جستجو در مقالات منتشر شده


۱۲ نتیجه برای توسعه شهری

حدیثه قیصری، آتوسا مدیری، حسین کلانتزی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱-۱۳۰۰ )
چکیده

 بازآفرینی شهری همواره دارای چالش‌های اساسی در سطح کشور و بخصوص در تهران بزرگ بوده است. یکی از مهمترین مسائل وجود ذینفعان متعدد و بروز تعارضات مختلف در این امر می‌باشد. بنابرین ضروری است ذینفعان و تعارضات بوجود آمده بررسی و شناسایی گردد تا در نهایت منافع همه گروه‌های درگیر بخصوص شهروندان در امر بازآفرینی تامین گردد. تعارضات ذینفعان و عدم مدیریت آن، یکی از مهمترین موانع موفقیت برنامه‌های بازآفرینی شهری در ایران است. از این رو، پژوهش حاضر در صدد است تا با مطالعه موردی پروژه بازآفرینی خیابان سی تیر و شارباغ در شهر تهران، بخشی از چالش‌های برنامه‌های بازآفرینی شهری را از منظر تعارضات ذینفعان آسیب‌شناسی کند.  مطالعه حاضر بر اساس یک روش کمی- کیفی مبتنی بر مصاحبه با ۱۵ نفر از خبرگان مرتبط با پروژه‌های منتخب و تکمیل پرسشنامه توسط این خبرگان انجام شده است. مراحل تحلیلی شامل چهار مرحله «شناسایی ذینفعان هر پروژه»، «طبقه‌بندی ذینفعان بر حسب میزان قدرت و منفعت آن‌ها»، «شناسایی تعارضات هر پروژه» و «تحلیل نحوه تعامل ذینفعان با یکدیگر در مواجهه با تعارضات» می‌باشد. در این راستا، از روش‌هایی نظیر آزمون تی تک نمونه، ماتریس قدرت- منفعت، و تحلیل شبکه‌های اجتماعی استفاده گردید.  نتایج نشان داد که بیشتر تعارضات پروژه‌های بازآفرینی شهری، از نوع تعارضات منافع و تعارضات رفتاری بودند و تعداد اندکی تعارض هنجاری و تعارض شناختی نیز قابل شناسایی بود. در وهله اول، تعارضات نهادی و سازمانی و سپس تعارضات بین گروهی، از مهمترین موانع همکاری و تعامل ذینفعان در قبال یکدیگر بود. به این معنی که نهادها، تنها مایل به همکاری با نهادهای موازی یا نهادهای زیرمجموعه خود بودند. بنابراین ذینفعان، اغلب از الگوی اجتناب یا رها کردن تعارض برای مواجهه با تعارضات در قبال یکدیگر استفاده می‌کردند.  عدم موفقیت برنامه‌های بازآفرینی شهری ایران در حل‌وفصل تعارضات ذینفعان، ریشه در ضعف‌های ساختاری عدیده‌ای دارد که به رویه و شیوه‌های تهیه و اجرای این برنامه‌ها مربوط می‌شود. لذا بایستی سازوکاری در فرایند تهیه برنامه‌های بازآفرینی شهری فراهم شود که در گام نخست به ماهیت پویا، چندبعدی و پیچیده تعارضات در مراحل پیش از اجرا، حین اجرا و پس از اجرای پروژه توجه شود و سپس تعارضات ذینفعان را در همان مراحل اولیه، شناسایی و کنترل نماید. 

محمد رحیم رهنما، مرتضی غلامزاده خادر، وحید جعفری سید آباد،
دوره ۱۲، شماره ۲۶ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

