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شده است. یافتههای مطالعه بر اساس نتایج به دست آمده از آزمون رگرسیون چند متغیره نشان میدهد که شدت تأثیر متغیر سرمایه اجتماعی بر مشارکت زنان روستایی 610/0 است که بیانگر تأثیر متوسط و مثبت سرمایه اجتماعی بر مشارکتپذیری زنان روستایی میباشد. سرمایهی اجتماعی بیشترین تأثیر را در میزان شکلگیری انواع مشارکت زنان در روستاها داشته است، به طوری که به تنهایی 8/38 درصد از تغییرات مشارکت را تبیین میکند. از سوی دیگر رابطهی قوی بین سرمایهی اجتماعی و انواع مشارکت در سطح روستاهای منطقه وجود دارد. با توجه یافتهها، راهکارهایی شامل تجهیز و سرمایه گذاری در امور اقتصادی روستاها، آموزش زنان و دختران روستایی، تشکیل بانک اطلاعاتی برای شناسایی قابلیتهای زنان روستایی، ارتقای آگاهیهای آنان نسبت به حقوق، توانمندیها و استعدادهای خود و مزایای مشارکت در جامعه از طریق آموزش و رسانههای گروهی و غیره پیشنهاد شده است.
یدالله کریمی پور،
دوره 11، شماره 22 - ( 10-1390 )
چکیده
جغرافیای جنگ در خاورمیانه میان 64 ساله ی 1948 تا 2011 دگرگون شده است. در 32 ساله ی 1948 تا 1980، جنگ های خاورمیانه پیرامون اسراییل متمرکز بود. در این سال ها جنگ های چهارگانه ی 1948 ، 1956، 1967 و 1973 به باختر خاورمیانه که در برگیرنده ی اسراییل، سوریه، اردن، مصر و لبنان است، چشم اندازی بحرانی و جنگی داده بود. ولی از 1979 و در پی پیمان کمپ دیوید، فضای پیرامونی اسراییل طی روندی پرشتاب، آرام و آرام تر شد؛ ازآن پس تاکنون، خلیج فارس با تجربه ی چهارجنگ فراگیر به میدان جنگ خاورمیانه و چه بسا گیتی تبدیل شده است. جنگ 1980 تا 1988 عراق علیه ایران، حمله اوت 1990 عراق به کویت، آفند گسترده 1991 ایالات متحده و هم پیمانانش به عراق و جنگ مارس 2003 ایالات متحده و بریتانیا به عراق، فضای پیرامونی این پهنه ی کوچک دریایی را بحرانی کرده است. این پژوهش با دست یازی به اکولوژی سیاسی که رهیافتی نوین در ادبیات میان رشتهای میباشد، کوشیده است تا علل کشیده شدن جنگ به خلیج فارس را از این دیدگاه مورد آزمایش قرار دهد.
مرجان بدیعی ازنداهی، مجید شریفی رضوی، فاطمه سادات میراحمدی،
دوره 14، شماره 32 - ( 3-1393 )
چکیده
پدیده یا فرایند جهانیشدن بیانگر نوعی پراکنش کرویکالا، اندیشه و ... است که اثرات متعددی بر شاخصهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشورها دارد. جهانیشدندربعد سیاسی ازویژگهای متعددی برخوردار است مانند فرسایش حاکمیتهای ملی، شدتگیری روندهای منطقهگرایی و ورود بازیگران جدید در عرصه تصمیمسازی سیاسی در سطح ملی و فراملی. سازمانهای منطقهای از جمله بازیگران جدید در صحنه بینالملل هستند که در نیمه دوم قرن بیستم در طی روند منطقهگرایی که با جهانیشدن همزمان بوده است به سرعت در مناطق جغرافیایی جهان گسترش یافتهاند. یکی از بزرگترین سازمانهای منطقهای درجهان به لحاظ وسعت و جمعیت، «سازمان همکاری شانگهای» میباشد که در سال 2001 تأسیس شده است. تحقیق حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از رویکرد اثباتگرایانه به بررسی و تحلیل چگونگی تاثیرات جهانیشدن سیاسی بر این سازمان میپردازد. نتایج این نوشتار نشان میدهد دو مولفه در ارتقای تاثیرپذیری «سازمان همکاری شانگهای» از «جهانی شدن سیاسی»نقش داشتهاند: اول، ملاحظات نظامی- امنیتی و اهداف سیاسی بنیانگذاران سازمان؛ دوم، تاثیر پذیری کشورهای آسیای مرکزی عضو سازمان از مسائلی همچون افراطگرایی مذهبی، تجزیه طلبی و تروریسم.
