286 نتیجه برای موضوع مقاله: جغرافیا و برنامه ریزی شهری
حسین مبری، مهسا فرامرزی اصلی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
مسکن اولین فضایی است که تجربه روابط انسانی در آن آزموده و چارچوبی فیزیکی است که در آن منابع اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی فرد آمیخته میشود.عرصه مسکن به منظور تامین رشد اجتماعی علاوه بر خود واحد مسکونی محیط پیرامون آن را نیز در برمیگیرد توجه به شاخصهای کیفیت مسکن زمینه دستیابی به مسکن پایدار را فراهم آورده و مسکن پایدار زمینههای دستیابی به شهرپایدار را مهیا میسازد روند روبه رشد تقاضای مسکن و توسعه نگرش تک بعدی و کمیتگرا به مسکن سبب شده است تا توجه لازم به مساله بنیادین کیفیت مسکن به معنای واقعی آن اعمال نشود. عدم دسترسی به مسکن مناسب، میتواند سبب بروز یا افزایش اختلالات روانی و مشکلات گوناگون شود. از اینرو پژوهش حاضر تلاش دارد ضمن شناسایی شاخصها و مولفههای تاثیر گذار بر کیفیت مسکن، با فرض یکسان نبودن وزن شاخصها و مولفههای تاثیر گذار بر کیفیت مسکن به رتبه بندی و اولویتبدی این شاخصها بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، و به لحاظ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. در راستای دستیابی به هدف مورد نظر در این پژوهش از مدل تحلیل شبکه (Anp) به منظور تعیین وزن و اولویتبندی هریک از شاخصها و مولفههای کیفیت مسکن استفاده گردیده است. براین اساس پس از ارزیابی شاخصها با استفاده از مدل تحلیل شبکه نتایج بیانگر آن است که از بین شاخصهای مورد بررسی، شاخص تسهیلات و امکانات مسکن (0.318)، امنیت مسکن (0.218) آسایش مسکن (0.145)، همجواری باکاربریهای سازگار(0.142)،استحکام مسکن(0.109) و همسازی مسکن با اقلیم (0.065) به ترتیب بیشترین وزن را به خود اختصاص دادهاند.
فریده خان محمدی، رحیم سرور، علیرضا استعلاجی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
امروزه روند شتابان شهرنشینی، نقصان در هدایت و مدیریت شهری، نابرابریهای ملی و منطقه ای و تفاوت در پایگاه اقتصادی- اجتماعی افراد، باعث رشد و گسترش اسکان غیررسمی گردیده است. با توجه به این وضعیت، در منطقه کلانشهری تهران اسکان غیررسمی به شدت رو به گسترش بوده است، پژوهش حاضر در پی یافتن عوامل کلیدی مؤثر بر اسکان غیررسمی در محدوده مورد مطالعه و همچنین تعیین روابط بین معیارها از طریق مدلسازی ساختاری- تفسیری(ISM)هستیم؛ که از نظر ماهیت یک طرح کاربردی و به لحاظ روش ترکیبی(کمی و کیفی) و به لحاظ رویکرد پژوهش استقرایی است؛ در این روش از ابزار پرسشنامه استفاده شده و به منظور تجزیه و تحلیل روابط و ارائه مدل ساختاری آنها از روش مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شد که با توجه به نتایج تجزیه و تحلیل در این میان سه سطح قابل تعریف است. مهمترین سطح که بیشترین اثرگذاری را بر سایر عوامل و رشد اسکان غیررسمی داشته ،تحریم و اثرات آن است، نتیجه تحلیل میک مک و دسته بندی عوامل کلیدی در خوشه های چهارگانه ماتریس اثرات متقابل نشان می دهد عوامل رشد اقتصادی، سیاستهای بازتوزیعی، تمرکززدایی و واگذاری اختیارات، سیاستهای توازن منطقه ای، تجدید نظر در قوانین و مقررات توسعه و تحریم و اثرات آن در خوشه چهارم قرار می گیرند که در واقع متغیرهای کلیدی پژوهش هستند و تنها عامل سیاستهای تأمین مسکن در خوشه متغیرهای پیوندی قرار گرفته ، که این عامل هدایت گر سایر عوامل ، و تغییر در آن کل سیستم را متاثر خواهد کرد.
