۳ نتیجه برای تغییرات فضایی
علیرضا صادقی نیا، بهلول علیجانی، پرویز ضیائیان، شهریار خالدی،
دوره ۱۳، شماره ۳۰ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
در این پژوهش با استفاده از تصاویر چند زمانه لندست TM تغییرات فضایی – زمانی جزیره حرارتی تهران مورد بررسی قرار گرفت. تصاویر مطالعه شده مربوط به دوره زمانی ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۰ هستند(۱۳ تصویر). ابتدا الگوریتم تک باندی کین و همکارانش(۲۰۰۱)برای استخراج دما از باند حرارتی تصاویر لندست TM استفاده شد. سپس با استفاده از روشهای تحلیل خودهمبستگی فضایی عمومی و محلی تغییرات فضایی و زمانی دمای سطحی بررسی شد. نتایج تحلیل خودهمبستگی فضایی عمومی نشان داد که داده های دمای سطحی تهران دارای ساختار فضایی بوده و به شکل خوشه ای توزیع شده اند. علاوه بر آن، بین سالهای ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۰ مقدار خودهمبستگی فضایی افزایش یافته و متغیر دما تمایل بیشتری به متمرکز شدن و خوشه ای شدن در فضا پیدا کرده است. با توجه به نتایج خودهمبستگی فضایی عمومی دو نتیجه ی مهم حاصل شد: ۱- در طول دوره مطالعه خوشه های حرارتی جدیدی در شهر تهران شکل گرفته اند. ۲- وسعت فضایی خوشه های حرارتی قبلی رو به افزایش رفته است. جهت روشن شدن ماهیت خوشه های دمایی (داغ یا خنک بودن خوشه ها) و بررسی تغییرات فضایی آنها از آماره ی خودهمبستگی فضایی محلی استفاده شد. نتایج این بخش تقویت و گسترش خوشه های داغ و تضعیف خوشه های خنک را تایید نمود. بررسی و مقایسه ی پراکندگی فضایی نقاط بالا- بالا و پایین- پایین در طول دوره مطالعه نشان داد که بین سالهای ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۰ به علت از بین رفتن نیمی از پوشش گیاهی نواحی غرب و جنوب غربی تهران(مناطق ۱۸، ۱۹، ۲۱ و ۲۲) خوشه های خنک مستقر بر این نواحی کوچک یا ناپدید شده اند و خوشه های داغ جدیدی در این نواحی شکل گرفته اند. در نتیجه ی این تغییرات جزیره حرارتی که در سال ۱۹۸۶ بر روی فرودگاه مهرآباد(منطقه۹) و بخشهایی از مناطق ۲۱ و ۲۲ حاکم بوده است، در طول این ۲۵ سال به سمت غرب و جنوب غرب گسترش یافته و مساحت بیشتری را اشغال کرده است. همچنین هسته های حرارتی کوچکی در جنوب و غرب منطقه ۱۹ ظهور یافته است. علاوه بر آن به علت تخریب و نابودی بخش مهمی از باغات مناطق شمالی تهران(به خصوص شمیرانات) خوشه های خنک مستقر در این نواحی تضعیف شده اند.
فیروز مجرد، امان الله فتح نیا، سعید رجایی نجف آبادی:،
دوره ۱۷، شماره ۴۴ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
این مطالعه با هدف برآورد میزان تابش دریافتی در سطح استان کرمانشاه بهمنظور گسترش سایتهای خورشیدی با استفاده از مدل لیو و جُردن بهانجام رسیده است. با استفاده از شاخصی بهنام شاخص شفافیت آسمان (
) مقدار حذف اتمسفری در هر ماه محاسبه و بر روی شیبها، جهات شیب و ارتفاعهای مختلف اِعمال گردید. سپس با توجه به نتایج بهدستآمده، مقادیر تابش مستقیم، پراکنده و کل در توپوگرافیهای مختلف منطقه محاسبه و نقشههای مربوطه رسم گردید. نتایج نشان داد مقدار حداقل حذف اتمسفری و در نتیجه بیشترین مقدار تابش دریافتی در سطح استان بهدلیل افزایش شاخص
در اواخر فصول بهار و تابستان با حداکثر ماه می بهمیزان ۱۳۶۰ کالری بر سانتیمتر مربع در روز رخ میدهد. در مقابل، کمترین مقدار تابش دریافتی متعلق به ماه ژانویه به میزان ۳/۳۸۶ کالری بر سانتیمتر مربع است. تغییرات تابش در سطح استان بین مناطق پست و مرتفع در ماههای ژانویه و دسامبر با توجه به نقش زاویۀ تابش و تغییرات قابل توجه ارتفاعی زیاد است. اما در تابستان بهدلیل ارتفاع زیاد خورشید، توزیع تابش در سطح زمین تقریباً یکسان شده و مقدار انحرافمعیار مقادیر تابش رسیده کاهش مییابد. بیشترین مقدار تابش در شهرستان جوانرود بهمیزان ۱/۵۲۸ کالری بر سانتیمتر مربع در روز بهدلیل ارتفاع بیشتر، و کمترین آن در شهرستان قصرشیرین بهمیزان ۶/۴۴۳ کالری بر سانتیمتر مربع در روز به دلیل ارتفاع کمتر دریافت میشود.
مریم ثنایی، غلامرضا براتی، علیرضا شکیبا،
دوره ۲۴، شماره ۷۲ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
تغییرات آب و هوایی و از جمله تغییرات فضایی بارش، چالشی است که ابعاد مختلف زندگی امروزی جوامع بشری را تحت تاثیر قرار داده است. با توجه به آب و هوای خشک و نیمه خشک کشور و اهمیت مانایی فراسنج بارش در مدیریت منابع آب و غذا در آن، بررسی تغییرات فضایی آن در پهنه کشور از اهمیت بسزایی برخوردار خواهد بود. از این رو در این پژوهش تغییرات فضایی دوام فصل بارش در دوره مرطوب (سپتامبر تا می) با استفاده از دو آماره «موران محلی» و «لکه های داغ گتیس اٌرد-جی» طی ۵ دوره ۵ ساله در سالهای ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۵ میلادی مد نظر قرار گرفت. پراکنش فضایی مثبت دوام فصل بارش، بر پایه نتایج آماره موران محلی، انطباق بسیار خوبی با نواحی پربارش کشور دارد. از سوی دیگر پیوستگی الگوی فضایی منفی حاصل از آماره لکه های داغ، در قیاس با نتایج آماره موران محلی بیشتر بوده و بر نواحی بسیار کم بارش جنوب شرقی و مرکزی منطبق است. همچنین نتایج آماره الکساندرسون نشان داد که سری زمانی ۱۳ ایستگاه از ۱۰۸ ایستگاه منتخب، دارای جهش یعنی تغییر ناگهانی در سری زمانی دوام فصل بارش،بودهاند. این جهشها بیشتر در ایستگاه های جنوبی کشور و در سالهای بعد از ۲۰۰۰ میلادی آشکار شده است.