مجید یاسوری، سیده فاطمه امامی،
دوره 18، شماره 48 - ( 1-1397 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین فقر در دهستان سراوان واقع در شهرستان رشت انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی و به کارگیری مدلسازی معادلات ساختاری به ارائه الگویی از فقر در این دهستان با استفاده از نرمافزار لیزرل اقدام گردیده است. جامعه آماری تحقیق کل خانوار روستایی دهستان سراوان است، که بر اساس نتایج سرشماری سال1390 تعداد روستاهای این بخش7 روستا و تعداد خانوار، 4233 خانوار میباشد. برای تعیین حجم نمونه سرپرستان خانوار ساکن در نقاط روستایی دهستان سراوان از جدول مورگان استفاده شد و در نهایت تعداد حجم نمونه سرپرستان، 351پرسشنامه تعیین گردید که جهت نتیجهگیری بهتر پرسشنامهها به370 عدد افزایش پیدا کرد. نتایج حاصل از آزمون Tتک نمونهای نشان میدهد که شاخص اجتماعی و سیاسی در شرایط خوب قرار دارند. با این حال مقدار T بعد اقتصادی در شرایط فقیر قرار گرفته است. عمدهترین دلیل فقیر بودن این شاخص را میتوان در عدم مصرف کافی میوه و سبزیجات در برنامه غذایی خانوار، عدم مناسب بودن فضای مسکن برای کودکان و آسیب پذیری واحدهای مسکونی در برابر حوادث و زلزله و فروش محصولات به صورت غیر مستقیم و با واسطه به شمار آورد که موجب شده پاسخگویان نمرات پایینی را برای این شاخص در نظر بگیرند. با توجه به یافتهها بار عاملی کلیه گویهها در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مورد تأیید است.
حسن افراخته، محمد حجی پور، فرهاد جوان،
دوره 18، شماره 50 - ( 1-1397 )
چکیده
نفت از دهه ی 1330 شمسی به بعد، به تدریج جایگاه برجستهای در اقتصاد کشور قرار به دست آورده و در حال حاضر، عمدهترین منبع تأمینکنندهی نیاز مالی کشور است. با توجه به تقابل دودویی و متضاد این رانت با بخش سنتی اقتصاد یعنی فعالیتهای کشاورزی و دامداری که همواره بر شدت آن افزوده شده است، دو سؤال اساس این تحقیق قرار گرفته است: اول اینکه " اثرات توزیع ثروت نفت بین مناطق مختلف بر ساختار اقتصاد روستایی ایران کدامند؟" و دوم "پیامدهای مکانی – فضایی توزیع ثروت نفت در بخش کشاورزی به عنوان عنصر اصلی و غالب در ساختار اقتصاد روستایی ایران چگونه بوده است؟" دادههای تحقیق با بررسی اسنادی در سطح کشور و در بازه زمانی 1385-1390 جمعآوری شده و با تکیه بر روشهای تحلیل تغییر سهم و گیبز- مارتین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتیجه نشان داده است که مدیریت ملی، منطقهای و محلی، انگیزه چندانی برای تقویت ساختار اقتصاد روستایی با بهرهگیری از ثروت نفت نداشته است. به علاوه، غیبت بخش صنعت در تحولات ساختاری اقتصاد روستایی و تأکید بر بخش کشاورزی در روستاها -هم به لحاظ سیاستگذاری و هم از حیث تأمین اعتبارات- حاکی است که بینش اصولی و منطقی در نظام اقتصاد سیاسی در مواجه با اقتصاد فضاهای روستایی برای توسعه وجود نداشته است.