دکتر سمانه جلیلی صدراباد، مهندس سمیه جلیلی صدراباد،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
فضاهای همگانی و تعاملات اجتماعی دارای رابطه دو سویه میباشند .در حالیکه رشد متراکم شهرها، کمبود زمین و عدم توجه به این فضاها در برنامههای توسعه شهری منجر به کمبود سرانه فضای سبز و باز و کاهش تعاملات اجتماعی شده است. منطقه 10 شهر تهران به عنوان پرتراکم ترین منطقه در این کلانشهر، دارای کمبود کمی و کیفی در فضاهای همگانی و باز میباشد؛ و مسائل دیگر همانند فرسودگی کالبدی، آشفتگی در منظر شهری، بالا بودن میزان اجارهنشینی، امنیت اجتماعی پایین و شناور بودن جمعیت ساکن، موجب کاهش کیفیت فضاهای همگانی موجود و سطح تعاملات اجتماعی شده است. در این راستا هدف این پژوهش بررسی امکان تحول فضاهای همگانی بهمنظور ارتقاء تعاملات اجتماعی در منطقه 10 میباشد و استراتژی آن توصیفی- پیمایشی است. دادهها با روش مطالعات اسنادی و میدانی جمعآوری و جهت تجزیه و تحلیل از تکنیک SWOT و QSPM استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که تنوع پذیری فعالیتها، اختلاط کاربری، همهشمولی اجتماعی، دسترسی به حملونقل عمومی، امنیت اجتماعی، خاطرهانگیزی، ایمنی، بهرهگیری از تمام حواس، خوانایی، دید و منظر مناسب، انعطافپذیری، مبلمان شهری، نوع بدنه و کف، آسایش اقلیمی و بهداشت محیط مولفههای اثرگذار در ارتقاء تعاملات اجتماعی در فضاهای همگانی میباشند و شرایط و فعالیتهای مناسب برای حضور کودکان و سالمندان منجر به افزایش نظارت و امنیت اجتماعی میشود. سناریوی برتر شامل راهبردهای تهاجمی (SO1: ارتقاء امنیت اجتماعی در فضاهای همگانی موجود، SO2: ارتقاء سرانه فضای سبز و باز، SO4: توسعه پاتوقهای محلی و ریزفضاها جهت تجمع اهالی، SO5: تخصیص فضاهای چندمنظوره فرهنگی، هنری، ورزشی و...) و محافظهکارانه (ST1: استفاده مجدد از فضاهای غیرفعال در تملک شهرداری، ST2: افزایش مشارکت اجتماعی شهروندان) میباشند و در نهایت جهت تحقق پذیری آنها 18 سیاست و 31 برنامه اقدام تدوین شده است
آقای آیت جهانبانی، آقای علی شماعی، اقای حبیب اله فصیحی، آقای طاهر پریزادی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
تابآوری یکی از رویکردهای کاهش آسیبپذیری جوامع و تقویت تواناییهای مردم برای مقابله با خطرات ناشی از وقوع سوانح طبیعی بهویژه زمینلرزه است و دارای ابعاد اقتصادی، اجتماعی، نهادی، کالبدی و زیستمحیطی است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی از نوع اکتشافی است. پرسشنامه محقق ساخته با 102 گویه ابزار گردآوری داده های پژوهش بود. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 386 و روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده بود. تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل مسیر در بستر نرم افزار SPSS25 برای تحلیل داده ها و مدلسازی عوامل به کار گرفته شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که شهر پارس آباد از نظر تابآوری اجتماعی و کالبدی دارای پایینترین امتیازات و در وضعیت متوسط متمایل به خوب؛ تابآوری زیستمحیطی در وضعیت متوسط، تابآوری نهادی و اقتصادی به ترتیب در وضعیت متمایل به وضعیت نامناسب قرار دارند. همچنین عامل بندی سؤالات، 13 عامل برای ابعاد اجتماعی (رفتار در حین بحران، آگاهی از بحران، آمادگی برای بحران، دانش، همکاری، اعتماد، همیاری، امانتداری، تعامل، دقت، نگرش، کمکهای اولیه و اقدامات ضروری)؛ 3 عامل (خسارت پذیری، جبرانپذیری و توانایی برگشت) برای ابعاد اقتصادی؛ 5 عامل (عملکرد نهادهای عمومی، عملکرد نهادهای نیمه عمومی، ارتباط نهادی، اقدامات نهادی و بستر نهادی) برای تابآوری نهادی؛ 4 عامل (فضای باز، مقاومت ساختمانی، دسترسی عمومی و دسترسی امدادی) برای تابآوری کالبدی و 3 عامل (عوامل محیطی، تغذیهای و خاک) برای تابآوری زیستمحیطی نشان داد. در نهایت مدلسازی شاخص های تاب آوری برای شهر پارس آباد ارایه گردید.
آقای یاسر نظریان، دکتر آمنه حق زاد، دکتر لیلا ابراهیمی، دکتر کیا بزرگمهر،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرها در نتیجه افزایش طبیعی جمعیت و مهاجرت های روستا- شهری، موجب تمرکز متعالی ترین سرمایه های مادی و معنوی بشر در این سکونتگاه های شهری گردیده است. در عین حال بحران های مختلف طبیعی و انسانی این سرمایه ها را تهدید می کند. مدیریت شهری برنامه های مختلفی را برای مقابله با این بحرانها درپیش گرفته است که رویکرد متاخر در این خصوص افزایش تاب آوری شهرهاست. مفهوم تابآوری در ابعاد مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی قابل بحث و بررسی است.
پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی وبا هدف سنجش وضعیت تابآوری کالبدی مناطق کلانشهر تبریز و تعیین وضعیت آنها نسبت به یکدیگر انجام شده است. برای این منظور از روش های تصمیمگیری چند شاخصه (MADM) و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) استفاده شده است. هم چنین از 3 مدل تاپسیس، ویکور و کوپراس برای رتبهبندی مناطق از نظر تاب آوری کالبدی بهرهگیری شده است. در نهایت برای تلفیق نتایج مدلهای مذکور از مدل کپلند استفاده گردید. نتایج نشان دهنده این است که مناطق 2،8و9 به صورت مشترک بالاترین تابآوری کالبدی را دارند. در رتبههای بعدی به ترتیب مناطق 1، 10، 3، 7، 5، 4 و در نهایت منطقه 6 قرار گرفته است.