در این مقاله سعی شده وضعیت شاخصهای مدل CDS ( حکمروایی خوب، رقابتی بودن، بانکی بودن، قابل زندگی بودن) که نوعی برنامه ریزی استراتژیک می باشد و توسط بانک جهانی و سازمان ائتلاف شهرها پیشنهاد شده در شهر چناران مورد بررسی قرار گیرد. برای دستیابی به این هدف پرسشنامه ای به حجم نمونه ای برابر با ۳۸۰ نفر از شهروندان و تعداد ۵۰ نفر از کارشناسان و متخصصان سازمانهای اداره کننده شهر چناران تکمیل شد؛ و با روش توصیفی و تحلیلی اطلاعات تحلیل شده است. یافته های تحقیق نشان میدهد که میانگین شاخصهای اصلی مدل CDS در شهر چناران از نگاه کارشناسان برابر با ۲,۴ و از دید شهروندان برابر با ۲.۲۱ می باشد، که هر دو میانگین از میانگین نظری کمتر بوده است، از نگاه کارشناسان تنها شاخص قابل زندگی بودن با رویکرد ذهنی با میانگین ۲.۷ و از نگاه شهروندان دو شاخص قابل زندگی بودن با رویکرد ذهنی با میانگین ۲.۷۶ و بانکی بودن از بعد فناوری با میانگین ۲.۶۹ از میانگین نظری ۲.۵ اندکی بیشتر بوده است. بانکی بودن از بعد مالیه شهری پایینترین شاخص از نگاه شهروندان با میانگین ۱.۹۲ و قابل زندگی بودن با رویکرد عینی با میانگین ۲.۱۷ پایینترین شاخص از نگاه کارشناسان شهری می باشد؛ لذا پیشنهاداتی در راستای تقویت شاخصهای مذکور ارائه شده است
 
 
علی موحد، هادی علیزاده، علی شجاعیان،
دوره ۱۴، شماره ۳۵ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

امروزه با توجه به افزایش جمعیت در شهرها و گسترش روزافزون شهرنشینی و شهر گرایی، چالش اصلی در فرایند مدیریت و برنامه‌ریزی شهرها مکان‌یابی و انتخاب بسترهای بایسته در جهت گسترش‌های آتی شهری است که یکی از این عرصه‌ها دشت‌ها و بسترهای طبیعی همچون حوضه‌های آبریز است. دراین‌بین توجه به مسائل و شاخصه‌های طبیعی و انسانی موجود در این بسترها در جهت آگاهی از نوع انتخاب بسترها برای توسعه‌های آتی شهری بسیار ضروری است. در این راستا در پژوهش حاضر به شیوه  «توصیفی – تحلیلی»باهدف گذاری ظرفیت سنجی توان توسعه شهری در حوضه آبریز غفار در استان خوزستان،سعی شده است با به‌کارگیری ۱۱ شاخص مؤثر در فرایند توسعه شهری در این حوضه که در دو بخش انسانی و طبیعی دسته‌بندی‌شده‌اند نقاط مستعد و نامساعد برای توسعه‌های آتی شهری در این حوضه مورد شناسایی قرار گیرد. جهت شناسایی توان و ظرفیت توسعه شهری در حوضه آبریز غفار و مقایسه نتایج تحلیلیآن از عملگرهای  ANDFuzzy، OR Fuzzy، Product و Gama Fuzzy و همچنین مدل تحلیل سلسله مراتبی فازیFAHPاستفاده‌شده است. نتایج به‌دست‌آمده نشان می‌دهد که مطابق عملگرها  و مدل بکار رفته در پژوهش، قسمت‌های شمالی و مرکزی حوزه آبریز غفار تا منتهی‌الیه جنوبی حوزه دارای توان توسعه شهری بسیار پایینی است و قسمت‌های محدودی از جنوب شرقی حوضه و نوار مرزی شرق حوضهمناسب برای  توسعه شهری بوده است. البته این امر در عملگر گامای فازی با میزان آستانه ۷/۰ و به جهت تلفیق سازگار گرایش‌های کاهشی و افزایشی موجود در آن با دقت و جزییات بهتر و بیشتری نسبت به دیگر عملگرها و مدل FAHP نشان داده شده است.در این بیننتایج عملگرهای OR و مدل FAHP ضعیف‌تر و با جزییات کمتری این مسئله را نشان داده است که به علت اتخاذ گرایش افزایشی آن بوده است.
احمد مزیدی، مهدی نارنگی فرد،
دوره ۱۶، شماره ۴۰ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده

رشد اجتناب ناپذیر شهری طی دو دهه آینده در کشورهای کمتر توسعه یافته به یک چالش بسیار مهم برای برنامه­ریزان و مدیران شهری تبدیل خواهد شد. گسترش مناطق شهری، اثرات متفاوتی بر آب و هوا در مقیاس محلی و جهانی، در زندگی ساکنان این مناطق گذاشته است. بدین جهت در این پژوهش میزان تأثیرگذاری تغییرات ناشی از دگرگونی پوشش زمین و کاربری اراضی در یک بازه زمانی بلند مدت بر وضعیت آب و هوا در شهرهای شیراز و فسا بررسی و برای اطمینان از نرمال بودن سری‌های سالانه از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف استفاده شد. همچنین روند سری زمانی فراسنج­های کمینه و بیشینه دما و رطوبت نسبی با استفاده از روش‌های ناپارامتری من-کندال و تحلیل رگرسیون طی یک دوره ۴۵ ساله (۱۹۶۶-۲۰۱۰) بررسی شدیافته­های پژوهش نشان داد کمیت­های کمینه دما و رطوبت نسبی فسا و کمینه و بیشینه رطوبت نسبی شیراز روند کاهشی و سایر کمیت­ها روند افزایشی داشته­اند. در ادامه اثرات تغییرات کاربری و نوع پوشش زمین در بازه زمانی ۲۳ ساله (۱۹۸۷-۲۰۱۰) با استفاده تصاویر سنجنده TM ماهواره لندست بر الگو دمایی در این دو شهر پرداخته شد. بر این اساس کاهش ۱۱۳ و ۵/۷ کیلومتر مربعی کاربری بایر و افزایش ۱۱۰ و ۳/۵ کیلومتر مربعی کاربری مسکونی به ترتیب برای شهرهای شیراز و فسا محاسبه گردید.


عبدالعلی پورکیخایی، محمود رضا انوری، غلامرضا میری،
دوره ۲۱، شماره ۶۱ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده

تقویت و توسعه کالبدی شهری موجب رشد و شکوفایی در سایر زمینه­ها می‌شود. بدون شک توسعه کالبدی یک کشور عامل مهمی در ایجاد پویایی نظام اقتصادی و حتی رفاه افراد آن جامعه دارد. در این راستا دولت­های محلی برای ایفای نقش خود در این حوزه نیازمند منابع مالی متنوع، با ثبات و پایدار است. یکی از این منابع مالیات است. تأثیر مالیات در توسعه کالبدی شهری نقش تأثیرگذاری در رشد اقتصادی و اجتماعی آن دارد. در این میان مالیات، بخصوص (مالیات املاک و مستغلات) یکی از مطمئن‌ترین شیوه‌های تأمین منابع مورد نیاز توسعه کالبدی است. لذا هدف پژوهش حاضر؛ بررسی فرآیند توسعه کالبدی شهری با تأکید بر مالیات املاک و مستغلات در مناطق شهر زاهدان می­باشد. رویکرد حاکم بر فضای تحقیق کیفی و کمی و نوع تحقیق کاربردی است. در این مورد مطالعات جامعی در خصوص شاخص­های تحقیق در محدوده مورد مطالعه انجام و سپس برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از مدل (Fuzzy Mamdani) استفاده شده است. نتایج تابع مدل از رتبه‌بندی شاخص‌ها نشان می­دهد که شاخص­های بهداشت عمومی و محیط در وضعیت مطلوب و شاخص‌های آموزش، تجاری و سرگرمی و تفریح در سطح نامطلوب می­باشند. همچنین نتایج وضعیت شاخص‌های مورد مطالعه در تعیین توسعه کالبدی هر یک از ۵ منطقه­ی مورد مطالعه در شهر زاهدان در خروجی سیستم استنتاج فازی در نرم‌افزار متلب نشان می­دهد که منطقه ۵ با امتیاز معیار (۰,۸۲) و منطقه ۱ با امتیاز (۰.۷۹) از سطح مطلوب و منطقه­ی ۴ با امتیاز (۰.۷۰) سطح متوسط توسعه کالبدی و همچنین منطقه ۲ با امتیاز (۰.۶۱) و برای منطقه ۳ با امتیاز (۰.۵۰) از سطح توسعه کالبدی نامطلوب برخوردار می­باشند. پس از تعیین تابع عضویت و نرمال‌سازی داده‌ها طیف اهمیت بر اساس ترتیب شاخص‌های مورد بررسی و وضعیت آنها، بیشترین توسعه کالبدی را در منطقه ۵ و کمترین را در منطقه ۳ نشان می­دهد.