نیره اخوان بیطرف، نرجس السادات حسینی نصرآبادی،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده
توزیع جنسیتی در کانون های قدرت و میزان مشارکت در انتخابات از منظر جنسیتی، از جمله مباحث مبهمی است که ترکیب و کیفیت ساختارهای قدرت در واحدهای سیاسی-فضایی را نشان می دهد. از منظر ژئوپولیتیک، چگونگی توزیع قدرت از طریق نمایندگی و مشارکت سیاسی از طریق انتخابات، نشانگر شاخص های وجود یا عدم وجود عدالت جنسیتی در ساختارهای قدرت است. با توجه به وزن ژئوپلیتیکی بالای زنان در هرم جمعیتی ایران، تحقیق حاضر به بازکاوی انتخابات شورای شهر و روستا در استان فارس از منظر ژئوپولیتیک جنسیت پرداخته است. بدین منظور با استفاده از روش توصیفی و پیمایشی و نیز با بررسی آمارها و داده های مختلف در سه دوره ی انتخابات شورای شهر و روستا در استان فارس، به بررسی نحوه ی توزیع جنسیتی نمایندگان راه یافته در این سه دوره پرداخته شده است. نتایج، نشان داد که در دوره ی اول انتخابات شهر و روستا در استان فارس، در مجموع 90درصد از کرسی ها در اختیار مردان بوده است. در دور دوم این نسبت به 80 درصد می رسد و در واقع، بهبودی نسبی در توزیع جنسیتی نمایندگان مشاهده می شود. در دور سوم، اما روند سینوسی به سوی دور اول عقبگرد می یابد تا توازن جنسیتی نمایندگی، همچنان در ساختاری مردانه تثبیت شود.
حسن کامران دستجردی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
«حاکمیت» یکی از مفاهیم اساسی است که توجه جغرافی دانان سیاسی را به خود جلب کرده است و نظرات متناقضی نسبت به این مفهوم که از پایه های مهم و البته اصلی علم جغرافیای سیاسی است، وجود دارد. حاکمیت بر قدرت قانونی بالاتر و برتری دلالت می کند که هیچ قدرت قانونی دیگر برتر ازآن وجود ندارد. از آنجا که بررسی حاکمیت در جغرافیای سیاسی بسیار مورد توجه قرار دارد، بنابراین لازم است تا ابعاد و سطوح فضایی آن نیز مورد بررسی قرار گیرد. جغرافیای سیاسی به مطالعه پدیده ها، فرآیندها و جریانهای سیاسی می پردازد و بر آثار و پیامد های جغرافیایی و فضایی آنها تاکید دارد. یکی از محورهای مطالعاتی مهم در جغرافیای سیاسی، مطالعۀ پدیدۀ کشور می باشد. هر کشور از پیوند سه عنصر «ملت، حکومت و سرزمین» تشکیل می شود. عامل پیوند دهندۀ این سه عنصر عبارتست از «حاکمیت» . در نظریه های سیاسی، حاکمیت را از آن حکومت می دانند و آن را به هیچ رکن یا کارگزار حکومت به تنهایی منسوب نمی دارند. در عین حال، در هیچ نظریه سیاسی مفهوم حاکمیت، مطلق انگاشته نمی شود و اعتقاد بر آن است که حاکمیت باید در چارچوب قانون اساسی و هماهنگ با قانون اعمال شود. سرزمین بستر فضایی حکومت است که با گستره فضایی قلمرو، حاکمیت دولت را مشخص می نماید و به عنوان ظرف فیزیکی، دربرگیرنده بدنۀ سازمان سیاسی تلقی می گردد. مقاله حاضر، به دنبال تشریح این موضوع است که «حاکمیت دارای ابعاد و سطوح فضایی گوناگون» است. تحقیق حاضر از نوع بنیادی بوده و با روش توصیفی _تحلیلی انجام گرفته است. روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای و رایانه ای می باشد. همچنین، تجزیه و تحلیل داده ها نیز کیفی می باشد
مصیب قره بیگی، محمدباقر قالیباف، مرجان بدیعی ازنداهی، یاشار ذکی، عباس رجبی فرد،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
