228 نتیجه برای Co
لعیا جلیلیان، محمدتقی حیدری، محسن احدنژاد روشتی، ناصر رضایی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
سیاست گذاری در برنامه ریزی توسعه گردشگری، مستلزم بهره گیری از شیوه های نوین در عرصه حاکمیتی شهری است. مطایق با این رویکرد، به کارگیری سیاست گذاری با تمرکز بر فرآیندهای «تدوین الگوی حکمروایی خوب گردشگری در عصر پساکرونا در ایران» الزامی است تا بتواند معضلات ناشی از این بیماری که بر بدنه صنعت گردشگری به صورت مضاعف فشار وارد می کند، را از طریق ارزیابی شاخصهای حکمروایی شایسته گردشگری تقلیل دهد و زمینه را برای اجرایی شدن آنها فراهم آورد. روش این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی و با هدف کاربردی، با استفاده از مطالعات اسنادی و تحقیقات میدانی است. از ابزار مصاحبه برای بخش کیفی(تحلیل داده بنیاد) و تحصیل شاخصهای حکمروایی شایسته گردشگری بهره برده ایم. جامعه آماری شامل نخبگان و دست اندرکاران گردشگری کشور و نمونه آماری شامل 14 نفر از این افراد است که با ترکیبی از روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی و گلوله برفی انتخاب شده اند. مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته ، با مقایسه داده ها در کدگذاری باز، محوری و انتخابی تا مرحله اشباع نظری و تفکیک مقولات فرعی و اصلی انجام گرفته است و برای تحلیل داده های به دست آمده از روش نظریه داده بنیاد اشتراوس و کوربین(1998) استفاده شده است. نتایج این پژوهش، با توجه به شناسایی شاخصهای حکمروایی شایسته و معرفی شرایط علی بهره گیری از حکمروایی شایسته در صنعت گردشگری ایران، زمینه را در جهت شکل گیری پیامدهایی همچون؛ بهبود فضای کسب و کار بویژه پس از بحران رکود این صنعت به دلیل شیوع کووید-19، ایجاد مزیت رقابتی و ... از طریق فراهم کردن بسترهای مناسب من جمله: اقدامات سازمانی، تقویت و بهبود زیرساختها، قابلیت های فناوری و ... و بهره گیری از راهبردهای مدیریت اطلاعات و ارتباطات، استراتژی های بازاریابی، نظارت و پایش و ... فراهم کرد که به صورت یک الگو نمایش داده می شود.
مجید گودرزی، علی اشکبوس، بهنام محمدی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
در رویکرد توسعه میان افزا پیشنهاد میشود که بهجای زیر ساختوساز بردن زمینهای حاشیهای شهرها، اراضی خالی و اراضی بافت تخریبی ماندهی درونشهری هدف توسعه قرار گیرند. با توجه به این مهم، در این مقاله سعی شده است به شناسایی و اولویتبندی موانع توسعهی میانافزای شهر زابل با استفاده از تکنیک چانگ پرداخته شود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش انجام، توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای و بررسیهای پیمایشی (میدانی) است. جامعه آماری برای شناسایی موانع توسعه میانافزا شامل کلیه ساکنان شهر زابل در سال 1401 میباشد که حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران، 384 نفر محاسبه شد. روش نمونهگیری، تصادفی هدفمند بوده و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 80/0 محاسبه گردید. با استفاده از آزمون تی تک نمونهای (t-test) در نرمافزار آماری SPSS موانع شناسایی و همچنین برای اولویتبندی موانع پیش رو، اطلاعات و دادههای موردنیاز از طریق واقعیتهای موجود شهر مذکور و پرسشنامه که از 20 کارشناس مرتبط تهیهشد، سپس با استفاده از تکنیک چانگ (AHP- FUZZY) دادهها و اطلاعات مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان میدهد مهمترین مانع اجرای طرح توسعه میانافزای شهر زابل، شاخص اقتصادی با وزن نهایی (483) میباشد.
خانم منیره رودسرابی، دکتر محمد باعقیده، دکتر علیرضا انتظاری، دکتر فاطمه میوانه،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
با هدف ارزیابی شرایط آسایش حرارتی در فضای کلاسهای درس، مطالعهای میدانی در دبیرستان دخترانه دانش سبزوار انجام گرفت و نظر دانشآموزان در مورد احساس حرارتی از شرایط کلاس در دو ساعت مختلف از روز در طول سال تحصیلی 99-1398 برای کلاسهای مختلف ثبت شد. همزمان مقادیر دما و رطوبت کلاسها نیز توسط دستگاه دیتالاگر برداشت گردید.برای بررسی تفاوتها از آزمونهای آنالیز واریانس و کروسکال والیس استفاده شد. نتایج نشان دادند موقعیت کلاسها از نظر جهت جغرافیایی و طبقات تفاوت معنیداری در فراسنج دما وطوبت ایجاد نکرده است در حالی که تفاوتهای ساعتی در ثبت این پارامترها معنیدار بوده است. در کل پاسخهای مرتبط با احساس حرارتی سرمایش درصدهای بالاتری را نسبت به حالت گرمایش داشته است (24 % در برابر 12%).احساس حرارتی در ماههای مختلف تفاوتهای معنیداری را نشان داده و ماه مهر کمترین درصد فراوانی را در احساس مرتبط با اسایش حرارتی داشته است. در همه ماهها به جز مهر ترجیح حرارتی مورد نظر دانشآموزان "گرمایش" بوده است. اگرچه عملکرد سیستم گرمایش مناسب ارزیابی شده اما زمان بهرهبرداری از این سیستم باید با فاصله کمتری نسبت به شروع کلاسهای صبح انجام گیرد تا از اتلاف بخش قابل توجهی از انرژی جلوگیری شود.