صادق صیدبیگی، امید سمندری، علی حسین شاهین، مصطفی بهشاد،
دوره ۲۳، شماره ۶۸ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده

رشد فزاینده جمعیت در نقاط شهری پیامدهای ناگوار اجتماعی – اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی برای شهرها به وجود آورده است. بنابران شهرها باید مکان های بهتری را برای زندگی فراهم کنند. یکی از این مکان ها، خلق خیابان های پیاده است. هدف این پژوهش ازیابی توسعه پیاده مداری با رویکرد انسان محوری در شهر گلوگاه می باشد که در راستا سه خیابان امام،۱۷ شهریور و طالقانی به عنوان محدوده های مورد ارزیابی انتخاب شده اند. در بژوهش به بررسی و ارزیابی عوامل موثر بر مطلوبیت پیاده راه های شهری در رویکرد انسان محوری از دید کارشناسان و مردم داشت. بنابراین این فصل شامل سه بخش اصلی می باشد. در بخش اول معیارها  ، در قالب پرسشنامه تدوین شده و با تکمیل ۳۴۸ پرسشنامه از عابران پیاده و سکنه وضعیت موجود خیابان های مد نظر را  از حیت این معیارها و شاخص ها ارزیابی شد تا بهترین گزینه برای اجرای پیاده راه تعیین گردد. در ادامه با معیارها و شاخص هایی که از مطالعه مبانی نظری و ادبیات تحقیق استخراج شد با استفاده از روش دلفی و مدل تحلیل سلسله مراتبی به کمک نرم افزار expert choice رتبه بندی می شوند. در نهایت نیز با توجه به اهمیت هر شاخص و اولویت دهی مردم به خیابان ها با توجه به مطالعات توصیفی آلترناتیوهای مر بوطه برای اجرای پیاده راه اولویت بندی می شوند.برای این کار ابتدا اولویت بندی آلترناتیو ها را بر اساس زیر شاخص ها مورد بررسی قرار گرفت و سپس با توجه به ضریب اهمیت هریک و تاثیر هرکدام این شاخص ها و زیر شاخص ها اولویت بندی خیابان ها برای اجرای پیاده راه انسان محور ارائه گردید که خیابان امام با امتیاز ۳۶ درصد نسبت به سایر بیشترین اولویت را در شهر گلوگاه برای اجرای پیاده راه را  دارا می باشد. و همچنین خیابان ۱۷ شهریور با امتیاز ۴/۳۳ درصد در اولویت بعدی برای اجرای طرح پیاده راه انسان محور  را دارا می باشد. خیابان ۱۷ شهریور نیز با امتیاز ۷/۳۰ درصد سومین اولویت را برای اجرای پیاده را دارا می باشد.
فاطمه میرزا بیگی، حسین مجتبی‌زاده خانقاهی، رحیم سرور،
دوره ۲۳، شماره ۷۱ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده

با بررسی میزان نابرابری در توزیع خدمات و شناسایی الگوی فضایی بی عدالتی در سطح شهر می­توان پی برد که کدام یک از خدمات در وضعیت نامناسب تری هستند تا از این راه، مدیریت شهر با عملکرد آگاهانه در توزیع فضایی خدمات عمومی و منافع اجتماعی، نابرابری های فضایی را کاهش دهد. پژوهش حاضر کاربردی و روش تحقیق در آن توصیفی- تحلیلی است، هدف این پژوهش تحلیلی بر وضعیت شاخص های توسعه شهری ایلام در راستای تحقق عدالت فضایی می­باشد که با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی از جمله: ترکیب نقشه، آمار فضایی و ... انجام گرفته است. نتایج نشان می­دهند که توزیع فضایی خدمات در سطح شهر ایلام مطلوب نیست و نتایج این پژوهش نشان می دهد که تمرکز امکانات و خدمات شهری در ناحیه مرکزی شهر رخ داده و سایر نواحی از لحاظ برخورداری از منابع و امکانات شهری در سطح پایینی قرار دارند، یافته های پژوهش نشان می دهد که ۲۰ درصد جمعیت شهر در نواحی نسبتاًبرخوردار و ۲۳,۲ درصد نیز در نواحی با توسعه نیمه پایدار ساکن هستند و بالای ۵۰ درصد ساکنان در نواحی محروم و کاملاً محروم از نظر توسعه در شهر ایلام ساکن هستند و با توجه به نتایج مدل ویکور هیچ کدام از نواحی از نظر توسعه پایدار محسوب نمی­شوند با این حال بر اساس نتایج بدست آمده پژوهش، تمرکز خدمات شهری در شهر ایلام از مدل مرکز پیرامون تبعیت می­کند به این معنی که هر چه از نواحی مرکزی به سمت نواحی پیرامونی حرکت می­کنیم از توزیع خدمات کاسته می­شود.
آقای حمید فخیم زاده، دکتر هادی سروری، دکتر محمدهادی مهدی نیا، دکتر مهدی محمودزاده واشان،
دوره ۲۴، شماره ۷۲ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده

شهر نیازمند ایجاد برند شهری و اتخاذ راهبردهای متناسب با گستره ذینفعان به ویژه گردشگران است لذا طرح های توسعه شهری در نوع جهت گیری های برند شهر موثر هستند. از این رو، این مقاله قصد دارد تا پس از شناسایی مولفه های تاثیرگذار مدل معادلات ساختاری پژوهش را در جهت رتبه بندی مولفه ها ایجاد و با ماتریس فورنل و لارکر همبستگی بین مولفه ها را بررسی نماید. مقاله حاضر از نوع کاربردی و جمع آوری داده ها با روش پژوهش ترکیبی همگرا، از طریق مطالعات کتابخانه ای، پرسش نامه محقق ساخته و مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفت. قلمرو مطالعاتی، شهر بیرجند و نمونه آماری در بخش کیفی با روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی، ۱۹ نفر از خبرگان شهری و در بخش کمی با روش نمونه گیری تصادفی ساده، ۳۸۱ گردشگر بودند. یافته های مصاحبه ها مشخص کرد در برندسازی شهر بیرجند باید به غلبه نقش نظامی- دانشگاهی شهر بر جنبه تاریخی شهر، اقتصاد خدماتی شهر، سرمایه های فرهنگی و هنرهای در حال فراموشی، مهاجرت و اجرای پروژه های پیشران و محرک توسعه توجه گردد. هم چنین مدل پژوهش نشان داد در راستای تحقق برنامه های برندسازی شهری، طرح های توسعه شهری بر مولفه های تصویرذهنی و منظر بیشترین اثر مثبت را دارند. همبستگی بین مولفه ها نیز نشان داد بیشترین ارتباط بین مولفه های تصویر ذهنی و منظر به میزان ۰,۶۶ می باشد.

مهندس میلاد خیاط، خانم عاطفه بساک، دکتر زهرا حجازی زاده، دکتر ابراهیم عفیفی،
دوره ۲۵، شماره ۷۶ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده

با استفاده از مدل‌سازی رشد و توسعه شهری می­توان روند توسعه­ای متناسب با موقعیت شهر را با توجه به فاکتورهای زیست‌محیطی و عوامل طبیعی و جمعیت ­پذیری ترسیم کرد. هدف از انجام این پژوهش ارائه مدل توسعه شهری شوشتر است که به‌عنوان ابزار مفیدی برای تجزیه‌وتحلیل فرایندهای پیچیده تحولات شهری استفاده شود. برای نیل به این هدف از دو پایگاه داده نقشه­ های کاربری های شهری فضاهای آموزشی، درمانی، مسکن و... و تصاویر ماهواره­ای لندست برای کاربری­ های اراضی عمده مانند رودخانه، مناطق بایر، جنگل و... در سه دوره زمانی ۱۹۹۱، ۲۰۰۴ و ۲۰۱۴ در محیط نرم ­افزارهای GIS و MATLAB استفاده شد. نقشه ­های کاربری­ های شهری موجود پس از رقومی ­سازی، با استفاده از تصاویر ماهواره ­ای لندست به‌روزرسانی شدند. سپس پارامترهای مؤثر در توسعه ­ی شهری به‌عنوان ورودی با الگوریتم استنتاج نرو- فازی تطبیقی (ANFIS) وارد شدند و پس از آموزش برای سال­ های ۱۹۹۱ و ۲۰۰۴، به‌منظور ارزیابی عملکرد روش پیشنهادی، نتیجه پیش­ بینی توسعه شهری با استفاده از الگوریتم، با وضعیت موجود در سال ۲۰۱۴ مقایسه گردید که نتایج بسیار به واقعیت نزدیک و با صحت سنجی ۹۳,۷% است. نقشه تغییرات کاربری که نتیجه فرایند آشکارسازی تغییرات می‌باشد را می‌توان بر اساس تصاویر چندزمانه سنجش‌ازدور و تلفیق آن با نقشه­ های کاربری شهری تهیه‌کرده و پیامدهای مربوطه را موردبررسی قرار داد. استفاده از الگوریتم ­های هوشمند در این تحقیق به ما این امکان را داده که با صحت بالا مدل‌سازی را انجام دهیم. نتایج به‌دست‌آمده قابل‌قبول بوده و این توسعه برای سال ­های آتی نیز پیش ­بینی شد.

نوید آهنگری، شهربانو موسوی، رضا شهبازنژاد،
دوره ۲۵، شماره ۷۶ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده

در عصر دانش، پیشرفت سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات عنصر اصلی پاسخگویی به بحران‌های روزافزون محیطی و اجتماعی - اقتصادی شهری تلقی می‌شود و شهرهای دانش‌بنیان با استفاده از آن در بهبود کیفیت زندگی شهروندان و کارایی خدمات در راستای توسعه پایدار شهری پیش می تازند. در این پژوهش، قابلیت و کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه شهری دانش‌بنیان هدف بررسی قرار گرفته است. داده-های مورد تحلیل به طریق پیمایشی و از نمونه خبرگان به تعداد ۶۶ نفر بنا به اشباع نظری که متشکل از کارشناسان معاونت‌ شهرسازی مناطق ۲۲ گانه شهرداری تهران بوده اند، گردآوری شده است. برای تجزیه‌وتحلیل داده های پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SmartPLS۳ استفاده‌شده است. یافته های تحقیق نشان دادند که میانگین متغیرهای کاربرد و قابلیت فناوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه شهری دانش‌بنیان تهران، همراه با تمام مؤلفه‌های آن بر اساس طیف ۵ سطحی لیکرت که در دامنه امتیازات از ۱ تا ۵ کمی سازی شده اند، در دامنه ۵۱/۲ تا ۵/۳ قرار داشته و بنابراین وضعیتی نیمه پایدار دارند. همچنین تأثیر کاربرد و قابلیت فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه شهری دانش‌بنیان دارای ضریب معناداری بزرگ‌تر از ۹۶/۱ بوده و از این رو، مسیر برای مدل اصلی پژوهش مورد تأیید قرار دارد. نتیجه این که بهره گیری از کاربرد و قابلیت سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه بخش‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند راه حلی برای رفع محدودیت‌های توسعه شهری دانش‌بنیان در کلان شهر تهران باشد