دکتر حافظ مهدنژاد، دکتر حمید برقی، دکتر علیرضا غلامی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
امروزه شهرهای کشور با نوعی دوگانگی و نابرابری مواجه شدهاند. چنانچه نابرابری شهری به یکی از مشخصههای مکانی آنها تبدیل شده است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، پهنهبندی محلههای نابرابری فضایی کلانشهر اصفهان بر اساس شاخصهای اقتصادی جهت برنامهریزی بهتر برای ساماندهی، توانمندسازی و افزایش کیفیت زندگی آنها است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن، توصیفی-تحلیلی میباشد. دادههای پژوهش از بلوکهای آماری(1395) مرکز آمار ایران تهیه شدهاند. روش آماری مورد استفاده برای تحلیل دادهها، تدوین شاخصها و استخراج شاخص نهایی شکاف و نابرابری شهری، AHP ، تاپسیس (Topsis) و Hotspot است. یافتههای پژوهش نشان میدهد ضریب تاثیر شاخصهای مربوط به مولفههای گروه های عمدۀ شغلی، اشتغال، مسکن و وسیلۀ نقلیه به ترتیب مشتمل بر 265/0، 317/0، 234/0 و 184/0 است. بر مبنای شاخص نهایی وضعیت نابرابری جغرافیایی از لحاظ شاخصهای اقتصادی، 23 محله(98/11%) دارای کیفیت مناسب، 37 محله(27/19%) دارای کیفیت نسبتاً مناسب، 52 محله(08/27%) در وضعیت متوسط، 64 محله(33/33%) در وضعیت نسبتاً نامناسب و در نهایت 16 محله معادل حدود 33/8% از کل محلههای کلانشهر اصفهان در وضعیت نامناسبی قرار دارند. در مجموع، حدود 42% از کل محلههای کلانشهر اصفهان در وضعیت نامناسبی قرار دارند. نتایج حاصل از مدل Hotspot نشان دهندۀ آن است که محلههای دارای ارزشهای بالاتر از میانگین در جنوب و تا حدودی در مرکز شهر و محلههای دارای ارزش پایین تر از میانگین در شرق و تا حدودی در غرب شهر اصفهان قرار گرفتهاند. در واقع، میتوان به گونهای شهر را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم نمود.
آیسان پورمقدم، مهسا فرامرزی اصل، میرسعید موسوی، اکبر عبدالله زاده طرف،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
چکیده
بازآفرینی شهری یکی از اقدامات معاصر مرمتی است که چهار بعد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی شهر را دربرمی گیرد. یکی از اهداف اصلی بازآفرینی شهری دستیابی به کیفیت محیطی است. از سوی دیگر با کاهش تمایل مردم برای زندگی و گذراندن اوقات فراغت در مراکز شهری از کیفیت این بافت کاسته و ضرورت توجه بر ارتقاء کیفیت این مراکز بیشازپیش مطرحشده است. ازآنجاییکه کیفیت مکانی یک موضوع عام است با استفاده از مدل مکان پایدار
گلکار، یکی از کاملترین مدل ارزیابی مؤلفههای سازندۀ مکان، چهار بعد کالبد، فعالیت، تصورات و اکوسیستم در نظر گرفتهشده تا درنهایت چارچوب مفهومی بازآفرینی مراکز شهری بر پایۀ کیفیتهای مکانی به دست آید. در این پژوهش با استفاده از فن تحلیل محتوا کیفیتهای مکانی از دید نظریهپردازان جهانی، تجربیات بازآفرینی مراکز شهرها، سند ملی راهبردی احیاء، بهسـازی و نوسـازی و توانمندسازی بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری جمعبندی شده و فراوانترین کیفیتها برحسب میانگین به دست میآیند سپس با استفاده از مطالعات کتابخانهای برای هریک از کیفیتها سنجههایی تعریفشده تا درنهایت چارچوب مفهومی ترسیم شود. نتایج نشان میدهد فراوانترین کیفیتها خوانایی و شخصیت بصری از مؤلفۀ تجربی-زیباشناختی، کیفیت نفوذپذیری، شمول گرایی، کیفیت عرصه همگانی و سرزندگی رفتاری از مؤلفۀ عملکردی و کیفیت همسازی با طبیعت از مؤلفۀ زیستمحیطی میباشند. این هفت کیفیت جزو فراوانترین کیفیتها در بازآفرینی مراکز شهری مطرح هستند.