با وجودی که دما و رطوبت داخل کلاسها تفاوت ماهانه معنیداری را نشان ندادند اما از نظر احساس حرارتی دانشآموزان بین ماههای مختلف، تفاوت معنادار آماری وجود داشت لذا احساس حرارتی چیزی فراتر از ویژگیهای فیزیکی دما و رطوبت است و ضمن تاثیرپذیری از فراسنج های آب و هوایی، به شدت متاثر از ویژگیهای فردی(جنس، سن، وزن، قد، لباس وسطح فعالیت) نیز میباشد.
خانم زهرا عسگری گندمانی، آقای حمید رودباری، آقای یعقوب محمدی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
بسیاری از مصرفکنندگان ورزشی نگران مسائل زیست محیطی هستند و به خرید محصولات سبز ابراز علاقه کردهاند. با این حال، فروش واقعی محصولات سبز هنوز به اندازه مورد انتظار نیست. به همین منظور هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر عوامل محیطی(نگرش، نگرانی و احساس مسئولیت زیستمحیطی) بر قصد خرید مصرفکنندگان ورزشی سازگار با محیط زیست است. مطالعه پیمایشی حاضر با استفاده از پرسشنامه الکترونیکی هفت ارزشی لیکرت با 27 سوال به جمعآوری اطلاعات از 384 دانشجوی ایرانی پرداخت. نمونهها با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در مجموع 390 پرسشنامه بازگردانده شد که از این بین 384 عدد از آنها مورد تایید بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزارPLS برای قابلیت اطمینان و روایی مدل و آزمایش فرضیههای مدل ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که نگرش زیست محیطی محرک مهم رفتار خرید سبز مصرف کنندگان است. همچنین ارتباط آماری معنیداری بین مسئولیتپذیری زیستمحیطی و رفتار خرید سبز بدست آمد. اما ارتباط آماری معنیداری بین نگرانیهای زیستمحیطی و رفتار خرید سبز بدست نیامد. به علاوه رابطه بین ارزشهای سبز فردی با نگرش زیستمحیطی، نگرانیهای زیستمحیطی، مسئولیتپذیری زیستمحیطی و رفتار خرید سبز از نظر آماری ناچیز بود. به همین منظور شرکتها میتوانند از طریق استراتژیهای مناسب در برندینگ محصولاتشان تصویر مناسبی از مسئولیتپذیری زیست محیطی برای محصولاتشان را در ذهن مشتریان ایجاد کنند که باعث میشود از حمایت مشتریانی که تمایل به خرید محصولات دوستدار محیط زیست دارند، بهره ببرند.
ناهید کشاورز، حمیدرضا جودکی، علی نوری کرمانی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
ناحیه تاریخی شهرها میراث ارزشمند معماری و کالبدی و تجلی گاه ابعاد فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مردمانی است که در دوره های تاریخی در این بخش از شهر، روزگار سپری کرده و هویت فرهنگی آن را به ثبت رسانده اند. این نواحی شاهد زوال در توسعه شهری بوده و اقدامات اندک پیرامون بهسازی یا بازسازی آنها قابل قبول نبوده است. هدف این پژوهش تحلیلی بر بازآفرینی شهری در بافت تاریخی (قدیم) شهر دزفول است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و پیمایشی میباشد. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه ساکنان بافت تاریخی شهر دزفول می باشند که بر طبق آخرین سرشماری مرکز آمار ایران، دارای جمعیتی معادل 29277 نفر میباشد. برای دستیابی به حجم منطقی از نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نمونه تعیین گردیده و به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. ابزار اصلی گردآوری داده ها در پژوهش حاضر؛ پرسشنامه میباشد اما بدلیل تخصصی بودن پرسشنامه از روشهای مصاحبه و مشاهده نیز در راستای تکمیل پرسشنامهها استفاده گردیده است. نتایج حاصل از مدل های SWOT و QSPM نشان میدهد که از مجموع پنج راهبرد نهایی بازآفرینی بافت تاریخی دزفول دو راهبرد اول متعلق به راهبردهای تهاجمی است. بدین ترتیب مطالعه و طراحی امکان ایجاد پیاده راه ها در بافت تاریخی با توجه به تمایل روزافزون مردم به گردشگری فرهنگی و تاریخی و استفاده از فضای حاشیه رودخانه دز برای توسعه فضای سبز و طراحی کریدور سبز در امتداد رودخانه و بافت تاریخی را میتوان به عنوان مهم ترین راهبردهای تهاجمی مطرح کرد.