علی اکبر جعفرلو، منیره غفران، سحر نظری،
دوره ۲۵، شماره ۷۷ - ( ۴-۱۴۰۴ )
چکیده

با توجه به چالش­های اخیر مناطق شهری و روستایی کشور، در سال­های پیش­رو، مناطق شهری و روستایی ایران با عدم قطعیت­ها و مسائل کلانی روبرو خواهند شد. آمایش سرزمین و رفع چالش­های مسائل کلان شهری و روستایی کشور در آینده نیازمند شناسایی این مسائل و برنامه­ریزی برای رفع و یا کاهش اثرت آن است. لذا در این پژوهش با استفاده از رویکرد آینده­پژوهی که دارای رویکردی کیفی- توصیفی است، به بررسی هدف تحقیق پرداخته شد. برای رسیدن به این هدف ابتدا با استفاده از ادبیات تحقیق و مطالعات کتابخانه­ای و همچنین به کمک نظرات ۷۰ کارشناس در زمینه­های مختلف تحصیلی، ابتدا مسائل کلان توسعه شهری و روستایی و آمایش سرزمین در افق ایران ۱۴۲۰ شناسایی شدند. در ادامه با روش تحلیل کیفی و نظر کارشناسان امر سناریوهای استراتژیک کشور برای رفع چالش­های آمایش کشور در افق ۱۴۲۰ ارائه شد. نتایج تحقیق نشان داد که آمایش کشور در افق ایران ۱۴۲۰ با اختلالات ناگهانی پیش­بینی نشده و افزایش عدم اطمینان در کنار تغییرات دگرگون کننده اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی، جمعیتی، ژئوپولتیک، تغییرات اقلیمی، فضای مجازی، افزایش نابرابری­ها و تهدیدهای پیش­بینی شده و نشده­ای روبرو خواهد بود. در این راستا ۲۰ سناریوی آینده­نگر برای رفع مسائل کلان ارائه شده در پژوهش تدوین و طراحی شد که این سناریوها به منظور به چالش کشیدن مفروضات فعلی و طرح سوالات مهم برای آینده آمایش کشور ارائه و طراحی شده­اند. این سناریوها تعدادی ملاحظات استراتژیک را برای چگونگی آماده سازی آمایش کشور برای پاسخگویی به نیازهای در حال توسعه جامعه شهری و روستایی در افق آمایش کشور ۱۴۲۰ در مواجهه با آینده­ای بسیار پویا و نامشخص نشان می­دهد.
 
ناهید کشاورز، حمیدرضا جودکی، علی نوری کرمانی،
دوره ۲۵، شماره ۷۸ - ( ۷-۱۴۰۴ )
چکیده

ناحیه تاریخی شهرها میراث ارزشمند معماری و کالبدی و تجلی گاه ابعاد فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مردمانی است که در دوره های تاریخی در این بخش از شهر، روزگار سپری کرده و هویت فرهنگی آن را به ثبت رسانده اند. این نواحی شاهد زوال در توسعه شهری بوده و اقدامات اندک پیرامون بهسازی یا بازسازی آنها قابل قبول نبوده است. هدف این پژوهش تحلیلی بر بازآفرینی شهری در بافت تاریخی (قدیم) شهر دزفول است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می‌باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه ساکنان بافت تاریخی شهر دزفول می باشند که بر طبق آخرین سرشماری مرکز آمار ایران، دارای جمعیتی معادل ۲۹۲۷۷ نفر می‌باشد. برای دستیابی به حجم منطقی از نمونه با استفاده از فرمول کوکران ۳۸۴ نمونه تعیین گردیده و به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. ابزار اصلی گردآوری داده ها در پژوهش حاضر؛ پرسشنامه می‌باشد اما بدلیل تخصصی بودن پرسشنامه از روش‌های مصاحبه و مشاهده نیز در راستای تکمیل پرسشنامه‌ها استفاده گردیده است. نتایج حاصل از مدل های SWOT و QSPM نشان می‌دهد که از مجموع پنج راهبرد نهایی بازآفرینی بافت تاریخی دزفول دو راهبرد اول متعلق به راهبردهای تهاجمی است. بدین ترتیب مطالعه و طراحی امکان ایجاد پیاده راه ها در بافت تاریخی با توجه به تمایل روزافزون مردم به گردشگری فرهنگی و تاریخی و استفاده از فضای حاشیه رودخانه دز برای توسعه فضای سبز و طراحی کریدور سبز در امتداد رودخانه و بافت تاریخی را میتوان به عنوان مهم ترین راهبردهای تهاجمی مطرح کرد.
 


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی است.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied Researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)