مصطفی تقوایی، صدرالدین متولی، غلامرضا جانباز قبادی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
هر اندازه که شهرها توسعه و گسترش یابند برخورد آنها با واحدهای گوناگون توپوگرافی و ژنومورفولوژی و موضوعات مربوط به آنهاکه ترکیبی از واحدهای مختلف در سطح زمین هستند زیادتر میشود. همچنین از آنجای که واحدهای ژئومورفولوژی همیشه با پویایی و دینامیسم محیط طبیعی در ارتباط است، هر گونه اقدام در راستای توسعه و عمران شهرها به نحوی با پویایی و دینامیسم مذکور و در نتیجه با پدیدههای مورفولوژیک تلاقی میکند. در این برخورد اگر برخی اصول و نکات ضروری رعایت نشود، تعادل مورفودینامیک محیط، به هم میخورد و خطرات بزرگی غالب تجهیزات و امکانات شهری را مورد تهدید قرار میدهد که گاهی شدت زیاد مورفوژنز نتایج جبران ناپذیری به بار میآورد. برهمین مبنا تحقیق حاضر پژوهش بررسی نقش ناهمواریها (واحدهای ژئوموفولوژیکی) در برنامهریزی شهرهای ساحلی با استفاده ازمقایسه دو روش تحلیل سلسله مراتبی AHP و AHP FUZZY در شهر نور انجام گرفته است. تحقیق پیش رو از نظر هدف کاربردی و بر حسب نحوه گردآوری دادهها، توصیفی-تحلیلی و بهصورت پیمایشی میباشد که در آن از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که در مراحل اولیه فرآیند برنامه ریزی ، هنگام شناسایی گزینه های توسعه به عنوان یک نقطه کانونی ، روش های ساده می توانند کافی باشند. در این شرایط ، انتخاب روشهای پیشرفته و پیشرفته فناوری لزوماً نتایج متفاوتی ایجاد نمی کند. با این حال ، هنگامی که برنامه ریزی نیاز به شناسایی میزان فضایی منطقه توسعه مطلوب دارد ، در نظر گرفتن منطقه تقاطع پیشنهاد شده توسط هر دو روش ایده آل خواهد بود
یاسر نظریان، خانم آمنه حق زاد، لیلا ابراهیمی، کیا بزرگمهر،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
آسیب پذیری نتیجه گریزناپذیر مخاطرات و بحران هایی است که جوامع را با درجات مختلف تهدید میکند. یکی از اساسیترین این مخطرات تهدیدآمیز، زلزله میباشد. رویکرد اخیر برنامه های مقابله با سوانح، افزایش تاب آوری جوامع میباشد که ابعاد مختلفی دارد. یکی از آنها بعد کالبدی تابآوری شهری است که با مولفه های برنامه ریزی کاربری اراضی پیوند میخورد. در این پژوهش با هدف تحلیل معیارهای کاربری اراضی موثر بر تاب آوری شهر تبریز با استفاده از روش AHP فازی به تحقیق پرداخته شده است. بر اساس نتایج حاصل از مطالعه مبانی، 13 معیار تاثیرگذار شناسایی و مبنای عمل قرار گرفته است. داده های مورد نیاز از نقشه ها و اطلاعات مکانی طرح های شهری و به ویژه طرح تفصیلی شهر تبریز استخراج و مورد استفاده قرار گرفت. سپس با استفاده از نرم افزار ARC Map10.3.1 به تحلیل هر یک از معیارها پرداخته شده و هر یک از معیارها در قالب نقشه فازی ارائه شده است. برای رسیدن به نقشه نهایی تاب آوری از عملگرهای فازی جمع، ضرب و گاما استفاده شده است که با توجه به دقت بالای عملگر گاما، نتایج آن به عنوان خروجی نهایی درنظر گرفته شده است. نتایج نشان میدهد، که در محدود شهر تبریز، 2 درصد دارای تاب آوری خیلی کم، 40.8 درصد، تاب آوری کم، 15.3 درصد تاب آوری متوسط، 23.5درصد تاب آوری زیاد و 7.2درصد تاب آوری خیلی زیاد – بر مبنای معیارهای مورد استفاده- میباشد. مناطق با تاب آوری کم عموما در شمال شهر تبریز قرار گرفته و منطبق بر بافت اسکان غیررسمی و بافت فرسوده شهر است که منطبق بر خط گسل شمال تبریز بوده و ریزدانگی و نفوذ پذیری پایین از دیگر اختصاصات این مناطق است. به دلیل تراکم بالای جمعیتی در این مناطق لازم است سریعا برنامههای لازم برای ارتقای کیفیت معیارهای تابآور سازی کالبدی شهر، اتخاذ گردد.
طیبه عزیزی، میرسعید موسوی، مهسا فرامرزی اصل، سیروس جمالی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
امروزه بافت قدیم شهرها به دلیل افزایش ساخت و ساز و وابستگی به وسایل نقلیه، به شدت تحت سلطۀ تحولات ناخواسته درآمده است. همین مسئله موجب بروز مشکلات فراوانی در مسائل شهری شده است. بنابراین طرح های ساماندهی کالبدی به عنوان راه حلی برای کاهش این مشکلات در دستور کار قرارگرفته اند. خیابان امام که در بافت قدیم ارومیه قرار دارد، یکی از خیابان های اصلی و مهم شهر است که تنوع کاربری ها، میزان بالای تردد سواره و پیاده، وجود جداره ها و بناهای باارزش در این منطقه بر اهمیت این خیابان در بافت قدیم ارومیه افزوده است. یکی از پروژه های پیشنهادی در طرح راهبردی بافت های فرسوده شهر ارومیه، پروژه ساماندهی و طراحی شهری خیابان امام بود که بخش عمده ای از آن اجرا شده است. هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان کارآیی اجرای طرح های ساماندهی کالبدی در بافت قدیم شهر ارومیه است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است و داده های به دست آمده، از طریق پرسش نامۀ محقق ساخته، جمع آوری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T تک نمونه ای در برنامۀ SPSS و همچنین از روش مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارAMOS استفاده شده است. میانگین به دست آمده از آزمون T در بررسی میزان رضایت کسبه و ساکنان مستقر در بافت قدیم شهر ارومیه که بیشتر از 3 بود، نشان از آن دارد که افراد ساکن در این محدوده و کسبۀ بازار از نتایج اجرای طرح های ساماندهی کالبدی راضی هستند.