خانم شریفه زارعی، دکتر بهلول علیجانی، دکتر زهرا حجازی زاده، دکتر بختیار محمدی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
در این پژوهش مهمترین الگوهای همدیدی موجد بارش برف فراگیر در شمال شرق ایران مورد بررسی قرارگرفته است. برای این منظور دادههای کد هوای حاضر و عمق برف ایستگاههای سینوپتیک شمال شرق کشور طی دوره آماری 1371-1400، برای ماههای مهر تا اسفند، از سازمان هواشناسیکشور دریافت شد. جهت بررسی بارشهای برف فراگیر، روزهایی که بیش از 70 درصد منطقه مورد مطالعه هم زمان شاهد ریزش برف بود، به عنوان یک روز فراگیر استخراج شدند. به منظور انجام تحلیلهای همدیدی-دینامیکی در مورد بارشهای برف فراگیر در شمال شرقی ایران، از روش طبقهبندی با استفاده از تحلیل خوشهای استفاده شد و نقشههای روزهای نماینده از جمله دمای جو، شار رطوبت، ارتفاع ژئوپتانسیل، تاوایی، جبههزایی، جتاستریم، شاخص امگا و دادههای باد مداری و نصفالنهاری ترسیم شد. تحلیل روند نیز با استفاده آزمون من-کندال انجام شد. نتایج نشان دادکه 3 الگوی پرفشار سیبری و مرکز اروپا_کمفشار شرق ایران، پرفشار غرب ایران_کم فشار سودان، پرفشار مرکز اروپا_کم فشار شرق ایران و افغانستان به بهترین نحو بارشهای برف فراگیر در منطقه مورد مطالعه را توجیه مینمایند. در تمامی الگوها در تراز میانی جو شدت یافتن جریانهای نصفالنهاری بادهایغربی همراه با تشکیل مراکز پرفشار و کمفشار موجب ایجاد بلاکینگ در مسیر جریانات غربی شده و شرایط را برای صعود هوا فراهم کرده است. تمرکز میدان امگای منفی و فرارفت تاوایی نسبی مثبت به همراه قرار گرفتن منطقه شمال شرق ایران در نیمه چپ خروجی رودباد جنبحاره، موجب ناپایداری های شدید و بارش برف فراگیر در منطقه شده است. همچنین نتایج نشان داد که علیرغـم عـدم وجـود رونـد در تعداد روزهای فراگیر برف در شمال شرق ایران، تعداد روزهای برف فراگیر در طول زمان روندی کاهشی داشته است.
حسن حیدری، ابراهیم مسگری،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
شناخت تیپهای هوای روزانه هر مکانی در شناخت اقلیم طولانیمدت آن نقش مؤثری دارد. در این پژوهش بر اساس روش طبقهبندی ووس با رویکرد اقلیمشناسی ترکیبی از متغیرهای مقادیر حداقل، میانگین، حداکثر دما و میزان ابرناکی و بارش روزانه در 39 ایستگاه سینوپتیک که پراکندگی مناسبی در کشور داشته ونیز آمار کاملی داشتند، طی دوره زمانی 2021-1985 استفاده و تیپهای هوایی با تکنیک کدگذاری شناسایی شد. بررسیها مشخص نمود که تیپهای اصلی دمایی کشور عمدتاً بین تیپهای داغ تا گرم قرار داشته و ضمناً کدهای فرعی نیز بیشتر در دامنه بین ابرناکی کم تا متوسط و بدون بارش را شامل میشود. سپس با استفاده از روش خوشهبندی وارد، 3 گروه اقلیمی شناسایی شد. ویژگیهای جغرافیایی هر محل همچون موقعیت، ارتفاع، دوری و نزدیکی به دریا، مشخصات سینوپتیکی بر اساس میزان تأثیرگذاریشان، مهمترین تأثیر را در تفکیک منطقهای گروهها از هم در کشور دارند. نتایج حاصل از این پژوهش میتواند در تعین تقویم آب و هوایی هر منطقه طی دورههای زمانی مختلف درزمینه های متعدد کشاورزی، گردشگری و غیره مورد استفاده قرار گیرد.
