تحقیق حاضر به بررسی وضعیت کیفیت مسکن و سرزندگی روستایی و رابطه آنها با یکدیگر در منطقه موردمطالعه پرداخته است. روش تحقیق بهصورت توصیفی- تحلیلی و نوع پژوهش از نوع کاربردی است. جامعه آماری تحقیق، خانوارهای دهستان خاومیرآباد با 2737 خانوار بوده که انتخاب نمونهها با استفاده از روش تصادفی صورت گرفته و با بهرهگیری از فرمول نمونهگیری کوکران حجم نمونه برابر 290 خانوار بهدستآمده است. روش جمعآوری اطلاعات، کتابخانهای و میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) است که پاسخهایی با طیف لیکرت پنج مقیاس تشکیلشده است. جهت تجزیهوتحلیل دادههای حاصل از پرسشنامه از دو روش آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون T تک نمونهای، رگرسیون خطی و کای دو) استفادهشده است. نتایج تحقیق حاضر بیانگر پایین بودن سطح ابعاد اقتصادی (2.34) و سیاسی (2.97) سرزندگی و کیفیت مسکن کمتر از شرایط متوسط (2.74) است. این تفاوت در سطح آلفا 01/0 معنادار است و تفاوت آنها از مطلوبیت عددی نیز به شکل منفی ارزیابی و برآورد شده است. همچنین نتایج نشان میدهد که بیشترین اثرگذاری کیفیت مسکن بر روی بعد اجتماعی با ضریب بتای 570/0 و کمترین بر روی بعد اقتصادی با ضریب بتای 077/0 است.