روح الله نمکی، اکبر عبداله زاده طرف، حسن ستاری ساربانقلی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
آلودگی هوا و تاثیرات نامطلوب آلودگیهای ناشی از احتراق سوختهای فسیلی در سکونتگاههای شهری از جمله مسائل مهم زیست محیطی کلانشهرهاست که توجه به راهکارهای کاهش میزان آلودگی هوا در شهرها لازم است. تجربیات جهانی نشان داده است که شاخصهای فرم شهری یکی از مهمترین عوامل تأثیر گذار بر میزان آلودگی هوا و مصرف انرژی در شهر هستند. از این روی توجه به فرم شهر، نقشی مهم درچشم انداز بلند مدت شهرها در جهت کیفیت هوای مطلوبتر، ایفا میکند.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده و اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانهای و اسنادی استفاده شده است. درجهت تجزیه و تحلیل دادهها و پاسخگویی به سوالات پژوهش از تکنیک آماره موران در محیط نرم افزار gis استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد وضعیت آلودگی هوای شهر تبریز از نظر عناصر آلوده کننده هوا یعنی دی اکسید گوگرد، دی اکسید نیتروژن، مونوکسید کربن در نیمه دوم سال بیشتر از نیمه اول سال است به گونهای که از میان ایستگاههای پایش هوا ایستگاه میدان دارای بیشترین تعداد آلودگی هوا بود. همچنین نتایج حاصل از بررسی تاثیر فرم شهری و الگوی کاربری زمین بر آلودگی هوا نشان داد که فرم شهری و کاربری زمین بر آلودگی هوا تاثیرگذار است.
هانیه اسدزاده، تاج الدین کرمی، فرزانه ساسانپور، علی شماعی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
امروزه تغییرات ساختاری در اقتصاد، تحولات سریع علم و فناوری، محدودیت ها در منابع مالی و انسانی، وابستگی متقابل کشورها، رقابت در سطح جهانی و تمایل روزافزون به جهانیشدن، لزوم درک بهتر «تغییرات» و «آینده» را برای دولتها، کسب وکارها، سازمانها و مردم ایجاب میکند. بدین منظور، آینده پژوهی از طریق ایجاد ارتباط، هماهنگی و هم اندیشی بین سازمان ها و نهادها به سیاست گذاران و برنامه ریزان کمک می کند تا برنامه های توسعه مناسبی را طراحی کنند. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر الگوی سناریونویسی اکتشافی است. داده ها به روش اسنادی و میدانی گردآوری شدند. در روش میدانی پرسشنامه محقق ساخته در قالب ماتریس متقابل برای امتیازدهی عامل ها در اختیار کارشناس ها قرار گرفت. به روش دلفی 30 نفر کارشناس انتخاب شدند. توزیع پرسشنامه ها نیز به روش غیراحتمالی از نوع دردسترس بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزار میک مک و مورفول استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سیستم منطقه شهری تهران درحالت ناپایدار قرار دارد. ده نیروی پیشران از جمله عامل های ایدئولوژی حاکم، مدیریت یکپارچه، گسترش زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات، تجارت الکترونیک، گسترش رقابت پذیری اقتصادی، برندسازی اقتصادی، سیستم مدیریت الکترونیک، شفافیت سیاسی، تسهیل ورود شرکت های چندملیتی، گسترش دیپلماسی شهری بعنوان پیشران های تاثیرگذار در توسعه منطقه شهری تهران استخراج شدند. در نهایت سناریوهای پیش روی توسعه منطقه شهری تهران نشان داد که هشت سناریو وجود دارد که سناریوی اول با بالاترین احتمال وقوع دارای 9 گمانه بدبینانه و یک گمانه بینابین است.