دکتز سعیده فخاری،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
بررسی آگاهی جامعه محلی نسبت به توسعه اکوتوریسم برای برنامه ریزی آینده بسیار مهم و ضروری است. اکوتوریسم در هر منطقه ای بر الگوی زندگی افراد بومی و شرایط اقتصادی - فرهنگی آنها تاثیر می گذارد. در مقابل، اکوتوریستها نیز تحت تاثیر فرهنگ جامعه میزبان و ارزش های موجود در آن قرار می گیرند. از این رو، این مطالعه به بررسی آگاهی جامعه محلی نسبت به حمایت از توسعه اکوتوریسم در شهر دماوند می پردازد. به دلیل حفظ تنوع زیستی منحصر به فرد، شرایط اقلیمی و بازدید فراوان گردشگران و اکوتوریستها از این منطقه، جامعه محلی نیازمند آگاهی از اکوتوریسم می باشد، که ضرورت انجام این پژوهش را موجب گشته است. جامعه هدف این مطالعه جامعه محلی ساکنان شهر دماوند است. براین اساس، داده ها ازطریق یک پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شدکه برای تعیین روایی آن علاوه برنظرخواهی از متخصصان(روایی صوری)، از روایی همگرا استفاده شد. به منظور محاسبه پایایی آن ازروش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بهره گرفته شد. یافته های حاصل آمار استنباطی که بااستفاده ازتحلیل عاملی تأییدی) نرم افزار Smart PLS ( انجام پذیرفت، نشان دادکه چهار مولفه پژوهش (آگاهی جامعه محلی، فقر اقتصادی، فقر فرهنگی و توسعه اکوتوریسم) دارای همگنی و پایایی مورد تایید است و آگاهی جامعه محلی بر توسعه اکوتوریسم با نقش میانجی فقر فرهنگی با مقدار آماره آزمون 195/4 و فقر اقتصادی با مقدار آماره آزمون 397/5 رابطه معنی داری دارد. نتایج نشان داد، آگاهی جامعه محلی بر توسعه اکوتوریسم با مقدار آماره آزمون 032/2 نشان دهنده ی پایین بودن سطح آگاهی جامعه محلی نسبت به توسعه اکوتوریسم است.
مسعود ملکیان دولت آبادی، غلامحسین حیدری، فرهاد حمزه،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
جهان امروز شاهد اوجگیری رقابتهای ژئوپلیتیکی است؛ عرصهای که در آن دیگر تنها منابع انرژی بهعنوان پشتوانه کشورها به شمار نمیآید، بلکه کریدورها به محل رقابت قدرتها تبدیلشدهاند و هر کشور میکوشد در شبکهایجادشده توسط این کریدورهای نوظهور، جایی برای خود دستوپا کند. به عبارتی، روند ژئوپلیتیک جهانی باعث تشدید رقابت بر سر گلوگاههای دریایی و امنیتی شدن دسترسی به بازارهای فرامرزی میشود. این پژوهش از نوع پژوهشهای «بنیادی نظری» است؛ روش آن نیز توصیفی- تحلیلی است و بهطور مشخص از روششناسی تطبیقی با ابزار کتابخانهای و اینترنتی جمعآوریشده است. به نظر میرسد در الگوی کرونوپولیتیک در حوزه مناسبات ایران و عراق، هر یک از بازیگران در سودای جانمایی نقش خود در کریدورهای بینالمللی هستند که آن را در راستای اهداف متعددی دنبال میکنند؛ مانند پیگیری ابتکار «کریدور فاو» از سوی عراق و ایران هم که درصدد توسعه حلقه همکاریهای اقتصادی و جاگیری در ائتلافهای نوظهور شرق است. اگرچه نمیتوان با اطمینان برای آینده روابط دو کشور از منظر کرونوپولیتیک پیشبینی کرد، اما نشانههای همکاری کمتر و رقابت بیشتر در روابط دو کشور ناشی از متغیرها و دلایل مختلفی در افق دیده میشود. مهمترین شاخص رقابت احتمالی شامل رقابت در مسیرهای ترانزیتی (کریدوری) است.
فائزه شجاع، سلیمه صادقی، علی اکبر شمسی پور،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف سنجش و ارزیابی ظرفیت تعدیل گرما (HMI) در محدوده کلانشهر تهران و با استفاده از رویکرد نوین مدل خنککنندگی شهری (UCM) در یک بستر فضایی انجام شده است. UCM نقشههایی از شاخص تعدیل گرما تولید میکند که ظرفیت سرمایش فضاهای سبز شهری را در تمام طبقههای کاربری اراضی/پوشش زمین در یک مکان و با در نظر گرفتن پارامترهای متعدد مانند تبخیر و تعرق، سایه ایجادشده توسط درختان،سپیدایی،دمایهوای حومهشهر،شدت اثر جزیره گرمای شهری، فاصله اختلاط هوا و حداکثر فاصله خنککنندگی تخمین میزند. ارزیابی نقش متغیرهای محیطی مؤثر بر UCM در منظر مورد مطالعه بیانگر این بود که در مناطق 1 ،22 و بخشهای شمالی منطقه 4 شهرداری تهران با کاربری درختان تنک، درختچه و بوتهزار،چیدمانهای بازوکمارتفاع، و سطوح آبی، شدت اثر جزیره گرمایی به کمترینمقدار خود رسیده و اختلاف دمای بین شهر و حومه در بازه 0 تا 3/1 درجه سلسیوس متغیر است. اما بیشینه شدت جزیره گرمای شهری در بخشهای مرکزی منطقه مطالعاتی (مناطق 21، 13 و 14) با بافت فشرده و متراکم و گسترش سطوح نفوذناپذیر مشاهده میگردد که حداقل مقادیر شاخص تبخیر و تعرق و سپیدایی نیز در این نواحی متمرکز گردیده است. مبتنی بر این پارامترها توزیع مکانی شاخص HMI در چشمانداز مورد بررسی نشان داد که ظرفیت خنککنندگی در منطقه مورد مطالعه از 08/0 در نواحی مرکزی شهر تا 9/0 در مناطق تحتتأثیر فضاهای سبز مختلف و همچنین بدنههای آبی متفاوت است. در واقع بیشینه شاخص ظرفیت خنککنندگی در کاربری با پوشش درختان انبوه و پراکنده در منطقه متمرکز گردیده که این نواحی توانستهاند با ظرفیت 63 درصدی خنککنندگی، بهطور متوسط 48/2 درجه سلسیوس از اثر جزیره گرمایی را خنثی نمایند.روش بهکاررفته در این پژوهش میتواند بهعنوان مرجعی برای طراحان شهری در ادغام رویکردهای خنکسازی شهری و راهبردهای کاهش جزیره گرمایی، در برنامهریزی و طراحی مناطق شهری به کار گرفته شود.