سیاستهای اقتصادی در ایران پس از انقلاب با وجود دولت های مختلف، کمابیش مسیر یکسانی را پیموده است؛ بهگونه ای که امروزه بخش های مهمی از اقتصاد ایران به بازتولید فضای غیررقابتی و غیرتولیدی مبادرت میورزد. بنابراین، بررسی و مطالعه ی سازوکارهای حاکم بر اقتصاد ایران با توجه به افت شاخصهای اقتصادی ضروری مینماید. در این راستا، پژوهش حاضر با روش تحلیل گفتمان و با استفاده از مصاحبهی نیمهساختار یافته، نخست به کشف و استخراج مهمترین کنشگر-شبکه های مرتبط با اقتصاد سیاسی ایرانِ پساانقلاب پرداخته و سپس با استفاده از الگوی پاردایمیک، به برساخت استراتژی مناسب در راستای مدیریت بهینهی اقتصاد اقدام کرده است. نتایج نشان داد که ناسیالیت فضا و اقتصاد نفتی با هم قابل جمعاند و کنشگر-شبکه انتزاعیتر دولت پادجغرافیا را شکل میدهند. همچنین، پنج مفهوم نظام اداری عقیم، ساختار شدیداً متمرکز، دولت پادجغرافیا، عدم شناخت اقتصاد بین الملل و دولت رانتیر، به عنوان کنشگر-شبکه ی بسترساز در ناکارآمدی اقتصاد ایران نقش ایفا کردهاند. از این میان، دو عامل نظام اداری عقیم و ساختار شدیداً متمرکز در ایران و اتکای دولت به منابع غیر تولیدی، سبب شده است تا دولتها در ایران خصلت پادجغرافیایی بیابند؛ به گونه ای که از دولت ها همه ی نیروهای خود را صرف تصرف و استخراج منابع جغرافیایی می کنند اما از متحول کردن ساختارهای اجتماعی و اقتصادی ناتوان هستند. چهار مفهوم تحریم ها، تعارض نهادها-نیروها، بستِ قدرت و تکامل نیافتگی اقتصاد تولیدمحور نیز در راستای تشدید ناکارامدی سیاستهای اقتصادی عمل کرده اند. در بخش استراتژیها نیز، شبکه ی اقتصاد اجتماعی به عنوان استراتژی و جایگزینی بهینه به جای اقتصاد غیرتولیدی و کمپرادور، استخراج شده است.
احسان لشگری تفرشی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
در دیدگاه کلاسیک همواره مطالعۀ بُعد سیاسی فضا به مثابه بن مایه هستی شناختی جغرافیای سیاسی مورد اهتمام بوده است. بتدریج از دهه 1980 با توسعه دیدگاه های فرا اثبات گرا در جغرافیای انسانی؛ سیاست در تمامی حوزه ها از دولت و احزاب سیاسی تا جنسیت، طبقات اجتماعی اثرگذار گردید و کوچکترین روابط قدرت را مورد توجه قرار داد که در قالب مفهوم امر سیاسی تداعی یافته است. امر سیاسی درصدد نقد سازمان یابی فضا بر مبنای منطق صوری و ارائه گونه های جدیدی از بازساخت معرفت شناسانۀ در مطالعۀ رابطه سیاست و فضا بوده است. در این مقاله کوشش گردیده تبعات معرفت شناختی اعتباردهی به امر سیاسی در مطالعه رابطۀ سیاست و فضا تبیین گردد. یافته های تحقیق بیان گر آن است که اعتبار بخشی به کنشگری امر سیاسی سبب می گردند که فضاشناسی نیازمند معرفت شناسی اعتباری باشد. در این راستا ادراکات جمعی و بین الاذهانی است که وابستگی خاص به تحول تاریخی فضا و در نتیجه نیازمند تبارشناسی عامل قدرت داشته است. این تبارشناسی فضایی همواره در پیوند با تعارضی است که در جوامع بشری وجود دارد و امکان شناخت آنتاگونیستی فضا را شکل می دهد. بر این اساس معنای اجتماعی فضای جغرافیایی محل منازعه و مقاومت گروه های حاشیه ای و نیروهای هژمون در جامعه تلقی می گردد که در یک محدودۀ مشخص زمانی به نوعی تعادل سازشی می رسند. این فرایند موجب انطباق فزاینده الگوی معرفت شناختی جغرافیای فرهنگی و جغرافیای سیاسی با یکدیگر می گردد.