پری شکری فیروزجاه، امیر بخشی، جواد پوریانی، فاطمه علیپور،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
در فضاهای شهری عناصر ناهمگون و ناهنجار گونـاگونی در کنار هم به اغتشاشات محیط دامن میزنند. یکی از مهمترین این عناصر که بهندرت بهصورتی آشکار بدان توجه میشود، رنگ است. بههمین دلیل، این پژوهش با هدف بررسی و سنجش نقش رنگ در ارتقاء کیفیت فضای شهرک چهارصد دستگاه رامسر انجام شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی مـیباشد و دادههای آن از طریق پرسشنامه و عکسبرداری جمعآوری شده است. جامعـه آمـاری تحقیـق، بر اساس فرمول کوکران، 300 نفر برآورد گردید. بهمنظور سنجش شـاخصهـای کیفیت فضایی با توجه به نقش رنگ، 3 شاخص اصلی ( ادراک فضایی، خوانایی و هویت و تنوع و سرزندگی) و 20 متغیر بررسی شدند. برای تجزیه و تحلیل شاخصها از آزمون T تک نمونهای و تکنیک RGB بهره گرفته شده است. نتایج آزمون T تک نمونهای نشان داد که شاخص خوانایی و هویت با میانگین 31/2، تنوع و سرزندگی با میانگین 69/2 و ادراک فضایی با میانگین 78/2 از کمترین تا بیشترین اثربخشی را بر کیفیت فضای محدوده مورد مطالعه داشتهاند. همچنین با توجه به پالت رنگی استخراج شده از لایههای آسمان، کالبد مصنوع و پوشش گیاهی، شهرک چهارصد دستگاه ازلحاظ رنگی غنی نبوده و در راستای ارتقا کیفیت فضای شهری نیست. بهطور کلی در شهرک چهارصد دستگاه کمتر از عامل رنگ جهت افزایش ادراک فضایی، ایجاد حس زندگی و هویت استفاده شده است.
ناهید باقری مراغه، محمد معتمدی، عزت اله مافی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
از زمان حیات بشری تاکنون، بلایا در زندگی انسانها تأثیرات منفی بر جای میگذارند؛ در پاسخ، افراد و جوامع تلاش میکنند تا پیامدهای این بلایا را کاهش داده و مقیاسهایی را برای بررسی تأثیرات اولیه ایجاد کنند؛ همچنین به نیازهای پس ازپیدایش بلایا و بازگشت به شرایط اولیه پاسخ دهند. جهت برطرف نمودن این چالش ها و در نتیجه آن بالا بردن کیفیت زندگی در شهرها و کلان شهرها نیاز مندی به یک برنامه ریزی بلندمدت و تصمیم گیری در زمینه حل این مشکلات را بیش از هر زمانی دیگر ضروری می نماید. از این رو پرداختن به تئوری های جدید شهری که هر یک با هدف حل مشکلات شهری، بهبود وضعیت کیفی و کمی زندگی شهروندان در شهرها، ارتقاء کیفیت محیط شهر، مدیریت شهر، پیشبرد شهر به سوی مطلوب تر شدن و ... مطرح شده اند، بیش از پیش مهم است. در دهه های اخیر برای حل این چالش ها و کاهش اثرات آن بر کلان شهرها و شهرهای بزرگ راه حل ها و دیدگاه های مختلفی مطرح شده است که یکی از این راه حل ها توجه به مفهوم شهر تاب آور است.پژوهش حاضر از جهت روش توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی میباشد. جامعهی آماری این پژوهش را خبرگان و اساتید آشنا به مباحث شهر تشکیل میدادند، حجم نمونه در نظر گرفتهشده برای تکمیل پرسشنامه 35 نفر از اساتید دانشگاهی و متخصصان حوزه پژوهش تعیین شد. نتایج این پژوهش نشان داد که معیار ویژگیهای کالبدی بافت با بیشترین مقدار D-R (672/0) در قسمت بالای نمودار قرارگرفته و نشان میدهد این معیار تأثیرگذارترین معیار است. همچنین بر اساس مقدار D+R محاسبهشده، معیار کیفیت ابنیه بااهمیتترین معیار است. همچنین معیار زیرساختهای شهری با توجه به اینکه کمترین مقدار D-R را به خود اختصاص داده بهعنوان تأثیرپذیرترین معیار شناخته شد
نرگس کریمی، فرح حبیب، ایرج اعتصام،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
حس تعلق نسبت به یک محیط پیوندی عاطفی و احساسی است که میان افراد و محیط بیرونی صورت میگیرد. مطالعات بسیاری نشان دادهاند که وجود این پیوند و عمیقتر شدن آن میان شخص و محیط، نقش بسزایی در ارتقای محیط کالبدی و بروز رفتارهای اجتماعی مثبت دارد. لذا شناخت حس تعلق و عوامل موثر بر آن و راههای ارتقای آن یکی از موضوعاتی است که میتواند به ارتقای شرایط زیستی و محیط کالبدی منجر شود. از میان عوامل متعددی که بر حس تعلق افراد موثر است، عامل زمان به عنوان یکی از این عوامل موثر از دو منظر میتواند موثر باشد؛ طول مدت سکونت و قدمت محیط. در این مطالعه ضمن تحقیق بر نحوه اثر هر کدام از این عوامل بر حس تعلق ساکنین، مقایسهای میان این دو عامل و شدت اثر هر یک بر حس تعلق انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده و اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانهای و میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان ساکن در محلات شش گانه مورد مطالعه در شهر زنجان تشکیل میدهند، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر برآورد شد. در راستای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار spss استفاده شد. نتایج نشان داد که حس تعلق در محلات مورد مطالعه، متوسط به پایین است. همچنین نتایج نشان داد که طول مدت اقامت و قدمت محیط بر حس تعلق مکانی و مولفههای آن تاثیر مثبت و معناداری دارد. از بین متغیرهای مورد نظر میزان تاثیر متغیر قدمت محیط بر حس تعلق مکانی بیشتر از طول مدت اقامت میباشد به گونهای که قدمت محیط 1/27 درصد از واریانس متغیر حس تعلق مکانی را پیش بینی میکند.