لقمان زمانی، وحید ریاحی،
دوره 14، شماره 35 - ( 12-1393 )
چکیده
سکونتگاههای روستایی ایران، علیرغم تحولات گسترده و گوناگونی که در دهههای اخیر داشتهاند، از لحاظ محیطی همچنان جزو سکونتگاههایی به شمار میروند که در صورت وقوع مخاطرات محیطی با چالشهای عمده روبرو میشوند. بنابراین برنامه ریزی پیش از وقوع رویدادها و بحرانها و توجه به مدیریت بحران روستایی در مقابله با حوادث به ویژه طبیعی ضروری مینماید. مناطق روستایی شهرستان سروآباد واقع در استان کردستان نیز یکی از مناطق مستعد کشور نسبت به وقوع بحرانهای طبیعی همچون سیل، زلزله و زمین لغزش محسوب میشود. هدف از انجام این پژوهش شناسایی سکونتگاهها و پهنههای امن و خطر زمین لغزش سکونتگاههای روستایی با توجه ویژه به مدیریت بحران در شهرستان سروآباد است. این پژوهش بر حسب روش تحلیلی و بر حسب ماهیت کاربردی میباشد و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی تجزیه و تحلیل دادهها و لایهها صورت گرفته و نقشههای نهایی تلفیقی خطر و نقشههای همپوشانی جهت ارزیابی فاکتورها تولید گردید. نتایج تحقیق به صورت تحلیل فضایی- جمعیتی سکونتگاههای شهرستان بوده است و پهنهها و روستاهای امن و خطر شهرستان سروآباد مشخص گردید. بعلاوه مشخص شد که حدود 46 درصد جمعیت روستاهای منطقه در 31 روستا در این شهرستان در پهنه امن یا کم خطر زمین لغزش قرار دارد و سایر سکونتگاهها و جمعیت روستایی در پهنه خطر متوسط و زیاد استقرار دارند و نیازمند ایمن سازی پهنههای خطر هستند.
علیرضا دربان آستانه،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده
امروزه در حکومتهای مردمسالار پاسخگویی به مردم و رضایت آنها نسبت به خدمات محلی اهمیت حیانی در جلب مشارکت مردم در اداره امور و به تبع آن موفقیت سازمانها دارد. در نواحی روستایی طیف وسیعی از خدمات توسط سازمانهای عمومی و محلی ارائه میشود. رضایت روستاییان از کیفیت خدمات آنها، یکی از شاخصهای ارزیابی عملکرد عمومی آنها نیز محسوب میشود. مطالعه حاضر با هدف سنجش و تحلیل رضایت اعضاءشورای اسلامی روستایی از کیفیت خدمات سازمانهای محلی فعال در نواحی روستایی استان ایلام به اجرا درآمد. جامعه آماری تحقیق کلیه اعضاء شورای اسلامی روستایی روستاهای استان میباشد که به دلیل ضرورت آگاهی از رضایتمندی در کلیه روستاها، مطالعه به صورت تمام شماری انجام شد و در مجموع 1130 پرسشنامه از 398 روستای بالای 20 خانوار گردآوری شد. دادههای مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه بسته از جامعه آماری گردآوری شد. در این تحقیق برای سنجش رضایت روستاییان از مدل شکاف کیفیت خدمات، برای تحلیل نتایج و ارزیابی نظر روستاییان از آزمون کای اسکوئر تک نمونهای استفاده شد. همچنین به منظور مقایسه و سطحبندی رضایتمندی روستاییان از کیفیت خدمات سازمانهای محلی از تحلیل خوشهای و برای مقایسه میزان رضایت روستاییان در شهرستانهای مختلف از آزمون تجزیه واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی دانکن استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد روستاییان در مجموع نسبت به عملکرد سازمانهای محلی رضایت اندکی دارند. در این میان روستاییان دهلران کمترین و روستاییان شهرستان ایلام بیشترین رضایت را از خدمات عمومی دارا میباشند. همچنین نتایج تحلیل همبستگی نشان داد ارتباط مثبت و معنیداری بین شاخص عمومی برخورداری و ارتباط معکوس و معنیداری بین شاخص میانگین فاصله دسترسی با شاخص رضایت عمومی وجود دارد.