محمد ثاقبی، عزت الله مافی، مهدی وطن پرست،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
در عصر حاضر ،پرداختن به رویکردهایی چون زیست پذیری برای شهرهای امروزی بهعنوان مفاهیمی که در کاهش مشکلات اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی شهرها نقشی حائز اهمیت دارند،ضرورتی اجتنابناپذیر است .درواقع زیست پذیری بهمنزله مفهومی است که با تمام زوایا و ابعاد ذهنی و عینی سکونتگاههای انسانی سروکار دارد و در پی ایجاد محیط شهری سالم و زیست پذیر تر برای شهروندان کنونی نسلهای آینده است؛ به همین سبب زیست پذیری مفهوم و رویکردی جدید در پارادایم توسعه پایدار شهری است که برخی آن را از بزرگترین ایدههای برنامهریزی شهری در دوران معاصر میدانند.در شهر زیست پذیر هدف تنها برآورده کردن نیازهای فیزیکی جامعه شهری نیست ،بلکه هدف اصلی ایجاد احساس رضایت شهروندان از شهر است..بر این اساس هدف اصلی این پژوهش ،تحلیلی است بر زیست پذیری شهری در شهر بجنورد با تأکید بر شاخص امنیت . تحقیق حاضر ازنظر هدف: کاربردی و به لحاظ روش: توصیفی – تحلیلی است.با استفاده از نرمافزار GIS نقشههای مربوط به وضعیت هرکدام از زیر شاخصهای عینی بر اساس کلانتریهای شهر بجنورد ترسیم گردیده است.برای شاخصهای ذهنی که دارای 8 گویه است،از پرسشنامه استفادهشده است.حجم نمونه در کل شهر بجنورد 383 نفر است.نتایج این پژوهش نشان میدهد که محدوده کلانتری 13 بجنورد(در منطقه یک)بهترین منطقه ازلحاظ شاخص امنیت است.بدترین محدوده ازنظر امنیت مربوط به محدوده کلانتری 12 (منطقه دو) ازلحاظ شاخص امنیت است.
دکتر شهریور روستایی، دکتر رحیم حیدری چیانه، آقا ایوب ذوقی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
هر اندازه شهرها از لحاظ کالبدی و جمعیتی گسترده تر شوند، به تبع آن بر میزان بحران ها نیز افزوده می شود و آسیب پذیری شهرها در برابر بلایای طبیعی بنا به دلایل مختلفی از جمله فقر اقتصادی و فرهنگی، عدم رعایت حریم گسل ها و آیین نامه های مربوط به زلزله افزایش یافته است. آنچه اهمیت دارد، سطح آمادگی جامعه و درجه آسیب پذیری شهر و ساکنان در معرض خطر است، که در صورت برنامه ریزی مناسب و اتخاذ سیاست های اصولی می توان آسیب ها را به پایین ترین سطح کاهش داد. در این پژوهش با توجه به پتانسیل بالای سنندج از لحاظ لرزه خیزی و وجود گسل های فراوان در مجاورت و اطراف شهر، سعی بر آن بر آن است تا با شناخت عوامل موثر بر زلزله و ترکیب شاخص ها با استفاده از مدل تحلیل طبقه بندی درختی به درک درستی از موضوع برسیم. نتایج به دست آمده حاکی از این است که سطح وسیعی از شهر در طبقه بندی آیب پذیری متوسط به بالا قرار دارد. 52 درصد در طبقه آسیب پذیری متوسط، 16.5 درصد آسیب پذیری بالا و 1 درصد از سطح شهر در طبقه با آسیب پذیری بسیار بالا قرار دارد، که دقیقاً منطبق بر محلات حاشیه ای، قدیمی و پر تراکم است. این وضعیت ساختار مناسبی را ارائه نداده و نیازمند توجه بیشتر در طرح های توسعه آتی می باشد.
- نظیر احمد هاشم زهی، - غلامرضا میری، - معصومه حافظ رضازاده،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
استفاده از ظرفیتهای محلهای و بازتعریف نقش شهروندان در سطح محلههای شهری به رویکردی جدیدی تحت عنوان مشارکت محله محور منجر شده است؛ چرا که بسیاری از چالش های شهری ریشه در عدم مشارکت شهروندان دارد. شهر زاهدان نیز از این موضوع مستثنی نیست. برای تحقق مشارکت محله محور، توجه و تقویت برخی شاخص ها بسیار ضروری است. هدف این تحقیق سنجش شاخص های تاثیرگذار در بهبود مشارکت محله محور جهت ارتقاء خدمات شهری در شهر زاهدان است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها به صورت میدانی از طریق ابزار پرسش نامه است. جامعه آماری تحقیق را شهروندان ساکن در شهر زاهدان بالغ بر 587730 نفر تشکیل داده اند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 322 نفر محاسبه شد.بررسی 5 متغیر قابلیت اعتماد، پاسخگویی و مسئولیت پذیری، اطمینان، همدلی و توجه و عوامل ملموس و محسوس نشان می دهد که هر 5 متغیر در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده اند. بررسی اختلاف میانگین و آمار تی آزمون تایید نمود که شهروندان نسبت به عملکرد شهرداری و مدیران، اعتماد ندارند. همچنین آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که شاخص های شفاف سازی، توانمندسازی، پایگاه اقتصادی، بسترهای ارزشی و احساس تعلق مکانی برابر با 000/0 و کمتر از 05/0 معنادار هستند. این مطلب بر تاثیرگذاری این شاخص ها بر بهبود مشارکت محله محور اشاره دارد. بر اساس نتایج مدل معادلات ساختاری بیشترین تاثیرگذاری مربوط به شاخص شفاف سازی با تیین 19/0 سپس احساس تعلق مکانی با 15/0 است. همچنین آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که مشارکت های یدی(اختلاف میانگین 510/0)، مالی(اختلاف میانگین611/0) و فکری(اختلاف میانگین 486/0) با سطح معناداری کمتر از 05/0 تاثیر زیادی می توانند در بهبود مشارکت محله محور و ارتقاء کیفیت خدمات شهری داشته باشند.
صدیقه محمدپناهی، حمیدرضا وارثی، مسعود تقوایی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
استفاده ازتحلیل ساختاری پیشرانهای توسعه، به برنامه ریزی درجهت درک بیشتروضعیت توسعه یافتگی استان ها کمک میکند و در جریان تصمیم گیری بهتریاری میرساندتا به تعادل منطقه ای نزدیک ترشود.بدین منظور شهرستانهای ده گانه استان ایلام ازلحاظ شاخصهای ترکیبی توسعه درقالب 44 شاخص بررسی شدند. این پژوهش از لحاظ هدفگذاری به عنوان یک مطالعه کاربردی و از لحاظ روش شناسی به شیوه «توصیفی– تحلیلی» وبراساس روشهای جدیدآینده پژوهی، تبیینی میباشد. دادههای نظری باروش اسنادی و دادههای تجربی ازروش پیمایشی تهیه شده است.درتهیه پیشرانهای توسعه ازروش مطالعات اسنادی وپویش محیطی و دادههای تجربی باتکیه برروش پیمایشی براساس روش دلفی استخراج شده است. درپردازش اطلاعات ازروش تحلیل اثرات متقابل ساختاری درنرم افزار MIC MACاستفاده شده است. . یافتهها از نظر تحلیل اثرات متقابل، بیانگر پراکندگی نیروهای پیشران در وضعیتی پیچیده و بینابین از اثرگذاری و اثرپذیری است؛ نظام خوشهبندی پیشرانها حاکی از تمرکز پیشرانهای تاثیرگذار و تنطیمی است. از میان 44 نیروی پیشبرنده توسعه، پیشرانهای اثرگذارتوسعه عبارتند از مرزی بودن استان ایلام ونحوه تصمیمات مدیران ا ست. نتایج پژوهش نشان میدهد که توسعه در سطح استان ایلام نه تنها نامتعادل است، بلکه روندعدم تعادل درجهت نابرابری بیشترعمل میکند و تنها با برنامهریزی بهتر و جامعتر میتوان تاحدودی نابرابریها را کاست.
فردین کوشکی، حمیدرضا وارثی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
از مسائل مهم حاکم بر مدیریت و برنامهریزی شهرهای ما، نگرش فرم محور است؛ یعنی می خواهند مسائل شهرها را عمدتاً از طریق تغییرات کالبدی حل کنند و در مطالعات خود بر ویژگی های فیزیکی تاکید دارند. در مقابل این نگرش، دیدگاه فرایند محور قرار دارد که سعی می کند فرایندها را بیشتر مورد تحلیل قرار دهد زیرا این فرایندها هستند که فرم ها را به وجود می آورند. هدف پژوهش این است که بر روی فرایندها و علل در محلات تاریخی شهر اصفهان تاکید شود و نگرش فرایند محور به عنوان حلقه مفقوده برنامهریزی شهرهای ما مورد توجه ویژه خواهد بود. پژوهش حاضر به روش ترکیبی انجام شده است تا از این طریق از مزایای هر دو روش کیفی و کمی بهره گیریم. در روش تحقیق کیفی، داده ها از روشهای مصاحبه، مشاهده و مطالعات کتابخانه ای جمعآوری شده است و در روش تحقیق کمی از آزمون تی تک نمونهای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد فرایندهای جغرافیایی موثر در شکل گیری فرمها در محلات تاریخی شهر اصفهان عبارتند از: «وجود حیاط مرکزی در مساکن»، «امکان ارتباط با عناصر طبیعی مانند درخت، آب و نور طبیعی»، «امکان تماشای آیات الهی مانند آسمان، خورشید، ماه و ستارگان»، «اهمیت منابع آبی مانند زاینده رود، قنات و مادی ها در آفرینش فضاها»، «هماهنگی با اقلیم گرم و خشک»، «اهمیت باغ های خصوصی و خانگی» و «رعایت حریم عناصر طبیعی مانند حریم چاه، قنات، مادی و غیره». از میان فرایندهای مورد مطالعه نیز «اهمیت منابع آبی مانند زاینده رود، قنات و مادی ها در آفرینش فضاها» با میانگین 4 بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده و مهم ترین فرایند موثر در شکل گیری فرم ها در محلات تاریخی شهر اصفهان می باشد.