حکیمه بهبودی، محمد سلیقه، علی بیات، اکرم ذاکری، فاطمه جمالی،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده
پهنه بندی آب وهوایی و شناخت نواحی همگن اقلیمی امری ضروری جهت آمایش سرزمین و برنامه ریزی های منطقهای می باشد. هدف از این مطالعه مقایسه تفاوت های اقلیمی سه منطقه جغرافیایی ایران، ناحیه ساحلی خزر، ناحیه کوهستانی و ناحیه خشک داخلی که در محدوده استان های مازندران، سمنان، تهران، قزوین، قم و مرکزی جای می گیرد است. روش کار در این تحقیق، بررسی داده های آب و هوایی 56 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی و 19 عنصر اقلیمی با استفاده از مدلهای خوشه بندی و تحلیل عاملی است. بدین منظور یک ماتریس با ابعاد 19*56 و با آرایش R تشکیل و به عنوان پایگاه داده برای ناحیه بندی مورد استفاه قرار گرفت. با اعمال تحلیل عاملی بر مبنای تحلیل مولفه های اصلی و با چرخش متعامد واریماکس مشخص شد که در اقلیم این سه منطقه، چهار عامل رطوبتی، دمایی، غباری و تندری موثر می باشند که در مجموع بیش از 85 درصد از واریانس اقلیم منطقه را تبیین میکنند. با انجام تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی و با روش ادغام وارد بر روی ماتریس نمرات عامل ها، چهار ناحیه اصلی و چندین خرده ناحیه شناسایی شدند. نواحی اصلی عبارتند از ناحیه گرم و خشک بیابانی، ناحیه کم بارش دامنه ای، ناحیه سرد و نیمه پربارش کوهستانی و در نهایت ناحیه معتدل و پر بارش. بررسی نواحی چهارگانه با شرایط محلی و منطقه ای نشان می دهد که همسایگی با منابع رطوبتی مانند دریای خزر و پیکربندی ناهمواری ها مانند ارتفاعات رشته کوه البرز نقش تعیین کننده ای در شکل گیری خرده نواحی شمال ایران دارند.
حمید جلالیان، فریوش نامداری، اصغر پاشازاده،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده
امروزه اغلب کشورها، گردشگری روستایی را به عنوان راهبرد توسعه فضاهای روستایی مورد توجه قرار دادهاند. روستای هجیج با میراث طبیعی، فرهنگی و مردم شناختی باارزش خود به عنوان یکی از مقصدهای گردشگری روستایی در استان کرمانشاه و غرب کشور مطرح است. در تحقیق حاضر، اثرات توسعه گردشگری در این روستا مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق، روش توصیفی- تحلیلی است. دادههای لازم، از دو روش کتابخانهای و میدانی گردآوری شده است. جامعه نمونه تحقیق شامل 180 نفر (15 نفر از مسئولین، 130 نفر از مردم بومی و 35 نفر از گردشگران) بودند که به شیوهی تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش، پرسشنامهی محقق ساخته بود که روایی آن با نظر استادان دانشگاه در حوزه گردشگری تایید شد و پایایی آن نیز با تکمیل نمونهای 20 نفری (پیشآزمون) و بر اساس ضریب آلفای کورنباخ 867/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل عاملی در نرمافزار SPSS 21 صورت گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از ترکیب 30 متغیر، شش عامل شناسایی شده که 70 درصد از واریانس اثرات گردشگری را در روستای هجیج تفسیر میکنند. از میان این شش عامل، عامل توسعه کالبدی- خدماتی به عنوان مهمترین نتیجه و اولین عامل بوده که با مقدار ویژه 3.99 توانسته است به تنهایی 23 درصد واریانس تحقیق را تبیین کند. همچنین، یافتهها نشان میدهد که میزان اثرات مثبت گردشگری (8/65 درصد) و اثرات منفی آن در روستای هجیج (2/34 درصد) بوده است. با توجه به یافتههای تحقیق، پیشنهادهای اصلی عبارتاند از: تقویت زیرساختها و خدمات گردشگری، برنامهریزی برای خروج از گردشگری فصلی و تدوین ضوابط حفظ میراث فرهنگی و طبیعی منطقه.
حسین نظم فر، آمنه علی بخشی، سهیلا باختر،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده
برنامهریزی منطقهای با هدف توسعه و کاهش نابرابری های منطقهای، از موضوعات مهم در کشورهای در حال توسعه محسوب میشود. لازمه برنامهریزی منطقهای، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر به لحاظ توسعه است. هدف از این پژوهش بررسی و سنجش میزان برخورداری شهرستانهای استان کرمانشاه از شاخصهای توسعه بهمنظور دستیابی به میزان نابرابریهای ناحیهای در استان مذکور است. جامعه آماری پژوهش را شهرستانهای استان کرمانشاه تشکیل میدهد. با توجه به مؤلفههای مورد بررسی رویکرد حاکم بر این پژوهش «توصیفی- تحلیلی» است. این پژوهش سعی دارد با استفاده از 61 شاخص بر پایه سالنامه آماری سال 1390 و با بهرهگیری از سه مدل VIKOR، ELECTRE، SAW و ادغام نتایج با تکنیک کپلند، سطحبندی و میزان نابرابریهای موجود را در میان شهرستانهای استان کرمانشاه تعیین نماید. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که پراکنش سطوح توسعه نامتعادل بوده و بین شهرستانهای استان از نظر میزان توسعهیافتگی نابرابری و شکاف زیادی وجود دارد و این تفاوت و نابرابری در بخشهای مختلف زیربنایی-زیرساختی، اقتصادی، بهداشتی –درمانی، فرهنگی، آموزشی، بهزیستی –اجتماعی میباشد. به طوری که بر اساس نتایج حاصل از مدل کپلند، از مجموعه شهرستانهای استان کرمانشاه فقط شهرستان سرپل ذهاب در طبقه توسعه یافته و بقیه در طبقه نیمه توسعه یافته و محروم قرار گرفتند. برای کاهش میزان نابرابریهای توسعهیافتگی در استان بر اساس یافتههای پژوهش پیشنهاد میشود که توزیع شاخصهای بهداشتی، آموزشی و شاخصهای زیرساختی بایستی به سمت رشد متوازن هدایت شوند و در این میان بر شاخصهای زیرساختی بیشتر از شاخصهای دیگر تأکید شود.
مهرشاد طولابی نژاد، حسین فراهانی،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده
شبکه های ارتباطی به ویژه راه ها به عنوان عناصر پیونددهنده میان سکونتگاه ها در تبادل جریانات بین نقاط شهری و روستایی و همچنین توسعه روستایی نقش قابل توجهی دارند. هدف از این مقاله بررسی اثرات احداث آزاد راهها و گسترش حمل و نقل بر توسعه پایدار روستایی در دهستان میانکوه شرقی میباشد که با استفاده از روش میدانی (پرسشنامه) به بررسی احداث آزاد راه بر چگونگی توسعه روستاهای همجوار در این دهستان پرداخته شده است. در این پژوهش ضمن مشخص نمودن جامعه آماری (514 خانوار)، تعداد 103 خانوار با استفاده از فرمول کُوکران (تعداد 12 روستا) بعنوان نمونه انتخاب شد. نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده براساس آزمون های برازش رگرسیونی، رگرسیون خطی و تحلیل مسیر نشان میدهد که بیشترین اثرکلی احداث آزاد راه مربوط به بعد زیست محیطی با میزان (591/0) می باشد بطوری که، آلودگی منابع آب و خاک در نواحی روستایی افزایش پیدا کرده است، استفاده از کود ها و آفت کش ها رایج شده است، میزان تخریب منابع آبی از جمله چشمه ها و کانال های آبی در محدوده روستا افزایش یافته و همچنین مراتع، جنگل ها و زمین های حاصلخیز به کارهای ساختمانی و ساخت ساز اختصاص یافته است و بعد کالبدی با میزان (058/0) دارای کمترین اثر کلی در توسعه پایدار روستایی در محدوده مورد مطالعه داشته است.
علی یوسفی، مهدیه شهابی نژاد، امیرمظفر امینی،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده
محمد دارند،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده
برای انجام این پژوهش از دادههای روزانهی بارش 8 پیمونگاه همدید استفاده شد. به کمک دو آستانهی فراگیری و صدک 98اُم، 107 روز از فراگیرترین و شدیدترین بارشها انتخاب شدند که به لحاظ زمانی رخداد اینگونه بارشها مربوط به فصل مرطوب سال است که از مهرماه تا خرداد مشاهده میشوند. دادههای فشار تراز دریا بر روی یاختههایی با اندازهی یاختههای 5/2 * 5/2 درجهی قوسی بر روی کرنل 10 تا 100 درجهی طول شرقی و 0 تا 70 درجهی عرض شمالی از مرکز ملی اقیانوس و جوشناسی ایالات متحده امریکا استخراج شدند. بر روی ماتریس همپراش دادههای فشار تراز دریا در 107 روز، تحلیل مولفههای مبنا انجام شد و 12مولفه که حدود 93درصد از پراش فشار تراز دریا را تبیین میکردند، شناسایی شد. بر روی نمرات مولفهها تحلیل خوشهای به روش ادغام وارد انجام شد. یافتهها نشان داد که در فصل مرطوب دو الگوی همدید فشار تراز دریا هنگام رخداد بارشهای سیلآسای استان کردستان مشاهده میشود. به کمک دو آستانهی فراگیری و صدک 99اُم 32 روز همراه با بارش سیلآسا در فصل خشک(از خرداد تا مهرماه) شناسایی شد. انجام تحلیل خوشهای بر روی نمرات 11 مولفه که حدود 93 درصد تغییرات فشار تراز دریا را تبیین میکردند، منجر به شناسایی یک الگوی همدیدی در تراز دریا شد. بیشترین شار همگرایی رطوبت برای بارشهای سیلآسای فصل مرطوب در ترازهای زیرین جو(1000، 925 و 850 هکتوپاسکال) اتفاق افتاده است. منبع رطوبتی در ترازهای زیرین جو دریاهای عرب، سرخ، عمان، خلیجفارس و مدیترانه است. نقش دریای مدیترانه نسبت به دریاهای گرم جنوبی کمتر است و در بین دریاهای جنوب، دریای عرب سهم بیشتری در تغذیهی رطوبتی بارشهای سنگین استان دارد. در ترازهای بالای جوی(700، 600 و 500 هکتوپاسکال) میزان شار همگرایی کمتر است. منبع رطوبتی در این ترازها، دریای سرخ و مدیترانه هستند و نقش دریاهای جنوبی کمرنگتر است. برای بارشهای سیلآسای فصل خشک نیز بیشترین شار همگرایی رطوبت مربوط به ترازهای زیرین جو است ولی منبع تغذیهی رطوبتی اینگونه بارشها دریای خزر است. در ترازهای بالای جوی(از تراز 700 به بالا) منبع رطوبت علاوه بر دریای خزر، دریاهای مدیترانه و سرخ نیز هستند.
مجید وظیفهدوست، نیما فیاض، شهاب عراقینژاد،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده
با استفاده از تولیدات روزانه و هشت روزه پوشش برف سنجده مادیس، میتوان تغییرات سطح پوشش برف را در حوضههای کوچک و بزرگ و دور از دسترس از سال 2000 مورد مطالعه قرار داد. اما یکی از بزرگترین مشکلات در استفاده از تولیدات سطح پوشش برف از تصاویر مادیس، ابرناکی آسمان میباشد که به شدت کاربرد این تولیدات را در شرایط ابری با محدودیت مواجه میسازد. در این تحقیق با استفاده از تولیدات هشت روزه سطح برف سنجنده مادیس تغییرات پوشش برفی در حوضه کارون که در غرب ایران قرار دارد، مورد بررسی قرار گرفت. همچنین به منظور غلبه بر محدودیت کاربرد تولیدات سطح برف در شرایط ابری، استفاده همزمان از تصاویر سنجنده نوری مادیس و سنجنده مایکرویو AMSR-E جهت پایش سطح پوشیده از برف در یک دوره یکماهه پیشنهاد گردید. بدین منظور با ترکیب تصاویر روزانه مادیس و AMSR-E وسعت سطح پوشش برف با گام زمانی روزانه استخراج شد و نتایج آن با سطح پوشش برف که از هر کدام از تصاویر مادیس و AMSR-E به تنهایی استخراج شده بود در روزهای ابری و ابر آزاد مقایسه گردید. نتایج نشان میدهند که با وجود نفوذ امواج مایکرویو از پوشش ابری، به دلیل قدرت تفکیک مکانی پایین تصاویر AMSR-E، این تصاویر درصد پوشش برف را به طور میانگین 16 درصد نسبت به تصاویر مادیس بیشتر نشان میدهند. نتایج همچنین نشان میدهند که با استفاده از رابطه بین درصد پوشش سطح برف در تصاویر AMSR-E و تصاویر مادیس در روزهای ابرآزاد، اختلاف میانگین سطح پوشش برف از 16 درصد به 5 درصد کاهش مییابد. همچنین نتایج صحت سنجی با استفاده از اطلاعات مربوط به دبی روزانه نشان میدهد که همبستگی دادههای پوشش برف حاصل از تصویر ترکیبی در مقابل دبی با ضریب همبستگی 66/0 از دقت بالاتری نسبت به تصاویر مادیس با ضریب همبستگی 55/0 برخوردار هستند.
هادی نیری،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده
موضوع موردمطالعه در این پژوهش، تحلیل شکل مجرا در حوضه آبریز رودخانه مهاباد است. این منطقه در جنوب دریاچه ارومیه قرار دارد. تغییرات سریع شکل مجرا یکی از ویژگیهای مهم این رودخانه است که بررسی این تغییرات جهت اجرایی پروژههای عمرانی لازم است. برای این منظور تغییرات مورفولوژیکی مجرای رودخانه در زمانهای مختلف با استفاده از عکسهای هوایی و تصاویر ماهوارهای دورههای مختلف مشخص شد، سپس ارتباط بین متغیرهای مؤثر بر شکل مجرا ازجمله دبی، شیب، توان جریان، میزان رس کرانهها و پهنای بستر با تغییرات مشاهدهشده مورد تحلیل واقع گردید، نتایج نشان داد که مواد درشتدانه موجود در کرانهها همراه با افزایش نسبت پهنا به عمق سبب شکلگیری مجرای گیسویی شده است. بهطرف پاییندست بعد از محدوده گیسویی، رودخانه به شکل سینوسی تغییر پیدا میکند. به نظر میرسد افزایش میزان رس که سبب مقاومت بالا کرانهها میگردد، همراه با افزایش دبی، عامل این تغییر باشد. در حدفاصل سد مهاباد در بالادست و سد کوچک انحرافی در پاییندست جریان، رودخانه به شکل آدا تغییر مییابد مقایسه عکسهای هوایی سالهای متوالی نشان میدهد این نوع مجاری در دوره کنونی توسعه پیداکردهاند. به نظر میرسد ایجاد سد سبب کاهش دبی اوج و نهشته شدن رسوبات در داخل مجرا شده که درنتیجه این امر شرایط لازم برای مجرای آدا فراهم آمده است.